luckystrider 8 ارسال شده در ژوئن 20, 2009 سلام بر همگی یک سوال فنی ماگلر بعد از انداختن یکی از سیلماریلها تو دریا چه بلای سرش اومد؟ اگه کسی به اون سوالام هم که تو تاپیک فرزندان هورین دادم جواب بده ممنون میشم 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در ژوئن 20, 2009 سلام... والا گفته شده كه هنوزم كه هنوزه بنده خدا آواره ي كرانه ها هستش و مشغول مرثيه خواني براي مصيبت هاي نولدوره... اما اين چيزيه كه افسانه ها ميگن ... شما زياد باور نكن ... چاكر شما... ت.ت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
luckystrider 8 ارسال شده در ژوئن 20, 2009 پس نفرین ماندس چی میشه؟نامرد به این بهانه رفته خوشگزرونی ماندسم خر کرده ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
King Eomer 21 ارسال شده در ژوئن 20, 2009 من که فک کنم بدبخت خودکشی کرده باشه البته در روایات آمده که او هیچ گاه به میان الف ها بازنگشت و آواره ی کرانه ها شد در رابطه با نفرین ماندوس هم این همه بلایی که سرش اومد براش بس نبود؟ در ضمن ماگلور پسر خیلی خوبی بود که گرفتار برار ناباب (مایدروس ) قرار گرفت و اون خرش کرد که برن سیلماریل ها رو بدزدن پس اینقدر به بچه ی شاعر گیر نده چون تالکین عاشق همه ی شعرای جوان و ناکامه ارادتمند ت . پسر . ت -------------------- این سبک تقلیدی بیش نیست از ت.ت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ulmo 55 ارسال شده در ژوئن 24, 2009 خود مايدروس هم در برابر كله گورم و کوروفین پسر خيلي خوبي حساب مي شد اگر به خاطر سوگند نبود هم خودش زنده بود و هم ماگلور بيچاره آواره نمي شد 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
King Eomer 21 ارسال شده در ژوئن 24, 2009 درسته اما حالا من یه سوال دارم اگه این دوتا(مایدروس و ماگلور) سوگندشون رو ول می کردن و کاری بهش نداشتن اتفاق خاضی براشون می افتاد ؟ میتراندیر جان درست میگی مایدروس خیلی پسر خوبی بود من واقعا تعجب کردم که به برادرش میگفت بیا بریم دزدی واقعا این کارش غیرقابل بخشش و غیرقابل باور بود. 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ت.ت 1,592 ارسال شده در ژوئن 24, 2009 درسته اما حالا من یه سوال دارم اگه این دوتا(مایدروس و ماگلور) سوگندشون رو ول می کردن و کاری بهش نداشتن اتفاق خاضی براشون می افتاد ؟ نه تئودن جان ... اين ها تنها تعصبات افراطي خاندان فئانور بود ... وگرنه شكستن سوگند گزندي به اونها وارد نمي كرد ... اگه يادتون باشه خوده والار هم بهشون گفتند كه دست بردارند {يا به عبارتي از خر شيطون بياد پايين و فلان} ... اگه قرار بود مصيبتي دامنگيرشون بشه مسلما والار چنين پيشنهادي نميدادند... ت.ت 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در اوت 29, 2009 البته در دنیای جناب تالکین،هیچ چیزی قابل پیش بینی نمیباشد،مگه اینکه تالکین پیش بینی آن را خلاف مصلحت کتاب نداند!پیش بینی های شما لطمه به مصلحت کتابه!حتما یه چیزی میشده دیگه!نفرین بزرگتر از این که اون برادر سومدر جمع داداش بزرگا(فئانور،فینگولفین و فینارفین) که همون اخری منظورم میباشد،هیچ اسمی دیگه ازش به میون نمیاد بعد از ترک گروه؟(میدونم دارم فرافکنی میکنم،ولی شما به خاطر مصلحت کتاب نباید حرفی بزنید) ;) 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
گولوم 41 ارسال شده در اکتبر 5, 2009 من هم به سبك دينمدارها(كه تاكين هم يكي از اونهاس)، براي هر كسي كه در فسادي پيشگام و راهبره همون قدر شماتت قائلم كه براي پيروهاش و كسايي كه تنها همراهش بودن. خوب ميتونسته جلوشون رو بگيره يا لااقل خودش رو بكشه بيرون از اين سوگند كور. گالوم خائن به سوگندها! 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Tulkas Astaldo 1,579 ارسال شده در اکتبر 6, 2009 گفتم که خلاف مصلحت کتاب چیزی نگید. خب بابا نمیتونست،باید یه جوری جواب کاراشو پس میداد دیگه! :D 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست