رفتن به مطلب

Recommended Posts

بورومیر

آیا چهرۀ ظاهری سائرون درجایی توصیف شده؟.اگه توصیف شده چه شکلی بوده؟.ولی در ضمایم کتاب بازگشت شاه نوشته سائرون در ویرانه های نومه نور به دام افتاد،چنان که قالب جسمانی خود را از دست داد؛امّا گریخت و به سرزمین میانه بازگشت.نوعی روح تنفّر سوار بر بادی اهریمنی.دیگر هیچگاه نمی توانست به قالبی درآید که در نظر آدمیان خوش بنماید،بلکه به موجودی سیاه و کریه المنظر بدل گشت و قدرت او از پس تنها در دهشتی بود که بر می انگیخت.اگه جواب بدین ممنون میشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

آره شده , تو سیلماریلیون اکثرا گفته شده و همینطور تو دست نوشته های تالکین تو تاریخ سرزمین میانه .

سائورون یکی از مایار بود و مایار میتونستن به فرمی که دوست دارن در بیان. اما در این میان سائورون از همه بیشتر این هنر رو بلد بود و خودشو به شکل های بسیاری می تونست در بیاره. تو دوره اول , به نظر میومد که یه شکل انسانی داره چون تو توصیفاتی که اومده بود می خندید, لبخند می زد, می ایستاد و غیره. اما تو نبردی که با سگ شکاری والار, هوآن داشت (در داستان برن و لوتین) خودشو به شکل های یه گرگ , افعی بزرگ, و یه خون آشام پرنده درآورد. در دوره دوم خودشو به شکل زیبا و جنتلمنی درآورد و اسم آناتار رو روی خودش گذاشت (ارباب هدایا) تا بتونه الفها رو گول بزنه و بر حلقه سازی اونها نظارت کنه.

سائورون تا قبل از زوال نومه نور این قدرت ها رو داشت اما بعد از اون دیگه نتونست در نظر آدمیان به شکل های زیبا دربیاد. بعد اینکه تو جنگ حلقه شکست خورد روحش بدنش رو ترک کرد و دیگه تا مدت بسیاری نتونست جسمی به خودش بگیره (آخرین سال عصر دوم)

ماجراهای بعدش خیلی جالبتر هم میشه حتی اینکه میگن چشم سائوورن در واقع شکلی از خود سائورونه که تونسته دربیاره و غیره , اگه وقت کنم میگمشون یا اگه استادان دیگه خواستن لطف کنن بگن و توضیحات بالایی منو هم کاملتر کنن.

این هم تصویری از فرم زیبای سائورون آناتار که تو فیلم نیومد:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/e ... nnatar.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بورومیر

خیلی ممنون آرون واقعاً که استفاده کردم مخصوصاً اینکه عکسشم گذاشتی.اگه تونستی بقیشم تعریف کن.واقعاً ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بورومیر

خیلی ببخشید که دو تا نظر پشت سر هم زدم.میتونین یکیش کنین.میخواستم بدونم که اگه مایارها میتونستن تغییر شکل بدن گاندالف و سارومان جایی گفته شده که تغییر شکل دادن؟.ائومر به آراگورن،لگولاس و گیملی میگفت که سارومان تغییر شکل میده.اگه راهنماییم کنین ممنون میشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

سارومان و گندالف و راداگاست و آلاتار و پالاندو، یعنی ایستاری، مایارهایی بودند که توسط والار در سال هزار دوران سوم به سرزمین میانه فرستاده شدند تا به دشمنان سائورون کمک کنند و از ظهور مجددش جلوگیری کنند. از شرایطی که والار برای اونها مقرر کرده بودند، یعنی دستوراتی که بهشون داده بودند این بود که بصورت یک انسان پیر ظهور کنند. یعنی با اینکه مایار بودند و قدرت تغییر چهره داشتند ولی نباید این ظاهر خودشون رو عوض میکردند. سارومان هم تغییر شکل فکر نمیکنم، ولی رنگش عوض میشده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

فكركنم سارومان همان طور كه هلبارد عزي گفته فقط رنگش عوض ميشده ولي درمورد آنچه ائومر به آراگورن،لگولاس و گیملی ميگي منظورش هما ن دورويي سارومان بوده واينكه او با صداو صحبتهايش بقيه را جادو مي كرده است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

پس حکایت این دست سیاهی که در لوتر، گالم و یا همان اسیگل چند جا به آن اشاره می کند چیست؟از اشارات گالم اینطور بر می آید که او خود سائورون را دیده است!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

پس حکایت این دست سیاهی که در لوتر، گالم و یا همان اسیگل چند جا به آن اشاره می کند چیست؟از اشارات گالم اینطور بر می آید که او خود سائورون را دیده است!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

راستی آرون جان،این سائورون همون گرگی نبود که برن رو درید وباعث مرگش در آغوش لوتین شد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون
راستی آرون جان،این سائورون همون گرگی نبود که برن رو درید وباعث مرگش در آغوش لوتین شد؟

نه اون گرگ به اسم کارچاراس توسط خود ملکور پرورش و غذا داده شده بود و ملکور در وجودش ارواح شوم و شیطانی رو حبس کرده بود و درنده ترین گرگ او بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

