رفتن به مطلب
LObeLia

والار کمرنگ می شوند ؟

Recommended Posts

LObeLia

یعنی چی که دلش با مورگوت نبود؟؟؟ سائرون بزرگترین خادم مورگوت بود... و بعد از اینکه دید که دیگه کاری از مورگوت بر نممیاد خواست که جاشو بگیره. و هدفشم بله! با هدف اربابش فرق میکرد. اگه پستای تاپیک دقیق خونده بشن , گفته شده که سائرون هدفش فقط فرمانروایی بر سرزمین میانه بود و خوب طبیعیه که توی راه رسیدن به خواسته اش , دشمناشو کنار بزنه و اون جنگ ها اتفاقا بیفتن. اما هدف مورگوت نابود کردن سرزمین میانه بود و سروری بر همه من جمله والار.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

خب من یه کم از تاپیکو خوندم و موضوع بحث دستم اومد.

ولی اولین چیزی که باید بررسی کنیم اینه که وظیفه والار و همینطور مایار چی بوده؟ اگه وظیفشون فقط ساختن و آباد کردن آردا بوده که کارشون توی دوران اول تموم میشه! اینکه بعدا الفها و انسانها و ... زدن آردا رو خراب کردن به والار ربطی نداره. والار آردا رو ساختن ولی ترمیم کردنش به عهده اونادنبود!

ولی یه فرضیه دیگه هم هست و اینکه والار و مایار اومدن تا علاوه بر ساخت آردا، تا آخرین لحظه خرابی ها رو ترمیم و از الفها و انسانها محافظت کنن. اگه این فرضیه رو لحاظ کنیم، پس والار و مایار وظیفه داشتن تا آخرین لحظه از فرزندان ایلوواتار دفاع کنن. اما وقتی دونه داین به غرب لشکر کشیدن، مشخصه که والار و مایار هم وظیفه ای درقبال اونها ندارن!

ولی اینجا یه سوال پیش میاد. اونم اینکه بقیه انسان ها ( خارج از نومه نور) ، دونه داینی که با غرب جنگ نکردن ( مومنان) و همینطور الفها... اینا که خطایی نکرده بودن! پس چرا والار و مایار با سرباز به کمک اینا نیومدن وقتی که سایورون ( چرا کیبورد فارسی سامسونگ همزه نداره؟! :))) به اونا حمله میکرد؟

اگه فرضیه دوم ( برای وظایف والار) رو قبول کنیم، به این نتیجه می رسیم که والار و مایار خیلی کوتاهی کردن. 5 تا پیرمرد قراضه فرستادن که یکی از یکی بدتر! من بدبخت دست تنها کار همشونو انجام دادم :| :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

بنظر من مهم ترین وظیفه ی والار محافظت از آردا بوده حالا به هر روشی که خودشون صلاح میدونن.

اگه والار خودشون شخصا به کمک والار نمیومدن دلیلش این بوده که نمیخواستن با کمتر از خودشون در بیفتن. چون این عادلانه نیست...بنابراین هم قد و قواره ی خود سائرون رو برای مبارزه با اون میفرستن. مایار در برابر مایا.

پس چرا تعدادشون بیشتر بود؟

خب سائورون یه زمانی مایای آئوله بوده و آموزشی که از دیده بود خیلی زیاد و البته پیشرفته بود.اون در واقع آموزشی از آئوله دیده بود که مخصوص جنگ و قدرت عملی هست.همون صنعت.بعدشم که ملکور اغواش کرد و چیزای بدردبخورتری رو یاد گرفت مناسب هدفی که داشت...اما مایاری که والار فرستادن چی؟

گرچه تعدادشون بیشتر بود اما قدرت عملیشون کمتر بود و شاید بشه گفت خیلی مناسب جنگ با سائورون نبود.مثلا گندالف فقط خردمند بود چیکارش به جنگ؟ کسی که در خدمت نیه نا , صبر و ترحم یاد میگیره! یا راداگاست که به قول بچه ها کفتر باز بود...

این مایار اومدن که شاید مردم رو امید بدن تا قدرتمند بشن در برابر اون دشمن بزرگ.

حالا چرا والار سرباز نفرستادن؟

خب چون سرزمین میانه خالی نبود که سرباز بفرستن. این همه انسان و الف و دورف و حتا انت و... پس اونجا چیکار میخواستن بکنن؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

درسته که ویژگی اصلی گندالف خرد و هوشمندی فوق العادش بود اما تو مبارزات تن به تن هم همچین کم نداشت.همونطور که دیدید حتی بالروگ هم نتونست حریفش بشه.یه نکته دیگه این که ایستاری ها شاید نتونن خیلی تو جنگ های عمده جلوی نیرو های تاریک وایسن اما نیرو و روشنایی درونی اونها خود به خود از پیشروی نیرو های شر جلوگیری می کنه.درمورد جناب کفتر بازم این نکته صدق میکنه چون اگه راداگاست از سیاه بیشه حافظت نمی کرد .بدون شک پیشرفت سایرون در دول گولدور سریع تر بود.کلا به نظرم فلسفه وجود مایاری مانند گندالف یا در اعصار قبل ملیان این بود که به نوان نمایندگان والار هوای مردم سرزمین میانه رو داشته باشن

ویرایش شده در توسط LORD LOSS

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

(شیرین) : سائورون تک و تنها که نبود، کلی سرباز و خدمتکار داشت! :))

برای همین 5 تا مایار نه تنها کافی نیست بلکه خیلی هم کمه!

