رفتن به مطلب
آرون

معرفی شناسه خودتان

Recommended Posts

شاه شرق

خوب البته شناسه ی من هیچ جا نیومده.در حقیقت من کمی به خاطر اعتراض به تالکین این شناسه رو انتخاب کردم .بس که این بشر در حق شرق نا مردی کرده.

البته به نظر من منظور اون فقط بخش کو چکی بوده که بین غرب و شرق اصلی است وگرنه محل فرمانروایی من خیلی با اون چیزهایی که نوشته فرق داره! :-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lycanthrope

با سرچ در نت به نتایج جالبی رسیده ام که پیش از این بر من پوشیده بود! انگار اسم کاربریم یه معنی های عبری هم در کنار اون معنی دست پا شکسته الفی داره.کمی البته مخلفاتش زیاده ولی برای اطلاعات عمومیات بد نیست .

:grin:

ARNONA is a feminine form of the Hebrew ARNON, meaning ROARING STREAM (Diamant, Anita. 1996. Bible Baby Names: Spiritual Choices from Judeo-Christian Tradition. New York: Jewish Lights Pub. 79).

Biblical source – Arnon was a stream on the frontier of Moab that flowed into the Dead Sea (Numbers 21:13-14).

The letters featured in this work are ALEPH RESH NUN VAV NUN HEY. Taken together, and reading from right to left, they spell ARNONA. This name has been transliterated into the Hebrew phonetically.

Each of the 22 letters of the Hebrew alphabet has a special meaning and a story to tell. Here a few brief ones about the letters on this painting.

ALEPH is the first letter of the Hebrew alphabet and has a numerical value of one. The meanings of ALEPH are: THOUSAND, MASTER, TEACHING, OX. The ALEPH makes no sound. The ALEPH is composed of a VAV (6) and 2 YUDS (20). Their combined value is 26 which is the numerical value of the name of God - YUD (10) HEY (5) VAV (6) HEY (5).

The Lord said to her: “Aleph, Aleph, although I will begin the creation of the world with the Beit, thou wilt remain the first of the letters. My unity shall not be expressed except through thee, on thee shall be based all calculations and operations of the world…” (Zohar.) 1984. Tr. Harry Sperling et al. New York: Soncino. 1:3b).

Beit is female, Aleph male. As Beit created, so Aleph produced letters (Zohar.) 1984. Tr. Harry Sperling et al. New York: Soncino. 1:30a).

RESH is the 20th letter of the Hebrew alphabet and has a numerical value of 200. RESH makes a sound like the R in Radiant. RESH means BEGINNING or HEAD. When one spells out the letter RESH in Hebrew, it is RESH YUD SHIN. YUD and SHIN spell YESH - THERE IS. The letter RESH means BEGINNING. So it is possible to say that the RESH literally means THERE IS A BEGINNING.

Sepher Yitzirah divides the Hebrew Letters into 3 categories: 3 mothers – ALEPH MEM SHIN, 7 doubles – BET GIMEL DALET CAF PEY RESH TAV and 12 elementals – HEY VAV ZAYIN CHET TET YUD LAMED NUN SAMECH AYIN TSADE KUF. According to the text, God created the world by means of these letters. The RESH is one of the doubles. “He made the letter RESH king over Peace and He bound a crown to it and combined one with another and with them He formed …the Universe…” (Sefer Yetzirah. The Book of Creation. Tr. Aryeh Kaplan. 1990.York Beach: Samuel Weiser. 5, 95, 145, 147, 159, 176).

NUN is the 14th letter of the Hebrew alphabet and has a numerical value of 50. NUN makes a sound like the N in Now. The NUN has the head of a ZAYIN. The body is an elongated Zayin. NUN means SHINE, SPOUT, SPREAD, KINDDOM in Hebrew and FISH in Aramaic.

The NUN is one of 5 letters that have 2 forms - the regular form used in the beginning and middle of a word and the FINAL FORM - SOFIT - used as the last letter of a word. According to the ancient kabbalistic text The Bahir, the bent NUN represents the spinal cord through which the body is fed by the brain (Kaplan, Aryeh. 1979. Tr. The Bahir. York Beach: Samuel Weiser. 31).

VAV is the 6th letter, has a numerical value of 6, and is constructed of a single vertical line. VAV means HOOK and makes a sound like the V in Victory. When used as a vowel, VAV can sound like a long `o’ or a long `u.’ Translated it means AND. It is the GREAT CONNECTOR. VAV appears in the Four Letter name of God.

The first word in Torah is Bereshit. It means IN A BEGINNING. If you divide BERESHIT into BARA and SHEET, it means HE CREATED SIX (sheet is 6 in Aramaic). Six what? The 6 days in which creation was completed? The 6 Sephirot represented by the VAV - HESED, GEVURAH, TIFERET, NETZACH, HOD, YESOD? Six directions - east, west, north south, up and down? The letter VAV itself? (The Bahir. York Beach: Samuel Weiser. 30).

HEY is the 5th letter of the Hebrew alphabet and has a numerical value of 5. HEY means BEHOLD. The HEY is constructed of a DALET and a YUD. HEY makes a sound like the H in Happy. HEY appears twice in the YUD HEY VAV HEY Name of God.

The heavens” are the totality of twenty-two letters. The letter HEY produced the heavens to give them life and to water them and the earth (Zohar. 1984. Tr. Harry Sperling et al. New York: Soncino. 1:30a).

*

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lycanthrope

لیکانتروپ عزیز (آرنونای سابق) لطف کن و این متنی رو که اینجا نوشتی به فارسی ترجمه کن و دوباره بفرست تا دوستان همه بتونن ازش استفاده کنند. من ناظر این انجمن نیستم وگرنه خودم توی پستت این کار رو میکردم، اما مثل اینکه باید یه پست جدید بزنی و توی اون این متن رو ترجمه شده بذاری. خیلی ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برگوند

من برگوند پسر بارانور هستم سرباز گوندور و از وفاداری شخصیت برگوند خوشم اومد البته گاندالفو بیشتر دوست دارم اما چون تو این سایت هزار جور گاندالف هست گاندالفو انتخاب نکردم .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
smaug

اسماگ

تولد : احتمالاً در آنگباند در دوره‌ی اول

مرگ : دوره‌ی سوم (2941)

نژاد : اژدهایان

گروه : اژدهایان آتشین

اسماگ آخرین بازمانده‌ی اژدهایان آتشین بود و قدرتمندترین آنها . در قرن بیست و هشتم دوران سوم ، ثروت دورف‌های اره‌بور او را وسوسه کرد . اینکه او از کجا می‌آمد معلوم نیست ولی در دوران سوم سال 2770 بر سر تنها کوه فرود آمد و پادشاهی دورف‌های نزدیک شهر دیل را از بین برد .

اسماگ گنج دورف‌ها رو جمع کرد و از طلاها و جواهرات آن در تنها کوه ، یک تخت برای خوابیدنش ساخت . سالها و دهه‌ها گذشت و مردم شهر دریاچه اژدها را فراموش کردند و اسماگ تصور می‌کرد که شکست ناپذیر است .

http://drcortex.persiangig.com/smaug_arda.jpg

یک روز در ماه اکتبر سال 2941 وقتی 171 سال از رسیدنش به اره‌بور می‌گذشت او متوجه شد که یک جام از گنجش به سرقت رفته است . او نمیتوانست تصور کند که دزدیده شدن آن جام نشانه‌ای برای سقوطش خواهد بود . تورین از خاندان پادشاهان زیر کوه بازگشته بود تا او را از سلطه بر اره‌بور به زیر کشد . همراه او بیلبو بگینز با حلقه‌ی جادوییش آمده بود ، با حلقه‌ای که به بوسیله‌ی قدرت نامرئی کننده‌ی آن توانست آن جام را از گنج اسماگ بدزدد .

اسماگ با عصبانیت به پرواز در آمد و اطراف تنها کوه را جستجو کرد ولی تورین و بیلبو و گروهشان درون تونلی مخفی پنهان شدند . اسماگ تصور کرد که این فتنه زیر سر مردمانی است که در شهر دریاچه سکونت دارند .

