رفتن به مطلب
The Allfather

هابیت و ربیت

Recommended Posts

MORGOMIR

شاید تو روستای تالکینینا خرگوش زیاد بوده مردمشم همشون شنگول بودن بعد این دو تا رو قاطی کرده شده هابیت

ولی فکر کنم بیشتر تخیلش بوده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

all father عزیز خوش اومدین.

درست یادم نیست اما تالکین توی کتاب هابیت صراحتا بیلبو رو به یه خرگوش گنده تشبیه میکنه! مطلب جالبیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

بله. جناب The Allfather به نکته ی جالبی اشاره کردن.

ایده ی اولیه ساختن هابیت که بنا به گفته ی خود استاد خیلی ناگهانی بوده اما بنظرم بعدش که ایشون خواسته بیشتر در مورد هابیت ها توضیح بده و واسه اونا زندگی بسازه از چیزای زیادی کمک گرفته مث همین زندگی خرگوشا.

یعنی وقتی که یهو نوشته" در سوراخی, در زمین, هابیتی زندگی میکرد" واسه توصیف اونا فکر کرده که خرگوشا هم توی سوراخای کوچیکی زندگی میکنن و خیلی ام با هوش و خوشحال و با نشاطن.

احتمالا استاد خواسته از زندگی خرگوشا , زندگی آدما رو بسازه. که آدما هم میتونن مث اونا زندگی کنن. شاید استاد تالکین به خرگوشا خیلی علاقه داشته.

ویرایش شده در توسط shirin

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
هیرلوین

احتمالش خیلی زیاده که اون شاگردش که نوشنه بود "هابیتی داخل سوراخی در زمین زندگی میکرد" املای رابیت رو بلد نبوده و اشتباهی نوشته هابیت؟! :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

البته وجه تناسب های بسیاری وجود داره بین زندگی هابیت ها و خرگوش ها که قابل تامل هست.

از جمله همون در سوراخ زندگی کردن. دور بودن از دغدغه ها و نگرانی های بزرگان. اهل صلح و صفا بودن.

همونطور که میدونید و احتمالا تجربه کردید خرگوش حیوانی است بسیارساده، دل پاک، مهربان و کمی هم شر و شور. و آیا این ها مشخصه های هابیت ها را در ذهن شما تداعی نمی کند؟!

میشه گفت که الگو برداری اولیه تیره هابیت ها از خرگوش بوده. (در اساطیر البته)

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Allfather

با سلام. از همه ی دوستان عزیز ممنون. راستش خرگوش خواهرم که در موردش گفتم هر وقت منو می بینه یهو جیم فنگ میزنه یجوری که انگار مث جادوگرای هری پاتر آپارات کرده باشه. وقتی اینو می بینم یاد اون قسمت از هابیت می افتم که میگه یکی از معدود چیز های جادویی در مورد هابیت ها اینه که هر وقت احمق های قد بلندی مث منو شما رو می بینن یهو پوف غیبشون می زنه.... واقعا باحاله.... این همون چیزیه که بهش میگن یه الهام پذیری تالکینی بدین معنا که نویسنده سعی می کنه شخصیت برای خواننده آشنا و قابل لمس باشه(البته این اصطلاح رو خودم طراحی کردم چون به شخصه فکر میکنم یکی از دلایل عمده ی موفقیت آثار ایشون همین طرز الهام پذیریه!!!!)

در مورد پا های گنده ی و بدن کوچیک که دو تا دیگه از وجوه تشابه این دو موجود دوست داشتنی هستش که اصلا نیاز به بیان نیست. اگه به بعضی خرگوش ها نگاه کنین می بینین که پاهاشون طول زیادی داره و از قوزک تا پنجه ها عرضش افزایش پیدا می کنه. وقتی پاهای بیلبو رو توی فیلم هابیت دیدم به این شباهت پی بردم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

واقعا به چیز ظریفی توجه کردین. ;)

البته شایدم خرگوشا از هابیتا تقلید کردن. :)

واجب شد که یه خرگوش بخرم بلکه وجود هابیتا رو کنارم احساس کنم. :)

الان که خوب فکر میکنم میبینم که واقعا حق با جناب The Allfather هست.

البته که این الهام گرفتن توی قدرت مند تر شدن آثار ایشون نقش بسیار زیادی داشته. و همچنین در مورد سایر شخصیت ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس سبزبرگ

استاد تالکین

داستان هابیت رو با این جمله آغاز کرد که هنگام تصحیح ورقه ی دانش آموزان یک دانش آموز با خطی نا خوانا نوشته بود:

در سوراخی در داخل زمین هابیتی زندگی می کرد.

همین کلمه باعث شروع کتاب هابیت به قلم J.R.R Tolkien شد.

واول کتاب هم با همین جمله آغاز شده است:

روزی روزگاری در سوراخی یک هابیت زندگی می کرد.

ولی من فکر نکنم استاد تالکین زندگی هابیت ها را از روی خرگوش ها نوشته باشد یا شاید هم نوشته باشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

شاید اون دانش آموزی که روی ورق نوشته منظورش خرگوش باشه ولی غلط املایی داشته مثلا حرف r رو شبیه h نوشته باشه و a رو هم شبیه o نوشته باشه ... و اینجوری جمله از rabbit به hobbit تغییر کرده باشه و اینطور استاد تالکین این جمله هابیت رو کشف کرده باشه :دی عجب استدلالی کردم :-)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Legolas

در مورد دو پست بالایی شما رو ارجاع میدم به بخشی از پست تضاد عزیز در تاپیکی دیگر:

من به ناچار یک بار دیگه موضوع اصلی رو تکرار میکنم. چون به نظر میاد نوعی سؤبرداشت شکل گرفته. ببینید، خود تالکین میاد در مورد شکل گیری کتاب هابیت چی میگه؟ میگه داشته ورق های امتحانی رو تصحیح می کرده که میرسه به یک کاغذ سفید. روی این کاغذ می نویسه، در سوراخی توی زمین، هابیتی زندگی می کرد. بعد میاد فکر میکنه حالا این هابیت چی هست و چه شکلی داره؟ در حالی که خود این کلمه ی هابیت، ساخته ی پروفسور ما نیست. اون رو از قبل به واسطه ی مطالعاتش شنیده. مثلاً نزگول رو تالکین با قواعدی مشخص ساخته و پیش از او، این کلمه وجود خارجی نداشته. اما هابیت بوده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...