رفتن به مطلب

Recommended Posts

MAS

البته من یه تاپیک زدم تو شورای خردمندان که کسی هنوز جوابی نداده، اونجا یه موضوعی مطرح کردم و اینجا ادامه اش می دهم.

بیایید تصوّر کنیم که آردا واقعاً وجود داشته، خوب این احتمالاً مال خیلی وقت پیش می شه. وقتی که همۀ الفها می رن والینور، اون وقت سالیان متمادی با هم زندگی می کنند و بعد هم چون هیچ اتّفاق جالبی احتمالاً نمی افته(توجّه کنید که سه دورۀ نخست آردا پر بوده از هیجاناتی که خوب منشأ همۀ آنها هم می توانسته خیر بوده باشد و هم شر!) در هر صورت احتمالاً زندگی برای الفها خسته کننده می شه و به خاطر همین هم می رن پیش والار، اونها هم که می بینند گلایۀ الفها منطقیه یه تصمیمی برای آنها می گیرند که نتیجۀ این تصمیم هرچه که بوده به این می انجامد که الفها دیگر در والینور باقی نمی مانند(حدّاقل به صورت همیشگی شان) احتمالاً همه به تالارهای مندوس می روند ولی تعدادی از آنها به صورتی متفاوت در زمین می مانند. حال بیایید فرض کنیم که والینور همان آمریکای امروزی بوده است، در این صورت قدیمی ترین ساکنان و یا بومیان آنجا که همان سرخپوست ها باشند را می توان بازماندۀ الفها دانست. توجّه شما را جلب می کنم به غنای بیش از حد و شگفت انگیز تاریخ و ادبیات فولکلور سرخپوستی که پر است از چیزهای شگفت انگیز از جمله مسئلۀ تغییر ماهیت انسانها به حیوانات و یا بالعکس. همینطور دقّتی داشته باشید در مورد مسألۀ اینکاها و تمدّن شگفت آورشان، همچنین قارّه گمشدۀ آتلانتیس که البتّه فکر می کنم این بحث قبلاً مطرح شده است. البتّه می توان مسائل بسیاری را به این موضوع مربوط نمود و به عنوان شاهد طلبیدشان مثلاً شما را ارجاع می دهم به مسألۀ مثلّث برمودا و از این دست. حال خواهشمندم دوستان نظراتشان را مرحمت کنند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

مساله جالبی رو مطرح کردی اما تا وقتی میتونی سرخ پوست ها و غیره رو به دنیای تالکین و یا الف ها ربط بدی که اطلاعات کاملی از دنیای تالکین داشته باشی. الان که این پست رو زدی هنوز اون جواب من تو مساله ای که تو تاپیک شورای خردمندان مطرح کردی رو نخوندی. برو اون رو با دقت بخون و سوالاتو حل کن , بعد دوباره بیا اینجا به صورت جدیدی نطریه هاتو مطرح کن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

به نظر بعید میاد. راستش من خودم نژاد نومه نور رو نژاد آریا میدونم یا مثلا اعراب و آفریقایی ها رو اعقاب هارادریم ها و مغولها و زرد پوست ها رو اعقاب ایسترلینگ ها. ولی راجع به سرخپوستها نظری ندارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ulmo

از نظر من هم بعيد مي آيد چون نه توصيفات والينور مثل آمريكاي مركزي هستش و نه سرخپوستها به الف شباهتي دارند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

البتّه اگه یه بار دیگه پستی که زدم رو بخونید متوجّه می شید که من گفته بودم آنها باقی مانده ای از نژاد الفها هستند و یا اصلاً فرض کنیم که آنها الفهایی هستند که ماهیت الفی خود را از دست داده اند و به صورت کنونی شان درآمده اند(مسخ شده اند). علّت های متفاوتی هم می تواند عامل این کار باشد؛ مثلاً کاری کرده اند که مورد خشم والار و یا حتّی خود ارو قرار گرفته اند و یا... .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

خب ببین این فرضیه تو شاید بیشتر به خاطر این باشه که اطلاع دقیقی از الفها و ماهیتشون نداری چون هیچی سرخپوست ها به الف ها نمیخوره. خیلی خیلی دلایل متعددی برای اینکه سرخپوست ها اصلا با الفها قابل قیاس نیستن وجود داره . مثلا یکیش اینکه اولا من نمیفهمم منظورت از الفهایی که ماهیت الفیشون رو از دست دادن چیه اگه منظورت چیزی مثل اورک باشه , آره ممکنه ولی در این صورت بازهم الف ها جاودانگی خودشون رو از دست نمیدن حالا هر ماهیت جدیدی که پیدا کنن (که یعنی اورک ها هم جاویدانن) بهت که گفتم سرنوشت الف ها اینه که تا ابد توی دنیا بمونن و بهش وابسته باشن و هیچوقت از دنیا خارج نشن و چیزی به اسم مرگ که هبه آدمیانه نداشته باشن و این یعنی هیچوقت مرگ راستینی نخواهند داشت و همیشه توی دنیا می مونن. خب این سرنوشت هیچ وقت تغییر داده نشده و نمیشه , پس سرخپوست هایی که مرگ براشون رخ میده مثل همه آدمها , نمیتونن هیچ جوری الف باشن چون حتی والار نمیتونن سرنوشت الف ها رو تغییر بدن و ارو هم هیچوقت همچین کاری نمیکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

من که چندان در مورد دنیای تالکین اطلاعات ندارم. اما در مورد سورخپوستان چرا.

به قطعیت می گویم، سرخپوستان نه الف بودند و نه چیز دیگر بلکه انسان بودند و علت تمدن و شگفتی های بسیارشان چیز دیگر بود.

در هر حال خوب نیست بدون اطلاعات کافی از دو طرف و فقط خواندن مطالبی در مورد یک طرف آنرا به دیگری ربط دهیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hellboy

بابا چرا جدی گرفتی این مثلا یکی از بحث های قبل از مرگ یک تروله

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

با توجه به صخبت های هل بوی می توان گفت آره چرا نشه ولی این حرفها یه کمی از حرفهای ترول ها هم زیادروی می کنه و احتمال دارد که اینقد سرگرم این حرف ها بشیم که خورشید بزنه و سنگ بشیم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ارش

به نظر من اصلا و ابداً شباهتی به هم ندارن . هر آدم عاقلی که کمی فکر کنه و زوایا و خفایا رو در نظر بگیره به این نتیجه می رسه که این دوتا زمین تا زیر زمین با هم فرق دارن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS

بابا آرش جان چرا پست ها رو نخونده نظر میدی؟(البته ببخشیدا)

اوّلاً بحث ترولیه! اگر من همچین جیزی رو مثلاً توی شورای خردمندان مطرح می کردم، شاید، بازم فقط شاید میشد بهش ایراد گرفت!

دوم اینکه، من نگفتم که سرخپوست ها خود الف ها هستن! گفتم که ممکنه یه سری از الف هایی باشن که ماهیت از دست دادن، مسخ شدن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

بهمم میخورن،فقط نه از نظر ریخت و قیافه!!!!!!!

اما میشه لینکی که در مورد آتلانتیس رو بدید؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

ميشه اين نظريه در مورد اقوام مايا ,اينكا و ازتك درست باشه!چون از لحاظ خصوصيات جسمي شبيه هم بودند و روحيه آن ها با خصوصيات الفي جور بودند! ولي تفاوت هاي زير همهستش:

1_صناعت

2_خطوط مورد استفاده!

3_طول عمر متفاوت

4_آثار و جواهرات مورد استفاده كه متفاوته

5_سبك معماري متفاوت

6 _و ...

البته شباهت هاي اون ها صرف زندگي در مناطق جنگلي بوده! و اگر واقعا الف هايي كه ما مي شناسيم در امريكاي جنوبي ساكن بوده باشند حتي در اين صورت خصوصياتي متفاوت با اينكاها و ساير اقوام امريكا ي جنوبي داشته اند!

ولي چون وجود آتلانتيك معتبر و اثبات شده است(از روي سنگ نوشته هايي كه در اهرام مصر و عصر فراعنه كه حتي در اون زمان ها هم قديمي بودن ) ! اگر بگوييم ساكنان آتلانتيك الف بودند پس آن ها در نبرد بزرگي از مصريان پيروز شده اند! آتلانتيك مي تونه شمايي از نومه نور باشه نه خواست گاه الف ها!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

در مورد نومه نور با هالباراد موافقم.

حیف که با غرور ودر افتادن با حریم مقدس خودشونو بدبخت کردن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

در مورد آتلانتيس بايد بگم شايد به نظر شما شبيه نومه نور باشه ولي اون جور كه از نوشته هاي شما خوندم نومه نور به وسيله طوفان والار نابود شد ولي آتلانتيس به خاطر فعاليت آتش فشانها دفن شد و به زير آب رفت.ولي يه وجه شباهتشون قدرت و تمدن بود چون اون زمان اگه نگيم قدرتمندترين,يكي از قطبهاي قدرت روي زمين بوده و مصنوعاتي كه به اونها نسبت داده شده فرا تر از سطح دانش اون زمانه.اگه كسي بيشتر ميدونه بفرماييد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

MAS عزیز با سلام

دوست من شما در تاپیک ابتدایی این مبحث ددر یک مورد اشتباه مثال زدید و با اجازه شما دوست عزیز من آنرا متذکر میشوم:

فرضیه وجود تمدن آتلانتیس اولین بار توسط دانشمند بزرگ یونانی ارشمیدوس (287-212 ق.م.) ارائه شد یعنی سالیان دراز قبل از پیدایش تمدن عظیم اینکا که نمی توانسته ربطی به والینور و یا هر جای دیگر سرزمین میانه داشته باشد.

در ضمن جهت مطلع شدن از اینکه آیا آمریکای کنونی می توانسته سرزمین بزرک غرب باشد یا خیر به تاپیک ارسالی توسط اینجانب به عنوان ---تالکین و ارعاب--- مراجعه کنید ---من در آن تاپیک با دلایل علمی مواردی را شرح داده ام.

با تشکر از شما دوست عزیز

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MAS
MAS عزیز با سلام

دوست من شما در تاپیک ابتدایی این مبحث ددر یک مورد اشتباه مثال زدید و با اجازه شما دوست عزیز من آنرا متذکر میشوم:

فرضیه وجود تمدن آتلانتیس اولین بار توسط دانشمند بزرگ یونانی ارشمیدوس (287-212 ق.م.) ارائه شد یعنی سالیان دراز قبل از پیدایش تمدن عظیم اینکا که نمی توانسته ربطی به والینور و یا هر جای دیگر سرزمین میانه داشته باشد.

در ضمن جهت مطلع شدن از اینکه آیا آمریکای کنونی می توانسته سرزمین بزرک غرب باشد یا خیر به تاپیک ارسالی توسط اینجانب به عنوان ---تالکین و ارعاب--- مراجعه کنید ---من در آن تاپیک با دلایل علمی مواردی را شرح داده ام.

با تشکر از شما دوست عزیز

عرض شود به حضور هالدیر عزیز که، ایجاد این تاپیک احتمالاً به قبل از تاریخ عضویت شما برمی گردد، آن موقع هم این تاپیک توی تالاری بود به نام بحث های قبل از مرگ یک ترول که توی اون بحث هایی که یه کمی ممکن بود خنگولانه بزنند مطرح می شد؛ بعد از تغییراتی چند در سایت، این تاپیک منتقل شد به اینجا(شورای خردمندان). مثالی رو هم که زدم اصلاً ایده اش مال خودم نبود، یه چند جا توی همین سایت با اون برخورد داشتم.

