رفتن به مطلب

Recommended Posts

ELI.21ST
و من توي جلسات آكادمي در زمان سابق،در بين همه دوستان كوچيكترينشون بودم

خوب, پس میتونم امیدوار باشم که تا به سن و سال بروبچه های اکادمی برسم حداقل 50% کتابای به رسمیت شناخته شده ی اکادمی رو بخونم !! کلاس بروبچ خیلی بالاست چون اصلا مجموعه هایی مثل کارای استفانی میر و دارن شان رو تحویل نمیگیرن !! کلا رو هری پاتر هم با وجود اینکه کتاب اخرش رو ترجمه ی گروهی هم کردن خیلی مانور نمیدن !! فکر میکنم به نظرشون مجموعه ی پر ملاتی نیست !!

با اون همه نویسنده ی فانتزی نویس قلمبه - سلمبه ای که اینا کتاباش رو مطالعه میکنن بایدم بهشون حق داد !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

اتفاقا فضاي آكادمي فانتزي بر خلاف اسمش بيشتر علمي تخيله.نود در صد اعضاي اصلي فانتزي باز نيستن.همين هفته پيش با اتفاقا همين بحثو با يكي از اعضاي اصلي آكادمي داشتم!!خب البته در زمينه كاراي فانتزي هم آثار در خور توجه رو اهميت ميدن.و تا اونجايي كه ميدونم هري پاتر حداقل خواننده كم نداشت بين اعضاي آكادمي.كلا بقيه سايتهاي هوارداري(به جز آردا و تا حدودي جادوگران(مال هري پاتر)) اكثرا مشتق شده از بچه هاي آكادمي ان.

در نهيا حرفت در حالت عمومي كاملا درست:بچه هاي اصلي آكادمي سطح معلومات بسيار بالايي در زمينه كاريشون دارن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

اتفاقا خبر هاشون هم خیلی به روزه ، مثلا من اونجا بودکه فهمیدم ، نارنیا 3 ، تایتانیک 3 بعدی ، و .... قراره پخش بشه ، در مورد هابیت هم هر روز خبر های نا امید کننده میدن که دل آدم رو میلرزونه !

در کل به نظرم حجم اطلاعات زیادی تو اون سایت خوابیده . ;))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

چشام درد میکنه ، ولی این پست رو میزنم و میرم بخوابم .

راستش دیگه جونی تو رگهام ندارم ، تازه یکم هم میترسم با هوهویی که باد بیرون پنجره اتاقم راه انداخته ادامه کتابم رو بخونم. ;))$

شاید در حین نوشتن این پست جونم رو از دست بدم ....

یه چیزی داره از پله ها پایین میاد ..... ;))

صدای چک چک چیزی رو میشنوم که احتمالا خون جاری از گلوی مامانمه.... ;))

شیاطین ..... :D

جدا یکم میترسم ، البته با کلی تلقین جورش کردم ، من تو این مدت کتاب لرد لاس و فاجعه اسلاتر رو تموم کردم و نیمی از کتاب دزد شیطانی رو هم خوندم ، که سه جلد از ده جلد مجموعه نبرد با شیاطین دارن شان هستش .... از کلمات بالا که نوشتم زیاد توش میبینید ، اگه فوبی خون دارید سراغ این مجموعه نیاین چون یه دوش خون تو ورودیش نصبه ;))

بعدا بیشتر توضیح میدم. :x

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ELI.21ST

من اخرشم نتونستم این کتاب ها رو به صورت مجموعه ی کامل از جایی پیدا کنم !!

این بود که رسما گذاشتمش کنار رو الان رو سه تفنگدار + توایلایت تمرکز کردم " چه ترکیب همگنی شد ;)) "

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

ديموناتا تا آخز جلد هشت عاليه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

الیاس جان :

توالایت که به قول خودت یه ماجرای عاشقانه واسه دخترای دم بخت منتظر یه خاستگاره پولداره قدرتمنده خوش تیپه!!! ;))

من 7 تای کتاب ها رو از سایتی که تولکاس معرفی کرد گرفتم و 3 تاشون رو هم از 1000000000000000000 تا وبلاگی که تو جریانشی گرفتم .

درسته نمیشه با سه تفنگدار مقایسش کرد و لی بعید میدونم توالایت به این خوبی باشه ! ;))

تولکاس جان :

باید دوتایی بشینیم از کتاب یک به بعد یه سری نقد بدیم ! البته بعد این که من هر 10 تا رو خوندم . ;))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

خوب بلاخره امروز مجموعه نبرد با شیاطین دارن شان رو تموم کردم .

حرف های گفتنی در مورد این کتاب بسیاره و عزمی و زمانی نیازه تا بتوان به جنبه های مختلفش رسیدگی کرد.

مطالب گفتنی در مورد جلد اول :

داستان در جلد یک با شتاب زیادی شروع به حرکت میکنه و طوری شدت میگیره که شما رو در حیرت باقی میذاره ، تصویر سازی قتل والدین شخصیت اصلی بدون پیش زمینه ، ضربه و غافلگیری رو به همراه میاره که شما رو مثل میخ به کتاب میکوبه ، بی پروایی نویسنده در اغراق و تصویر سازسی خشونت در همین جلد اول به اوج میرسه و مزه گس خون رو برای مدتی تداعی میکنه . پس از آن داستان وارد یک دوره پر نوسان میشه و مثل خطوط نوار قلب پستی و بلندی های رو دنبال میکنه ، نویسنده با نشون دادن تصویر گروبیچ (شخصیت اصلی داستان) ضربه خورده از مرگ دهشتناک والدین در ابتدا اغراق به عمل آورده و صدمه ناشی از این حادثه رو بزرگتر از حد واقع نشون میده و در نهایت با ورود شخصیت ( درویش : عموی گروبیچ ) دوباره با اغراق سازی بیجا بهبودی نا گهانی و دور از منطقی رو برای شخصیت اصلی داستان به همرا میاره .

در کل در جلد اول این مجموعه نویسنده با وارد کردن شوک به خواننده ، وعده داستانی مهیج رو در ادامه میده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
pirooz

مشه یه توضیح خلاصه از یکی دوتا داستانش بگید ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

مي دونم داستان هاي دارن شان قديمي شده و اين تاپيك هم جزوء خاطره ها :D

اما من كتاب هاي دارن شان رو پيدا كردم و ديروز حدود 80 صفحي اول كتاب سيرك عجايبش رو خوندم البته ترسناك نيست ولي شايد واسه نوجون ها ترسناك باشه كتاب جالبيه ولي به پاي هري پاتر نمي رسه

راستي اين سايت طرفداران دارن شان ف ي ل ت ر شده نمي دونيد چرا؟ :D

فكر كنم سايتشون جني شده باشه :-? :D) :-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

اِ؟اونا هم رفتن تو قوطی؟

بعضی از ترجمه هاشون با قوانین جمهوری اسلامی نمیخونه.فک کنم به خاطر همین باشه.

کتاب بدی نیست سیرک عجایب.نسبت به دیموناتا که شاهکاری محسوب میشه.کلا وقت پر کن خوبیه.

ساده است یه مقدار.برای کسی که فانتزی خون نیست قطعا توصیه میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
اِ؟اونا هم رفتن تو قوطی؟

بعضی از ترجمه هاشون با قوانین جمهوری اسلامی نمیخونه.فک کنم به خاطر همین باشه.

منظورت چيه ترجمه هاشون مشكل داره اگه اينجوري باشه كه و ز ا ر ت ا ر ش ا د نباد به مترجم حق چاب بده :-?

کتاب بدی نیست سیرک عجایب

ساده است یه مقدار.

Tulkas جون مي شه بپرسم چرا تو نگارش جملات يه ذره مشكل داري :D :D)

اخه خودت برسي كن " كتاب بدي نست سيرك عجايب " رو با جمله ي " سيرك عجايب كتاب بدي نيست" مقايسه كن :- :D)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ELI.21ST
منظورت چيه ترجمه هاشون مشكل داره اگه اينجوري باشه كه و ز ا ر ت ا ر ش ا د نباد به مترجم حق چاب بده .. .

حالا چی باعث شد فکر کنی ارشاد همه ی کتاب ها رو قبل از اعطای مجوز مطالعه میکنه !؟ ;:D

اخ ببخشید, نگارش جملم درست نیست !! واس اینطوری بنویسم .. .

چه موردی موجب شده است که شخص شما تصور کنید و - ز - ا - ر - ت - ا - ر - ش - ا - د - ج - م - ه - و - ر - ی - ا - س - ل - ا - م - ی - ا - ی - ر - ا - ن کتاب های درخواست کننده برای کسب مجوز نشر را مطالعه میکنند ( نقطه سر خط !! ;:D ) نگارشش خوب بود شاهین ( Aslan ) :D

خودمونیم, گیرای سه پیچ میدی شاهین هااااااااااا !؟ فکر کنم کنکورت نزدیک شده دیگه شیطون :-?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

چيه داداش ELI به ريش ما نخديد بابا دروغ مي گم بگو دروغ مي گي اخه ناسلامتي ما ها داستان هاي فانتزي مي خونيم بهتر بگم داستان هاي ادبي مي خونيم حالا واسه ما افت نداره كه يه جمله رو نتونيم درست بنويسيم نه خودت بگو :D

حالا چي شده به كنكور ما گير دادي مگه خودتون يه روزي كنكور نداشتيد اخه كاش اون موقع بودم و بهتون گير مي دادم :-? :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

لحن من معمولا تو مباحث فرومی و البته گفتاری اینطوریه.یه عادت بده که ددارم متاسفانه. و البته در نوشته هاییم که بیشتر گفتاری ان از همین لحن استفاده میکنم.دو -سه نوع لحن دیگه دارم که معمولا از نوع درباری ،به شدت استفاده میکنم.زمانی که حوصله نگارش به اون لحنو داشته باشم.بازگشایی مجدد سایت همزمان شده بود با لجن درباریم:دی

در مورد اون قضیه ترجمه ها:نه!ترجمه هاشون چاپ نمیشه که بخوان از ارشاد مجوز بگیرن.بعد یه م مدتی که گل کرد ترجمه هه،بر و بکس پاسدار میرن میخوننش احتمالا و از شانس بدشون،با شلیقه اونا سازگا نبوده گویا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

خب با مطالعه پست های پیشین به نظرم رسید که توضیحات خیلی درست و کامل و جمع بندی شده از کتاب های دارن شان ارائه نشده.(انگاری خودم می خوام این کارو بکنم.)

خب من دو سری کتاب ازش خوندم حماسه دارن شان که با نام سرزمین اشباح به چاپ رسیده و دیموناتا که با نام نبرد با شیاطین چاپ شده.

حماسه دارن شان در مورد پسری به نام دارن شان هست که یه پسر معمولیه ولی با شبحی به نام کپرسلی آشنا می شه و به دلایلی دستیاری اون و نیمه شبح بودن رو قبول میکنه. و با اون به سفر میره به کوهستان اشباح میره و در گیر جنگ با شبح واره ها میشه. و بعد با کپرسلی و چندی از دوستان برای پیدا کردن ارباب شبح واره ها و کشتنش مامور میشه. البته 3 جلد آخر کتاب داستان تغییر پیدا میکنه و به طرز غیر قابل پیشبینی تموم میشه که خیلی جالب و زیباست.

کتاب دیموناتا دارای سه شخصیت اصلی به نام گروبز، بک و کرنل فلک هست. البته بیشتر جلد ها در مورد گروبز هست. همه ی این شخصیت ها در گیر جنگ با شیاطین میشن که قصد دارن همه جارو تسخیر کنن. که باز هم آخر عجیب غریبی داره. (من که 2 جلد آخرشو هیچی حالیم نشد.)

خب حالا نظرات خودم رو میگم. هر دو کتاب یه خاصیتی که دارن اینه که داستان خیلی زنده و شفاف بیان میشه. ارتباط برقرار کردن باهاشون خیلی آسون و سریعه و طرز بیان اتفاقات خیلی جذابه. توش هیچ جایی نیست که داستان از هیجان بیفته.

البته دیموناتا جذابیتش موقع خوندن بیشتر از حماسه هست. داستانشم همون طور که گفته شد تا جلد 8 قشنگه ولی فقط به درد یه بار خوندن می خوره. وقتی یه مدت نخونین و هیجانش بخوابه جذابیت داستان هم از دست میره و به نظر مسخره میاد. همین طور که آخرش یه نمه زیادی در هم بر هم میشه.

حماسه داستانش به نظر من قوی تر از دیموناتاست و مثل اون بعد از خوندنش و خوابیدن هیجانش بازم جالب باشه. این هم آخرش در هم بر هم میشه ولی از نوع مثبت و جذابش. البته در نظر بگیرین که داستان بیشتر نو جوانانه هست. بنابراین از توقع چیز دیگه نداشته باشین.

پ.ن: آدرس سایتشون تغییر کرده http://www.dsfans.ir

در ضمن کتاب های داخل سایتون بدون صانثوره. کتاب های چاپ شده دارای صانثور های بسیارند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

چندتا سوال داشتم.یه جونمرد مطلع جواب بده :ymsmug:

1.این مجموعه ی ده جلدی دیموناتا و 12 جلدی حماسه دارن شان ارزش خوندن داره؟

2.اگه ارزش خوندن داره بهترین انتشارات و مترجم اینه؟:توسط انتشارات بنفشه با ترجمه فرزانه و سوده کریمی

3.من یه چندجایی خوندم که این خانوم فرزانه کریمی خیلی تو متن کتاب دست میبره.بنظرون ترجه هایی که تو سایتها هست از ترجمه ی این خانوم بهتره؟

4.این کتابها هم تو ایران ترجمه شدن؟و اگه آره از کدوم انتشارات و کدم مترجم:سه گانه شهر-جلاد لاغر-سرگذشت آقای کرپسلی

5.مجموعه کتابها نارنیا(هر7تاش)ارزش خوندن داره؟و اگه آره بهترین مترجم و انتشاراتیش؟

6.میخوام کلا راجع به کتابهای توالایت توضیح بدین.اینکه چند تاست؟ارزش خوندن داره؟ترجمه شده؟کدوم انتشارات و مترجم؟

اگه بشه جواب اینا رو بدین ممنونتون میشم ;:-o

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

1 : من هر دو مجموعه رو مطالعه کردم ، البته حماسه دارن شان رو در دوران راهنمایی و دبیرستان مطالعه کردم ، واقعا لذت بخش بود ، البته کتاب برای نوجوانانه ، نمیدونم میتونه نظرت رو جلب کنه یا نه ، به نظرم حماسه دارن شان بسیار با شرفتر از مجموعه نبرد با شیاطین ( دیموناتا ) هستش . نبرد با شیاطین رو شخصا به هیچ کس توصیه نمیکنم ، خشونت به قدری زیاده که اثرش رو از دست میده و نویسنده به هیچ وجه ازش به درستی استفاده نمیکنه ، جلد های آخرش فتضاح نابه !

2 : به خاطر نمیارم .

3 : من کتاب های اینترنتی بدون سانسور رو ترجیح میدم .

4 : خبر دارم که جلاد لاغر و پرسی جکسون ، توسط سایت طرفداران فانتزی ترجمه شده ، تو صفحه اول سایتشون قرار دادنش .

5 : من نارنیا رو مطالعه نکردم ، اما در موردش به کرات صحبت شده ، اصلان ( از بچه های سایت ) در این زمینه تخصص داره .

6 : تاپیک توالایت تو همین تالار هستش ، نقد ها و بحث ها ی داخلش میتونه کمکت کنه ، از اونجایی که محور کتاب دور عشق میچرخه ، توصیه میکنم کتاب های اینترنتی موجود رو بخونی ! :ymsmug: مخصوصا در جلد آخر ! ( خبر داری که فیلم جدیدش رده سنی منفی سیزده سال خورده ) ! .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tom Bombadil

از arven عزیز تشکر میکنم.فقط من جواب بعضی سوالامو نگرفتم.اگه بقیه دوستانی که اطلاع دارن (اصلان جان با شما هم هستم :ymsmug: )هم کمک کنن ممنون میشم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mo.Mirnoruzy

من 3 تا کتاب رو از اینترنت و خود سایت دانلود کردم. ترجمشون خوب بود. ولی کاملا بدون سان>سور هستن. طوری که کتاب 5 ام دیموناتا رنج سنیشو +15 زده بود که من که خوندمش کاملا درست هم بود.

در مورد نارنیا من خودم همشون چند سال پیش خوندم. کتاب خیلی محبوبیه ولی من خودم به شخصه خوشم نیومد.

در مورد سه تا کتابی که گفتین اطلاع زیادی ندارم ولی کپرسلی جلد اولش تو بازاره و جلد دومش تازه ترجمه شده و احتمالا الان داره چاپ میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

5 : من نارنیا رو مطالعه نکردم ، اما در موردش به کرات صحبت شده ، اصلان ( از بچه های سایت ) در این زمینه تخصص داره .

اهم اهم :ymsmug:

بله در زمینه ی نارنیا حقیر خورده ای تخصص دارم اگه سوالی بود می تونی از من بپرسی البته به غیر از من بانو گالادریا - تضاد و وابلامور هم در این زمینه فعالیت دارند

اگه بیشتر خواستی اطلاعات کسب کنی این قسمت رو دنبال کن :-o

viewtopic.php?f=24&t=719

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
khazad-dum

من تقریبا کل کتاباشو خوندم باید بری جلو تا داستان مغزتو درگیر کنه نبرد با شیاطین وجلاد لاغر کتاب های دیکه هستن پینهادشون میکنم مخصوصا مجموعه نبرد با شیاطینو :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Curunir-Poirot

اما راجع به شان که من خیلی وارد نیستم...

لطفا نخندید...

من یکی از کتابای شانو چهارشنبه سوری سه سال پیش باز کردم که فکر کنم کتاب اول یکی از مجموعه هاش بود و تو همون صفحات اولش یه صحنه خیلی خشن و قصیانه سلاخیو توصیف کرده بود که حالمو بد کرد و من کتابو بستم و دیگه سراغش هم نرفتم و به جاش تصمیم گرفتم کتاب زیبای بائودولینو رو بخونم.

من از اون اولش هم یکم روحیاتم ظریف بوده و تحمل اینجور چیزا رو ندارم...

اینم از خلاصه رابطه کوتاه منو شان...

قبلا فکر میکردم همه باید مثل لوئیس و تالکین هنرمندانی باشن که صحنه جنگو توصیف میکنن ولی چندش آور نه...

البته این فقط نظر شخصی منه و خیلیا به خاطر این اخلاقم بهم میخندن و منم سرزنششون نمیکنم ولی اصلا تاب تحمل چیزای خشنو ندارم.

خیلیام اصلا این طور داستانارو دوست دارن که من نمیتونم درکشون کنم.

بالاخره سلیقه ها و دیدگاه ها متفاوت و متغیره.

ویرایش شده در توسط Curunir-Poirot

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

خوندن کتا ب نبرد با شیاطین رو به هیچ کس توصیه نمی کنم واقعا کتاب ضعیفیه

یک داستان شلخته با موجوداتی که ساخته ذهن نویسنده نیستن وهر موجودش ترکیبی بدقواره از بقیه موجودات تخیلیه)0مثلا جانوری با سر مینیاتورو دم شیر)

پایان داستان فاجعه بود وبه نظرم سرهم بندی کرد و داستان خشونت بی مورد و زیاده از حد(و احمقانه ای ) داشت

ولی مجموعه دارن شان واقعا خوبه و من بسی از خواندنش لذت بردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

دارن شان نویسنده‌ای موفّق در زمینه‌ی نوشتن آثار ترسناکه که با سنّ کمش، خوب تونسته افکارش رو به قلم در بیاره. در ایران، آثار «نبرد با شیاطین» و «قصّه‌های سرزمین اشباح» از این نویسنده، مشهورترن؛ ولی آثار دیگه‌ای هم داره که من می‌خوام تابستون امسال خدمتشون برسم! ولی به‌طور کلّی، سرزمین اشباح، از نبرد با شیاطین بهتر بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...