رفتن به مطلب
فنگورن

نظر سنجی 64: دوست داشتید کدام نبرد تن به تن عظیم آردا را از نزدیک مشاهده کنید؟

  

156 رای

  1. 1. نظر سنجی 64: دوست داشتید کدام نبرد تن به تن عظیم آردا را از نزدیک مشاهده کنید؟

    • مورگورت و تولکاس
    • هوان و کارخاروت
    • هوان و سائرون
    • گندالف و بالروگ
    • اکتلیون و گوتموگ
    • گندالف و نزگول در ودرتاپ
    • گیل گلاد-الندیل و سائرون
    • فین گولفین و مورگورت
    • فین رود و گرگ سائرون
    • ائارندیل و آنکالاگون
    • سایر


Recommended Posts

R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

عقاب ها نهایتش بتونن از پس فلبیست ها بر بیان چطور میتونن 10 20 هزار اورک رو از سر راه بردارن؟ (مطمئنن توشون کماندار هم هست :دی) حالا این موضوع عقاب و والار رو ازش بگذریم چون ربطی به بحث نداره :دی

کسی که در عین قدرت و جنگاوری بالاش از عقلش استفاده میکنه و ائارنور رو بیشتر شایسته لقب احمق میدونم تا قهرمان :دی

در مورد اول ، بحث بحث میاره و صحبت بر سر ریسک آراگورن بود

نیازی نیست عقاب ها با همه درگیر بشن و این بیشتر یه نبرد هواییه و میتونن از جاهای صعب العبور برن که اینطور خطر استقرار کمانداران ( یا بهتره بگیم ضد هوایی !)ارک ها از بین میره و راحت به کارشون میرسن

این به اصطلاح حماقت اون خب از ترسو بودن ویچ کینگ که یه دفعه از معرکه فرار کرد بهتره

اینجا بحث جنگاوریه نه قهرمان

در مورد حماقت یا جوگیری و... هم گفتمو تکرار مکررات میشه که ، باید انگیزه های اون لحظه شخصیت های داستانی رو بررسی کرد.خیلی راحته که در این مورد صحبت کنیم ولی تا در شرایط کسی نباشیم نمیتونیم در مورد کارش قضاوت کاملا درست داشته باشیم بخصوص وقتی آرام و خونسرد و منطقی باشیم نمی تونیم کسی رو که برافروخته شده و ممکنه به مغزش خون نرسه رو درک کرد!

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King
ارسال شده در (ویرایش شده)

در مورد اول ، بحث بحث میاره و صحبت بر سر ریسک آراگورن بود

نیازی نیست عقاب ها با همه درگیر بشن و این بیشتر یه نبرد هواییه و میتونن از جاهای صعب العبور برن که اینطور خطر استقرار کمانداران ( یا بهتره بگیم ضد هوایی !)ارک ها از بین میره و راحت به کارشون میرسن

این به اصطلاح حماقت اون خب از ترسو بودن ویچ کینگ که یه دفعه از معرکه فرار کرد بهتره

اینجا بحث جنگاوریه نه قهرمان

در مورد حماقت یا جوگیری و... هم گفتمو تکرار مکررات میشه که ، باید انگیزه های اون لحظه شخصیت های داستانی رو بررسی کرد.خیلی راحته که در این مورد صحبت کنیم ولی تا در شرایط کسی نباشیم نمیتونیم در مورد کارش قضاوت کاملا درست داشته باشیم بخصوص وقتی آرام و خونسرد و منطقی باشیم نمی تونیم کسی رو که برافروخته شده و ممکنه به مغزش خون نرسه رو درک کرد!

آخه این بحث به این تاپیک ربطی نداره :دی

سائورون فکر میکنی وقتی از حضور عقابا خبر دار بشه دور کوه نابودی رو خالی میکنه؟ بعدشم نمیشه خیلی راحت از فلبیست و مخصوصا ویچ کینگ گذشت, وقتی ویچ کینگ میتونه آب و هوا رو تا حدی کنترل کنه معلوم نیست با عقابا چیکار میکنه :دی

ویچ کینگ فرار کرد چون نیازی نبود بمونه ویچ کینگ فرار کرد چون آرنور رو با خاک یکسان کرده بود ویچ کینگ فرار کرد چون مثل ائارنور احمق نبود که خودکشی کنه (هر چند No man can kill me :دی) اینجاست که فرق یه قهرمان با یه احمق معلوم میشه.

