رفتن به مطلب
Aslan

در مورد نارنیا

Recommended Posts

R-FAARAZON

این از توضیحاتی اجمالی در باب کتاب و سریال

http://fa.wikipedia....%A7%DA%A9%D9%86

کارتونش ترکیبی از نشون دادن مجموعه ای عکس در کنار روایتی جالب و مخوف بود شاید عجیب و غریب ترین کارتونی بود که در عمرم دیدم

پ.ن :دوستان ناظر اگه صلاح میدونن این بحث زمزمه گلاکن رو تاپیکی جدا کنند که اگه ترجمه ای از کتاب زمزمه گلاکن گیرم تاپیکی مستقل شکل بگیره که برای بعضی دوستان خالی از لطف و خاطره نیست

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

هر چقدر به ذهنم فشار میارم .به خاطر نمیارمش !!!!!؟؟؟ نمیدونم شایدم دیدم والان خاطرم نیست.

ویرایش شده در توسط الندیل پادشاه انسان ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

این از توضیحاتی اجمالی در باب کتاب و سریال

http://fa.wikipedia....%A7%DA%A9%D9%86

کارتونش ترکیبی از نشون دادن مجموعه ای عکس در کنار روایتی جالب و مخوف بود شاید عجیب و غریب ترین کارتونی بود که در عمرم دیدم

والا نمي دونم ديدم يا نه ، مخصوصا با اين وضعي كه تلويزيون ايران كارتون ها رو نشون مي داد :)

يه قسمت پخش مي كرد و قسمت بعدي معلوم نبود كي پخش مي شه !!

مي خوره داستان جالبي داشته باشه و صد البته فكر كنم موسيقي متن قشنگي هم داشته باشه

كتابش ترجمه شده ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

در اولین بار که بطور کامل پخش شد و همین سریال بود که منو به دنیای فانتزی علاقه مند کرده بود

اگه ترجمه شده بود که من الان تاپیکشو زده بودم:دی( نمیدونم شاید هم ترجمه شده)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

البته بنده تریلر سریال نارنیا رو هم دارم اگه خواستین اینجا آپلود می کنم.

ویرایش شده در توسط الندیل پادشاه انسان ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

حالا که بحث سریالش شد باید بگم از جمله اولین فانتزی هایی بود که من دیدم. اون و مرلین. حتی بنظرم قبل از اولین باری که ارباب حلقه ها رو ببینم اصلا شاید همون سریال ذائقه من رو بهش جهت داد. سریالش بسیار خوب بود و من نگاهش میکردم حیف که بازپخش نشد هیچ وقت.

الندیل: میشه زحمتشو بکشی؟! من فقط نما هایی مبهم از فیلم یادمه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

تریلر سریال نارنیا وکلیپی از قسمت اول سریال تقدیم به همه شما دوستان عزیزم :

The Lion, the Witch, & the Wardrobe Trailer (C.S. Lewis The Chronicles of Narnia) - IMDb.rar

The Lion, the Witch, & the Wardrobe Trailer (The Chronicles Of Narnia- The Box Set) - IMDb.rar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

چند روزه که که نوستالوژی این سریال نارنیا بد جوری به سرم زده وخاطره شده ,چندتا عکس نایاب از صحنه های این سریال از یه سایت بریتانیایی پیدا کردم که در واقع بسیار نایاب هستند.امیدوارم که دوستان خوششون بیاد:

post-1292-0-60562300-1406925029_thumb.pn

post-1292-0-76216800-1406925057_thumb.pn

post-1292-0-33480400-1406925109_thumb.pn

post-1292-0-77983200-1406925134_thumb.pn

post-1292-0-21226600-1406925149_thumb.pn

post-1292-0-21580300-1406925203_thumb.pn

post-1292-0-65579400-1406925223_thumb.pn

post-1292-0-27128400-1406925247_thumb.pn

post-1292-0-62152000-1406925280_thumb.pn

post-1292-0-22022000-1406925301_thumb.pn

ویرایش شده در توسط الندیل پادشاه انسان ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

من همیشه فکر می کردم یه پست زدم، اما اعاده ی حیثیت واجب شده الان!

درسته که کتاب های تالکین با نارنیا شباهت های زیادی هم دارن(مثل ساخته شدن آردا با آواز و ساخته شدن نارنیا با آواز)، اما از حق نگذریم واقعا هر دو به نحوی عالی کار کردن که ریزبین ترین منتقدا می تونین به این روش گیر بدن، چون هر دو منحصر به فرد کار کردن.

نارنیا ابداً تقلید نیست، اما شبیه به هم هستن. چرا؟ چون هم منبع تالکین و هم منبع لوئیس کتاب مقدس(انجیل)، منابع داستان های آنگلوساکسونی و اساطیر نورث و البته اساطیر سایر ملل هستن. با این حال، همیشه این قبیل الهامات بوده و شاید این شکلی بشه گفت که گندالف برای فرودو یا بیل بو، مثل مرلین برای آرتوره. همون طور که دامبلدور برای هری پاتر همون گندالف برای بیل بو یا فرودو(بیشتر بیل بو)ئه. البته لوئیس و تالکین تفاوت عمده ای دارن و اونم نمادگرایی هاشونه. نمادگرایی به شدت در آثار لوئیس موج می زنه، اما تالکین حداکثر تلاشش رو برای مستقل بودن دنیای خودش انجام داده. تو نارنیا ما مکان ها، حرکات یا کلا چیزهای زیادی مشابه چیزهای همین دنیا می بینیم. مثلاً پرچم شیر که نماد برتانیائه، دریای کاسپین که دریای خزر خودمونه، سانتورها و ساتیرها(یا اونجوری که تو کتاب گفته، فون ها) که مستقیماً از ادبیات یونان عاریه گرفته شدن و خود سرزمین نارنیا که مثل مجمع الجزایر برتانیاست. یا کالرمن که کاملاً نقش آسیا رو بازی می کنه، هارفنگ که نقش روسیه و شبه جزیره ی اسکاندیناوی رو داره و آرکن لند که نماد باقی کشورهای اروپایی، به خصوص فرانسه اس.

با این حال دنیای تالکین کامل تره. چرا؟ چون نارنیا یه روند خطی رو دنبال می کرد، اما تو آردا به همه چیز توجه می شد. مثلاً غیر از برونا، تو نارنیا شهر دیگه ای می شناسین؟ درسته انسان ها خیلی کم بودن و تو قصر هم بودن اکثرشون، اما بودن و مسلماً باید شهرهایی هم وجود داشته باشه. تو فیلم هم زیاد به این موضوع پرداخته نشده و حتی تو فیلم پرنس کاسپین، تو انتهاش ملت از جلوی مردم رد می شن که خیلی شادن!

در هر حال نصف شبه و حال زیادی ندارم. ببخشید اگه زیادی چرت و پرت گفتم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

با توجه به ظاهر کالرمنی ها و ظاهر اسب هاشان می توان آن ها را به اعراب نسبت داد و در ضمن به نظر من دنیای تالکین برای این از دنیای لوئیس بهتر است چون نارنیا در واقع دفتر خاطرا ت لوئیس است او هر اتفاقی در زندگی اش اتفاق افتاده را به صورت یک تجلی در کتب آورده است ولی تالکین کاری همچونین را انجام نداده و گذاشته جهانش منحصر به فرد باقی بماند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

با عرض اجازت

با توجه به ظاهر کالرمنی ها و ظاهر اسب هاشان می توان آن ها را به اعراب نسبت داد و در ضمن به نظر من دنیای تالکین برای این از دنیای لوئیس بهتر است چون نارنیا در واقع دفتر خاطرا ت لوئیس است او هر اتفاقی در زندگی اش اتفاق افتاده را به صورت یک تجلی در کتب آورده است ولی تالکین کاری همچونین را انجام نداده و گذاشته جهانش منحصر به فرد باقی بماند.

دوست عزیز اول راحجع به آردا تحقیق کن بعد!

با یه سرچ ساده تو گوگل می فهمی که نصف جاهای دنیا تو آردا هستن و چپونده شدن... و حتی خود شایر و بگ اند... نشنیدی مال.. فک کنم بگ اند مزرعه ی خاله اش بود و شایر هم یه منطقه تو انگلستانه.

این چپوندن دنیای خودمون تو همه جور داستانی که بخواد دنیای تازه بسازه دیده می شه. تو نغمه، وستروس خودش یه پا اروپائه. شمال که بدون شک روسیه اس، جزایر آهن نماد اسکاندیناوی و وایکینگ هاست و غیره. تو آرالوئن در مجموعه ی کارآموز رنجر آرالوئن نماد انگلستانه، تموجای ها بدون شک مغولن و اسکاندینایی ها هم وایکینگ. حتی این موضوع تو وارکرفت هم هست. ضمناً، تو نارنیا هم این قضیه دیده می شه. کسی نگفت نیست، اما اینکگه می گی دنیای تالکین کاملاً متفاوته رو قبول ندارم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

دوست عزیز اول راحجع به آردا تحقیق کن بعد!

با یه سرچ ساده تو گوگل می فهمی که نصف جاهای دنیا تو آردا هستن و چپونده شدن... و حتی خود شایر و بگ اند... نشنیدی مال.. فک کنم بگ اند مزرعه ی خاله اش بود و شایر هم یه منطقه تو انگلستانه.

این چپوندن دنیای خودمون تو همه جور داستانی که بخواد دنیای تازه بسازه دیده می شه. تو نغمه، وستروس خودش یه پا اروپائه. شمال که بدون شک روسیه اس، جزایر آهن نماد اسکاندیناوی و وایکینگ هاست و غیره. تو آرالوئن در مجموعه ی کارآموز رنجر آرالوئن نماد انگلستانه، تموجای ها بدون شک مغولن و اسکاندینایی ها هم وایکینگ. حتی این موضوع تو وارکرفت هم هست. ضمناً، تو نارنیا هم این قضیه دیده می شه. کسی نگفت نیست، اما اینکگه می گی دنیای تالکین کاملاً متفاوته رو قبول ندارم!

با عرض اجازت

اولا بنده تمام کتب ترجمه شده ی آقای علیزاده را خوانده ام.

ثانیا شایر در انگلستان یک جور پسوند منطقه است مانند آباد یا ستان برای نمونه یورک شایر یا دیوون شایر.

من هم نگفتم لوئیس مناطق را از روی این جهان کپی کرده گفتم کلی از اتفاقات زندگی اش را در کتاب به صورت تجلی ظاهر کرده مانند دکتر کرک که در واقع استاد واقعی او بوده یا خیلی موارد دیگر از می خواهید برایتان مثال بزنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
yeganeh

با عرض اجازت

با توجه به ظاهر کالرمنی ها و ظاهر اسب هاشان می توان آن ها را به اعراب نسبت داد و در ضمن به نظر من دنیای تالکین برای این از دنیای لوئیس بهتر است چون نارنیا در واقع دفتر خاطرا ت لوئیس است او هر اتفاقی در زندگی اش اتفاق افتاده را به صورت یک تجلی در کتب آورده است ولی تالکین کاری همچونین را انجام نداده و گذاشته جهانش منحصر به فرد باقی بماند.

چه قبول کنید چه نکنید دنیای لويیس از آرامش بیشتری برخورداره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

همین طور است ولی این باعث زیبا شدن داستان نمی شود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

با عرض اجازت

همین طور است ولی این باعث زیبا شدن داستان نمی شود.

نمی شه؟ کل آردا رو بزاری رو هم به آرامش آب بند بیدسترها هم نمی رسه. زیبایی نارنیا رو واقعا آردا نداره، باید قبول کنی. البته بعضا تو آردا هم جاهای قشنگ پیدا می شه، مث ریوندل. ولی آردا بیشتر با شکوهه تا زیبا. نارنیا واقعا زیباست

ملت می شه خواهش کنم بیاین یه کمی بحث کنیم؟ سایت سوت و کوره منم بیکار:) مدرسه ها شروع شد اصن می تونین به شلوپ بگین بیاد تار بتنه اینجا:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

من فقط فیلم نارنیا رو دیدم. نمیتونم بحث کنم . اما میتونم از زیبایی های آردا براتون نام ببرم!

دره ی خرم و بی نظیر توملـادن! شهری که 52 سال ساختنش طول کشید! شهری از سنگ و صخره! سپید با برج و باروهای بلند و خیره کننده.

جزیره ی زیبای نومه نور! با درختانی که بیشترش هدیه ی والـار بود. درختی مثل اویولـاسه. که اسمش روشه: همیشه تابستان. درختایی که توی خزان و زمستان فقط برگهاشون زرد و طلـایی و سرخ میشدن و نه لخت!

منطقه ی تحت فرمانروایی بانو گالـادریل: لوتلورین! درختای اونچنان بلند و عظیم که خونه های باشکوه روشون ساخته میشده.

اصلـا کل سرزمین ماینه قبل از وجود خبیث اورکها و دیگر موجودات اهریمنی، انقدی زیبا و دلنشین بوده که نولدور و دیگر الدار به عشق موندن و اونج زندگی کردن، سالهای سال، رفتن به غرب رو به تاخیر می انداختن!

کسی مثل گالـادریل حتا با وجود اون همه پلیدی و با اینکه ملکور و سائرون اون همه سرزمین میانه رو ویران میکردن اما بازم تا آخرین فرصتش، موند و سرزمین میانه رو به غرب ترجیح داد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

واقعا فیلم نارنیا نصف حس کتاب رو هم منتقل نمیکنه!

من هردو دو دنیا رو دوست دارم ولی واقعا توصیفات لوئیس یه چیز دیگس،تالکین انگار یه جورایی راوی تاریخه ولی لوئیس داره قصه میگه!و واقعا نارنیا یه آرامش خاصی داره

یه چیز آردا که من ازش خوشم نمیاد زیاد حرف زدنه!انگار همه شخصیت ها به خصوص گندالف زیاد تر از اونی که باید حرف میزنن و توضیح میدن!

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

به نظر من نارنیا را همیشه خدای آن (اسلان) نجات می دهد ولی در کتب تالکین نقش والار در نجات سرزمین میانه کمرنگ است و در دوران سوم که دیگرهیچ کمکی نمی رسانند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

با عرض اجازت

به نظر من نارنیا را همیشه خدای آن (اسلان) نجات می دهد ولی در کتب تالکین نقش والار در نجات سرزمین میانه کمرنگ است و در دوران سوم که دیگرهیچ کمکی نمی رسانند.

ببینید از این نظر اصلا نمی تونیم آردا و نارنیا رو مقایسه کنیم!اصلان تو نارنیا همون خدای واحده ماست که تجسم یافته همون طور که آخر داستان کشتی سپیده پیما وقتی اصلان به لوسی و ادموند میگه دیگه به این دنیا بر نمیگردید لوسی بهش میگه:شما،شما آنجا هم هستید قربان؟(اشاره به دنیای ما)

و اصلان میگه:هستم،اما در آنجا نام دیگری دارم.به همین دلل شما به نارنیا آورده شدید که در اینجا با من آشنا شوید . در آنجا من را بهتر بشناسید!

که از نظر من این خودش یه امتیاز برای نارنیاست

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

ببینید از این نظر اصلا نمی تونیم آردا و نارنیا رو مقایسه کنیم!اصلان تو نارنیا همون خدای واحده ماست که تجسم یافته همون طور که آخر داستان کشتی سپیده پیما وقتی اصلان به لوسی و ادموند میگه دیگه به این دنیا بر نمیگردید لوسی بهش میگه:شما،شما آنجا هم هستید قربان؟(اشاره به دنیای ما)

و اصلان میگه:هستم،اما در آنجا نام دیگری دارم.به همین دلل شما به نارنیا آورده شدید که در اینجا با من آشنا شوید . در آنجا من را بهتر بشناسید!

که از نظر من این خودش یه امتیاز برای نارنیاست

با عرض اجازت

پس ماجرای تش خدای کالرمنی ها چه می شود؟

اگر اسلان در دنیای ما اسم دیگر دارد پس تش چه می شود او کیست؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

با عرض اجازت

پس ماجرای تش خدای کالرمنی ها چه می شود؟

اگر اسلان در دنیای ما اسم دیگر دارد پس تش چه می شود او کیست؟

ههمم...تش شیطونه البته نه به معنی ابلیس یعنی نقش شیطون رو داره هر دنیایی به شیطان نیازداره و همین طور هر داستانی!

اون قسمت داستان که شاهزاده کالرمنی میره پیش اصلان،اصلان بهش میگه با وجود اینکه تش رو می پرستیدی،چون درست تش رو می پستیدی(کار بد نمیکرد و قلبش پاک بود و چون تش تنها خدایی بود که بهش معرفی شده بود اون رو با تمام وجود می پرستید و خالصانه)انگار من (خدای حقیقی)رو عبادت میکردی و اگر یک نفر من رو بد عبادت کنه(به اسم من گناه کنه)با وجود اینکه به من اعتقاد داره انگار تش رو می پرسته!که عین همین مسئله تو قوانین اسلام هم هست که نمی خوام بحث به اون سمت بره و بیان جممون کنن :)...

حالا این داستان تش چه ربطی به پست قبلیتون داشت؟علت منفیتون رو هم متوجه نشدم!

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

ههمم...تش شیطونه البته نه به معنی ابلیس یعنی نقش شیطون رو داره هر دنیایی به شیطان نیازداره و همین طور هر داستانی!

اون قسمت داستان که شاهزاده کالرمنی میره پیش اصلان،اصلان بهش میگه با وجود اینکه تش رو می پرستیدی،چون درست تش رو می پستیدی(کار بد نمیکرد و قلبش پاک بود و چون تش تنها خدایی بود که بهش معرفی شده بود اون رو با تمام وجود می پرستید و خالصانه)انگار من (خدای حقیقی)رو عبادت میکردی و اگر یک نفر من رو بد عبادت کنه(به اسم من گناه کنه)با وجود اینکه به من اعتقاد داره انگار تش رو می پرسته!که عین همین مسئله تو قوانین اسلام هم هست که نمی خوام بحث به اون سمت بره و بیان جممون کنن :)...

حالا این داستان تش چه ربطی به پست قبلیتو داشت؟علت منفیتون رو هم متوجه نشدم!

با عرض اجازت

من می گویم اگر اسلان یا اصلان در دنیای ما مابه ازا دارد پس تش کجاست او هم یک خدای دیگر در آن سرزمین است. که اسلان او را به عنوان خدا قبول دارد. و در ضمن تش شیطان نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

با عرض اجازت

من می گویم اگر اسلان یا اصلان در دنیای ما مابه ازا دارد پس تش کجاست او هم یک خدای دیگر در آن سرزمین است. که اسلان او را به عنوان خدا قبول دارد. و در ضمن تش شیطان نیست.

تش به هیچ وقت خدا نیست. اون تجسم شیطانه. مگه ما تو دنیای عادی شیطان پرست نداریم؟

ببینین، تو نارنیا همه چیز گفته شده. اسلان گفته هر کار بدی کنین، به تش می رسه و هر کاری خوبی کنین، به من. حتی اگر در خدمت تش باشی. نقش خدا و شیطان هم مگه این نیست؟

سوالی که دارم، اینه که هر چیزی که پرستیده شه خداست؟ مسلماً نه. اجنه پرستیده می شدن، سنگ خاک پرستیده می شن، موش پرستیده می شه، گاو پرستیده می شه، مرمر پرستیده می شه. همه ی این ها خدان؟

نارنیا یه آینه از دنیای ما بود. فرق هایی هم داشت، مثلا خیر و شر توش مجسم بودن.

تش فقط به معبوده شره. همین. هر معبودی خدا نیست. و حتی خود اسلان هم کاملاً خدا نیست، بیشتر نقش یک پیامبر رو داره. خدای واقعی دنیای اونها، پدر اسلان، امپراتور ان سوی دریاهاست. احتمالا به اسلان اختیار داده تا به نارنیا کمک کنه. دقت کنین که حتی خود اسلان هم در بند بعضی جادوهای کهن بود. جادوی ژرف زمان سحر و جادوی ژرف تر پیش از سحر رو که یادتون می آد؟

+با یک قیاس مع الفارغ، می شه گفت والار همون امپراتور آن سوی دریاها محسوب می شن.

ویرایش بعد از یه عالمه ساعت:) :

چرا هر وقت من بحث می کنم یهویی همه ساکت می شین؟:)

ویرایش شده در توسط ادموند پونسی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

کلیپی از قسمت پنجم سریال نارنیا : شیر ,جادوگر ,جالباسی (1988) تقدیم به دوستان عزیز:

مبارزه شاه پیتر با گرگ بزرگ , موگریم .

BBC Chronicles of Narnia LWW - Chapter 5 6 Part 1 3.rar

ویرایش شده در توسط الندیل پادشاه انسان ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mardil

سلام...میخواستم یه سوال بپرسم که خیلی وقته ذهنمومشغول کرده...میخواستم بدونم نارنیابرطبق زرتشته یانه؟؟؟..آخه من شنیدم توآیین زرتشتیان هم موجودی هست که همه بدیها به اون برمیگرده..درست مثل تاش..همینطورهم الهه های درخت وآب که بیشترنگهبانن تاالهه..حالا وجوداسامی ایرانی روهم بهشون اضافه کنین.

البته منظورم ازبرطبق زرتشت بودن همون برطبق اوستابودنه.... :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...