به نظرتون تنها دلیلی که والار سرباز نفرستادن، کمبود جا بود؟ اما سرزمین میانه که خیلی بزرگ بود، میتونستن یه جا همون طرفای بندرگاه خاکستری پیدا کنن و توش ساکن بشن. اثباب کشی که نکرده بودن، برای جنگ اومده بودن. حتی میتونستن از همون والینور بدون توقف به طرف موردور حرکت کنن. حالا توی راه تو یه جنگلی بیشه ای چیزی برای خواب و غذا توقف میکردن.

پس مشکل از کمبود جا نبوده.

ویرایش شده در توسط گندالف سپید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

(شیرین) : سائورون تک و تنها که نبود، کلی سرباز و خدمتکار داشت! :))

برای همین 5 تا مایار نه تنها کافی نیست بلکه خیلی هم کمه!

به نظرتون تنها دلیلی که والار سرباز نفرستادن، کمبود جا بود؟ اما سرزمین میانه که خیلی بزرگ بود، میتونستن یه جا همون طرفای بندرگاه خاکستری پیدا کنن و توش ساکن بشن. اثباب کشی که نکرده بودن، برای جنگ اومده بودن. حتی میتونستن از همون والینور بدون توقف به طرف موردور حرکت کنن. حالا توی راه تو یه جنگلی بیشه ای چیزی برای خواب و غذا توقف میکردن.

پس مشکل از کمبود جا نبوده.

منظورمواشتباه برداشت کردی گندالف سپید!

گفتم خالی نبود نه اینکه جا کم باشه. از نظر تعداد ساکنین سرزمین میانه گفتم. یعنی خود سرزمین میانه هزاران نفر جنگجو داشت که مبارزه کنن نه اینکه جا نباشه. اینکه که خیلی مسخره اس. گرفتی؟

درسته که ویژگی اصلی گندالف خرد و هوشمندی فوق العادش بود اما تو مبارزات تن به تن هم همچین کم نداشت.همونطور که دیدید حتی بالروگ هم نتونست حریفش بشه.یه نکته دیگه این که ایستاری ها شاید نتونن خیلی تو جنگ های عمده جلوی نیرو های تاریک وایسن اما نیرو و روشنایی درونی اونها خود به خود از پیشروی نیرو های شر جلوگیری می کنه.درمورد جناب کفتر بازم این نکته صدق میکنه چون اگه راداگاست از سیاه بیشه محافظت نمی کرد .بدون شک پیشرفت سایرون در دول گولدور سریع تر بود.کلا به نظرم فلسفه وجود مایاری مانند گندالف یا در اعصار قبل ملیان این بود که به عنوان نمایندگان والار هوای مردم سرزمین میانه رو داشته باشن

آره باهات موافقم .به نکته ی ظریفی اشاره کردی. :|

هم اینکه کلا شیوه ی مبارزه شون با توجه به قدرتشون فرق میکرد .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*فئانور*

درسته که سائرون یه مایار بود ولی خیلی از نظر قدرت خیلی زیاد قوی بوده.به نظرم والار باید به کمک انسانهای سرزمین میانه میومدن,ولی فقط پنج تا مایار فرستادن که فقط دوتشش خوب از اب در اومد(منظور کار های مفیدیه که انجام دادن) .من نمیگم که این دوتا خدمات کمی انجام دادن برای سرزمین میانه بلکه میگم خیلی بدر انسان ها خوردن,ولی سائرون خیلی قدرت مند ترر از این حرفا بود.هرچند که نابود شد البته نه کاملا...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

درسته که سائرون یه مایار بود ولی خیلی از نظر قدرت خیلی زیاد قوی بوده.به نظرم والار باید به کمک انسانهای سرزمین میانه میومدن,ولی فقط پنج تا مایار فرستادن که فقط دوتشش خوب از اب در اومد(منظور کار های مفیدیه که انجام دادن) .من نمیگم که این دوتا خدمات کمی انجام دادن برای سرزمین میانه بلکه میگم خیلی بدر انسان ها خوردن,ولی سائرون خیلی قدرت مند ترر از این حرفا بود.هرچند که نابود شد البته نه کاملا...

