رفتن به مطلب
فنگورن

نظرسنجی شماره 37 : کدام ویژگی یا صفت پسندیده در آثار تالکین ، جلوه و بازتاب بیشتری دارد ؟

  

123 رای

  1. 1. به نظر شما کدام ویژگی یا صفت پسندیده در آثار تالکین ، جلوه و بازتاب بیشتری دارد ؟



Recommended Posts

amir18

با سلام

  • شجاعت: نمیشه گفت چه کسی شجاع بوده چون هرکسی به اندازه خودش تو آردا شجاع بوده.
  • ماجراجویی:خوب این ماجراجویی توی هابیتها به خصوص بیلبو زیاده .آراگورن و گندالف هم ماجراجو بودن.
  • افتخار: خیلی توی کتاب حتی توی فیلم ارباب حلقه ها هم معلومه دیگه .نمونه بارزش تئودنه،برومیر هم بد نیست.
  • میهن پرستی:بازم نمیشه گفت.چون بیشتر شخصیتها توی آردا به شدت میهن پرست بودن. الفها، انسانها،هابیتها، دورفهاو...
  • آزادی:بیشتر یاد گندالف میفتم.
  • عشق:برن و لوتین و تا حدودی آراگورن و آرون.
  • عبرت آموزی: مورگوت و سایرون و سارومان
  • تلاش:خوب بستگی داره برای چی تلاش میکنن. چون همه تلاش میکنن.
  • امید: فرودو و سم بعد از نابودی حلقه و آراگورن در جنگ آخری که منجر به سقوط چشم سایرون شد.
  • سایر:گزینه های زیادی میتونست باشه.مثل اتحاد ، شرافت و....

خیلی سخته که انتخاب کنی چون همشون توی دنیای تالکین وجود دارن و کم هم نیستن ولی با این همه من به شجاعت رای میدم.

ویرایش شده در توسط amir18

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
S.A.F_K.O.L

درود

سختترین نظر سنجیه عمرمه!!! :دی

نمیشه یه همه موارد هم بذارید؟ :دی

من فکر میکنم مشخصترینش امید باشه که مخصوصا تو کتابی مثل ارباب حلقه ها خیلی واضحه

و تو هابیت به نظرم بیشتر میهن پرستی و وفاداری برام مفید بود.

گزینه هایی مثل شجاعت و افتخار و تلاش و... هم کلا تو همه اثارش هست.

(راستی من سیلماریلیون رو نخوندم هنوز بیشتر از این نظر ندم بهتره :ymapplause: )

من خودم به افتخار رای میدم چون فکر میکنم شما وقتی میتونی به خودت افتخار کنی که هیچگاه نا امید نشده باشی و در راستای هدفت تمام تلاشت رو کرده باشی و برای میهنت عشق و ازادی جنگیده باشی و تنها یک انسان با شرافت و وفادار میتونه به افتخار برسه.

ویرایش شده در توسط S.A.F_K.O.L

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Théoden

گزينه‌ي 7 "عبرت آموزي" هستش يا "وفاداري"؟ لطفا اين مورد رو اصلاح كنيد.

ساير رو گذاشتيد. ولي با اين حال جاي گزينه‌ي " صلح و آرامش" خاليه. اگه ميشه اين گزينه رو هم اضافه كنيد.

ویرایش شده در توسط web

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

امید.

مطمئنا تمام صفات خوب دیگر در دنیای تالکین زیر سایه امید پرورش می یابند. امید، در داستان های تالکین بیشترین فرصت رو برای ظهور و بروز داشته. گرچه در مقاطعی شجاعت، عشق و وفاداری کارساز بوده اما از زمان ملکور، در داستان تور و ائارندیل، در نیرنائت، در نومه نور، در هجرت الندیل و در داستان حلقه، امید همواره محرک بوده. از امید است که دیگر صفات شکل می گیرند. و نیز امید آخرین احساس زیبا در انسان است که دوام می آورد. اگر امید نباشد هیچی نیست. شجاعت دیگر معنا و مفهوم ندارد.

