رفتن به مطلب
Argona

الداریون

Recommended Posts

Argona

خب خب.از اونجا که آرون خانم به بنده امر فرمودند که به تالارها رفته و با پستی چیزی مجلس را افتتاح کنم بنده اولین سوالم را می پرسم.سوال من در مورد الداریون پسر شاه اله سار است.من به هر فرهنگنامه ای که نگاه کرده ام فقط او را به اسم پدرش معرفی کرده اند و هیچی از خود بیچاره اش نگفته اند.کسی اطلاعاتی از او و کارهای مهمی که کرده است دارد؟

پسر یک قهرمان بودن هم بدبختیست.باعث میشه اصلا به چشم نیایی!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

هووووورا ! منم اولین جوابم رو افتتاح میکنم!

خب من تنها چیزایی که از الداریون جان میدونم از توی تاریخچه سرزمین میانه مردمان سرزمین میانه (وارثین الندیل) و سایه جدید - نامه های تالکین (نامه شماره 338 که درباره الداریونه)

و ضمایم داستان آراگون و آرون هستن. پس میشه گفت تقریبا کامله چون جز اینا جای دیگه ای ندیدم! اینها تنها اطلاعاتی بودن که به اون مربوط میشدن.

الداریون پسر آرون الف و آراگورن نومه نوری بود. او در عصر چهارم بدنیا اومد و پس از مرگ پدرش شاه قلمرو بازسازی شده گوندور و آرنور شد. همچنین از خواهران متعدد او اسم بردن.

توی داستان ناتمام سایه جدید تو تاریخ سرزمین میانه گفته شده که در دوران او عده ای پرستش مورگوت و مورگوت-پرستی رو احیا میکنن.

تو دوره او کاتب دربار یا نویسنده متون شاهی فیندگیل بود. تو سال 172 عصر چهارم اون یه کپی درست حسابی از کتاب Thain نوشت که از رو دست نوشته های باقی مونده برای نوه نوه پره گرین به جا مونده بود. کتاب thain کاملترین کپی ای هستش که از کتاب سرخ نوشته فرودو و بیلبو و سام در مورد ماجراهاشون باقی مونده. (بر طبق گفته های تالکین کتاب Thain بوده که ماجراهای ارباب حلقه ها و هابیت و سیلماریلیون رو از توش درآورده!!). این کپی که در دوره الداریون به دست فیندگیل نوشته شد به شایر برده شد و خاندان توک , تاین های شایر, اونو نگه داری کردن.

(در ضمن تو فیلم هم آرون یه تصویر از الداریون رو میبینه که باعث میشه تصمیمش رو بگیره.)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

سلام به همه.منم اینجا اولین پستم رو بدم .آرون جان کامل و جامع گفتن و دیگه حرفی باقی نمونده اما من یکی دوتا نکنه کوچولو هم اضافه کنم. سال تولد الداریون معلوم نشده اما در سال 120 دوران چهارم بعد از اینکه چوگان انومیناس رو از شاه اله سار تحویل می گیره به پادشاهی می رسه ...در دوران پادشاهیه الداریون قلمرو پادشاهیه اون بسیار بزرگ و مقتدر میشه که گستره ای پهناور رو از جنوب تا شمال سرزمین میانه رو شمال میشه.الداریون در سال 220 دوران چهارم میمیره و دوران حکومت اون تموم میشه و پیشبینی شده بود که جانشینانش تا نسلها بر سر کار بمونن.

الداریون(Eldarion)در لغت به معنی فرزند الدار هست. یعنی متشکل از دو قسمت Eldar به معنی فرزندان ستارگان (که نامی برای الفها بود) و پسوند ion هست که یک پسوند با کاربرد برای افراد مذکرمی باشد که معنی (پسر...)رو به پیشوند اضافه می کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
محسن

اسمش Dior هم بود. يعني هم اسم پسر برن و لوتين.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

وااای من معنی اسمشو یادم رفته بود بگم! :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

کسی اطلاعاتی از نسله ای بعدی اون و این که مورگوت پرستی به کجا می رسه نداره...؟؟؟ ممنون می شم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار

سلام به همه.من نمی دونم این جاش اینجا درسته یا نه؟!؟بهر حال اگه درست نیست خودتون جابجاش کنید اما از اونجایی که لگولاس عزیز سوال کرده بودی من یه توضیح کوچولو بدم و اساتید بزرگتر این فروم احتمالا میان و تکمیل می کنن :

اصل این موضوع از داستان کوتاهی شروع میشه که در جلد 12 تاریخ با نام سایه جدید آورده شده ، اگه به اونجا مراجعه کنی کرسیتوفر هم توضیحات مبسوطی راجع به این داستان تو دستنوشته های پدرش داده....داستان بصورت مکالمه بین دو نفر یکی Borals کوچکترین پسر برگوند (اولین فرمانده گارد مخصوص فارامیر) و شخصی به نام Saelon در سال 105 دردوران چهارم بیان شده و بسط افکار و اندیشه سیاه رو بین مردم نشون میده ....خود تالکین در نامه ای به کولین بایلی (Colin Bailey ) در 13 می 1964 می نویسه :

من داستانی رو شروع کرده بودم که در حدود 100 سال بعد از سقوط برج تاریک اتفاق می افته ، اما هم ناامید کننده و هم شرم آوره. هنگامی که ما با آدمها سرو کار داریم ناگریزیم که به این حقیقت در مورد طبیعت اونها اعتراف کنیم که آنها به آسانی و به سرعت از خوبی سیر و دلزده می شن. پس مردمان گندور هنگامی که در صلح و عدالت و موفقیت بسر می بردن، ناراضی و بیقرار شدن و...

در آخر هم میگه : من می توانستم داستانی در مورد نقشه آنها و کشف و متوقف کردنشان بنویسم ، اما این کار ارزش انجام دادن نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Argona

مرسی از جوابهای عالی و کامل.

فقط من متوجه نشدم.دیور از القاب الداریون بوده؟(البته می دونم که در اصل اسم پسر برن ولوتین است.)

و یک سوال دیگر هم دارم که همینجا می پرسم چون درباره ی فرزندان اله سار است.کسی دختران او را به نام می شناسد و توضیحی درباره شان دارد؟خیلی از فرهنگنامه ها حتی اسمشان را هم ننوشته اند و فرزندان آراگورن را به این شکل معرفی می کنند:الداریون و دختران مختلف.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تالکین

درباره دختران آراگورن و آرون گفتن دختران بسیار زیادی و فقط یک پسر داشتن. اما تنها اسم یکی از دختران به نام فلورانس معلوم هست که دربارش زیاد گفته نشده. تنها مطالب موجود اینه که او بعد ها با گیملی و لگولاس در طول اندوین سفر می کند و ذکر شده بود که او و لگولاس قصد ازدواج داشتند.

اما جواب اصلا کامل نیست. کسی اطلاعات بیشتری نداره ؟ برای خود منم سوال شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تالکین

دیور یکی از اسامی الداریون بوده لقبش King of ReUnited Kingdom پادشاه سرزمین دوباره متخد شده و لقب دیگرش Eldarion Haraniön بود.فرزند پادشاه. , بود.

درباره تولدش هم وقتی در سال 120 دوران چهارم پادشاه شد حدودا 90 ساله بود. برای همین باید تولدش در حدود سال 30 باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

این چیزی که راجع به دختر آرون گفتی احتمال بسیار زیاد چیزیه که واسه بازیهای RPG در ادامه دادن داستان ارباب حلقه ها هست و چیزیه که طرفدارهاش از خودشون در آوردن وگرنه تالکین هیج جا اسمی ازشون نیاورده و یا اینکه بخواد با لگولاس ازدواج کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

می بینی آرون جان هنوز هیچی نشده دارند... بابا من هنوز امید و آرزو دارم... من اگه می خواستم ازدواج کنم که با یک دورف سفر نمی رفتم... از همه بچه ها من به خاطر پاسخ ها و توضیحاتشون ممنونم...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

سلام خیلی جالب بود واقعا خیلی چیزها یاد گرفتم.منو بگو فکر می کردم یه چیزهایی بترمه ولی حالا!!!!!!!!(حالم بده شما را به خدا یه کاری بکنید منم مثل اله سار بشم)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تالکین

درباره دختر آراگورن من اونو قبلا از دائره المعارف ویکی ( با تالکین ویکی اشتباه نشود ) خونده بودم. زیر مدخل آراگورن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
درباره دختر آراگورن من اونو قبلا از دائره المعارف ویکی ( با تالکین ویکی اشتباه نشود ) خونده بودم. زیر مدخل آراگورن.

سلام. تالکین جان آرون درست میگه این مربوط به همون بازی هاست و وجود خارجی نداره.من این یکی دو روزه تمام منابع در دسترس رو بازدید کردم اما ندیدم چیزی در این مورد.این دایره المعارف های ویکی هم (البته خودت می دونی چون استادی)دایره المعارف سورس باز هستم که خود ملت تکمیلشون می کنن (البته اکثر همین باعث غنای اونا میشه).خیلی نکات جانبی دیگه هم بوده که همینطوری اضافه شده اما تالکین در موردشون چیزی نگفته ،حتی در زمان خود تالکین ، مثل اسم نزگولها

حالا من بازم میگردم اما اگه کسی از دوستان هم چیزی دید دریغ نکنه

مرسی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Captain Of The White Tower

Eldarion

Son of Aragorn and Arwen. Eldarion's date of birth is not known. He was the only son and heir of Aragorn, King Elessar. Eldarion had several sisters whose names are not known.

In the year 120 of the Fourth Age, Aragorn perceived that his life was coming to an end and that his son was ready to assume kingship of Gondor and Arnor. Eldarion accompanied his father to the House of Kings in the Silent Street and received the Winged Crown of Gondor and the Sceptre of Arnor from him. Then Eldarion said goodbye to his father and Aragorn died. Eldarion's mother Arwen then bid him farewell and went to Lothlorien where she died a year later.

Eldarion was the second King of the Reunited Kingdom. According to one source, he may have ruled until at least the year 220 of the Fourth Age. It was foretold that Eldarion's realm would be great and that it would endure under the rule of his descendants for a hundred generations of Men.

-------------------------

(از صرفا کپی و انتقال متنی از اینترنت و به زبان اصلی به ناپیک خودداری کنید! کاربرها میتوانند خودشان آنرا همه جا بیابند! )

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

الداریون(یعنی وارث و زاده الدار) و خواهران بی نامش(تو دائره المعارف نوشته Unnamed sisters) فرزندان آرون و آراگورن بودند. درباره اینکه چرا از اون و اعمال قهرمانانه زمان اون چیزی در دست نیست باید بگم که آخرین واقعه ای که تالکین به اون اشاره کرده همون کپی کتاب تاین در سال 172 دوران چهارمه و در واقع میشه گفت تالکین از دوران چهارم چیزی نگفته. این تنها اطلاعات من بود.

(از دادن اطلاعات اضافی که قبلا در این مبحث گفته شده خودداری کنید.)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

نميدونم جاش اينجاس يا نه اما يه جا مثل اينكه اله سار جان گفتن ion پسوندي براي فرزند يا پسره اما من باز هم تحقيق كردم و ديدم(جسارت نباشه يه وقت دارم روي حرف بزرگتها حرف ميزنم)اين پسوند به نوعي براي توضيح دادن كساني كه به چيزي وابسته اند و يك جمع هست.

در باره موضوع تاپيك اينكه من بعد از كمي گشت و گذار در بين مطالب اصل و غير اصل و اضافه شده هاي لوتريستهاي ديگه الداريون نسلش تا نزديك 800-900 دوره چهارم باقي ميمونه و بعد از اون پادشاههاي بي كفايت از نسل او كم كم باعث رو به زوال رفتن سلطنت ميشه تا جايي كه در سال 1000 دوره چهارم اسالرين(درباره معني اسمش انكار بي معني)سپاهي براي حمله به تاربد (فكر كنم اونجا يه خبرايي بوده)آماده ميكنه كه كتر از 800 نفر بوده و در اونجا شكست ميخوره(از كيشو نميدونم)و خودشم كشته ميشه در صورتي كه هيچ وارث يا حتي برادر يا خواهري نداشته.در ضمن همسر هم نداشته.

اونوقت مثل اينكه يك سپاه تاريكي به اونجا حمله ميكنن و اينبار هيچ كمكي وجود نداشت جز روهريم.روهريم هم به كمكشون نميرن و دوباره شهرهاي گندور تسخير ميشه و به مدت پانصد سال در حال تسخير باقي ميمونه تا زماني كه منجي انسانها(اين اون منجي نيست كه دوران چهارمو تموم ميكنه)ميادو شهر رو دوباره فتح ميكنه و خواهر زاده اون فرد كه از قرار معلوم يك نيمه الف بوده به اسم كروبريمبر پادشاه اونجا ميشه و بعد سلطنتش همه ميگن اين كه نسل پادشاهان گندور نيست و اون رو ميكشن و بعد از مرگش معلوم ميشه كه اون يكي از نوادگان النديله.پس پسرش ريوم حكومتو در دست ميگيره.

درباره بقيه داستان چيزي نوشته نشده ولي من از اين داستان براي فن فيكشنم خيلي استفاده كردم كه بعدا كه كتابو كامل نوشتم ميخونين.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امیر فارامیر

سلام مگه تو کتاب لگولاس به گیملی نمی که آراکورن از نسل لوتینه و این نسل هرگز رو به زوال نمی ره؟پس جرا نوادگان آراگورن اینقدر بی کفایت می شن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

خب فیانور جان, این چیزی که گفتی مستند و قطعی نیست و مربوط به RPGها و فن فیکشیون ها و تاریخچه هایی میشه که طرفداران تالکین جوری که خواستن نوشتن, و اصلا تالکین همچین چیزی رو نگفته توی هیچکدوم از نامه ها و دست نوشته هاش. چند بار هم شده که خود من این تاریخچه ها رو که به طرز عجیبی واقعی به نظر میومدن رو با نوشته های تالکین اشتباه گرفتم!

امیر فارامیر , برای همین شما نمیتونید بگید که چرا بی کفایت شدن, به همون دلیل که اصلا به این صورت نبوده و تالکین هم مشخص نکرده, اما اگه گفته باشه که اونها هیچوقت به زوال نمیرن, پس حتما نمیرفتن اگه بقیه تاریخ رو مینوشت!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
نميدونم جاش اينجاس يا نه اما يه جا مثل اينكه اله سار جان گفتن ion پسوندي براي فرزند يا پسره اما من باز هم تحقيق كردم و ديدم(جسارت نباشه يه وقت دارم روي حرف بزرگتها حرف ميزنم)اين پسوند به نوعي براي توضيح دادن كساني كه به چيزي وابسته اند و يك جمع هست.

خوب فیانورعزیز من این تیکه از پست تورو تازه دیدم احتمالا قبلا با دقت نخونده بودم که متوجه نشدم بهرحال مرسی از تذکری که دادی ، چون باعث شد که من برم و مطالعه زیادی در این مورد بکنم و الان دیگه تقریبا مطمئنم که چیزی که گفتم درست بوده ionدر زبان الفی تقریبا همه جا به معنی پسر یا به عنوان پسوندی برای دادن مفهموم پسر به یک کلمه دیگه بکار رفته اینکه میگم تقریبا چون من تا اونجایی که شد منابع و مراجع دستور زبانرو بازدید کردم و چیز دیگه ای ندیدم بهرحال اگه شما دیدی به من هم بگو؛ برا روشن شدن موضوع چندتا مثال میزنم :

این لیست اعضای خانوداه(نسبها) به زبان سینداری :

The family: herven (husband), herves (wife), adar (father), naneth (mother),

ion (son), sell (iell) (daughter), muindor (brother), muinthel (sister), gwanunig (twin

ومورد استفاده دریک جلمه الفی سینداری :

ion nia erain: sons of the kings

یکی دوتا اسم معروف:

Legolas Thranduilion لگولاس پسر تراندویل

Anarion پسر خورشید (آنار به معنی خورشید)

حالا چندتا مثال هم بزنم برای اون قسمت نسبت دهنده : اینها چند تا اسم هستن که معادل سازی به الفی(کوئنیا) شدن و میشه بهشون استناد کرد :

BENJAMIN (m.) - Heb. 'son of the right hand' and also 'son of the south'; unfortunately Quenya word for south hyarmen is related to hyarya left, while Hebrew word for right hand is related to south, but Hyarion (-ion son) would be good

یا

CAREY (m.) - from Irish 'descendant of Cairdha', 'Cairdha' is said to mean 'dark', thus 'descendant of dark'; mor, móre, lóme; -ion son, descendant of, so Morion or Lómion (I would recommend using the latter, since Morion is a title of Morgoth

که البته معانی جملات بالا واضحه و مثال از این دست بسیار،در مجوع من هرجا رو که گشتم این کلمه به همین دو صورت بالا در الفی بکار رفته و حالت دیگه ای ازش ندیدم؛ اما بحث بسیار زیبایی هست و جا برای کار زیاد داره و اگر شما فیانور جان در مورد اونی که گفتی مثالی بزنی و روشن کنی منظورت رو خیلی خوب میشه و اگه دوستان و اساتید دیگه هم نظری داشته باشن خیلی خوشحال میشم که این بحث(و بحث هایی از این دست) ادامه پیدا کنه که بسیار جذاب هستند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lady-of-Rohan

من يادمه يه جا خوندم كه آراگون 8 دختر و يك پسر داشت . اگر اشتباه نكنم توي كاميونيتي اركات بود.... يه سرچ ميكنم و برميگردم. :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

ببخشيد اله سار عزيز من تازه پستتو بعد از شيش ماه ديدم...

مثال من اينه كه البته خودم هم به اين نتيجه رسيدم كه اشتباه گفتم

silmarillion :D

منم رفتم ديدم و كاملا فهميدم حق با شماس چون معني سيلماريليون يا ميشه پسران سيلماريل يا ميشه از اوج نور و پاكي تا اعماق پستي كه اونطور كه رفتم تحقيق كردم به اين نتيجه رسيدم دومي درس تره.

حالا نميدونم ايني كه گفتم درسته يا نه؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله سار
ببخشيد اله سار عزيز من تازه پستتو بعد از شيش ماه ديدم...

مثال من اينه كه البته خودم هم به اين نتيجه رسيدم كه اشتباه گفتم

silmarillion :D

منم رفتم ديدم و كاملا فهميدم حق با شماس چون معني سيلماريليون يا ميشه پسران سيلماريل يا ميشه از اوج نور و پاكي تا اعماق پستي كه اونطور كه رفتم تحقيق كردم به اين نتيجه رسيدم دومي درس تره.

حالا نميدونم ايني كه گفتم درسته يا نه؟؟

سلام به همه. فیانور عزیز ایول بعد از 6 ماه ...حالا امیدوارم این جوابم رو زودتر از 6 ماه دیگه ببینی که بتونیم روش بحث کنیم.حدس می زدم که از روی این کلمه اینو گفته باشی. می خواستم که توی همون تاپیک ریشه یابی کلمات برسی کنیم کلمه سیلماریلیون رو که فرصتش نشد حالا من یک مختصری بگم از چیزایی که می دونم واگه خواستی بیشتر بحث کنیم : در مورد این کلمه نکته ای که در میونه اینه که نحوه ساخت این کلمه و ترکیبش به این صورت نیست : ( silmarill+ ion)بلکه به این صورته : (silmarili+ on) که وقتی که on اضافه میشه برای راحتی کار یک l به انتهای کلمه افزوده میشه. کلمه silmaril در حقیقت مخفف کلمه با ریشه کوئنیای silmarili هست که به جواهرات درخشانی اطلاق میشه که توسط فیانور ساخته شدن. Silmarili که خودش در حالت اصلی و برین به صورت Silmarillë نوشته میشه توسط خود تالکین دقیقا اینطور ترجمه شده : پرتو(تشعشع) خالصی (پاک،ناب) از نور . که می تونی برای اطلاعات بیشتر به نامه های تالکین مراجعه کنی ، و پسوند on که در انتها اضافه شده یک پسوند مضاف الیه سازه به این معنی که در انتهای اسم اضافه میشه و معنی of یا about یا concerning رو در مورد یک چیزی به اون اسم اضافه می کنه . این پسوند در اصل یک O تنها هست اما وقتی به آخر بعضی از اسامی اضافه میشه تبدیل به on میشه و معمولا(تقریبا همیشه ) به انتهای اسمهای اضافه میشه که به i یا r ختم میشن. برای روشن شدن حرفم الان برات مثال می زنم . مثلا aldar به معنی درخت هست و aldaron یعنی of trees . یا مثلا eleni به معنی ستاره و elenion به معنی of stars. یک مثال از کاربردش توی جمله رو ببین(کلمات معادل و هم معنی رو هم رنگ کردم):

rámar aldaron یعنی wings of trees که معنی تحت الفظی اون بالهای درختان و استعاره از برگ های درخته.

امیدوارم با این مثال منظورم از of رسیده باشه. یک نکته خیلی مهم دیگه که باید مد نظر داشته باشی اینه که استرس کلمه ای که با on ترکیب میشه میوفته درست قبل از این پسوند . یعنی مثلا در کلمه elenion بعد از i و قبل از o و موقع خوندن فشار رو باید روی آی زیاد کنی ، همینطور هم در کلمه سیلماریلیون که استرس بعد از آی و قبل از او میوفته و فشار رو روی آی باید بیاری : silmarilli'on . پس همونطور که توضیح دادم معنی این عبارت اینجور میشه(اونجایی رو که رنگی کردم مد نظرمه) :

Quenta Silmarillion: the History of the Silmarils .

که quenta رو هم میتونی تاریخ معنی کنی هم میتونی معادل tale در نظر بگیری. میبینی؟ on بصورت معادل of یا about کلمه کوئنتا رو به سیلماریل اضافه کرده. پس همونطور که میبینی(تا اونجایی که من دیدم) سیلماریلیون رو بتنهایی نمیشه معنی کرد و این معانی که براش میبینی بیشتر توصیف و برگرفته از داستان هستند نه معنی دقیق کلمه ، که البته خودش هم در اصل کوتاه شده همین عبارت Quenta Silmarillion که برای راحتی فقط سیلماریلیون خونده میشه.

همین .منظورم از کل این توضیح این بود که این کلمه ربطی به ion نداره و یک چیز کاملا جداست و از اون گذشته تنها نباید معنیش کنی.اگه جاییش نا رسا شده بگو تا در حد سوادم توضیح بدم و امیدوارم موفق باشی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فيانور روح آتش

اله سار جان واقعا ازت متشكرم كه انقدر كامل و واضخ برام روشن كردي قضيه رو مخصوصا جاهايي كه درباره ريشه يابي سيلماريل بود چون هميشه وقتي اون بخش از ضمايم كتاب سه رو ميخوندم گير ميكردم كه منظور آقاي عليزاده از سيلماريلي چي بود.

من اينو متوجه نشدم يعني تلفظ هم انقدر مهمه كه بايد سيلماريلياون بگيم نه سيلماريلايون؟؟

و موضوع ديگه اين كه سيلماريليون به تنهايي بي معنيه و فقط بايد با يه كلمه مفهومي قبل از خودش بياد؟؟اگه اينطوره پس نحوه ساخت كلمه فرق ميكنه با انگليش و نميشه Quentaon Silmarilli گفت؟يا اگه اينطوره چرا ميگن والاكوئينتا؟چرا مثلا نميگن Valaron Quenta يا Quenta Valaron ؟؟من هرجوري حساب مي كنم طبق چيزي كه گفتي on غالبا آخر كلماتي مياد كه با r يا i ختم ميشن.

بقيه حرفهاتو بسيار خوب متوجه شدم چون به فصاحت منظورتو بيان كردي.

من هم اميدوارم موفقيتي بيشتري نسيبت بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...