پسرم ما 30 تا پست دادیم و دلیل آوردیم که بخاطر فلان مسائل والار نیومدن کمک. :))

بعدم سائرون بعد از نابودی حلقه ی یگانه, کاملا نابود شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

منظورمواشتباه برداشت کردی گندالف سپید!

گفتم خالی نبود نه اینکه جا کم باشه. از نظر تعداد ساکنین سرزمین میانه گفتم. یعنی خود سرزمین میانه هزاران نفر جنگجو داشت که مبارزه کنن نه اینکه جا نباشه. اینکه که خیلی مسخره اس. گرفتی؟

آهان. ولی مخالفم

سربازای توی سرزمین میانه ( الف و دورف و آدم و انت و غیره که نام بردین ) هیچ اتحادی با هم نداشتن. نظیرش نبرد هلمزدیپ. و خیلی نبردهای دیگه که خاطرم نیست. الفا که تو جنگلا و دورفا هم تو کوه ها قایم بودن. این وسط آدمای بیچاره تک و تنها باید میجنگبدن. انتا هم که هیچی. بیخیالشون

اونوقت والار نباید با این وضع تفرقه بین قلمروها و قدرتمندتر شدن روزانه موردور و ایزنگارد کاری میکردن؟ جز فرستادن ایستاری؟

الان من دارم سوال خودتونو از خودتون میپرسم. عجیبه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

نه گندالف! اتفاقا من جوابای قانع کننده ای از تاپیکم گرفتم.

شاید یکی از دلایل کمرنگ شدن والار توی دوران سوم این باشه که الف ها و انسان ها و ... آموزشای کافی و مهارت ها ی لازم رو برای زندگی در سرزمین میانه , فراگرفتن. و دیگه با امکاناتی که در اختیار دارن باید که بتونن تصمیم گیری کنن. مث یه بچه . که تا آخر عمر که نباید دست تو دست پدر و مادرش راه بره... پدر و مادر راه رفتن رو یاد بچه میدن اما اون در کنار این راه رفتن بعد ها تشخیص میده که گاهی لازمه بپره و دویدن رو امتحان کنه...

انت ها به سهم خودشون و در حدی که خطر تهدیدشون میکرد وقتی مری و پی پین تحریکشون کردن, اومدن و جنگیدن. و چقدر هم که مفید بودن. اصلا آیزنگارد پیروزی انت ها ست...

و ما حتا میبینیم که بواسطه ی آراگورن , مردگان هم بخاطر سوگندشون و در پی اون آزادیشون جنگیدن...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

خوب

یعنی چی که دلش با مورگوت نبود؟؟؟ سائرون بزرگترین خادم مورگوت بود... و بعد از اینکه دید که دیگه کاری از مورگوت بر نممیاد خواست که جاشو بگیره.

به نظرم .. نه اینکه اون با مورگوت نبود

منظورم اینه که.. اگه قدرتش قد میداد هدف اصلیش واقعا این نمی شد که مورگوت پیروز بشه

درسته این امکان نداره..ولی تو خود کتاب هم اومده که اون فقط به علت اینکه فرمانبردار بود از ارابش کمتر بود... منم منظورم اینه که این فرمانبرداری بیشتر به سبب قدرت ملکور بود..ینی اون بیشتر برا خودش کار می کرد..ولی خوب نمی تونست از شر قدت ملکور خلاص شه!

و در مورد بحثمون....

قضیه ملکور فرق می کرد!..درسته که الفا و آدما (همونطور که از اشک های بیشمار گفتم) میتونست سپاهش نابود بش...اما خودش نه

و می رفت دوباره میومد!!!

همون طور که چاوش مانوه به فئانور گفت.. اونا نمی تونستن ملکور رو مغلوب کنن... برا همین یه قدرت از جنس خود ملکور لازم بود

اما سائورن نه!

الفا و انسان ها و دورف ها توانایی اینو داشتن که سائورون رو مغلوب کنند (می گم توانایی....منظورم قابلیت هستش نه قدرت!)

پس قدرتی از جنس خود سائورون و قدرت الفا و انسان ها کافی بود.. پس والار کم کاری نکردند!

هزاران انسان و الف و دورف با کمک 5 ایستار (مایا) بر ضد 1 مایا و هزاران (کمتر از انسان ها فک کنم) اورک کافی بود

البته تباهی سارمانو می زارم کنار!

و اینکه بعد.. اون افتضاح نومه نور والار تصمیم گرفتن برا همیشه از سرزمین میانه پنهان بشن و دیگه جبرشون بر سر اونا نباشه(این دومین بار بود که فرزندان ایلوواتار والارو رو به جبر و زور گویی و تسلط بر خودشون متهم کردند..یه بار فئانور برا موندن در والینور..یه بارم دونه داین برا موندن در سرزمین میانه!!...پس کلا از این کار توبه کردند!!!)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...