رفتن به مطلب

Recommended Posts

MAS

آرون عزیز، مرسی از پاسخت. البتّه هنوز یه مشکل باقیه و اونم اینه که طبق الگوسازی اخترفیزیکدانان، که البتّه در همۀ محافل علمی و همۀ سطوح آموزشی حتّی در کشور خودمون هم جزو بدیهیاته، این زمین و ماه بودن که از خورشید بوجود اومدن. یعنی کلّا یه سیستم منظومه ای(Solar system) خصوصیتش اینه. البتّه مبحثش خیلی طولانی میشه اگه بخوایم اینجا بازش کنیم؛ ولی خلاصش اینه که خورشید قبل از اینکه به حالت ایستای امروزیش(البتّه از نظر ظاهری) برسه، در چرخش و تلاطم خیلی سریعتر و بیشتری بوده، به همین علّت(طبق قانون گریز از مرکز)، پاره هایی ازش جدا میشن که اساس سیّارات منظومۀ شمسی را تشکیل می دن. البتّه تا جایی که می دونم برو بچّه های آکادمی فانتزی هم تو آردا یه عدّه شون عضون و سر میزنن اینجا... ؛ اگه تو این بحث شرکت کنن ممنون میشم. من که فکر می کنم تالکین تو مقولۀ پیدایش خورشید و ماه بیشتر اسطوره ای برخورد کرده تا منطقی و خردگرایانه!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

فکر می کنم عنوان اين تاپيک يه ذره غلط انداز شده.

ما داريم در مورد يه اسطوره حرف می زنيم.

همه قشنگی اين اسطوره به همين هاست که با دنياي واقعی فرق داره. اين جذابيت همه اسطوره های همه تاريخه.

اگر از داستان هايی خوشتون مياد که اول خورشيد بوده، بعد زمين، بعد گياهان و . . . کتاب های زمينشناسی تاريخی می تونن جوابگو باشن.

اين دنيا همه قشنگيش به همينه که بدون خورشيد درخت داره يا از ميوه درخت خورشيد در مياد.

در اسطوره های ايرانی و کيش مهر، مهر يا خورشيد از تخم مرغ آسمانی تولد يافت. به نظرتون علمی مياد؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

من با آفریدگار موافقم ما نباید داستان ها رو با واقعیات علمی بسنجیم اما برای اینکه این بحث در مورد الگوهای اختر فیزیکی تموم شه لازم چند نکته رو گوشزد کنم:

1-سیارات از خورشید به وجود نیامده اند،در ابندا یک ابر همگن وجود داشت که به علتی(خواه تصادفی،یک موج بیرونی یا...)مرکز جرم در آن به وجود آمد،این نقاط با جذب ماده از اطراف جرمشان رو به افزایش گذاشت ،و فشار گرانشی باعث افزایش دما در مرکز جرم شد(این با کوانتم نوجیه میشه نخواید که توضیحش بدم!)اولین مرکز جرمی که دمایش انرژی لازم برای شروع واکنش همجوشیه هسته ایِ تبدیل هیدروژن به هلیوم را مهیا میساخت اولین ستاره شد،حال اگر به علت زیاد بودن جرم ابر اولیه چند مرکز جرم به این مرحله برسندد منظومه های چند ستاره ای به وجود می آیند(بیشتر منظومه های ستاره ای موجود در کیهان چنو ستاره ای اند.)

اما اگر بعضی از این مراکز جرم به حدی جرم نداشتند که دمای لازم برای واکنش هسته ای در آنها تامین شود،بر حسب مقدلر جرم سیاره یا کوتوله قهوه ای نامیده میشوند.

2-ابری که خورشید ما از آن به وجود آمده ،ابر باقی مانده از انفجار ابر نواختری یک ستاره دیگر(نسل اول) است و تمام عناصر سنگینتر از هیدروژن ، که ما امروزه بر روی زمین(یا آردا)داریم شکل گرفته در واکنش های همجوشی در آن ستاره است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

اما حالا نظر خودم درباره صحت آردا:

1-اگه اراگورن یکی از پادشا ههای باستانی آریاییها بوده ،که داستانش به صورت اسطوره در اومده ،چه جوری این اسطوره به جلی لینکه سینه به سینه بین مردم رد وبدل شه یه دفه از تو کتاب تالکین سر در آورده؟(از الهام بگذرید.)