کلّاً بحثِ بزرگتر و مهمتر از همۀ این ها این بوده و هست که چه نشانه هایی میشه پیدا کرد که بر اساس اون ها آردا و تاریخچۀ اونو واقعی فرض کنیم. صدالبتّه اینقدر دلایل و مصداق های روشن علمی و تاریخی و مذهبی در تمام اقوام و فرهنگ های دنیا وجود دارند که انجام کار فوق(یعنی اثبات واقعی بودن آردا) خیلی خیلی بعید به نظر می رسه. حتّی دوستی(باور کنید اگه اسمشو بیارم همتون به کارشناس بودنش اذعان می کنید) می گفت که من تعجّبم از خود تالکینه که با اینکه یک کاتولیک مؤمن و معتقد بود و طبیعتاً مانیفست های مسیحیت رو دربارۀ آفرینش جهان قبول داشت، چطور اومده قضایا رو طوری جلوه داده که برای مقولۀ آردا مصداق بیرونی ایجاد کنه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

اوّلاً بحث ترولیه! اگر من همچین جیزی رو مثلاً توی شورای خردمندان مطرح می کردم، شاید، بازم فقط شاید میشد بهش ایراد گرفت!

دیگه نیست !

برای همین من به یه رهنما توصیه می کنم این تاپیک بسته بشه ! ولی اگر بتونیم از روی نقشه ی آردا ثابت کنید ! چه می شود !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

گالوم گفته:در مورد آتلانتيس بايد بگم شايد به نظر شما شبيه نومه نور باشه ولي اون جور كه از نوشته هاي شما خوندم نومه نور به وسيله طوفان والار نابود شد ولي آتلانتيس به خاطر فعاليت آتش فشانها دفن شد و به زير آب رفت.ولي يه وجه شباهتشون قدرت و تمدن بود چون اون زمان اگه نگيم قدرتمندترين,يكي از قطبهاي قدرت روي زمين بوده و مصنوعاتي كه به اونها نسبت داده شده فرا تر از سطح دانش اون زمانه.اگه كسي بيشتر ميدونه بفرماييد.)

درسته ولی خود هومر در داستان هاش که البته بیشتر به صورت شعر بودن گفته که آتلانتیس به دلیل خشم خدایان از بین رفت. :ymapplause:

ویرایش شده در توسط lordlass

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Edhelharen

گالوم گفته:در مورد آتلانتيس بايد بگم شايد به نظر شما شبيه نومه نور باشه ولي اون جور كه از نوشته هاي شما خوندم نومه نور به وسيله طوفان والار نابود شد ولي آتلانتيس به خاطر فعاليت آتش فشانها دفن شد و به زير آب رفت.ولي يه وجه شباهتشون قدرت و تمدن بود چون اون زمان اگه نگيم قدرتمندترين,يكي از قطبهاي قدرت روي زمين بوده و مصنوعاتي كه به اونها نسبت داده شده فرا تر از سطح دانش اون زمانه.اگه كسي بيشتر ميدونه بفرماييد.)

درسته ولی خود هومر در داستان هاش که البته بیشتر به صورت شعر بودن گفته که آتلانتیس به دلیل خشم خدایان از بین رفت. :?

توی سایت وستروس در مورد شباهت آلانتیس با نومه نور و یه جزیره دیگه تو کتاب آتش و یخ توضیح داده.

شاید تالکین حرص و طمع نومه نوری هارو از اتلانتیس الهام گرفته باشه؟!!

چون آتلانتیسی ها هم این آخری ها به اینور و اونور حمله میکردند که همین باعث خشم خدایان و نابودی اون جزیره شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
MORGOMIR

سلام بر همگی

من بخاطر علاقه ی شدیدم به سرخپوست ها مقاله ای برای دوستان خوبم قرار میدم که تمامیه نکات راجب به سرخ پوست ها در این مقاله ذکر شده و امیدوارم به دوستان علاقه مند کمک بزرگی کنه:?

