Nienor Niniel 3,259 ارسال شده در مه 26, 2015 (ویرایش شده) سپاس گزارم فقط لطف فرمایید مثل معلم زبان فارسی ما صحیح نفرمایید(بنده خیلی به ایشان ارادت دارم ولی ایشان کلید خودشان را باری صحیح فرموده بودند و نمره ی 18.25عنایت فرموده بودند) و بنده این لفظ را من باب احترام به کار برده بودم وسهوا خطایی رخ داد که به عنایت تذکار شما آن را ویرایش نمودم لذا سپاس گزارم وپوزش می طلبم. عجب!چه جالب ;) حالا بماند که خود بنده هم تو سوال 5 درست بارم نذاشتم مجبور شدم به هر گزینه 0.57 بدم! :D شما لطف دارید...مشکلی نیست.من فکر کردم شاید منو آقا فرض کردین و اسمم رو اشتباه خوندین :) ویرایش شده در مه 26, 2015 توسط mansoore 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Nienor Niniel 3,259 ارسال شده در مه 30, 2015 (ویرایش شده) نبرد تولکاس و ملکور: چنین گفت تولکاس به ملکور سیاه تبار اگر مردی برو سیلماریل ها را بیار کنون داده باش و بشنو سخن سپس بعد از آن تا توانی بخند :D مگر تو نبودی اولین موجود پاک چطور از ایلوواتار نکردی تو باک بگشتی بدین سان کثیف و پلید که تا آردا،آردا بود کس ندید مگر تو شریک شرکت برق بوده ای؟ که آردا چنین تاریک بنموده ای مگر در تو بود آیا غرض یا مرض که دزدیدی الف ها را در عوض... بساختی ارک هایی که از خر خرترند رها کردی آن ها را در آردا بچرند مگر تو زبان لال، موجود داشتی که رفتی آنگولیانت را برداشتی ببردی به والینور آن بهشت آباد بخورد نورها را ای که کوفتش باد!! منم تولکاس سرخ جبین خنده رو منم یار مانوه شاه،درود ارو بر او اگر من نرفتی به امر ایلوواتار که میداد تو را بدان سان فرار کجا بسته بود ملکور با حال زار بدیدی چه شد بین تو و ما کار تو دانی که من دارم اهل و عیال؟ نسا آن پریچهر حوری جمال مکن انگشت در هر سوراخ آردا مجال ده کمی باشم من با نسا زدم آن گران گرز صدبار بر فرق تو کنون من چه خاکی به سر گیرم از دست تو چنان در بیاوردی از من پدر که حتی پدرتوک هم نماند بی خبر بیا تو کمی هم خجالت بکش بدیدی که بد بود از آن دست بکش(منصوره.S) ;) پ.ن:طرفداران جناب تولکاس و ملکور ناراحت نشن یه وقت :D اگر هم خیلی بد شده معذرت.تو این زمینه استعدادام یکم کورن :D ویرایش شده در ژوئن 22, 2015 توسط mansoore 18 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
گیلدور اینگلوریون 1,130 ارسال شده در ژوئن 22, 2015 (ویرایش شده) امیدوارم تکراری نباشه;) ویرایش شده در فوریه 3, 2016 توسط turambar حذف تصویر تکراری 20 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
شاه تراندویل 1,084 ارسال شده در ژوئن 26, 2015 چنتا دیگه....... 23 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
mohadeseh 396 ارسال شده در ژوئن 27, 2015 اینم یه شوخی کوچولو.... 14 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
تور 9,804 ارسال شده در ژوئیه 1, 2015 دوبله مشدی ! ----------------------------------------------- دوستان این بار تو این تاپیک در خدمت شما هستیم با ارباب حلقه هایی از دیار نبات و زعفران! بله...عرضم به حضورتون که اخیرا یه گروه دست به دوبله ارباب حلقه ها به لهجه گوندولینی {!} زدن و نتیجه کارشون انصافا قشنگ دراومده. برای ما که اهل گوندولین هستیم که بسیار لذت بخش و فرح بخش بود. امیدوارم خنده به لب شما دوستان عزیز هم بیاد... بیمارستان وحشت: http://www.aparat.com/v/HSshB صفدر در راه شاندیز {!} : قسمت اول: http://www.aparat.com/v/z7jRU قسمت دوم: http://www.aparat.com/v/0pg6o قسمت سوم: http://www.aparat.com/v/NkRAO قسمت چهارم: http://www.aparat.com/v/ePApw -------------------------------------------------- قربون همه مشهدی های گل! پرچم بالاست... 27 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
