رفتن به مطلب
Glorfindel Thalion

زیر درخت مهمانی

Recommended Posts

Glorfindel Thalion

اینجا جائیه که پست های طنز می زنیم. یک سوژه طنز رو یک نفر شروع می کنه. بعد ایستاری های راهنما ( معلم ایفا ) ایراد های شما رو می گیرند و در کارتون شما رو راهنمایی می کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سیه تیغ

اهم ... سلام بر همگی .

خب ، راستش به نظر میرسه باید اول خودمو معرفی کنم . بنده ، آقای راوی هستم . البته اسمم راوی نیستش ، من در اصل ماهون هستم . راوی داستان های اسکاندیناوی دور . هر از چند گاهی به سرزمین هایی که جزو کره بزرگ اساطیری میشه سر میزنم و قصه های شاد میگم تا بچه ها و هر کسی که غمزده و دلزده و ... بود رو بخندونم البته ! الان هم به کشور آردا رسیدم . تصمیم هم دارم مدت زیادی اینجا بمونم .

داستانهایی که از آردا شنیدید بسیار زیاده . ادوار زیادی بودن که روایتهای شاد و یا غمگینش رو شنیدین ولی من ، از دورانی میگم که بعد از آخرین نبرد گاندور با موردور و سقوط سائورون پلید ، و بعد از نجات دادن هابیتون از دست باس ، جادوگر پلید اتفاق میفته . بعد از سفر آقای سام وایز گمجی به غرب برای یافتن آمان ....

خیلی هاتون نمیدونید چی شد ولی من ، میخوام قصه های آقای شهردار رو براتون بگم :

یکی بود یکی نبود . غیر از خدا ، هیچ کس نبود .

شهری بود (یا روستایی . نمیدونم طبق سند توسعه شهری الان چی محسوب میشه !) به نام شایر که مردم کوچولوی هابیت در اون میزیستند . همه شاد و خوشحال بودند و راحت و راضی چرا که دیگه هیچ پلیدی نبود که بخواد اذیتشون کنه و با شادمانی به کشاورزی و زراعتشون میپرداختن و احشام و حیوانات احلی ... ببخشید اهلی پرورش میدادن .

این شهر خوب و نسبتا قشنگ (حالا میفهمید چرا) یه شهردار خوب داشت . آقای : "سام نیمه باهوش توپ نخی !" که ترجمه تحت الفظی "سام وایز گمجی" هستش !

همه چیز خوب بود (البته نه همه همه چیز، تقریبا ) و عالی پیش میرفت چون یه شهردار نیمه هوشمند داشتند . ولی ماجرای ما از اون روزی آغاز میشه که جناب شهردار متوجه شدن که انگار درصد رضایت مردم شهر پایین اومده . حالا چرا ، بذارین از زبون خود مردم شهر بشنویم . پیامک هایی که به روزنامه :" شایر تایماز " دادن :

- روشنایی خیابان "همیلتون " واقع در فلکه غربی تپه " بگینز" به طرز افتضاحی ناجوره و مردم با جراغ های فئانوری هم (البته یه کم اقراقه ، اغراقه ، اقراغه یا اغراغه !) نمیتونن جلوی پاشون رو ببینن !

- سنگ فرش های خیابان " همیلتون " واقع در فلکه شرقی تپه " بگینز" برای گازرسانی کنده شده و الان که حدود پنج سال میگذره هنوز پر نشده !

- بر اثر پاره شدن کابل های فیبر نوری در خیابان همیلتون واقع در فلکه شمالی تپه بگینز و قاطی شدنشون با کابل های پاره شده برق مردم الان شاهد "برق فیبری" هستن که به دلیل پراکنده شدن در خیابون ها این ذرات برق دار جون چند نفرو گرفته . البه این یه کشف جدیده و بنابراین سازمان برق هم اعتراض زده که چرا سازمان تلفن به اسم خودشون زدن این اختراع رو .

- مردم در خیابان همیلتون واقع در فلکه جنوبی تپه بگینز هیچ مشکلی ندارن و به همهین دلیل اعتراض کردن که ما هم مشکل میخوایم تا به رونامه پیامک بدیم و مطرح بشیم و از اینجور داستان ها !

حالا آقای شهردار چی کار کرد بماند در پست بعدی ....

فعلا خداحافظ شما !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
وابلامور

هه هه هه هه هه

خوب بود میگم ایده طنزت خیلی خوب بود از کجا در آوردی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...