رفتن به مطلب
Haldir of Lorien

اگر حلقه سوم به دست سارومان سپرده می شد...

Recommended Posts

Haldir of Lorien

با سلام خدمت همه سروران گرامی

با توجه به اینکه وقتی ایستاری ها آمدند حلقه سوم (ناریا) دست کردان کشتی ساز بود و با توجه به اینکه کورونیر از همه مسن تر بوده و اول از همه آمده و ریاست شورای سفید به او واگذار شد اگر هنگامی که کردان کشتی ساز می خواست حلقه ناریا را واگذار کند آنرا به سارومان می داد با توجه به اینکه معلوم نیست آن موقع سقوط کرده بود یا خیر ، سرنوشت سرزمین میانه به چه صورت می شد؟

با تشکر از شما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

توجه به میتراندیر در 3گانه و سیلماریلیون توسط تالکین به چه چیزی می تواند تعبیر شود چرا که سارومان را که هم از همه پیر تر بوده و هم اولین نفر وارد شده به سرزمین میانه است و از نظر سخنوری که می توان گفت تاثیر بسزایی می توانسته روی موجودات ،مخصوصا الف ها که پاس سخن را می دانند ،داشته باشد را نادیده گرفته و نقش اساسی و محوری داستان به گاندالف داده شده است.

با تشکر از شما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

اولا که هالدیر جان اگر های زیادی توی داستانهای تالکین هست. نمیشه که بگی اگر حلقه رو میداد به سارومان چی میشد. اگر بیلبو گولوم رو میکشت چی میشد؟ به این چیزها گیر نده. کیردان کشتی ساز با توجه به خردی که داشت تشخیص داد که اولورین در آینده نقش مهمتری خواهد داشت و لذا حلقه رو به اون داد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

سلام دوست عزيز!

حلقه ي نارنيا پليد نيست!!!

پس سارومان توانايي استفاده از آن را در راه جنگ و پليدي نداشت و از ان جا كه سارومان در ابتدا وا قعا پاك و دانا و سفيد بود پس حلقه را به كار هاي خوب مي گرفت و شايد اصلا گمراه نمي شد!!

اگر سارومان به اين حلقه مي رسيد ديگر صاحب آيزنگارد نمي بود و پلانتيري هم نمي داشت!! البته اين ها حدس و گمان است كه به نظر من بهتر است به اين صورت قضاوت نكنيم! با تشكر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

ببینید همونطوری که تالکین تاکید کرده خردمندترین مایار , گندالف بوده. پس در این شکی نیست که اگه کسی مثل کیردان باشه حلقه به کسی بده که عاقلتر و خردمندتره و میتونه جلو نفسشو بگیره نه کسی که سطح بالاتری داره ولی از نظر خردمندی به پای اون یکی نمیرسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
دلف

در تأیید نظر جناب هالباراد، یه استاد تاریخ داشتیم که می گفت در تاریخ «اگر» وجود نداره، «اگر» مربوط به فلسفه تاریخ می شه. من فکر می کنم کتابای لوتر فقط تاریخ هستند و صحبت در مورد اگرها چندان فایده ای نداره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی
در تأیید نظر جناب هالباراد، یه استاد تاریخ داشتیم که می گفت در تاریخ «اگر» وجود نداره، «اگر» مربوط به فلسفه تاریخ می شه. من فکر می کنم کتابای لوتر فقط تاریخ هستند و صحبت در مورد اگرها چندان فایده ای نداره!

البته اینطور صحبت کردن در مورد اگر ها، پشت من را میخاراند دوست عزیز..و متوجهی که چه میگویم؟ تفکر در مورد اگر هاست که پرواننده ی تخیل است! در واقع داستانی مثل لوتر، یک شاخه از درخت پر بار و برگ اگر هایی است که میتوانست رخ دهد. و تالکین فکر میکرد این حالت زیباتر است... پس خواهشا اینطور ها هم فکر نکن!

البته این را قبول دارم که زیادی مانور دادن روی اینها، بیهوده است... اما کمی بازی کردن با این اگر ها، بد هم نیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...