رفتن به مطلب

جدول امتیازات

  1. 3DMahdi

    3DMahdi

    Administrators


    • امتیاز

      5

    • تعداد ارسال ها

      9,619


  2. Tom Bombadil

    Tom Bombadil

    Members


    • امتیاز

      4

    • تعداد ارسال ها

      4,698


  3. Mo.Mirnoruzy

    Mo.Mirnoruzy

    Members


    • امتیاز

      2

    • تعداد ارسال ها

      333


  4. narich

    narich

    Members


    • امتیاز

      1

    • تعداد ارسال ها

      4,399



ارسال های محبوب

نمایش محتوا با بیشترین امتیاز در 11/27/2011 در همه بخش ها

  1. 1 امتیاز
    نظرسنجی شماره 23 دوست داشتید هدیه چه کسی را از بانو گالادریل دریافت کنید؟ 1- فرودو - شیشه گالادریل حاوی نور ستاره ائارندیل 2- آراگورن - گوهر الفی به همراه غلاف شمشیر 3- لگولاس - کمان گالادریم 4- گیملی - سه تار موی بانو گالادریل 5- سم - بذر درخت مالورن و خاک باغ های لوتلورین 6- مری، پیپین، بورومیر - کمربند طلایی 7- شنل الفی که به همه داده شد ضمن ارسال رای. نظر خودتون رو درباره تمام گزینه ها بیان کنید. تعداد آرا 29 اولین رای: 5 آذر 1390 آخرین رای: 8 دی 1390
  2. 1 امتیاز
    خب بالاخره منم تاپیک دار شدم :-o جریان ازین قرار بود که یه روز که داشتم تو آمازون چرخ میزدم با یه تعدادی کتاب مواجه شدم به اسم همین تاپیکی که الان توشید...خلاصه با کلی جون کندن تونستم کتابا رو دانلود کنم. جونم براتون بگه که کتابا در واقع یه سری طرح بودن از فرآیند تبدیل کتاب به سه گانه ی فیلم ها....که البته بدبختانه زبون کتابا چینی بود :ymsmug: خلاصه تصمیم بر این شد که عکس ها رو اینجا قرار بدم....باشد که مفید واقع شود
  3. 1 امتیاز
    واسه امروز 10 تا عکس دیگه آماده کردم....خداییش چقد من پرکارم :ymsmug: انصافا این سری خودم از چند تا عکس خیلی خوشم اومد...امیدوارم خوشتون بیاد
  4. 1 امتیاز
    Blood tears Welcome to my realm We are both condemned to live It's a dark fate (I can hear your calls I can hear your calls) THE ETERNAL LIFE به قلمرو من خوش آمدی جایی که هردو محکوم به زندگی در آنیم این سرنوشتی تاریک است. (میتوانم نداهایت را بشنوم میتوانم نداهایت را بشنوم) زندگی ای ابدی I see it still burns Each night I cry in pain می بینم که هنوز می سوزد هر شب در درد میگریم Alive Though the end appears my friend زنده اگرچه پایان پدیدار میشود دوست من And blood tears I cry You've searched and you've found Cut off your old friends hand و اشک های خونینی که من میگریم گشته ای و یافته ای دست دوست قدیمیت را ببر My mind's in frozen dreams The rotten flesh Or bitter lies Welcome to where time stands still No one leaves and no one ever will ذهن من گرفتار رویا های یخ زده است جسم پوسیده یا دروغ های تلخ به جایی که زمان هنوز می ایستد خوش آمدی هیچ کس ترک نمی کند و نخواهد کرد Can't hold it It burns Each night I cry in pain نمی توانم تحمل کنم می سوزاند هر شب در درد می گریم And blood tears I cry Endless grief remained inside And blood tears I cry Endless grief remained inside و اشک های خونینی که من میگریم غم بی پایانی که در درون مانده و اشک های خونینی که من میگریم غم بی پایانی که در درون مانده It seems so clearly Bent the bow Cause life in me is gone And a cruel wind's blowing cold And a cruel wind's blowing cold In blame کاملا مشخص است کمان را بکش چرا که زندگی از تن من رفته و باد سردی بی رحمانه می وزد و باد سردی بی رحمانه می وزد در سرزنش And blood tears I cry Endless grief remained inside Cut off your old friends hand و اشک های خونینی که من میگریم غم بی پایانی که در درون مانده دست دوست قدیمیت را ببر
  5. 1 امتیاز
    کد مربوط به شمارشگر گوگل سایت بود. الان دیگه دیده نمیشه، مرسی.
  6. 1 امتیاز
    چيه به من نمياد نظرسنجي در مورد گالادريل طرح كنم؟! :ymsmug: من هديه رو از هر كسي قبول ميكنم. اما نظر خودم 1- شيشه گالادريل. قدرت اين شيشه فقط نور دادن نبود بلكه آدمو دلگرم و دشمن رو دلسرد ميكرد و از همه مهمتر اينكه تك بود و لنگه اي نداشت. 2- كمان گالادريم. چيز خوبيه! 3- گوهر الفي و غلاف شمشير. اگه خود شمشير هم بود رتبه بالاتري داشت. 4- شنل الفي. اتفاقا تو اين دور و زمونه خيلي بدرد ميخوره. راحت از چشم دشمنان(كه كم هم نيستن) مخفي ميشيم! 5- سه تار مو. نه كه فكر كنيد كشته مرده گالادريل هستم. تنها ارزشش اينه كه ميتونم به فئانور پز بدم كه گالادريلي كه حاضر نشد يه تار مو به تو كه عموش هستي بده به من سه تاشو داد! :-o 6- هديه سم. كلا اهل باغبوني نيستم. دوست دارم اما اينكاره نيستم. 7- كمربند. لازم ندارم
  7. 1 امتیاز
    شخصاً از انرژی که برای این کار گذاشتید تشکر می کنم. تمیزکاری عکس ها کار سختیه. :ymsmug:
  8. 1 امتیاز
    کمان گالادریم فکر کنم از همش بهتر باشه . نور ائارندیل ، خب ترجیح میدم خودش رو ببینم تا نورش رو ! :دی . غلاف شمشیر هم که به دردم نمیخوره ، گوهر الفی هم که فقط برای آراگورن با ارزشه ، نه برای من ! کمربند طلایی هم نمیخوام ، تار موی گلادریل رو هم نمیخوام ( کلا از مو بدم میاد ! ) شنل الفی هم که به همه میرسه ، پس نیازی نیست انتخابش کنم ! هدیه سم رو خیلی دوست دارم داشته باشم ، ولی به شرطی که یه جایی داشته باشم که بتونم باهاش یه باغ لورینی درست کنم ...
  9. 1 امتیاز
    جنساش بنجله! نمی خوام! چینیشو میخرم بهتر از اینه! :ymsmug:
  10. 1 امتیاز
    خب خوشبختانه سیستم جدید سایت با فلش به خوبی کار میکنه. خبر فیلم هابیت رو ویرایش کردم و ویدئو رو میشه تو خود سایت دید. زیرنویسش رو هم ترجمه کردم. ایرادات زیادی بهش وارده که برخیش به لحجه درب و داغون اونا بر میگرده(نه که فکر کنید مشکل از من باشه، اونا بد حرف میزنن! :ymsmug:) و برخیش به سواد من. خلاصه که زیاد سخت نگیرید! راستی بگم که این آخرین باریه که ترجمه میکنم. واسه این 10 دقیقه فیلم بیشتر از 3 ساعت وقت گذاشتم تا متن با تصویر هماهنگ بشه! The_Hobbit_Production_Video_Blog_#4_www.Arda.ir.zip
  11. 1 امتیاز
    آره منم قبلی رو ترجیح میدم. الان منظم نیست. حتی اگه جوری ردیفش کنی که دقیقا وسط همدیگه باشن باز هم خوب نمیشه. حالت لوزی بهتره
  12. 1 امتیاز
    به نظر من هم اولیه بهتر بود.خیلی عالی شده....خسته نباشی!
  13. 1 امتیاز
    به نظرت قبلیه جای نماد سیلماریل هاش بهتر نبود؟ همون حالت لوزی شکل رو من به شخصه بیشتر خوشم اومد
  14. 1 امتیاز
    با نماد سیلماریل ها اینطوری دراومد. بد شده؟ --------- نسخه نهایی / تمام والپیپرها
  15. 1 امتیاز
