رفتن به مطلب
FILI

هری پاتر و فرزند طلسم شده

Recommended Posts

FILI

کتاب هشتم هری پاتر همین طور که می دونید منتشر شد که فکر می کنم فرزند نفرین شده اسمش هست. از کتاب فروشی ها پرسیدم گفت ممکنه تا 6 ماه طول بکشه تا ترجمه بشه و وارد بازار بشه! البته چون کتاب پرطرفداری هستش ممکنه سه ماهه منتشر بشه. خلاصه این که دوستان گوش به زنگ باشید!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan
در در August 2, 2016 at 10:06 AM، FILI گفته است :

کتاب هشتم هری پاتر همین طور که می دونید منتشر شد که فکر می کنم فرزند نفرین شده اسمش هست. از کتاب فروشی ها پرسیدم گفت ممکنه تا 6 ماه طول بکشه تا ترجمه بشه و وارد بازار بشه! البته چون کتاب پرطرفداری هستش ممکنه سه ماهه منتشر بشه. خلاصه این که دوستان گوش به زنگ باشید!

بله كتاب هشتم هم ١٠ مرداد ماه ( چند روز پيش ) منتشر شد و .... 

در مورد ترجمه اش گويا خانم اسلاميه قبول زحمت كردن براي ترجمه كتاب 

 اما خب سايت دمنتور داره كل كتاب رو ترجمه مي كنه و مي زاره تو سايت براي دانلود

اطلاعات بيش تر 

http://www.dementor.ir/posts/15334

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

امیدوارم نسخه ی فعلی رو ترجمه نکنن و تا اومدن نمایشنامه ی کامل شده(احتمالا2017) صبر کنن. چون اینی که الان اومده چیزی بیشتر از یه پیش نویس نیست، و صدای طرفدارای رولینگ توی خارج رو حسابی در آورده. واقعا نمی شه همه چیز رو گردن ساختار نمایشنامه ای انداخت، هملت هم نمایشنامه س، مکبث هم نمایشنامه س و دکترفاستوس هم نمایشنامه س. منتها برای خوندن نوشته شدن.کاملن. این اثری که با همکاری رولینگ نوشته شده فعلا فقط به درد دیدن می خوره. خوندنش مثل مطالعه ی خلاصه داستانه. هیچ احساسی، هیچ حال و هوایی رو منتقل نمی کنه. ترجمه ی دمنتور هم نسبت به سرعتش خیلی خوب از آب در اومده. همین یه ترجمه واسه این نسخه کافیه به نظرم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Bain

با دیدن این پست(منظورم پست اصلانه، زمان نوشتن این هنوز پست ورونوه رو ندیده بودم و البته الان به شدت باهاش موافقم!) وسوسه شدم برخلاف تصمیم قبلی کتاب جدید رو بخونم و ببینم جذابیتش اقتضای سن بوده یا چیز دیگه ای در کاره.
پرده اولش رو خوندم و خب،خیلی برام جذاب نبود.
فکر میکنم یه عاملش فرمت نمایشنامه ای(که تجربه اش رو نداشتم) و روند سریع داستان بود. برا من جذابترین قسمتهای مجموعه اصلی قسمتهای معمولیش بود،از توصیف آب و هوا و دستپخت جنهای خانگی تا گزارش کلاسها و بازیهای کوییدیچ. هنر رولینگ رو هم در توصیف جذاب اینا و پیوند ظریفشون با قصه اصلی میدونستم. اما کتاب جدید عملا جزییات این شکلی نداره( و البته با توجه به قالبش نمیتونسته که داشته باشه)
اما متاسفانه مشکل داستان فقط در جزییات نیست.کلیت داستان اشکالاتی داره که نمیشه ازشون گذشت.
اسپویلر در محدوده پرده اول:

مخفی کننده

اینکه اگر ماشین زمانی که بتونه وارث ولدمورت رو پدید بیاره اساسا امکان وجودی داشته چرا در  زمان مبارزه بر علیه ولدمورت استفاده نشده؟چرا فقط ایموس دیگوری به فکر بازگردوندن عزیزش افتاده؟چرا هرمیون چیزی رو در دفترش با معما مخفی کرده؟! در کنار همه اینها، به هم خوردن رابطه پدر و پسر، وزیر شدن هرمیون،فرار بچه ها  از قطار و خیلی چیزهای دیگه چندان پذیرفتنی درنیومده.

حالا نمیدونم داستان اصلی هم تا این اندازه حفره داشته و من متوجه نمیشدم یا این داستان ضعیفتره و قالب متفاوتش مزید بر علت شده که برام جذاب نباشه. در هر صورت سوال اولیه ام پاسخ داده نشد : ))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
gildor

من دیشب خوندمش ، جالب نبود ، رولینگ خدارو شکر که اینو کتاب نکرد و در حد همون نمایش نامه موند اصلا در حد و اندازه هری پاتر نبود البته خب میدونید که این اثر کار رولینگ نیست و اون فقط تایید کرده و گفته خوشش اومده . ولی واقعا چند تا از اتفاقتش بعید بودن دیگه حالا خودتون میخونیدش میبینید چیه ، اما همین که رولینگ هم دستی کوچکی درش داشته خودش دلنشینه و آدم می بره توی حال هری پاتری اون قدیما ، ولی خب ای کاش جدی تر بود آخه واقعا چند از رخدادهاش خیلی احمقانه ان و آدم اصلا نمیتونه بپذیرشون ، مخصوصا ریخت جدید هرمیون که من حتی یک هزارم درصد هم نتونستم بپذیرمش ، همون اندازه که پذیرفتیم لی جردن و آنجلینا و دین سیاه پوستن همون اندازه هم پذیرفتیم که هرمیون سفیده به نظرم رولینگ اینو فقط با برخورد به متن جک تورن و جان تورن گفته وگرنه از قبل چیزی تو برنامش برای رنگ پوست هرمیون نداشته . 

خب بخونیدش دیگه سایت دمنتور متن کامل ترجمه رو داره که مطمئنا توی ترجمه ویدا اسلامیه مجبورن سانسور کنن . 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
هرمیون آتلانتیس

خب منم خوندمش به نظر من بازی با زمان توش خیلی خوب بوده خب شاید من بزرگ تر شدم چون جذابیتی که برقیه جلدها واسم داشتو نداشت وفکر میکنم نگارشش خیلی ساده تر بود اما خوب بود خب من از این تکه که بچه ی ولدمورت دختر بود خیلی خوشم اومد و قبل از ترجمه کردن فصل آخرش فکر میکردم که عشق دلفی به پدرش کاری میکنه که ولدمورت عشقودرک کنه و وقتی برا کشتن هری میره ضعیف نشه  من خودم خیلی حال کردم با دوران حکومت ولدمورت وبچه مالفوی که هاج ویج بود اما کاش رولینگ توی اوج خداحافظی میکرد و اینو نمینوشت لابد الانم میخواد داستان زندگی آلبوس پاترو بنویسه نمیگم که نوشتن این نمایشنامه بد بوده چون نبوده اما میگم که میتونه به این منجر بشه که رولینگ ادامش بده و هر جلدی که ادامه بده کیفیت مطالبش کمتر شه وهمین طرفداراشم از دست بده ودر مورد هرمیون سیاه پوست درسته که تصورات ذهنی آدم بهم میخوره و ناخوشاینده ولی وقتی درگیر ش شی و بخوای فیلمو ببینی فراموشش میکنی من این مشکلو قبلا با بازیگرای متفاوت شرلوکم داشتم اما برطرف شده ومطما هستم که اگه بخوای میتونی هضمش کنی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

من با اینکه اصلا از هری پاتر و رولینگ خوشم نمی آید ولی برای کسانی که آن ها را دوست دارند مطلبی دارم:

دیروز شهرکتاب مرکزی رفتم دیدم طبقه ی بالایش که مخصوص زبان خارجه است بنر بزرگی زده که کتاب جدید هری پاتر رسید. برای آن کسانی که می خواهند آن را به زبان اصلی بخرند جای خوبی است: کتاب جدید هری پاتر در شهرکتاب مرکزی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
azade1992

زبان اصلیش الان قسمت چندمش اومده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ILMARE

من کتابه هری پاتر و فرزند طلسم شده رو خوندم . راستش به نظرم رولینگ با این کتاب جذابیت هفت کتاب قبلی رو خراب کرد .

داستانش یکمی مسخره بود و بیشتر راجع به پسر هری پاتر آلبوس سوروس پاتر بود . و دسته گل هایی که آب میده . 

به جای ولدمورت هم شخصیتی به نام دلفی رایدل در کتاب بود که طبق نوشته ها دختر ولدمورت و بلاتریکس لسترنج بود. در کل داستانش زیادی بچه گانه بود من خوشم نیومد. 

البته این نظره شخصیه منه شاید بقیه از خوندنش لذت ببرن. :-*

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...