Curunir-Poirot 440 ارسال شده در دسامبر 28, 2012 (ویرایش شده) سلام راستش چند وقتی بود که این موضوع به ذهنم رسیده بود،در یکی از تاپیک ها هم مختصرا عنوانش کردم،اول خواسم تو یه تاپیک دیگه این بحث رو ادامه بدم ولی به دلایلی به نظرم بهتر اومد که این بحث رو تو یه تاپیک جدید شروع کنیم. راستش موضوع از این قراره که هابیت ها خیلی موجودات عادی و روزمره ای هستن و استاد بار ها میگه که از تغییرات و چیز های نوین و ابزار پیشرفته خوششون نمیاد،این رو به وضوح تو آثار استاد میبینیم ولی وقتی شایر و (البته بری) و هابیت ها رو کنار سایر قلمرو ها و مردم قرار میدیم،میبینیم یه جورایی حالت انگیلیسای دوران ویکتوریا و کمی ماقبل اون رو دارن،راستش که حداقل از اولش این طوری به نظر میرسه،مثلا روهان و مردمش یه حال و هوای ژرمنی شمالی و نرس دارن،گوندور منو شخصا یاد دوران رنسانس ایتالیا میندازه و الف ها هم که مثل یه تاریخ از دست رفته،دور و بسیار باستانی هستن،حال سوای دورف های عجیب و وحشی های شرق،ولی هابیت ها رو ببینید،یه نگاهی به لباس پوشیدنشون بندازید،که البته به نظر من توی فیلم هم تا حد زیادی مطابق کتابه،لباس هایی با رنگ های شاد اعم از پیراهن های قرن هجده و نوزده،جلیقه های روشن طرح دار و کت هایی با دکمه های برنجی میبینیم،تو اثاثیه ای که بیلبو میبخشه چتر و جای قاشق نقره وجود داره و لوبلیا هم چتر به دست میگیره،بیلبو چند تا از دکمه های برنجیشو تو دروازه شرقی از دست میده و...حتی توی نظام خانوادگیشون و حالت های دهقانیشونم شبیه انگلیسیان،اون رسومی که راجع به امضای وصیت نامه با مرکب قرمز دارن،اداره پست تو کل ناحیه بزرگ شایر وماتوم ها و موزه،عادتوش به رفتن به مهمونخونه و میخونه و صحبت های روستایه،دود کردن علف چپق،صرف چای عصرانه،کیک زیره،ژامبون و... همچنین برای شایر تاین(شهر دار) انتخاب میکنن،راجع به فرو ریختن سقف تالار شهر در میکل دلوینگ میخونیم و یه جا گندالف به (فکر میکنم طبق معمول پیپین و تا اونجایی که یادم میاد تو موریا) راجع به فرار از مدرسه یه چیز میگه،فکر کنم تا این حد دلایل فعلا کافی باشه،احتمال میدم شایر یه جورایی انگلیس دوران بچگی استاد و شاید کمی قبل از اون باشه،(به بیان طنز آمیز میشه گفت انگلیسی های نواحی روستایی تو دوران دوم وارد سرزمین میانه شدن و یه ناحیه رو مطابق با آداب و رسومشون آداره میکنن)،یا انگلیس اون طور که میخواست،البته کمی هم به انگلستان درگیر جنگ جهانی و صعنتی هم مربوط میشه که البته گمان نمیکنم اینجا جای بسط و تفصیل بحث حول این ارتباط باشه. شما چی فکر میکنین؟آیا با نظر من موافقین؟ البته این جا یه سوال پیش میاد و اون اینه که آیا یکم این پیشرفته بودن حالت نا هماهنگی به سرزمین میانه میده؟ سوال دیگه این که اگه هابیت ها زیاد با پیشرفت و ابداع میونه خوبی ندارن،پس چرا از بعضی لحاظ نسبت به برخی اقوام مدرن ترن و منشا این مدرنیته کجاست؟ ویرایش شده در دسامبر 29, 2012 توسط Curunir-Poirot 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در دسامبر 30, 2012 با کلیت حرفاتون موافقم گو این که در مورد به کار بردن لفظ انگلیسی ها کمی باید محتاط بود. چون این واژه در فرهنگ امروز ما معنایی متفاوت از اونچه در داستان تالکین بوده پیدا کرده و اگر بخواهیم ازش استفاده کنیم مرتب باید به خواننده یادآوری کنیم که اون انگلیسی که ما میگیم با انگلیس امروز تومنی صنار فرق داره :-? هابیت ها بدون تردید بازتابی بودند از تصویری که پروفسور از مردم خودش داشت ولی باید روی این نکته خیلی تأکید کرد که مردم کوچک داستان او فقط بازتاب یک دوره ی تاریخی انگلستان و یک قشر خاص بودن. اصلاً نمیخوام بحث رو به طبقه بندی های اجتماعی مرسوم بکشم ولی هابیت ها، مخصوصاً بیلبو در ابتدای داستان تمام ویژگی های طبقه ی بورژوا رو از خودشون نشون میدن. بگذریم. همون طور که خودتون هم به درستی اشاره کردین عهد ویکتوریا