    برای اینکه تو کادر جا بشه مجبور بودم فونت متن رو کوچیک کنم. این آخری بهتر شده. اما منظورم چیز دیگه ای بود، تو فونت قبلی که سفید رنگ بود برای حروف خط دور مشکی گذاشته بودی، حس میکنم که این خط دور حروف هنوز هم وجود داره و حروف رو کلفت تر نشون میده(شاید من اشتباه حس میکنم) یه سوال دیگه: کتاب رو داری؟ من سعی میکنم که علائم نگارشی رو دقیق مثل متن کتاب بذارم اما مثل اینکه تو از متنی که من نوشته بودم خوندی و نوشتی و چون متن توی تصویر کوچیک بوده ، رو . و ؛ رو : و حتی ! رو ا گذاشتی. یه جا هم غلط املایی داره(گزارد). متن من اینه(نیم فاصله هم رعایت شده و جدا و چسبیده بودن کلمات هم کاملا مطابق با کتابه): آنگاه آئوله پتکی بزرگ برداشت تا دورفها را در هم‌کوبد، و‌گریست. اما ایلوواتار بر آئوله و شور و شوقش، به سبب فروتنی او رحمت آورد؛ و دورفها، خود را از پتک فراهم گرفته و بیمناک بودند، و‌کرنش‌کنان بخشش می‌طلبیدند. و صدای ایلوواتار به آئوله گفت: «هدیه تو را همان‌گاه که ساختیشان پذیرفتم. نمی‌بینی‌که این موجودات اکنون برای خود جان دارند. و با صدای خود سخن می‌گویند؟ اگر چنین نبود از ضربه تو، و نیز از هیچ فرمان اراده‌ات بر‌خود نمی‌لرزیدند.» آنگاه آئوله پتک خویش را بر زمین انداخت و شادمان بود و ایلوواتار را سپاس‌گزارد و‌گفت: «اروکار مرا متبرک و نقیصه‌هاش را برطرف گرداناد!» قالب به نظرم خوبه. حتی میشه برای عکس و کادر هم سایه گذاشت. خیلی ممنون از زحمتی که میکشی :ymsmug:
  16. 1 امتیاز
    واقعیت اینه که خیلی پیش از این باید از بانو آرون بابت ایجاد این تاپیک و زحمتش در ترجمۀ لیریک نخست آن(که می شود لیریک شانزدهم آلبوم شباهنگام در سرزمین میانه- از مجموع 22 ترانۀ این مجموعه) تشکّر می کردم(می کردیم!)، چه این کار فتح بابی بود برای آشنایی ما با گروهی که از سایر گروه های مشابه و یا فن های عادی تالکین به وضوح سروگردنی بالاتر و آبی شسته تر است؛ همانطور هم که بانو بدان اشاره کردند، در لیریک های این گروه تاریخ عظیمی و شاید حتّی بتوان گفت تواریخ عظیمی نهفته است. با این حال بهتر دیدم این تشکّر را با ترجمۀ کاری دیگر از این گروه و از همین آلبوم همراه کنم که صرفاً یک قدردانی خشک و خالی به عمل نیاورده باشم. ترجمۀ پیش رو را، از ترانۀ نخست آلبوم شباهنگام در سرزمین میانه که جنگ خشم نام دارد، انجام داده ام. همانطور که در متن انگلیسی ترانه می توانید مشاهده کنید، چند جا از ضمایر و یا اشاراتی استفاده شده که در وهلۀ نخست، صرفِ ترجمه، مفهومشان را آشکار نمی کند؛ این ضمایر و اشارات در واقع ارجاعات ظریفی هستند که ترانه سرا به اشخاص و یا وقایع خاصّی در آردا نموده است. بنده تا آنجا که دانش اندک ام اجازه داده، توضیحات لازمه را به صورت پانوشت در انتهای ترانه و یا در آکولاد آورده ام. پیشاپیش از لطف خوانندگان و به خصوص دوستانی که بنده را از راهنمایی شان بابت اصلاح نقایص احتمالی محروم نمی گذارند، کمال تشکّر را دارم. همینطور از هالباراد عزیز این تکاور خانه بدوش سرزمین های شمالی که آلبوم ها و لیریک های متالرهای تالکینی و از جمله این گروه اخیر را در اختیار من قرار داد بسیار سپاسگذارم. :wink: توضیح آخر و جالب توجّه اینکه: این آلبوم با گفتگویی میان سارون و مورگوت در پایان نبرد خشم(یعنی ششمین نبرد بزرگ سرزمین میانه از هنگام بازگشت ملکور) آغاز و با توضیح و توصیفی بر انتهای نبرد پنجم(اشک های بی شمار)، که در پی آن سنگین ترین شکست الف ها و انسانها رقم خورد، و دادن امید رسیدن ایّام جدید، پایان می یابد؛ گویی که در ابتدا از انتها و عاقبت کار خبر و رسیدن صبح ظفر را بشارت می دهد... War Of Wrath The field is lost Everything is lost The black one has fallen from the sky and the towers