VICTOR 1,525 ارسال شده در ژوئیه 1, 2015 تور : سلام و درود خدمت شما ، من خودوم بچه مشدم ، قزبون خودت :| :| :| این صدا گذاری ها رو دیدم اصن احساس غروری کردم که نگو خدایی مشهدی خیلی لهجه ی شیرینیه ... دستت درد نکنه دیروز اخبار گفت : به علت زیادی بالا بودن پرچم مشهد ، اختلال توی خطوط هوایی ایجاد شده یه وضعیه اصن ... تقدیم به دوستان (اگه تکراریه ببخشید) 22 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
eddard stark 686 ارسال شده در ژوئیه 12, 2015 اینم از محصولات وطنی :) تا کی وابستگی به بیگانه :)) 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در ژوئیه 12, 2015 tv.knowche.ir/2015/07/12/alone-in-the-office/ این همه سوژه، چرا این؟!! 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 13, 2015 (ویرایش شده) و روزگار برآن شد که در این روز خجسته معلم تکامل را شالوده کار بپاشد و بر سر کلاس حاضر نشود و کلاس به سینمایی مبدل شده و این عکس ها بدست بنده و سمع و نظر شما برسند باشد که مقبول آیند: نکات تربیتی از دیدگاه پادشاه میرک وود : 1_خوابیدن هنگام درس خواندن و مطالعه 2_اندر باب پاکیزگی 3_در باب پایان خوش 4_اندر باب شادی 5_اندر باب مدرنیته 6_اندرباب احترام به پدر 7_اندر باب دقت 8_اندر باب پنهان کاری ادامه دارد... ویرایش شده در ژوئیه 14, 2015 توسط ایلواتار 22 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 13, 2015 (ویرایش شده) 9_اندر باب مسؤلیت پذیری 10_اندر باب اهمیت تحصیل و علم 11_اندر اهمیت استراحت همیشگی ویرایش شده در ژوئیه 13, 2015 توسط ایلواتار 16 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Oropher 1,374 ارسال شده در ژوئیه 13, 2015 (ویرایش شده) پست قبلیم با ایلوواتار دچار اسپم شد :| خب حالا پست ایلوواتار رو ادامه میدم... 12-اندر باب پاییدن فرزند 13-اندر باب کینه شتری 14-اندر باب پشیمان شدن از کینه شتری! 15-اندر باب بصیرت سیاسی-جنگی 16-اندر باب مهمان نوازی 17-این آخریشم بدون شرحه شماره ی 12 تا 17 رو نوشتم تا پستم اسپم نباشه...:دی تا این حرفمو بگم: دوستان قصد ندارن دست از سر این پادشاه میرکوود بیچاره بردارن؟!توی چند صفحه ی اخیر این تاپیک فقط سوژه تراندویله...بنده خدا رو منهدمش کردین رفت...ولش کنین بدبخت همسر مرده رو،دیوونش کردین... خواهشا برین یکی دیگه رو سوژه کنین... :پی ویرایش شده در ژوئیه 13, 2015 توسط mccroft 20 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 13, 2015 با سپاس بسیار 18_اندر باب الف های دورفی 19_اندر باب اهمیت ورزش 20_اندر باب اهمیت مراقبت از محوطه خود 21_اندر راوابط مهر انگیز پدر و فرزند 22_اندر باب فراموشی 23_اندر باب اعتراف گیریلرد گرامی اینکه ایشان به اصطلاح شما سوژه شدند نشان از ارادت به ایشان است که در اشعار هم بوده: اگر با دیگرانش بود میلی***چرا جام مرا بشکست لیلی و دوم در مورد همسرشان یقین دارید؟!!! ایشان؟ جسارت است ولی با این وجود چند تا عکس دیگه! امید وارم ناراحت نشده عفو بفرمایید! و شباهات پدر فرزندی! به جهت گزافه گویی هایم بنده را عفو بفرمایید بالاخره سه ساعت بیکاری در مدرسه هم عواقبی چنین دارد! 15 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 14, 2015 (ویرایش شده) شماره 21 ناتمام مانده بود ابتداً با عذربسیار ان را تکمیل مینماییم!وبرای شماره 13 که لردmccroftزحمتش را کشیدند هم جسارت کرده یک تصویر دیگر می افزایم 21_اندر راوابط مهر انگیز پدر و فرزند 24_اندر باب ارزو ها ی کودکانه 25_اندر باب هنر جنگ 26_اندر باب حوصله 27_اندرباب حقوق حیوانات ویرایش شده در ژوئیه 14, 2015 توسط ایلواتار 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
.Morgoth. 120 ارسال شده در ژوئیه 15, 2015 http://cdn.meme.am/instances/16766205.jpg سوژه های اصلی مغفول موندن.... 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
.Morgoth. 120 ارسال شده در ژوئیه 16, 2015 (ویرایش شده) تازگیا شایعه شده که: فرودو در اصل حلقه رو بجای موردور تابستون برده بندر عباس حلقه خود به خود از گرما کامل ذوب شده... ویرایش شده در ژوئیه 16, 2015 توسط .Morgoth. 15 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در ژوئیه 16, 2015 با عرض اجازت دلم نمی آید این چند تا را نگذارم: اندر باب سینمای سه بعدی رفتن: اندر باب لوس بازی در آوردن: اندر باب مهمانی سرزده رفتن: اندر باب دوستی: باتشکر 13 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
.Morgoth. 120 ارسال شده در ژوئیه 17, 2015 (ویرایش شده) این نوشته طنزه هرگونه اشکال فنی رو توش نادیده بگیرید! پیشنهادی نظری چیزی داشتید پ.خ بدید. .... حلقه همراه گالوم در جهنم کوه نابودی از بین رفت... فرودو با تعجب:چرا هنوز چشم سایرون کار میکنه؟ سم:شاید نابودیش یه چند دقبقه ای طول بکشه... چند دقیقه هم گذشت...چیزی نشد.اوضاع در حال بیریخت شدن بود... . چند فرسخ آنطرف تر... صدای انفجار مهیبی از طرف کوه نابودی می آید...حلقه نابود شده بود ولی سایرون نه! گندالف وسط آن بحبوحه فریاد زد: صبر کنید...تمام لشکریان از جنگ دست کشیدند.. رو به چشم سایرون کرد و گفت:ما حلقه تو رو نابود کردیم چطورر هنوز زنده ای؟ سایرون سر و کله اش روی دیوار پیدا شد و گفت:حلقه که دستمه ایناها.اگه نبود کوه نابودی رو بی محافظ ول نمیکردم... گندالف جواب داد:خب پس اون حلقه چی بود؟ جواب اومد:اون نسخه چینیش بود داداش...چند سال قبل چین شروع به کپی حلقه من کرد...آزمایشش هم کرد ولی کسی که داشت امتحانی اون رو استفاده میکرد حین شنا توی دریاچه ترکید...پس از اون به دلایل نامعلومی تولید حلقشون متوقف شد.... گندالف: :| خب پس تفاوت اون حلقه با حلقه تو چی بود؟ سایرون:تفاوتش این بود که اگه تو 67 بار بشکن بزنی با دستی که حلقه توشه حلقه به مدت سی ثانیه به رنگ آبی در میاد...چطور بهش فک نکردی؟ گندالف:خب واس چی میخواستی حلقه چینی نابود کنی؟چرا دنبالش بودی؟ سایرون:خب نابودش نمیکردم ممکن بود پیداش کنن و بعد از لاپوشانی اثرات جانبیش دوباره بسازنش...شانس آوردم تنها کسی که نحوه ساخت حلقه رو میدونست ترکید...وگرنه اونوقت حلقه یگانه نمیشد که. لگولاس:راست میگه اونقد با اسم الفا کمان و شمشیر پلاستیکی به مردم قالب کردن که کاسبیمون تخته شده...واسه همین از سرزمین میانه میریم... گندالف:چطور یادم رفت؟ ندایی از روح سارومان در آنجا پیچید:بهت گفتم اینقد چپق دود نکن آلزایمر میگیری... لگولاس: :| آراگورن: :| گیملی: :| آراگورن:گندالف عزیز گندالف:بله؟ آراگورن:ما نمیذاریم اورک ها بکشنت...چون من خودم میکشمت... گندالف:یکم خودتونو کنترل کنین...چرا میاین جلو...حالا با آرامش حلش میکنیم..یه اشتباه ساده بود...لگو جان بهتر نیس کمانت رو اینطور نشونه نگیری سمت من؟ لگولاس: نع :-) پایان (البته پایان باز بودااا) ویرایش شده در ژوئیه 17, 2015 توسط .Morgoth. 20 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Peredhil 1,397 ارسال شده در ژوئیه 17, 2015 جالب بود، براى بقيه سكانس ها هم بگو :D 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
.Morgoth. 120 ارسال شده در ژوئیه 20, 2015 (ویرایش شده) در هلمز دیپ: تیودن :(همزه ندارم تو کیبورد) خب حملشون شروع شد... یک ساعت بعد: تیودن:آخه چرا جلو نمیان؟ آراگورن:چون محاصره مون کردن.به فنا رفتیم! فلش بک: سارومان:پنج هزار تا از اورک ها رو به هلمز دیپ بفرست. پنج هزار تا همینجا توی آیزنگارد میمونند تا غافلگیر نشیم. نصفشون رو به تیرکمان و نصف دیگری شون رو به نیزه مسلح کن. اونقدر محاصره شون میکنیم تا از گرسنگی مجبور بشن از اونجا بیرون بیان و... برمیگردیم به زمان حال...فردای آنروز: آراگورن:گندالف و لشکرش رو میبینم...نجات پیدا کردیم. لگولاس:اون داره چیکار میکنه؟؟داره با سواره نظام به نیزه دارا حمله میکنه؟؟ در همین حین هزاران تیر آسمان نبرد را سیاه میکنند... تیودن:نصف لشکرش قبل رسیدن به اورکا از بین رفت. گیملی:حتی پنج روز تراوین بازی میکرد بازم متوجه میشد که فلسفه وجود نیزه دار کشتن سواره نظامه... لگولاس:لشکر کمکی گندالف در عرض بیست ثانیه نابود شد. :-s آراگورن:باور نمیکنم...گندالف رو کشتن... :-( گیملی:هم خودش هم ما رو بر باد داد... ادامه دارد... ویرایش شده در ژوئیه 20, 2015 توسط .Morgoth. 15 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
.Morgoth. 120 ارسال شده در ژوئیه 24, 2015 (ویرایش شده) پند و اندرز های غیر اخلاقی 1# خوب با دیدن اینهمه چیز ها راجع به جوانمردی و اخلاقیات بدین نتیجه رسیدم که ملت دیگه براشون تکراری شده. پس این مجموعه رو اختصاص میدم به پند و اندرزای غیر اخلاقی باشد که هدایت شوید.(ادامه داستان رو هم مینویسم) در کوه نابودی: الروند:ایسیلدور حلقه رو بنداز.. ایسیلدور:نه... این حلقه مال منه.... و میرود که از آنجا خارج شود. صدای شپلق دلخراشی طنین انداز میشود... الروند لگدی به جسم بی سر ایسیلدور میزند: بخاطر جنون قدرت توی حیف نون (سانسور) قرار نیست کل زحمات و کشته هامون رو به باد بدم...حله؟ در کمال تعجب ایسیلدور جوابی نداد... حلقه نابود شد... جان هزاران نفر حفظ شد. همچنین نان پیتر جکسون توسط واکنش های شیمیایی پیچیده ای به آجر خام تبدیل گشت. اندرز غیر اخلاقی شماره 1: گاهی برای منافع اکثریت مجبورید اقلیت رو قربانی نمایید... پ.ن:جمله سنگینی بود کمرم نصف شد. پ.ن2:بتونم هر روز میزارم. ویرایش شده در ژوئیه 24, 2015 توسط .Morgoth. 17 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 25, 2015 ودر آن هنگام که جام جهانی با ارباب حلقه ها منطبق آید چنین شود تا همگان را عبرت زندگانی باشد. http://www.aparat.com/v/i5tBU 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Lord Thranduil 1,729 ارسال شده در ژوئیه 25, 2015 هابیت به سبک 18+ !! http://www.aparat.com/v/tbkeG جنگ 5 ارتش به پایان میرسید؟خیلی باهاله حتما ببینین http://www.aparat.com/v/vBZmO 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایلواتار 244 ارسال شده در ژوئیه 27, 2015 اندر باب گندالف مدرن اندر باب مو ها الفی اندر باب تجارب پدر اندر باب تلفن همراه اندر باب سینما اندر باب فرزند اندر باب سرزنش پدرانه اندر باب تاج اندر باب دورف ها و گیملی اندر باب فامیل اندر باب جنگل و حیوانات اندر باب عنکبوت اندر باب پدر 16 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست