fallkon 68 ارسال شده در مه 25, 2013 سلام دوستان اگه میتونید و قادرید یه شعر یا یه دوبیتی زیبا یا یه متن درمورد سرزمین میانه بگید ممنون میشم. ویرایش ناظر اشعار و قطعات ادبی بلند مربوط به داستان های سرزمین میانه در تاپیک دیگری قرار دارند. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
راداگاست قهوه ای 1,534 ارسال شده در مه 25, 2013 کوه های سرد مه الوزان رو غار های کهن گور های ویرون باید برویم به یک سفر برای گنج وکوهستان درختان کاج میخوروشیدند شبی که بادها میوزیدند اتش سرخ بود شعله سوزان درختان همچون مشعل فروزان به به {به ریتم اهنگ هابیت بخونش } چون معنی خودشه!!! 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
MORGOMIR 1,688 ارسال شده در مه 25, 2013 (ویرایش شده) شمشیرش همانند یخ..... ظاهرش همانند سرورش فرمانروای نه شاه ..........هدایت کننده ی نه سوار میناس مورگول مکان او........ کارن دووم خانه ی او فورنوست و امون سول را در هم کوبید........تا بشود خون دونداین را بویید :)ببخشید تو رو خدا دیگه چیزی بهتر از این بلد نبودم :) ویرایش شده در مه 25, 2013 توسط MORGOMIR 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
سیه تیغ 763 ارسال شده در مه 31, 2013 (ویرایش شده) از درياي بزرگ آمده ام، به سرزمين اين سو : سرزمين ميانه ، و نيز اعقاب من ، مومنان ، از پي من شدند روانه، سرزميني خواهيم ساخت : پر از شور و از ترانه ، و حكومت من درش برپا خواهد بود ، خواهد ماند جاودانه! اين شعر ، ترجمه اي بود از اين جمله النديل كه در بازگشت شاه ، آراگورن خوند: ات آره لو ، اندوره نا اتولين ، سينومه مارووان آر هيلدينيار، تن آمبار متا !: "از درياي بزرگ به سرزمين ميانه آمدم، در اينجا مسكن خواهم گزيد، و نيز فرزندان من ، تا بازپسين روز جهان ." البته كمي تصرف و تلخيص داشت (كمي كه يكم بيشتر! :دي) خوب بود؟! پ.ن جناب راداگاست اين شعري كه سرودين يه كمي زيادي به شعر جناب گندالف عزيز و پيجك گرامي شبيهه. خواهشا شعري كه قبلا كار شده نذاريد! ویرایش شده در مه 31, 2013 توسط سیه تیغ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
راداگاست قهوه ای 1,534 ارسال شده در ژوئن 8, 2013 من این شعر رو خودم معنی کردم {البته پدرم در اومد!} و از توی سایت هم ندیدم ولی قبلا یه بار دیدم و این چیزی که معنی کردم با اون چیزی که امیر معنی کرده خیلی فرق داره باز ببخشید. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست