رفتن به مطلب
fallkon

شعر در مورد سرزمین میانه...

Recommended Posts

fallkon

سلام دوستان اگه میتونید و قادرید یه شعر یا یه دوبیتی زیبا یا یه متن درمورد سرزمین میانه بگید ممنون میشم.

ویرایش ناظر

اشعار و قطعات ادبی بلند مربوط به داستان های سرزمین میانه در تاپیک دیگری قرار دارند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

کوه های سرد مه الوزان رو غار های کهن گور های ویرون

باید برویم به یک سفر برای گنج وکوهستان

درختان کاج میخوروشیدند شبی که بادها میوزیدند

اتش سرخ بود شعله سوزان درختان همچون مشعل فروزان

به به

{به ریتم اهنگ هابیت بخونش } چون معنی خودشه!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOMIR
ارسال شده در (ویرایش شده)

شمشیرش همانند یخ..... ظاهرش همانند سرورش

فرمانروای نه شاه ..........هدایت کننده ی نه سوار

میناس مورگول مکان او........ کارن دووم خانه ی او

فورنوست و امون سول را در هم کوبید........تا بشود خون دونداین را بویید

:)ببخشید تو رو خدا دیگه چیزی بهتر از این بلد نبودم :)

ویرایش شده در توسط MORGOMIR

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ
ارسال شده در (ویرایش شده)

از درياي بزرگ آمده ام، به سرزمين اين سو : سرزمين ميانه ،

و نيز اعقاب من ، مومنان ، از پي من شدند روانه،

سرزميني خواهيم ساخت : پر از شور و از ترانه ،

و حكومت من درش برپا خواهد بود ، خواهد ماند جاودانه!

اين شعر ، ترجمه اي بود از اين جمله النديل كه در بازگشت شاه ، آراگورن خوند:

ات آره لو ، اندوره نا اتولين ، سينومه مارووان آر هيلدينيار، تن آمبار متا !:

"از درياي بزرگ به سرزمين ميانه آمدم، در اينجا مسكن خواهم گزيد، و نيز فرزندان من ، تا بازپسين روز جهان ."

البته كمي تصرف و تلخيص داشت (كمي كه يكم بيشتر! :دي)

خوب بود؟!

پ.ن جناب راداگاست اين شعري كه سرودين يه كمي زيادي به شعر جناب گندالف عزيز و پيجك گرامي شبيهه. خواهشا شعري كه قبلا كار شده نذاريد!

ویرایش شده در توسط سیه تیغ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
راداگاست قهوه ای

من این شعر رو خودم معنی کردم {البته پدرم در اومد!} و از توی سایت هم ندیدم ولی قبلا یه بار دیدم و این چیزی که معنی کردم با اون چیزی که امیر معنی کرده خیلی فرق داره باز ببخشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...