اما غیر از این مثلا در داستان هابیت صفت بارز شجاعت است. در برن و لوتین عشق است که محرک داستان است. و صفات دیگر همگی در مقاطعی بار محمول را به مقصد رسانده اند. اما به نظرم بعد از امید وفاداری و عشق و نیز نفرت از خیانت در داستان های آردا موج می زند. نه عشقی که منجر به ازدواج می شود. اون جای خود. بلکه عشق به وطن. عشق قومیتی. وفاداری به عهد و پیمان. وطن پرستی و...

اینهاست که احساسات را به سمت خود می کشد و ما را قطعا این ها که با فطرت انسانی گره خورده عاشق آردا کرده است. ما در حقیقت عاشق تالکین و نوشته هایش نیستیم. ما عاشق امید زنده در نوشته هایش شده ایم. عاشق عشق . وفاداری در کتاب هایش. عاشق آزادی و افتخار موجود در داستان هایش. عاشق نحوه بیان ماجراجویی ها و عبرت هایش...

بنابراین انتخاب من صددرصد اینست:

  1. امید
  2. میهن پرستی، عشق و وفاداری
  3. شجاعت و تلاش
  4. آزادی و افتخار
  5. ماجراجویی، عبرت آموزی و سایر

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

عجب نظر سنجی ای

بسی لذت بردیم :ymapplause:

کلی سختی کشیدیم تا گزینه ای برگزینیم :ymapplause: :دی

من الان نمیتونم مثبت بدم، بعدا میدم :دی

چون خیلی از کارهایی که توی دوران ها انجام شده، بدون امید و از روی شجاعت زیاد (که قبلا بنده اونو به نام حماقت نام میبردم :دی) بوده

سختی انتخابم هم این بود که کارهای تالکین مخلوط زیادی از همشون هست

مثلا برای یک کار، فقط یک مورد نیست که بشه از کنارش رد شد

شجاعت یک چیز جرقه ای بوده بیشتر که باعث انفجار عظیمی شده توی کارهای تالکین به نظرم

البته به نظر من این چند روزه اعتماد نکنین :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

این نظر سنجی باعث میشه که خیلی سریع تمام آثار استاد-تالکین بزرگ- رو از ذهنمون بگذرونیم و دوره شون کنیم. اتفاق جالبیه واسه ذهن.

امید!

به نظر من برجسته ترین صفت در تمام آثارشون هست.شما توی تک تک لحظه های ارباب حلقه ها یه ترسی دارین همراه با امید و این امید شما رو آروم میکنه که تا آخرش ادامه بدین. و همینطور در هابیت. که در حالی که هر لحظه حادثه مضطرب کننده ای رخ میده اما شما در طول داستان آرامشی دارین که این همون امیده. این شاید بزرگترین درس آثار استا د باشه.

شجاعت ! من فکر میکنم شجاعت زیر چتر امیده.همونطور که جناب "تور" عرض کردن.در واقع این امید هست که باعث شجاعت در وجود آدمی میشه.

و تلاش! وقتی انسان به خوب شدن فرجام کار امید داشته باشه تلاش میکنه.

وهمینطور بقیه صفات. من امید رو خیلی خوب توی تک تک کلمه های استاد حس میکنم.

ویرایش شده در توسط shirin

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

1. شجاعت: من به اين گزينه رأی دادم. اگه شجاعت نبود، هيچ كدوم از داستان ها اتفاق نميفتاد. فرودو به شاير برميگشت، گندالف به غرب، آراگورن به ريوندل، گيملی به تنهاكوه، لگولاس به ميرک وود و بورومير به گوندور.

همينطور هم در داستان های ديگه؛ هابيت، سيلماريليون، كه اگر شجاعت در اونا نبود، هيچ ماجرا و داستانی هم رخ نميداد.

2. ماجراجويی: خب، ماجرايی رو كمتر می بينيم. در هابيت شايد كل داستان بر پايه ماجراجويی باشه، يا داستان ارباب حلقه ها؛ ولی در واقع اين ماجراجويی نيست. ماجراجويی يعنی رفتن به دنبال ماجرا، ولی اينا در واقع از دل طرف نبوده. من اسم اين عنصر در داستان های تالكين رو "مأموريت" ميذارم، و بنابراين فكر نميكنم چندان شاهد ماجراجويی بوده باشيم.

3. افتخار: نه؛ اينم گزينه مورد نظرم نيست. افتخار نسبت به شجاعت خيلی كمتر به چشم ميخورد يا به چشم ميومد.

4. ميهن پرستی: مثل قبلی! بورومير، آراگورن، هابيت ها، ولی نه همه!

5. آزادی: من بين اين و شجاعت مردد مونده بودم. اگه آزادی و آزادی خواهی نبود، هيچ كس دلش نميخواد بره اره بور رو پس بگيره؛ حلقه رو بندازه توی كوه هلاكت؛ يا از گوندولين و دوريات دفاع كنه.

6. عشق: به قول يكی از دوستان، داستان های برن و لوتين يا آرون و آراگورن (و همينطور سم و رز :دی) نمونه ای از عشق در داستان های تالكين هستن؛ ولی فكر نميكنم بيشتر از اين باشن. مگر اينكه دوستی های صميمی رو هم عشق بدونيم، يا دلبستگی به افتخار و آزادی و ميهن؛ كه اون وقت خيلی پيچيده ميشه. بياييد به اون سمت نريم!

7. وفاداری: سم! ولی عكسش هم وجود داره؛ مثل بورومير. البته شايد كاری كه بورومير كرد، يه اشتباه كوچيک و وسوسه همگانی بوده باشه؛ با اين حال من به اين گزينه رأی نميدم!

8. تلاش: ای كاش ميتونستم به اين هم رأی بدم؛ چون حتی كارهای روزمره الف ها در والينور يا حتی پرورش گل و گياه در شاير هم از تلاش نشأت می گيره! اما گاهی اوقات، بعضی از كارهای بزرگ بدون تلاش هم انجام ميشن.

9. اميد: اينم بعد از سه تا گزينه ای كه بينشون مونده بودم قرار می گيره! نمونه اش تعقيب آراگورن و همسفرهاش، يا سفر دونفری فرودو و سم، يا مأموريت ياران حلقه و تورين و شركا كه اگه اميد در اونها وجود نداشت، همون اول همه برميگشتن خونه. :دی با اين حال گاهی هم نااميدی به چشم ميخورد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
SHIRE

خوب همه این صفات در جای جای آثار تالکین موج میزنه چون نمونه بارز یه اثر کامل و تمام عیاره و واقعا سخته انتخاب بین آنها من بین شجاعت وامید مردد بودم اما بالاخره بعد از کلی فکر کردن امید را انتخاب کردم چون فکر میکنم اگر امید به نتیجه کاری که میخوای انجام بدی داشته باشی باید برای انجام آن کار شجاعت هم از خودت نشون بدی البته این دو صفت خیلی به هم وابسته هستند . به هر حال من ان چیزی رو که بیشتر در داستانهای تالکین حس کردم امید بود .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

من هنوز با نظر خودم موافقم :دی

چون مثال هایی در مورد کارهایی که در نومیدی انجام شده، خیلی بیشتر هست تا امید :دی

اما اگه بخوایم نظر خودِ تالکین رو بیشتر مد نظر قرار بدیم

بیشتر همون امید هست

چون حتی اسم یکی از شخصیت های برتر (به قول یک جایی! ابر مرد) استل یعنی امید هست

توی خیلی از سکانس ها کارهایی که انجام میشه، براساس همون ذره ای امید هست

البته ترجیح میدم واژه ی امید رو ایمان و الهام معنی کنم!

خودمم نمیدونم چی مینویسم :دی

سخته خو :پی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

شجاعت: توی داستانها خیلی از نمونه های شجاعت وجود داره. فینرود، فینگولفین، هورین، برن، لوتین و تورین و ... . گزینه ایه که نمیشه به سادگی از کنارش رد شد

ماجراجویی: نقش زیادی توی داستان نداره. توی هابیت هست، توی ارباب حلقه ها تا حدودی هست اما توی سیلماریلیون ما زیاد شاهدش نیستیم

افتخار: برعکس مورد قبل توی دوران اول بیشتر از دوران سوم وجود داره اما خط اصلی داستان نیست

میهن پرستی: این هم مثل مورد بالاست و زیاد توی داستان به چشم نمیاد

آزادی: خیلی زیاد توی داستان دیده میشه. توی دوران سوم به اوجش میرسه. شاید انتقام رو دلیل اصلی نولدور برای جنگ با ملکور بشه دونست اما دلیل جنگ با سائرون چیزی جز آزادی نیست

عشق: در قسمتهای خاصی از داستان دیده میشه و اوجش در برن و لوتینه اما نقش کمرنگی در بقیه داستانها داره

وفاداری: داستان پر از وفاداریها و خیانتهاست. نمونه بارز وفاداری رو توی سم میبینیم

تلاش: تلاش سم و فرودو برای رسیدن به کوه هلاکت بی نظیر بود، همچنین عبور نولدور از هلکاراکسه اما تلاشهای نافرجام هم داریم. نمونه بارزش تورین تورامباره که هرچه کرد به در بسته خورد یا همچنین تلاش نافرجام آر-فارازون برای فتح والینور

امید: به نظرم درون مایه اصلی داستان همینه. نولدور به امید زندگی بهتر و انتقام و پس گرفتن سیلماریلها از ملکور به سرزمین میانه اومدن. به امید کمک والار کشتی به غرب میفرستادن. ائارندیل به امید کمک والار به والینور رفتن و همین امید در اوج نومیدی به کمکشون اومد. کل ارباب حلقه ها بر این امید که فرودو میتونه حلقه رو نابود بکنه استواره. من امید رو انتخاب کردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

با سلام و درود بي پايان به آرداييون

كپي پيست از الوه " من الان نمیتونم مثبت بدم، بعدا میدم :دی " اين سهميه بندي مثبت ها رو زياد كنيد بابا :دي

در ضمن با شيرين بانو هم موافقم كه با ديدن اين گزينه ها كل اتفاقات دنياي تالكين تو يك لحظه از جلوي چشمام رد شد

و اما انتخاب گزينه واقعا سخته اما گزينه ي انتخابي من شجاعت !

شجاعت به داستان هاي تالكين يه أبهت خاص مي ده و اين شجاعته مه يه حماسه مي سازه !

شجاعت : به نظرم درون مائه اصلي داستان هاي سرزمين ميانه ! كاري كه فئانور انجام داد و اون سيلماريل ها رو به والآر ندارد در نوع خودش يك نوع شجاعت بود !! شجاعت انسان ها در نبرد اشك هاي بي شمار ! كاري كه برن انجام داد در به دست آوردن سيلماريل ها انجام داد ! شجاعت هابيت ها در رآه رسيده به ريوندل و قدم گذاشتن تو جنگل و ...

ماجراجویی : ماجراجويي در داستان هاي تالكين به نظرم كم بود و به قول مهدي فقط تو هابيت مي تونيم ماجراجويي رو ببينيم !

افتخار : نظر خاصي در مورد اين گزينه ندارم تو سيل كه جايي به نظرم براي افتخار نبود !! :دي

ألبته مي شه به اين نكته هم إشاره داشت كه افتخار بيش از اندازه ي فئانور به خودش در ساخت سيلماريل ها باعث غرور شد و زمينه ساز داستان هاي بعدي شد

میهن پرستی : منظورتون رو از ميهن پرستي سر در نميارم :دي

اين گزينه بيشتر به نظرم تو قالب نژاد پرستي شايد در جاهايي از داستان هاي سرزمين ميانه به چشم بخوره

آزادی : دوران سوم به أوج خودش مي رسه !! انسان ها در گوندور و روهان و ... الف ها در روندل و لورين و هابيت ها در شاير در واقع دوران سوم نوعي آزادي نژاد هاست كه ألبته لازم به ذكره كه الف هايي كه با والآر در والينور بودن هميشه آزاد بودند ألبته احتمال داره كه نولدو و به خصوص فئانور براي آزادي از پيش والآر كوچ كردند

عشق : گزينه خيلي خوبيه براي انتخاب و با تفكر در همين گزينه مي تونيم بگيم كه نقش زن در سرزمين ميانه خيلي پرنگ تر مي شه و بالاترين عشق و پي آمد هاي اون رو تو داستان برن و لوتين مي بينيم !! عشق الف ها به والآر و اومدن اون ها به والينور ( هر چند شايد والآر اون ها رو به سرزمين خودشون آورده باشن ) و يا شايد عشق فئانور به سيلماريل ها و ...

وفاداری : گزينه اي نيست كه بشه روش حساب كرد !!

خيلي ها به خاطر پول و مقام وفأدارند و بعضي ها هم براي دوستي

تلاش و أميد : اين دو گزينه رو چون گزينه هاي انتخابي من نبود به همين خاطر بأهم توصيف مي كنم چون به نظرم با هم هستند !!

أميد برن براي به دست آوردن سيلماريل ها و به همين ترتيب تلاش اون ! أميد يأران حلقه براي نابودي حلقه و تلاش اون ها و....

در واقع أميد مي تونه گزينه ي خوبي براي انتخاب باشه اما أميد تو خالي كه خالي از شجاعت باشه به نظرم رآه به جايي نخواهد برد !!

هابيت ها با أميد به اين كه به روندل مي رسد با به جاده گذاشتند اما اگه شجاعت اين كار رو نداشتند اميدشون تو خالي مي شد و اين أميد كاري نمي كرد !

در كل نظر سنجي خوبي بود و سپاس از طراح اين نظر سنجي !

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Arevandilyon Flagund

به نظر من همه چی کلا از عشق شروع میشه !!!! علت شجاعت اعجاب انگیز برن در مبارزه با کارخاروت عشق به لوتینه ! یا تمام ماجراهای فینرود و آدم ها از اونجا شروع میشه که نسبت به اونا احساس محبت میکنه !و حتی عشق فئانور به سیلماریل ها

خیلی مصداق های دیگه که فقط هابیت ها و دورف ها ممکنه مثاله نقضش باشن ! البته نه کاملا... یه جور عشق دیگه مثلا عشق به طلا یا مهمونی !!!

جواب قطعا <همه موارد صحیح می باشد>ــه ولی محرک اصلی عشقه !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elendil322

ماجراجویی

این ویژگی توی هابیت بود که من انتخابش کردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Olόrin

عشق

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
great beren

امید.به نظرم امید میتونه سرمنشا همه چیز باشه.

اگه امید نبالشه ولی شجاعت باشه همونم به مرور از بین میره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
GinnyElf

وفاداری!

وفاداری بینظیر سام وایز نسبت به فرودو.

rangers ،لگولاس و گیملی،ایمراهیل،و اصولا وفاداری همه!! برای آراگورن !

عقاب ها برای گندالف

و........

ایضا درهمه جای کتاب میبینیم بر سر خیانتکارها و بیوفایان چه اتفاقی میافته.

اینقدر نمونه ی وفاداری در اثار تالکین زیاده که قابل شمارش نیست. :-?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
white witch

  1. شجاعت:شجاعت درش زیاده ایووین تئودن آراگورن سم فرودو همه و همه
  2. ماجراجویی:در کتاب هابیت نقش اصلی رو داره که علت رفتن بیلبو به سفرش هست که تمام این ها شروع می شه
  3. افتخار:هوم نمی دونم شاید برومیر به کشورش
  4. میهن پرستی:آره برای دفاع از سرزمینشون حاضرن بمیرن
  5. آزادی:تمام جنگ ها برای پس گرفتن آزادیشون بوده
  6. عشق:عشق برن و لوتین ،آراگورن و آرون و...
  7. وفاداری:وفاداری سم به فرودو که به خاطر اربابش بر می گرده
  8. تلاش:تلاش زیادشون برای پیروزی چون تمام امید ها اون ها بودن برای نابودی حلقه
  9. امید:امید داشتن که کارشون رو انجام بدن با نیروی کم و در حال زوالی که داشتن اون نیروی کمی در برابر قدرت سایرون که هر لحظه فزونی می گرفت
  10. سایر فکر نکردم تا حالا بهش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

به نظرم بارز ترين ويژگي در نوشته ها و آثار تالكين اميد هستش.به وفور در آثار تالكين شاهد اين هستيم كه در اوج نا اميدي قهرمانان تالكين از پس كارهاي تقريبا ناممكن بر ميايند و حتي در جاهايي كه اميدشون كاملا رو به زوال رفته ...

و در حالي كه كمترين اميدي بر شكست سائورون و سپاهيانش ميره فرمانرواي تاريكي سقوط ميكنه و نيروي خير بر شر پيروز ميشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
blackhole

وفاداری رو در همه جای داستان های تالکین میشه دید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

١- چون در اكثر حماسه ها شجاعت هست نميشه اونو مختص تالكين دونست

٢-ماجراجريي توي هابيت حرف اولو ميزنه ولي تو بقيه داستان ها نه

٣-افتخار در بين اداين و الف ها خيلي ديده ميشه ولي براي هابيت ها مناسب نيست

٤- ميهن پرستي هم ويژگي اكثر حماسه هاست و به نظرم گزينه مناسبي نيست

به نظرم ٥ و ٦ و ٧ و ٨ و ٩ در كنار هم بازتاب بيشتري در داستان ها دارند و انتخاب يكيشون خيلي سخته ولي من اميد رو انتخاب مي كنم كه هميشه در سختي ها به كمك قهرمانان داستان مياد.

ویرایش شده در توسط baradil soldier of dale

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
starry night

اول امید، بعد هم تلاش و بعد عشق

اصلا امید داره از جای جای داستان میزنه بیرون!!!!

تلاش در عین اینکه بدونی شکست میخوری هم میشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elentári

  • شجاعت
  • ماجراجویی
  • افتخار
  • میهن پرستی
  • آزادی
  • عشق
  • وفاداری
  • تلاش
  • امید
  • شرافت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
میثراندیر

چیزی که منو بیشتر از همه ی این ویژگی ها تحت تاثیر قرار داده، مولفه هایی مثل سایر موارده: دی

گزینه ای که میخام اینجا بنویسم جزو گزینه های شما نبود خو

به نظر من تاثیرگذار ترین ویژگی نحوه ی ارتباط کاراکترها با ارو بود. خیلی این دیالوگ ها و مونولوگ های این ویژگی رو دوست دارم. چیزی که توی رمان های فانتزی (یا هر اسمی که شما انتخاب می کنید) خیلی کم دیده میشه متاسفانه. ارتباط با خدای یگانه - معاد - نحوه ی تعریف مرگ از دیدگاه ارو و ... نمونه هایی از این ویژگی هستند که به نظر من اعتقاد راسخ تالکین هم همین ها بودن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
gildor

خیلی سخته که فقط یه گزینه انتخاب کینم ، به نظر من ماجراجویی و شجاعت در یه حدن .

حتی باقی گزینه ها هم خیلی زیادن

بعدش وفاداری

عشق

آزادی

تلاش

و...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...