رفتن به مطلب
Haldir of Lorien

مالورن

Recommended Posts

Haldir of Lorien

با سلام

آيا از گونه درخت مالورن در دوران ما درختي يافت ميشود؟

آيا درخت سكويا از نژاد مالورن است چرا كه:

هر دو بلند ترين درختان هستند.

هر 2 عمري فوق العاده دراز دارند.

تنه هر دو در جواني به رنگ نقره اي است

برگ هاي سكويا در فصل هاي معتدل به رنگ نقرهاي با سايه اي از طلايي در مي آيد.

هنگاميكه در لورين به خاطر نبودن حلقه همه چيزهاي خوب از جمله درختان مالورن به مرور از بين ميروند آيا تنها مالورن غرب دريا و شرق كوهستان كه همان مالورن باغ مهماني در شاير است ميتوانسته تا دوران ما دوام آورده باشد و باغبان هاي شاير از آن تكثير كرده باشند؟؟؟

نظرتان چيه؟؟؟؟

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

نظریه جالبیه هالدیر عزیز ... این که سرزمین میانه تاریخ و گذشته ما در دوران کنونی است ... اینو دیگه هر کی باید خودش به این باور برسه ... من که خوشبختانه به این باور رسیده ام ...

د رمورد درختان هم بعید نیست این طور باشد ... همان طور که می دانیم با گذشت 6000 سال از سقوط بارادور بعید نیست این درختان با عمر دراز تا کنون بر زمین یاقی مانده باشند ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien
نظریه جالبیه هالدیر عزیز ... این که سرزمین میانه تاریخ و گذشته ما در دوران کنونی است ... اینو دیگه هر کی باید خودش به این باور برسه ... من که خوشبختانه به این باور رسیده ام ...

د رمورد درختان هم بعید نیست این طور باشد ... همان طور که می دانیم با گذشت 6000 سال از سقوط بارادور بعید نیست این درختان با عمر دراز تا کنون بر زمین یاقی مانده باشند ...

با سلام خدمت لگولاس عزيز

فقط يك مسئله باقي ميماند و آن اينكه چگونه نسل اين درختان از نبرد داگور داگورت(Dagor Dagorath) جان سالم به در برده اند در صورتي كه كل آردا ويران شده است؟؟شايد دانه اي از آن در زير زمين منتظر رسيدن بوده است؟

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام خدمت لگولاس عزيز

فقط يك مسئله باقي ميماند و آن اينكه چگونه نسل اين درختان از نبرد داگور داگورت(Dagor Dagorath) جان سالم به در برده اند در صورتي كه كل آردا ويران شده است؟؟شايد دانه اي از آن در زير زمين منتظر رسيدن بوده است؟

با تشكر

با سلام

همین الان که این پست را خواندم این سوال به ذهنم رسید.

آیا آهنگ دوم نواخته شده؟و دنیای کنونی همان دنیای بعد از کشته شدن ملکور مورگوث است؟

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

به نظر خودت منطقيه كه باشه(با اين فرض كه تاريخ آردا ‌يعني دنياي آفريدۀ ‌ذهن تالكين رو، تاريخ جهان شناخته شدۀ‌ فعلي بدونيم)؟ داگور داگورات و يا همون نبرد روز بازپسين چيزي غير از آخرالزّماني نيست كه در تمامي اديان و مكاتبِ مبتني بر فلسفۀ پرستش، به نحو و نمودي از اون ياد شده. حدّاقل چيز و يا شايد هم منطقي ترين چيزي كه بشه در مورد دنياي تالكين گفت اينه كه او، تالكين، يك تنه و به تنهايي در ايجاد يك اسطوره كوشيده(كاري كه هر ملّتي فقط در طول تاريخي بس بلند بوده كه توانسته در انجامش توفيق بيابد)؛ الحق و الانصاف كه پروفسور در اينكار موفّق نيز بوده است(قضاوت آن به عهدۀ‌ اربابان خرد و انصاف). با اين توصيف، منطقي بوده كه تالكين از برآيند آنچه كه در غالب اسطوره ها(در آفرينش سرآغاز) و مكاتب(در شرح سرانجام) آمده بود، خود و دنياي مخلوق خود را بي نصيب نگذارد، چه در غير اين صورت نمي توانست به خلق آنچه كه تنها پس از گذشت حدود نيم قرن اينچنين مورد اقبال قرار گرفته است نائل آيد. مقايسه كنيد آينولينداله(موسيقي آينور) را با آنچه كه در سفر پيدايش عهد عتيق(تورات) آمده است و از آن به عنوان سرود پيدايش ياد مي گردد. اهل مطالعه و اهل زبان با خواندن آثار تالكين به نشانه هاي واضحي من باب تأثير او از فرهنگ و زبان شرق، به خصوص فرهنگ هاي پارس و عرب، پي مي برد(در كنار تأثير پذيري واضح او از اساطير اسكانديناوي كه در تخصّص هالباراد عزيز است)؛ فراموش نكنيم تأثير تمدّن بين النّهرين، مهد سرزمين بابل افسانه اي، نقطۀ اتّصال زمين و آسمان و دروازۀ خدايگان مزدك را بر سير تحوّلات تاريخ تمدّن جهان. چگونه دانشمندي چون تاكين مي توانسته از پذيرش تأثير زبان و تاريخ و اساطير چنين تمدّني و يا نظاير آن، بر آنچه كه سعي در آفرينشش داشته، گريزان باشد؛ هرچند كه اين تأثير در نمودهايي ن‍ژادپرستانه خود را نمايانده باشد. دير زماني است كه فكر ايجاد يك تاپيك با موضوعيت مباحث معرفتي در باب دنياي تالكين از ذهنم بيرون نمي رود؛ چه سازم كه هنوز فرصت مقتضي دست نداده وگرنه اين تاپيك مجال خوبي است براي بررسي نمودهاي تأثيراتي اين چنيني بر دنياي مخلوق تالكين. يكي از بارزترين اين نمودها، وجود مقولۀ‌ روز بازپسين در دنيايي چون آردا است، روز بازپسيني كه مطابق آنچه در تمامي مكاتبِ معتقد به وجود آن، آمده، با قيام شرّ مطلق كه نمود آن در اديان الهي، شيطان و در دنياي تالكين، مورگوت دشمن سياه است آغاز، و با نبرد نيروهاي خير تحت رهبريت منجي ادامه و با پيروزي خوبي بر بدي و شروع دوران طلايي در زيستگاه بشر پايان مي پذيرد. با چنين تعريفي، آيا به نظر شما هنگامه اي چون داگور داگورات به وقوع پيوسته است و آيا ما در دنيايي پر از نيكي به سر مي بريم؟ و يا اينكه وضع كنوني جهان شاهدي بر آن است كه هنوز بايد منتظر منجي آخر الزّمان بود... ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

مس جان... در مورد زدن همچین مبحثی موافقم... اگر هم نزنی... بعید نیست من در اولین فرصت این کا را بکنم. لاقل مطمئن باش یک پای ثابت پر مو(!) آنجا حاضر است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...