in ruins lie The enemy is within, everywhere And with him the light, soon they will be here Go now, my lord, while there is time There are places below And you know them too I release thee, go My servant you'll be for all time As you command My king I had a part in everything Twice I destroyed the light and twice I failed I left ruin behind me when I returned But I also carried ruin with me She, the mistress of her own lust نبرد خشم «گوینده(سارون):» میدان نبرد از کف بشده همه چیز ز دست رفته آن وجود سیاه از آسمان سقوط کرده و برج ها ویرانند* دشمن محاط است و در همه جا... روشنایی با اوست*، بزودی بداینجا خواهند رسید سرورم، بروید تا فرصت باقی است مکان هایی در اعماق وجود دارند* «مورگوث:» تو خود نیز از وجودشان آگاهی مرخّص می کنم تو را ، برو برای همیشه خدمتگذارمان خواهی بود «سارون:» هرآنچه امر شما باشد، شهریار من «مورگوث:» در هر چیز سهمی داشتم دوبار نور را نابود کردم و دوبار شکست خوردم* با بازگشتم تباهی در پس پشت به جای گذاشتم امّا خود نیز همواره بار تباهی را بر دوش داشتم او، معشوقۀ شهوت خویش را...* *اشاره به کشته شدن آنکالاگون سیاه، یعنی نیرومند ترین اژدها در میان اژدهایان بالدار که آخرین حربۀ ملکور در نبرد خشم بودند، به دست ایارندیل و سقوطش بر برج های تانگورودریم(مقرّ ملکور) و ویران شدن این برج ها از پی آن. *اشاره به طلوع خورشید پس از سقوط آنکالاگون، طلیعۀ پیروزی سپاه والار. *اشاره به همان مکان هایی که پس از شکست ملکور در این نبرد، تبدیل به کنام و محلّ اختفای بالروگ های جان به در برده از آتش خشم والار شدند؛ مکانی چون اعماق موریا... . *هنگامی که ملکور به دور از چشم والار به سرزمین میانه بازگشت و دژ خود، اوتومنو و سیاهچاله های سردش را در ژرفنای زمین به دور از نور و گرمای ایلّووین بنا نهاد، او در اقدامی غافلگیر کننده ایلّووین و اورمال یعنی چراغ های والار را از بین برد(نخستین نابودی نور توسّط وی) و سپس هنگامی که در انتهای جنگی که والار برای آزادسازی الف ها از ظلم ملکور ترتیب دادند در چنگال تولکاس گرفتار شد نخستین شکست وی رقم خورد. دومین نابود سازی نور توسّط ملکور، اشاره به نابودی دو درخت توسّط او و آنگولیانت دارد و دومین شکست وی هم، همان هزیمتی است که در پی اش ملکور به فراسوی دیوارهای شب افکنده و محکوم شد در آنجا بماند تا روز بازپسین... . *اشاره به آنگولیانت، مایایی که در زمرۀ خادمان ملکور و به هیبت یک عنکبوت قول آسا در آمد؛ به کمک وی ملکور دو درخت را از میان برداشت و به همراهی او به سرزمین میانه بازگشت. ملکور به ناچار تمام جواهراتی را که از والینور با خود آورده بود به آنگولیانت داد تا ببلعد، امّا در مقابل آخرین خواستۀ عنکبوت عظیم الجثّه مبنی بر اینکه سیلمایل ها را نیز برای خوردن به او تسلیم کند ایستادگی کرد و در تارهای او گرفتار شد و در پی فریادی که سر داد، بالروگ ها به یاریش شتافتند و آنگولیانت فرار کرد. گویی در این آخرین جمله(در این شعر)، ملکور که تا آخرین لحظۀ حضورش در سرزمین میانه سیلماریل ها را به جز یکی بر تاج آهنینش دارد، خود را گرفتار نفرین و نحوست آنگولینات و تباه کنندگی ذاتی او می بیند. در این مصرع پایانی از ضمیر مؤنّث برای اشاره به آنگولیانت استفاده شده، چه او مؤنّث بود. طبق نصّ سیلماریلیون*، از آنگولیانت به بانو و یا معشوقۀ شهوت خویش یاد شده، که او هم از این رو مالکیت اربابش ملکور را بر خود انکار می نمود. شاید این دور ِ معشوقۀ شهوت خویش اشاره به سرنوشتی دارد که برخی برای آنگولیانت نقل کرده اند(نقل به مضمون): و او در اوج قحطی و گرسنگی خود را بلعید... . ...But she had disowned her Master, desiring to be mistress of her own lust*
  17. 1 امتیاز
    متاسفانه من در زمینه ترجمه ترانه و lyric زیاد کار نمی کنم و در حد و حدود معنی شعر در میارم و به نظرم یه ترانه موسیقی بهتره به زبان اصلی خونده شه. در هر حال این اولین شعره . قبل از گذاشتن شعرتون باید یه توضیح هم بدید چون اشعار بلایند گاردین تاریخ خاص و منظور خاصی دارن. این شعری که الان میذارم اسمش هست The Eldar. از آلبوم Nightfall in Middle Earth (شباهنگام در سرزمین میانه). عنوان خود آهنگ The Eldar , برای کسانی که نمی دونن, اسم همون اِلف هاي بلندپايه دنياي تالکينه , به معني مردم ستاره ها. الدار الفهاي اوليه بودند, اونهايي که پس از برخواستن در درياچه Awakening , دعوت والار -مقدسين- رو قبول کردن و به سرزمين قدسي آمان سفر کردن و نور دو درخت والينور رو ديدن . (دو درخت والينور , درختاني بودن که نور سرزمین قدسی رو تامین می کردن, در آن زمان که هنوز ماه و خورشید نبود, اما بعدها پس از نابودی اونها, ميوه يکيشون ماه شد و شکوفه اون يکي خورشيد.) حالا اين آهنگ از زبان «فینرود فلاگوند» يکي از الفهاي الدار بلند پايه س. فينرود فرمانرواي والای الف ها و موسس قلمرو پنهان نارگوتروند بود و در جريان بدست آوردن سيلماريل ها به همراه «برن» , پس از نبردي سخت و بدون سلاح با يه گرگ نما (سارون) براي نجات برن, در سردابه هاي سارون جان داد. خب , این هم متن ترانه به زبان اصلی و ترجمه - زیاد گیر ندید به ترجمه ش :grin: THE ELDAR I've seen the moon And the first sunrise I'll leave it to the memories And kiss the wind goodbye For the Eldar I'm trapped inside this dream Of the Eldar's Song of doom I've tasted poison When I drank the wine of fate But the fear was in my heart I realized too late The house of spirits call For the Eldar I'm trapped inside this dream Of the Eldar's Song of the doom High's the fee Soon my spirit will return Welcome dawn Your light will take me home I say farewell متن فارسی : « اِلدار » ماه را دیده ام و اولین طلوع را همه را به خاطره ها می سپرم و بوسه وداع بر باد می فرستم برای الدار در این رویا گرفتار شدم از ترانه تقدیر شوم الدار من سم را چشیده ام آن دم که جام سرنوشت را نوشیدم اما هراس در وجودم بود و بسی دیر آگاه شدم جایگاه ارواح مرا می خواند ... برای الدار در این رویا گرفتار شدم از ترانه تقدیر شوم الدار پاداشم بسیارست به زودی روحم بازخواهد گشت طلوع آفتاب خوش آمدی نور تو مرا به وطن خواهد برد بدرود می گویم اينجا داره از زيان فينرود در اون سردابه ها ميگه.که داره خاطراتشو به ياد مياره که اولين برخواستن ماه رو ديده و بعد خورشيد رو. (که قبل از اومدن خورشيد هنوز انسان ها نبودن که برخواستن ماه و اولين طلوع خورشيد رو ببينن) و اينجا در حال مرگه که ميگه ديگه با اينا خدافظي مي کنه و اون روزا رو به خاطره مي سپره. و اينکه به خاطر حفظ شرافت الدار تا اينجا اومده و به خاطر عهدي که الدار سر سيلماريل ها بستن و به دليل اون عهد, محکوم به هلاکت هستن (song of Doom) و دیگه ... آخرین لحظه های زندگیش مثلا.
This leaderboard is set to تهران/GMT+03:30
×
×
  • جدید...