رفتن به مطلب
Haldir of Lorien

ایستاری

Recommended Posts

Haldir of Lorien

با سلام خدمت دوستان

در کتاب سیلماریلیون گفته شد کهایستاری ها از دریا آمدند....خوب دریا یعنی از غرب ....ولی چگونه از غربی آمده اند که هیچ انسان فانیی در آن راه به جایی ندارد(جز یکی) و اگر از غرب دریا نیامده اند از کجا آمده انذ ؟

با تشکر از شما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام

از همگی معذرت می خواهم چون تیتر موضوع را اشتباه زدم.

ایستاری ها دقیقا از کجا آمدند؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

هالدیر جان ایستاری همون پنج مایا بودند که از طرف والار برای کمک به مردم سرزمین میانه در برابر سارون از والینور به سرزمین میانه آمدند (آلاتار - پالاندو - گندالف - سارومان - راداگاست ) البته اطلاعات و پستهای خیلی زیادی در مورد ایستاری در تالارها زده شده بود و اگر کمی در تالار ها می گشتی آنها را پیدا میکردید دوست عزیز.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

میتراندیر عزیز با تشکر از شما

متاسفم از اینکه در ابتدا نگاه دقیق تری در تالار ها نیانداختم چون قبل از اینکه به این پست بیایم و جواب شما را بخوانم مشغول مطالعهء (زندگی نامه های شخصیت های ارباب حلقه ها) بودم و پست بسیار مفید دوست عزیز فارامیر در مورد گاندالف و مابقی پست های مفید دیگر دوستان گرامی را مطالعه کردم.

به هر حال از اینکه در زمانبندی ارسال سوالاتم مقداری زود عمل کردم(حدود 1 ساعت) پوزش میطلبم.

با تشکر از شما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

میتراندیر جان شما دیگه چرا آخه اشتباه؟؟؟ سائورون که از ایستاری نبود. آلاتار، پالاندو، گندالف، سارومان و راداگاست پنج مایا بودند که در سال 1000 دوران سوم به سرزمین میانه فرستاده شدند تا از ظهور مجدد سائورون جلوگیری کنند. اونها انسان فانی نبودند هالدیر جان. اونها در اصل در والینور زندگی میکردند و در سرزمین میانه ماموریت داشتند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo
میتراندیر جان شما دیگه چرا آخه اشتباه؟؟؟ سائورون که از ایستاری نبود. آلاتار، پالاندو، گندالف، سارومان و راداگاست پنج مایا بودند که در سال 1000 دوران سوم به سرزمین میانه فرستاده شدند تا از ظهور مجدد سائورون جلوگیری کنند. اونها انسان فانی نبودند هالدیر جان. اونها در اصل در والینور زندگی میکردند و در سرزمین میانه ماموریت داشتند.

آخ ببخشيد اشتباه تايپي بود هالبارد جان تو پستم گفتم پنج مايا كه بر ضد سارون جنگيدند ولي از بس ذهنم مشغول بود اشتباهي اسم خود سارون هم جزو ايستاري گذاشتم بعدش هم DC شدم . همين الان ويرايش مي كنم و متشكرم از تذكر تان.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

با تشکر از جواب سایرین , منم یه چیزایی بگم , هالدیر جان ایستاری ها جزو مایاری بودند که همراه والار در سرزمین قدسی زندگی می کردن و وقتی نیروی سارون در سرزمین میانه بالا گرفت والار تصمیم گرفتن چند تن از خردمندترین مایار رو به سرزمین میانه بفرستن تا مردم اونجا رو راهنمایی و کمک کنن. پنج مایار انتخاب کردن و تصمیم بر این شد که این پنج مایاری که به سرزمین میانه می فرستن , در تجسم های پیرمردانی خردمند و مهربان در آیند و چهره ای قابل اعتماد داشته باشند.

با سلام خدمت همه تالکین دوستان

یک سوال دیگر هم دارم که در همین عنوان مطرح می کنم.

آیا غیر از ایریندیل دریانورد و فرودو و بیلبو و البته میتراندیر در طی زمان هیچ انسان فانی دیگری به غرب در گذشته است؟

با تشکر از شما

سوالت اشتباه بود اولا میتراندیر که یه مایار بود , فانی نبود و جزو قدسیان بود. بعد از اون هم باید می گفتی هیچ فانی دیگری . چون فرودو و بیلبو انسان نبودند و هابیت بودن.

بله - تور پسر هور , که یه انسان فانی بود اما الف شد!!!!! چرا ؟ او عاشق الف ها بود و در میان اون ها زیست و هنر و مهارتشون رو آموخت و حتی با ایدریل الف , دختر تورگان شاه گوندولین ازدواج کرد . به دلیل نبردها و عشقش به الف ها و .. , هنگامی که پیر شد اجازه یافت به همراه همسرش ایدریل به غرب بره و رسما الف شد و رفت.

تور یا لوتین , کسانی بودند که نژاد و سرنوشتشون تغییر کرد , اما تالکین صراحتا گفته جز اینها هیچ موجود دیگه ای نمی تونه سرنشت دیگه ای جز چیزی که هست داشته باشه.

جز تور , بقیه فانی بودند رسما و با اونجا رفتن هم جاویدان نمی شدن. فرودو و بیلبو , گیملی (گفته می شه) , سام گمگی . (اگه کس دیگه ای بوده بگید من الان شدیدا سرم شلوغه یادم نمیاد دیگه کی بود مرسی)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

یه جاهایی از پستت رو قبول ندارم آرون. گفتی که فرودو و بیلبو انسان نبودند. موجودات ناطق سرزمین میانه الفها بودند و دورفها و انسانها. غیر از اینها که دیگه کسی نبود. راجع به منشأ هابیتها هم اگر پیگیری کنی میبینی که بدون شک از انسانهای اریادور بودند که با مرور زمان به اون شکل در اومده بودند. به واقع سرنوشت هابیتها هم مثل سرنوشت انسانها بوده و معلوم نبوده بعد از تالارهای انتظار به کجا میرفتند. اینکه گفتی تور الف شد، اولین باره که میشنوم و راجع بهش نظر هم نمیدم. اما اینکه هیچ موجود دیگری نمیتونه سرنوشتش رو تغییر بده مخالفم. وقتی ارندیل به آمان قدسی رفت این اختیار بهش داده شد که الف باشه یا انسان و اون الف بودن رو انتخاب کرد یعنی اینکه تونست توی سرنوشت خودش دست ببره. همینطور هم آرون، الروند، الروس و کلا نیم الفها این اختیار رو داشتند و میتونستند سرنوشتشون رو تغییر بدهند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

به نظر شما دوستان عزیز،ماندن در جهان خاکی وزمینی بهتر است یا رفتن به پیشگاه خدای یگانه وبهره مند شدن از نعمت ها وهبه های فرازمینی وقدسی.

معلوم نیست چرا نیم الف مثل الروند الف بودن رو انتخاب کردند.

در دوران چهارم هم که دیگر آدمیان در تمامی عرصه ها بر موجودات دیگر برتری یافتند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

سوال اولت خیل پیچیده و گسترده است دورین عزیز. نظرات مختلفی هم راجع بهش ارائه شده. مثلا بعضی مثل آقای فرهادپور مرگ رو واقعا هبه و هدیه ایلوواتار به انسانها میدونند که انسان رو تبدیل به یک موجود استعلایی میکنه که میتونه از چرخه تکرار جهان خارج بشه. سرنوشت انسانها پس از مرگ برای هیچ کس حتی والار شناخته شده نیست (بعضی اعتقاد دارند که اونها به تالارهای بی زمان ایلوواتار میروند). ولی بعضی هم مثل صادق هدایت تنها آرزوشون نیستی بعد از مرگه. صادق اعتقاد داره که انسان که هنوز موفق به شناخت این جهان نشده، جهان دیگری براش خیلی زیاده.

علت این که چرا الروند الف بودن رو انتخاب کرد فکر کنم باید خودش رو گیر بیاری ازش بپرسی. ولی من حدس میزنم که فقط بحث علاقه بیشتر وسط بوده. الروند الف موند چون به الدار بیشتر علاقه داشت ولی الروس خواست که با اداین بمونه. یا مثلا ارندیل برای اینکه بتونه با الوینگ باشه الف بودن رو انتخاب کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

هالباراد !؟ از تو انتظار نداشتم! در مورد هابیت ها , من میدونم که میتونه ریشه شون انسان باشه , اما بسیار فراتر از اونی هستن که انسان ها! چه در طول عمر و خلق و خو و ...! پس نباید دلیل رو بر این بذاریم. در هرحال هابیت محسوب میشن! اینا رو به من میگی ؟! شدیدا حالم گرفته شد!

در مورد تغییر دادن سرنوشت ! این رو خود تالکین به صراحتا تو نامه هاش گفته و ربطی به مخالفتت نداره!

اول این نظر خود تالکین در مورد سرنوشت ها رو می گم, بعد به تور می پردازم!

به نظر تالکین , طبیعت و سرنوشت یک موجود وابسته به روح و سرشت ذاتی اوست , و زان سبب نمی تواند بدون مداخله مستقیم آفریدگار , تغییر یابد. «سه مورد» وجود داشته اند که این تغییر برایشان اتفاق افتاد (لوتین - تور - آرون) , اما این در مورد فرودو و بقیه صادق نیست.» تالکین تو نامه های بسیاری تاکید کرده که سفر فرودو از دریا فقط یه «التیام بخشی موقت» بوده است , و این که در طی گذر زمان او و سایرین هم به سبب سرنوشت خویش خواهند مرد.

-----

در مورد این چیزی که خوندی مطمئن باش تو نامه های تالکین پره , هالف الف ها در این جا دسته بندی نمی شن چون قدرت انتخاب داشتن و اینکه - سرنوشت هالف الف ها «الف» بوده و الف به دنیا می آن و بعد تصمیم می گیرن «الف» بمونن یا انسان. در مورد الروس اداین , این موضوع متفاوته چون از اونها این هالف الون به دو قسمت شد, اما آرون فانی شدن رو انتخاب کرد. لوتین نیز .

و اما تور . میگی هیچ جا نخوندی , در تعجبم , مگه کتاب Unfinished Tales رو هم نخوندی؟ میدونی که اون کتاب بخش های باقی مونده سیلماریلیون رو گفته , اونجا آخر فصل «از تور و گذرش به گوندولین» دقیقا آورده شده که :

But in after days it was sung that Tuor alone of mortal Men was numbered among the elder race, and was joined with the Noldor, whom he loved; and his fate is sundered from the fate of Men.

ترجمه: «لیک در روزگاران پسین چنین خوانند که تور , جدا از سایر آدمیان فانی, از نژاد الدار شمرده گشت, و به نولدور پیوست که بسیار دوست می داشت؛ و سرنوشت او از سرنوشت آدمیان جدا گشت...»

حتی تو اینترنت هم اگه در مورد RACE تور یه سرچ کنید میابید این ها رو.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

تسلیم بابا، تسلیم. ببخشید آرون. پرسیدی که افسانه های ناتمام رو خوندم یا نه که باید بگم متاسفانه نه، نخوندم. آخه اینقدر کتابهای Hand book فارسی دارم که به خوندن Ebook های انگلیسی نمیرسم. حرف شما برای ما حجت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برگوند

بانو آرون گفته که سام گمگی کی به غرب درگذشت؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برگوند

ببخشید منظورم اینه که سام کی به غرب رفت؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien
ببخشید منظورم اینه که سام کی به غرب رفت؟

با سلام و با اجازه بزرگان فوروم

برگوند عزیز تا اینجایی که می دانم (چون سوال خودم بوده است ) سام در حدود 85 سالگی بعد از فوت همسرش به غرب عزیمت کرد.

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
saruman the many colors

تنها چیز هایی که من توانسته ام درباره ی 5 ایستاری پیدا کنم این است: آن ها مایا هایی هستند که توسط والار به خلطه ی میانی رفته اند تا هدفشان را به پایان برسانند.

من اطلاعات زیادی ندارم. اما می دانم سارومان در آیزنگارد مستقر شد. و از قدرتش استفاده کرد

گندالف هم مکان خاصی برای ماندن در آن جا نداشت اما در شایر تنها جایی بود که بیش تر در آن جا می ماند.

راداگاست هم در راسگابل و بعد در سبزبیشه مستقر شد.

همان طور که می دانیم 5 جادوگر به خلطه ی میانی آمدند وهر کدام هدف مشترکی داشتند.

اما در این مقاله می خواهیم به دو ایستاری مفقود اشاره کنیم. پالاندو و آلاتار آبی.

من با اطلاعاتی که به دست آوردم توانسته ام که بفهمم هر دوی آن ها بعد از مرگ ایسیلدور گم شده و هیچ اثری از آن ها پیدا نشده.

تالکین اشاره ی زیادی به آن دو نکرده و منبع زیادی هم از آن ها وجود ندارد.

ممنون می شم اگر شما منبع یا اطلاعاتی را درباره ی این دو پیدا کردید گزارش بدهید.

و یا عکس هایشان را بگذارید.

اوه و اگر درباره ی والار و بقیه ی کسانی که این پنج تن را فرستادند اطلاعاتی به دست آوردید آن ها را هم بفرستید

ممنونم. :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
king.nezgul

کلا در اردا پنج جادوگر وجود داشت به اسم های گندالف-سارومان-راداگاست-ودوتا ابی پوش که برای جنگ با سایرون فرستاده شده بودن.

اینم یه عکس از پنج تاشون.

cardmedia:istari.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...