رفتن به مطلب
  • 1
Isildur's heir

دلیل رفتن لگولاس در اخر هابیت چه بود؟

سوال

Isildur's heir

دوستان سلام.چرا لگولاس در آخر فیلم هابیت به پدرش گفت من بر نمیگردم؟من فکر میکنم چون تائوریل عاشق یک نفر دیگه شده بود اون اونجا رو ترک کرد.درسته؟یا....؟

ویرایش شده در توسط Nienor Niniel
تصحیح املای کلمات

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

6 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 4
ILMARE

قبل از اینکه تراندویل این حرفارو به لگولاس بزنه خودش داشت میرفت . بعد تراندویل ازش پرسید کجا میخوای بری لگولاس هم گفت هنوز نمیدونم . 

بعدش تراندویل برای اینکه یه هدفی واسه پسرش درست کنه گفت به شمال برو و دنباله فردی به اسمه اراگورن بگرد . 

من فکر میکنم منظوره سوال Alinooryan عزیز این بوده که خودش چرا از اول قصد کرده بره .

خب نمیدونم اما شاید از یکجا موندن خسته شده بوده از زندگیش در سیاه بیشه که براش یکنواخت شده بوده نبرده پنج سپاه باعث شد هوایی بشه و دلش بخواد به سرزمین های دیگه سفر کنه و به مردمانه دیگه کمک کنه و مکان هایه دیگه ای به غیر از سیاه بیشه رو ببینه . 

و خلاصه اینکه بنده خدا از یکجا موندن خسته شده بوده و دلش خواسته دوره دنیا رو بگرده . :>

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 4
ILMARE
در 39 دقیقه قبل، Lord Thranduil گفته است :

والا به نظر من که از روی جو گیری گفت نمی تونم برگردم...مثلا میخواست بگه که به غرورم بر خورده و یه خودی نشون بده..بگه من بزرگ شدم...به خاطر تائوریل و اینکه از دستور پدرش سرپیچی کرده و اینجور چیزا...این کارا از جکسون برمیاد مثل اضافه کردن تائوریل به فیلم?

فکر نکنم اولین بار تو ریوندل بوده باشه چون تو ریوندل لگولاس جوری از آراگورن دفاع کرد که انگار زمان زیادیه که میشناستش...اطلاعاتشم زیاد بود دربارش...

احتمالا پیتر جکسون میخواسته این اتفاق یه ربطی باشه بین دو تا مجموعه...همونطوری که تو خیلی قسمتای هابیت مستقیم و غیر مستقیم یه اشاراتی به لوتر شده...مثل دیدن شمشیر شکسته ایسیلدور تو ریوندل توسط بیلبو و...خیلی پارتای دیگه...

با سلام خدمت لرد تراندویل عزیز

راستش اره منم اول همین فکرو کردم که احتمالا پیتر جکسون میخواسته دونستن  وقایع فیلم رو واسه کسانی که تا به حال آثار استاد تالکین رو مطالعه نکردن اسان تر کنه واسه همین خیلی جاها مطالب زیادی رو غیر مستقیم ارائه داده . 

اما درباره اشنایی لگولاس و اراگون باید بگم که متاسفانه فیلم منبع دقیقی از اطلاعات نیست و باید به اصل منبع مراجعه کنیم که همون کتاب هستش .

من الان یک نگاهی به فصل شورای الروند انداختم و متوجه شدم اون دیالوگ هایی که تو فیلم لگولاس درباره اراگون بیان میکنه در اصل گفته های لرد الروند هست که در فیلم از زبان لگولاس بیان میشه . برخی اطلاعات رو که اول خوده اراگون بلند میشه و میگه برای مثال  :

این هم شمشیری که شکسته بود. . «خطاب به برومیر بیان میشه»

و بعدش الروند بلند میشه و میگه: او اراگورن پسر آراتورن است و تبار او از پدر و اجدادش به ایزیلدور پسر الندیل اهل میناس ایتیل میرسد. او رئیس دونه داین در شمال است و تعداد اندکی از این مردم باقی مانده اند . 

این گفته ها در فیلم از زبان لگولاس بیان میشه واسه همین ادم فکر میکنه انگار صد سال که میشناسش اما اینطور نیست این ها بیانه های لرد الروند هست که اونم ناسلامتی جای پدر آراگورن بوده خب بایدم تا این حد بشناسش . 

بنابراین  من فکر میکنم اولین دیدار این دو نفر در همون شورای الروند بوده باشه . و بعد از اون در ماجرای هم گروه شدن حسابی باهم رفیق میشن و بعدش لگولاس حسابی معروف میشه و واسه پدرش افتخار افرین میشه .B-)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
alirezatheking

خود تراندویل گفت بهش که بره دنبال آراگورن بگرده و از او محافظت کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
تور پسر هور

تراندویل بهش گفت که به شمال برو.دنبال پسر آراتورن بگرد.وقتی بزرگ بشه جنگجوی بزرگی میشه.تو سرزمین های وحشی به استرایدر معروفه.اسم اصلیشو خودت باید کشف کنی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
Lord Thranduil
در در Friday, January 27, 2017 at 8:07 PM، alirezatheking گفته است :

خود تراندویل گفت بهش که بره دنبال آراگورن بگرده و از او محافظت کنه

حفاظتشم گفت؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
alirezatheking
در در 6/26/2017 at 11:01 PM، ILMARE گفته است :

قبل از اینکه تراندویل این حرفارو به لگولاس بزنه خودش داشت میرفت . بعد تراندویل ازش پرسید کجا میخوای بری لگولاس هم گفت هنوز نمیدونم . 

بعدش تراندویل برای اینکه یه هدفی واسه پسرش درست کنه گفت به شمال برو و دنباله فردی به اسمه اراگورن بگرد . 

من فکر میکنم منظوره سوال Alinooryan عزیز این بوده که خودش چرا از اول قصد کرده بره .

خب نمیدونم اما شاید از یکجا موندن خسته شده بوده از زندگیش در سیاه بیشه که براش یکنواخت شده بوده نبرده پنج سپاه باعث شد هوایی بشه و دلش بخواد به سرزمین های دیگه سفر کنه و به مردمانه دیگه کمک کنه و مکان هایه دیگه ای به غیر از سیاه بیشه رو ببینه . 

و خلاصه اینکه بنده خدا از یکجا موندن خسته شده بوده و دلش خواسته دوره دنیا رو بگرده . :>

 

خیر بانو، تراندویل میگه برو شمال دنبال فردی بگرد که بهش میگن استرایدر اسم واقعیش و خودت میفهمی پدرش از دونه داین ها بود و ممکن این هم آدم بزرگی بشه باید باهاش ملاقات کنی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...