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

سرخپوستان بومی ایالات متحده آمریکا (به انگلیسی: Native Americans) به بومیان قدیمی کشور آمریکا اطلاق می شود که امروزه بصورت اقلّیتی در میان جمعیت مهاجر بعدی بسر می برند. این اقوام به گروه های بومی آمریکای شمالی تعلق دارند و زبان های متعددی را تکلم می کنند.برخی هنوز به سنّت های قدیمی قومی خود پایبند مانده اند و برخی تحت همسان سازی با فرهنگ مدرن آمریکایی خوگرفته اند.جمعیت کل تمام قبایل مختلف امروزه تا حدود ۲٫۵ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.

مقدمه

سرخپوستان آمریکا سرگذشت بسیار غم انگیزی داشته اند . متاسفانه تاریخ و فرهنگ آنها در کشور ما چندان شناخته شده نیست . سرخپوستان آمریکا دو ضربه ویرانگر و نابود کننده را از سوی مهاجمان اروپایی – یعنی

به خود دیدند . یکی قتل عام قبایل آنها بود که بدست فرانسوی ها و انگلیسی ها و تا حدودی اسپانیایی ها انجام شد – و خیلی ها تصور می کنند که آمریکایی ها این جنایت را مرتکب شده اند – و دیگری آواره کردن و تبعید نمودن قبایل سرخپوست بود که بعدها و بخصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم بدست دولت مرکزی آمریکا انجام گرفت . اروپاییان سرخپوستان را می کشتند تا اموال و املاکشان را غارت و تصاحب کنند و آمریکایی ها آنها را کوچ می دانند تا در سرزمینهایشان راه آهن سراسری آن کشور را بنا کنند و یا بجای چراگاههای آنها کشتزارهایی عظیم و باغهایی انبوه را برای خود بسازند . این دو زخم بر دل سرخپوستان ماند و علیرغم شرمساری و جبران کردنهای بعدی دولتهای مرکزی آمریکا رنج و اندوه مردمان سرخپوست هرگز التیام نیافت . بعد از آن همه ” کشتار و کوچ ” جمعیت سرخپوستهای آمریکا بشدت کم شد و نسلهای بعدی آنها – و بویژه در پنجاه سال اخیر – نیز خود را در سرزمین نیاکانشان غریبه احساس کردند و از عرصه های مهم زندگی اجتماعی – فرهنگی و سیاسی آمریکا کناره گرفتند . اکنون بیشتر سرخپوستان شمال آمریکا در ایالت داکوتا و بیشتر سرخپوستان جنوب آن بیشتر در ایالت آریزونا ساکن هستند و جزو طبقات مستمند آن کشور بشمار می روند. در جریان تلاش ظالمانه دولت آمریکا برای کوچ اجباری سرخپوستان آن کشور برخی از روسای قبایل سرخپوست همراه با مردان و زنان قبیله شان تصمیم گرفتند که در مقابل فشار دولت مرکزی مقاومت کنند . این مقاومت در بسیاری از موارد منجر به جنگ میان سرخپوستان شمال و جنوب آمریکا با دولت مرکزی آن کشور شد . یکی از این قبیله ها ” نز پرسه ” به رهبری رئیس جوزف ( ۱۸۴۰ -۱۹۰۴ ) بود که نامش به واسطه درستکاری و شجاعتی که داشته در تاریخ آمریکا به نیکی یاد می شود . دولت مرکزی آمریکا قبیله نز پرسه را از منطقه ای نسبتا گرم و خوش آب و هوا بنام دره ” والو وا ” در اورگان بسوی ایالت آیداهو کوچ داد . اما در میانه راه رئیس جوزف سر به شورش نهاد و راه قبیله اش را بسوی مرزهای کانادا کج کرد و به رو به آن کشور گریخت . (سایت)

رئیس جوزف و قبیله اش تنها کمتر از شصت کیلومتر با مرز کانادا و آغاز یک زندگی آزاد فاصله داشتند که متاسفانه ارتش آمریکا به آنها رسید و با حمله ای نظامی و نابرابر در مقابلشان ایستاد . پس از جنگی بسیار خونین جنگجویان قبیله “نز پرسه” شکست خوردند و در کوههای ایالت مونتانا خود را به ارتش آمریکا تسلیم کردند . نهایتا رئیس جوزف و قبیله اش مجبور شدند که برای استقرار و زندگی در تبعید به ایالت اوکلاهاما بروند . آنها سالهای سال آوارگی و دربدری کشیدند تا اینکه بالاخره در ایالت سرد و دلگیر واشنگتن مستقر شدند . مردمان قبیله ” نز پرسه ” آنگونه که رئیس جوزف پیش بینی کرده بود دیگر در دنیا روی خوش ندیدند و زندگانی شان همراه با رنج و محنت گذشت . تصویری که می بینید عکسی از رئیس جوزف است همراه با جملاتی که پیش از تسلیم شدنش به ژنرال نلسون مایلز و خطاب به مردان قبیله اش گفته بود . نوشته زیر ترجمه این گفتار است.

تاریخ

اقوام سرخپوست آمریکای شمالی از بازماندگان گروه هایی هستند که در حدد بیست هزارسال پیش از میلاد از نواحی سر شمال سبیری گذشته و به قاره جدید وارد شده بودند.برخلاف ساکنان مزوآمریکا و نواحی متمدن آمریکای مرکزی و جنوبی, سرخپوستان آمریکای شمالی چندان متمدن نبوده و حالتی نیمه بدوی داشتند.بیشتر اطلاعاتی که امروزه از گذشته سرخپوستان ساکن در ایالات متحده داریم از گزارش های اروپاییان بدست آمده است.برخورد میان اروپاییان تازه وارد و ساکنان قدیمی در کشور آمریکا بحران ها و تضادهایی بوجود آورد که تا مدت ها بصورت جنگ و کینه ادامه پیداکرد. کریستوف کلمب پنداشته بود که سرخ‌پوستان آمریکای مرکزی, هندی هستند، از این رو امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی بومیان قاره آمریکا را هندی می‌خوانند. سرخ‌پوستان آمریکایی با ورود اروپاییان با بیماری‌های همه‌گیر]، نابودی فرهنگ و از دست رفتن خاک روبرو شدند. برخی قبایل سرخ‌پوستان به مدت دو قرن در بردگی سفیدپوستان بودند، و برخی دیگر همانند در جنگ‌ها و پاکسازی‌های جمعی همانند کشتار ووندد نی به نابودی کشانده شدند. در سال ۱۸۳۰، اندرو جکسون، دستوری صادر کرد که بنام قانون سرخ‌پوست زدایی مشهور گشت (به انگلیسی: Indian Removal Act)، که بر اساس آن، سرخ‌پوستان را از زمینهای خود در شرق آمریکا به سمت زمینهای بایر غرب رود میسیسیپی مهاجرت داده می‌شدند. مهاجرت بزرگ قوم چروکی در سال ۱۸۳۸ از جورجیا به سمت غرب، از همین قسم مهاجرت‌های دولتی بود که به «رد اشک‌ها» (به انگلیسی: Trail of tears) شهرت پیدا کرد. در این سفر ۲۰۰۰ کیلومتری، ۴۰۰۰ سرخ‌پوست جان خود را از دست دادند. این سرخ‌پوستان به زمینهای مخصوصی در غرب آمریکا مهاجرت داده شدند که امروزه به زمینهای رزرویشن (به انگلیسی: reservation) یا اختصاصی معروفند. این زمینها بدستور کنگره آمریکا در سال ۱۸۳۴ برای سرخ‌پوستان در نظر گرفته شدند.سرخپوستان در جنگ های داخلی آمریکا از مبارزان فعال بودند.پس از پایان این دوره جنگ ها و آزادی سیاهپوستان در آمریکا سیاست همسان سازی علیه سرخپوستانی که به امید پایان تنش وارد جنگ شده بودند آغاز شد.در قرن نوزدهم جورج واشنگتن و هنری ناکس تصمیم به متمدن کردن بومیان آمریکا گرفتند و همین موجب بروز شدید ترین درگیری ها میان آنها شد.در پی این رویدادها جنگ‌های سرخپوستان شدت گرفت گرچه پیروزی معمولا با نظامیان جمهوری آمریکا بود اما در نهایت در سال ۱۹۲۴ دولت آمریکا حق شهروندی سرخپوستان را پذیرفت و از آن زمان تا کنون آنان شهروند آمریکایی با حفظ حقوق قومی و مالکیت سرزمین می باشند.

هنر

هنر در میان سرخ‌پوستان آمریکا مخصوصا در تمدن مکزیک اهمیت بسزایی داشت.دورهٔ هنری در مکزیک از ۱۵۰۰ پیش ازمیلاد آغاز و تا قرن ۱۶ یعنی زمان فتح مکزیک بدست کورتیس اسپانیایی ادامه می‌یابد.که اوج آن در دوره ۳۰۰ تا ۹۰۰ میلادی بوده‌است.هنر اصلی ایشان پیکر تراشی و تندیس سازی بود و امروزه تندیس‌ها و صورتک‌های بسیاری از آن دوره که به‌نظر می‌رسد کاربرد مذهبی داشته‌است بجای مانده

ارتباط با توتم ها

شاید کمتر کسی بداند که سرخپوست ها چقدر به خواب دیدن اهمیت می دهند . در فرهنگ بسیاری از قبایل سرخپوستان شمال آمریکا ، خواب دیدن یعنی سفر روح انسان به دنیای دیگر ، یعنی عالمی روحانی و همنشینی در آن با توتم معنوی خود . برای یک سرخپوست هر آنچه که در خواب می بیند نه رویا و خیال بلکه امری کاملا” واقعی است . آنها معتقدند که انسان باید در این سیر و سفرهای معنوی که در خواب برایش اتفاق می افتد به نصایح توتم روحانی اش گوش کند و در زندگی جسمانی و دنیوی اش به آنها عمل نماید . در واقع یکی از دلمشغولی های سرخپوستان خواب دیدن و ارتباطشان با توتم هایشان است . سرخپوستان معتقدند که در بسیاری از مواقع ، توتم دنیوی و جسمانی آنها نیز در این سفر و گفتگوهای ضمن آن با آنها همراه و هم کلام میشوند . خلاصه اینکه یک سرخپوست در خوابش با توتم هایش ارتباطی نزدیک و صمیمی برقرار می کند . در میان قبایل رخپوست آمریکای شمالی بازگو کردن خوابها برای خانواده ، رئیس قبیله و دیگر دوستان و تبادل نظر پیرامون خوابهای دیده شده ، برای هر فرد و عضو قبیله کاری لازم ، ارزشمند ، دوست داشتنی و دائمی محسوب میشود

یکی از توتم های قبایل سرخپوست شمال آمریکا . این قبیل توتمها معمولا” توسط همهء اعضای قبیله پرستیده میشوند و کارشان هم در مجموع نه صرفا” حفاظت از شخصی خاص ، بلکه نگاهبانی از کل قبیله است

هر سرخپوست در زندگی اش توتمی دارد . یکی گرگ را ستایش می کند ، یکی شیر کوهی را مقدس می داند و دیگری توتمی دیگر را . روی تصویر کلیک کنید تا بزرگتر دیده شود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
dain
در در 12/28/2008 at 0:00 AM، MAS گفته است :

البته من یه تاپیک زدم تو شورای خردمندان که کسی هنوز جوابی نداده، اونجا یه موضوعی مطرح کردم و اینجا ادامه اش می دهم.

بیایید تصوّر کنیم که آردا واقعاً وجود داشته، خوب این احتمالاً مال خیلی وقت پیش می شه. وقتی که همۀ الفها می رن والینور، اون وقت سالیان متمادی با هم زندگی می کنند و بعد هم چون هیچ اتّفاق جالبی احتمالاً نمی افته(توجّه کنید که سه دورۀ نخست آردا پر بوده از هیجاناتی که خوب منشأ همۀ آنها هم می توانسته خیر بوده باشد و هم شر!) در هر صورت احتمالاً زندگی برای الفها خسته کننده می شه و به خاطر همین هم می رن پیش والار، اونها هم که می بینند گلایۀ الفها منطقیه یه تصمیمی برای آنها می گیرند که نتیجۀ این تصمیم هرچه که بوده به این می انجامد که الفها دیگر در والینور باقی نمی مانند(حدّاقل به صورت همیشگی شان) احتمالاً همه به تالارهای مندوس می روند ولی تعدادی از آنها به صورتی متفاوت در زمین می مانند. حال بیایید فرض کنیم که والینور همان آمریکای امروزی بوده است، در این صورت قدیمی ترین ساکنان و یا بومیان آنجا که همان سرخپوست ها باشند را می توان بازماندۀ الفها دانست. توجّه شما را جلب می کنم به غنای بیش از حد و شگفت انگیز تاریخ و ادبیات فولکلور سرخپوستی که پر است از چیزهای شگفت انگیز از جمله مسئلۀ تغییر ماهیت انسانها به حیوانات و یا بالعکس. همینطور دقّتی داشته باشید در مورد مسألۀ اینکاها و تمدّن شگفت آورشان، همچنین قارّه گمشدۀ آتلانتیس که البتّه فکر می کنم این بحث قبلاً مطرح شده است. البتّه می توان مسائل بسیاری را به این موضوع مربوط نمود و به عنوان شاهد طلبیدشان مثلاً شما را ارجاع می دهم به مسألۀ مثلّث برمودا و از این دست. حال خواهشمندم دوستان نظراتشان را مرحمت کنند.

دوست عزیزم MAS.سرخپوست ها از زردپوستان شرق اسیا بودن که از طریق تنگه برینگ به امریکا اومدن.شما این رو حساب کنید که سرخپوست های امریکا انسان هارو درراه خدایانشون میکشتن(حتی خود هم قومی هاشون)مثل کاری که نومه نوری ها با مومنین میکردن و این خلاف ذات پاک و مقدس الف هاست.ضمنا سرخپوست ها فاقد فرهنگ والایی بودن.ضمنا درباره اینکا ها نگین که بی فرهنگ ترین و وحشی ترین بودن.تاجایی که مردم رو برای خدایانشون اتیش میزدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon

به شخصه دلیلی نمی بینم که بخواهیم آردا رو به زمین ربط بدیم

خیلی ها آریا رو همون نومه نوری ها می دونند ولی به نظر این فقط به خاطر اینکه ما می خواهیم نژاد خوبه رو بدیم به ایرانی ها

اما اگه خیلی اسرار داشته باشیم که بخواهیم نژاد انتخاب کنیم باز هم سرخ پوست ها با الف ها کلا در هیچی شباهت ندارند

شاید بشه ارگ ها رو به اون ها شباهت داد. البته من قصد جسارت به نژاد اون ها ندارم و هیچ گونه بحثی که منتهی به نژاد پرسیتی بشه رو نمی خوام پیش بکشم چون از نژادپرستی متنفرم

ولی سرخ پوست ها از دنیای انسان ها دور افتاده بودند همیشه مورد حمله قرار می گرفتند و در حقشون ظلم می شد 

 

کاری به کتاب تالکین ندارم ما با سرخ پوستا مثل ارگ ها رفتار کردیم و نه الف ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...