والا این شما بودی که بحث قهرمان رو آوردی وسط بعدشم بحث ما از اول روی این بود که شما میگفتی ائارنور قهرمانه و... و اینکه پس قبول کردی ائارنور قهرمان نیست؟ اگه قبول کردی که فکر میکنم چیزی برای گفت و گوی بیشتر وجود نداره :دی

خب اینم تکرار مکررات میشه که من برای بارچندم بگم که یه پادشاه نباید این قدر احمق باشه که اینجوری تصمیم گیری کنه. وقتی شاه شد حق نداره که برافروخته شه حق نداره خودش رو بر کشورش مقدم بدونه. نمیدونم اینو شنیدی که میگن در زمان جنگ جهانی چهره هیتلر چهره آلمان بود. اول جنگ که به نفع آلمان پیش میرفت چهره مصمم و با اعتماد به نفس هیتلر یجورایی نشون دهنده آلمان بود و اواخر جنگ چهره هیتلر نشون دهنده وضع کشورش بود. حالا من اینو بخاطر این گفتم که اهمیت پیشوای یه کشورو بگم و اینکه یه پیشوای واقعی چطور باید باشه نه مثل ائارنور که ...

ویرایش شده در توسط The Witch-King

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

آخه این بحث به این تاپیک ربطی نداره :دی

خب بحث پیش اومد .چاره ای ام نیست و می بندیمش:دی

سائورون فکر میکنی وقتی از حضور عقابا خبر دار بشه دور کوه نابودی رو خالی میکنه؟ بعدشم نمیشه خیلی راحت از فلبیست و مخصوصا ویچ کینگ گذشت, وقتی ویچ کینگ میتونه آب و هوا رو تا حدی کنترل کنه معلوم نیست با عقابا چیکار میکنه :دی

مسئله اینه سرعت عقابها بیشتر بود، سائورون نمیتونست یه لشکر ارک به آسمون بفرسته که!

خیلی به این ویچ کینگ ترسو هم نمیشه اعتماد کرد ممکن بود وقتی عقابهارو ببنه روش زرد بشه و فرار کنه!

در ثانی مشخصا با نزدیک شدن فرودو ، حضور حلقه رو حس میکرد ، راه موردور که چندان امن نبود!

پس این گزینه هم نمیتونه بد باشه همچنانکه در هابیت هم عقابها میتونستن گروه رو دم اره بور پیاده کنند!

خب اینم تکرار مکررات میشه که من برای بارچندم بگم که یه پادشاه نباید این قدر احمق باشه که اینجوری تصمیم گیری کنه. وقتی شاه شد حق نداره که برافروخته شه حق نداره خودش رو بر کشورش مقدم بدونه. نمیدونم اینو شنیدی که میگن در زمان جنگ جهانی چهره هیتلر چهره آلمان بود. اول جنگ که به نفع آلمان پیش میرفت چهره مصمم و با اعتماد به نفس هیتلر یجورایی نشون دهنده آلمان بود و اواخر جنگ چهره هیتلر نشون دهنده وضع کشورش بود. حالا من اینو بخاطر این گفتم که اهمیت پیشوای یه کشورو بگم و اینکه یه پیشوای واقعی چطور باید باشه نه مثل ائارنور که ...

هیچ جا قانون نیست که یه شاه باید کشورشو بر خودش مقدم بدونه اونم موقعی که مثلا حس کنه شرافتش به خطر افتاده

یه چیزی رو در گوشی بهت میگم( حرف هیتلر رو نزن که احمق ترین پیشوای تاریخه ، برای اطلاع بیشتر به حماقتش در مورد تاخیر در حلمه به دونکرک و بزرگترین حماقت تاریخ جنگ ها در دنیا یعنی عملیات بارباروسا( حمله به شوروی) در کتاب ظهور و سقوط رایش سوم نوشته ویلیام شایرر مراجعه کن)

والا این شما بودی که بحث قهرمان رو آوردی

فکر نکنم این طور بحثی رو پیش اورده باشم اگه کلمه قهرمان دیدی بگو

از نظرم عزم فینگولفین و ائارنور برای پنجه در پنجه مورگوت و ویچ کینگ انداختن ستودنیه

خب اینم تکرار مکررات میشه که من برای بارچندم بگم که یه پادشاه نباید این قدر احمق باشه که اینجوری تصمیم گیری کنه.

تصمیم اون شخص در اون لحظه با اون انگیزه با کسی که با خیال راحت پاشو رو پاش انداخته فرق میکنه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King
ارسال شده در (ویرایش شده)

مسئله اینه سرعت عقابها بیشتر بود، سائورون نمیتونست یه لشکر ارک به آسمون بفرسته که!

خیلی به این ویچ کینگ ترسو هم نمیشه اعتماد کرد ممکن بود وقتی عقابهارو ببنه روش زرد بشه و فرار کنه!

لازم نبود اورک هارو به هوا بفرسته تیر ها به هوا میرفتن!

نتیجه ی اعتماد به شاه جادو پیشه: نابودی کامل آرنور - فتح اوسگیلیات - مرگ شاه روهان - شکسته شدن دروازه گاندور - کشتن (شایدم اسیرش کرده بینوا رو :) ) ائارنور - زخمی کردن فرودو - فتح میناس ایتیل - ...

هیچ جا قانون نیست که یه شاه باید کشورشو بر خودش مقدم بدونه اونم موقعی که مثلا حس کنه شرافتش به خطر افتاده

یه چیزی رو در گوشی بهت میگم( حرف هیتلر رو نزن که احمق ترین پیشوای تاریخه ، برای اطلاع بیشتر به حماقتش در مورد تاخیر در حلمه به دونکرک،نبرد دو لبه برای فتح استالینگراد و بزرگترین حماقت تاریخ جنگ ها در دنیا یعنی عملیات بارباروسا( حمله به شوروی) در کتاب ظهور و سقوط رایش سوم نوشته ویلیام شایرر مراجعه کن)

شرافت؟ من دارم حرف بدون شاه موندن گاندور برا 1000 سالو میزنم بعد شما میگی شرافت ائارنور؟ تازه بدتر شرافتش از بین رفت با این خودکشیش.

اینجا که جای بحث درباره هیتلر نیست اما فقط اینو بگم که اتفاقا هیتلر یکی از بهترین پیشوا های تاریخ حالا درسته یه سری اشتباهاتی داشته ولی در کل. عملیات بارباروسا هم یه جور پیش دستی از طرف آلمان بود اگه اینا نمیزدن روس میزد ( بهتره این یکی رو ادامه ندیم الانه که الوه با یه اخطار پیداش شه :دی)

فکر نکنم این طور بحثی رو پیش اورده باشم اگه کلمه قهرمان دیدی بگو

از نظرم عزم فینگولفین و ائارنور برای پنجه در پنجه مورگوت و ویچ کینگ انداختن ستودنیه

از اینا آخه چی میشه برداشت کرد:

"ائارنور و فین گولفین کاری کردن که کسی جرئتشو نداشت و همین اونارو بالاتر از تمام قهرمانان آردا میبره"

"اگه قرار بشه همه قهرمانان داستان محتاط و خونسرد باشن که کنشی انجام نمیشه" (اینو در راستای ائانور گفته بودی)

"فرق خیلی از قهرمانان دنیای فانتزی هم همینه دست به ریسک بزرگی میزنن که اگه بگیره موفقیت بزرگی و اگه نگیره باعث خیلی از سختی ها میشه"

"خب مشکل اونه اون شاه یه قهرمان هم هستند و دو خواسته متضاد در یک کله باعث اینطور کنشی در داستان میشه"

تصمیم اون شخص در اون لحظه با اون انگیزه با کسی که با خیال راحت پاشو رو پاش انداخته فرق میکنه

منم میگم کاملا تصمیم اشتباهی گرفته و به گفته خودت تصمیم (( اون شخص )) , پس مشکل از اون شخص بوده که عقل نداشته ;)

ویرایش شده در توسط The Witch-King

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

این بحثا تا آخرالزمان ادامه داره من که خسته شدم و حالت عمومی شو حوصله ندارم ادامه بدم

چون تا الان بحث خوبی بوده ولی بخاطر اینه کلا دیدگاه متضاده و اونم در تمام موضوعات به جایی هم نمیرسیم( ابته شاید نیازی هم نباشه همین بحث خودش غنیمته)

فقط نکان جزئی رو میگم و بحث رو میبندم

1) خب خیلی جاها نزدیک سامات نائور ارک ها نمیتونستن برن .میتونستن جایی برن که خارج از رادار باشن و سائورون بسته تر باشه:دی

2)نظیر این موارد زیاده مثل تصمیم هکتور برای نبرد آخلیوس یا پیش بینی نکردن نوذر پادشاه پیشدادی در نبرد که کشته میشه و بعد از مدتها کیقباد پاشداه میشه

