رفتن به مطلب
پرنسس ایووین

سوالات ارباب حلقه ها

Recommended Posts

Tom Bombadil

هر چند که اطلاعات من به قدر کافی در این زمینه نیست ولی فکر کنم جواب این سوالو بدونم.

اون حلقه فقط و فقط با آتش کوههای هلاکت در موردور نابود میشد و هیچ آتش دیگه ای(حتی آتش اژدها)توان نابود کردن اون رو نداشت.(حتی اگه اژدهایی مثل اسماگ داوطلبانه حاضر میشد آتیشش رو در اختیار بذاره:دی)

در مورد الفها هم فکر نمیکنم قدرت اون الفها به قدری بود که بتونن اون رو نابود کنن.چون حلقه هایی هم که الف ها ساخته بودن در مقایسه با این حلقه اصلا قابل قیاس نبودن.این حلقه یگانه رو سائرون برای خودش ساخته بود و مسلما فقط خودش میتونست اون رو نابود کنه یا آتش کوههای هلاکت(فکر کنم حلقه هم همونجا درست شده بود).(امیدورم جوابام درست باشه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

با الفهای غرب کاری نداریم ولی فکر کنم مانوه قدرتش رو داشت ولی خیلی خودخواه تر از این حرفاست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

راستش تنها جایی که من کم پست می دم همین تالار شوراست :دی

این تالار مخصوص مهدی و آرونه چون اون ها بیشتر بر سرزمین میانه وارد هستند تا من :دی

اما فکر کنم بتونم جواب این سوال رو بدم :دی

اول این که در دوران سوم فکر کنم ازدهایی دیگه باقی نمونده باشه که دم آتشین داشته باشه و ا طرفی حلقه ی یگانه رو نمی شه با آتش اژدها نابودش کرد حتی با اتش آنکالاگون سیاه یه نگاهی به یاران حلقه ص 140 بنداز

در مورد الف های غرب فکر کنم حرف تام درست باشه اون ها این قدرت رو نداشتند تا این حلقه رو نابود کنند از طرفی الف های غرب از اول شروع دوران سوم دیگه به نژاد های سرزمین میانه کاری نداشتند ( در کل به نظرم از همون اول که الف ها رفتند غرب اون الف هایی غربی دیگه کاری به این وری ها نداشتند و در زیر نظر اینو مخصوصا مانوه زندگی کردند و ... )

مسلما مانوه قدرتش خیلی زیاد تر از اینه که بخواد با یه مایار بجنگه اما بعد از سقوط ملکور در واقع اینو ها خواستند تا نژاد های سرزمین میانه خودشون برای خودشون تصمصم بگیرند و فقط برای کمک به اون ها ایستاری ها رو فرستادند به سرزمین میانه برای کمک به سرزمین میانه ای ها

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

شاید مانوه نتیجه کار رو میدونسته که دست به هیچ کاری نزد چون در غیر این صورت نسل آدمی(از نوع خوبش:دی)نابود میشد و ایلوواتار رو خوش نمیومد:دی

ولی در هرصورت به نظرم با راه حل های دیگه ای میشد حلقه رو نابود کرد ماگه چنتا از مایا های دیگه به کمگ هم حلقه رو نابود میکردن چون فکر نکنم قدرت سائورون اونقدرها زیاد باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

تا جایی که من یادمه در دوران سوم هیچ ازدهایی در سرزمین میانه نداشتیم حتی اگه داشتیم از کجا معلوم که قبول میکردن تا حلقه رو نابود کنن یا اینکه خود سائورون خطر رو پیشبینی میکرد و ازدهاها رو میکشت.اینکه الفها قدرت نابودی حلقه رو نداشتن درسته (تضاد هم در پست آخر صفحه ی قبل چیزای خوبی نوشته بودن).

اما راجع به منوه سولیمو:اون و واردا بر فراز تانیکوئتیل همه چیز رو میدیدن و از ساکنان سرزمین میانه غافل نبودن.ولی من فکر میکنم که حتی اگه سرزمین میانه نابود میشد باز هم چیزی از ساکنان آمان کم نمیشد!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mairon

[چيزي كه براي من خيلي عجيب است وجود برخي تنا قضا ت در داستان است مثلا در ياران حلقه آراگورن به تنهايي در برابر نزگول مقاومت ميكند و آنها مي گريزند در حالي كه در آستانه بدست آوردن حلقه بودند و در جاي ديگر گفته مي شود هيچ مردي توانايي نابود كردن آتها را ندارد و آنها به وي‍ژه ويچ كينگ قدرت عظيمي دارند و يا وجود عقابها در داستان . چرا براي سفر به موردور و نابودي حلقه از آنها استفاده نشد و تنها در پايان ماجرا براي آوردن فرودو و سام آمدند . كليپي در يوتيوب ديدم به نام ارباب حلقه ها در 15 دقيقه كه بصورت طنز به اين موضوع مي پرداخت كه از ابتدا با همين عقابها فرودو و حلقه را مي بردند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gladriel

[چيزي كه براي من خيلي عجيب است وجود برخي تنا قضا ت در داستان است مثلا در ياران حلقه آراگورن به تنهايي در برابر نزگول مقاومت ميكند و آنها مي گريزند در حالي كه در آستانه بدست آوردن حلقه بودند و در جاي ديگر گفته مي شود هيچ مردي توانايي نابود كردن آتها را ندارد و آنها به وي‍ژه ويچ كينگ قدرت عظيمي دارند و يا وجود عقابها در داستان . چرا براي سفر به موردور و نابودي حلقه از آنها استفاده نشد و تنها در پايان ماجرا براي آوردن فرودو و سام آمدند . كليپي در يوتيوب ديدم به نام ارباب حلقه ها در 15 دقيقه كه بصورت طنز به اين موضوع مي پرداخت كه از ابتدا با همين عقابها فرودو و حلقه را مي بردند

به نظر میاد که شما آثار تالکین رو مطالعه نکردید. اگه پیدا کردن جواب کامل برای سوالاتون براتون اهمیت داره. خوندن کتاب ها رو توصیه میکنم.

درباب نابودی فرمانروایان تاریکی(نزگول ها) :اونها نه مرده اند و نه زنده. تا جایی که به یاد دارم(اگه اشتباه میکنم دوستان بگن) وجود اونها به حلقه وابسته بود و تنها با نابودی اون از بین میرفتن. راجع به پادشاه جادو پیشه ی آنگمار هم تو یک روایت قدیمی (فکر کنم از زبان گلور فیندل) گفته شده بود که هیچ مردی نمیتونه اونو از بین ببره.(نه تمامی نزگول ها)

راجع به استفاده از عقاب دلایل زیادی میشه ارائه داد. اونها میخواستند اینکارو بدون اینکه سائرون متوجه بشه به انجام برسونن درحالی که استفاده از عقاب ها توجه همه رو جلب میکرد. در آخر فیلم حلقه نابود میشه و درنتیجه نیروی تاریکی هم به پایان میرسه و عقاب ها میان فرودو و سم رو از دامنه ی کوه هلاکت بر میدارند.یعنی وقتی کارشون به پایان رسیده.

ویرایش شده در توسط Gladriel

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

وقتی نزگول ها به فرودو حمله میکنن فرودو نام البریت (اسمی که نزگول ها به شدت ازش متنفرن) را فریاد می زنه وشمشیرش رو به پای ویچ کینگ میزنه به همین دلیل ویچ کینگ (شاید از ترس پیشگویی) فرار می کنه

در کتاب آراگورن به نزگول ها حمله نمیکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gladriel

ببخشید دوستان!یک سوالی برای من پیش اومده. بنده که در حال حاضر دارم پست میزنم کاملا مطمئنم که زنده و خوشحال دارم در والینور زندگی میکنم!ولی امروز که یه سر به دانشنامه ی و-ل-م-ر زده بودم با کمال تاسف دیدم که نوشته: سن گالادریل در هنگام مرگ 8300 سال!مگه رفتن به والینور مرگ محسوب میشه؟!اگه اینطوره چرا برای الروند تو قسمت سن در هنگام مرگ نوشته نامیرا؟!

ویرایش شده در توسط Gladriel

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

نه گالادریل زنده است و نمرده. رفتن به والینور هم مردن محسوب نمیشه

با اینکه برای دانشنامه والیمار خیلی زحمت کشیده شده اما اشتباه توش هست. خیلی از این اشتباهات هم توی سورسشون تالکین گیت وی هست.

نصف عمر گالادریل تو زمان دو درخت بوده و نمیشه اونو با سالهای خورشیدی تخمین زد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The Witch-King

درود بر همه ی دوستان.

دو تا سوال داشتم.

1-سرنوشت دورف ها پس از مرگ چیه؟

2-دورف ها اجازه ی رفتن به امان را دارند؟ اگر ندارند گیملی چطور به امان رفت؟

ویرایش شده در توسط Thorongil

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
agarwaen

صفحه ی 58 سیلماریلیون :" در روزگاران کهن الف های سرزمین میانه بر این باور بودند که دورف ها پس از مرگ به همان خاک وسنگی باز می گردند که از ساخته شده اند، اما این باور خود ایشان نیست. زیرا خود می گویند آئوله صانع ، که در زبان ایشان ماهال نام دارد ، حامی شان است، و آنان را در تالارهایی جداگانه در ماندوس گرد می آورد "

جواب سوال دوم رو نمی دونم

خوب و خوش و خرم باشی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Gandalf Skin

گیملی تنها دورفی بود که که رفت

یه جا خوندم یادم رفته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

بازگشت شاه، صفحه ی 707، (ضمیمه ی الف)

«شنیده ایم که می گویند لگولاس، گیملی پسر گلوین را به سبب دوستی عمیقی که مابین آن دوبرقرار بود، یعنی عمیق ترین دوستی ها میان الف ها و دورف ها تا به اکنون، همراه خود برد. اگر این سخن راست باشد، به راستی واقعه ای عجیب است: این که یک دورف به خاطر دوستی مایل به ترک سرزمین میانه شود، یا این که الدار او را بپذیرند، و یا فرمانروایان غرب اجازه ی این عزیمت را صادر کنند. اما نقل است که گیملی بدین سبب سرزمین میانه را ترک گفت که آرزومند دیدار دوباره ی زیبایی گالادریل بود؛ و شاید گالادریل که از بزرگان الدار به شمار می آمد، این امتیاز را برای او کسب کرده باشد. سخنی بیش از این در این باب نمی توان گفت.»

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

جواب سوال اول رو آگارواين داد.

2- گالادريل اجازه گيملي رو براي ورود به آمان از والار گرفت. والار هم به خاطر اينكگه جزو ياران حلقه بود و از خودگذشتگي زيادي از خودش نشون داده بود اين اجازه رو دادن.

ويرايش:

موقع دادن پست جواب تضاد رو نديدم. الان كه ديدم متوجه شدم نيازي به پست من نبوده!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

ساری من تاپیک سوالات فرزندان هورین ندیدم ...

اونجایی که ( آخرای کتاب ) فرستاده های تینگول به تورین می رسن و ازش می خوان برگرده چرا تورین نشانه های عجیب و غریبی از خواهرش به اونها میده ؟

چرا میگه : دختری با چهره ی آفتاب سوخته و گیسوان سیاه و قد کوتاه ؟؟

من این تیکه رو خوب نگرفتم ...

معناش چیه ؟

و دیگه ...

تکلیف لمباس هایی که ملیان برای تورین فرستاد چی شد ؟

ویرایش شده در توسط سیمین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

در مورد پلکان بی پایان:

این بنا(یا بناها) چجوری نابود شدن؟ و طی چه مدت و دقیقا با چه هدفی و به دستور چه کسی ساخته شدن؟

در مورد جنگ گاندالف و بالروگ,کسی میتونه جزئیات بیشتری بگه؟ اینکه چجوری و چه مدت و چند روز با همدیگه جنگیدن و در چه مکان یا مکانهایی؟

در مورد پلکان دیمریل هم اگه کسی اطلاعاتی داره بگه.اینکه هدف از ساختشون چی بوده و جغرافیایی مکانیشون چجوریه؟

در مورد گذرگاههای کوههای مه آلود (گذرگاه کارادراس و ...):چرا به اینا میگن گذرگاه ؟ چون مناطقی بودن که فقط از طریق اونا میشد که به طرفین کوههای مه آلود رفت؟ یعنی از جاهای دیگه (به جز معادن) نمیشد که به دو طرف کوههای مه آلود رفت؟ چرا؟

همچنین راجع به محل قرار گرفتن این گذرگاهها توضیح بدین و اینکه از کجا شروع میشدن و به کجا خاتمه میافتن؟

ممنون

ویرایش شده در توسط رضائی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

این پلکان به دست دورف ها و احتمالا به دستور دورین ساخته شده ، چون به همین نام ازشون یاد شده . هدف هم احتمالا برقراری ارتباط میان قله کوه و برج دورین با موریا و بن کوه بوده .

گندالف و بالروگ بعد از سقوط به درون مغاک با هم مبارزه کردند ، احتمالا ( با توجه به چیزی که تو فیلم دو برج نشون داده شده ) آتش بالروگ بر اثر سقوط در آب خاموش میشه ، و زمانی که از پلکان بالا می اومده و گندالف رو به همراه خودش به برج ( قله ) می برده ، دوباره در این مسیر شعله ور میشه . گندالف با بالورگ بر فراز قله به مدت دو شبانه روز می جنگند و در نهایت بالروگ کشته میشه .

طبق چیزی که تو دانشنامه والیمار اومده : ((مهمترین گذرگاه‌ها، گذرگاه فوقانی و گذرگاه ردهورن بود. همچنین گذرگاه دیگری وجود داشت که از سرچشمه رودخانه گلادن آغاز می شد.))

البته تنگه روهان هم وجود داشته ، اما به علت نزدیکی به آیزنگارد ، در اواخر دوران سوم برای عبور یاران حلقه مناسب نبوده .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

کدوم مغاک آرون عزیز؟بیشتر توضیح بده.

و یه سوال دیگه:به نظر شما اطلاعات دانشنامه ی والیمار معتبره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

منظورم از مغاک همون جایی هستش که گندالف و بالروگ از روی پل خزد-دووم به درون اون سقوط کردن .

مطمعنا اطلاعات والیمار از مطالبی که تو ذهن میگنجه معتبر تره ، شاید برخی جاها یکم عامیانه مطالب رو بیان کرده باشه اما اطلاعاتش دستخوش نوسانات حافظه انسانی نیست .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

آره من تو بعضی از مطالبش تناقض دیدم.اما در کل,به صورت کلی و برای کسانی که دنبال تحقیقن مرجع مناسبیه.

ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

همون مغاکی که زیر پل خزد-دوم بود. گندالف از اونجا به بالای برج دورین در زیراک زیگیل میره. این پلکان بی پایان رو دورین ساخته بود و در زمان نبرد حلقه کسی نمیدونست درش کجاست.

دانشنامه والیمار از روی تالکین گیت وی ترجمه شده. دانشنامه خوبیه اما در تهیه اش از منابع مطمئن و کاملا موثق استفاده نشده و برخی مسائل که به صورت قطعی مشخص نیست رو خیلی مطمئن بیان میکنه.

برای آشنایی خوبه اما برای استناد کردن باید یکم بیشتر تحقیق کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

من نگرفتم.زیراک زیگیل پائین پل,یعنی توی دره بود؟یا یکی از قلل مرتفع موریا؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

یکی از قلل بوده.

گندالف و بالروگ از ته دره با استفاده از پلکان دورین بالا میرن و به زیراک زیگیل میرسن و در اونجا نبرد نهایی رو انجام میدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

پس در پلکان ته مغاک بوده؟درسته؟و نمیتونستن که از روی قله وارد پلکان بشن و از اونجا به ته مغاک برسن و درها رو پیدا کنن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان
این موضوع از هم اکنون بسته می گردد.

×
×
  • جدید...