رفتن به مطلب
لگولاس

زندگی نامه شخصیت های ارباب حلقه ها

Recommended Posts

3DMahdi

ماهیت تام کاملا مرموزه یه عده میگن ممکنه مایار باشه یه عده میگن نه. در کل خود تالکین هم گفته در هر داستانی یه سری رمز و راز وجود داره و تام هم یکی از ایناست.

منظور بچه ها این بود که از نظر قد و قواره شبیه هابیتها بود، فقط همین.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
pirooz
آینو مفرد

آینور جمع

حالا ما حواسمون نبود آبرومونو نبر . :D یه کم توضیح بده .

اصلا

-------

آینو ها یعنی چی ؟؟

-------

کی گفته ؟!؟!

-------

درسته

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

البته چیزی که نوشتی مشکلی نداشت.

در واقع آینو شکل مفرد آینور ـه و آینوها مشکلی نداره چون به جایی که با r که پسوند جمع ساز در زبان الفیه اومدی با "ها" جمع بستی. اگه آینورها مینوشتی اشتباه بود.

در زبان الفی چند نوع جمع بستن داریم که یکیش با اضافه کردن r به آخر کلمه است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

الوه جان دوست عزیز,منظورم توی اون پست همونی بود که تو اشاره کردی اره اگه تمام مردمان ازاد جهان از اون می خواستند این کار رو می کرد,منظور من هم همون مطلب بود.در ضمن اون بخش دوم که شما می گین معلوم نیست چون امتحان نشده این طوری نیست چون درسته که صراحتا هیچ جایی گفته نشده اما از قرائن خود کتاب وتجزیه وتحلیل مطالب بعد وقبل اون فصل (شورای الروند ودر خانه تام بامبادیل)این طوری نتیجه گرفته میشه که با اینکه تام قدرت های زیادی در ید و ذهنش داشته اما نمی تونسته تا به ابد حلقه رو نگهداره بلاخره وقتی سائورون فرمانروای تاریکی همه سرزمین های ازاد رو تصرف می کرد ومردمان اون سرزمین ها رو تحت سیطره خودش نگه می داشت دیر یا زود قلمرو تام هم به تصرف سائورون در می اومد .اگه به مطالب قبل وبعد اون فصل توجه کنی یه همچین نتیجه ای می گیری اگر لرد الروند وتمام بزرگان حاضر در شورا به این نتیجه می رسیدند که اگر حلقه نزد تام بمونه برای همیشه مکانش امن خواهد بود.هیچ وقت یاران حلقه و فرودو مجبور به اون سفر خطرناک به سوی سرزمین های جنوب وهمینطور سرزمین پلید موردور نمی شدند وبا اون همه خطر دست وپنجه نرم نمی کردند.سفری که احتمال زیادی داشت که یاران حلقه شکست بخورند وحلقه در دستان صاحبش بیفته ودوره دوم تاریکی به وجود بیاد واین رو لرد الروند وگاندولف وبزرگان شورا هم پیش بینی کرده بودند که امکانش هست که ماموریت با موفقیت به پایان نرسه وشکست بخورند اما در اخر دیدیم که تقدیر باعث عوض شدن سرنوشت جهان شد وحلقه در اتش موردور نابود شد و دوران سیاهی به پایان رسید .به اون مورد سوم هم که اشاره کردین من توی پستم اون رو هم ذکر کرده بودم بله تام ارباب خودشه وقلمرو خودش.با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

ای بابا ، الندیل ولی به نظر من شورایی ها میخواستن شانسشون رو امتحان کنن ! سائرون بدون قدرت حلقه هم سرزمین میانه رو فتح میکرد ، آخرین امید مردمان آزاد به همین نبودی حلقه بوده !

فرضا تام آخرین فردی بود که سقوط میکرد ، وقتی همه میمیرن ، دادن یا ندادن حلقه به سائرون چه فرقی میکنه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

نه داداش خیلی فرق می کنه ,ببین برادر ارون بخش عظیمی از قدرت سائورون در حلقه نهفته بود ,یعنی بخش عظیمی از قدرتش رو به حلقه یگانه انتقال داده بود.پس نابودی حلقه یعنی نابودی سائورون .اونی که شما می گین بله سائورون بدون اینکه حلقه در انگشتش باشه می تونست باز هم سرزمین میانه رو فتح کنه اما اما به پشتوانه چه چیز قدرتش وجود داشت ؟معلومه حلقه یگانه ,یعنی حتی وجود حلقه بدون اینکه دست سائورون بهش برسه باز هم تضمینییه برای پیروزی سائورون.اما دقت کن ارون چه زمانی قدرت سائورون به بالا ترین حد ممکن می تونست برسه ؟اگه حلقه در دست سائورون بود قدرتش بیشتر بود ویا اگه حلقه وجود داشت اما در اختیار سائورون نبود؟معلومه که اگر حلقه در دست سائورون نبود توانایی سائورون نیز خیلی زیاد نبود.اگر حلقه در اختیار سائورون بود در واقع قدرت حلقه با قدرت سائورون یکی میشد واو رو به فرمانروایی شکست ناپذیر تبدیل می کرد.پس اگر در مطالب فصل شورای الروند دقت کنی می بینی که تنها راه جلوگیری از سقوط اقوام سرزمین میانه نابودی حلقه در شکاف کوه هلاکت هست.پس شورا نمی خواست شانسش رو امتحان کنه چون زمانی برای ریسک کردن و ازمایش راه های مختلف باقی نمونده بود باید شورا یک تصمیم واحد ودرست می گرفت ممکن بود نتیجه اش شکست باشه یا پیروزی ودر اخر دیدیم که پیروزی نصیب مردم سرزمین میانه شد. با تشکر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

ببین دوست خوبم !

منم همین رو گفتم ، خودتم که گفتی که اگه شورا این تصمیم رو گرفت ، از نتیجه مطمئن نبوده . و یه جوری تیری رو تو تاریکی انداخته بود ، که شانسی و بنا بر خواسته تقدیر به هدف خورد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

با سلام خدمت دوستان عزیز, اولا پیروز دوست خوبم یه توصیه رو از من به عنوان یه برادر بزرگت بشنو .هیچ وقت دور وبر مسائل سیاسی واین جور حرف ها نرو ,به خاطرت خودت می گم فردا کار دست خودت می دی.می دونی دیگه اینجا ایرانه,باید سرت به کار خودت مشغول باشه.ضمنا شما از این کلمه چرا برداشت منفی می کنین ,چرا این کلمه رو تبدیل به یک کلمه منفی کردین.برادر کجاش عیب داره برادر یعنی چی یعنی داداش ,یعنی کسی ما بهش محبت زیادی داریم.خواهش می کنم دیگه از این جور بحث ها راه نیندازین .البته ببخشید ها به خاطر خودت می گم.با تشکر.

خطاب به arven :منم همون رو گفتم دیگه! چرا موضوع رو پیچ وتاب میدی.با تشکر الندیل پادشاه انسان ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord Elrond half elven

به دستور الندیل عزیز:

آناریون

anarion.jpg

دومین پادشاه گوندور از سلسله پادشاهان بود. آناریون در سال 3219 دوران دوم متولد شد. او پسر الندیل و برادر کوچکتر ایزیلدور بود. آناریون چهار فرزند داشت. سه فرزند بزرگتر او به احتمال زیاد دختر بودند، و چهارمین فرزند او پسرش منلدیل بود که در سال 3318 آخرین فردی بود که در نومه نور متولد شد.

آناریون و خاندانش در زمره مومنانی بودند که تلاش های سائورون برای فاسد کردن مردان نومه نور را نپذیرفتند. سائورون، پادشاه نومه نور، آرفارازون را، به جنگ بر علیه والار برای جست و جوی دستیابی به جاودانگی متقاعد کرد. در سال 3319 زمانی که ناوگان آرفارازون به سمت سرزمین های فناناپذیز عازم شدند، مومنان در نومه نور ماندند. ناوگان نابود شد و نومه نور به زیر آب دریا فرو رفت، اما مومنان کشتی های خودشان را آماده کردند و توانستند به سرزمین میانه بگریزند.

آناریون دو کشتی، ایزیلدور سه و الندیل چهار کشتی داشتند. کشتی های الندیل به شمال سرزمین میانه رسیدند و آناریون و ایزیلدور در جنوب به سوی خلیج بلفالاس و بالای رودخانه آندوین بادبان کشیدند. در سال 3319، پادشاهی شمالی آرنور و پادشاهی جنوبی گوندور را بنیاد نهادند، الندیل شاه عالی هر دو قلمرو بود و در آرنور زندگی می کرد، مادامی که ایزیلدور و آناریون به طور مشترک در جنوب در گوندور حکومت می کردند.

پایتخت گوندور در اوزگیلیات بود که بر روی آندوین قرار داشت. ایزیلدور و آناریون هر یک تختی در تالار بزرگ آنجا داشتند. آناریون دژ میناس آنور(برج خورشید) را در منطقه آنورین در غرب رودخانه آندوین ساخت. و پلانتیری را که سنگ آنور نامیده می شد در آنجا نگاه داشت.

ایزیلدور و آناریون نمی دانستند که سائورون به موردور بازگشته است. در 3429، سائورون به گوندور حمله کرد و میناس ایتیل قلعه ایزیلدور را تسخیر کرد. ایزیلدور برای مشورت با الندیل به پادشاهی شمالی آرنور رفت و آناریون برای دفاع از گوندور باقی ماند. او در نگه داشتن اوزگیلیات توانا بود و در مدت زمانی که وجود داشت نیرو های سائورون را به سوی موردور عقب راند. اما ترس او از این بود که در برابر حمله های دیگر نتوانند ایستادگی کنند.

الندیل آخرین اتحاد الف ها و انسان ها را با گیل گالادتشکیل داد. آنها در سال 3434 به جنوب رسیدند و به نیروهای آناریون پیوستند و در نبرد آخرین اتحاد بر علیه سائورون جنگیدند. ارتش آخرین اتحاد نیروهای سائورون را در نبرد داگورلد مغلوب ساخت و وارد موردور شدند. آنها سائورون را در باراد-دور به مدت هفت سال محاصره کردند. سائورون از بالای برج با آتش و پرتاب اجسام به سپاه محاصره حمله می کرد.

در سال 3440، آناریون توسط یک سنگ که از برج تاریک پرتاب شده بود کشته شد و کلاه خودش خرد شد. سال بعد در 3441 محاصره باراد-دور پایان یافت و سائورون پائین آمد و با الندیل و گیل گالاد جنگید، که هر دوی آنها کشته شدند. سائورون نیز سقوط کرد و ایزیلدور حلقه یگانه را از او گرفت، ولی اجازه داد تا روح سائورون رنده بماند.

ایزیلدور، شاه عالی گوندور و آرنور برای زندگی به پادشاهی شمالی رفت، مادامی که منلدیل پسر آناریون در گوندور حکومت می کرد. اما در سال دوم از دوران سوم ایزیلدور توسط ارک ها در دشت های گالادن کشته شد. والاندیل تنها پسر ایزیلدور که زنده مانده بود هنوز یک بچه بود، و زمانی که به سن بلوغ رسید پادشاهی آرنور را بدست گرفت ولی ادعای پادشاهی گوندور را نکرد.

از این رو منلدیل تنها فرمانروا باقی ماند و فرزندان آناریون در گوندور حکومت کردند تا زمانی که در 2050 دوران سوم سلسله پادشاهان با ائارنور خاتمه یافت. در پایان دوران سوم، آراگورن پادشاهی را دوباره بدست گرفت که وارث مستقیم ایزیلدور و هم از نسل آناریون بود بواسطه فیریل، دختر شاه اوندوهر از گوندور، که با آروِدوی از پادشاهی شمالی ازدواج کرده بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord Elrond half elven

دوستان عزیز اگر لطف می کنن و متن های ترجمه شده رو می خونن اگه اشکال و ایرادی توی متون ترجمه من میبینید لطفا دریغ نکنید،تا در صورت نیاز اصلاح بشه و یا در ترجمه های بعدی مد نظر باشه، امیدوارم به زودی بتونیم به اولین مرجع کامل فارسی در زمینه ترجمه جزئیات زندگی اشخاص مورد بحث در دنیای تالکین تبدیل بشیم و ...

اما در خلال این امر درخواست یا بهتر بگم پیشنهادی داشتم، به نظر من کپی کردن متون ترجمه شده از سایت های مشابه و یا از وبلاگ ها و لینک دادن به اونها زیاد مناسب سایت تخصصی مثل آردا نباشه، و بهتره برای تکمیل آرشیو سایت به اعضای خود سایت اکتفا کنیم و خودمون تکمیل مباحث رو به عهده داشته باشیم، تا امکانی به دوستداران تالکین بدیم که اونها با استفاده از مطالب این سایت به اطلاعات مورد نظرشون برسن. و یا در صورت نبود اطلاعات کافی با درخواست از مدیران و ناظرین فروم ها اونها رو بدست بیارن، مدیران هم می تونن برای تکمیل هر چه زودتر آرشیو سایت کارها رو بین کسانی که حاظر به همکاری هستن(مطمئناً تمامی اعضای فعال این سایت با توجه به شناخت از علاقه اونها به تالکین همکاری خواهند کرد) تقسیم کنند تا زودتر بتونیم بخش اول کار رو تموم بکنیم. بعد باز هم مدیران با مرتب کردن متون ترجمه شده و تفکیک اونها بعد از اتمام همه ترجمه ها آرشیو کاملی ایجاد کنن و بریم سراغ مرحله بعدی تکمیل محتوای سایت.

دوستان عزیز خوشحال میشم نظرتون رو در این باره بدونم.

با تشکر لرد الروند

پی نوشت: با این که این پست مناسب این تاپیک نیست ولی برای دونستن نظر دوستان مجبور به ارسال این پست شدم، باشد که مورد خشم والار سایت قرار نگیرم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

الندیل جان

همون طور که توی کتاب هم ذکر شده حتی اگه حلقه رو از سائورون می گرفتن و قایمش می کردن ( مثلا مینداختنش توی دریا که کسی نتونه برش داره ) باز هم بعد از مدتی قدرت سائورون به حدی زیاد میشد که کسی یارای مقاومت در برابرشو نداشت و قدرتش تقریبا برابر میشد

پی نوشت: با این که این پست مناسب این تاپیک نیست ولی برای دونستن نظر دوستان مجبور به ارسال این پست شدم، باشد که مورد خشم والار سایت قرار نگیرم.

کاملا درست گفتی

همین جا خیلی خیلی ازت ممنونم واسه متن هات و ترجمت

خیلی خوبن

در ضمن ما والار نداریم

یکیه میشه والا :D :D :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

در مورد پست الروند:شما هيچ وقت مورد خشم ما نخواهي بود همنام عزيز! :D

خب ما همين كار رو هم كرديم ديگه:من يه تالار بوجود آوردم فعلا براي بحث ترجمه.بچه ها هم اگه واقعا كتاب مناسب حالي پيدا كردن،برن اونجا و در مورد اون بحث كنن كه بتونيم يه كار شسته رفته تحويل بديم.حتي در مورد ترجمه مقاله هم ميتونيم اونجا بحث كنيم.براي توليد محتواي داخلي هم كه از قديم تالار داشتيم.اگه فن فيكشني داريد ميتونيد قرار بديد.

در هر صورت ما(منظورم منو اله سار و مهدي و آرونه) هيچ مشكلي با توليد مختوي توسط بچه ها نداريم.اما خب بايد شلوغ بودن سر ما رو هم در نظر بگيريد.من خودم به شخصه خيلي نميتونم وقت براي تطبيق متن بزارم هرچند كه همه تلاشم رو ميكنم

پي نوشت:لطفا ادامه پست منو كسي جواب نده كه بحث خارج نشه از مسيرش

لرد الروند هم اگه مايل به ادامه بحث بود،به من پخ بزنه.اميدوارم ايده هاي خوبي داشته باشه كه بهش خشم نگيرم :D :D :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

لرد الروند عزیز یار با وفا وقدیمی ما در جنگ اخرین اتحاد, ازبابت تهیه زندگینامه اناریون از شما تشکر می کنم.کارت خوبه باز هم ادامه بده ,امیدوارم موفق باشی.با تشکر الندیل پادشاه انسان ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord Elrond half elven

کلبریان

همسر الروند، مادر آرون. کلبریان دختر کلبورن و گالادریل فرمانروا و بانوی لوتلورین بود. از زمان تولدش اطلاعاتی در دست نیست. در سال 109 از دوران سوم، او با الروند پیوند زنانشویی بست و آنها در ریوندل ساکن شدند. پسران دوقلوی آنها الادان و الروهیر در سال 130 و دخترشان آرون در سال 241 متولد شدند.

در سال 2509، کلبریان در حال سفر به سکونت گاه والدینش در لوتلورین در میان دروازه شاخ سرخ از کوه های مه آلود، توسط ارک ها اسیر شد. او قبل از نجات یافتن توسط پسرانش زخمی زهر آلود برداشت و توسط ارک ها شکنجه شد. الروند قادر به التیام زخم های جسمانی او بود، اما ترس و خاطرات باقی مانده شکنجه ارک ها را نه. کلبریان نمی توانست تا سالیان طولانی شادابی گذشته را در سرزمین میانه بدست آورد. او سرزمین میانه را در 2510 ترک کرد و به فراسوی دریا به سرزمین های فناناپذیر بادبان کشید.

پسران کلبریان سال های زیادی در تلافی شکنجه های مادرشان به شکار ارک ها پرداختند. و مشخص نیست که الادان و الروهیر ماندن در سرزمین میانه را انتخاب کردند یا سفر به سرزمین های نامیرا. دختر کلبریان زندگی فناپذیر انسان ها را برگزید و در سرزمین میانه باقی ماند و با همسرش آراگورن تا زمانی که او درگذشت زندگی کرد. الروند تا سقوط سائورون در سرزمین میانه ماند و سرانجام در سپتامبر 3021 به سرزمین های فناناپذیر بادبان کشیدو به همسرش ملحق شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

به گندالف:

لینک کتابهای فارسی رو تو فروم نذارید! توی تک تک صفحات اون کتاب نوشته شده بود که ترجمه از رضا علیزاده است! تایپ کردن کتاب این حق رو به کسی نمیده که منتشرش بکنه.

جالبه اون مطالبی که خودم از سایت آردا برداشتم و توی ویکی پدیا گذاشتم و در زیرش هم بهش رفرنس دادم رو به اسم ویکی پدیا گذاشتی.

به همه:

لطفا انقدر مقالات رو از جاهای دیگه کپی پیست نکنید. به این کار تولید محتوا گفته نمیشه. همه میدونن که ویکی پدیا و ویکی والیمار چی داره و اگه بخوان بخونن به همون سایتهای مبدا میرن و نمیان توی این تاپیک بگردن و پیداش کنن. سعی کنید مطالبتون تالیفی باشه تا بقیه انگیزه داشته باشن و بیان این مطالب رو برای پیدا کردن مطالبی که توی مقالات دیگه نیست بخونن.

ویرایش:

انقدر این صفحه سنگین شده که برای نوشتن این پست و ویرایش کردن پست قبلی 4 دفعه مرورگرم کرش کرد!

ویرایش شده در توسط 3DMahdi

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Tulkas Astaldo

گندالف سپید،دانشنامه والیمار رو همه میتونن برن و با کپی پیست،دون حتی ویرایش اینجا قرار بدن.لطفا اگه میخوای کاری بکنی،خودت بنویس.

این چند پست آخر رو هم ناظر ها لطف کنن پاک کنن( به انضمام پست من) و فکر کنم بعد از بالا اومدن دانشنامه،کل تاپیک حذف بشه بهتر باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

گندالف سپید،دانشنامه والیمار رو همه میتونن برن و با کپی پیست،دون حتی ویرایش اینجا قرار بدن.لطفا اگه میخوای کاری بکنی،خودت بنویس.

افرادی كه تو آردا عضو می‌شن، به احتمال زياد قصدشون كسب اطلاعات بيشتر درمورد تالكين و آثارشه و در اين صورت، دانشنامه‌ها رو فراموش می‌كنن و هرچی بخوان، تو آردا دنبالشون می‌گردن. برای همين، لازمه كه زندگی‌نامه‌هايی از اشخاص تالكينی تو فروم باشه (چرا كه خيلی‌ها از جمله خودم، زياد به سايت سر نمی‌زنن.) كه ترجمه هم سخته (و البته ترجمه هم فارسی‌شده‌ی مطلب يه نويسنده و منبع ديگه است!). اينم كه می‌گی خودم بنويسم، نياز به اطلاعات بالا، وقت زياد و دست به قلم خوبی داره. اگه فكر می‌كنين با وجود حرف‌هايی كه همين چندخط پيش زدم، باز هم كارهام بیهوده‌ان، بگين تا ديگه ادامه‌شون ندم. اما چه زحمتی كه برای اونا كشيدم...! واقعاً می‌خواين همه‌شون رو پاک كنين؟! بقيه هم از منابع ديگه می‌ذاشتن، ها! يعنی كل تاپيک تعطيل...؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

تو پیغام خصوصی هم بهت گفتم.

خودت داری میگی برای کسب اطلاعات بیشتر عضو میشن نه خوندن مطالبی که توی سایتهای دیگه هست(و بعضا اشتباه هم داره). اینجوری اعتبار سایت خودمون رو میارید پایین.

سایت و فروم جدا از هم نیست. ما داریم سعی میکنیم که مطالب و مقالات جدید تو سایت قرار بدیم تا سایت به روز تر و تکمیلتر بشه و مثل الان تو حاشیه نباشه که افرادی مثل شما بهش سر نزنن.

الان شما تو گوگل فارسی بنویس "فینرود" ببین اولین لینکهایی که میاره مال کجاست! اگه بچه ها همت کنن و دانشنامه رو تکمیل کنن فرهنگنامه آردا پر مخاطب ترین فرهنگنامه تالکینی میشه. به طوری که هرکس هر چیزی در مورد تالکین سرچ کنه به اینجا منتقل میشه.

این وقت و انرژی رو میتونید به نحو بهتری استفاده کنید تا برای سایت مفیدتر باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
arw leg ara gan gim

لا اقل برای آدم ارزش قاعل باشید اگر هم کپی کردیم یا بهتره بگم کردم پنج دقیقه وقت گذاشتم صفحه های تایپیک شما پر بشه به من که سودی نمیرسه. :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

لا اقل برای آدم ارزش قاعل باشید اگر هم کپی کردیم یا بهتره بگم کردم پنج دقیقه وقت گذاشتم صفحه های تایپیک شما پر بشه به من که سودی نمیرسه. :)

دوست من، هدف از دور هم بودن در اینجا «پر کردن صفحه های تاپیک» نیست و این جا هم تاپیک شخصی کسی نیست. سوای زحمتی که جناب اله سار کشیدن سایت به همت بچه هایی می چرخه که از سر علاقه برای سایت زحمت می کشن و بس. اینجا بحث رقابت نیست. سایت آگهی نمیگیره که بازدیدش سود مالی برای مدیران داشته باشه.

دوست عزیز، اینجا دیاری سود شخصی نمیکنه و این دیدگاه شما، صادقانه بگم نوعی توهین به تمام بچه هایی به حساب میاد که در این نزدیک به ده سال از جون و دل برای سایت مایه گذاشتن و من پیش اونها عددی نیستم. قطعاً همه از فعال بودن شما استقبال میکنن ولی الویت سنگین کردن سایت نیست.

در ادامه ی حرف استاد مهدی و به نوعی در پاسخ به دوست خوبمون، گندالف سپید بنده هم تأکید کنم که باید پیوند بین بدنه اصلی سایت و فروم ها محکم تر بشه. لزوماً تمام طرفداران تالکین اهل گپ و گفت نیستن و ملاک فعال بودن سایت، تعداد پست ها نیست. ملاک محتوای سایت هست و این که اگر کسی در جستجوی مطلبی در مورد تالکین و شاهکارش بود بدون سرگردان شدن در صفحات فروم به مطلب اصلی ارجاع داده بشه. من شخصاً کم و بیش موافق پیشنهاد جناب تولکاس هستم. اگر دوستان همچنان به تولید محتوا در زمینه ی زندگی نامه علاقمند هستند، -واقعاً تولید نه فقط بازنشر مطالب از مرجعی دیگه- میشه مطالب رو مرتب کرد و در نهایت به شکل مقاله در سایت قرار داد و تنها برای ابراز نظر بر سر جزئیات از فروم بهره برد. :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مونت آو سائرون

سلام بچه ها می خواستم ببینم این ارک گذشته ای داره یا که شخصیت او در فیلم خلق شده! post-1790-0-43636500-1340810511_thumb.jp

اگر گذشته ای داره، لطف کنن کسانی که می دونن اینجا بزارن! ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

این گوتموگ فرمانده سپاه میناس مورگول در نبرد پله نور هست که بعد از مرگ ویچ کینگ فرماندهی رو به دست میگیره. هیچ چیزی در موردش نمیدونیم. حتی نمیدونیم نژادش چی بوده، برخی میگن که اورک بوده و برخی هم اعتقاد دارن انسان بوده. در واقع اسم سیندارین احتمال انسان بودن رو زیاد میکنه. همینطور اینکه زبان سائرون که یک انسان بود نایب باراد-دور بود و احتمالا گوتموگ هم که نایب میناس مورگول بود هم انسان باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مونت آو سائرون

ممنون! منم یک توضیحاتی در موردش بدم:

نام او از ارباب بالروگ دوران اول گرفته شده. به احتمال زیاد گوتموگ از ارک های هارادریم است البته برخی او را موجودی نامیرا دانسته اند.

چگونگی مرگ:

در کتاب: در زمان یورش سیاه تئودن به متحدان سائرون در محاصره میناس تریت از بین می رود.

در نسخه های جدید فیلم ارباب حلقه ها: گوتموگ برای انتقام ویچ کینگ در تلاش کشتن ائوون بوده که آراگورن با شمشیر (آندریل) دو دست او را قطع می کند و گیملی با تبر شکم و سینه ی او را می درد.

ویرایش شده در توسط مونت آو سائرون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مونت آو سائرون

این گوتموگ فرمانده سپاه میناس مورگول در نبرد پله نور هست که بعد از مرگ ویچ کینگ فرماندهی رو به دست میگیره. هیچ چیزی در موردش نمیدونیم. حتی نمیدونیم نژادش چی بوده، برخی میگن که اورک بوده و برخی هم اعتقاد دارن انسان بوده. در واقع اسم سیندارین احتمال انسان بودن رو زیاد میکنه. همینطور اینکه زبان سائرون که یک انسان بود نایب باراد-دور بود و احتمالا گوتموگ هم که نایب میناس مورگول بود هم انسان باشه.

یک نکته ای مهدی! فاصله ی بین کشته شدن ویچ کینک تا کشته شدن گوتموگ زمان بسیار کوتاهیه! چه جوری گوتموگ در این زمان کوتاه فرماندهی کل نیروها رو به دست می گیره و جانشین اون منصوب میشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

قرار نیست که حکم براش صادر بشه و بعد کار رهبری رو به عهده بگیره! وقتی نایب میناس مورگول بوده یعنی بعد از ویچ-کینگ اون فرمانده است. توی نبردها همیشه تا فرمانده چهارم و پنجم هم مشخصه تا در صورت کشته شدن فرماندهان اصلی معلوم باشه که کی باید هدایت ارتش رو به عهده بگیره.

در ثانی، هیچ جا به صراحت گفته نشده که گوتموگ کشته شد! فقط میگه که خادمان سائرون کشته شدن. ممکنه گوتموگ فرار کرده باشه. اما در هر دو حال دیگه فرماندهی معنی نداره چون کل سپاه از بین رفته.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...