به شهر دریاچه حمله کرد و آنجا را ویران نمود . این آخرین جنگ او بود . قبل از رفتن اسماگ ، بیلبو توانسته بود سوراخی را در فلس او نزدیک سینه‌اش پیدا کند . بیلبو این راز را با یک پرنده در میان گذاشت و آن پرنده به شهر دریاچه رفت و آن راز را به مردی به نام بارد گفت . بارد یک تیرانداز ماهر بود و با تیری آن قسمت از سینه‌ی اسماگ را نشانه رفت و او را از پای در آورد . اسماگ داخل دریچه سقوط کرد و این پایان کار اژدهایان آتشین بود .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

ومن مالبت هستم.

کسی که سر انجام زمان را پیش از گذرش بی هیچ تردید میدید،

در آن هنگام که ارابه سواران به گندور تاختند. و آن زمان که آرنیل تاج بر سر نهاد.

دیدم گذر گروه خاکستری را،

پیش از آن که ببیند چشم های به تاریکی خو کرده شان روشنایی آفتاب را بر سر درخت سفید و هفت ستاره.

در روزگار آرودوی و در آخرین سالهای قلمرو آرتداین و فورنوست در پادشاهی شمال این زمزمه من بود:

بر روی زمین سایه ای دراز افتاده است،

بال های تاریکی به سوی غرب گسترش می یابند.

برج می لرزد؛ تقدیر به آرامگاه شاهان نزدیک می شود.

مردگان برمی خیزند؛

چرا که یاعت سوگندشان فرارسیده است؛

کنار سنگ ارخ دوباره می ایستند

و آنجا صدای شاخی را می شنوند که در تپه ها طنین انداز می شود.

این شاخ از آن که خواهد بود؟ چه کسی آنان را فراخواهد خواند،

از گرگ میش خاکستری، مردم فراموش شده را؟

وارث آنان که بدو سوگند خورده اند.

از شمال خواهد آمد، نیاز به آنجا خواهدش کشاند؛

از دروازه های مردگان خواهد گذشت.

---

و اما دلیل انتخاب:

ازش خوشم میاد.

کسی در موردش چیز زیادی نمی دونه. تاریخ رو قبل همه می دید ولی چند صفحه از این تاریخ بیشتر به اون نپرداخته. و این زیباست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
great strider

همه فکر میکنن منو میشناسند.

ولی فقط یه نفره که منو خوب شناخت:

من یکی از تکاورها هستم، آنها یی که در صحرا سرگردانند.اسم واقعیم رو هیچکس کس نمیدونه،ولی این دور و اطراف بهم میگنن ...

البته که اسمم رو میدونین.ولی هیچکس نیست که بتونه گوشه ای از عظمت منو ببینه و هیچکدوم از افرادی که در این دنیا هستند هنوز گوشه ای از قدرت منو ندیدند،تا روز نبرد بزرگ دوران ما

renewed shall be the blade that was broken

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

استرایدر عزیز باید بهت بگم که متاسفانه:

I Can't Offer You My Allegience

چونکه بنده قبلا متصدی پست فرماندهی لشکر شاه اله سار (به خاطر دلایل امنیتی تحت پوشش یه تکاور آواره شمالی روزگار میگذرانم) شدم و دیگه از خدمت به شما معذورم.

Just Kidding

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien

با سلام

منم هالدير از طلا بيشه محافظ قلمرو با صفاي لورين و خدمتگزار بانو گالادريل در خدمت شما.

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
easterling

easterling به مردم شرق یعنی سرزمین Rhun گفته میشه که با سارون همکاری می کنند.

موفق باشید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
James

با درود

بنده عضو جديد هستم.

علت انتخاب شناسم هم اينه كه من يكي از طرفداران مجموعه هري پاتر هستم. ميخواستم يه شخصيت انتخاب كنم و به خاطر همين جيمز رو انتخاب كردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ارو

با سلام

من رو همتون خوب ميشناسين چون من همه شما رو خلق كردم البته بجز شخصيتهاي هري پاتر

ارو

خالق اول و آخر

ولي مثل شما استاد نيستم چون حواسم به فرشته هاست

شوخي كردم چون از همه كمترم....

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ققنوس آبی

اوه! من چرا اینجا نیومدم؟

من نام انتخابی من ققنوس است(نه ماهیت حقیق ام! بلکه انسانی سخت معمولی هستم)! دلیلی مافوق بشری برای انتخاب این شناسه وجود ندارد. همه ی ما تصورات آرمانی داریم که به آن نزدیک هم نیستیم حتی!( عجب جمله بندی فوق العاده ای!) ولی آن را در شخصیتی دیگر یا وجودی دیگر میبینیم. و ان را در جمع به خود نسبت میدهیم... اما کمتر کسی هست که در خلوت خود واقعا همان اکبر و اصغر و علی و پروین و سارا نباشد.

ققنوس را برگزیدم چون احساس میکنم به من نزدیک تر است. نظاره گر بودن! با مرگ زاده شدن! اینها برای من آنقدر هیجان بر انگیز بود که آن را برگزیدم. هیچ تعصبی ام رویش نباید داشت. اگر روزی دیدم چیز دیگری به من می آید، شناسه ام را آن میگذارم.

حالا آبی بودنش بماند برای یک موقع دیگر!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
دلف

اهم اهم

بنده DElf هستم. حالا چرا بر خلاف تمام قوانين زبان انگليسي حرف دوم هم بزرگ نوشته شده؟ خوب دليلش واضحه! نيست؟ بنده شخصاَ D هستم و در ادامه يا از نژاد الف هستم يا اگه نيستم حتماَ اشتباهي شده و ميبايست باشم و در حقم اجحاف شده!

اينو هم بگم كه اين ID بين دو نفر مشتركه و مي تونين D رو به عنوان Double در نظر بگيرين (اين هم يه جور تعبيره!)

پس از اين مقدمات بايد قاعدتا بگم كه الف يعني چي و از اين حرفا. ولي موضوع رو حل شده در نظر مي گيرم! خودتون به بزرگواري خودتون ببخشين.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienna

سلام من نیه نا هستم.

نیه نا توی سیلماریلیون انگلیسی برام فقط یکی از والار بود، ولی وقتی ترجمه فصل اول رو خوندم به قدری زیبا نوشته شده بود که فورا اسمش رو برای شناسه ام برداشتم. برای توضیح هم از متن آقای علیزاده چند جمله شو مینویسم:

نیه نا با اندوه آشناست. از برای هر گزندی که آردا از آفت ملکور دیده است سوگواری میکند. آنگاه که ایلوواتار آهنگ را پدیدار گردانید غم او چنان عظیم بود که ترانه او زمانی بس دراز پیش از پایان به مویه بدل گشت و صدای سوگواری پیش از آغاز با نغمه های جهان در هم آمیخت. اما او از برای خود گریه نمیکند، و کسانی که صدای او را میشنوند ترحم و صبر را در امیدواری می آموزند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Guardian Of The Grey Havens

ba salam (sry pc man farsish karaab shode 2-3 roo dighe dorost mishe

man Guardian Grey Havens hastam....faghat oomadam begham ke Frodo goft ke behetoon begham ke :salam be hameghi ..man in ja ba baghiye hastam va kheylii kosh mighzare...vali delam kheylii baraaye hamatoon tangh shode ..maksoosan to SAm...vali be zoodi hamatoono khaaham did....ya shoma miyaain pishe man .va yaa..chi Gondolf ahaa..hatman..gondolf ham mighe behetoon salam bresoonam :D

kob dighe be oomide didar hamatoon :-

---------------------------

سلام خوش اومدی دوست عزیز , بر اساس قوانین سایت ما برای احترام به دیگران نباید فینگلیش بنویسیم .. شما هم لطف کنید از این به بعد حتما فارسی بنویسید وگرنه مجبورم پست هاتون رو پاک کنم . متشکرم در ضمن یه سر به این لینک زیر بزن شاید کارت رو راه بندازه (ناظر )

http://www.arda.ir/forum/topic.php?intId=66

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سوکلماه

سوکلماه یا آنگونه که امروزه مشهور شده ام سوکلماه اینشوشیناک! البته سوکلماه را در کتابهای تالکین نخواهید یافت شاید چون او هیچ وقت از ما -ساکنین پسین- چیزی ننوشت. ولی ما نوید دهنده و از بنیانگذاران دینای نوینی بودیم که هنوز خاطرات بسیاری را از سرزمین میانه با خود به همراه داشت. من پیک برکشیده از نسل پیام آوران و شاهان اوان شهر گمشده، در سرزمین طلوع خورشید، سرزمین جادوگران، عیلام هستم ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Haldir of Lorien
ba salam (sry pc man farsish karaab shode 2-3 roo dighe dorost mishe

man Guardian Grey Havens hastam....faghat oomadam begham ke Frodo goft ke behetoon begham ke :salam be hameghi ..man in ja ba baghiye hastam va kheylii kosh mighzare...vali delam kheylii baraaye hamatoon tangh shode ..maksoosan to SAm...vali be zoodi hamatoono khaaham did....ya shoma miyaain pishe man .va yaa..chi Gondolf ahaa..hatman..gondolf ham mighe behetoon salam bresoonam :D

kob dighe be oomide didar hamatoon :-

---------------------------

سلام خوش اومدی دوست عزیز , بر اساس قوانین سایت ما برای احترام به دیگران نباید فینگلیش بنویسیم .. شما هم لطف کنید از این به بعد حتما فارسی بنویسید وگرنه مجبورم پست هاتون رو پاک کنم . متشکرم در ضمن یه سر به این لینک زیر بزن شاید کارت رو راه بندازه (ناظر )

http://www.arda.ir/forum/topic.php?intId=66

با سلام

بابا با اين رفيقمون راه بيايد نا سلامتي طرف مسئول ايراني سرور ريورا است(بابا برا خودش آدم مهميه )

ولي خوب فارسي تايپ كردن اصلا كاري نداره بعد از 3 ماه راه ميوفتيد.

با تشكر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LordEfazati

سلام

سلام سلام

من همون افا رابرم

سیستم خوبیه اما یه دونه ماژل پاسخ سریع هم بذارید

با تشکر

اسمم چون خیلی لردم ;) انتخاب کردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناکین

نام آناکین مربوط به جنگ ستارگانه . من واقعا عاشق شخصیتشم. بعضی وقت ها فکر میکنم خودم هم شاید تا حدی شبیه به اون شده باشم.

دوست داشتم تو این سایت شناسه ملکور رو داشته باشم ولی احتمالا گرفته شده :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halbarad

خوش آمدی آناکین جان! خوش آمدی که خوش آمد مرا ز آمدنت! هزار جان گرامی فدای هر قدمت!!! به جمع آردایی ها خوش اومدی. امیدوارم یه کاربر خوب و حرف گوش کن و در عین حال فعال باشی!!! ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناکین

ها!!!! مرسی !!! من خیلی حرف گوش کنم ولی کاربر خوبی نیستم ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aredhel

من آردهل بانوی سپید نولدور بانوی سپید گوندولین دختر عالیجناب فین گولفین خواهر الف های والاتبار تورگون و فین گون هستم....در بیان برتر بودن نژاد من همین کافی است که بگویم در خاندان من(خاندان فینوه) افرادی چون الروس, اروند و گیل گالاد زاده شده اند!همه تاریخچه ی زندگی من رو می دونن پس لازم نیست توضیح کاملی بدم.همه مرا بانویی جسور و سرکش می شناسند و چون تمامی فرزندان فینوه بی باک و تیزدل!کسی که تن به هیچ قید و بندی نداد و اسیر هیچ مردی حتی برادرش نشد...اممم یه لحظه صبر کنید.چرا دروغ بگم؟ 8-) اسیر یه مرد شدم :cry: (اونم شانس آورد وگرنه عمرا دستش بهم می رسید) والا وقتی مثل احمق ها از دست مراقبت های برادرم تورگون به هوای دیدن دوستان دیرینه ام پسران فئانور از دیوارهای پنهان گوندولین بیرون زدم و طی داستانی طولانی آواره شدم(به تاریخچه آردا یا سیلماریلیون رجوع شود!) شبی در میان درختان بلند نزدیک مرزهای نان الموت به ائول که به الف تاریک مشهور بود رسیدم و او با افسونش من رو نزدش نگه داشت(خوشگلی هم دردسریه ها) و طی یه جریانی که به درد شنیدن بچه های زیر 18 نمی خوره من رو به زنی گرفت و غیره....(خدایی مرد بینظیر و پاک نژادی بود.شمشیرهای معروف آنگلاخل و آنگوئیرل ساخته ی دست اون بود که آنگلاخل رو به بهای زندگی آزادانه در نان الموت به تین گول می ده که این شمشیر سرانجام به تورین تورانبار می رسه!راستی یادم رفت بگم ائول از نژاد و خویشان قدیم تین گول بود!) آره دیگه اینجوری بود زندگی من.آخرش هم خودم رو فدای پسرم مایگلین می کنم و ائول به اشتباه می زنه منو میکشه!(چه پایان مسرت بخشی داشت داستان زندگی من!) 8-) سوالی هست بپرسید :ugeek: ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Argona

درود

نام من آرگو نا است. از الف هاي تاريكي ام. سراي من شب است و روزها در سايه ي دختان پنهانم گرچه به نداي كسي كه مرا بخواند جواب مي دهم. مرا نيازي به نور دو درخت نيست. نور خود را در جاي ديگر و در ميان ستاره ها مي جويم.من آزادم و رها. جنگل خانه من است و درختان خانواده من. دوست تمام مردمان آزاده ام و تكاوران سهم بسيار از مهر من دارند.

سالهاست كه در ميان تاريكي ام. گرچه هر از چندي رويي مي نمايانم اما هميشه بودم، هستم و خواهم بود!

من آزادم.آزاد و رها!

اندر حكايت نام آرگونا:

آرگونا از آراگورن خلق شده. نام قهرماني محبوب و تا ابد زنده در دل اينجانب!

حالا چرا آرگونا از آراگورن اومده، اون هم وقتي كه آرگونا از سالها پيش از آراگورن در ميان درختان جولان مي داده بر مي گرده به پيچيدگي ها و درهم رفتگي هاي ذهن هذياني يك شخص خاص كه بيشتر اوقاتش رو در تاريكي وگوشه و كنار ها مي گذرونه و گاهي خودي نشون مي ده و از مشاهده كنش و واكنش ساير ملت لذت مي بره.

خلاصه سعي نكنيد سر در بياريد. موضوع لاينحله!

از آشنايي با همه دوستان خوشوقتم.(اوهوم منظور به طور مستقيمه وگرنه در شرح احوال هستم. هاه! جووني.)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aredhel

اممم...آرگونا! :shock: ای رفیق شفیق دوران باستان من! ;) تو هم که از مخفیگاهت در اومدی که!مگه شب شده زدی بیرون؟(بله ظاهرن چند ساعتی هست شب شده!) آقا من مدت های مدیدیه این خانم رو می شناسم.ما با هم عالمی داشتیم و داریم(خانم رفیق فابریک منن) باورتون نمی شه اگه بگم چه جاهایی نرفتیم و تو چه سوراخایی سر نکشیدیم! و یه جورایی هم با هم فامیلیم ولی به تمام خدایان باستانی قسم هنوز سر در نیاورم آراگورن رو از رو اسم این برداشتن یا آرگونا رو از رو اسم اون یکی!کی اول بود کی آخر؟کی مامان کی بود کی پسر کی؟ کی ندیده و نبیره ی کی! :roll: :shock: ;) ...دارم قاطی می کنم بهتره ساکت شم نه؟:دیییی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...