رفتن به مطلب
فيانور روح آتش

عصر چهارم به روايت فن فيكشن

Recommended Posts

فيانور روح آتش

خوب همونطور كه قبلا هم به آرگونا توضيح داده بودم من دارم يه فن فيكشن جالب مينويسم.كار تايپش هم تا يه جاهايي پيش رفته.خلاصه فن فيكشن رو اينجا توضيح ميدم:

 

سال 1200 دوره چهارم...

 

بيستمين نواده شاه اله سار در اولين روز پاييز به دنيا آمد...خط سلطنت خاندان آنها 500 سال بود كه به پايان رسيده بود.پدر اين كودك به نام ايراسلرد نام او را فيانور گذاشت كه نام جد همسرش سلار الف بود.بله فيانور يكي از نوادگان فيانور و آرنديل بود.فيانور فاني بودن را انتخاب كرد.او يك خواهر الف هم به نام سيلدار داشت كه چندين سال از او بزرگتر بود.او در دنيايي بسيار دورتر از ميانه و حتي آردا زندگي ميكرد.او در دنياي رنگس متولد شد.مردم آن دنيا با زبانهاي مختلفي سخن ميگفتند كه هيچ كدام در آردا شناخته شده نبود.من خودم اين زبونها رو اختراع كردم.در ضمن من يه كار بزرگتر هم كردم و اون ارتباط دادن بسيار عجيب وار كرفت و لوتر بود.اونها رو اينجوري درست كردم:

در ابتدا پوچي بود.در اين ميان از ميان قدرتها و انرژي هاي آن فضاي بزرگ و خالي 15 موجود بسيار قوي به نام تايتان به وجود آمدند.آنها با زباني به نام تيتونر سخن ميگفتند.قوي ترين و ريسس اين تايتانها رِژٌمول نام داشت كه در تيتونر به معناي رييس بزرگ است.بعد از مدتي رژمول از گروه جدا شد و قسمت بزرگي از پوچي را از آن خويش كرد.و بعد او آينور را آفريد و ايلووآتار نام گرفت.بله قدرتمند ترين تايتان ايلوآتار بود.او ابتدا آردا را آفريد...اما فقط به آن يه دنيا قانع نشد.او فرلاند را هم درست كرد.هزاران برابر بزرگتر از آردا.اما آن دنيا خالي بود.فقط دريايي بزرگ داشت و دو خشكي:يكي سرزمين تورا و ديگري رافل:تورا جزيره اي نسبتا بزرگ بود.قسمت شمالي آن پوشيده از برف،قسمت جنوبي سبز و خرم،قسمت غربي در زير 30 سانتيمتر آب و قسمت شرقي در كوير قرار داشت.سرزمين ميان آن هم آتلانتيس نام گرفت.

 

رافل خالي از هر گونه نور بود.ابرهاي سرخ و سياه سرتاسر آن را اشغال كرده بودند.سرزمين پر از دود و آتشفشان .درياي آن با كوههايخاكستري رنگي محاصره شده بود....و در آنجا بود كه اولين سايه هاي ان دنياي بزرگ شكل گرفتند...

 

زماني كه خط سلطنت نومه نور و دونه داين متوقف شد ايلووآتار تصميم بزرگي گرفت.او نومه نور ها و دونه اداين ها باقي مانده را به دنيايي به نام رنگس فرستاد كه ساخته تايتانهاي ديگر بود.در آنجا بود كه فيانور به دنيا آمد.

 

و تايتانها ديگر دنياهاي زيادي را از جمله دلتورا،وار كرفت،برك لند،انيمل و ... آفريدند.

 

و....

 

خوب تا اينجا خلاصه بس است.يه روز در ميون ميام و توضيح ميدم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber

به نظر من اصلا اون ادامه نمیداد اگه هم می داد می اومد اول مبارزه دلیر مردان کوچک را نشان می داد یعنی امسال پسر سام وایز که بزرگ شده اند و تمام بچه های اوراک هایی که قصد نابودی دارند را از بین می برند و بعد مردم در خوبی و خوشی زندگی می کنند .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لگولاس

من بیشتر با الف رابر موافقم ولی ایده ی خودتم خیلی خوبه و می تونی ادامه اش بدی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Eomer Horse Lord of Rohan

تخیلت جالب بود!بنظر من هم میتونی ادامه بدی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
امپراطور تاریکی

تحسین می کنم....جالب می نویسید....

من پیشنهاد می کنم کارتون رو ادامه بدید...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

دابل يو - او - دابل يو. اونم نه یکی. فوق العادس ذهن من رو که بسيار صفا داد.

من با همين شکل موافق ترم. بيشتر هم با سبک تالکين که هميشه از فضا به فرد می رسه نزديکه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

سبک نوشتنت خوب بود،اما به نظر من تالکین تو نوشته هاش بیشتر به توصیف محل اهمیت میده نسبت به اینکه در یک خط اونجا رو توصیف کردی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به لگ
در در ۱۳۸۷/۱۰/۸ at 9:33 PM، فيانور روح آتش گفته است :

در ابتدا پوچي بود.در اين ميان از ميان قدرتها و انرژي هاي آن فضاي بزرگ و خالي 15 موجود بسيار قوي به نام تايتان به وجود آمدند.آنها با زباني به نام تيتونر سخن ميگفتند.قوي ترين و ريسس اين تايتانها رِژٌمول نام داشت كه در تيتونر به معناي رييس بزرگ است.بعد از مدتي رژمول از گروه جدا شد و قسمت بزرگي از پوچي را از آن خويش كرد.و بعد او آينور را آفريد و ايلووآتار نام گرفت.بله قدرتمند ترين تايتان ايلوآتار بود.او ابتدا آردا را آفريد...اما فقط به آن يه دنيا قانع نشد.او فرلاند را هم درست كرد.هزاران برابر بزرگتر از آردا.اما آن دنيا خالي بود.فقط دريايي بزرگ داشت و دو خشكي:يكي سرزمين تورا و ديگري رافل:تورا جزيره اي نسبتا بزرگ بود.قسمت شمالي آن پوشيده از برف،قسمت جنوبي سبز و خرم،قسمت غربي در زير 30 سانتيمتر آب و قسمت شرقي در كوير قرار داشت.سرزمين ميان آن هم آتلانتيس نام گرفت.

نمیدونم چرا با این داستانت رفتم تو فکر که نکنه خدای خودمونم اینجوریه :|

ادامش بده عالیه به نظرم ٬ هر چند سالها میگذره از نوشتن داستانت ...

اما اسمای موجوداتو مکان ها رو خودت بسازی بهتره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...