Aslan 2,643 ارسال شده در آوریل 18, 2012 با سلام و درود فراوان راستش داشتم به این فکر می کردم که : آیا در ایران ادبیات فانتزی داریم ؟؟ آیا نویسنده ی فانتزی نویس در ایران وجود داره ؟؟ چرا ادبیات فانتزی با این غنای ادبی و فرهنگ غنی که ما ایرانیان داریم کمه و یا اصلا نیست ؟؟ از دوستان خواهش می کنم تو این بحث شرکت کنند و دوستانی نیز که داستان های فالنتزی ایرانی رو خوندن کتاب ها رو معرفی کنند تا بیشتر با اون ها آشنا بشیم ارادتمند شما اصلان 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
agarwaen 1,130 ارسال شده در آوریل 18, 2012 (ویرایش شده) خوب من خودم سه گانه پارسیان و من اثر آرمان آرین رو نخوندم ولی با توجه به چیزهایی که درباره اش شنیدم به نظر فانتزی میاد . در ضمن یه تبلیغی هم از یک سری کتاب هفت گانه دیدم به اسم آذرک که نشر افق چاپ کرده و اون هم به نظرم فانتزی هست البته برای گروه های الف و ب مناسبه . در کل به نظرم مردم خیال پردازی نیستیم و همین روی ادبیاتمون هم تاثیر گذاشته طوری که تو حماسه هامون هم موجودات تخیلی کمی وجود دارند. ویرایش شده در آوریل 18, 2012 توسط agarwaen 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 18, 2012 اقا اصلا کتاب خون داریم !!! یه همچین چیزی داریم ؟؟!!!! سرانه مطالعه توی ایران نیم ساعت در هفته هم نیست چطور انتظار داری یه نویسنده انگیزه داشته باشه برای مردم بنویسه خیلی ها مثل خود من برای خودشون مینویسن اما انتشار نمیدن 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من چند تا از کارای آرمان آرین رو خوندم .پارسیان و من ، اشوزدنگهه ( جلد 1 و 4 چاپ شده فقط ) ، سپیتمان ، ... .کتاب هاش دقیقا فانتزیه و تم اساطیر یرانی رو داره . خیلی از شخصیت های اصلی داستان هاش رو از داستان های قدیمی ایرانی و شاهنامه گرفته من از خوندن کتاب هاش حس خیلی خوبی بهم دست داد 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tom Bombadil 1,659 ارسال شده در آوریل 18, 2012 من چند تا از کارای آرمان آرین رو خوندم .پارسیان و من ، اشوزدنگهه ( جلد 1 و 4 چاپ شده فقط ) ، سپیتمان ، ... .کتاب هاش دقیقا فانتزیه و تم اساطیر یرانی رو داره . خیلی از شخصیت های اصلی داستان هاش رو از داستان های قدیمی ایرانی و شاهنامه گرفته من از خوندن کتاب هاش حس خیلی خوبی بهم دست داد تورامبار جان داستانش محدودیت سنی نداره؟ کدوماش خوبه نمایشگاه بخرمش؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torambar 1,523 ارسال شده در آوریل 18, 2012 (ویرایش شده) اشوزدنگهه رو من به هر کسی که پیشنهاد کردم ، خونده و خوشش اومده پارسیان و من یه مجموعه ی سه جلدی هست که هر کدومش در مورد یه نوجوان امروزی هست که یه دفعه میره به داستان ها شاهنامه ( البته با داستان پرداخته ی نویسنده ) . و در آخر ، هر سه تا کتاب یه جورایی به هم مرتبط میشن . چون داستان در مورد یه بچه هست ، ممکنه یه کم این رو کودکانه بدونی . البته تا برداشتت از داستان کودکانه چی باشه سپیتمان هم یه داستان کوتاه هست در مورد زندگی زردشت یه جلد کتاب دیگه که ازش خوندم هم ، چند تا داستان کوتاه بود که به نظرم چند تا از داستان هاش عالی بود . ( اسمش یادم نیست ، گوشواره ی نقره ای ، گوشواره طلایی ، ... نمیدونم یه گوشواره توش بود ! ) یه کتاب دیگه هم نوشته که خواب هاش رو توش نوشته . این رو نخوندم ، ولی از توصیفاتش شنیدم که تقریبا تم کتاب های بالایی رو داره (ویرایش : همه ی این کتاب هایی که گفتم از آرمان آرین هستند ! ) ویرایش شده در آوریل 20, 2012 توسط torambar 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Mo.Mirnoruzy 173 ارسال شده در آوریل 19, 2012 من توی سایت افسانه ها که چرخ می زدم با یه کتابی رو برو شدم و نویسنده توی این فروم 3 فصل اول جلد یک کتابشو گزاشته بود که دانلود کردم و خوندم و هیچی حالیم نشد ولی جالب بود. شاید بگیرمش. http://afsaneha.ir/modules/newbb/viewtopic.php?post_id=2397#forumpost2397 http://www.adinebook.com/gp/product/9645834508/ref=sr_1_1000_1/239-6548148-3247303 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elrond 640 ارسال شده در آوریل 19, 2012 من پارسیان و من و اشوزدنگهه رو خوندم ، پارسیان و من به ترتیب جلد ها داستان ضحاک ، رستم و کوروش رو بیان می کنه که به نظر من الکی این ها را به هم ربط می دهد و تخیلات بی مورد خودشو وارد هر سه تا داستان می کنه ، در کل داستانیه که به پایانش وابسته است و در آخر هم داستانش رو بد تموم می کنه . در مورد اشوزدنگهه هم که یه داستان نیمه کارست که قرار بود دو تا جلد دیگه هم داشته باشه که پارسال تو نمایشگاه کتاب فهمیدم مجوز نگرفتند . 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ائارندیل Eärendil 1,294 ارسال شده در آوریل 20, 2012 (ویرایش شده) پارسیان و من رو شنیدم ولی نخوندم. فکر کنم منبع اصلیه نویسندش شاهنامه باشه .ولی این که میگی میخواد رستم و کوروش و ضحاک رو الکی به هم ربط بده ،با این که کتابهاش رو نخوندم ولی باهات کاملا موافقم ،چون تو خود شاهنامه هم آدم نمیتونه اینارو به هم ربط بده (تاریخ اساطیر افسانه) میتونی به 20-30 پست آخر این تاپیک سر بزنی که تاحدودی با این مطلب تو در ارتباطه. البته در این زمینه من تنها هستم :) و بعد از این پست موج انتقادها علیه من شروع میشه... https://arda.ir/forum/index.php?showtopic=687&hl=&fromsearch=1 ویرایش شده در آوریل 20, 2012 توسط ائرندیل Earendil 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در آوریل 20, 2012 خب مسلما شناخته شده ترین و شاید یکی از معمولی ترین نویسنده های فانتزی در ایران آرمان آرینه.کتابای فانتزی ای در اوایل دهه پنجاه در ایران چاپ شد که اکثرا کتاب کودک بودن.(راز دره نیلوفرها و امثال آن)...بعداز اون این امر در اواسط دهه شست تا اواسط دهه هفتاذ دنبال شد.کتابایی که نویسنده فقط یک یا دو کتاب داره و بیشتر داستان بچه گانه ست( افسانه فلان و هفت عروس برای هفت برادر و امثال این) یا یه سری کارهای کسی مث قدسی قاضی نور و شخص دیگری که اسمش یادم نیست که از این ژانر برای مطالبات حزبی خود( توده ) استفاده میکردن. در نهایت تا قبل پارسیان و من کتاب فانتزی ای که با معیار های فانتزی مدرن بخونه در ایران وجود نداشت.این سه گانه تنها به عنوان شروع موج فانتزی نویسی ارزش بحث داره و اصلا در مورد خود داستان نمیشه نقد مثبت داشت.کتاب اشوزدنگهه هم کتاب بسیار خوبیست و نشون داده شد که حرکت رو به جلو در کارهای جناب ارین دیده میشه.اما نویسندگان فانتزی بزرگ ( و البته ناشناخته ) در ایران کم نداریم.کسانی که داستانهاشونو به صورت الکترونیکی انتشار میدن و خب چاپ نکرده اند تا الان.کسانی مثل محمود افشاری، ارمان سلاح ورزی و ... آرشیوی از این داستانها در اختیار دارم که شاید در اینده اگر برنامه ای برای چاپشون نباشه،در اختیار دوستان قرار میدم.برای اینکه زمان هم داده باشم که قبلش نگویید که چه شد داستانها،اگر بتونم در اختیارتون بزارم،قطعا بعد از دوره بعدی جایزه هنر و ادبیات گانه زن که احتمالا در پاییز برگزار خواهد شد،خواهد بود. پی نوشت: یکی از بهترین بحث هایی که در چند وقت اخیر در سایت باز شده و به نظرم قابلیت خوندن داره همین بحثه.تشکر از اصلان عزیز 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 20, 2012 (ویرایش شده) با سلام و درود فراوان راستش داشتم به این فکر می کردم که : آیا در ایران ادبیات فانتزی داریم ؟؟ آیا نویسنده ی فانتزی نویس در ایران وجود داره ؟؟ چرا ادبیات فانتزی با این غنای ادبی و فرهنگ غنی که ما ایرانیان داریم کمه و یا اصلا نیست ؟؟ از دوستان خواهش می کنم تو این بحث شرکت کنند و دوستانی نیز که داستان های فالنتزی ایرانی رو خوندن کتاب ها رو معرفی کنند تا بیشتر با اون ها آشنا بشیم ارادتمند شما اصلان خوب من خودم یکی نوشتم در فروردین 90 توسط انتشارات برزین مهر سبزوار به چاپ رسوندمش. کتابیست که علاوه بر جنبه های روانشناسی پر از روایات حماسی و آهن و جنگه. اسم اصلی من محمد رضا ساسانی و اسم کتاب پاوارا است. من نمی گویم که نویسنده فانتزی نویسم چون منو چه به این غلطا اما تو این رو هم تو می تونی به عنوان یکی از جواب هات بپذیری! ویرایش شده در آوریل 20, 2012 توسط مونت آو سائرون 15 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در آوریل 20, 2012 خوب من خودم یکی نوشتم در فروردین 90 توسط انتشارات برزین مهر سبزوار به چاپ رسوندمش. کتابیست که علاوه بر جنبه های روانشناسی پر از روایات حماسی و آهن و جنگه. اسم اصلی من محمد رضا ساسانی و اسم کتاب پاوارا است. من نمی گویم که نویسنده فانتزی نویسم چون منو چه به این غلطا اما تو این رو هم تو می تونی به عنوان یکی از جواب هات بپذیری! خیلی عالیه. در موردش بیشتر توضیح میدی؟ موضوع داستان-زمان و مکان «پاوازا» یعنی چی؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 20, 2012 خیلی ممنون. پاوارا داستان در زمان گذشته است و داستان زندگی پرنده ای است که از پس از یک بیماری به طور خاصی وارد طایفه یک پرنده ی غیر هم نوع می شود به نام پاور. که پاور هم رئیس قبیله است در ان جا طبق جریاناتی که اتفاق می افتد، جنگاوری ها و دلاوری هایی می کند مثلاً جان پاور را نجات می دهد. پیغام رسان می شود و نامه جنگ علیه باز ها را به متحد اصلی یعنی اکتو پرنده قرقی می رساند. آموزش جنگی می بیند و فرمانده ارتش می شود و پرندگان خائن را به نام پرندگان خبره که در سرزمین پاور استثمار می کنند و مردم قبولشان دارند را ریشه کن می کند و آخرین پاداش وی نامی می باشد که سمبل و افتخار سرزمین پاور است و خود پاور آن را به او عطا می کند. پاوارا! که در حقیقت هم خانواده کلمه پاور شناخته می شود. در آخر، پرنده همراه دسته ای از پرندگان مهاجر هم نوع خود راهی می شود و داستان به اتمام می رسد. از این کتاب در جشنواره نخست فرهنگسرای آفتاب تقدیر شد و من به عنوان جوان ترین نویسنده سبزوار انتخاب شدم که در حقیقت هم چین چیزی نیست و این واقعا مسخرس! 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
3DMahdi 14,529 ارسال شده در آوریل 20, 2012 خیلی خوبه. میشه تو تهران تهیه اش کرد؟ پس پاوارا درسته. روی جلد جوری نوشته شده که آدم فکر میکنه پاوازا است! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 20, 2012 متاسفانه خیر! یکبار قرار بود در نمایشگاه تهران باشد که دیر رسید. اما برام دعا کن تا کتاب بعدی مو که کارهایش تمام شده بتوانم در نشر چشمه تهران به چاپ برسانم! این را ایقدر از خدا خواسته ام که شمارش از دستم در رفته. 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الدا 301 ارسال شده در آوریل 20, 2012 به mouth of sauron: منم یه ماه پیش یه کتاب(به اون صورت کتاب که نمیشه گفت) یه داستان تقریبا چهارصدوهفتاد صفحه ای رو در مورد یه مسئله تخیلی و به اصطلاح فانتزی تموم کردم این دومین تجربه ام بود تو داستان نویسی ولی نمیدونم چطوری به یه انتشارات یا هفته نامه یا مجله بدمش. میتونی راهنماییم کنی؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 21, 2012 متاسفانه خیر! یکبار قرار بود در نمایشگاه تهران باشد که دیر رسید. اما برام دعا کن تا کتاب بعدی مو که کارهایش تمام شده بتوانم در نشر چشمه تهران به چاپ برسانم! این را ایقدر از خدا خواسته ام که شمارش از دستم در رفته. اقا این کتابت پاوارا چن نسخه چاپ شد خوب فروخت ؟ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 21, 2012 اقا این کتابت پاوارا چن نسخه چاپ شد خوب فروخت ؟ سلام دوست عزیز! 1000 تا چاپ شد و تا الآن که یکسال دقیقا گذشته نزدیک 200 یا 250 تا به فروش رفته! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 21, 2012 سلام دوست عزیز! 1000 تا چاپ شد و تا الآن که یکسال دقیقا گذشته نزدیک 200 یا 250 تا به فروش رفته! من خودم هم دارم یه داستان شبیه ارباب حلقه ها مینویسم که تا الان نزدیک به 100 صفحه نوشتم یه هفتس دارم بازبینیش میکنم تا فصل اخرش رو بنویسم البته میخوام تبدیل به فیلمش کنم و بعد چاپش کنم لینکی از کتاب شما توی شبکه ها اجتماعی کتاب خوانان هستش یا نه بریم لایک کنیم 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 21, 2012 نه اونجا نیست. شما چند سالتونه؟ کارگردانی می کنید؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
bard 1,231 ارسال شده در آوریل 21, 2012 نه اونجا نیست. شما چند سالتونه؟ کارگردانی می کنید؟ این سوال و جواب تاپیک رو منحرف میکنه توی گفتگوی عمومی اعضا یه چیزایی نوشتیم در همین مورد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Mou 601 ارسال شده در آوریل 24, 2012 در ادبیات فارسی نمونه هایی از داستان های فانتزی و اسطوره ای داریم که متاسفانه اونجوریی که شایستشون باشه مورد توجه قرار نگرفتند یک نمونش داستان امیر ارسلان نامدار که در زمان ناصرالدین شاه توسط نقیب الممالک گفته شده و دختر ناصرالدین شاه به رشته ی تحریر در اومده والحق که فوق العاده است هم یک سری داستان های عاشقانه که واقعا من رو یاد برن ولوتین می اندازه در خودش داره و هم از داستان ها و شخصیت های قدیمی و معروف مثل آصف وزیر (همون کسی که تخت ملکه سبا رو برای سلیمان آورد ) و همین ارسلان استفاده کرده والبته حق مطلب با این نوشته من در موردش ادا نیمشه 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تضاد 1,867 ارسال شده در آوریل 24, 2012 به نکته ی خیلی جالبی اشاره کردن دوستمون. این داستان -گرچه جزو داستان های مورد علاقه شخص من نیست-به نوعی تلاش برای بیرون آوردن داستان های خیالی از سایه ی ادبیات کودکان بود که در نهایت به جایی که باید می رسید منجر نشد. و الان شاید نشه دقیقاً امثال امیر ارسلان یا هزار و یک شب رو زیر مجموعه ی فانتزی گرفت. از نظر طبقه بندی داخلی، داستان های این چنینی رو که اتفاق ها و ماجراهای جادویی پایه ی اصلی داستان نیستند زیرمجموعه ی ادبیات مکتب خانه ای به شمار میارن :) به هر حال به عقیده ی من وجه برجسته ی تفاوت این افسانه ها با چیزی که ما امروز با عنوان ادبیات فانتزی می شناسیم تفاوت انواع داستان پردازی هست تا تفاوت در عناصر. شما تو این داستان ها که بیشتر تحت تأثیر افسانه های شفاهی هستن نشانه پردازی نمی بینین. جایی، مکانی به شکل کوتاه توصیف میشه و از روی اون عبور می کنن. نمونه های مشابه، داستان جبرییل جولا، نوش آفرین نامه، فلک ناز و شاهزاده هرمز و بسیاری دیگه هستند. 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در آوریل 24, 2012 فکر میکنم که بحث اینجا در مورد فانتزی مدرنه و طبعا این داستان ها در این قسمت نمیتونن قرار بگیرن 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مونت آو سائرون 2,307 ارسال شده در آوریل 27, 2012 (ویرایش شده) به mouth of sauron: منم یه ماه پیش یه کتاب(به اون صورت کتاب که نمیشه گفت) یه داستان تقریبا چهارصدوهفتاد صفحه ای رو در مورد یه مسئله تخیلی و به اصطلاح فانتزی تموم کردم این دومین تجربه ام بود تو داستان نویسی ولی نمیدونم چطوری به یه انتشارات یا هفته نامه یا مجله بدمش. میتونی راهنماییم کنی؟ ادای عزیز خوشحالم که کتابتِ کتابت را تموم کردی. راهش خیلی سادس. دست نوشته هایت را بردار و برو به یک دفتر انتشاراتی درست و حسابی مثل نشر چشمه تهران یا فرهنگ معاصر. و بگو که که می خوام چاپش کنم. ناشر دست نوشته هایت را می خواند و به چاپش می رساند. اگر داستانت خیلی خوب بود. خود ناشر روی کتابت سرمایه گذاری می کند و بخشی از تعداد کتاب هایت را برمی دارد یعنی نصف یا تمام هزینه ی چاپش را خودش بر عهده می گیرد. . وگر نه اگر سرمایه گذاری نکند هزینه ی چاپ کتاب هایت را باید خودت دهی که با توجه به حجمی که گفتی دارد و اگر بخواهی تیرازش را 1000 نسخه بزنی برایت در می آید: یک ملیون و خورده ای. امید وارم چاپش کنی! خیلی خوشحال شدم و موفق باشید. پس برو در یک انتشارات پر سرمایه! مانند همانهایی که گفتم. ویرایش شده در آوریل 27, 2012 توسط مونت آو سائرون 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست