رفتن به مطلب
الندیل پادشاه انسان ها

مرکب های نزگول

Recommended Posts

الندیل پادشاه انسان ها

با سلام خدمت دوستان عزیز اردایی ,بخش های مختلف فروم رو گشتم ودر مورد این موضوع چیزی نتونستم پیدا کنم وجای خالی این مبحث رو توی فروم دیدم .برای همین این مبحث رو ایجاد کردم.کلا تمامی اطلاعاتی که درباره مرکب های نزگول ها وجود داره رو دوستان عزیز توی این مبحث جمع اوری کنند.در تمامی نوشته های تالکین چه قدر درباره این موجودات اطلاعات وجود داره ؟در ترجمه ارباب حلقه ها میبینم که اقای علیزاده بیشتر از الفاظی مثل مرکب نزگول یا نزگول بالدار استفاده کرده .ایا تالکین صراحتا نژاد این موجودات رو معین نکرده؟توی فیلم پیتر جکسون ما با اژدهاهایی بالدار مواجهیم که سواران سیاه سوار برانها هستند اما در متن رمان من توصیف دقیقی از این موجودات نتونستم پیدا کنم.ایا منظور تالکین همون اژدهای بالدار بوده یا موجوداتی با بال های خفاش مانند که ترس ووحشت رو در میان دشمنانشون القا میکردند؟لطفا پاسختون رو بگید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

اين جوابي بود كه خودم به آرين در مبحث سوال و جواب صفحه 13 در كتابخانه آردا دادم (البته در سالهايي كه من اونو دوران اوج سايت آردا ميدانم )تقريباً فكر نكم اطلاعاتي زيادي در مورد اون موجودات باشه.

در مورد مركب پرنده نزگولها نام آنها Winged Creatures بوده و بالهاي آن بيشتر به يك خفاش شبيه بوده و آنطور كه در ديكشنري آردا گفته شده ظاهرا موجودي بوده كه توسط سارون براي استفاده نزگولها با تغيير در موجوداتي همچون خفاشها ساخته شده چون همانطور كه ميدانيد آينور نمي توانند موجودي از خود خلق كنند و فقط مي توانند ساخته هاي ارو را تغيير دهند . من نام اين موجود را در قسمت Animals & Plants سايت http://www.glyphweb.com/arda پيدا كردم. و آنطور كه در توضيحات آمده بود نامي از اينكه آنها از خانواده اژدهايان باشد نبود و در انواع اژدهايان نيز نام Winged Creatures نيست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

درسته چیز زیادی ازشون یافت نمیشه

فقط این متن توی ذهنم مونده از کتاب

نسلشون به دوران های قبل باز می گرده و الان منقرض شدن ولی سائورون اون ها رو بزرگ کرد و با خوراکی خوفناک پرورش داد واسه همین این قدر بزرگ شدن...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

مگه میشه ؟

با دادن خوراک که نمیشه موجودات رو بزرگ کرد ؟ (( البته به استثنای شکم)) ، این با قوانین ژنتیک درست از آب در نمیاد .

اگه این مرکب ها اژدها باشن نباید با یه تیر بمیرن ! همونجوری که لگولاس با یه تیر زد پرپرش کرد ، میشه گفت همچین زیاد هم قوی نبودن !

اما در مورد اندازش ، انقدر تو کتاب از سایه اونها گفته و این که مانند ابری بوده که به سرعت حرکت میکرده ، به نظر میرسه اندازشون باید بزرگتر از اونچه تو فیلم نشون داده شده باشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

arven جان البته همچين هم از نظر جثه توي فيلم كوچك نبودن .طبق گفته سايت http://www.glyphweb.com/arda (ديكشنري آردا ) اژدها نبودند پس در نتيجه از نظر قدرت به پاي اژدهايان نميرسيده و با تغيير احتمالاً موجوداتي همچون خفاش توسط سائورن پرورش يافتند.(طبق گفته كتاب يك موجود از دوران قديم كه احتمالاً دوران ملكور هست)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

خب این که از یه جونوری مثل اسماگ کمتره ، توش شکی نیست ، وی خب این قظیه سایه افکنی تو داستان یعنی چی ؟

شاید منظورش اینه که حظورش انقدر منفور بوده که خورشید رنگ میباخته !

ولی در کل تو کتاب انقدر از هول و هراس این جونور ها گفته که شخص من ، اسماگ رو ترجیح میدم !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

البته به نظر من اون هول و هراس بيشتر بخاطر نزگول ها بوده تا اين مركبها چون نزگول ها هر جا كه مي رفتند ترس و وحشت و نااميدي به همراه داشتند و به لطف مركبها كه بزرگ بودند سايه نا اميدي بر دل انسانها مي انداختند.(يك نكته : فكر كنم نزگول خودش جمع باشه يادمه قبلاً السار اين قضيه گفت)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

پس مخففش چی میشه ؟ نزگل !!!

آره این بیشتر درست از آب در میاد که ترس و وحشت از نزگول بوده !

اما یه جا تو فیلم گندالف وقتی میخواد از پادشاه جادوپیشه حرف بزنه میگه رام کننده اژدها ! این معنی رو نمیرسونه که منظور از اژدها نزگول بوده و نزگول ها از نژاد اژدها هستن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

نه منظورم اين بود مثل كلمه والار كه جمع والا هست نزگول هم خودش يك كلمه جمع هست كه به كليه سواران سياه ميگفتند.البته اين نظر جناب السار بود كه در اين مورد اطلاعات زيادي داشت و البته توي ديكشنري آردا در مورد نزگول اين جمله نوشته شده (Nazgûl=Sauron's Nine Servants) از اين لحاظ به نظرم حرف السار درست بوده و استفاده از كلمه نزگول ها غلطه چون خود نزگول جمع هست (مخفف نداره يكجور جمع مكسره)

درمورد فيلم الان يادم نمياد كدوم قسمت ميگي ولي نزگول همون سواران سياه هستند نه اژدها.شايد منظور از رام كننده اژدها يكجور نشان دادن قدرت ويچ كينگ بوده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord of the ring - Sauron

برای اطلاعات بیشتر از تمامی نیرو های Mordor به این آدرس برید

http://www.thelandofshadow.com/

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

میتراندیر جان شما درست می فرمایید

تا جایی که یادم میاد از متون جناب اله سار

نزگول ها از کلمه ی نازگ ( روی حرف ز ساکن هست ) به معنای حلقه گرفته شدن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

توجه شما را به متن نوشته‌ي روي حلقه جلب مي‌كنم:

اش نازگ دور باتولوك: حلقه‌اي از براي حكم راندن

اش نازگ گيمباتول: حلقه‌اي از براي يافتنشان

اش نازگ ثروكاتولوك: حلقه‌اي از براي گردآوردنشان

آگ بورزوم ايشي كريمپاتول: و در تاريكي به هم پيوستن

كلمه‌ي نازگ در زبان سياه موردو همون طور كه دوستان فرمودند به معني حلقه است. اما بخش Ull در اين اسم اشباح (Wraiths) معني مي‌دهد. كلمه‌ي نزگول نه جمع مكسر بلكه يك اسم جمع است. براي روشنتر شدن موضوع مثالي از زبان فارسي مي‌زنم. كلمه‌ي «مردم» بهترين مثال براي اسامي جمع در زبان فارسي است. اسامي جمع اسامي‌اي هستند كه معناي جمع دارند اما حالت مفردي براي آن‌ها وجود ندارد. از اين رو همانطور كه استفاده از لفظ «مردم‌ها» (مورد استثنائي مردمان را كه به معني اقوام به كار مي‌رود در نظر نگيريد) در فارسي غلط است، عبارت «نزگول‌ها» هم اشتباه به حساب مي‌آيد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

اشتباهی که همیشه خودم متذکر میشدم ایندفعه خودم انجام دادم :D

ممنون هالباراد جان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

به به... استاد هالبارد هم بعد از مدت ها غیبت افتخار دادند وتشریف اوردند به سایت عزیزمون ,حالا یه سول می خوام بپرسم واونم اینه که ایا تا حالا توی کتاب های تالکین اشاره شده که ایا سائورون مرکب داشت یا نه؟اگه بود مرکبش چی بود اژدها یا از اون اسب های سیاه واهریمنی؟یا اینکه سائورون اصلا مرکبی نداشت وخودش به هر جا می خواست می رفت .البته می دونم که سائورون مایار هست ولی گاندولف هم یه مایار بود ومرکبش شدوفکس,لطفا جواب بدید؟با تشکر الندیل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

سارون مرکب نداشت.و البته نیازی هم به مرکب نداشت،گاندالف هم چون به هیبت زمینی دراومده بود نیاز داشت به مرکب.ولی من به خاطر نمیارم هیچ جا صحبت از مرکب برای سارون شده باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

مسئله‌ي مركب براي سارون رو بايد در سه دوره بررسي كرد:

1- از ابتداي هبوط به ائا تا سقوط نومه‌نور: در اين دوران سارون يك مايا مثل همه‌ي مايار ديگه بود. مي‌تونست صورت‌ها و اشكال مختلفي اختيار كنه، همون طور كه براي نبرد با هوآن خودش رو به صورت كارخاروت در آورد و براي فرار از چنگال هوآن هم به شكل يك خفاش در اومد. البته هميشه هم صورت‌هاي مبدلش اينقدر شريرانه نبودن. به عنوان مثال در دوران دوم براي فريب الف‌هاي اره‌گيون خودش رو به صورت آواتار، ارباب هدايا، در آورد كه اصولا بايد ظاهري زيبا و مجاب كننده بوده باشه. در جريان سقوط نومه‌نور اما سارون براي فرار از امواج دريا مجبور ميشه كه كالبدش رو رها كنه و به صورت (توصيفات دقيق به خاطرم نيست) يك روح سياه و سرگردان به سرزمين ميانه برگرده. در اين دوران مركب خاصي براي سارون (تا جايي كه به خاطر دارم) ذكر نشده. هرچند كه در مورد عدم وجود يك مركب خاص هم چيزي در دست نداريم.

2- از سقوط نومه‌نور تا نبرد آخرين اتحاد و از دست دادن حلقه. طي اين دوران،‌ با وجودي كه سارون كالبدش رو در زير آبهايي كه نومه‌نور رو پوشونده بودن جا گذاشته بود، اما به واسطه‌ي داشتن حلقه كه بخش اعظم نيروي اون رو حفظ كرده بود، مي‌تونست تجسد فيزيكي داشته باشه. به اين ترتيب بود كه در نبردي تن به تن با ايسيلدور (طبق گفته‌ي شاه اله‌سار) و نه به اون شيوه‌ي بخت و اقبالي توي فيلم، از اين مرد نومه‌نوري بزرگ شكست مي‌خوره و حلقه رو به همراه توانايي تجسد از دست مي‌ده. با اين حال در اين دوران هم از داشتن يا نداشتن يك مركب صحبتي به خاطر ندارم.

3- از نبرد آخرين اتحاد تا نبرد حلقه و سقوط نهايي سارون. در اين دوران هم سارون مركب خاصي نداره. اما تفاوت اين دوره با دو دوره‌ي قبلي اينجاست كه در اين دوره بدون شك نمي‌تونيم براي سارون مركب تصور كنيم. سارون با جمع كردن همه‌ي قدرتش تونست فقط اراده‌اي از خودش ساطع كنه (نه اون طور كه توي فيلم مي‌بينيم به شكل چشم مجسد بشه) و ديگه هرگز نتونست تجسد فيزيكي پيدا كنه كه بخواد بر مركبي سوار بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo
مسئله‌ي مركب براي سارون رو بايد در سه دوره بررسي كرد:

1- از ابتداي هبوط به ائا تا سقوط نومه‌نور: در اين دوران سارون يك مايا مثل همه‌ي مايار ديگه بود. مي‌تونست صورت‌ها و اشكال مختلفي اختيار كنه، همون طور كه براي نبرد با هوآن خودش رو به صورت كارخاروت در آورد و براي فرار از چنگال هوآن هم به شكل يك خفاش در اومد. البته هميشه هم صورت‌هاي مبدلش اينقدر شريرانه نبودن. به عنوان مثال در دوران دوم براي فريب الف‌هاي اره‌گيون خودش رو به صورت آواتار، ارباب هدايا، در آورد كه اصولا بايد ظاهري زيبا و مجاب كننده بوده باشه. در جريان سقوط نومه‌نور اما سارون براي فرار از امواج دريا مجبور ميشه كه كالبدش رو رها كنه و به صورت (توصيفات دقيق به خاطرم نيست) يك روح سياه و سرگردان به سرزمين ميانه برگرده. در اين دوران مركب خاصي براي سارون (تا جايي كه به خاطر دارم) ذكر نشده. هرچند كه در مورد عدم وجود يك مركب خاص هم چيزي در دست نداريم.

2- از سقوط نومه‌نور تا نبرد آخرين اتحاد و از دست دادن حلقه. طي اين دوران،‌ با وجودي كه سارون كالبدش رو در زير آبهايي كه نومه‌نور رو پوشونده بودن جا گذاشته بود، اما به واسطه‌ي داشتن حلقه كه بخش اعظم نيروي اون رو حفظ كرده بود، مي‌تونست تجسد فيزيكي داشته باشه. به اين ترتيب بود كه در نبردي تن به تن با ايسيلدور (طبق گفته‌ي شاه اله‌سار) و نه به اون شيوه‌ي بخت و اقبالي توي فيلم، از اين مرد نومه‌نوري بزرگ شكست مي‌خوره و حلقه رو به همراه توانايي تجسد از دست مي‌ده. با اين حال در اين دوران هم از داشتن يا نداشتن يك مركب صحبتي به خاطر ندارم.

3- از نبرد آخرين اتحاد تا نبرد حلقه و سقوط نهايي سارون. در اين دوران هم سارون مركب خاصي نداره. اما تفاوت اين دوره با دو دوره‌ي قبلي اينجاست كه در اين دوره بدون شك نمي‌تونيم براي سارون مركب تصور كنيم. سارون با جمع كردن همه‌ي قدرتش تونست فقط اراده‌اي از خودش ساطع كنه (نه اون طور كه توي فيلم مي‌بينيم به شكل چشم مجسد بشه) و ديگه هرگز نتونست تجسد فيزيكي پيدا كنه كه بخواد بر مركبي سوار بشه.

البته Halbarad جان در مورد آخر هميشه من شك دارم كه در نبرد حلقه سارون جسم نداشته چون از حرفهاي گولوم كه ميگفت كه دست اون يك انگشت كم داشت و ديگه اينكه گندالف هم سارون توي دول گودور ديده بود توي دول گودور حتماً به شكل فرم انساني بوده .(البته اين نظر من هست)در مورد مركب سارون نه در سيل و نه در ارباب حلقه ها چيزي نگفته شده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

اين كه دستش يك انگشت كم داشت رو يادم نمياد كي مي‌گفت، ولي فكر مي‌كنم توي يك رؤيا ديده شده بود.

گندالف هم يادم نمياد گفته باشه كه سارون رو در دول گولدور ديده. مطمئني كه به صورت شبحي از ترس و وحشت و اينها رو ذكر نكرده گندالف؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

تا جایی که از متن کتاب یادمه این بود.

گندالف وقتی برای آخرین بار میره به دول گولدور می بینه یکی از سواران سیاه نیست و خود سائورونه

چیزی از شبه و تاریکی ذکر نشده...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo
اين كه دستش يك انگشت كم داشت رو يادم نمياد كي مي‌گفت، ولي فكر مي‌كنم توي يك رؤيا ديده شده بود.

گندالف هم يادم نمياد گفته باشه كه سارون رو در دول گولدور ديده. مطمئني كه به صورت شبحي از ترس و وحشت و اينها رو ذكر نكرده گندالف؟؟؟

Halbarad جان شنبه شب اتفاقاً داشتم فصل در باب حلقه هاي قدرت سيل را مي خوندم اگه اشتباه نكنم توي صفحه 494 ذكر شده بود كه سائورن در كالبدي جديد به دول گولدور برگشت و يك يا دو صفحه بعدش از سفر گندالف به دول گولدور ميگه و اينكه او مشاهده كرد كه سائورن در كالبدي جديد در دول گولدور هستش و اين مسئله به شوراي سفيد ميگه.صحبتي از ظاهر شبح مانندنميكنه ولي روي اينكه كالبد جديد داشته دو يا سه بار تاكيد ميشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

با توجه به چيزهايي كه من يادم مونده منطقي نمياد، ولي خب، دوستان صحبتشون مستندتره! ما هم كه عنود بدگهر نيستيم كه! قبول مي‌كنيم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

:-? :| X(

اقا من همه چیز ها رو خوندم ولی هیچی نفهمیدم :- :| X(

سوال رو یه بار می پرسم اگه می شه جواب بدید؟

1- لیست تمام نزگول ها؟

2- ایون حیونی که سوار می شن ( شبیه اژدها)

در این میان اگه لیستی چیزی هست ترجمه می کنم فقط بگید دارم دیونه می شم :(

من یه چیزی بخوام یعنی بخوام در رابطه اش تحقیق کنم حتما همون ساعت بدون معتلی دنبالش می رم حتی سر مرگ هم باشه :D

راستی یه سری لیست هست مثل ویکی پدیا و همون دانش نامه یی که داریم ترجمه اش می کنیم اگه منبعتون اونه تا ترجمه کنم بزارم تو این قسمت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

اصلان عزیز، نام و نشون تمام نزگول ها تو مراجع رسمی نیومده. ما فقط سردسته رو می شناسیم. پادشاه جادوپیشه ی آنگمار. ویچ کینگ خودمون :-?

دوم این به قول شما اژدها، -من یه جایی سر این موضوع سوتی دادم اساسی!- حیوون مشخصی نیست. تالکین فقط یه جا در موردش توضیج داده، کتاب بازگشت شاه، فصل نبرد میدان های په له نور، به کتاب من صفحه ی 207

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

خب هیچکدوم از دو سوالت جواب نداره.

نزگول رو تالکین کامل نام گداری نکرده.خامول از توی نامه های دراومده و اون چیز هم که مسلمه اینه که خامول ویچ کینگ نیست.یه بار هم یه شرکت تولید بازی برای ویچ کینگ اسم مورازور رو انتخاب کرده که مورد تایید کریستوفر قرار گرفت.دیگه چیزی نمیدونیم!

مرکب هاش هم همه جا به صورت "مرکب های نزگول" اومده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

مگه اونی که یه انگشت نداشت فرودو نبود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...