رفتن به مطلب
Aslan

نقدي بر كتاب هري پاتر وقديسان مرگ

Recommended Posts

R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

این کششه که باعث میشه شما یه روزه کتاب هری پاتر رو بخونید و یا باعث میشه که بارها وبار ها اونو بخونید و ازش خسته نشید و هربار که میخونید نکته ی پنهانی رو مشاهده کنید . این چیزیه که من ب شخصه تو هیچ کتابی ندیدم .

این سلیقه ایه و برای من خوندنش یکبار لذت بخش بود و برای شما بیشتر

از این نکات پنهان بگید چون طوری گفتید که یاد کمدی الهی دانته افتادم

اما با اینکه نقطه ی افولش از جام اتش شروع میشه مخالفم . ما دو جا تحول عظیمی رو در کتاب مشاهده میکنیم . که اولیش ظهور دوباره ی ولدمورت در اخر کتابه چهارمه و دومین تحول کشته شدن دامبلدور در کتابه ششمه که هر دو این احساس رو به ادم میدن که موعود جنگ فرا رسیده و همه باید خودشون رو اماده ی نبرد کنن پس بنابراین رولینگ نمیتونه داستان رو بیش از حد طولش بده و در کتاب هشت تمومش کنه چون هیچ دلیلی وجود نداره که ولدمورت حمله به هاگوارتز رو عقب بندازه به خاطر اینکه همانطور که میدونیم دامبلدور تنها دلیل حمله نکردن ولدمورت به هاگوارتزه .

خب هیچ کدوم از این دو نقطه عطف خوب از آب در نیومدن

در قسمت چهارم که وجود جام جهانی کوییدیچ زیادیه و مسابقات مربوط به جادوگران در هاگوارتز و صرفا تفننی و برای سرگرمی و خوب در نیومده

در قسمت ششمم با اینکه سیریوس بلک کشته شده ولی باز اوضاع عادی و بر مبنای همون روال گذشته مثل رقابت بین گروه ها، مسابقات کوییدیچ و...

اتفاقا اینهمه ولدومورت مقدمه چینی میکنه و در یک کتاب سریع قال قضیه و حکومتش برچیده میشه

در مورد هوشمند ترین جادوگر نیز خود دامبلدور میگه که ولدمورت باهوش ترین دانش اموزیه که تا حالا هاگوارتز به خودش دیده و در مورد قدرتمند ترین جادوگر هم دامبلدور در اخر کتاب محفل ققنوس به هری میگه : من چیزی برای محافظت کردن از تو نداشتم چون میدونستم که هر طلسمی که من برای محافظت از تو به کار ببرم ، مانع ولدمورت در کشتن تو نمیشه ، پس من به خون مادرت اعتماد کردم ....

کلا دالمبلدور باهوش ترینه و کل دنیای جادوگری رو با اون نقشه مفصلش به بازی میگیره

در کل کتاب ها هم یا اون از هری پاتر حمایت کرد یا سوروس اسنیپ و اگه یکی از این دو نبود هری پاتر از همون ابتدا کله پا میشد

البته این خودش یه ضعفه که دوستتو بفرستی طرف تاریک که ممکنه خودش جذبشون بشه یا اون همه ریسک بکنی و شاید نابودی طرف خیر رو بپذیری اونهم بخاطر یه پیشگویی؟

پیشگویی که با توجه به گویندش معلوم نبود درست باشه یا غلط و هرکدوم از مراحل نقشه دامبلدور موفق نمیشد کل نقشه اش عقیم میموند

در ضمن این که بگیم نبرد پایانی هاگوارتز به این دلیل که فقط از عنصر چوبدستی استفاده می کنند جذاب نیست اشتباهه و مانند اینه که بگیم در نبرد ها چون از شمشیر استفاده می کنند پس نبرد ها جذاب نیستند و با توجه به این که تمام دنیای ساخته شده ی رولینگ بر پایه جادوگریه و مثل ارباب حلقه ها نیست پس تنها چیزی که اونها برای دفاع و حمله دارند چوبدستیه و نمیتونن با مشت و لگد به هم حمله کنن و این باعث یکنواختی نمیشه چون از طلسم های مختلفی استفاده میکنن و این که دنیای جادوگری رولینگ وابسته به قدرت چوبدستی ها نیست بلکه وابسته به پشتوانه ی جادوگریه هر فرده و این باعث قوی تر شدن یا ضعیف تر شدن هر جادوگر میشه

خب همینکه مثل ارباب حلقه ها یا بقیه داستان های بر پایثه جادوگری نیست خودش یه عیبه

اینکه تنها کاتالیزور قدرت یه جادوگر رو یه تیکه چوب کنیم ، اونوقت بقیه عناصر قدرت در یک فرد رو از بین بردیم و اونو صرفا وابسته به قدرتی کردیم که اونم صرفا از یه چوبدستی خارج بشه

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فرمانروای انگمار
ارسال شده در (ویرایش شده)

.

با یه مقایسه شروع می کنم شاید بفهمید :

کتاب ارباب حلقه ها محتوای عالی داره و خیلی چیزا به شما میده ولی ساختارش سادس یعنی چیز پیچیده ای رو در خودش نداره که شما نفهمی یا سوالی رو در ذهنت ایجاد کنه که نیاز به مکاشفه داشته باشه. همه چیز به خود دنیاش برمیگرده و معلوماتی که نویسنده داره به ذهن شما وارد میکنه. ولی سری هری پاتر دارای ساختار پیچیدس که شما میبینی سوالات زیادی توش وجود داره که خیلیا متوجه نشدن در حالیکه مسئله یا دالان مخفی تو داستان بوده و بعد از توضیح یک نفر همه تازه متوجه میشن که همیشه در کتاب پاسخش وجود داشته . پس این نشان میده که شما با یکبار خوندن دقیق ارباب حلقه ها همه چیز رو درباره ی اون می فهمی ولی هری پاتر اینطوری نیست و چون شما یکبار خوندید پس مطمئنا هنوز نکاتی وجود داره که شما متوجه اون نشدید مثل این که ولدمورت باهوش ترین فردیه که پا به هاگوارتز گذاشته و امثال دیگه ی سوالاتی که دوستان می پرسن .

ویرایش شده در توسط فرمانروای انگمار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

می خواستم بپرسم چه چیزی شما رو وادار میکنه اینو بگید که یادگاران مرگ پایان خوبی برای این هفتگانه نبود ؟

یعنی مطلبی هست که توضیحی راجع بهش نیست تو این کتاب ؟

یا یه نقطه ی گنگی توش هست ؟

خب نیازی نیست که برای کوچکترین چیزی توضیح داده بشه اتفاقا اینکه رولینگ تمام چیزارو روشن میکنه در ابتدا جذاب ولی بعدا باعث دلسردیه

مثلا تام بامبادیل که بود؟ نژادش چی بود؟ چرا حلقه رو به دست کرد غیب نشد؟

این سوالات و گره هایی که خواننده خودش مجبوره با ذهنش و با کنار هم گذاشتن قرینه هایی حل کنه ( تازه اگه حل بشه)خودش باعث جذابیته

کتاب ارباب حلقه ها محتوای عالی داره و خیلی چیزا به شما میده ولی ساختارش سادس

اگه منظورت روایته موافقم چون بهرحال روایت کلاسیکی داره ولی ساختار نه

مثل همون تام بامبادیل و نمونه هایی از این دست

ولی سری هری پاتر دارای ساختار پیچیدس که شما میبینی سوالات زیادی توش وجود داره که خیلیا متوجه نشدن در حالیکه مسئله یا دالان مخفی تو داستان بوده و بعد از توضیح یک نفر همه تازه متوجه میشن که همیشه در کتاب پاسخش وجود داشته . پس این نشان میده که شما با یکبار خوندن دقیق ارباب حلقه ها همه چیز رو درباره ی اون می فهمی ولی هری پاتر اینطوری نیست و چون شما یکبار خوندید پس مطمئنا هنوز نکاتی وجود داره که شما متوجه اون نشدید مثل این که ولدمورت باهوش ترین فردیه که پا به هاگوارتز گذاشته و امثال دیگه ی سوالاتی که دوستان می پرسن .

خب از این ساختار پیچیده و سوالات مثال بزن

به نظر من نیست و هوشمندترین دامبلدوره

اگه هوشمند بود که بعد اون همه تلاش برای رسیدن به صدر هری پاتر پاره های روحشو دم گوشش نابود نمیکرد و بساطشو جمع نمیکرد

من دلیلی برای هوشمندیش نمی بینم

اینکه یه استعداد ویژه داشته باشه با هوشمندترین بودن فرق داره

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فرمانروای انگمار
خب همینکه مثل ارباب حلقه ها یا بقیه داستان های بر پایثه جادوگری نیست خودش یه عیبه

اینکه تنها کاتالیزور قدرت یه جادوگر رو یه تیکه چوب کنیم ، اونوقت بقیه عناصر قدرت در یک فرد رو از بین بردیم و اونو صرفا وابسته به قدرتی کردیم که اونم صرفا از یه چوبدستی خارج بشه

البته شما دقیق صحبت های منو نخوندی وگرنه من گفتم که هری پاتر کلا بر پایه ی جادوگریه و مثل ارباب حلقه ها که عده ای از قهرمانان ادم های معمولی و عده ای جادوگر باشن نیست و رولینگ دنیای مشنگ ها رو از دنیای جادوگران جدا کرده و فقط در قسمت ها ی کوچکی این دو با هم تلاقی پیدا می کنند و در دنیای رولینگ قدرت جادوگر ها به چوبدستی های ان ها نیست بلکه به قدرت درونیشان و بنیه ی جادوگریشونه و مثلا همه نمیتونن با طلسم کروشیو یکیو شکنجه کنن که نمونه شو تو کتاب پنجم دیدیم و بستگی به بنیه شون و خواست قلبیشون داره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

البته شما دقیق صحبت های منو نخوندی وگرنه من گفتم که هری پاتر کلا بر پایه ی جادوگریه و مثل ارباب حلقه ها که عده ای از قهرمانان ادم های معمولی و عده ای جادوگر باشن نیست و رولینگ دنیای مشنگ ها رو از دنیای جادوگران جدا کرده و فقط در قسمت ها ی کوچکی این دو با هم تلاقی پیدا می کنند و در دنیای رولینگ قدرت جادوگر ها به چوبدستی های ان ها نیست بلکه به قدرت درونیشان و بنیه ی جادوگریشونه و مثلا همه نمیتونن با طلسم کروشیو یکیو شکنجه کنن که نمونه شو تو کتاب پنجم دیدیم و بستگی به بنیه شون و خواست قلبیشون داره .

خب صحبتم سر همینه .فقط اشخاص رو وابسته و محدود به جادو کردن و همچنین محدود بودن به کاتالیزوری به نام چوب دستیه.کاتالیزور قدرت بودن با منشا قدرت بودن فرق داره

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فرمانروای انگمار

کلا دالمبلدور باهوش ترینه و کل دنیای جادوگری رو با اون نقشه مفصلش به بازی میگیره

در کل کتاب ها هم یا اون از هری پاتر حمایت کرد یا سوروس اسنیپ و اگه یکی از این دو نبود هری پاتر از همون ابتدا کله پا میشد

البته این خودش یه ضعفه که دوستتو بفرستی طرف تاریک که ممکنه خودش جذبشون بشه یا اون همه ریسک بکنی و شاید نابودی طرف خیر رو بپذیری اونهم بخاطر یه پیشگویی؟

پیشگویی که با توجه به گویندش معلوم نبود درست باشه یا غلط و هرکدوم از مراحل نقشه دامبلدور موفق نمیشد کل نقشه اش عقیم میموند

البته همانطور که قبلا گفتم و در کتاب هم ذکر شده ولدمورت باهوش ترین جادوگره البته دامبلدورم به جای خودش خیلی باهوش بوده ولی ولدمورت از اون باهوش تر بوده .

ولی این ضعفه دامبلدوره که اسنیپ رو فرستاده جاسوسیه ولدمورت ؟ نه چون دامبلدور به اسنیپ کاملا اعتماد داشت و می دونست دیگه به جبهه ی تاریکی نمیپیونده و در ضمن زمانی که دامبلدور پیشگویی تریلانی رو برای اولین بار می شنوه اونو جدی نمی گیریه ولی چون اون موقه اسنیپ پیشگویی رو شنیده بود و دامبلدور می دونست که اون از مرگخوارای ولدمورته و حتما پیشگویی رو به ولدمورت میگه و با شناختی که از ولدمورت داشت می دونست که ولدمورت پیشگویی رو جدی می گیره پس تریلانی رو استدام کرد تا ولدمورت نتونه بگیرتش و بعد رفت که از لیلی و جیمز مراقبت کنه . و دامبلدور میگه که خود ولدمورت با جدی گرفتن پیشگویی باعث به وقوع پیوستنش شد پس زمانی که دامبلدور اسنیپ رو میفرسته جاسوسیه ولدمورت پیشگویی به حقیقت تبدیل شده بود .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

اینکه سوروس اسنیپو بفرسته ایده خوبیه ولی نه اینکه قمار به این بزرگی بکنه و حتی جونشم صرف ریسکی بکنه که وسطش ممکنه اسنیپ پاپس بکشه یا به طرف تاریکی محلق بشه

چطور دامبلدور به اسنیپ کاملا اطمینان داشت؟.اگه دقت کرده باشی اسنیپ در کتاب از همه متنفره الا مادر هری پاتر!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
eddard stark

اینکه سوروس اسنیپو بفرسته ایده خوبیه ولی نه اینکه قمار به این بزرگی بکنه و حتی جونشم صرف ریسکی بکنه که وسطش ممکنه اسنیپ پاپس بکشه یا به طرف تاریکی محلق بشه

چطور دامبلدور به اسنیپ کاملا اطمینان داشت؟.اگه دقت کرده باشی اسنیپ در کتاب از همه متنفره الا مادر هری پاتر!

دلیل این اعتماد اون قسمی بود که الان اسمشو یادم نیست ولی اگه طرفی که قسم میخورد عهد خودش رو میشکست میمرد.فکر میکنم توی اون فصلی که هری خاطرات اسنیپ رو میبینه بهش اشاره شد و اسنیپ این عهد رو با دامبلدور بست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

دلیل این اعتماد اون قسمی بود که الان اسمشو یادم نیست ولی اگه طرفی که قسم میخورد عهد خودش رو میشکست میمرد.فکر میکنم توی اون فصلی که هری خاطرات اسنیپ رو میبینه بهش اشاره شد و اسنیپ این عهد رو با دامبلدور بست

بلگ جان فکر کنم که اسنیپ این عهدو با بلاتریکس و نارسیسا بلک بست که دامبلدور رو بکشه وگرنه جون خودش گرفته میشد

راستی این بحث هم برای رجوع وجود داره و مکمل تاپیک هست

https://arda.ir/forum/index.php?showtopic=1128&view=findpost&p=39999

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
eddard stark

بلگ جان فکر کنم که اسنیپ این عهدو با بلاتریکس و نارسیسا بلک بست که دامبلدور رو بکشه وگرنه جون خودش گرفته میشد

علاوه براون پس از مرگ پاتر ها سیریوس اسنیپ با دامبلدور با هم صحبت میکنن اسنیپ و دامبلدور برای حفاظت از هری قسم ناگسستنی(فکر میکنم همین بود اسمش :) ) رو میبندن.

شرح کاملش تو فصل سی و سوم هست ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

علاوه براون پس از مرگ پاتر ها سیریوس اسنیپ با دامبلدور با هم صحبت میکنن اسنیپ و دامبلدور برای حفاظت از هری قسم ناگسستنی(فکر میکنم همین بود اسمش :) ) رو میبندن.

شرح کاملش تو فصل سی و سوم هست ;)

آها پس شما درست میگید و من یادم رفته بود اون فصلو.چون چیزی که نقل کردم از کتاب ششم : شاهزاده دورگه بود

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

در قسمت چهارم که وجود جام جهانی کوییدیچ زیادیه و مسابقات مربوط به جادوگران در هاگوارتز و صرفا تفننی و برای سرگرمی و خوب در نیومده

من فرصت نداشتم که همه پستا رو بخونم. فقط یه نکته ی کوچیک این که جام جهانی کوییدیچ زیادم زیادی نبود! چون یه جا دیگه هم گفته بودین که فقط واسه قدرت نمایی مرگخوارا بود.

با استفاده از جام جهانی دو تا نکته رو مطرح کرد:

معرفی رمزتاز

برخورد اولیه با خادم ولدمورت یا بارتی کرواچ پسر

و به جز اونا یه آشنایی اولیه هم با شخصیتی که آخر کتاب قرار بود بمیره(سدریک دیگوری) داشت.

حتماً همه ی اینا رو توی بستر دیگه ای هم می تونست توضیح بده ولی خب همینم به اون صورت بد و بی هدف نبود. چون اگه اینطوری بخوایم بگیم کل اون قسمت تام بامبادیلم بی هدفه توی یاران حلقه، عملاً تنها فایده ش دادن یه شمشیر وسترنس دست مری بود:دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON
ارسال شده در (ویرایش شده)

من فرصت نداشتم که همه پستا رو بخونم. فقط یه نکته ی کوچیک این که جام جهانی کوییدیچ زیادم زیادی نبود! چون یه جا دیگه هم گفته بودین که فقط واسه قدرت نمایی مرگخوارا بود.

با استفاده از جام جهانی دو تا نکته رو مطرح کرد:

معرفی رمزتاز

برخورد اولیه با خادم ولدمورت یا بارتی کرواچ پسر

و به جز اونا یه آشنایی اولیه هم با شخصیتی که آخر کتاب قرار بود بمیره(سدریک دیگوری) داشت.

حتماً همه ی اینا رو توی بستر دیگه ای هم می تونست توضیح بده ولی خب همینم به اون صورت بد و بی هدف نبود. چون اگه اینطوری بخوایم بگیم کل اون قسمت تام بامبادیلم بی هدفه توی یاران حلقه، عملاً تنها فایده ش دادن یه شمشیر وسترنس دست مری بود:دی

دلیل شما ملموسه ولی این طرز روایت باعث چند پاره شدن داستان میشه .میشه خیلی از شخصیت هایا وسیله ها وصفشون در دیالوگ یا توصیف نویسنده بیاد ولی این جام جهانی و مسابقات بین مدارس جادوگری بیشتر وجه سرگرم کننده و تین ایجری داستان بود و جلوی روایت یکپارچه و رو به تاریک رو میگرفت.در کنار این از روایت حذفش کنید خللی وارد نمیشد .تام بامبادیل دو وجه داره

در فیلم چون روایت جکسون جاده ای بود بله نبودش بصلاح بود

ولی در داستان نماد روشنی ، امید و وجود نیروهای برتر بود .نیروهایی که امید میدن همیشه راهی مقابله با تاریکی هست

تام بامبادیل به نوعی بازمانده از روزگاران کهن و نیروی عظیم اون زمان بود بعلاوه این قسمت رمز و رازی رو داشت که بسیار جالب بود و وقتی این رمز و راز با امید و میل به شادی ترکیب میشه، تبدیل به شعار اصلی یاران حلقه میشه این تعادل خوبی بین سرگرمی سازی و توجه تالکین به اهداف و شعارهاش بود

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
pmm

سلام ببخشید میشه اسامی تمام کتاب های هری پاتر رو از اول تا آخر  برام بگزارید به ترتیب ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel
در در 01/09/2016 at 11:06 AM، pmm گفته است :
در در 01/09/2016 at 11:06 AM، pmm گفته است :

 

سلام ببخشید میشه اسامی تمام کتاب های هری پاتر رو از اول تا آخر  برام بگزارید به ترتیب ممنون

 

هری پاتر و سنگ جادو.هرى پاتر و تالار اسرار.هری پاتر و زندانی آزکابان.هری پاتر و جام آتش.هری پاتر و محفل ققنوس.هری پاتر و شاهزاده دورگه.هری پاتر و قدیسان(یادگاران) مرگ

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
در در January 9, 2016 at 11:06 AM، pmm گفته است :

سلام ببخشید میشه اسامی تمام کتاب های هری پاتر رو از اول تا آخر  برام بگزارید به ترتیب ممنون

با سلام

تشكر از نيه نور عزيز :) بابت جوابش

تو اين تاپيك مي تونيد اطلاعات كافي در مورد هري پاتر و ساير كتب فانتزي پيدا كنيد :)

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...