به نظر من هم، یک ذهن هر چقدر خلاق باشه نمیتونه همه چیز رو از صفر بسازه،داستان تالکین هح ریشه در اسطوره های تاریخی داره .برای من هم بار ها پیش اومده که آرزو کنم در دنیای تالکین زندگی کنم!این هم به علت توصیف بسیار عالیه که تالکین از اون دنیا انجام داده.

اما در کل اون قضیه نمادین بودن تمام این مشکلات رو حل میکنه!!!!!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

هنوز به ثمر نرسیده ؟

بیایین سوال رات خرد کنیم و هر تیکه را به یکی بدهیم فکر کنم کمتر وقت بگیره و همه بدنند باید چه کار کنند .

در ضمن یکی از کاربران که می گفت من جادوگرم و الف ها رو دیدم قبلا فعالیت می کد خوب ایشون که تجربه داره دیگه نیازی به تحقیقات نداره بیاد و یه سخنرانی بکنه ما هم قبول می کنیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

شاید هم (منظورم حرف امیر ایمراهیل بود) ولی به نظر من توانایی شدیدا زیاد کارهای تالکین برای ایجاد فضای مجازی در ذهن خواننده میتونه نشون دهنده برگرفته بودنش از تاریخ باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

منم حرفم دقیقا همینه !

این داستان حتما ریشه هایی در تاریخ داره!(دقت کنید ریشه ها)

چون ذهن انسان هیچی رو نمی تونه از 0 بسازه فقط می تونه ،تغیراتی توش بده!

اما گاهی ممکنه اون تغیرات اونقدر عمیق و قوی باشه که در نگاه اول ،هیچ ربطی بین اون و موضوع جدید نبینی. یا حتی ممکنه اون موضوع جدید از ترکیب چند موضوع واقعی به دست بیاد.

هر چیزی که تالکین تو عمرش دیده،خونده یا حتی درس تاریخی که تالکین تو مدرسه ودانشگاه خونده تو شکل دادن این داستان نقش داشته !!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

سلام

خوب در مورد ذهن انسان خیلی اطلاع ندارم ولی میدونم که خیلی تواناست ... ولی دوست عزیز میشه یه چند تا منبع خوب در مورد اختر فیزیک و مکانیک کوانتومی بهم معرفی کنی/(حدالمکان فارسی) .

در مورد تالکینم به نظر من 100% از سذری اسطوره های قدیمی الگو گرفته ... و اینکه بدی از شرق میاد و سرزمین میانه و اینها به نظر من بیشتر بحث سیاسی و اینجور چیزهاست ...

حالا :

میدونید علت موفقیت داستان هایی مثل ارباب حلقه ها و (قصد مقایسه ندارم) هری پاتر چیه؟ اینکه میتونند یا میتونستند وجود داشته باشند ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

بخشید اینو یادم رفت بگم :

ملا یه نگاه به خودتون و این تاپیک بندازید؟ میدونید چرا اینجوریه؟ چون که طوری تلکین ارباب ح ها رو نوشته که میتونسته بخشی از تاریخ بوده باشه و این نقطه ی قوتشه ... همینه که براش اینهمه فن فدائی جمع کرده ... اگر فقط این داستان بدون این بازو نوشته میشد اون وقت بود که دیگه از بین عوام فن پیدا نمیکرد و فقط فن هایی که تخصصا تو کار ادبیاتند داشت ...

یا هری پاتر!(بازم میگم قصد قیاس ندارم ...):

اگه توی سایتهای هریب پاترم برین میبینین چنین عنوانهای رو : آیا جادو و جادو گری جدا وجود داره؟ آیا رولینگ یه پیکه؟ که از دست ولدمورت شاکی شده؟

اگه که ارباب حلقه ها درباره ی یک دنیای جادویی جادویی نوشته می شد مطمئنا اینقدر فروش نمیکرد ... و در سطح یک داستان عادی باقی میموند ...

البته اینها فقط نظر من بودند ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

آره ،اما به توصیف قوی هم فکر کن تقریبا همین نتیجه رو میده!

منبع برا اختر فیزیک رو هم برات پست میکنم چون تو بحث این تاپیک نمیگنجه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

من تو لیست گیرنده ساۀورون پیدا نمیکنم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

نه نه نه توصیف قوی و زیاد خیلی ها رو زده میکنه ... این به تنهایی اصلا کافی نیست ... همین عامل واقعی بون دلیل اصلیه ... من که عرض کردم: اگر فقط توصیف بود فن های تالکین تنها کسانی بودند که دستی در ادبیات داشتند ... نه عوام ...

ضمنا توی لیست این منم : SAURON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

توصیف قوی با توصیف الکی زیاد فرق داره،توصیف قوی اتفاقا دلیل جذب کردنه،علت اینکه خیلی از ما دلشون میخواد تو اون دنیا زندگی کنن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

بله ولی خیلی ها وقتی کتاب یکوباز میکنند حوصلشون سر میره اکثر مردم و همین مشکلو با بقیه هم دارند ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر
منم حرفم دقیقا همینه !

این داستان حتما ریشه هایی در تاریخ داره!(دقت کنید ریشه ها)

چون ذهن انسان هیچی رو نمی تونه از 0 بسازه فقط می تونه ،تغیراتی توش بده!

اما گاهی ممکنه اون تغیرات اونقدر عمیق و قوی باشه که در نگاه اول ،هیچ ربطی بین اون و موضوع جدید نبینی. یا حتی ممکنه اون موضوع جدید از ترکیب چند موضوع واقعی به دست بیاد.

هر چیزی که تالکین تو عمرش دیده،خونده یا حتی درس تاریخی که تالکین تو مدرسه ودانشگاه خونده تو شکل دادن این داستان نقش داشته !!

شاعر می فرماید،

رستم یلی بود در سیستان

که من کردمش رستم داستان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

من بازم میگم...

شاهنامه از روایتهای مردم ایران بود و دقیقی هم بخشی از ان رو به نظم در آورده بود... دقیقی به دست خدمتکارش کشته میشه و میگن به خواب فردوسی اومده و گفته که: کار منو ادامه بده ...

من میگم که: آیا ممکنه تالکین هم با یه افسانه ی قدیمی این کارو کرده باشه؟ مثلا یه افسانه ی خانوادگی؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

به نظر من که غیر ممکنه ذهن یک نفر بتونه به تنهایی و بدون الهامهای حتی اگر به نظرتون عجیب میاد الهی همچین چیزی رو خلق کرده باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

این حرف سما منو یاد حرف جنجالی یه بنده خدایی انداخت ... که اینجا جای مطرح کردنش نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

میدونید به نظر من خیلی از حرفامون یکیه فقط داریم،به صورت های مختلف مطرحش میکنیم!

در ضمن همون کسی که میگه رستم یلی بود در سیستان...

یه جای دیگه ام میگه من هر چی از باستان شنیدم نقل کردم.(بیتش الان دقیقا یادم نیست و واسه اینکه اشتباه نگم بعد اینکه پیداش کردم پست میکنم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

خوب یه پیشنهاد بحثو منحطط نکنیم ... شاهنامه خودش 2 تا تاپیک داره ...

******************************************

من بازم میگم عنصر نزدیک به واقعیت بودن باع شده که تالکین اینقدر فروش کنه و فن داشته باشه ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر
خوب یه پیشنهاد بحثو منحطط نکنیم ... شاهنامه خودش 2 تا تاپیک داره ...

******************************************

من بازم میگم عنصر نزدیک به واقعیت بودن باع شده که تالکین اینقدر فروش کنه و فن داشته باشه ...

من خیلی سه گانه رو نزدیک به واقعیت نمی بینم. حداقل چیزی که ما امروزه بهش می گیم واقعیت. من بر عکس دلیل موفقتش رو در دنیایی می دونم که دنیای ما نیست و برای همین جذابه.

کشف سرزمینی جدید. سرزمین میانه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر
من بازم میگم...

شاهنامه از روایتهای مردم ایران بود و دقیقی هم بخشی از ان رو به نظم در آورده بود... دقیقی به دست خدمتکارش کشته میشه و میگن به خواب فردوسی اومده و گفته که: کار منو ادامه بده ...

من میگم که: آیا ممکنه تالکین هم با یه افسانه ی قدیمی این کارو کرده باشه؟ مثلا یه افسانه ی خانوادگی؟

البته جای بحث اینجا نیست ولی در آغاز شاهنامه توسط دقیقی شروع شد و گروهی از شاعران که فردوسی هم بعد ها به اون ها پیوست. در حیقیت شاهنامه در آغاز یه کار سفارشی بود برای شاه که گروهی از شاعران رو مشغول کرده بود و فردوسی هم یکی از اونها بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

بازي عجيبي رو شروع كرديد.بچه ها اين كه ميگيد آردا وجود داشته يه جمله خيال برانگيزه.خورشيد از دروازه شرقي وارد و از غربي خارج ميشه!ببخشيد اگه زمينتون گرد نيست پس خورشيد وقتي خارج ميشه,و بلافاصله از در شرقي وارد ميشه بايد اين درها يكي باشند و اين تنها زماني ممكنه كه يك كم دنياتون رو قوس بديد تا سر و تهش به هم وصل بشن.(واسه گيل گمش بود يا لوتر؟)در ضمن اين شعر معروف كه ميگه پاي استدلاليون چوبين بود براي كسايي كه كاملا منكر اين دنيا شدن مصداق داره.من انسان نميتونم با همين پنج حس ابتدايي (در عين حال پيشرفته)فضاي اطرافم رو بشناسم.عزيزان آردا در درون ما وجود دارد و هنوز هم ماجراهايش ادامه دارند.من هم با گالادريل وگاندالف,الفهاي تيره و هابيت دوست داشتنيمون فرودو ,الروند حكيم و البته بيلبوي خودمون راهي لنگرگاهها شدم در حالي كه زير لب ميخوانديم:

آ!البريت گيلتونيل!

سيليورن پنا ميريل

امنل آگلار الناث!

گيلتونيل,آ!البريت!

هنوز در ياد ماست,ماساكنان

ميان درختان اين سرزمين دور

نور ستاره بر روي درياهاي غربي

و بدانيد كه پليدي براي هميشه رخت برنكشيده و شايد از نو قدرت گرفته باشد.در سرزمين مقدس.آنجا كه خاستگاه پيام رسانان آزادي بود.امروز جز بند بر دستان آزادگان نخواهي ديد.امروز سايرئوني وجود ندارد ولي فرمانرواي جادو پيشه آنگمار بر مسند خويش فرود آمده و عمالش زندگي را بر اهالي وادي مقدس حرام كرده اند.

با شيطان درونمان به مقابله برخيزيم و آردايي بسازيم كه آدميان(نه آنان كه به چهره آدمند) در آن زندگي كنند و نجات بخشاني كه از غرب مي آيند ,به غرب بازگردند و بگذارند سرزمين ميانه به دست خود مردم بزرگوار و والانژاد اين خطه اداره شود.

باز هم ابر قهرماني ديگر بر پرده سينما.اين بار سوپرمن.باز هم جنگ.اين بار لبنان.

من خيلي خودم رو نقض ميكنم.ناظر محترم هر جا كه نامناسب بود را حذف خواهند كرد.من هم ناراحت نميشم حتي اگر كل متن حذف شه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نیمه الف

حرف خیلی عجیبیه و هم بازیه خیلی عجیبیه مگه مثلا میشه به جای 4 فرشته 14 فرشته(آینور) باشه یا مثلا کسایی که اصلا نمیمیرن(الفها) یا اینکه مثلا جادوگر ها وجود داشته باشن که با یه چوبدستی یا بدون چوب دستی جادو کنن یا اینکه .... ولی ولی ولی اگه باشه که ترجیحا سال 1 دوران دوم یا اول باشه یا سال 1 دو درخت که همه چیز رو تقریبا از اول ببینیم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

به یاد گذشته ها، اولین پستم رو در آردای جدید می نویسم تا این مبحث که اگر درست یادم باشه پرطرفدارترین و طولانی ترین مبحث آردای باستانی بود احیا بشه.

یه سوال: آیا اگر کسی اعتقاد به واقعی بودن دنیاهای فانتزی، مثل دنیای تالکین داشته باشه، این یک بیماری، یا بهتر بگیم، یک ناهنجاری محسوب میشه؟ آیا ما یه چیزیمون میشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...