ویچر | The Witcher

[ایلواتار 244]

بسم الله الرحمن الرحیم

این رمان بسیار زیبا و نفس گیر وجذاب است، بازی ویچر رو هم از روی این سری رمان اقتباس کردند ... به تمام علاقمندان کتاب شدیدا پیشنهاد می شه مطالعه کنند و لذت ببرند..

با کتاب اول آغاز میکنیم: "آخرین آرزو (The Last Wish)" یکی از دو مجموعه داستان های کوتاهی است (دیگری "شمشیر سرنوشت" نام دارد) که قبل از حماسه ی ویچر اصلی و به دست نویسنده ی لهستانی، آندره سپکووسکی،نوشته شده اند. اولین نسخه ی لهستانی در سال 1993 و اولین نسخه ی انگلیسی آن در سال 2007 منتشر شد. این کتاب هم چنین به چندین زبان دیگر هم ترجمه شده است. در این مجموعه از فرمول داستان های به هم مرتبط استفاده شده است و شامل هفت داستان می شود؛ گرالت از ریویا بعد از این که در نبرد زخمی می شود، در یک معبد استراحت می کند، چندین بار به گذشته بر می گردد و اتفاقات اخیر را مرور می کند که هر یک داستانی را شکل می دهند.

گرالت از ریویا یک ویچر و شخصیت اصلی مجموعه ی ویچر نوشته ی آندره سپکووسکی و همچنین اقتباس های آن (شامل بازی های کامپیوتری ویچر 1 و ویچر 2: قاتلان شاهان) می باشد. ویچرها شکارچیان مزدور هیولاها هستند. آنها تقریبا توانایی های مافوق بشری دارند و شمشیرزنان ماهری هستند.

گرالت همچنین با نام «گوینبلید» (در زبان کهن به معنی «گرگ سفید» نامی است که توسط دریادها (پری های جنگل) به او داده شده) و همینطور «سلاخ بلاویکن» شناخته می شود.

برخلاف نامش، گرالت اهل ریویا نیست: او در کایر مورهن، امارت ویچرها در قلمروی کایدوِن بزرگ شده است. برای تحت تاثیر قرار دادن و جلب نظر مشتریان، ویچرهای جوان توسط استاد وزمیر تشویق می شوند که برای خودشان نام خانوادگی یا لقبی برگزینند.به عنوان اولین انتخاب، گرالت نام «گرالت راجر اریک دو هات-بلگارد» را برای خود برگزید، اما وزمیر این انتخاب را احمقانه و پرمدعا خواند، بنابراین "گرالت" همان گرالت باقی ماند، این نام توسط ویسِنا (مادرش) انتخاب شده بود. پسوند "از ریویا" انتخاب کاربردی تری بود و گرالت حتی تا آنجا پیش رفت که لهجه ی ریویایی ها را پذیرفت تا قابل قبول تر به نظر برسد.سپس، ملکه مِو از لایریا به او به خاطر شهامتش در نبرد برای پل در یاروگا لقب شوالیه را داد و عنوان رسمی "از ریویا" را به او اعطا کرد که باعث تحیر گرالت شد. از این رو او شوالیه ای از لایریا است نه یک شخص عامی و غیر اشرافی.

 

*بزودی نقد و بررسی بر کتاب دوم با نام Blood of Elves را نیز به علاوه توضیحات و نقد بیشتر بر کتاب همین تاپیک ارائه خواهم داد.

همگان تصور میکنند که گرالت اهل ریویا یک ویچر است. جادوگری مکار، آدمکشی بی رحم. و قاتلی خونسرد. تنها هدفش: نابودی هیولاهایی است که دنیا را آلوده ساخته اند اما.....

هرگز فراموش نکنید *اما هر چیز هیولامانندی، شیطانی نیست و هر چیز زیبایی، خوب نیست. و در هر داستان پریانی ذره ای حقیقت نهفته است*

[FILI 809]

تشکر دوست عزیز. یعنی کتاب هاش ترجمه شده؟ البته نمی دونم تا چه حد با داستانش ارتباط بر قرار می کنم. چون خیلی به فضای واقعی نزدیکه و در حقیقت یه جورایی میشه گفت تاریخ اروپا به شکلی فانتزی داره روایت می کنه.

در ضمن بازی the witcher3: wild hunt هم همین دو سه ماه ‍‍پیش عرضه شد. جزو بهترین های نقش آفرینی هستش!

[Raistlin Majere 113]

تشکر دوست عزیز. یعنی کتاب هاش ترجمه شده؟ البته نمی دونم تا چه حد با داستانش ارتباط بر قرار می کنم. چون خیلی به فضای واقعی نزدیکه و در حقیقت یه جورایی میشه گفت تاریخ اروپا به شکلی فانتزی داره روایت می کنه.

در ضمن بازی the witcher3: wild hunt هم همین دو سه ماه ‍‍پیش عرضه شد. جزو بهترین های نقش آفرینی هستش!

 

سلام

این مجموعه کتاب توسط انجمن دوران اژدها در حال ترجمه هست.

[ایلواتار 244]

تشکر دوست عزیز. یعنی کتاب هاش ترجمه شده؟ البته نمی دونم تا چه حد با داستانش ارتباط بر قرار می کنم. چون خیلی به فضای واقعی نزدیکه و در حقیقت یه جورایی میشه گفت تاریخ اروپا به شکلی فانتزی داره روایت می کنه.

در ضمن بازی the witcher3: wild hunt هم همین دو سه ماه ‍‍پیش عرضه شد. جزو بهترین های نقش آفرینی هستش!

بله عالیجناب طبق فرموده عالیجنابraistlin majere کتاب ها به زبان فارسی دروبسایت دوران اژدها حال ترجمه هستند ولی شما میتوانید چند بخش اول اخرین ارزو را که روی سایت قرارگرفته را دانلود ومطالعه بفرمایید ولی لازم میدانم اشاره کنم که گرالت و رمان ویچر با سری بازی ساخته شده ویچر بسیارمتفاوت است و آقای سپکووسکی نیز براین امر اصراردارند و معتقدند که گرالت بازی گرالتی نیست که من ساخته ام!و درباره تاریخ اروپا که اشاره فرمودید هم باید اشاره کنم شاید داستان بازی اینگونه که میفرمایید باشد ولی رمان طبق همان سخن معروف گرالت دارد داستان های کودکی همه ما را به واقعیت نزدیک میکند برای مثال استریگای اول داستان اشاره ای واقع گرایانه به همان داستان زیبای خفته است و برای بار دوم عرض میکنم مطالعه کنندگان این رمان فوق العاده هیچگاه نباید فراموش کنند که*هر چیز هیولامانندی، شیطانی نیست و هر چیز زیبایی، خوب نیست. و در هر داستان پریانی ذره ای حقیقت نهفته است*مانند نیولن و همانطور که شما اشاره فرمودید بازی ویچر هم بازی بسیار خوبیست و سبک نقش افرینی عالی دارد.