اوني كه آناتار گفته:سارون يعني منفور,تا جايي كه من يادمه اونو به اسم ديگه اي نخوندن(تو كتاب لوتر).و اين شامل خدمتكارانش هم ميشه.همينطور سارومان.نمي خوام حرف شما رو نفي كنم بر عكس مي خوام گسترش بدمش.نظر من اينه كه وقتي كسي خادم كسي باشه هيچ وقت بهش نميگه منفور مگر اين كه خود مخدوم از اين اسم خوشش بياد.درسته؟تو بعضي كتابها خوندم كه انسانهاي پست از اين كه اونها رو رذل يا مكار و ... بدونن خوششون مياد.ولي منفور كلمه اي نيست كه صاحبان قدرت ازش خوششون بياد.من كتابهاي تكميلي مثل سيلماريليون و تاريخ سرزمين ميانه رو نخوندم.اونهايي كه خوندن بايد در مورد اين جمله من قضاوت كنند:اون جور كه از شواهد بر مياد من فكر مي كنم سارون يه حس انزواطلبي داشته چون هيچ كس را به سراپرده نمي پذيرفته و هيچ جا خبري از ملاقاتش با خادمانش هم وجود نداره.منفور بودنش هم كه واقعا منفور بود.هم دشمنانش و هم خادمانش ازش بدشون ميومد.ما هم از شيطان بدمون مياد اگر چه (از طرف خودم مي گم به كسي بر نخوره)به راحتي ازش شكست مي خورم و ازش اطاعت مي كنم(بگذريم از شيطان پرست ها)

باقي بحث واگذار ميشه به دوستان.

با احترام,گلوم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

گولوم عزیز شما اینجا رو هم یه نگاهی بندازید پست اله سار رو , در مورد اسامی سارون گفته شده که کیا و کجاها چی می گفتن. http://www.arda.ir/forum/topic.php?intId=133

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

هنگامی که لوتین برای نجات برن از سیاهچاله های سائورون به همراه هوآن به آنجا رفت، سائورون برای شکست اون و هوآن کلی از نیروهاش و گرگهاش رو فرستاد ولی هوآن همه اونها رو کشت (در مورد هوآن باید بگم که پیشگویی شده بود که تنها قویترین و وحشی ترین گرگ میتونه اون رو بکشه و ملکور هم برای همین کارخاروت رو ساخت) سرانجام سائورون خودش به هیات یک گرگ در اومد و با هوآن مبارزه کرد و از اون شکست خورد و برای فرار به صورت یک خون آشام در اومد که از گلوش خون میچکید.

اما داستان کارخاروت داستان دیگریست که فکر میکنم توی سیلماریلیون یا اینکه توی همین سایت آردای خودمون بتونی بخونیش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برگوند

در تکمیل صحبت های بانو آرون باید بگم که سارون در دوره ی دوم با اون شکل فقط الف های اره گیون رو گول زد و الروند گولشو نخورد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

درسته ... سائرون با اون ظاهر زیبا نتوانست گیل گالاد و الروند را گول بزند ... ولی آنها هم نفهمیدند که او سائرون است ... سائرون ادعا داشت که فرستاده والار است ... به هر حالا الف های اره گیون به فرماندهی کلبریمبور نوه فیانور به او خوش آمد گفتند و زیر نظر تعلیمات او شروع به ساخت حلقه های قدرت کردند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
در آغوش نور
در در Monday, December 29, 2008 at 4:22 AM، آرون گفته است :

آره شده , تو سیلماریلیون اکثرا گفته شده و همینطور تو دست نوشته های تالکین تو تاریخ سرزمین میانه .

سائورون یکی از مایار بود و مایار میتونستن به فرمی که دوست دارن در بیان. اما در این میان سائورون از همه بیشتر این هنر رو بلد بود و خودشو به شکل های بسیاری می تونست در بیاره. تو دوره اول , به نظر میومد که یه شکل انسانی داره چون تو توصیفاتی که اومده بود می خندید, لبخند می زد, می ایستاد و غیره. اما تو نبردی که با سگ شکاری والار, هوآن داشت (در داستان برن و لوتین) خودشو به شکل های یه گرگ , افعی بزرگ, و یه خون آشام پرنده درآورد. در دوره دوم خودشو به شکل زیبا و جنتلمنی درآورد و اسم آناتار رو روی خودش گذاشت (ارباب هدایا) تا بتونه الفها رو گول بزنه و بر حلقه سازی اونها نظارت کنه.

سائورون تا قبل از زوال نومه نور این قدرت ها رو داشت اما بعد از اون دیگه نتونست در نظر آدمیان به شکل های زیبا دربیاد. بعد اینکه تو جنگ حلقه شکست خورد روحش بدنش رو ترک کرد و دیگه تا مدت بسیاری نتونست جسمی به خودش بگیره (آخرین سال عصر دوم)

ماجراهای بعدش خیلی جالبتر هم میشه حتی اینکه میگن چشم سائوورن در واقع شکلی از خود سائورونه که تونسته دربیاره و غیره , اگه وقت کنم میگمشون یا اگه استادان دیگه خواستن لطف کنن بگن و توضیحات بالایی منو هم کاملتر کنن.

 

این هم تصویری از فرم زیبای سائورون آناتار که تو فیلم نیومد:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/e ... nnatar.jpg

این عکس حذف شده است لطفا مجددا اپلود کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Legolas
در در 9/19/2017 at 1:30 AM، در آغوش نور گفته است :

این عکس حذف شده است لطفا مجددا اپلود کنید.

latest?cb=20120712144602

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...