رفتن به مطلب
بورومیر

گرکها هم مثل ارکها قبلاً موجود دیگه ای بودن؟

Recommended Posts

بورومیر

آیا گرگها از ابتدا وجود داشتند یا مثل ارکها قبلاً موجود دیگه ای بودن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

منم یه سوال برام پیش اومد البته شاید یه تاپیک دیگه میخواست اما اینجا میپرسم چون به اینم ربط داره، گرگ_انسان ها چی؟ منشا اونا کجاست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

توی دائره المعارف نوشته که حداقل تعدادی از گرگها (Werwolves) توسط خود سائورون ساخته شدند!!!! هر چند که میدونیم هیچ کدوم از آینور قدرت خلق چیزی رو نداشتند ولی به هرحال اینطوری نوشته دیگه. من هیچ منبع دیگه ای در اختیار ندارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

من گرچه که قبلا جواب این سوال رو به بورومیر داده بودم تو یاهو , اما دوباره میگم اینجا تا بقیه دوستان هم استفاده کنند.

اصلا سوالی به اسم اینکه گرگ ها رو کی خلق کرد وجود نداره و این مساله مثل این می مونه که بگیم مثلا کبوترها رو کی خلق کرده و غیره. گرگ ها هم یه حیوان بودند که یاوانا ترانه های اونها رو خوند و ارو خلقشون کرد و در ابتدای دوران در روزهای بهار آردا , پیش از یافته شدن والینور و یا آمدن الف ها اومدند :

و حيوانات وحشی به پيش آمدند و در دشت‌ها و علفزارها , یا رودخانه‌ها و دریاچه‌ها اقامت گزيدند, يا در سايه‌های بيشه‌ها قدم نهادند ...

کوئنتا سیلماریلیون - فصل اول: از آغاز ایام

گرگ ها نژادهای گوناگونی دارند که وارگ ها (همون گرگ های بزرگ توی دو برج) و گرگ های سفید از اون دسته محسوب می شن. اونها از ابتدا دوست صمیمی ملکور شدند و بهش خدمت کردند. و به نظر میاد که اونوقتی که دوران بهار آردا بود اما ملکور اومد و چیزهای بدی بر زمین پخش کرد , مثل مرداب ها و درخت های تاریک و خطرناک , حیوانات وحشی رو هم تحریک کرد که خبیث و هیولا وار باشند, و شاید از همینجا برخی از حیوانات در سمت خدمتکاری ملکور در آمدند:

لیک خباثت ملکور و پژمردگی‌های نفرت‌اش به بیرون درز کرد, و بهار آردا پژمرده شد. چيزهای سبز بيمار شدند و پوسيدند, و جريان رودها با علف‌های هرز و لجن مسدود شد, و مرداب‌ها به وجود آمدند, گنديده و سمی,جایگاه پرورش حشرات؛ و درخت‌های تاريک و خطرناک روئيدند, جایگاه ‌های هراس ؛ و حيوانات وحشی به حيوانات غول‌آسايی با شاخ و عاج مبدل گشتند و زمين را با رنگ خون پوشاندند...

و این که بشه ثابت کرد که حیوانات وحشی ای بودند که در آن زمان به ملکور پیوستند و ملکور ازشون برای مقاصد خودش استفاده می کرد , میتونه از این جا ثابت شه که یکی از والار به اسم اورومه, شکارچی مقتدر آردا, در چه کاری بود:

..اورومه رام کننده حيوانات وحشی نیز, در سیاهی بيشه‌های بی‌نور می‌راند, و به شکل شکارچی‌ای مقتدر با نيزه و کمان به پيش می‌رفت, و مرگ هيولا‌ها و جانوران مهیب قلمرو ملکور را می‌جست....

خوب , حالا گرگ ها از ابتدا همراه ملکور بودند و دو تاشون از همه مهیب تر بودن و همچنین خود سائورون هم که جادوگر قدرتمندی بود می تونست خودش رو به شکل یه گرگ در بیاره. وارگ ها هم نژاد باهوشی از گرگ ها بودن که طرفای شمال سرزمین میانه زندگی می کردن و همچنین شمال دره آندون. اورک ها برخی مواقع از اونها برای سواری و جنگ استفاده می کردند و همچنین انواع دیگر گرگ های کوچک تر نیز برای این منظور استفاده می شدند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
warmaster

بازم ببخشید که الان می نویسم

اولا حرف آرون دقیقا درست بود

ثانیا Werwolf یعنی گرگ نما نه گرگ توی ون هلسینگ یا آندر ورد هستند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

درسته, و تنها گرگ نماهای سرزمین میانه هم یکی خود سائورون بود که به خاطر جادوگر بودنش بلد بود خودشو شکل گرگ در بیاره (یعنی انسان-گرگ نمیشد یه گرگ واقعی میشد) و بقیه هم خادمانی از برای خود سائورون بودن که سائورون اونها رو جادو کرد و خصیصه های پلید و شیطانی بهشون داد و یه شکل گرگ-گونه بهشون بخشید (وگرنه خلقشون نکرد چون فقط میتونست ساخته های ارو رو تغییر شکل بده) و گرگ نماهایی که میگید همین خادمان جادو شده سائورون بودن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

ببخشيد گرگ نما ها كجا توي داستان تاكين بودن.من چيزي نديدم.

ویرایش شد (ناظر)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

گرگ نماها Wer-wolves خدمتگزاران مورگوت بودند که سارون اونها رو به وجود آورده بود (حالا گیر میدن که آینور توانایی خلق نداشتند. میدونم. منظورم این بود که اونها رو به شکل گرگ نما در آورد)

تنها جایی هم که به نظرم تو داستان ظاهر میشن، توی داستان یافتن سیلماریله که برن و فینرود در تول-این-گاورهوت Tol-in-Gaurhoth به دست سارون اسیر میشن (تول-این-گاورهوت یعنی جزیره گرگ نماها) و وقتی لوتین برای نجاتشون میاد، دونه دونه گرگنماهای سارون به دست هوآن کشته میشن و خود سارون هم به شکل یک گرگ نما به جنگ هوآن میره و شکست میخوره و فرار میکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

واقعا ازتون متشكرم رفيق هالباراد.(اميدوارم فقط خودت بدوني براي چي).پس دليل عدم اطلاعم از اين wer_wolfها اين بود كه سيلماريليون رو نخوندم.واقعا احساس كمبود ميكنم.ميدونيد كه خيلي سخته بشيني e_book بخوني اون هم انگليسي.صبر كردن براي ترجمه آقاي عليزاده هم يك كم سخته.ميترسم آخر برم سراغ ترجمه واثقي پناه و عهدم رو بشكنم(عهد كردم منتظر ترجمه عليزاده بمونم.)

موفق باشيد.

گولوم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
warmaster

البته گرگ نما ها در اول در اوج قدرت بودند و تماما تحت فرمان سائورون بوده اند! البته نسبت به ساير موجودات ملكور در رده ي بالاي قرار داشتند! wrag ها از نوع wer_wolves هستند!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
narich

یه گرگ گنده ی یخی توی rise of the witch--king است. کسی میدو نه اون چیه و کیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

گرگ یخی توی بازی که به جای بالروگ داخل ارتش آنگمار گذاشتنش

اصلا بدرد نمیخوره :ymapplause:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Darkness

با سلام خدمت تمام دوستان

این شعر زیبا از اخوان ثالث رو به شما تقدیم می کنم :

هوا سرد است و برف آهسته بارد

زابری ساکت و خاکستری رنگ

زمین را بارش مثقال مثقال

فرستد پوشش فرسنگ فرسنگ

سرود کلبه بی روزن شب

سرود برف و باران است امشب

ولی از زوزه های باد پیداست

که شب مهمان توفان است امشب

دوان بر پرده های برفها باد

روان بر بالهای باد باران

درون کلبه ی بی روزن شب

شب توفانی سرد زمستان

آواز سگها

زمین سرد است و برف آلوده و تر

هوا تاریک و توفان خشمناک است

کشد مانند گرگان باد زوزه

ولی ما نیک بختان را چه باک است ؟

کنار مطبخ ارباب آنجا

بر آن خاک اره های نرم خفتن

چه لذت بخش و مطبوع است و آنگاه

عزیزم گفتم و جانم شنفتن

وز آن ته مانده های سفره خوردن

و گر آن هم نباشد استخوانی

چه عمر راحتی دنیای خوبی

چه ارباب عزیز و مهربانی

ولی شلاق ! این دیگر بلایی ست

بلی اما تحمل کرد باید

درست است اینکه الحق دردناک است

ولی ارباب آخر رحمش آید

گذارد چون فروکش کرد خشمش

که سر بر کفش و بر پایش گذاریم

شمارد زخمهایمان را و ما این

محبت را غنیمت می شماریم

2

خروشد باد و بارد همچنان برف

ز سقف کلبه بی روزن شب

شب توفانی سرد زمستان

زمستان سیاه مرگ مرکب

آواز گرگها

زمین سرد است و برف و آلوده و تر

هوا تاریک و توفان خشمگین است

کشد مانند سگها باد زوزه

زمین و آسمان با ما به کین است

شب و کولاک رعب انگیز و وحشی

شب و صحرای وحشتناک و سرما

بلای نیستی سرمای پر سوز

حکومت می کند بر دشت و بر ما

نه ما را گوشه گرم کنامی

شکاف کوهساری سر پناهی

نه حتی جنگلی کوچک که بتوان

در آن آسود بی تشویش گاهی

دو دشمن در کمین ماست دایم

دو دشمن می دهد ما را شکنجه

برون : سرما درون : این آتش جوع

که بر ارکان ما افکنده پنجه

دو اینک سومین دشمن که ناگاه

برون جست از کمین و حمله ور گشت

سلاح آتشین ... بی رحم ... بی رحم

نه پای رفتن نی جای برگشت

بنوش ای برف گلگون شو بر افروز

که این خون خون ما بی خانمانهاست

که این خون خون گرگان گرسنه ست

که این خون خون فرزندان صحراست

درین سرما گرسنه زخم خورده

دویم آسیمه سر بر برف چون باد

ولیکن عزت آزادگی را

نگهبانیم آزادیم آزاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

با اینکه جاش اینجا نیست ولی دستت درد نکنه.به شدت شعر شور انگیزیه و متاسفانه ملت خیلی بهش بها نمیدن.یادمه هف هش سال پیش که اولین بار خوندمش خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

انواع متعددی از گرگ‌ها در سرزمین میانه می‌زیستن و معمولاً به صورت دسته جمعی به شکار می‌رفتن. برخی از معروفترین گرگ‌ها عبارتند از: وارگ ها، گرگهای سفید و آدم گرگی ها. زمانیکه سائورون در خدمت مورگوت بود، حداقل برای یکبار به شکل گرگ در آمد. از معروفترین و بزرگترین گرگ‌ها که نزد ارباب تاریکی خدمت می‌کردند می‌توان به دراگلوئین و کارخاروت اشاره کرد. گونه‌های کوچکتر آنها معمولاً به عنوان مرکب توسط اورک ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

.

ویرایش شده در توسط تضاد
سهو نگارشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

خب شاید گرگ ها هم مثل بقیه پلیدی ها در سرزمین میانه از بی نظمی های موجود در آواز مهین به وجود اومدن ، همون بی نظمی های ملکور رو میگم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

به نظر من گرگ ها از همون اول گرگ بودن. خود ایلوواتار اونارو آفرید تا یه تعادلی در آردا به وجود بیاد مثل دنیای خودمون. حالا اینکه چرا به خدمت مورگوت رفتن دیگه مشکل خود گرگاست و اونایی که گذاشتن گرگ ها به خدمت مورگوت برن و منصرفشون نکردن :Ring: چون که در خدمت مورگوت بودن دلیل نمیشه که بگیم یه موجود دیگه بودن که مورگوت تغییر شکلشون داد. مثلا مورگوت می تونست خرس ها(که اونا قطعا توسط خود ایلوواتار آفریده شدند) رو هم به خدمت خودش دربیاره ولی لابد دید خرس ها به اندازه گرگ ها سریع و مطیع نیستن بیخیال شد.

سوال من: آیا آدم-گرگ ها می تونستن روی دوپا راه برن؟ و اینکه آیا همه ی آدم-گرگ ها توی دوران اول منقرض میشن یا اینکه چندتاشون مثل بالروگ ها نجات پیدا میکنن؟ آخه گندالف وقتی داره خادمین سائورون رو به فرودو توی ریوندل معرفی می کنه از آدم-گرگ ها نام میبره.

ویرایش شده در توسط baradil soldier of dale

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

خب معلومه گرگ ها گرگ بودن دیگه

بانو آرون هم اینو گفتن

arda.ir/forum/index.php?showtopic=635&view=findpost&p=2489

توی کتاب ها هم بجز اون قسمت صحبت گندالف دیگه چیزی از اون ها در دوران های دوم و سوم یاد نمیشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...