رفتن به مطلب
  • -2
Eruyeganeh

چرا ملکور برای سیلماریل از دست رفته اش توسط برن تلاشی برای باز پس گیری آن نکرد ؟

سوال

Eruyeganeh

چرا ملکور برای سیلماریل از دست رفته اش توسط برن تلاشی برای باز پس گیری آن نکرد ؟

نظر من اینه که از جنگ داخلیش استفاده کنه و نولدور رو به جنگ با بقیه بندازه

 

ویرایش شده در توسط Eruyeganeh
.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

5 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 0
ورونوه

فکر می کنم ترکیبی از یک و سه بد نباشه. اولش که سیلماریل رفت به دوریات. افراد ملکور نمی تونستن از حلقه ی ملیان عبور کنن. سیلماریل توی دوریات موند تا زمانی که هورین آزاد شد و در ادامه ی نفرین، نائوگلامیر رو برد داد به الوه و خود به خود دوریات در مسیر  سقوط افتاد.

هورین در عین حال باعث شد که محل تقریبی گوندولین آشکار بشه  و ملکور هم که بیشتر از ناحیه ی تورگون احساس نگرانی می کرد حواسش متوجه گوندولین شد.

بعد از مرگ الوه هم احتمالا به این نتیجه رسیده که رها بودن سیلماریل در سرزمین میانه و خویش کشی الف ها بیشتر به نفعشه و سعی نکرده تغییری در وضعیت ایجاد کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Eruyeganeh

چند تئوري هست بيان ميكنم براى اين سوال تا نظرات دوستان رو بالاخره بدونم :(

١: در توان ملكور نبود تا  اين سيلماريل رو پس بگيره و نتوانست ( خيلي كم )

٢:ملكور از سيلماريل ها متنفر بود به خاطر سنگيني و سوزاندن دستانش و به خاطر اين از سيلماريل كنار كشيد (متوسط )

٣:ملكور با مكار بودن سيلماريل را رها ساخت تا نولدور و قوم هاى ديگر جنگ داخلي انجام دهند ( زياد )

٤: ملكور از رها ساختن سيلماريل قصد داشت تا بقيه پي ببرن كه فنا نا پذير نيست و مقدمه اي بر جنگ اشك هاي بيشمار ساخت ( زياد)

٥: ملكور از جنگيدن با الف ها هراس داشت و ميترسيد تا شكست بخورد (كم)

دوستان خوشحال ميشم نظراتتون رو بگين 

اگه اشتباهي در نوشته ها بود بيان كنين 

سپاس 

ارو يگانه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Eruyeganeh
در 17 ساعت قبل، ورونوه گفته است :

فکر می کنم ترکیبی از یک و سه بد نباشه. اولش که سیلماریل رفت به دوریات. افراد ملکور نمی تونستن از حلقه ی ملیان عبور کنن. سیلماریل توی دوریات موند تا زمانی که هورین آزاد شد و در ادامه ی نفرین، نائوگلامیر رو برد داد به الوه و خود به خود دوریات در مسیر  سقوط افتاد.

هورین در عین حال باعث شد که محل تقریبی گوندولین آشکار بشه  و ملکور هم که بیشتر از ناحیه ی تورگون احساس نگرانی می کرد حواسش متوجه گوندولین شد.

بعد از مرگ الوه هم احتمالا به این نتیجه رسیده که رها بودن سیلماریل در سرزمین میانه و خویش کشی الف ها بیشتر به نفعشه و سعی نکرده تغییری در وضعیت ایجاد کنه.

پس ميشه گفت سيلماريل رو رها كرد تا از حيله گريش به استفاده ببره 

از نظر من ٤ گزينه اول ميتونن مناسب باشن

توانش رو ميشه گفت نداشت به خاطر حلقه مليان و...

از سيلماريل ها بدش ميومد و ازشون رنج ميكشيد و كاربردي براش نداشتن تصميم گرفت تا يه كار حيله گرانه بكنه و كاربرد بهتري از سيلماريل داشته باشه 

و تصميم هايى گرفت كه ميشه گفت جزو بزرگترين پيروزى هاى اون حساب مياد ( كم و بيش )

و مقدمه اى براى اشك هاى بي شمار ساخت 

البته ملكور بارها از حملش به خود لرزيد اما از نظرم ي كار ريسكى كرد تا الف ها و تمام متحدينش را شكست بده و موفق شد 

و دليل ديگه كه بود ميخواست گوندولين رو پيدا كنه

با تشكر از پاسخ گويي

 

 

تفکر مورگوت از این سیلماریل چنین آمده است : 

اما مورگوت بی پروا از پسران کهتر فئانور و سوگندشان که هیچ گاه به اوآسیبی نزده و همیشه بزرگترین یاری ها را به او رسانده بود پیروزی خویش را کامل انگاشت در افکار پلیدش آنان را ریشخند کرد و حسرت نمی خورد که یکی از سیلماریل ها را از دست داده است زیرا با این گوهر اخرین باز ماندگان مردم الدار از سرزمین میانه ناپدید می شدند و مزاحمت شان از میان می رفت 

تور و سقوط گوندولین 

ویرایش شده در توسط Eruyeganeh

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Erfan spirit of the fire

به نظرم فقط یک 

چون ملکور از سیلماریل ها نفرت نداشت خیلی اونها دوست داشت و در داشتن اونها میسوخت حتی موقعه ای که دستش میسوزندن حاضر نبود رهاشون کنه و جون خودش از دست انگولیانت نجات بده و با وجود سنگینی تاجش  همیشه ،تا اون آخر از سرش به ندرت بر میداشت 

و از اومدن لوتین و برن خبر نداشت تا شروع به نقشه کشیدن بکنه پس فناپذیر بودنش به وسیله اونها لو رفت نه این که خودش قصدش داشته باشه 

و از جنگ اشک های بی شمار تازه جاسوس هاش براش خبر آوردن و اون یه جور در واقعه تقدیر نولدور بود که شرط تینگول و فناپذیر بودن مورگوت تقریبشون کرد به حمله 

و این نتیجه گیری که بهتره اون  سیلماریل در دسترس خودش نباشه بعد ها با خیشاوند کشی الف ها در دوریات متوجه شد  

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • -1
فینگون

سلام

به نظرم مورگوت احساس چندانی به سیلماریلها نداشت هدف اون حکومت بر همه دنیای جدید بود البته اون چشم دیدن زیبایی را هم نداشت حادثه دو درخت نشان همین هست اما اون چون خودش را حاکم میدونست پس زیباترین خلق ها رو هم میخواست پس سیلماریل ها را دزدید و جنگ های فراوانی را بخاطر اونها ایجاد کرد اما برن و لوتین دست به عمل بی نظیری زدند و مورگوت هم در آن زمان توان درهم شکستن دشمنان و بدست آوردن سیلیماریل را نداشت هدف اصلی اون در هم کوبیدن الفهاست و هدف الفها سیلماریل هست. به نظرم بعضی نکات مهم از نظر استاد کنار گذاشته شده ولی سیلماریلها نه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...