MAS 119 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اگر احیاناً سائورون حلقه را به دست آورده و پیروز می شد، آیا می توانست به والینور هم حمله کند؟ اگر جواب منفی است، پس برای والار پیروزی و یا شکست سائورون چه اهمّیتی داشت که به پاس زحمات آراگورن به او عمر چندصدساله دادند و فرودو و بیلبو را هم به والینور بردند؟ 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
الانور 55 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 ببين به هر صورت والار نماينرگان ايلوواتر بر آردا بودند منوه حكمران آردا است و صددرصد مسائلي كه در سرزمين ميانه اتفاق ميفته براشون مهمه ولي بعد از دوران اول و سرپيجي الفهاي نولدور و اتفاقاتي كه در بلرياند افتاد و بعد از وقايع نومهنور والار يه جورايي از فرزندان ايلووتر دلسرد شدن ..... تصميم گرفتن زياد به كار سرزمين كميانه كاري نداشته باشند ولي مثلا ايستاري رو فرستادند عقابها كه چشمهاي منوه ناميده ميشدد در بسياري از مواقع به كممك افراد خوب ( سپاه روشني ) ميمدند اما در مورد والينور تا جاييي كه يادمه ( تقريبا 6 ماه دوروور اين لوتر و اينجور چيزا نرفتم ) بعد از دوران دو درخت والينور به گونه اي بود كه فقط افرادي كه والار مي خواستند مي تونستند اونو پيدا كنند حالا زياد مطمئن نيستم .. السار رو پيدا كني توپ و مفصل برات توضيح ميده 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ef@Robber 78 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 مطمئن باش اگر قوی ترین نیروی بدی هم در دنیا باشه با این حال خوبی وجود دارد و نکته ی اساسی هم این جاست که به نظر من والار یکی از محل های خوبی بود و هیچ کس دوست نداشت که فقط همین باشد چون در صورت قدرت یافتن او همه جا از بین می رفت به جز مکانهای معدودی . 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ef@Robber 78 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 جواب کاملتر هم استاد فرهاد پور توی میتینگ دادند اصلا پیروزی سائورون هیچ فایده ای نداشت . 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لگولاس 180 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اگر هم سارون پیروز می شد همون طور که می دونید ماه برای همیشه پشت ابر نخواهد موند و به هر حال روزی حق پیروز خواهد شد و بلعکس این هم صادقه ..همون طور که بعد از گذشت چند صد سال از دوران شاه السار عده ای به مورگوث پرستی روی می آوردند و به تاریکی گراییدند... 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اگه سائرون پیروز میشد تالکین سکته میکرد تازه اگه امکان داشت مثل داستان هایی که به دوراهی میخورند تالکین از جنگ آخر به بعدو نمی نوشت ختم کلام آقا نمیشد که این جور بشه 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
durin 32 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 هیچی نمی شد. مثل دنیای واقعی ما که هر روز صدها فاجعه رخ میده وکسی هم ککش نمی گزه. بعضی ها روی سائورون روسفید کردن. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth 40 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 نه دورین عزیز،درسته که تو این دنیا بعضی ها روی سائورون رو که چه عرض کنم روی مورگوت رو سفید کردن اما به نظر من این طوری نمیشد چون تو دنیای تالکین خوبی و بدی مطلق اما تو دنیای ما شدیدا در هم گره خوردن. 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اقای امراهیل اینتوری ها هم نیست هیچ وقت نمی شه گفت در جایی هتی داستان که چیزی مطلقه در مورده بحث اگر سائورون پیروز می شد... . باید بگم من تویه حلقه سرنوشت توضیعی دادم که بهتره از اگر استفاده نشه ولی باید بگم اگر این جوری بشه(اگر سائورون پیروز می شد... .) خیلی بد میشه 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth 40 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 نه به نظر من اینطور نیست ،مثلا سائورون بد مطلق ودر اورکها حتی یک اورک خوب پیدا نمیشه،اما در عوض الف ها ممکنه کار اشتباهی انجام دهند اما بد نیستند،ودر ذاتشون خوبی دمیده شده. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 امیر امراهیل تاپیک شما جواب کدوم تاپیکه چون نه نقله قول کردی نه توضیح زیادی دادی 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth 40 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 امیر امراهیل تاپیک شما جواب کدوم تاپیکه چون نه نقله قول کردی نه توضیح زیادی دادی جواب پست قبلی خود شما!!! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 مطلق ! ! ! کلمه یه خیلی کلیه یعنی منظور شما اینه خوب متوسط بد ---------------------- الف انس اورک خوب این مثله داستانهایه کودکانست نظر شما این تور نیست؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
پرنسس ایووین 33 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 خوب این معلومه اگه سائرون پیروز می شد تمام سرزمین میانه ویا حتی سرزمین ها ی دیگر هم پر از اورک های زشت و پلید می شد و تاریکی همه جا رو فرا می گرفت وسائرون روی صندلیش لم می داد و شیر موز سفارش می داد. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اره ئرسته این همون آینده ایه که ازش حرف میزدید پرنسس ایووین عجب چیزی گفتید این همون اخره کلامه(البته بجر چرتو پرتاله من) منم همین عقیده رو پیدا کردم ولی شاید بجای شیر موز خون موز سفارش می داد. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آناتار 99 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 شما فكر مي كنيد آيا سائورون شخصا اورك ها را دوست داشت؟؟!! او اورك ها را يك وسيله مي دونست و به كمك اون ها قدرت بي پايانش را گسترده تر مي كرد! اين كه سائورون از اورك ها استفاده مي كرد دليل نمي شه اون ها را دوست داشته باشد بنابر اين با پيروزي بر سرزمين ميانه و تسخير تمام آن انسان هاي پليد و خواهان قدرت به جاي اورك ها نيرويش را تشكيل مي دادند! به نظر من, اين كه عشق به فرمانروايي همه وجودش را سرشار كرده بود! عشق به اين كه با اراده و باريكه ي افكارش سرزمين ميانه را كنترل كند و والار را هم به فرش كشاند او را تغزيه مي نمود هيچ جنبه ي پليد ندارد! هدف او با اهداف مردم عادي فرق داشت پس قضاوت در مورد او بايد كاملا متفاوت باشد! پس با پيروزي اش بر سرزمين ميانه به هدف واقعي خود ميرسيد! شايد در نبرد با والار شكست مي خورد و تا ابد در عشقش ناكام مي شد ! وشايد هم اين گونه نمي شد!!!! در هر حال طوري از پيروزي او حرف مي زنيد كه انگار پايان جهان است!!! ولي اين طور نيست كه چرا سائورون با اراده اش بر جهان متفاوتي حاكم مي شد كه شايد از نظر شما بد باشد ولي از نظر او و خادمانش جهاني آرماني وبرتر مي بود!!!!!!!!!!!! 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth 40 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 شما فكر مي كنيد آيا سائورون شخصا اورك ها را دوست داشت؟؟!! او اورك ها را يك وسيله مي دونست و به كمك اون ها قدرت بي پايانش را گسترده تر مي كرد! اين كه سائورون از اورك ها استفاده مي كرد دليل نمي شه اون ها را دوست داشته باشد بنابر اين با پيروزي بر سرزمين ميانه و تسخير تمام آن انسان هاي پليد و خواهان قدرت به جاي اورك ها نيرويش را تشكيل مي دادند! به نظر من, اين كه عشق به فرمانروايي همه وجودش را سرشار كرده بود! عشق به اين كه با اراده و باريكه ي افكارش سرزمين ميانه را كنترل كند و والار را هم به فرش كشاند او را تغزيه مي نمود هيچ جنبه ي پليد ندارد! هدف او با اهداف مردم عادي فرق داشت پس قضاوت در مورد او بايد كاملا متفاوت باشد! پس با پيروزي اش بر سرزمين ميانه به هدف واقعي خود ميرسيد! شايد در نبرد با والار شكست مي خورد و تا ابد در عشقش ناكام مي شد ! وشايد هم اين گونه نمي شد!!!! در هر حال طوري از پيروزي او حرف مي زنيد كه انگار پايان جهان است!!! ولي اين طور نيست كه چرا سائورون با اراده اش بر جهان متفاوتي حاكم مي شد كه شايد از نظر شما بد باشد ولي از نظر او و خادمانش جهاني آرماني وبرتر مي بود!!!!!!!!!!!! موافقم ،از دید یک اورک یا یک انسان سیاه این دنیا در دوران سو خیلی دوران سیاهی و سفید خیلی رنگ سیاهیه،همونطور شاگرات وگورباک در گفتگوشون از این موضوع یاد میکنند. این یعنی هر چیزی رو باید همراه با وسیله سنجشش دید. در مورد پست یاشار،بله دقیقا !یکی از علت های زیبایی داستان هم همینه! شاید شبیبه داستانهای کودکانه بشه اما زیباترین دوران زندگی هم کودکیه! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
yashar 12 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 ببخشید که اینو میگم ولی منظور من اصلا قسمت زیبای کودکی نبود .بلکه قسمت اشتباهات و یک جانبه گرایی یک کودک بود که همیچز رو تو دو دستش حساب میکنه. عشق خدا است و عاشق خدا پرست پس خدا پرست کاملا بد نیست (شما گفتین موافقم ،) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth 40 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 من که نمیفهمم شما چه جوری استدلال میکنید! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
آناتار 99 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 yashar عزيز سائورون همواره خود را خودا مي دانست ! البته از اواسط دوران دوم! از لحظه اي كه از بالاي گنبد آتشگرفته ي قربانگاه نومه نوري كه خورد ساخته بود منوي را به چالش كشيد ( البته فقط بر امواج طوفان جادو مي خواند و نفرين مي فرستاد) و نومه نوري ها در آن حين او را خدا خواندند! ( البته كساني كه در اطرافش بودند!)و در اواسط دوران دوم دوست داشت تمام مردم سرزمين ميانه او را به عنوان خدا ستايش كنند! پس او خود را خدا مي دانست و عاشق خوشتن خود هم بود! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ارش 26 ارسال شده در دسامبر 29, 2008 اتقاف خاصی نمی افتاد فقط دنیا در تایکی غرق می شد . آدم همه می مردن . داستان هم پایان جالبی نداشت و کسی دیگه اونو نمی خوند 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Farshid2d 272 ارسال شده در مه 21, 2012 (ویرایش شده) سائورون هدفش نابودی انسان ها نبود بلکه هدفش به بردگی کشیدن اونا بود و اینکه همه انسان ها از اون اطاعت کنند چون سائورون انسان ها رو به اورک ها بیشتر ترجیح میداد و با انسان ها روابط تنگاتنگی داشت ولی به اورک ها به چشم مگس نگاه می کرد مثلا همین زبان سائورون خودش انسان بود پس بهترین پست ها رو به انسان ها می داد نه به اورک های احمق سائورون هدفش حکومت بر سرزمین میانه بود نه نابود کردن آن ! اما به شیوه خودش سرزمین میانه رو تغییر می داد ویرایش شده در مه 21, 2012 توسط NiNe 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
MORGOTH 146 ارسال شده در مه 27, 2012 (ویرایش شده) م. سلام به همه من که بدم نمیومد سایرون حلقه بدست بیاره حداقل خوبیش این بود که یه قسمت دیگه ساخته میشد ویرایش شده در مه 27, 2012 توسط arven غلط املایی 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Farshid2d 272 ارسال شده در ژوئن 9, 2012 البته سائورون تا به دست آوردن حلقه به اندازه یک گالوم فاصله داشت حق با سائورون بود هیچکسی نمی تونست حلقه رو نابود کنه و دیدید که فرودو هم نتونست اما شانس یا هر چیز دیگه ای به کمکشون اومد 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
1212moin 117 ارسال شده در ژوئیه 13, 2012 چرااورك هايي هم هستند كه به سائرون خيانت كنند وعليه اون بجنگند درصورتي كه سائرون فاتح مي شد مطمئنا تالكين داستان رابه شيوه ي قشنگي به اتمام مي رسانيد و دراين صورت هم داستان شايد ازقبل جذاب ترمي شد چون همه انتظار دارندتادراين جورداستان ها معمولا نيروهاي خوب موفق شوند. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست