رفتن به مطلب
Eomer Horse Lord of Rohan

خدایان!

Recommended Posts

Eomer Horse Lord of Rohan

می خواستم بدونم!خدایی در آن زمان وجود داشته!{توی فیلم گاندالف میگه:به من ماموریت دادن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

بله , اگه سیلماریلیون رو بخونی که یه بخشی اش تاریخ خلقت آردا و سرزمین میانه است , میفهمی که خدا , با اسم ارو یا به قول الف ها ایلواتار یگانه است , یعنی با اسم دیگه ای. یعنی اینجوری نیست که بگیم خدا بوده اون زمان یا نه, بوده اما اسمش متفاوت بوده.

اما اون کسانی که تو داری میگی , چهارده تن از قدسیان هستند که از افکار ایلوواتار زاده شدند (یه جورایی مثل فرشتگان خودمون) و بهشون والار گفته میشه که دنیا رو نظم و ترتیب بخشیدن (اما خلق نکردن چون فقط خداست که میتونه خلق کنه) و این والار بودن که برخی از مایار (روان های کم اهمیت تر افکار ایلوواتار) رو به سرزمین میانه فرستادن که گندالف هم یکی از اونهاست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آرون

نه ترجمه نشده اما مگه هرکی که اینا رو بدونه یا بخونه باید حتما از نسخه فارسیش باشه ؟ خب کتاب انگلیسیش که هست! الان هم آقای علیزاده داره ترجمه می کنه و چند ماه دیگه میاد. اما به زودی دو فصلش رو تو سایت می ذاریم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
phenix

قابل تو جه اون هايي كه نمي دونن دوبخش اول سيلماريون تر جمه شده و تو سايت هست براي دانلود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
phenix

آراتورن جان همون طوريكه جاي ديگه برات نوشتم در همين سايت به بخش داستانها و موجودات مرا جعه كن تا تمام شبهاتت رفع بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durin

چون افسانه رنگ وبوی آریایی داره حتما خدای یگانه ای باید توش باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lord Sauron

شاید ولی خدای یگانه در کتاب های گذشته کم پیدا می شه

اصولا چند خدا دارن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
سارون کبیر

سلام

خوب شما سروران گرامی اگه پست های لیدی آرون رو ببینین متوجه میشین که توی ارباب حلقه ها به یک خدای یگانه : ارو یا ایلواتار اشاره شده ...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
smigle

خدای تالکین جسم داره یا نه؟

چند مایار و چند والار داریم؟

ایا ایلواتار غیر از آردا و آنچه در اوست مخلوق دیگری دارد؟

ویرایش ناظر:

در نگارش پست ها دقت بیشتری بفرمایید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

خیر ایلوواتار کالبدی ندارد. گرچه در سیلماریلیون از عباراتی مانند "دست راست خویش را بالا آورد" و "چهره اش حالتی دژم داشت" و... استفاده شده اما این به اون منظور نیست که واقعا محدود به کالبدی قابل رویت بودند. کما این که آینور هم وقتی به آردا نازل می شوند برای ارتباط بهتر با فرزندان ایلوواتار به شکل اون ها در میان و از کالبدی شبیه اون ها استفاده می کنند. (و این یعنی قبل از اون هنگامی که در جوار ایلوواتار بودند جسم قابل رویت و درک ما نداشتند...)

تعداد دقیقی از آینور و مایار نداریم. تعدادی از آینور به آردا آمدند که والار و مایار بودند. مایار با قدرتی کم تر؛ اما تعداد والار و والیر به همراه ملکور 15 تن هست...

در مورد مخلوقات دیگر ایلوواتار غیر از آینور و ائا هم اطلاعاتی در دسترس نیست. در واقع در دسترس هیچ کدام از فرزندان ایلوواتار و والار نیست. اما نمیشه وجود مخلوقاتی دیگر را هم انکار کرد. درست به مانند دنیای خودمون غیر از انس و جن و ملک و هفت آسمان که نمی دانیم آیا جهان دیگری هم خداوند خلق کرده یا نه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
OoO

چهره اش حالتی دژم داشت

M.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
شوالیه سپید

میشه بگی این عکس رو از کجا اوردی؟؟؟؟؟؟

diyako :P

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

از نظر من درست نیست بچسبیم به این که ببینیم تالکین چه قدر به اصول دینی پایبند بوده تو کتاب !

آردا یه دنیای فانتزیه و توی دنیا های فانتزی محدودیتی برای ذهن وجود نداره !

و از همه مهم تر تالکین اون طوری که میخواسته صاحبان دنیاشو به نمایش گذاشته و به نظر من فوق العاده بوده , طوری که خواننده اونو میتونه به هر صورتی که دوست داره در چهارچوب های تالکینی تصور کنه :P

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

خوبه بالعكس كتاب هاي رولينگ كه هيچ اسمي از خدا و فرشته گفته نشده اين جا يه خدايي پيدا شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

به نظر من والار بیشتر می تونه نقش امشاسپندان رو تو اساطیر ایرانی داشته باشه تا فرشته، چون فرشته بیشتر به عنوان عبادت کننده حساب می شه، اما امشاسپندان یه جورایی نماینده ی خدا بودن و با شر مبارزه می کردن.

در واقع به طریقی می شه این رو تو یونان آورد، گرچه این حرف یکی از بر و بکسه و خودم اعتقاد چندانی بهش ندارم. همونطور که می دونین، تنها قدرت بالاتر از زئوس، یا هرکی که تو زمان خودش خدای همه چی بوده(کرونوس یا ددی کرونوس[-(ینی اورانوس)، بالاتر از اون، موروسه که کمتر جایی هم بهش اشاره شده، اما در هر حال اونه که سرنوشت رو در دست داره و حتی زئوس هم نمی تونه باهاش مقابله کنه. اینه که موروس تقریبا کاری نمی کنه. خواهران سرنوشت(اون سه تا پیرزن بی ریخت که می بافن و می برن و اینا) یه جورهایی می تونن نقش والار و خدایان می تونن نقش مایار رو داشته باشن، چون بیشتر تو کار انسان مث گندالف و بکس دست می برن تا این که بخوان یه کمی خفن باشن.

البته بازم می گم، این نظر خودم نیست و چندان موافق نیستم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Anna

به نظر من والار بیشتر می تونه نقش امشاسپندان رو تو اساطیر ایرانی داشته باشه تا فرشته، چون فرشته بیشتر به عنوان عبادت کننده حساب می شه، اما امشاسپندان یه جورایی نماینده ی خدا بودن و با شر مبارزه می کردن.

والارهایی که تالکین ازشون نام می بره در اساطیر دیگر یا حتی دیگر مذهب ها نام های دیگه ای دارند: برای مثال در دین زرتشت ما الهه آب و داریم بنام آناهیتا. که همون المویی که تالکین ازش نام برده. (فقط فکر کنم المو رو مذکر معرفی کرده و در دین زرتشت مونث گفته شده) و اشاره کنم که الهه مثل یک محافظ بوده.

اما باز بنظر خودم همون فرشته های خودمونن با قدرت بیشتر مثل فرشته های اعظم مثلا ماندوس همون فرشته مرگ یا عزراییل خودمونه.

بهرحال فرشته ها فقط عبادت کننده نبودن، آنها آنطور که در قرآن آمده در جنگ ها به کمک گروه خیر می اومدن که به عنوان امداد غیبی ازش نام برده شده.

و در آخر اگر اشتباه نکنم تالکین اشاره میکنه که این والار را به اسم های که دیگه هم می شناختن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ادموند پونسی

والارهایی که تالکین ازشون نام می بره در اساطیر دیگر یا حتی دیگر مذهب ها نام های دیگه ای دارند: برای مثال در دین زرتشت ما الهه آب و داریم بنام آناهیتا. که همون المویی که تالکین ازش نام برده. (فقط فکر کنم المو رو مذکر معرفی کرده و در دین زرتشت مونث گفته شده) و اشاره کنم که الهه مثل یک محافظ بوده.

اما باز بنظر خودم همون فرشته های خودمونن با قدرت بیشتر مثل فرشته های اعظم مثلا ماندوس همون فرشته مرگ یا عزراییل خودمونه.

بهرحال فرشته ها فقط عبادت کننده نبودن، آنها آنطور که در قرآن آمده در جنگ ها به کمک گروه خیر می اومدن که به عنوان امداد غیبی ازش نام برده شده.

و در آخر اگر اشتباه نکنم تالکین اشاره میکنه که این والار را به اسم های که دیگه هم می شناختن.

خب مشخصه! و بیشترین شباهت رو با یونان و اساطیر نورث داره. تولکاس تا حدی به ثور شبیهه، اولمو به پوسایدون، مانوه به زیوس، ماندوس با هیدس، همسر مانوه که یادم نی تا حدی به فریا و غیره

فی الواقع تالکین از همه ی اساطیر بهترین الگوبرداری ممکن رو کرده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایوانا

وقتی به ادیان باستانی برمی گردیم همه رو داره ی یک ریشه میبینیم چون همه یااکثر دین های باستانی اوراسیا ازطریق نژاد آریایی گسترش یافته عده ای از آریایی ها به اروپا عده ای به ایران و عده ای به هند کوچک کردن پس در اصل همه شون ازیک مکان آمده بودند و ریشه ی همشون میتراییسم هستش که به هیچ وجه ملحدانه وچند خدایی نیست وامروزه تحریفش کردن منشا این دین و نژاد آریایی به نظر عده ی معدودی لموریا و باز هم معدودتر شانگری لاست .

باگذشت زمان و تفکیک دین ها و مذاهب این دین مادر به انحراف کشیده شد و تنها درایران بود که به لطف سپیتمان زرتشت اوج گرفت همانگونه ماند و درمورد خدایان مختلف باید گفت موجوداتی که توسط خالق آفریده شده اند خیلی خیلی زیادهستن و نمیشه دقیقا گفت که انسان درمواجهه باکدوم نژاد گمان کرده اون خداست و این خدایان متعدد شکل گرفتن درهرحال سعی میکنم اطلاعاتی دراین باره به دست بیارم وهمین جا بنویسم

سپاس گذارم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
شاهزاده آرون

ایوانا جان فرضیه نژاد آریایی دیگه خیلی وقته که مقبولیت زیادی نداره و هزار و یک جور دلیل آوردن که این فرضیه یک تحریف تاریخیه ، اینو کار ندارم ولی حتی اونهایی که فرضیه مهاجرت بزرگ رو قبول دارن، نهایتا مهاجرت بزرگ آریاییها رو تا 1000 تا 1500 سال قبل از میلاد عقب میبرن، در صورتی که ما میدونیم که خیلی قبل تر از اون خیلی از ملت ها و تمدن ها دارای اساطیر و اعتقادات خودشون بودند، مثلا تمدن مصر باستان حداقل 3000 سال قبل از میلاد شکل گرفته و همون موقع هم اونا به خدایان خاص خودشون اعتقاد داشتند، افسانه گیل گمش حدود 2400 سال قبل از میلاد توسط سومری ها( قومی باستانی در عراق) نوشته میشه که اون ها هم آریایی نبودند. همین اساطیر سومری بعدها ریشه بیشتر اساطیر سامی و حتی یونانی میشه، پس نمیشه گفت ریشه تمام خدایان و اعتقادات اقوام اوراسیا از آریایی ها اومده

لینک های زیر رو میتونید ببینید:

www.javanemrooz.com/articles/print.aspx?id=10926

www.adyan.porsemani.ir/node/1948

www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=106216

ویرایش شده در توسط شاهزاده آرون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

وقتی به ادیان باستانی برمی گردیم همه رو داره ی یک ریشه میبینیم چون همه یااکثر دین های باستانی اوراسیا ازطریق نژاد آریایی گسترش یافته عده ای از آریایی ها به اروپا عده ای به ایران و عده ای به هند کوچک کردن پس در اصل همه شون ازیک مکان آمده بودند و ریشه ی همشون میتراییسم هستش که به هیچ وجه ملحدانه وچند خدایی نیست وامروزه تحریفش کردن منشا این دین و نژاد آریایی به نظر عده ی معدودی لموریا و باز هم معدودتر شانگری لاست .

باگذشت زمان و تفکیک دین ها و مذاهب این دین مادر به انحراف کشیده شد و تنها درایران بود که به لطف سپیتمان زرتشت اوج گرفت همانگونه ماند و درمورد خدایان مختلف باید گفت موجوداتی که توسط خالق آفریده شده اند خیلی خیلی زیادهستن و نمیشه دقیقا گفت که انسان درمواجهه باکدوم نژاد گمان کرده اون خداست و این خدایان متعدد شکل گرفتن درهرحال سعی میکنم اطلاعاتی دراین باره به دست بیارم وهمین جا بنویسم

سپاس گذارم

با سلام و درودی دیگر

حرفتون درسته به نوعی هر چند مشکلاتی هم داره به نظرم

البته عقیده ی شخصیه در این مورد

این که می گید همه ی ادیان نقطه ی مشترک داشتن درسته اما ان که اون ها رو خاص لموریا بدونید رو موافق نیستم

لموریا یا شهر باستانی که اگه اشتباه نکنم تو جنوب هند بود یکی از این تمدن های بزرگه همانند مهانجودارو { اگه املاش و درست نوشته باشم } و ...

از طرفی در اساطیر اومده که زیست گاه اولیه انسان از آفریقا شروع می شه یعنی مهد تمدن بشری از آفریقاست و ... که در این زمینه استدلاهای زیادی هست

در مورد اریایی ها فکر کنم شاهزراده آرون حرف های قشنگی زد که جای تکرار نیست و اگه مایل باشید می تونیم بحث کنیم

و اما در مورد آیین مهر

این آیین خاص بومیان ایران زمینه نه آریایی ها

تا جایی که یادمه مهر یکی از فرشتگان مقرب و بزرگ در آیین زردتشته اما در ایین مهر , مهر خداست به نوعی

در کل این که تحریف شده و ... کلا جای بحث داره زیاد و فقط می خوام بگم که این آیین خاص بومیان ایرانه همانند آیین زروانیسم که چندتا بحث قشنگ با یکی از دوستان تو یکی از این تاپیک ها رفتیم

ویرایش شده در توسط Aslan

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
شاهزاده آرون

و اما در مورد آیین مهر

این آیین خاص بومیان ایران زمینه نه آریایی ها

تا جایی که یادمه مهر یکی از فرشتگان مقرب و بزرگ در آیین زردتشته اما در ایین مهر , مهر خداست به نوعی

در کل این که تحریف شده و ... کلا جای بحث داره زیاد و فقط می خوام بگم که این آیین خاص بومیان ایرانه همانند آیین زروانیسم که چندتا بحث قشنگ با یکی از دوستان تو یکی از این تاپیک ها رفتیم

با سلام و درودی دیگر(!)

میخواستم بدونم منظورتون از این که آیین مهر مخصوص بومیان ایرانه منظورتون دقیقا چیه؟ آیین مهر احتمالا توسط اقوام ایرانی تبار به وجود اومده اما بیشتر طرفداراش در خارج از ایران بودند ( و مخصوصا در امپراتوری روم) در واقع بیشترین آثاری که از این آیین به جا مونده در خود رومه، بسیاری از آموزه های مسیحیت کلیسائی هم ریشه در آیین مهر داره، در واقع مورخین غربی ای که از دید غیر مسیحی به تاریخ مسیحیت رو بررسی میکنن میگن که بیشتر مراسم و تشریفات مسیحیت و کلیسا ریشه در آیین مهر داره ( توجه کنید که گفتم تشریفات و مراسم نه اصول و اعتقادات مسیحی) ، مثلا امروزه تقریبا حتی دیدنداران مسیحی هم قبول دارند که جشن کریسمس سال نو که برای تولد حضرت مسیح ( پیغمبر برای مسلمان ها و خدا برای مسیحیان) گرفته میشود در واقع جشنی بوده است که پیروان آیین مهر به مناسبت انقلاب زمستانی و نیز زندگی دوباره پیامبر- خدایشان مهر میگرفته اند. ما میدونیم که مهرگرایان خورشید رو به عنوان یکی از مظاهر مهر بسیار تکریم میکردن ( و شاید میپرستیدن) و بعدها مسیحیان روز سان دی ( روز خورشید یا همون یکشنبه خودمون) رو به عنوان روز تعطیل خودشون انتخاب کردن،

اما در باب شباهت مسیحیت و مهر گرایی در خدایان باید بگم که سه خدایی در هر دو آیین وجود دارد. آیین‌های میترایی به طور مخفیانه و در سرداب‌ها تشکیل می‌شد و عبادت گاه ها نیز به شکل غار بنا شده و در آن دخمه‌ها مراسم اسرارآمیز آیین، برگزار می‌گردید. مراسم تطهیر وغسل تعمید نیز در هر دو مذهب مشترک بوده. در آیین مهر نیز خدای مهر هر سال با شروع فصل زمستان یک بار میمیرد و یک بار در تابستان زنده میشود و این باعث اعتدال فصل ها و تداوم زندگی میشه درست مثل مسیحیت که مسیح ، یکی از مظاهر سه گانه خدا، به خاطر گناهان بشر کشته میشه و سه روز بهد زنده میشه.( البته این بحث کشته و زنده شدن یک خدا در افسانه های مصری باستان در مورد هورس خدای خورشید گفته شده و بنابراین بعضیها میگن که این داستان ریشه قربانی شدن سالیانه مهر میشه و قربانی شدن مهر ریشه داستان مسیح به روایات مسیحیان(

حرف در مورد خدایان سه گانه مهرگرایی و مصری خیلی زیاده ولی نمیدونم جاش اینجاست یا نه؟ و این که کسی علاقه ای به این مطلب داره یا نه؟ من که خودم به اساطیر خیلی علاقه دارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...