رفتن به مطلب
رایت ساحر

الف های دنیاهای فانتزی

Recommended Posts

Gandalf the Wizard

تئودن جان

میتونم بپرسم که منبع اطلاعاتی شما چیه ؟

ممنون میشم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
warmaster

در اساطیر اسکاندیناوی وهمینطور آلمان الف ها هستند البته نه به شکلی که تاکین آنها را توصیف کرده اکثر پلید تنها بخش مثبت آنها در بعضی قصه ها محافظت از بچه ها ست البته بعضی وقت ها می گویند آنها بچه هارا می دزند آل خودمان .

اما آن الف ها دارک الف اند به سیاهی شب نه الف های تاکین

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رایت ساحر

WarMaster عزیز. من منبع اطلاعاتی شما را سست می بینم. هرگز در هیچ جامعه و فرهنگی الف ها تیره و پلید توصیف نشده اند (حداقل نه به طور کلی) و این را می گویم زیرا دانش من در این زمینه گسترده شده،

باز

اگر کتاب، سایت یا چیزی در این زمینه داری معرفی کن تا ما هم بدانیم و دانش هامان را ارتقا بخشیم.

باعشق،

رایت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ef@Robber
تالکین الف ها رو از روی پری ها الهام گرفت. همونطوری که تو قرآن هم گفته شده که زمانها پیش انسان ها و جن ها و پریان و دیوها باهم زندگی می کردند... این هم دقیقا مثل اینه. پری ها شاخه ای از جن هستند که بسیار زیبا اند و عمر جاودانه ای دارند, اونها همگی خوب هستند و عده بسیار کمی بینشون به پلیدی گرویده که به دیو نامیده شدند. میبینید؟! این ها خیلی تطبیق میخوره با اون چیزی که تالکین میگه ... پری:الف ... نژادهای مختلف پلیدی : دیو-جنهای بد : اورک - ترول ....

اینها افسانه نیست. جن ها حقیقت دارند , و پریان هم شاخه ای از اونها هستند. میتونید اگه خوشتون میاد منابعشو دقیقا بگم بهتون ...

خوبه که اورن عزیز هم قبول داره و می گه که الهام گرفته به نظر من بین دانیای واقعی تا دنیای تخیلی فاصله ی بسیاری است در ضمن فاصله ی این پست با پست قبلی خیلی زیاده ولی فکر نکنم که پست بی محتوایی باشه .

هر کس هم که ادعا داره الف ها واقعی ان دست یه الف رو بگیره بیاره در خونهی ما

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

من به شدت با امير فارامير موافقم. هم در مورد تعالی روح انسان ها هم در مورد ماجراجويی الف ها. الف شايد موجودات متحد و رازداری باشن ولی بالاخره يه الف شيطون پيدا ميشه ديگه. نظر رايت ساحر رو هم قبول دارم هم در مورد ازدواج آراگون و بزرگی دنیا. حالا یکی بیاد بگه تو اصلاْ کی هستی که قبول دارم قبول ندارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

از اینا گذشته، راستش رو بخواي اول اين تاپيک رو ديدم رسماْ شاخی در آوردم که تا حالا هيچ کسی در حتی در سرزمين ميانه هم يه همچين شاخی نداشته. در مورد اون بچه ها هم يه چيزی وجود داره به نام ژن و ژنتيک که کارای عجيب زياد ميکنه. مثه همين شاخای من.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر
سلام

آیا الف ها وجود دارند یا خیر؟

این سوالیه که به جرات میتونم بگم 75% کسانی که با آردا آشنا هستن تو ذخنشون میچرخه و یک جواب منطقی براش پیدا نکردن.

تالکین الفها رو مظهر زیبایی، شعور، هنر و طبیعت میدونه.

چیزهایی که ما ایرانی ها از 5-6 هزار سال پیش با اونا آشنا بودیم. تو فرهنگ ایرانی پری وجود داره که کاملا مطابق با همون الفی هست که تالکین معرفی میکنه.

مردیزما که مطابق با بالروگ هست.

آل که با اورک برابری میکنه.

و ...

به جرات میتونم بگم که همه اینها 100% وجود دارن.

پری : در اسلام ازشون به اسم ملک فرشته اسم برده شده که مظهر لطف خدا و زیبایی و سرور هستند.

مردیزما: در داستان یعقوب پیامبر نقل شده که با موجودی مبارزه کرد و بعد از شکست اون به حکمت رسید. (نبرد گندالف با بالروگ)

آل : مردم معتقدن که به بچه های تازه دنیا اومده حمله میکنه و اونا رو با خودش میبره تا ازشون تغذیه کنه (ارک)

و ...

متشکرم.

در مورد مشابه اروپايی آل فکر می کنم درست تر باشه به خود الف ها در ماهيت اروپاييشون نه آرداييشون رجوع کنيم که به طور رسماْ از کارهاشون بچه دزدی بود.

ولی در مورد ريشه های شرقی دنيای تالکين موراد زيادی رو ميشه ذکر رکد. سرو های کاشمر و دو درخت والينور. يا نبرد های منجيان با اهريمن و نبرد های کتاب و . . .

راستش اين همه تشابه بين اسطوره ها برام خيلی عجيبه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

اگه اینطوره پس جک ولوبیای سحر آمیزم واقعیه!!!!!! عزیزان داستانهای تالکین افسانه های اصیل وزیبایی هستند که در ادبیات فولکلور ساکسون ها وسایر اقوام ژرمنی وکلا آریایی ریشه دارند.ولی دیگه نباید پا را از حد فراتر گذاشت وبه آنها جنبه ای واقعی بخشید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

دورین عزیز بهتره این چنین عاقل اندر سفیهانه با عقاید دیگران برخورد نکنی اونطور که من فهمیدم حتی هنوز کتاب رو نخوندی و مطالعه چندانی در این خصوص نداری. از اون سو آثار تالکین خیلی فراتر از یه افسانه هستن و خیلی جاها نمادی از واقعیت هستن. امیدوارم روش تحقیق کنی و مخصوصا تاریخ سرزمین میانه رو بخونی بعد می فهمی که برخی از دوستان منظورشون چیه و تا چه حد حرفاشون دلیل درستی داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

می دونید شاید اینجا یکم مساۀل با هم قاطی شده!

اول در مورد جهان های موازی باید بگم که این به نظر من شبه علم چون راهی برای رد کردن خودش باقی نمیذاره(یکی از خصوصیات شبه علم همینه.)

در مورد اون نظریه ای هم که رایت ساحر میگه باید بگم که اسم اون نظریه ابر ریسمانه ،این نظریه یکی از الان یکی از نظریه های پیشتاز نیست و کوانتوم فیلد تۀوری و نظریه وحدت نیروها الن نظریه پیشتاز ه.

اما در مورد 16،17 بعد این ابعاد برای توجیه گرانش به کار میرن ،همون طور که میدونید در نظریه وحدت نیروها تا الان دانشمندان تونستن که از 5 نیروی بنیادی 4 تا ی آنها رو با هم یکی کنن ،اما در مورد گرنش قضیه فرق میکنه!و این نظریه ها به طور ساده میگن که تصوری که ما از گرانش داریم چیزی نیست جز نمودی که نیروی گرانش در این 3 بعد پیدا میکنه.(البته این رو هم بگم که هیچ کدام از این نظریه ها تا حالا اثبات نشدن،و طی یکی از آخرین کشفیات کیهانشناختی،که توسط دکتر رضا منصوری انجام گرفته،کل مدل های اختر فیزیکی وکیهانشناختی ما زیر سوال میره،این کشف هنوز قطعی نشده اگه قطعی شد به طور کامل توضیح میدم.)راستی در این مورد میتونید مقالات خوبی در نشریه سیگما (نشریه رسمی انجمن فیزیک ایران) پیدا کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

اما در مورد وجود الف ها ،ما نمیتونیم بگیم هر چی هست رو ما میدونیم یا می بینیم ،اما هیچ علتی نمی بینم که اون چیزی که من منظورم منطبق با توصیف تالکین از الف باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

آرون جان من هرگز منظورم توهین به بقیه نیست.

فقط نظر خودم رو بیان کردم.

ولی آیا شما هیچ دلیل ومدرک کافی برای اثبات حرفهاتون دارید؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مالبت پیر

دوستان،

خون سرد باشین. دعوای دورف و الف که چیز تازه ای نیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

آفریدگار جان شوخی به جایی بود.

راستی ایمراهیل جان فکر میکنم طبیعت فقط چهار نیروی بنیادی داره نه پنج تا.

نیروی هسته ای قوی

نیروی هسته ای ضعیف

نیروی الکترومغناطیس

نیروی گرانش

بین اینها گرانش از همه ناشناخته تره.ضمنا نظریه همه چیز که وحدت این چهار نیرو باشد هنوز ارائه نشده.

این کار رو حتی اینشتین هم نتونست کامل کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
پرنسس ایووین

من هم با دورین موافقم.

چون دلیل قاطعی برای وجود الف ها نیست .

تا به حال کسی الفها را مشابه توصیفات تالکین ندیده است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

دورین عزیز در گذشته نیروهای الکتریسیته ومغناطیس رو هم دو نیروی جداگانه میدونستن و بعد فهمیدن اینا هم نمود دو نمود متفاوت از یک نیرواند.در ضمن خیلی کارا هم بعد از انیشتین انجام شد ،دلیلی نداره که کاری رو که انیشتین انجام نداد بگیم انجام نشدنیه،حتی خود انیشتین هم اندقدر با عدم قطعیت هایزنبرگ مشکل داشت که اون جمله معروف رو گفت(خدا تاس نمیریز.)این جمله رو دقیقا انیشتین برای اصل(دقت کنید اصل)عدم قطعیت هایزنبرگ گفت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آناتار

در ادبات ژرمن الف ها شكل كاملا متفاوتي دارند!!!! اون ها كوتوله اند! يعني اينكه خيلي كوچيك اند و كلاه بوقي سر مي كنند! البته قرمز! و همچنين گوش هاشون هم درازه! و صورت هاشون هم نقاشي شده است! و سوزن و نخ و چوب دستس و جوراب هاي قشنگ دارند! و بعضي وقت ها خرابكاري و بعضي اوقات كمك مي كنند! Elf .بله در آلماني الف مثل انگليسي نوشته ميشه و هم مونث و هم مذكر تعريف مي شه! يعني با هر دو حرف تعريف مذكر و مونث! خوب اين الف هاي بازيگوش هنوز هستند!

يعني يكي از دوستام تعريف مي كرد كه يك شب مامان بزرگش توي زير زمين خونشون توي بندلر در برلين اون ها رو ديده كه دارند با شوهر مرده اش مي رقصند! بعد مي ترسه و جيغ مي زنه! ولي تا برمي گرده از پله ها فرار كنه ديگه نمي بينشون! اون اونشب مهمون داشته بوده و رفته بوده زير زمين تا از توي يخجالي كه اون پايين داشتند و پر از نوشيدني بوده wein بياره ! بعد مهموناش ميان پايين !

حالا جالبش اين جاست كه در يخچال باز بوده و چند تا شيشه وين شكسته!!!؟؟ البته مامان بزرگ دوستم آدم خرافي نيست ! ولي اين داستان را هميشه با شهامت تعريف مي كرده! البته ديگه الف ها را نمي بينه شايد هم مي بينه ولي من خبر ندارم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

خیلی هم خوش طینت نیستن.(الفا)

ایمراهیل عزیز نظریه وحدت نیروها مدت هاست مشکل اصلی فیزیک شده.

عبدالسلام- واشو وگلایندبرگ تونستن نیروهای الکترو مغناطیس و هسته ای قوی رو پیوند بدن.

ولی پیوند بقیه نیروها تا کنون انجام نشده.

در مورد هایزنبرگ هم بله

اینشتین معتقد بود اصل عدم قطعیت در مواردی اصل بقای انرژی رو نقص میکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

خوب دوستان من بعد از اینکه حرف های جناب رایت ساحر رو خوندم دارم اینو میزنم واسه همینم سایر پست ها رو نخوندم ! اون 16-17 بعد و تار ها . اول که تار ها رو با نام نظزیه ی ریسمان و ابر ریسمان می شناسیم که خوب خیلی بحثش طولانیه و مال فیزیک نظریو ایناست که از حوصله ی بحث خارجه! فقط اینو بگم که یه بروفسور ایرانی یکی از پایه های اصلی این نظریست که اسمش یادم رفته! و اون 16 -17 بعد! من تا فضا زمان 10 بعدی رو خوندم و میشناسم و از 61 -17 بعد خبر ندارم . که تازه همین نظریه هم ک از زمان جلو تر دونستنش! ولی میدونم که سفر در فضا و زمان از بعد 5 ممکنه! البته فقط برای گراویتون ها و نوتزینو های خنثی! که اونها هم اولیش ذره ی جاذبه است و دومیشم هنوز وجودش درست حسابی تایید نشده . سفر در فظا و زمان هم خیلی بحثش طولانیه اگه مایل باشن بگم! ولی فقط در این حد بگم که اون ذرات واسه این میتونند در فضا و زمان سفر کنند که تار(همون ریسمانهاشون) به شکل حلقویه و در این فضا به هیچ جا متصل نیستند ولی سایر ذرات هستند . تو یه مقاله ی قدیمی هم خوندم که فوتون ها میتونند توی فظا سفر کنند . ولی یادم نیست جزئیاتش! آها حالا بقه رو خوندم! جناب دورین باید بگم که انیشتین هم اشتباها ت بزرگی داشت! مثلا تا قبل از نریه ی هالی جهان رودر حال انقباض میدونست! ببخشید دیگه وقت ندارم! توضاحات جناب ایمراهیل از مال من کامل تر بودند و مکمل هم تا حدودی! البته ما خودمونو در حد ایشون نمیدونیم که ایشنو سرور ما هستند! ولی اگه دوستان مایل باشن بعدا یکم بیشتر تشریح میکنم! خدا نگه دار! از غلطهای تایپی هم معذرت میخوام!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Imrahil Prince of Dol Amroth

نه بابا این حرفا....

اسم اون پرفسور کامران وفاست اما الان دیگه نقش بزرگی رو بازی نمیکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نیمه الف

من یکی دیدم البته کوتوله قدش 95 سانت بود چاق ولی سریع بود اگه میشه یه توضیح بدین آیا دورف ها تا کنون با الف ها ازدواج کردهاند ؟ با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ارش

به نظرتون این همه مطلب رو چه طور می شه خوند لطفا یکی این مطالب رو که درباره ی الف هاست یک جا گرداوری کنه تا نیازی به برگ زدن نیاشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

هي من اعتراض دارم.چرا اين تاپيكو تا حالا نديده بودم؟بايد از آرش ممنون باشم.

خيلي حرف براي گفتن دارم فقط يه كم پراكنده ميشه.ببخشيد ديگه.

پري:من همه جا شنيدم به جن مونث پري ميگفتن و كلمه جن كاملا به مذكرها تخصيص داره.خوب ميدونيد كه الفها فقط مونث نبودن پس نميشه دقيقا پري رو الف تعبير كرد.

ديدن بچه ها:خوب ممكنه جن بوده باشه.مشكلي كه پيش نمياد.يه بچه جن بوده مگر اين كه ازشون پرسيده باشي جنن يا نه!!!!

البته پري ها پيش والاها زندگي نميكنن.همين جا دور و بر ما هستن و ما گاهي ميبينيمشون ولي باور نداريم چي ديديم.

رايت عزيز از وقتي كتاب خاطرات يك مغ نوشته پائولو كوئيليو چاپ شده به افراد زيادي برخوردم كه ادعا ميكنن جادوگرن.اسم خوبي نيست مگه نه؟جادوگر عنوان بديه كه ممكنه به يه نفر بدن.من فكر نكنم كسايي كه قدم در راه شناخت ميگذارن اسم جادوگر به خودشون بدن.ممكنه شما اينو جادو ببينيد.اما من هم جادوهاي زيادي ديدم.بدون اين كه از جاده سانتياگو عبور كنم و به كامپوستلا برسم.ما انقدر جادو ميكنيم كه خودمون هم نميفهيم اين كار خارق العاده اس.بي نظيره.منم مثل شما به خلصه ميرم.ولي ميگم نه بابا سرم گيج رفت.چشام سياهي رفت.خواب ديدم.بگذاريم هر كس به راه خودش بره.فقط اگه كسي بهت پيام داد كه ميخواد ازت درباره جادو بپرسه ناراحت نشو.خودت اين اسمو رو خودت گذاشتي.

ما آدمها دوست داريم چيزهاي جديد ببينيم.ولي هيچ وقت قدرت انتخاب رو تو خودمون باور نميكنيم.من به ef robber حق ميدم كه با اون لحن باهاتون صحبت كرد.چون ما شناختمون از دنيا محدود به همين پنج حسه.از چيزي حرف ميزني كه نبايد.حتي اگه شما عضو مكتبي باشي دليلي داره كه بخواي ما هم اينو قبول كنيم؟انقدر زود از كوره در نرو.اين نشونه زياده خواهيه.نخواه كه متكلم وحده باشي.بگذار كسي كه سوالي داره بپرسه.من اگه جاي شما بودم از سوال دوستم efrobberخوشحال ميشدم.چون با حقيقتي آشنا بودم كه براي يك انسان ديگه غريب بود.سعي نكن با توهين و تهمت به شخص ديگه اي اونو وادار به سكوت كني.ميدوني فرهنگ چه جور ايجاد ميشه؟با تعامل اطلاعات.مثلا من عالم به سياستم و با بحث سياسي طرف مقابلمو مجاب ميكنم كه حرفمو بپذيره.ولي وقتي طرفم هم سياسي باشه بحث دو طرفه ميشه.تو مباحثه متكلم وحده نداريم.بايد يه چيز شما بگي.يه چيز من.اون وقت يه نظريه جديد و يكسان تو ذهن هر دوي ما شكل ميگيره.اين تو كل جامعه پخش ميشه و فرهنگ رو درست ميكنه.رفتاري رو درست ميكنه كه خط مشي جامعه اس.

ببخشيد زياد حرف زدم.بازم حرف دارم ولي چون خيلي بي ربط به اين بحثه يه پست ديگه ميدم(براي من هدف از پست دادن رسيدن به سطح نقره بودكه الان بهش رسيدم پس حالا ديگه برام ميتريل و نقره فرقي نداره)

پ.ن:راستي من ميدونم كه تولتك ها 781 ساله كه منقرض شدن.دوست دارم بدونم چه طور مكتبي پايه گذاشتن كه تا حالا ادامه داشته و شما چه جور باهاشون آشنا شديد؟ميدونيد كه ايران تا مكزيك فاصله شون خيلي زياده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گولوم

عزيزان من الف و جن رو بينشون هيچ فرقي نميزارم.(نظر شخصي)خوب جنها هنوز هم هستن همين طور ميشه گفت اروپاييها اسم الف رو براي جنهاشون انتخاب كردن.خوب عيبي داره؟

ببينيد عزيزان.شما اكثرا قبول داريد كه لوتر اتفاق افتاده.و ما داريم آردا رو ادامه ميديم.و از اين كه هم فكر هاتون رو پيدا كرديد خوشحاليد.ولي هميشه حق با اكثريت نيست.سعي نكنيد افسانه رو وارد دنياتون كنيد.من گفتم الفها رو به عنوان جن قبول دارم.چون جنها واقعا وجود دارن.ولي پيشينه آردا براي من اون قدر جذابيت نداره كه بخوام به عنوان دنياي واقعيم بپذيرمش.البته شما مختاريد كه توي آردا به زندگيتون ادامه بديد.هيچ مشكلي هم براي من ايجاد نميشه.ولي بدونيد كه اين جا خيلي ها هستن كه دوست دارن تو دنياي خودشون زندگي كنن.دنيايي كه از آرداي عزيز قشنگتره.

بچه ها اوني كه تو كتاب خاطرات يك مغ بود و پائولو باهاش مشاوره ميكرد مردايزما بود.يا اون سگه؟نظر شما چيه؟

gandalf the wizard عزيز منظورت همون دن خوان معروفه كه تو كلي آثار ادبي و هنري اروپا ازش چيز خونديم.همون اسپانيائيه؟اون كه افسانه ايه.اگه بخوايم ازش تعريف كنيم فقط همينو ميشه گفت:عياش,گمراه كننده,لامذهب,پست و متكبر.مگر اين كه من اشتباه كرده باشم!!!!!!

رفيق gandalf the wizardاز اسم عوج مطمئني؟من افسانه عوج روقبلا خوندم.اگه حوصله داريد براتون تعريف كنم.اگر نه بريد پست بعدي.

عوج مردي بود افسانه اي.ميگفتن مادرش عنق نام داشته كه عنق دختر آدم ابوالبشر بوده.ميگن تو خونه آدم به دنيا اومده و تا زمان موسي زنده بوده.(افسانه يه جاش تو تاريخ تناقض داره حالا بعدا بهش ميرسيم)ميگفتن قدش بسيار بلند بود.بلند تر از اون كه تصور كنيد.وقتي طوفان نوح اومد آب از سر بلندترين كوهها گذشته بود ولي از سر زانوش بالاتر نيومد.وقتي موسي قصد جنگ با ستمگران شام(نژادي كه فلسطينيان ميخواندندشان),عوج موازي با طول و عرض لشكر بني اسرائيل قطعه سنگي از كوه بريد و گرفت بالاي سرش تا پرت كنه رو بني اسرائيل و همه رو از شرشون خلاص كنه.(شوخي كردم چپ چپ نگاه نكنيد)پس خدا مرغي رو مامور كرد تا سنگ رو با الماس سوراخ كنه(چه جوريش رو از خودش بپرسيد)و سنگ به گردن عوج افتاد.موسي اينو فهميد و با عصا به پاي عوج زد.و عوج هلاك شد.ميگن استخون ران پاش سالها به عنوان پل روي نيل استفاده ميشده.

يه كم شبيه اوليكومي غوله كه سر به آسمان ساييد.افسانه اي بابلي و دلنشين كه ديگه به اين جا و آردا مربوط نميشه.خيلي از افسانه هاي بابلي ميدونم ميشه كنار افسانه هاي اسكانديناوي براش يه تاپيك درست كرد ولي من همت هالباراد رو ندارم.فقط انقدر بدونيد كه قرار بود اوليكومي شهر خدايان بابل(كومي)رو نابود كنه.اصلا اسمش يعني ويران كننده كومي.

ارادتمند

گولوم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir18

ببینید دوستان

هرکی میخواد بدونه که ایا الف وجود داره یا نه؟

بهترین منبع قرانه

البته باید تفسیر قرانو بخونید

ومن فکر میکنم که هم میتونه وجود داشته باشه هم میتونه نداشته باشه

این رو هم بگم که توی این دنیای بزرگ هیچ چیزی غیر ممکن نیست

و هرچه که تو ذهن ادم تصور بشه یه جوابی(واقعیت) تو دنیای بیرون داره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...