منطق و عرف حاکم بر اون زمان ها یا داستانها رو هم در نظیر بگیریم که مطمئنا با زمان ما( سال 2015) متفاوته

در مورد پیش دستی هم بحث زیاده و میشه اونو به ذهن صرفا متوهم رایش سوم ربط داد وگرنه استالین که متحدش بود و از قرائن معلوم بود همچین قصدی نداشت

حرف من اینه این تفاوت دیدگاه رو در نظر بگیریم وچون شما قبول نمیکنی و دلیل و استدلال خودتون را دارید ، فکر کنم بحث مختومس:دی

3) کلا به نظرم به هر شخص که باعث کنش یا واکنش در خواننده کتاب میشه قهرمان میگن .این قهرمان با اون قهرمانی که مثلا مد نظر شماست( مثل قهرمان ملی و...) فرق داره

فکر نمیکردم اونو اشتباه بگیرید:دی

در مورد اولم گفتم بالاتر از قرمان یعنی ممکنه مثل ائارندیل قهرمان نباشن ولی پنجه در پنجه کسی انداختن که کسی جرئتشو نداشت .در این مورد جسارتشو اشاره کردم نه قهرمان بودنو:دی

مورد 2 3 و 4 هم که اشاره به همون قهرمان های داستان داشت

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King
ارسال شده در (ویرایش شده)

منم دروغ نگم خسته شدم :)

راجع به استالین, روس و آلمان متحد نبودن بلکه فقط یه پیمان عدم تجاوز بسته بودن و شواهد مبنی بر حمله شوروی هم کم نبود از جمله اینکه ساختن فرودگاه در مناطق مرزی آلمان و مستقر شدن لشکر شوروی در مرز ولی خب اینجا جاش نیست و این بحث ابدا به جایی نمیرسه :دی

فقط در مورد قهرمان فارازون جان تعریفتو قبول ندارم. بنظر من صرفا کنش و واکنش در ذهن خواننده یا جنگاوری باعث قهرمان ساختن از یه شخصیت نمیشه.

ولی قبول کن آخرش هم همین جسارت بیجاش باعث بی پادشاه موندن گاندور به مدت 1000 سال شد و تصمیمش اشتباه بود.

ویرایش شده در توسط The Witch-King

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

همه گزینه های این نظر سنجی دلفریب هست. هرکدام از این نبرد ها شاه جنگی بزرگ هست. بین دو گزینه تردید داشتم, نبرد گیل گالاد والندیل در برابر سائورون حیرت انگیزه و همینطور نبرد فینگولفین سومین شاه نولدور با ارباب تاریکی ملکور بسی حماسی ودیدنی هست . در نهایت گزینه مورد انتخابم نبرد آخرین اتحاد الف ها وانسان ها در برابر سائورون هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

1-مورگورت و تولکاس:در مورد این نظر نمیدم.یعنی که وقتی کتاب رو میخوندم تصویر واضحی از اتفاقات نداشتم.به علاوه فک کنم حتی وایسادن کنار این نبرد هم خطراتی به همراه داره و من خیلی ریسک پذیر نیستم:دی

2-هوآن و کارخاروت: جذابیت نداره برامتو اون لحظه ای که این نبرد داره اتفاق میفته ،به چیزهای مهمتری باید فکر کرد.

3-هوآن و سائرون: نتیجه خوبی نداشت.در واقع اگه نتیجه دیگری داشت از اون نبرد هاییه که آخرش مث اسکاتلندیا پاشی و برقصی.

4-گندالف و بالروگ: بدون شک نه.

5-اکتلیون و گوتموگ: تنها دلیل اینکه انتخابم نیست اینه که یه گزینه از این بهتر وجود داره.

6-گندالف و نزگول در ودرتاپ: اصلا! باز رجز خوانی گندالف و نزگول در گوندور یه چیزی.اونم فقط به خاطر توصیفات باور نکردنی تالکین از فضا و البه ورود روهیریم ها.

7-گیل گلاد-الندیل و سائرون: نوپ! دیدن کل نبرد از یه جایی بالاتر از سطح نبرد برام جذابه اما این رویارویی نه.

8-فین گولفین و مورگورت: من مازوخیستم و این رو انتخاب میکنم. بارها توی ذهنم تصورش کردم و هر بار با جزییات بیشتر. اگه فقط یک دلیل برای علاقه به نولدور داشته باشم همین نبرده و البته این شخص. توی چشم مرگ نگاه کنی و پوزخند بزنی.چیزی که کمتر انسانی بهش رسیده.

9-فین رود و گرگِ سائرون: این نبرد نیست.قساوته.از اون صحنه هاییست که باید چشماتو ببندی روش.نه اینکه تخمه بیاری بشینی نگاهش کنی.

10-ائارندیل و آنکالاگون: به اژدها های دنیای تالکین علاقه ای ندارم .

گزینه های دیگه ای که علاقه مندم: بدون شک دیدن کل نبرد اشک های بیشمار.به طور مشخص صحنه باز شدن دروازه های گوندولین و مارش الف های تورگون. و بعدش صحبت های آخر هورین و بردارش.

سقوط گوندولین گزینه بعدیه.با آهنگ برای یک مشت دلار. تابلوئه به گوندولین علاقه مندم؟

حمله آرفارازون به والینور.(ایکاش که انجام میشد!:دی)

نبرد هلمزدیپ کلش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
شاهزاده آرون

1-مورگوت و تولکاس: چون زیاد چیزی در موردش گفته نشده و قیافه تولکاس ر هم که اصلا معلوم نیست چه طوری بوده، اگه میشد ببینی خیلی باحال بود، ولی بالاخره من گزینه های بهتری دارم و باید بین خوب و خوبتر انتخاب کنم.

2-هوان وکارخاروت: این یه جورایی نبرد بین حیواناته ،، البته از نوع باکلاس و پیشرفتش،، و منم روحیم حساسه و طرفدار حیوانات،،مخصوصا سگ ها،، خب پس برام جالب نسیت که ببینم دوتا حیوان همدیگه رو تیکه پاره میکنن

3-هوان و سائرون: با این نبرد نتونستم زیاد ارتباط برقرار کنم.

4-گندالف و بالروگ: اینو که توی فیلم دیدیم.

5-اکتلیون و گوتموگ : این نبرد رو زیاد یادم نمیاد،، آخه من سیلماریلیون رو چند وقت پییش خوندم و یه جاهائیش یادم رفته

6-گندالف و نزگول در ودرتاپ : اگه اشتباه نکنم اینم توی فیلم دیدیم.

7-گیل گلاد-الندیل و سائرون : دو نفر به یه نفر، نامردیه!!

8-فین گولفین و مورگورت : انتخاب من همینه، به نظر اقدام فین گولفین اوج شجاعت فرزندان ارشد را به رخ همگان کشید، نبرد با یک قدیم والار!_واقعا شجاعت میخواد، البته هنوز نمیتونم درک کنم منطق این نبردو، آخه طبق قدرتی که ملکور داشت و تونست دنیا رو با دستکاری ترانه ارو خراب کنه چطور نتونست با یه فوت یا یه اشاره یا طلسم فین گولفین رو از بین ببزه و پودر کنه و مجبور شد باهاش بجنگه و افلیج هم بشه؟ به نظرم یا باید بگیم که ملور ضعیف تر از اون چیزی بود که تصور میکردیم یا این که خشم فین گولفین را قوی کرده بود، با همه این حرفا این نبرد به نظر من مسلما از نقاط اوج حماسه سازی تالکینه و شاید اگه خودش فرصت میکرد و همه چی رو مرتبط میکرد ح بهتر از پسرش کریستوفر داستان رو جمع بندی میکرد.

9-فین رود و گرگ سائرون : وای من حیوانا رو دوست دارم حالا گرگ و گربه نداره :)

10-ائارندیل و آنکالاگون : اگه گزیه 8 نبود حتما همین رو انتخاب میکردم، آخه من هرچه قدر نبرد حیوانات رو دوست ندارم ، نبرد هوایی رو دوست دارم، اژدها هم که دقیقا حیون حساب نمیشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

دوستان توی نبرد گورگوروت که گیل گالاد و الندیل و دو پسرش با سائورون جنگیدن، جایی اشاره نشده که گیل گالاد و الندیل دو نفره به مصاف با سائورون رفته باشن! این مایای منفور و زیرک ما خودش پا به میدون می ذاره و پس از تلفات زیادی که وارد میاره توسط ایسیلدور به زیر کشیده می شه و این نشون می ده که ایسیلدور چه تهوری به خرج داده تا تونسته مغلوبش کنه. حتی فکر نمی کنم که جایی اشاره شده باشه که سائورون خودش گیل گالاد و الندیل و آناریون رو کشته باشه و احتمالا در بحبوحه جنگ و توسط سایر اورک ها و سائورون زخمی و کشته شده باشن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

یه توضیح در مورد گزینه ی گیل گلاد-الندیل و سائرون و پیرامون این واقعه بگذارید بدم در مورد پست رضائی.استل:

در صفحه ی 485 سیلماریلیون، بخش حدیث حلقه های قدرت و دوران سوم گفته میشه

اما سائورون عاقبت از محاصره چنان در تنگنا افتاد که ناچار پا پیش نهاد؛ و تن به تن با گیل-گالاد و الندیل جنگید و آن دو کشته شدند و شمشیر الندیل آنگاه که می افتاد در زیر او شکست.

که منظور جمله مشخص هست و از نبرد تن به تن این دو با سائورون و کشته شدنشون میگه.

همچنین توی صفحه 502 یاران حلقه، فصل شورای الروند گفته میشه:

شاید حلقه گرمای دست سائورون را که سیاه، اما به گرمی آتش بود و گیل-گالاد را نابود کرد، از دست داده است.

که با این تکه میشه نحوه ی کشته شدن گیل-گالاد به دست سائورون رو متوجه شد؛ با ترتیبی هم که الروند در صفحه 483 یاران حلقه داستان رو تعریف میکنه، میدونیم اول گیل-گالاد کشته میشه و بعد از اون الندیل.

آناریون هم که یک سال قبل از مبارزه ی تن به تن گیل-گالاد و الندیل (ضمیمه ب بازگشت شاه، حکایت سالیان، دوران دوم) در سنگ باران باراد-دور کشته شده بود؛ از حرکت ایسیلدور و پایانش هم که مطلع هستیم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
shima k

من گزینه یک و انتخاب میکنم .خیلی دوس دارم تولکاس و ببینم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel

هر چی خواستم فعلا رای ندم نشد...:)

به نبرد فین گولفین و ملکور رای دادم.نبرد ملکور و تولکاس بد نیست ولی چندان برام جذابیت نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایلواتار

بنده لازم می دانم که ابتدا به علت گستاخی که میکنم وفراتر از حد خود و موضوع اصلی تاپیک مسائلی را عنوان میکنم عذرخواهی کنم

بنده مایل به دیدن نبرد تورین پسرهورین با تلورانگ طلایی (بیشتر دیدن آنچلاند مد نظر است)هستم یا به عبارت دیگربودم چرا که بنده تا همین دو هفته پیش به جنگ ونبرد به عنوان یک راه برای حل مشکلات حاصله یا موجود معتقد بودم ولی هم اکنون آن را به هیچ وجه حلال نمی بینم بلکه آن را تشدید کننده مشکلات می دانم چرا که هر نبرد یک سر برنده و یک سر بازنده دارد و طبق گفته جناب کونفسیوس شکست خوردگان آکنده از نفرت نسبت به جهان علی الخصوص برندگان میشوند که این خود سرآغازی بر دگر جنگ ها و توطئه وخیانت از سوی انهاست و دیگر اینکه جنگ ها عواقب زیان بار جبران ناپذیری دارند که امثال ان حتی در دنیا های فانتزی هم مشهود است(در بالا توسط عالیجنابان ذکر شده)چه رسد بدین دنیا. چقدر ناهنجاری در جهان می بینید که عامل ان جهش هایی است که درهیروشیما و ناکازاکی حاصل شد با گذشت سال ها گاما است دیگر نسل به نسل منتقل میشود !آیا هنوزهم گندمی که در سردشت می روید کاملا سالم است ؟یا چرا به جنگ های گذشته بنگریم اکنون دریمن چه میگذرد و در آینده چه اثری دارد؟به خاطرزیاده خواهی عربستان که پیشینیان ما ازان این گونه یاد کرده اند (از مردم خطه جنوب شدیدا عذر خواهی میکنم مقصود بنده به هیچ وجه این مردم شریف و محترم نیست)

ز شیر شتر خوردن و سوسمار ***عرب را بدان جا رسیدست کار

که تاج کیانی کند آرزو *** تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

اثرات جنگ بر آینده بیش از کنون است و بدین وصف بنده ترجیح می دهم علی رغم میل باطنی خود حتی در دنیا ی فانتزی هم شاهد نبرد وآنچلاند نباشم و مجدد به خاطر گزافه گویی خود اظهار شرمساری و عذر خواهی میکنم.

ویرایش شده در توسط ایلواتار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...