رفتن به مطلب
مَنوه سلیمو

نگهبانی در آب

Recommended Posts

فنگورن
آرون خان!!!!

چرا بايد ميفرستاد دنبال اله سار؟آراگورن بهش تبارشو نشون داد،و حلقه باراهيرو و اين چه ربطي به حلقه يگانه داره؟

آخه تو نظرات قبلی بچه ها گفتن ، سائرون به میناس واسه این حمله کرد که تو پلانتیر آراگون رو دید ، و فکر کرده حلقه پیش اونه ، منم

گفتم ، اگه سائرون چنین فکری میکرد به جای حمله به میناس ، میفرستاد دنبال آراگورن ، همین! :D :D :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

چی رو می فرستاد سراغ آراگورن... اگه منظورت حمله به روهانه ( که بعید می دونم سائرون جای آراگورن رو هنگام نگاه کردن به سنگ پیدا کرده باشه ) باز هم اول باید میناس تریت رو فتح می کرد...

اصلا بحث وسط کشیدن حلقه نبود و آراگورن فقط در پلان تیر خودنمایی کرد... تازه انتظار داشتی سائرون کی رو دنبال اون می فرستاد ؟ ... نزگول یا یه دسته از اورگ هاش رو

من فکر می کنم این مسئله از بخش آخر کتاب برات پیش اومده جایی که می گه... سائرون خروج پادشاهان غرب علیه خودش رو به حساب غرور صاحب جدید حلقه ( آراگورن ) می گذاره ... اما تا قبل اون هیچ طوری دستش به آراگورن نمی رسید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
torambar

ببین آراگورن وقتی خودشو تو پلان تیر به سائورون نشون داد سائورون از اینکه وارث ایزیلدور زنده هست و اونو به مبارزه خونده ترسید نه اینکه حلقه رو برداشته باشه

چون فکر میکرد که وارث ایزیلدور سال ها پیش از بین رفته و مخصوصا انتظار نداشت که شمشیری که اونو به مرز نابودی کشونده (نارسیل) دوباره ساخته شده باشه پس ترسید در حمله عجله کرد و بدون دقت جلو رفت و این چیزی بود که آراگورن انتظار داشت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

بمیرم برای سائرون ، اگه حمله بهمه میناس تریت با اون همه عظمت بدون دقت بود ، اگه با وقت کافی حمله میکرد احتمالا ، والا ها رو هم میکشت ;))) ;)))

بچه ها توجه کنید که آراگون دو بار به پلانتیر نگاه کرد :

1 . موقعی که اون توک فضولی کرد و آراگون پلانتیر رو ازش گرفت ، و زود بیهوش شد ، فزصت خود نمایی نداشت .

2 . موقعی که تو میناس پس از اتمام جنگ خودش رو نشون داد ، و ابراز اندام کرد ...... ( اینجا جنگ تموم شده بود و نیروهای موردور به دست روح ها کشته شده بودند) پس واسه چی میگید به خاطر آراگون به میناس حمله کرده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
torambar

برای اینکه آراگورن شاه گوندور بود و وقتی که کسی را به مباارزه می طلبه طبیعیه که به کشورش حمله میکنه

همینطور قبل از اینکه از حضور آراگورن مطلع بشه هدفش حمله به میناس تریت بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

پس بلاخره نتیجه میگیریم که حمله سائرون به میناس ، به خاطر دییدن آراگورن تو پلانتیر نبوده !

تازه ، سائرون با اون همه شکوهش و اون همه جاسوس نمیتونسته بفهمه ، شاه گوندور توان جنگ نداره؟ ;)) ;)) :D ;)) ;)) :x

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون
پس بلاخره نتیجه میگیریم که حمله سائرون به میناس ، به خاطر دییدن آراگورن تو پلانتیر نبوده !

تازه ، سائرون با اون همه شکوهش و اون همه جاسوس نمیتونسته بفهمه ، شاه گوندور توان جنگ نداره؟ ;)) ;)) :D ;)) ;)) :x

چرا فهمیده بود اون هم نه توسط جاسوس هاش بلکه از روی غرور و حماقتش... اما باید گفت سائرون هرگز از میناس تریت بی صاحب و شاه نمی ترسید علاوه ی اینکه از کمک هایی که قرار بود به شهر برسه خبر نداشت... تنها چیزی که تونسته بود اون رو بترسونه بازگشت نواده ی ایزیلدور بود و بس.

و اینکه رفتن آراگورن به مبناس تریت به خاطر نقشه های سائرون بود نه بلعکس... سائرون انتظار نداشت که سپاهش تو پله نور با آراگورن روبه رو بشن... و این توهم که صاحب جدید حلقه آراگورنه وقتی براش پیش اومد که سپاه شاه رو جلوی دروازههای موردور دید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون
بمیرم برای سائرون ، اگه حمله بهمه میناس تریت با اون همه عظمت بدون دقت بود ، اگه با وقت کافی حمله میکرد احتمالا ، والا ها رو هم میکشت ;))) ;)))

بچه ها توجه کنید که آراگون دو بار به پلانتیر نگاه کرد :

1 . موقعی که اون توک فضولی کرد و آراگون پلانتیر رو ازش گرفت ، و زود بیهوش شد ، فزصت خود نمایی نداشت .

2 . موقعی که تو میناس پس از اتمام جنگ خودش رو نشون داد ، و ابراز اندام کرد ...... ( اینجا جنگ تموم شده بود و نیروهای موردور به دست روح ها کشته شده بودند) پس واسه چی میگید به خاطر آراگون به میناس حمله کرده؟

برادر آرون شما فیلم رو مبنا قرار نده ... طبق نوشته های کتاب سنگ رو گندالف از پپین گرفت و بعد با احترام تقدیم صاحب اصلیش کرد... بعدش هم زمانی که آراگورن سائرون رو در سنگ به چالش می طلبه بعد جنگ هلمزدیپ و قبل از حرکت به طرف جاده ی مردگانه . کی گفته بعد از نبرد پله نور آراگورن تو سنگ نگاه کرد؟

و اینکه ما نگفتیم سائرون به خاطر آراگورن به میناس حمله کرد ... خود شما این رو گفتی...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

برادر آرون شما فیلم رو مبنا قرار نده ... طبق نوشته های کتاب سنگ رو گندالف از پپین گرفت و بعد با احترام تقدیم صاحب اصلیش کرد... بعدش هم زمانی که آراگورن سائرون رو در سنگ به چالش می طلبه بعد جنگ هلمزدیپ و قبل از حرکت به طرف جاده ی مردگانه . کی گفته بعد از نبرد پله نور آراگورن تو سنگ نگاه کرد؟

و اینکه ما نگفتیم سائرون به خاطر آراگورن به میناس حمله کرد ... خود شما این رو گفتی...

من کی گفتم ؟ من گفتم اگه قرار باشه سائرون به خاطر حلقه دست به جنگ بزنه ، یه راست میرفت به سمت حامل حلقه احتمالی ((آراگورن)) نه این که بره یه جنگ میناس! :D

ضمنا سائرون انقدر احمق نبود که از یک نفر بترسه ! کسی که سائرون رو تو پله نور شگفت زده کرد (( نه بر اساس فیلم )) تئودن ، بزرگ شاه روهان بوده نه آراگون !!!1 ;)) ;))) ;)) ;)))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

من کی گفتم ؟ من گفتم اگه قرار باشه سائرون به خاطر حلقه دست به جنگ بزنه ، یه راست میرفت به سمت حامل حلقه احتمالی ((آراگورن)) نه این که بره یه جنگ میناس! ;))

ضمنا سائرون انقدر احمق نبود که از یک نفر بترسه ! کسی که سائرون رو تو پله نور شگفت زده کرد (( نه بر اساس فیلم )) تئودن ، بزرگ شاه روهان بوده نه آراگون !!!1 ;)) ;))) ;)) :x)

و شما این رو رو چه حسابی می گی ؟؟ اگه قرار بود کسی از آمدن تئودن شگفت زده بشه نزگول و اورگ ها بودن نه سائرون که حتی در این جنگ حضور فیزیکی هم نداشت.

سائرون خیلی عاقلانه از آراگورن می ترسید و دیدی که آخرش هم همین ترس باعث نابودیش شد. حالا چرا سائرون باید از تئودن بترسه؟؟ :D

منظور من جنگ آخره که نویسنده در باب شرح احوال سائرون ( که چشمش از کوه هلاکت غافل مونده ) می گه : چهره ای عبوس می دید و شمشیری که...

در واقع دلش از بابت آراگورن نگرانه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فنگورن

یعنی میگید سائرون مثل یه آدم معمولی به اختلال پونیک دچار شده (( اختلال هراس بر اثر خاطره ناخوشایند)).؟

که از آراگورن بترسه ؟ ترس ایشون از خود آراگورن نیست ، از قدرت ایجاد اتحاد جناب آراگورن هستش. در غیر اینصورت تئودن بزرگترین سد راهش بوده.

ضمنا حضور تئودن رو از اونجایی متوجه میشه که اراده اون ارتش رو رهبری میکنه!

وسلام.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مورون

بله این رو قبول دارم که ترس سائرون از اتحادیه که نواده ی ایزیلدور به وجود میاره ولی آیا اتحادی که آراگورن پدید آورد عظیم تر از اتحاد روهان به دست تئودن نبود؟

سائرون از همون چیزی می ترسه که سبب تضعیف و زوال ناکاملش شده... خوب این منطقیه.

و در باره ی اینکه ضمیر هوشیار سائرون بر اوضاع جنگ احاطه داشته چیزی تو کتاب نخوندم اما می شه قبولش کرد. ولی اینکه به روشنی تصویر تئودن رو می بینه و ازش می ترسه؟؟... فکر نمی کنم اینطور باشه... چون در اون صورت امکان دیدن خیلی چیزهای دیگه هم براش وجود داشت . مثل دیدن ورود آراگورن به شهر یا دیدن گندالف و همینطور حامل حلقه... اما طبق متن کتاب همه ی این هایی که گفتم از چشم و ضمیر سائرون پنهان بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir18

با سلام

دوستان عزیز مثل اینکه بحث از موضوع اصلیش فاصله گرفته

به هر حال من یه سوالی دارم :

آیا میشه این حدث رو در نظر گرفت که این نگهبان درون آب یکی از جادوگران آبی باشه که توسط سائرون (یا ملکور) به این شکل در اومده باشه

و اون یکی جادوگر بالروگ درون موریا باشه؟؟؟؟

چون تا اونجایی که من میدونم تالکین گفته که اونها به شرق رفتن و از ماموریتشو ن سر باز زدند . آیا میشه گفت که اونها در خدمت سایرون و در هیئت موجوداتی دیگر برای کمک به سایرون به غرب سرزمین میانه فرستاده شدند؟؟؟؟؟؟؟؟

خواهشآ جواب مفصل بدهید

با تشکر" :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

نه نمیشه چون بالروگها از قبل بودن و فقط همین یکی از اونا وجود نداشت. موقعی که اونا به شرق رفتن ملکوری وجود نداشت و همینطور سائرون هم جسمی نداشت و مانند روحی سرگردان بود و نمیتونست همچین کارهایی بکنه. کلا توی آثار تالکین همچین تغییر شکلهایی نداریم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه
بمیرم برای سائرون ، اگه حمله بهمه میناس تریت با اون همه عظمت بدون دقت بود ، اگه با وقت کافی حمله میکرد احتمالا ، والا ها رو هم میکشت :D :D

آره دیگه

قدرتمند بود

اما نه این که از هیچی نترسه :D

نه نمیشه چون بالروگها از قبل بودن و فقط همین یکی از اونا وجود نداشت. موقعی که اونا به شرق رفتن ملکوری وجود نداشت و همینطور سائرون هم جسمی نداشت و مانند روحی سرگردان بود و نمیتونست همچین کارهایی بکنه. کلا توی آثار تالکین همچین تغییر شکلهایی نداریم.

سائورون جسم داشته

از روی نوشته ی اله سار میگم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
baradil soldier of dale

گندالف:"موجودات زیادی در دریاها هستند"

من نظر خودم اینه که نگهبان آب اصلا مایار نیست یه جانوره.مثل موماکیل و وارگ و ... که از اول جانور آفریده شدند. شاید نگهبان آب محل زندگیش توی دریای بله گائر بود که راهش رو گم می کنه و سر از رودخانه گری فلاد در میاره و نهایتا به سیرانون میرسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مادروس

گندالف:"موجودات زیادی در دریاها هستند"

من نظر خودم اینه که نگهبان آب اصلا مایار نیست یه جانوره.مثل موماکیل و وارگ و ... که از اول جانور آفریده شدند. شاید نگهبان آب محل زندگیش توی دریای بله گائر بود که راهش رو گم می کنه و سر از رودخانه گری فلاد در میاره و نهایتا به سیرانون میرسه.

اگه راحشو گم کرده بود و فقط یه جانوره پس به حلقه چی کار داشت. آخه یه حیوون میدونه حلقه چیه یا چطور باید ازش استفاده کرد. اگه هم بدونه به چه دردش میخوره؟ به نظر من احتمالا یکی از زیردستای سائرون بوده که سائرون اطمینان داشته باشه که هیچ دشمنی به هیچ دلیلی از اونجا عبور نمی کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
durf

به نظر من سائرون و سارومان از اولم نقششون این بود که اون ها رو به سمت موریا هدایت کنن چون یه تله بزرگ بود و تقریبا انتظار نداشتند از اونجا جان سالم به در ببرند گاندولف هم که اینو میدونست دو راه مختلف رو امتحان کرد اما نشد و در آخر به ناچار به موریا رفت .

در مورد اون موجود هم وقتی آراگون دفعه قبل به اونجا رفته اونجا بوده پس یا یک موجود باهوش بوده (منظورم دارای عقل و خرده) که به زور یا وعده احتمالی سائرون و سارومان به اونجا اومده یا اگه عقل نداشته سائرون و سارومان شرایطی رو فراهم کردن که او به اونجا بیاد مثل ساخت دریاچه و طعمه هایی که اون رو به طرف دریاچه بکشونه ولی به نظرم احتمال اولی بیشتره چون چهرش زیاد به حیونای بی عقل نمی خورد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایوانا

به نظرم این موجودی که اله سار عزیز درموردش توضیح داد یه جورایی شبیه ستوز هیولای الهه ی حرا است تو اساطیر یونان شاید تالکین از اون الهام گرفته باشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

به نظرم این موجودی که اله سار عزیز درموردش توضیح داد یه جورایی شبیه ستوز هیولای الهه ی حرا است تو اساطیر یونان شاید تالکین از اون الهام گرفته باشه!

می شه کمی در مورد ستوز توضیح بدین ؟ :)

من تا به حال نشیدم اسم این موجود رو :دی

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایوانا

الهه ی حرا یه موجود هیولا وار داشت به نام ستوز که تقریبا مثل اختاپوس توصیف شده منم درهمین حد میدونم ...

علاوه براون تو داستان سندباد والهه ی حراهم ازش اسم بردن

ببخشیداگه ناقص بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
الهه ی حرا یه موجود هیولا وار داشت به نام ستوز که تقریبا مثل اختاپوس توصیف شده منم درهمین حد میدونم ... علاوه براون تو داستان سندباد والهه ی حراهم ازش اسم بردن ببخشیداگه ناقص بود

با سلامی دیگر ;)

اگه می شه بگید کجا با این موجود بر خوردید ( تو کدوم کتاب یا نوشته )

و اگه می شه تلفظ انگلیسی اون رو هم بنویسید :دی

در اساطیر شما احتمالا این موجود رو با تایفون Typhon اشتباه گرفتید

این موجود شباهت هایی با موجودی که اله سار گفتن داره

این موجود رو رئا Rhea به نوعی خلق کرد برای مبارزه علیه خدایان نسل سوم

که حالا داستان هایی داره که زئوس و اسیر می کنه و .....

که اگه خواستین منبع بدم برید بخونید یا داستانش و بنویسم اینجا :D

اما این که از موجودی به اسم ستوز نام بردید من بی اطلاعم :D

با تشکر

پ.ن :

خدا هیج بنی بشر و محتاج اینترنت هندلی نکنه :)(((((

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...