بیشترین تأثیر رو بر تالکین داشته. اصولاً باید به خودمون یادآوری کنیم که از دید (حداقل) ادبیات انگلستان، دوران ویکتوریا، دوران طلایی به حساب میاد. صنعتی شدن انگلستان اتفاقی بود که بسیاری رو خسته و دلمرده کرد و تأثیر به سزایی در ادبیات گذاشت. یک جور حال و هوای نوستالژی شکل گرفت که تبدیل شد به جزء لاینفک ادبیات فانتزی. بازتاب این ناراحتی رو در کتاب هابیت هم می بینیم. مثلاً سوراخ های گابلینی بدجوری خود من رو یاد معادن دوران صنعتی شدن انگلستان انداخت. زمانی که انسان ها اسیر تاریکی میشدن و بسیاری همون جا جونشون رو از دست می دادن. از این هم بگذریم. نه فقط هابیت ها، که کل سرزمین میانه، وقتی در حالت ایده آل تالکین هست از فناوری دوری میکنه. ببینین در مورد وسایل کشتار جمعی چه عقیده ای داره؟ ساخت اونها رو به گابلین ها نسبت میده. یا وقتی به سارومان اشاره میکنه از دود و دمی که راه انداخته میگه. یا وقتی شایر اون طور به مرز نابودی کشیده میشه دلیلش رو فناوری افسارگسیخته اعلام میکنه. البته تالکین گذشته گرا نبود ولی من در داستان او، این به اصطلاح «مدرنیته» که شما اشاره کردین نمی بینم. اگر بیشتر بازش کنین خیلی خوشحال میشم چون فکر می کنم بحث خوب و مفیدی باشه :-? 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Curunir-Poirot 440 ارسال شده در دسامبر 30, 2012 ممنون از توضیحات مفیدتون. راستش منظور من هم از مدرنیته،اون معناش که الآن جا افتاده نیست،بلکه صرفا یک لفظیه که پس از مقایسه نسبی شایر با قلمرو های هم عصرش مثل روهان و مثلا الف های جنگل به ذهنم رسید،همون طور که نگاه میکنیم،تاریخ انگلستان مثلا به ما نشون میده که شرایط روهان مثل سالهای 800 میلادی و دوران های قبل از اون موقع هست ولی هابیت ها بیشتر به زندگی روستایی حدود 1800 شبیه ترن و به نظر میاد از این لحاظ جلو ترن،یه دلیل دیگه هم که شاید قابل استناد نباشه اینه که موقع مطالعه آثار استاد هر چه قدر به شایر و بری نزدیک تر میشم احساس امروزی تر بودن میکنم و بالعکس.برام عجیب بود که مردمی که قوم کوچک و دورافتاده ای هستن به ساختار شهرداری و مدرسه رسیدن در حالی که روهریم ها(نه چندان جدید)تو تالار ها مراسم دارن و اقوام دیگه هم خواص مدیوال از خودشون نشون میدن. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Light king 462 ارسال شده در دسامبر 30, 2012 تا حدودی موافق هستم ولی به نظرم استاد تالکین از توصیف آردا به این صورت نه بیان عقیده و سلیقه هاش و مورد تنفر هاش باشه به نظرم مثل خیر و شر هدف بیان خالص موضوعه , به طوری که در هر داستانی وجود داره و به وسیله اون ها داستان رو پیش میبره به تصویر کشیدن هابیت ها و طرز رفتار و زندگیشون نه به تصویر کشیدن انگلستان در دنیای فانتزی بلکه نشون دادن این سبک زندگی تکراری و خاصه ست و هدف از توصیف چنین چیزی در اصل بیرون کشیدن شیره اصلی این موضوعه که چنین موجوداتی در دنیا ی من زندگی میکنن که عادت هایی دارن و یکی از اونا بلند میشه و میره ماجراجویی و از عادت ها جدا میشه (مثل همون جایی که هابیت ها به جای 6 وعده به زحمت 3 وعده غذایی رو قبول میکنن) و همچین کسی از دل همچین جامعه ای بلند میشه و میره دنیا رو نجات میده , در واقع هدف بلندشدن , ماجراجویی کردن و رسیدن به دنیای بیرونه که به زندگی امیدی برای ادامه دادن میده خصایصی که برای هر قومی (مثلا روهیریم ها ) توصیف میکنه بیانگر منظور استاد نیست بلکه کسانی که از دل اون جمع با تفاوت هایی بیرون میان و به جایی میرسن هدفه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
blackhole 604 ارسال شده در اوت 16, 2014 به نظر من هم هابیت ها خیلی شبیه به مردم روستایی انگلیس هستند که توی فیلم ها دیدیم مردمی بی خیال و راحت که زندگی رو خیلی راحت میگیرن و از بقیه ی دنیا هم خبر ندارند. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست