رفتن به مطلب

جدول امتیازات

  1. Tom Bombadil

    Tom Bombadil

    Members


    • امتیاز

      23

    • تعداد ارسال ها

      4,698


  2. تضاد

    تضاد

    Retired Moderators


    • امتیاز

      4

    • تعداد ارسال ها

      1,195


  3. Tar-Isilmo

    Tar-Isilmo

    Members


    • امتیاز

      4

    • تعداد ارسال ها

      292


  4. torambar

    torambar

    Retired Moderators


    • امتیاز

      3

    • تعداد ارسال ها

      4,640



ارسال های محبوب

نمایش محتوا با بیشترین امتیاز در 11/29/2011 در همه بخش ها

  1. 4 امتیاز
    برای امروز هم 10 تا عکس آماده کردم.امیدوارم لذت ببرین راستی گاهی اوقات فرآیند حذف کردن قسمتهای چینی دشوار میشه :-o دوستان حرفه ای اگه اشکالاتی میبینن به بزرگواری خودشون ببخشن :ymsmug:
  2. 3 امتیاز
    امروز یه تعداد عکس از RIVENDELL و MORIA براتون گذاشنم.ایشالا که خوشتون بیاد راستی تا حالا به این فکر کردین که من چقد فوق العاده ام؟ :ymsmug: :-o
  3. 3 امتیاز
    واسه امروز 10 تا عکس دیگه آماده کردم....خداییش چقد من پرکارم :ymsmug: انصافا این سری خودم از چند تا عکس خیلی خوشم اومد...امیدوارم خوشتون بیاد
  4. 3 امتیاز
    خب امروز با 5 تا عکس از لوکیشن ISENGARD در خدمتتون هستم. :ymsmug: امیدوارم خوشتون بیاد
  5. 3 امتیاز
    به به..چه تاپیک شلوغی :ymsmug: ...الان یه کاربر در حال خواندن این تاپیک است(اونم خودمم) اگه ميبينيد دوتاشون يکم تيره ان...بايد بگم درست ميبينين :-o ولي از شوخي گذشته اول حذفشون کرده بودم...ولي بعدش حيفم اومد نزارمشون.
  6. 3 امتیاز
    حالا سه تا کتاب دارم.به ترتیب قرارشون میدم. اول:The Art of The Fellowship of the Ring اینم از سری اول عکسا http://s2.picofile.c...182659030/1.jpg http://s2.picofile.c...182661612/2.jpg http://s2.picofile.c...182662896/3.jpg http://s2.picofile.c...182665264/4.jpg http://s2.picofile.c...182666662/5.jpg http://s2.picofile.c...195234408/6.jpg http://s2.picofile.c...195236020/7.jpg http://s1.picofile.c...195236769/8.jpg http://s1.picofile.c...195237311/9.jpg http://s1.picofile.c...95238595/10.jpg فقط اگه 5 تا عکس اولی یکم حجیمه عذر میخوام.اینا رو قبلا آپلود کرده بودم :ymsmug: http://s1.picofile.c...195241070/0.jpg اینم گذاشتم سرگیجه بگیرین :-o
  7. 2 امتیاز
    Summoning بند بلک متال سامنینگ یکی از بند هایی هست که موضوع کارهاشون در مورد دنیای تالکین هست . این بند تا حالا 7 تا آلبوم رسمی و 3 تا EP منتشر کرده . فضاسازی های حماسی و اساطیری آهنگ هاشون واقعا به آدم حس بودن در سرزمین میانه رو میده . در تعدادی از آهنگ هاشون از شعر های سروده شده ی تالکین استفاده کردن ، و بعضی جاها هم بعضی شعر ها رو با هم ترکیب کردن . Official Summoning Website Summoning On MySace Sommoning On Last.fm Summoning On Metal-Archives Northward به سوی شمال The wind is cold and heavy And storms are in the sky Our path across the nordland Goes higher and more high باد سرد و سنگين است و طوفان بر ما مي تازد راه ما از ميان سرزمين های شمالی است و بالا و بالاتر می رود To left the sea we came from To right the white hills with no tree The wind is growing colder And shivering are we در چپ دريايی است که از سوی آن آمده ايم در راست تپه هايی سفيد و بدون درخت باد سوزنده تر مي وزد و ما مي لرزيم We drag with stiffening fingers Our swords and up the hill The path is steep and tangled But leads to battles still انگشتان سرسختمان ما را به جلو می کشاند شمشیر هایمان ما را به بالای تپه راه سراشيب و در هم پيچيده است ولی باز هم به نبرد کشيده مي شود Farewell now mountain vale and plain Farewell now wind and frost and rain And mist and cloud and heavens air Ye star and moon so blinding fair اکنون بدرود ! کوه و دره و دشت اکنون بدرود ! باد و جنگل و باران و مه و ابر و آسمان گردون شما ، ماه و ستارگان چه لطيف شده ايد Farewell now blade and bloom and grass That see the changing season pass Farewell sweet earth and northern sky Forever blessed but here we die اکنون بدرود ! تيغ و شکوفه و سبزه مثل وقتي که فصل ها در ميگذرند بدرود زمين نوشين و آسمان شمالی تا ابد خجسته بمانيد ولي اينجا ، ما خواهيم مرد Dor firn i guinar دور فيرين آی گوينار درسته که کلمه ی دور فیرین آی گوینار ( سرزمین مردگان زنده ) به وضوح به ماجراهای برن و لوتین اشاره میکنه ، ولی من فکر میکنم داره در مورد عبور نولدور از هلکاراکسه حرف میزنه ؛ غم و اندوهی که تو این آهنگ هست خیلی به این ماجرا نزدیکه . همینطور میتونه منظورش از "انگشتان سرسختمان ما را به جلو می کشاند" سوگند فئانور باشه. در ضمن میشه از معنی واژه ای دور فیرین آی گوینار ، منظور سرزمین میانه رو برداشت کرد .
  8. 2 امتیاز
    از اونجا که فردا وقت آماده سازی عکس رو ندارم با خودم گفتم امروز این کارو کنم تا زیاد منتظرتون نزارم حالا هر کی ندونه فکر میکنه یه ملت منتظر پست دادن منن :ymsmug: فقط میمونه یه نکته:عکس شماره 51 برای Rivendell بود که جا مونده بود
  9. 1 امتیاز
    خب بالاخره منم تاپیک دار شدم :-o جریان ازین قرار بود که یه روز که داشتم تو آمازون چرخ میزدم با یه تعدادی کتاب مواجه شدم به اسم همین تاپیکی که الان توشید...خلاصه با کلی جون کندن تونستم کتابا رو دانلود کنم. جونم براتون بگه که کتابا در واقع یه سری طرح بودن از فرآیند تبدیل کتاب به سه گانه ی فیلم ها....که البته بدبختانه زبون کتابا چینی بود :ymsmug: خلاصه تصمیم بر این شد که عکس ها رو اینجا قرار بدم....باشد که مفید واقع شود
  10. 1 امتیاز
    فکر می کنم مشکل از کیفیت انتقالتون هست (یعنی همون آپلود اینترنت تون). یا چیزی شبیه این. چون وقتی گاهی درست آپلود میشه، یعنی سیستم درست کار می کنه. اگر اصلا نمی تونستید آپلود کنید موضوع فرق می کرد.
  11. 1 امتیاز
    آهنگ Mirdatus Vras ترک سوم آلبوم Oath Bound ، یکی از جالب ترین کارای سامنینگ هست چون لیریکش به زبان موردور هست ! و جالب تر اینکه داره از زبون سائورون حرف میزنه ! Mirdatus Vras Brus-kuluz taurzur bûrzu tiil-ob Hush-ob dhurum agh ufum dhurum Tor Vautu brus-troguz Urgai-u gukh dûmp agh tiimor Talaan-u rûk-ir tor urûk Nauru-ir agh kragoru nûrsu grishûrz Nork-ulu furtun agh goth Mordor-ob bot-tuk Ghaash agh akûl – Nazgûl skoiz Mirdautas vras! Karn ghaamp agh nût Shaut Manwe quiinubat gukh Translation (Narrator is Sauron): ترجمه ( از زبان سائورون ) : It is a good day to kill روز خوبی برای کشتن است Dark have been my dreams of late Of secret doubt and secret fear A thousand years have passed away To lay down doom and terror رویاهای گذشته ی من تیره شده اند رویاهای گمان و ترس پنهانی یک هزار سال گذشته است برای قانون گذاری وحشت و فنا To north ride on, a thousand orcs On wolves with giant bloody fangs They take the storm and power Of Mordor through the world به سمت شمال می تازند ، هزار اورک با دندان های بزرگ و خونی ، سوار بر گرگ ها می تازند آنها قدرت و توفان موردور را به میان جهان می برند Fire and Ice, the Nazgûl fly It is a good day to kill! (Painted) red is Earth and sky Even Manwe will bow down آتش و یخ ! پرواز نزگول ! روز خوبی برای کشتن است ! زمین و آسمان قرمز خواهند شد حتی مانوه سر تعظیم فرود خواهد آورد پ.ن : برای یادگیری زبان موردور چیز خوبیه ؛ من فقط معنی گاش رو میدونستم !
  12. 1 امتیاز
    به نظر من اگه پیتر جکسون به کتاب وفادار باشه خیلی بهتره نیازی نیست کل شخصیتهارو رو وارد داستان کنه بعدم نتونه درست نشونشون بده .داستان هابیت خودش کلی شخصیت داره! در مورد فروش فیلمم بایددید تبلیغ یا خود فیلم رو بعد نظر داد!امیدوارم فروشش عالی باشه و مثل ارباب حلقه ها یه شاهکار باشه ولی خوب معمولا فیلمایی مثل ارباب حلقه خیلی کم هستن!ارباب حلقه ها تکرار شدنی نیست!
  13. 1 امتیاز
    نور ستاره ائارندیل :- = گالادریل خوب میدونسته که هابیت ها چی دوست دارن، البته از نوع بگینزش. وای چقدر نورش زیاده بقیه گزینه ها کوشن :-o گوهر الفی. تو این دوره زمونه گوهر الفی به چه دردی میخوره. آراگورنم که تو مسیر هر چی بنجل بود جم کرد کمان گالادریم. برای دریافت این جایزه باید یه لگولاس باشی. یه کماندار واقعی هیچ وقت به کمانش پشت نمیکنه :D سه تار مو. افتخار بزرگی گرفتن این هدیه از بانو :- . به شرطی که تو غذام نیفته :ymsmug: اصلا نمیخوام چه کاریه. این نور ائارندیل هم داره کار دستمون میده ها، فکر کنم تموم شد من که دیگه چیزی نمیبینم :-
  14. 1 امتیاز
    خب معلومه که کمانو می گرفتم...!!! با توجه به سفر پر خطری که در پیش داشتم تنها وسیله ی بدرد بخور همینه...! نور ائارندیل:آخه خدایی به چه دردم میخوره؟؟؟ گوهر الفی:بار اضافه ست فقط!اما خوشگله...احتمالا اگه سفرم تموم میشد بر میگشتم از گالادریل می گرفتمش... موی گالادریل:خیلی از ریختش خوشم میاد که حالا موهاشم وردارم؟؟؟ بذر درخت مالورن:اصن حوصله ی باغبونی و اینجور کارا رو ندارم! کمربند طلایی:دوست نمیداریم...جلفه! شنل:خب اینو که به همه داده دیگه...
  15. 1 امتیاز
    سلام به همگی شما اینم یکی دیگه هستش که جناب 3d مهدی اونواصلاح کردنش. ازشون بسیار متشکر هستم. The Curse of Feanor نفرین فئانور Taken the long way Dark realms I went through I arrived My vision's so clear In anger and pain I left deep wounds behind But I arrived Truth might be changed my victory راه طولانی ای پیموده ام من از قلمرو های تاریکی گذر کردم من آمدم دیدگاهم بسیار روشن است در خشم و درد زخم های عمیقی را پشت سر گزاشتم اما من آمدم واقعیت ممکن است با پیروزی من تغییر کند Beyond the void but deep within me A swamp of filth exists A lake it was of crystal beauty But Arda's spring went by I've heard the warning Well curse my name I'll keep on laughing No regret No regret آنسوی پوچی اما در اعماق درونم مردابی از پلیدی وجود دارد دریاچه ای که شفاف و زیبا بود اما بهار آردا گذشت من هشدار را شنیده ام لعنت بر نامم بر آمد من به خندیدن ادامه خواهم داد پشیمانی در کار نیست پشیمانی در کار نیست Don't fear the eyes of the dark lord Morgoth I cried All hope is gone but I swear revenge It's my oath I will take part in your damned fate از شمان ارباب تاریکی نترس! فریاد زدم "مورگوت"! تمام امید ها رفته اما قسم می خورم که انتقام بگیرم این عهد من است من در سرنوشت شوم تو خواهم بود I will always remember their cries Like a shadow which covers the light I will always remember the time But it's last I cannot turn back time (I) don't look back There's still smoke near the shore But I arrived Revenge be mine من همیشه گریستن آنها را به یاد خواهم داشت مانند سایه ای که نور را می پوشاند من آن زمان را همیشه به یاد خواهم داشت اما دیر است من نمی توانم زمان را به عقب بر گردانم من به عقب نگاه نمی کنم هنوز دود در نزدیکی ساحل وجود دارد اما من آمدم انتقام برای من است در این جا داره به آتش زدن کشتی ها توسط فئانور اشاره می شه و خاندان فینگولفین که جا می مونن I will take part in your damned fate Morgoth I cried It's my oath So don't fear the eyes Of the dark lord من در سرنوشت شوم تو خواهم بود فریاد زدم "مورگوت"! این عهد من است پس از شمان ارباب تاریکی نترس! Soon you will be free Set your spirit free "Suddenly I realized The Prophecies I've never believed in My deeds were wrong I've stained the land And slain my kin (Burning soul) There's no release from my sins It hurts THE CURSE OF FEANOR RUNS LONG Time and only time will tell us Tell: was I right or wrong? When anger breaks through I'll leave mercy behind به زودی آزاد خواهی شد روحت را آزاد گزار ناگهان من متوجه پیشگویی شدم که من هر گز به آن باور نداشتم کرده های من اشتباه بودند من زمین را لکه دار کردم و خویشان خود را کشتم ( روح سوزان) هیچ بخششی برای گناهانم نیست آزار دهنده است نفرین فئانور دوام می یابد زمان و فقط زمان است که می تواند بگوید که آیا حق با من بود یا نه زمانی که خشم رسوخ می کند من رحمت را رها خواهم کرد I will always remember their cries Like a shadow they'll cover my life But I'll also remember mine (And) after all I'm still alive من همیشه گریستن آنها را به یاد خواهم داشت مانند سایه ای آن ها زندگی من را خواند پوشاند اما من خودم را هم به یاد خواهم داشت. و بعد از همه من هنوز زنده ام
  16. 1 امتیاز
    من این طراحی های مدادی رو خیلی دوست دارم. شاید به خاطر این که کلاً خط رو دوست دارم. دقت دارین چقدر خطوط مستقیم طراحی موریا با روحیه ی به نسبت خشن دورف ها جور درمیاد؟ این رو مقایسه کنید با خطوط منحنی و ظریف ریوندل! نتیجه گویاست.
  17. 1 امتیاز
    سلام به همگی. نام واقعی:مریم سن:19 رشته:دامپزشکی علاقه مندی:داستانهای فانتزی خصوصا هری پاتر و ارباب حلقه ها،اهل فیلمم هستم محل سکونت:تهران تیم مورد علاقه:فقط رئال!!! و خوش اومدم دیگه... :ymsmug:
  18. 1 امتیاز
    بخش دنیای جادویی همون چیزیه که میخوای. شاید اسمش به نظر جوریه که آدم فکر هری پاتر میافته اما قراره مال همه فانتزی های دیگه باشه(حالا شاید اسمش رو عوض کردیم) وارکرافت به دلیل اینکه ایده اولیه اش از تالکین بوده و شاگردش ادامه اش داده بخش جدا داره. بخش موجودات هم که بحثش جداست و جدا هم بمونه بهتره. اما بقیه باید به دنیای جادویی منتقل بشه. در اولین فرصت اینکار رو میکنم. ممنون بابت اینکه اشاره کردی. ویرایش: 8 تاپیکی که در مورد سایر دنیاهای فانتزی بود به بخش دنیای جادویی منتقل شد. تاپیک «سبک ها و نویسندگان» رو منتقل نکردم چون لزوما همه اونها فانتزی نیستن و بهتره تو همون یاران حلقه بمونه. ویرایش2: بخش جدیدی توی فروم برای نظرسنجی ها ایجاد شده و نتایج نظرسنجی های قبلی رو توش اضافه کردم. بقیه تاپیکهایی هم که مربوط به نظرسنجی بود به اون بخش منتقل شده.
  19. 1 امتیاز
    خواستم یکم حساسش کنم :D منظورم این بود که یکم به تاپیک ها نظم بدیم من مثلا چند وقت بود که دنبال فانتزی های دیگه میگشتم(مدت زمانی ست کتاب خونم پایین اومده :ymsmug: )دیدم آشفتگی های فراوانی!!!! من جمله:تاپیک pottermore.com و دارن شان /darren shan و رولینگ دوباره مینویسد در یاران حلقه تاپیک سه گانه وراثت در مربوط به طرفداران تاپیک موجودات تخیلی رولینگ در بخش موجودات فانتزی تاپیک نقدی بر کتاب نارنیا-چیزی که بیش از حد بزرگ انگاشته شد! و آیا جی.کی.رولینگ یک شیاده؟ و نقدی کوتاه بر کتاب ششم هری پاتر و نقدی بر کتاب هری پاتر و قدیسان مرگ در بخش دنیای جادویی و یک بخش کامل مربوط به وارکرافت بنظرتون بهتر نیست توی بخش دنیای فانتزی یه بخش جدا درست کنیم به اسم دیگر فانتزی ها و تو اونجا هم برای هر فانتزی یک تاپیک زده بشه و مباحث راجع به اون در داخل بخش خودش قرار بگیره؟ :-o
  20. 1 امتیاز
    چه بلایی سر نظر سنجی هامون اومده ؟ پست اله سار رو مبنی بر حذف نظر سنجی صفحه اول سایت خوندم ، نظر سنجی های آینده هیچی ، ولی حیف نیست تمام نظر سنجی های گذشتمون هیچ و پوچ بشه ؟ من خیلی بهشون علاقه مند بودم . عاقبت نظر سنجی آخریه چی شد ؟ نمیشه یه لینک کوچولو ، حد اقل تو تالار گفتگو ، از نظر سنجی های قدیمیمون داشته باشیم ؟ لطفا !
  21. 1 امتیاز
    اول باید بگم که مسئله مهم فروض منطقی که ما داریم ر واقع من می تونم فضای منطقی رو داشته باشم که حرف شما اشتباه باشه بنابراین باید بدونید که اگر قار به انجام بحث منطقی باشه باید هر دور یک فضا بحث کنیم اما در مورد زمان باید بگم در واقع اشتباه شما بدلیل نخواندن آن متن کامل حدس زدنی بود من تعریف زماتن را در فضای منطقی عمومی گفتم در واقع دو حالت وجود دارد یا شما آن متن را نخواندید یا سعی دارید در فضایی خارج از فضای من وبقیه دوستان بحث کنید که البته اشکالی ندارد ولی در واقع مانند مبارزه در دو رشته متفاوت است در واقع می توان به سادگی فهمید که من تنها از این فرض استفاده کردم که زمان مفهومی موجود به ذات نیست و البته این مسئله را براساس تعریف عمومی آن ارائه کردم در واقع یک شی برای وجود داشتن باید وجود داشته باشد.(البته کاملا ممکن است شما فرض نهایی را نپذیرید که در این صورت فضای منطقی شما ومن تفاوت دارد. حرف شما در مورد کمال جالب توجه است اما حداقل این است که حتی اگر تعریف شما را هم بپذیرم باید بگم تعریف نیاز قطعا بخشی بود که بایستس انجام می شد. مثلا اگر فردی بیاید و(بنابر سخن شما) بگوید نیاز رسیدن به کمال است شما چه کار خواهید کرد آیا شما می توانید بگویید ممکن نیست چنین نیازی وجود داشته باشد؟بنابراین شما در این مورد به طور واضح بامشکل روبرویید.البته این مسئله هم که ماشما حق دارید در تمامی فروض من تشکیک کنید اما با اینکار عنلا راه مباحثه بسته می شود. نهایتا در مورد بحث آخرتون باید بگم اینکه جاییکه رسیدید شهر است را از کدام راه می فهمید اینکه راه دوم شما را به این مسئله که راه اول بهد شهر رسیده را از از کدام راه می یابید؟والبته توانایی سوال در مورد هر جواب شما به وضوح وجود دارد.البته این مسئله که شما گفتید چندان به حرف من مربوط نیست در واقع من گفتم ما میتوانیم بگوییم این حالت غلط است اما این مسئله به اثبات ماسوی نمی انجامد.(باید توجه کرد که این مسئله عملا تا حدودی صلاحیت برهان خلف را هم زیر سوال می برد.) در نهایت باید بگم منتظر پاسخ شما هستم .از پاسخ قبلی تان هم ممنونم.
  22. 1 امتیاز
    اول باید بگم استفاده از لغت یک رمانی کاملا اشتباهه راههای زیادی هست که این مسئله اون طور که بیان می کنی نباشه یکی اینه که آغازی از زمان نداشته باشیم در واقع زمان هم جز مخلوقاته بنابراین تا زمان خلقش (همانطور می دونید که تعریف زمان بدون وجود برای چیزی که بتونیم براش ثغییر رو بررسی کنیم بی معنی در واقع زمان ومکان ودر درجه ی دیگر تغییرچه بنا بر ساختار روانی انسان وجه براساس نعریفشون به هم وابسته اند.) نکته مهم اینه که این مسئله باعث آغاز زمان نمی شه چون در واقع وبرخلاف تصوراتی که ممکن است شما داشته باشید از آنجایی که زمانی تداریم بنابرین محاسبه ای هم برای آغاز نداریم.این مسئله در واقع بدلیل عدم دانش در مورد نا موجود صادق است به خصوص که ما ر موردنوع وجود ناموجوذ بحث می کنیم از همه مهمتر آنکه در واقع ما عدم وجوذدآغاز زمان آفرینش را توجیه کرده ایم. دوم بحث جالبی در مورد نقص بیان شده اما از آنجا که به معنای لغت نقص ومهم تر از آن به چگونگی تعریف آن دقت نکرده اید نتوانستید به نتیجه قابل توجهی دست پیدا کنید در حقیقت نقص نه با مخلوق که با خالق تعریف می شود در واقع بر خلاف تصور ممکن ما نقص رااز تمیز دادن لبا کمال درک می کنیم ونه کمال را از ارتقا ناقص. در واقع به بیان ساده تفاوت از کامل نقص است. بنابرین در واقع می توان قضیه را با اختیار خالق توجیه کرد اختیار او بدو اقدرت داده تا مخلوق را دون خود خلق کند. نکته ای که احتمالا بیان خواهید کرد ازوم ونه امکان این مسئله براساس اصولی منطقی است در حالیکه باید بدانید وجود این اصول هم می تتواند مخلوق باشد و نه فراتر از این در واقع اینکه ذهن شما این نتیجه را در ابتدا(شاید)می گیرد تنها ممکن است بخشی از آفرینش شما باشد.ونهایتا ممکن است این مسئله شما را به جبر گرایی برساند باید بدانید که شما دراین مورد مجبورید اما می توان قضیه را این طور توجیه کرد که شما راههای معدود اما مختارانه ای دارید. البته تمامی اینها را صرفا به این دلیل نوشتم که بدانید برای چنین نتیجه گیری کار بسیار مشکلی دارید در واقع سعی در حالت بندی برای جواب که شما بصورت غریزی استتفاده می کنید نتایج درخشانی نخواهد داشت چرا که برای رسیدن به جوابی قاطع باید عدم وجود هر حالتی را ثابت کنید مشکل اینجاست اثبات اینکه تمامی حالتها رابررسی کردید به دلیل عدم وجود شناخت کامل نا ممکن است چرا که باید برای اثبات این موضوع(داشتن شناخت کام از یک مسئله :باید بدانید تمامی بخشهای مسئله را می شناسید وبرای آن باید تمامی بخشها را(از نظر وجود یا عم وجود) بشناسید که برای این کار هم باید ثابت کنید تمامی بخشهارا می شناسیدو...) به خود آن متوسل شوید که باعث ایجاد دور خواهد شد. از پاسختون ممنون میشم و از تبادل نظر هم خیلی خوشحال.
This leaderboard is set to تهران/GMT+03:30
×
×
  • جدید...