
تالکین بیشتر عمرش را بر روی داستانها و افسانه هایی سپری کرد که بعدها «سیلماریلیون» را تشکیل دادند و نیز او این مجموعه عظیم داستانهایش را بهترین کارهایش خوانده است. از سال ۱۹۱۷ نوشتن این داستانها شروع شدند، پیش از آنکه حتی نگارش هابیت آغاز شود. وقایع شگفت انگیز دنیای خلق شده تالکین، نقشی بزرگ در شکل گیری کتابهای «هابیت» و «ارباب حلقه ها» داشت. با این حال، این داستانها تا سال ۱۹۷۷ (چهار سال پس از مرگ تالکین) منتشر نشدند. تا آنکه پسر او «کریستوفر تالکین» نوشته های پراکنده پدر را جمع آوری کرد و کتابی منظم از آن ها تهیه نمود. سیلماریلیون را در زمره فانتزی های حماسی و اساطیری آورده اند؛ اثری که پیشگام و یکه تاز عرصه اسطوره سرایی است که مرز خیال و رویا را در می نوردد و با کلمات و متون خود اساطیر می آفریند. سیلماریلیون را طرفداران عمقی نگر و محققین و پژوهشگران دنیای تالکین، به راستی انجیل تالکین نامیده اند. و به همین خاطر که این کتاب، تاریخ وار و به صورت موجز حوادث را روایت می کند، منتقدین پس از انتشار این کتاب به نام تالکین انتظار اثری مفصل و داستانی جذاب چون هابیت و ارباب حلقه ها را داشتند نقد هایی منفی روانه کارنامه تاریخی این کتاب کردند اما مدت ها پس از انتشار به تدریج عظمت و ارزش این شاهکار تالکین از پس پرده بیرون افتاد و بسیاری را شیفته اساطیر دوران اول آردا ی تالکین کرد.
چیزی که بیش از همه حماسه «ارباب حلقه ها»ی تالکین را عظمت بخشیده، عمق بخشیدن به داستان با گوشه چشمی به تاریخچه سرزمین میانه است. سیلماریلیون به گذشته این دنیا می رود، به دوران اول. و این تاریخچه را باز می کند و تاریخ دقیق این دنیای عظیم را بازگو می نماید. سیلماریلیون به ما داستان های روزگاران پیشین، دوران اول، داستان ساخت «آردا»، دنیا و قدرتهایی می گوید که آنرا ساختند. داستان نبرد خیر و شر در سرزمین میانه و جنگ با فرمانروای تاریکی «مورگوت»، کسی که «سائورون» فریبنده تنها یکی از خدمتکارانش بود. داستان آمدن الف ها، ساخته شدن جواهرات مقدسشان، «سیلماریل ها»، که مورگوت آنها را دزدید و به دنبال آن مجموعه ای از تراژدی های مختلف اتفاق افتاد و مرگ و نیستی، خیانت، پیروزی، امید و یاس، به همراه داشت. از تراژدی عاشقانه «برن و لوتین»، داستان فرزندان نفرین شده «هورین»، خیانت «مایگلین» و سقوط شهر صخره های پنهان، «گوندولین». سیلماریلیون داستان «آمدن آدمیان» را بازمی گوید و رزم هایشان را و اینکه چگونه سرنوشت آدمیان و الف ها به هم گره خورد و «نومه نوری ها» را خلق کرد. نتیجه این داستانها، هم در لحن و هم در سبک نگارشی، بسیار متفاوت از هابیت یا ارباب حلقه ها است، تا حدی که برخی از طرفداران تالکین آنرا سخت می یابند، اما کسانی که به درکی عمیق از آن دست یابند می دانند که ارزش آن بسیار فراتر از ارباب حلقه ها است، چرا که بستری است برای خلق آن.
نام کتاب برگردانی است به زبان الفی از داستان ها و حوادث کتاب. فئانور بزرگترین الف زمانه در هنر و معرفت بود. نیز همو بود که سیلماریل ها را ساخت، جواهرات مقدس. و آنها را با پرتو دو درخت والینور آکند؛ دو درختی که ساخته و پرداخته والار بودند؛ قدرت های جهان. آخرین میوه و شکوفه آن دو درخت بعد ها خورشید و ماه شد. اما ملکور، قدرتمندترین والا و اولین فرمانروای تاریکی، سیلماریل ها را دزدید و به دنبال آن مجموعه ای از داستان ها، حوادث و تراژدی های مختلف اتفاق افتاد. محور اصلی کتاب سیلماریلیون حول این سه سیلماریل می گردد، و نیز داستاهای بسیار دیگری نیز در بر دارد: «آینولینداله: موسیقی خلقت»، «والاکوئنتا: درباب قدرت های جهان»، «کوئنتا سیلماریلیون: داستان ها، حوادث و پیامد های دزدیده شدن سیلماریلی»، «آکالابت: زوال مردمان نومه نور» و «از حلقه های قدرت و عصر سوم» که با داستان کتاب ارباب حلقه ها در ارتباط است.
در ایران این کتاب سنگین ادبی با دو ترجمه گران بها منتشر شده است. سیلماریلیون ترجمه مریم واثقی پناه از انتشارات سبزان و نیز با ترجمه رضا علیزاده مترجم آثار تالکین در ایران توسط نشر روزنه به ترتیب در سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ برای اولین بار چاپ شدند.