ساسان 12 ارسال شده در ژوئیه 7, 2015 سلام .ساسان هستم 26 ساله.بخاطر علاقم به الفها خواستم اطلاعاتی راجب به زبان و...درموردشون پیدا کنم که اتفاقی آراد رو دیدم.و خوشحالم که عضو شدم. 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
توروندور 1,796 ارسال شده در ژوئیه 7, 2015 (ویرایش شده) جا داره سلام و عرض ارادت داشته باشم به همه تازه وارد ها آیندگان آردا. امیدوارم ازتون مطالب جدید یاد بگیرم و شاهد تلاش بی وقفه شما برای بهبود بار علمی آردا باشیم. بارها گفتم بازم میگم ، سوال سوال سوال. سوال و جواب هست که خانواده مارو زنده نگه میداره. البته سوال منظورم اسپم نیستا. دوستان بیشتر سوالاتتون پاسخ داده شده. فقط نیازمند یه کوچولو صبر و شکیبایی و مطالعه از جانب شما هست. اگر حسش رو نداشتید به جای اسپم زدن به من پ خ بزنید من در اسرع وقت پاسخ گو هستم. باز هم ورودتون به آردا رو سپاس میگم. امیدوارم براتون مفید باشیم و ذهن تازه و کنجکاوتون مارو با چالش های جدید رو به رو کنه. دوست دار همه آردایی ها توروندور. پ.ن اسم کوچیکم هم سیناست در خدمتم. ویرایش شده در ژوئیه 7, 2015 توسط توروندور 24 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
siiavaash 27 ارسال شده در ژوئیه 8, 2015 سلام.سياوش 25 مشهد.خوشوقتم از اشناييتون دوستان 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایوانا 734 ارسال شده در ژوئیه 8, 2015 ساسان و سیاوش عزیز باکمی تاخیر خوش امد میگم ورودتون رو امیدوارم از مطالب مفید این سایت بهره ی کافی ببرین و با فعالیت پر انرژی مارو همراهی کنید سپاس خوش باشید 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
torain 16 ارسال شده در ژوئیه 21, 2015 (ویرایش شده) نام اصلی:توراین جاینت هایت زبان اصلی:زبان دورف ها(kozdool) سن واقعی:2957 سال محل واقعی تولد:اره بور زمان ترک اره بور:400 سال بعد از جنگ حلقه دوران چهارم نام شمشیر:فروکورت نوع اسب:زورخی از نسل:دورین اول من در سال 4 قبل از جنگ حلقه ها به دنیا امدم وبعد از رسیدن به سن 28 سالگی تازه دنیای اطراف خود را کشف کردم و تصمیم به ترک خانه گرفتم ولی پدرم فرور اجازه این کار را نداد و من هر شب به صورت مخفیانه از قلعه اره بور بیرون می رفتم و به دنبال کشف راز قلعه و دنیای اطرافم بودم وقتی به سن 37 سالگی رسیدم همه می گفتند که چقدر شبیه پسر عموی پدربزرگت تورین (سپر بلوطی)هستی و بعد عکس او را به من نشان دادند بعد متوجه شدم که به غیر از چند تفاوت جزعی من هیچ فرقی با او ندارم و بعد از خویشاوندان و بزرگان انجا در مورد او(تورین)سوال می کردم و ان ها همیشه برای اینکه من به دنبال راز ان نروم به من چیزی نمی گفتند تا اینکه در سن 40 سالگی خودم رهسپار سفری به دور از اره بور شدم در ان سفر بود که سرنوشت من تغییر کرد و من وارد مرحله جدیدی از زندگی شدم من در راه به مردی به نام گندالف برخوردم که درباره تورین چیز های زیادی به من گفت البته خیلی هم تعجب کرد که مرا دید چون من خیلی شبیه به تورین بودم و او فکر کرد که من روح تورین هستم .بعد از چند ماه من به منطقه دورلاند (منطقه ای بین امون سول و دهکده بری)رسیدم در انجا بود که با راکالوس (الف دشتزار)اشنا شدم و او مرا به خاطر بزرگیم نسبت به بقیه دورف ها(چون من بزرگ ترین دورف سرزمین میانه بودم با قدی معادل 176 سانتی متر و وزنی بین 57 تا 59 کیلو گرم)به مکانی مقدس دعوت کرد ولی با نژاد الفی نه دورفی و من خودم را به جای یک الف جا زدم و به ان مکان مقدس رفتم در انجا چشمه ای بود که فقط مومنان با ایمان می توانستند از ان بنوشند و جاودانه شوند ولی من می دانستم چون جزو الف ها نیستم از ان ننو شیدم ولی به طور کاملا اتفاقی یکی از اعضای ان جا شیشه اب مقدس را به من داد تا به رعیس الف ها بده من در حال راه رفتن بودم که ناگهان تشنه ام شد و به طور ناخواسته از ان اب نوشیدم (من نمی دانستم که در ان شیشه اب مقدس بوده است)و به طور ناباورانه ای روی من اثر کرد و من به طور ناخواسته جاودانه شدم و در همان سن تا ابد باقی ماندم.بعد نگهبانان انجا مرا دنبال کردند تا مرا به خاطر این جرم مجازات کنند ولی من به اتاقی نورانی رسیدم که انگار همه جایش از الماس و طلا بود وقتی به درون اتاق رفتم چیزی را دیدم که تابحال هیچ جای سرزمین میانه پیدا نمی شد یک شمشیر الفی درخشان که همه جایش از الماس بود ان شمشیر توسط یک تکه فلزی نگه داشته می شد وقتی نگهبانان به اتاق رسیدند من مجبور شدم شمشیر الماسی را بر دارم و با ان ها مبارزه کنم وقتی ان شمشیر را گرفتم انگار نیرویم چند برابر شده و بعد به سمت سربازان حمله کردم با یک ضربه من تمام ان ها پرتاب شدند و من فرار کردم .بعد از ان روز من به راز شمشیر پی بردم .این شمشیر برای یک الف مومن بود که در شهر ارمنه لوس زندگی می کرد او با این شمشیرش هر نفر را که می کشت تعداد کشته ها را روی شمشیر(به زبان الفی)می نوشت من که کمی زبان الفی می دانستم عدد روی ان را خواندم او بیش از 12000 هزار اورک و گابلین را تا حالا کشته بود ولی پس از مرگش شمشیرش را به ان معبد بردند. هفته ها گذشت و من در سفرم یاران بسیاری جمع کردم و تعداد ما بیش از 74 نفر رسید وقتی که به هابیتون رسیدم با هابیتی به نام تامسین بگینز رسیدم و از او در مورد گذشته اینجا و خاطرات این شهر سوال کردم و او هر انچه را که می دانست به من گفت و خود اون نیز با من رهسپار سفر شد.سفر ما 9 سال طول کشید و در طول سفر با اورک ها و جادوگران سیاه زیادی جنگیدیم تا اینکه بالاخره به خط میانی رسیدیم یعنی شهر اندونیه در انجا بود که من فهمیدم که دنیای ما بزرگ تر از چیزی بود که فکرشو هم می کردم گروه الف های کوهستان و الف های اندونیه ما رو که دیدند از ما به خوبی استقبال و پذیرایی کردن ما 6 ماه در انجا بودیم رعیس شهر به من کلیدی داد که قبلا برای یک دورفی به نام اندورین بود(پسر تورین چهارم).من از اون الف سوال کردم این کلید چه چیزیه اون گفت این کلید قصر تاریکی که از پدربزرگ عموت به تو رسیده و تو در قصر رو باز خواهید کرد و تمام تاریکی ها و پلیدی های اورا نابود خواهید کرد و دنیای میانه و والاینا را پر از شادی و خوشحالی خواهید کرد بعد از ان او به یک باره غیب شد.من به مدت 27 سال در انجا ماندم و چیز های جدیدی اموختم تا اینکه نیرو های تاریکی قبل از انکه من به انها برسم انها به من رسیدند و من و نیرو های (دورف هایم)باالف ها متحد شدیم و باهم به جنگ تاریکی رفتیم جنگی که 7 سال به طول انجامید و در اخر ما پیروز شدیم ولی الف های کوهستان به ما خیانت کردند و تمام غناعم جنگ را با خود بردند و ب سرزمین فناناپذیران رفتند تنفر من به الف ها از انجا اغاز شد و تا الان هم ادامه دارد.من و یارانم بودجه ای برای سیر کردن شکمشان نداشتیم و من به نا چار انها را ترک کردم و به سوی محل زادگاهم اره بور رهسپار شدم.بعد از 40 سال به اره بور رسیدم (دلیل دیر رسیدن من این بود که به نصیحت پدرم عمل کنم چون اون به من گفت باید به کوه تاریکی بری و اونجا رو نابود کنی من هم به همین دلیل سفرم را طولانی کردم و با ماجراهای مفسل بسیاری رو به رو شدم)بعد از رسیدن من به اره بور پسر عمویم دورین هفتم از من حسابی پذیرایی کرد و فرمانروایی شهر دیل را به من سپرد که من قبول نکردم و فقط گفم یک خانه ساده در کوه اره بور می خواهم که او پذیرفت.بعد من در انجا صد سال زندگی کردم و بعد از مرگ پسر عمویم از اره بور رفتم و دیگر برنگشتم. ویرایش شده در ژوئیه 26, 2015 توسط torain 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Capitan 1,823 ارسال شده در ژوئیه 22, 2015 (ویرایش شده) نام اصلی:توراین جاینت هایت ... خوب نيازي به ادامه نداشت معلومه طرفدرا چهارآتيشه ي توريني!خوش آمد ميگم ;) ویرایش شده در ژوئیه 22, 2015 توسط الوه کوتاه کردن نقل قول 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اره دل 23 ارسال شده در ژوئیه 29, 2015 نام:اتنا سن:١٤ كلاس:خيلي با كلاسم:دي.......هشتم محل سكونت:تهران بهترين كتاب:هري پاتر،سيلماريليون،لوتر،هابيت،ارتميس فاول... رنگ مورد علاقه:ابي 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در ژوئیه 29, 2015 نام:اتنا سن:١٤ كلاس:خيلي با كلاسم:دي.......هشتم محل سكونت:تهران بهترين كتاب:هري پاتر،سيلماريليون،لوتر،هابيت،ارتميس فاول... رنگ مورد علاقه:ابي با عرض اجازت من فکر نمی کنم قدیمی های سایت به حساب بیایم و حالا با این حال بیایم و حضور دیگران را خوشامد بگویم :) به هر حال من هم مقدم شما را گرامی میدارم و چه کار خوبی است کاربران اولین پستشان را از این تاپیک شروع کنند احسنت به شما. 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Ailyn 13 ارسال شده در ژوئیه 30, 2015 سیستم جدید آموزش پرورش چه بامزس :D قدیم تو این که میگن، مثلا، "سال 65ام" تو حسابش گره میخوردم، حالا هفتم و هشتم هم باید حساب کنم @-) انی وی. فریماه هستم :lol: 22، تهران، دانشجوی هنر، بی پول بدبخت کف زمین، ازین حرفا. خوشبختم از دیدن همه گی! *دست دادن مجازی با همه حضار* خیلی وقته که درگیراثار تالکینم، مستقیم یا غیر مستقیم. بیشتر فیلمای جکسون. بیشتر مباحث تالکینی رو انگلیسی روشون تسلط بیشتری دارم. اومدم شروع کنم به خوندن کاملتر تو فارسی و تسلط بیشتر رو اثار (یا تالکین منو لوله میکنه یا من تالکینو!) که بیشتر از معمول به تخته سنگ خوردم :lol: سرچ کردم که کمک بگیرم و آردا پیدا شد! خلاصه اینترنت حلال مشکلات بشر ;) جدا از (فرا)استفاده م از مطالب خیلی خیلی استفادبل(!!) سایت، دوست ندارم فاز کاغذ دیواری فقط دور سایت بچرخمو چیزی اضافه نکنم :P امیدوارم بتونم یه عضو مفید فعال باشمو یه جوری بتونم تو هرچیزی که امکان پذیره کمک کنم! رنگ مورد علاقمم الفه. منظورم اینه که، نعنایی روشنه. (گفتم خوشبختم دیگه، نه؟ ) 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aslan 2,643 ارسال شده در ژوئیه 30, 2015 (ویرایش شده) با عرض اجازت من فکر نمی کنم قدیمی های سایت به حساب بیایم و حالا با این حال بیایم و حضور دیگران را خوشامد بگویم :) به هر حال من هم مقدم شما را گرامی میدارم و چه کار خوبی است کاربران اولین پستشان را از این تاپیک شروع کنند احسنت به شما. سلامي دگر ببخشيد يه سوال :) قديمي هاي سايت يعني چي ؟! به كيا مي گن قديمي و به كيا نمي گن قديمي ؟! به نظر من به كار بردن اين لفظ خيلي بده براي فرومي با اين قدمت خوب و ... تو يه نمايه اي هم بود چند وقت پيش كه نويسنده اعضاي سايت و به دو بخش جديدي ها و قديمي ها تقسيم بندي مي كرد :| { كاري ندارم يه سري مشكلات هم پيش آمد كرده بود } لفظ درست و كار درستي نيست اين جور حرف ها و ... هيچ فرقي هم بين من نوعي و شما تازه وارد نيست :) آردا يه فروميه كه تمام تالكين دوستان و فانتزي خون ها توش جمع شدن تا تو بهبود اطلاعات خودمون فعاليت كنيم و هيچ فرقي هم بين اعضا نيست :) اين كه چرا اعضاي قديمي سايت تو فروم كم پيدا هستند بحث ديگه ايه كه دلايلي داره و ... فكر كنم منظورم و رسوندم با تشكر اصلان ویرایش شده در ژوئیه 30, 2015 توسط Aslan 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در ژوئیه 31, 2015 با عرض اجازت و سلام به جناب اصلان منظور من فرق گذاشتن بین اعضا نبود فقط می خواستم بگویم که جسارت به باتجربه تر ها نشود شما فرض کن کسی دو روز است عضو فروم شده و حالا به هر کسی که در اینجا پست می زند خوش آمد می گوید!!! من هم درست است یک سال و نیمی است عضو هستم ولی گاه گاه بوده که پنج ماهی سر به سایت نزدم پس خودم را خیلی باتجربه نمی دانم. پرواضح است که کسی که بیشتر در زمینه فانتزی بحث می کند باتجربه تر می شود. 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elendil the light 489 ارسال شده در اوت 14, 2015 (ویرایش شده) خب خودم رو معرفی کنم؟ باشه ولی سنم رو نمیگم! نام : فاطمه متاجی (دوستان اگه نمیتونن بخونن ایرادی نداره اصلا نخونن!) متولد تهران دانش اموز هستم خب می خوام ریاضی بخونم ولی اونقدر که بهم میگن خر خون نیستم! باور کنید! دیگه چی بگم؟اگه روزی پام به انقلاب باز شد یا یه کتاب خونه ی درست و حسابی سیلماریلیون رو می خونم. ویرایش شده در اوت 14, 2015 توسط Elendil the light 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Capitan 1,823 ارسال شده در اوت 18, 2015 خب خودم رو معرفی کنم؟ باشه ولی سنم رو نمیگم! نام : فاطمه متاجی (دوستان اگه نمیتونن بخونن ایرادی نداره اصلا نخونن!) متولد تهران دانش اموز هستم خب می خوام ریاضی بخونم ولی اونقدر که بهم میگن خر خون نیستم! باور کنید! دیگه چی بگم؟اگه روزی پام به انقلاب باز شد یا یه کتاب خونه ی درست و حسابی سیلماریلیون رو می خونم. ببخشید پستتون رو ندیدم ایشالله حتما یه روز برید انقلاب و سیل رو بگیرید خوش آمدید :) 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
کارن 14 ارسال شده در اوت 31, 2015 درود من کارن ارشد حسابداری متولد 9 11 1989 ساکن تهران دوستار دنیای شما @};- @};- @};- 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایوانا 734 ارسال شده در اوت 31, 2015 درود بر شما کارن عزیز ما هم همه دوست دار دوست داران دنیای اردا هستیم :-) ( چی گفتم) خوش امد میگم ورودتون رو والبته به بقیه دوستانی که بهشون خوش امد نگفتم هم شادباشین 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ROBIN 160 ارسال شده در اکتبر 2, 2015 سلام دوستان من عضو جدیدم ^_^نام واقعی:سارا شیروانیسن:16 سالکلاس: دوم دبیرستانعلاقمندی:حیوانات،هنر،طبیعت،کتاب(بخصوص کتابای علمی تخیلی)،موسیقی.محل سکونت:اصفهانبهترین کتاب:مجموعه هری پاتررنگ مورد علاقه:مشکی،نقره ای.امیدوارم اینجا بتونم بیشتر با دنیای آقای تاکین آشنا بشم. 13 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
مهمان ارسال شده در اکتبر 2, 2015 سلام دوستان من عضو جدیدم ^_^نام واقعی:سارا شیروانیسن:16 سالکلاس: دوم دبیرستانعلاقمندی:حیوانات،هنر،طبیعت،کتاب(بخصوص کتابای علمی تخیلی)،موسیقی.محل سکونت:اصفهانبهترین کتاب:مجموعه هری پاتررنگ مورد علاقه:مشکی،نقره ای.امیدوارم اینجا بتونم بیشتر با دنیای آقای تاکین آشنا بشم.سلام دوست عزیز. به آردا خوش اومدی.ما هم امیدواریم بیشتر با دنیای استاد تالکین آشنا بشید! :-) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
sali 72 ارسال شده در نوامبر 4, 2015 (ویرایش شده) درود. من سالی هستم. ۲۵ سالمه. از شیراز. سایت خیلی خوبی دارین. من تصادفی با این سایت اشنا شدم. تو اینترنت در حال تحقیق دربارهٔ استاد تالکین بودم که به این سایت برخوردم. بهترین سایت هست که دیدم. و زود عضو شدم. سپاس از تلاشتون. ویرایش شده در نوامبر 6, 2015 توسط الوه تبدیل از فینگلیش به فارسی 12 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
روهیرم 40 ارسال شده در نوامبر 4, 2015 (ویرایش شده) سلام چه پست جالبی تازه دیدمش.من مسعود بای 25 ساله از مشهد فوق لیسانس معماری دارم و عاشق تالکین و دنیاشم. ویرایش شده در نوامبر 4, 2015 توسط روهیرم 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در نوامبر 5, 2015 درود. من سالی هستم. ۲۵ سالمه. از شیراز. سایت خیلی خوبی دارین. من تصادفی با این سایت اشنا شدم. تو اینترنت در حال تحقیق دربارهٔ استاد تالکین بودم که به این سایت برخوردم. بهترین سایت هست که دیدم. و زود عضو شدم. سپاس از تلاشتون. سلام چه پست جالبی تازه دیدمش.من مسعود بای 25 ساله از مشهد فوق لیسانس معماری دارم و عاشق تالکین و دنیاشم.با عرض اجازت و سلام خدمت دوستان عزیزبنده هم ورود شما را به سایت طرفداران تالکین آردا خوشامد می گویم. امید است بتوانیم ساعات خوشی را در کنار هم باشیم. 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ایوانا 734 ارسال شده در نوامبر 5, 2015 درود بر مسعود و سالی عزیز ( سالی؟ درست نوشتم ؟)به اردا خوش امدین یه نمونه ی کوچیک شده از جهان تالکینتنها فرقی که اینجا با اردای واقعی داره مجازی بودنشه به غیر از این درست حال و هوای یه نیای جادویی رو داره من که اینطور فکر می کنمخوش بگذره بهتونشاد باشین 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Shahsavar 17 ارسال شده در نوامبر 10, 2015 علی هستم ۲۳ اصفهان فوق لیسانس رشته حقوق به خاطر پیگیری کارکتر محبوبم لگولاس داشتم سر میزدم اینجا ثبت نام کردم موفق باشید 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لوتین. 525 ارسال شده در نوامبر 13, 2015 درودندا هستم 24سالمه دانشجو رشته معماریم (البته در شرف تغییر رشته به سر میبرم ^_^ ) از طریق یکی از دوستانم با این سایت اشنا شدمعاشق سری فیلمهای ارباب حلقه ها و هابیت ها هستم بعد ازون با کتابهای تالکین اشنا شدم و یکی از طرفدارا .....ازجو و محیط حاکم بر این سایت هم خیلی خوشم اومد و عضو شدم ..... ^_^ 10 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Oropher 1,374 ارسال شده در نوامبر 17, 2015 علی هستم ۲۳ اصفهان فوق لیسانس رشته حقوق به خاطر پیگیری کارکتر محبوبم لگولاس داشتم سر میزدم اینجا ثبت نام کردم موفق باشیددرودندا هستم 24سالمه دانشجو رشته معماریم (البته در شرف تغییر رشته به سر میبرم ^_^ ) از طریق یکی از دوستانم با این سایت اشنا شدمعاشق سری فیلمهای ارباب حلقه ها و هابیت ها هستم بعد ازون با کتابهای تالکین اشنا شدم و یکی از طرفدارا .....ازجو و محیط حاکم بر این سایت هم خیلی خوشم اومد و عضو شدم ..... ^_^خیر مقدم عرض میکنم خدمت علی آقا و ندا خانم...مطمئن باشین از عضویت در اینجا پشیمون نخواهید شد...موفق و موید باشید دوستان... 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
میتراندیل 24 ارسال شده در نوامبر 26, 2015 مهدی مغرور هستم(فامیلم دست خودم نیست...) داستانش طولانیه 16سالمه 179قد اهل اصفهان 2تجربی عاشق نویسسندگی هستم اولین کتابی که خوندم مومیایی بود...شبش خوابم نبرد(اثر استاین) بهترین کتاب هابیت،ارباب حلقه ها(در کل هر چی خوندم قشنگی خودشو داشته) آهنگ گوش نمیدم اصلا طرفدار بارسا رنگ ابی رو دوست دارم یه اعلامیه خیلی وقت پیش دیدم گفته بود سایت آردا طرفداران تالکین تشکیل شد تازه 4روز پیش یادم به سایتتون افتاد اومدم ثبت نام شگفت زده شدم سایت را دیدم.... 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست