رفتن به مطلب
  • 1
گیلدور اینگلوریون

وارگ هایی که به یاران حلقه حمله کردند جادویی بودند؟

سوال

گیلدور اینگلوریون

بازم با سوالی دیگه در خدمت شما هستم:D

وقتی گروه بعد از مغلوب شدن در برابر کارادهراس راه جنوب رو در پیش میگیره شب مورد حمله قرار می گیرن.صبح روز بعد وقتی شروع به گشتن لاشه کشته شدگان می کنن ولی هیچ نشانی از نبرد دیشب پیدا نمیشه.جز درختان نیم سوز و تیر های لگولاس که هیچ کدوم از تیرهاش عیبی نکرده بودند جز یکی که پیکان آن مفقود شده بود.

گندالف در این هنگام میگه:از همین می ترسیدم این ها گرگ های معمولی نبودند که در بیابان برای غذا دنبال شکار باشند.

سوال اینجاست که این وارگ های جادویی دقیقا چی هستند؟از کجا اومده بودن؟ تحت خدمت چه کسی بودن سارومان یا سائورون؟اگر آسیبی نمیدیدن چرا در نبرد های بعد هیچ وقت خبری ازشون نیست؟ چون ظاهرا خیلی میتونن به کار بیان.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

11 پاسخ به این سوال تا کنون داده شده است

Recommended Posts

  • 2
ورونوه

سلام.

جادویی بودنشون توی ناپدید شدن لاشه ها بود. این که خودشون کشته هاشون رو جمع کردن رو زیاد نمی شه باور کرد. برای اینکه میگه تیرهای لگولاس همه سالم بودن. چرا باید گرگ ها وقت تلف کنن و موقع جمع کردن جنازه ها تیرها رو بکشن بیرون؟ و تیر خیلی وقتا توی بدن می شکنه. این اشاره به سالم موندن تیرها نباید بی معنی باشه. اون یکی که ناپدید شده احتمالا همونه با هاش سرکرده شون رو زد.

از یه طرف درگیری از نزدیک هم بود، آراگورن و بورومیر دو تا رو می کشن و گیملی هم احتمالا زخمی کرده چندتایی رو. متاسفانه اشاره نکرده که اون لاشه هم غیب شدن یا فقط اونایی که دور تر بودن.

 جنازه های درائگلوین و کارخاروت بعد از مرگشون باقی مونده بود(برن از پوست درائگلوین استفاده کرد-دو جا میگه پوست و دو جا قلاده البته-) و از شکم کارخاروت سیلماریل رو درآوردن. به خاطر همین اینا اگه واقعا از اون نسل هم باشن تکامل پیدا کردن( تکامل به شکلی که جسم ناپدید بشه، اونم در حالی که خود سائورون و مورگوت روز به روز بیشتر اسیر جسمشون می شدن. یه کم عجیبه.)

در مورد علت نگرانی گندالف که ترس از جاسوسی برای سائورون بوده موافقم. ولی ماهیت این گرگا رو شک دارم. ممکنه واقعا گروهی ترکیب شده از گرگ ها(حالا یا گرگ خویان) و اشباح بوده باشن؟ چون کارادراس از قله های کوهستان مه آلوده که ساخته ی مورگوته. و موجودات اون هم می تونستن در اونجا پرسه بزنن. بدون اینکه در خدمت سائورون بوده باشن در اون روزها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 6
تور

با سلام

در همون فصل البته جواب برخی از سوالاتتون هست. دو صفحه قبل جایی که گندالف اون ها رو «سگ سائورون» خطاب می کنه پس می فهمیم که این ها تحت فرمان سائورون بودند و نباید با وارگ هایی که در فیلم دو برج دیدیم که در آیزنگارد تربیت می شدند اشتباه بگیریم.

اما جلو تر گندالف میگه: «نائور ان ادریات آمن! نائور دان ای ناگوروت
گوروت همان کلمه سوم جزیره تول-این-گائوروت هست که دژ سائورون بود که لوتین اونجا اومد و جزیره رو گرفت.

پس اینجا هم منشا رو مشخص کردیم. این گرگ ها در دوران اول توسط سائورون اسیر شدند و به این شکل در اومدند و نسلشون بر میگرده احتمالا به نسل گرگینه هایی مانند دراگلوین یا کارخاروت که نگهبانان آنگباند بودند و هیبت گرگ-سگ مانند بزرگی داشتند.

این که گندالف میگه از هین می ترسیدم، اشاره این داره که احتمالا فکر کرده این ها جاسوسان سائورون بودند و فورا خبر ها رو خواهند رسوند. ولی خب اینطوری نیست که این ها آسیب نبینند. احتمالا پوستشون رو تغییر دادند یا اون مکان رو ترک کردند یا لاشه کشتگان خودشون رو از مهلکه دور کردند. و نمیشه ازونها جادوی خاصی سراغ داشت که خیلی کاربرد در جنگ ها داشته باشند! برای همین زیاد شاهد حضور اون ها در نبرد ها نیستیم...این ها برای همون جاسوسی و راهزنی بهترند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
تور

عه من پست ورونوه رو ندیدم! :دی

 

@ورونوه

عرضم به حضورتون که درست میگی...حتما جادوی خاصی بوده ولی خب ما از ماهیت جادوش خبر نداریم چون هیچ جا سخنی ازش به میون نمیاد. یه چیزی رو مطمئنم و اون منشا اینهاست. منشا شون از همون گرگینه های دوران اول مانند کارخاروت هست اگر دقت کرده باشی به جمله ای که گندالف به زبان سینداری میگه و من تشریحش کردم. gaurhoth که به معنای گرگینه هست. در واقع اسم جمع هست یعنی گله گرگ ها مثلا...جزیره ای که سائورون هم بر اون حکومت داشت همین نام رو داشت. و ادامه صحبتم...

پس این ها گرگ معمولی نیستند. نسلشون هم از گرگینه هاست. فقط احتمالی که اینجا وجود داره جادویی بودنشون هست که اون قضیه کوه های مه آلود هم احتمال خوبیه. حتی میتونه اصلا کل قضیه یک جادوی Illusion بوده باشه ولی خب از وِردی که گندالف به زبان میاره چنین چیزی بر نمیاد.

نظر نهایی من این هست که اون جایی که میگه تیر ها سالم بودند و غیره، استاد میخواسته کمی فانتزی و ابهام قضیه رو بیشتر کنه. چون ابهام بیشتر به تاریکیِ بیشتر و ایجادِ ترس در مخاطب کمک میکنه. وگرنه اگر همه چیز رو میگفت که آره اینا وارگ بودن و فلان...اینطوری اون حس ترسی که الان مخاطب میاد سراغش تو اون فضا، نمیاد!

 

@گیلدور اینگلوریون

نه من باز هم همونو میگم. که اینها اولا جادوی خاصی نداشتن که بخواد در جنگ مورد استفاده قرار بگیره دوما سائورون برای اینها کاربری بهتری سراغ داشت یعنی همین جاسوسی. شاید هم نسلشون در حال انقراض بوده یا تعدادشون کم بوده و فقط پرسه می زدند که این هم احتمال میره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 1
ورونوه
در 23 ساعت قبل، گیلدور اینگلوریون گفته است :

به نظرم برای نبرد هم میتونن مفید باشن اگر جادوی خاصی نبوده ولی حتما یک چیز غیر معمولی در اونها وجود داشته که توی نبردها میتونه مفید باشه علاوه بر اون آراگورن وقتی صدای گرگ ها میاد میگه جایی که وارگ زوزه می کشد اورک هم پرسه می زند پس اورک ها هم میتونستند از این وارگ ها استفاده کنند که باز هم در نبرد ها مفید واقع میشه ولی ما بعدا شاهد حضور این وارگ ها نیستیم شاید هم اون طور که جناب ورونوه گفت در نواحی کوه های مه آلود یافت میشن و احتمال حضور اونها در نواحی دیگر منتفی است.

اون اوایل که آراگورن اینو می گه به خاطر اینه که احتمال میده همون وارگ های معمولی باشن که با اورک ها توی امور روزمره(غارت، خرابکاری..) همکاری می کردن. مثل گردهمایی ای   که وارگ ها و اورک ها توی داستان هابیت داشتن. فردا صبحش که جنازه ها رو پیدا نمی کنن گندالف نسبت به ماهیتشون ابراز نگرانی می کنه. در هر صورت این گرگا مستقل(از اورک ها لااقل) عمل کرده بودن.

در 23 ساعت قبل، تور گفته است :

عه من پست ورونوه رو ندیدم! :دی

نظر نهایی من این هست که اون جایی که میگه تیر ها سالم بودند و غیره، استاد میخواسته کمی فانتزی و ابهام قضیه رو بیشتر کنه. چون ابهام بیشتر به تاریکیِ بیشتر و ایجادِ ترس در مخاطب کمک میکنه. وگرنه اگر همه چیز رو میگفت که آره اینا وارگ بودن و فلان...اینطوری اون حس ترسی که الان مخاطب میاد سراغش تو اون فضا، نمیاد!

آره این بالا پایین شدن پستا(به ترتیب غیرتاریخی) آدمو گیج می کنه.

آره منم با این منشاء ای! که گندالف براشون در نظر گرفته مخالفتی ندارم. فقط از همون ناپدید شدنو اینا تعجب کردم. که اینم دیگه قانع شدم. بهتره به عنوان یه جلوه ی ویژه برا همون صحنه در نظر بگیریم تا یه چیزی که قبلا سابقه داشته. یا حتی اگه یه ویژگی هم در نظر بگیریم، محو شدن کالبد پس از مرگه، نه توانایی ناپدیدشدن در زمان زندگی.(که بشه قابلیت حسابش کرد.)

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون

اینجا مسئله ای پیش میاد که اگر جادویی بودند پس چرا در نبرد های بعد استفاده نشدند؟ یعنی فقط میتونستند در نواحی کوه های مه آلود فعالیت کنند؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
الندیل پادشاه انسان ها

با سلام

 

راستش به نظر من اونا اصلا وارگ نبودند.یعنی قرائنی که در متن بهشون اشاره میشه معنی وارگ رو نمی رسونه .با این که گندالف خطاب به فرمانده گله گرگ ها (سگ سائورون) میگه ولی بیشتر به نظر میاد اونا گرگ های معمولی بودند که در خدمت فرمانروای تاریکی بودند.تا نظر بقیه دوستان چی باشه؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون
در هم اکنون، الندیل پادشاه انسان ها گفته است :

با سلام

 

راستش به نظر من اونا اصلا وارگ نبودند.یعنی قرائنی که در متن بهشون اشاره میشه معنی وارگ رو نمی رسونه .با این که گندالف خطاب به فرمانده گله گرگ ها (سگ سائورون) میگه ولی بیشتر به نظر میاد اونا گرگ های معمولی بودند که در خدمت فرمانروای تاریکی بودند.تا نظر بقیه دوستان چی باشه؟؟؟

ولی مطمئنا گرگ معمولی نبودند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
الندیل پادشاه انسان ها

می تونید دلیلشو بگید من که همچین برداشتی دارم.چون توی کتاب ارباب حلقه وهابیت جاهایی که به وارگ ها اشاره کردند کاملا مشخصه ولی در اون فصل اشاره ای به وارگ بودن اونا وجود نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون
در 3 دقیقه قبل، الندیل پادشاه انسان ها گفته است :

می تونید دلیلشو بگید من که همچین برداشتی دارم.چون توی کتاب ارباب حلقه وهابیت جاهایی که به وارگ ها اشاره کردند کاملا مشخصه ولی در اون فصل اشاره ای به وارگ بودن اونا وجود نداره.

منظورم رو خوب نرسوندم منظورم این بود که معمولی نبودند حالا گرگ یا وارگ رو نمیدونم تاکید من رو ی معمولی بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
تور
در 45 دقیقه قبل، گیلدور اینگلوریون گفته است :

اینجا مسئله ای پیش میاد که اگر جادویی بودند پس چرا در نبرد های بعد استفاده نشدند؟ یعنی فقط میتونستند در نواحی کوه های مه آلود فعالیت کنند؟

 

 پاسخشو دادم بگید کجا شبهه ناکه تا توضیح بدم:

در 7 ساعت قبل، تور گفته است :

 و نمیشه ازونها جادوی خاصی سراغ داشت که خیلی کاربرد در جنگ ها داشته باشند! برای همین زیاد شاهد حضور اون ها در نبرد ها نیستیم...این ها برای همون جاسوسی و راهزنی بهترند.

 

@الندیل پادشاه انسان ها

خود گندالف در کتاب ( متنی که گیلدور در سوال گذاشته) میگه که این ها گرگ های معمولی نبودند.
وگرنه برای چند تا گرگ که اون آتش بازی و هیجان و ترس راه نمیوفته.
ضمن این که سگ سائورون صرفا یه سگ یا گرگ معمولی نمیتونه باشه اگر بگی سگ دهقان ماگوت باز یه چیزی :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
  • 0
گیلدور اینگلوریون

به نظرم برای نبرد هم میتونن مفید باشن اگر جادوی خاصی نبوده ولی حتما یک چیز غیر معمولی در اونها وجود داشته که توی نبردها میتونه مفید باشه علاوه بر اون آراگورن وقتی صدای گرگ ها میاد میگه جایی که وارگ زوزه می کشد اورک هم پرسه می زند پس اورک ها هم میتونستند از این وارگ ها استفاده کنند که باز هم در نبرد ها مفید واقع میشه ولی ما بعدا شاهد حضور این وارگ ها نیستیم شاید هم اون طور که جناب ورونوه گفت در نواحی کوه های مه آلود یافت میشن و احتمال حضور اونها در نواحی دیگر منتفی است.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...