R-FAARAZON 10,192 ارسال شده در ژوئن 12, 2016 دلایل مختلفی برای لذت بردن یک اثر فانتزی (چه در دنیای ادبیات و چه سینما) وجود دارد مثل تخیل رها شده و الهام بخش، جلوه های ویژه ی بصری و یا کشش روایتی اثر . ولی گاه یک اثر دارای ویژگی خاصی است که بدون در نظر گرفتن دلایل بالا برای مخاطب جذاب است در مورد (انیمیشن) زمزمه گلاکن می توان این را به وجه نوستالژیک این اثر و همچنین روایت جالب و متفاوت این اثر مرتبط دانست روایتی که کم شباهت به روایتی وحشتناک از این اثر نبود و شاید نزدیک به سی سال قبل قشر کودک و نوجوان را غرق در اثری لذت بخش و هیجان انگیز کرد . بعد سالها و بنابر جذابیت همیشگی زمزمه گلاکن برای من، تصمیم گرفتم نگاهی جامع به این اثر هنری بیندازم ولی در ابتدا لازم دانستم که کمی بیشتر در مورد خالق این اثر و کتاب هایی که به رشته تحریر در آورد سخن بگویم (به خصوص اولین کتاب در مورد دنیای مینی پین ها به نام جام گَمَج) خالق زمزمه گلاکن، کارول کندال بود، او در سال 1917 در یک خانواده پرجمعیت در ایالت آمریکای به دنیا آمد. وی بعدها گفت نخستین عامل نویسنده شدنش داشتن شش برادر بزرگتر حاضر جواب و مسلط به فن بیان بوده که پیوسته در حال گفتگو با یکدیگر بودند و همین سبب شد از خردسالی یاد بگیرد که درست گوش کند و جریان طبیعی مکالمات را بیاموزد. در سالهای مدرسه و دانشکاه به نویسندگی گرایش پیدا کرد تا اینکه در حدود سی سالگی پس از ازدواج با شوهرش که خود استاد ادبیات انگلیسی و تاریخ نگار بود، اولین آثارش منتشر شد. دو کتاب اول کندال برای بزرگسالان بود، ولی بعد متوجه اش به ادبیات کودکان شد و موفق ترین آثارش را در ژانر فانتزی و برای نوجوانان خلق کرد . کندال عاشق مسافرت بود و پیوسته به مناطق دور دست از جزایر ایستر گرفته تا خاور دور سفر می کرد. آشنایی با فرهنگ های مختلف علاوه بر غنا بخشیدن به داستان های فانتزی اش ، زمینه ای برای آشنایی او با ادبیات فولکلور این مناطق وسپس جمع آوری و ترجمه قصه های محلی ملل شد. قصه های ترسناکی از ژاپن (1985)، عروسی خانواده موش ها (1988) و ترش و شیرین: داستان هایی از چین (1990) از جمله ی این آثار است. اما عمده ی شهرت کندال در دنیا به خاطر کتاب جام گمج است، یک رمان فانتزی برای نوجوانان که درباره آدم کوچولوهایی به نام مینی پین هاست که دور از چشم انسان ها، در دره ای سرسبز زندگی می کنند. جام گمج برنده جایزه کتاب برگزیده نیوبری، از مهم ترین جوایز ادبیات کودک امریکا و جایزه ی اوهایوانا شد و چنان محبوبیتی کسب کرد که پس از بیش از پنجاه سال هنوز مرتب چاپ می شود و در سال 1987 کمپانی هانا- باربرا انیمیشنی تلویزیونی براساس آن ساختند. شش سال بعد کندال زمزمه گلاکن (1965) را نوشت که دنباله ای بر جام گمج است و ماجرای تازه در سرزمین مینی پین ها را بازگو می کند. از زمزمه ی گلاکن مانند کتاب قبلی استقبال شایانی شد . پس از این تنها از یک کتاب فانتزی دیگر از آثار کندال با چنین سطحی از موفقیت مواجه شد، آتشچه ها(1981) برنده ی جوایز منتخب والدین در سال 1981 و جایزه فانتزی اسطوره آفرینی در سال 1983 شد. سرانجام کارول کندال در ژوییه 2012 بدرود حیات گفت ولی اون نیز همچون شخصیت های داستانش ماگلز، کرلی گرین، گاملوتی و سیلکی ماندگار و یادش در ذهن طرفداران و خوانندگان کتابش حک شد . اما نگاهی کلی داشته باشیم به جام گمج یا کتاب اول در مورد قوم مینی پین. در خلق دنیای مینی پین ها و دو اثر جام گمج و زمزمه گلاکن (حالا چه عمدا و چه سهوا) می توان شباهت های خیلی واضحی ای را بین دنیای تالکین و دنیای کندال مشاهده کرد. مینی پین ها هم بسان هابیت اقوامی با جثه و قامت کوچکی بودند، ظاهر و رویه زندگی آنان هم شباهت زیادی به هابیت ها داشت، جدای از این دشمنان مینی پین ها هم تا حدودی شبیه ارک ها یا گابلین ها بودند، این دشمنان که قارچ (ماشروم) نام داشتند دارای سری کچل، شکم بر آمده و گوش هایی بزرگ بودند ، همچنین قهرمانان این دو داستان دارای شمشیرهایی بودند که در هنگام ظاهر شدن دشمن سپید و درخشان و گرم می شدند شبیه به استینگ بیلبو که در حضور دشمن مشابه این حالت را داشت. مینی پین ها در دره ای محصور شده بین کوه ها و در سرزمینی پر از رود و سرسبزی زندگی می کردند و در کل قلمروی زندگی آنها سرزمین بین کوه ها بود، قلمرویی جدا افتاده از بقیه دنیا که باعث آگاه نبودن مینی پین ها و جدی نگرفتن دنیای بیرون از کوهها شد که این هم شباهت قابل ملاحظه ای با هابیت های سرخوش و بیخیال و جدا از معادلات سرزمین میانی داشت. محصور بودن در بین کوهها باعث شده بود که مینی پین ها حتی شمشیر را به کناری نهاده و صرفا غرق در سرزمین خود شوند بدون اینکه در مورد خطرهای بالقوه ای که سرزمین آنها را ممکن بود تهدید کند بیندیشند، زمان درازی از فرار گمج و مینی پین ها از دست ماشروم ها و پناه آوردن آنها به سرزمین بین کوه ها گذشته بود و زمان چیزی است که باعث می شود هر حقیقت مسلمی تبدیل به وهم و خیال و افسانه شده و نادیده گرفته شود. و اما در دهکده اسلیپر آن د واتر (دمپایی بر روی آب) این قضیه شدت بیشتری داشت چرا که این دهکده به دست نوادگان فولی اداره میشد کسی که با بالونی توانست به خارج از سرزمین بین کوه ها رفته و بازگردد ولی کسانی بودند که این رویه مینی پین ها را قبول نداشته باشند از جمله ماگلز موزه دار، گامی شاعر، کرلی گرین نقاش و والتر ارل . شبی ماگلز البته آتشی در نزدیکی کوه های مشرف بر سرزمین آنها دید این واقعه از طرف اهالی دهکده مورد اعتنا قرار نگرفت و این 4 نفر بخاطر بخاطر همسو نبودن با رویه کلی دهکده مورد سرزنش قرار گرفتند، این وضع با مسابقه جام گمج (جام گمج بزرگ رهبر کهن مینی پین ها) تشدید شد. شهردار و بقیه تصمیم به یکدست سازی دهکده از نظر ظاهر گرفتند و وقتی با مخالف این 4 نفر به علاوه مینگی که خزانه دار دهکده و البته مخالف اقدامات شهردار بود، روبرو شدند تصمیم به تبعید این 5 مخالف به خارج از دهکده گرفتند. 5 قهرمان داستان جام گمج مجبور به ساختن خانه بر فراز تپه ای خارج از ده شدند جایی که البته قبلا خانه ی دوم گامی در آنجا قرار داشت، 5 قهرمان مجبور بودند که مستقل باشند و روزهای سختی را به همین خاطر گذراندند ولی زندگی برای آنها لذت بخش و پر از خلاقیت و بدون از تکرار بود تا اینکه تهدید کهن سرزمین بین کوه ها دوباره نمایان شد، ماشروم ها از تونلی در معدن قدیمی طلا وارد سرزمین بین کوه ها شدند حالا ادامه حیات نژاد مینی پین یا نابودی زندگی در سرزمین بین کوه ها بستگی به 5 قهرمان داشت تا به اسلیپ آن د واتر هشدار دهند و مردمان دهکده را آماده مواجهه با این تهدید کنند. علی رغم شباهت های جام گمج با هابیت ، به نظرم کندال در خلق تصویری از زندگی مردمان مینی پین و ایجاد روایتی جذاب برای نوجوانان موفق شده و اگرچه جام گمج تا حدودی وامدار هابیت و دنیای تالکین است و جدای از حجم کمتر فانتزی و حوادث خارق العاده در داستان نسبت به هابیت ولی جام گمج روایتی یکدست تر دارد. جام گمج جدای از قالبی جالب درونمایه ای خوب برای مخاطب دارد بسان اثر به یادماندنی انجمن شاعران مرده (پیتر ویر- 1989) جام گمج هم تاکید بر زندگی ای مبتنی بر لذت، عشق و خلاقیت و به دور از تکرار و عقاید دگم دارد. 22 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
SRTRIDER 23 ارسال شده در ژوئن 13, 2016 (ویرایش شده) ممنون از اینکه این کتاب رو معرفی کردی .جالب بود و البته تقلید از تالکین امری غیرمنتظره نیست. یک سوال آیا این کتاب در ایران ترجمه شده و به چاپ رسیده است؟ ویرایش شده در ژوئن 13, 2016 توسط SRTRIDER 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
lord of the moon 411 ارسال شده در ژوئن 13, 2016 (ویرایش شده) ممنون بابت معرفی پ.ن در مورد اقتباس سبکی یا در لغت دیگر تقلید از تالکین به عنوان پایه گذار سبک جدید فانتزی اقتباس سبکی از تالکین اصلا کار غیر حرفه ای یا اخلاقی ای نیست ولی تقلید در جزئیات نشان از فقر داستان است ویرایش شده در ژوئن 13, 2016 توسط lord of the moon 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
لیدی گالادریل 900 ارسال شده در ژوئن 14, 2016 اسمی که تو ذهن من بود زمزمه انگلاکن بود برا همین اول متوجه پست نشدم. همیشه این سریال کارتونی رو که بصورت با نقاشیهای ثابت با یک گوینده بود تو ذهنم مرور میکردم و دلم میخواست دوباره ببینمش. این کارتون جذاب ترین کارتون در دوران خودش بود چون کل بچه هایی که من میشناختم عاشق این کارتون بودند و از جمله خود من. برای شما زمزمه گلاکن فقط یک کتابه اما برای من و امثال من یک خاطره قشنگه، یک نوستالژی زیبا. امروز گشتم تا یک قسمت از کارتونش پیدا کردم. یعنی اگه این پست نمیذاشتین من هیچ به فکر سرچ کردنش نبودم و فقط برام یک خاطره دور از دسترس بود. این هم از لینک دانلود کارتون http://nostalgiktv.co/کارتون-نوستالژیک/کارتون-زمزمه-گلاکن-کامل-دوبله-فارسی-4389.html 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
R-FAARAZON 10,192 ارسال شده در ژوئن 14, 2016 (ویرایش شده) استدرایدر:بله هم جام گمج و هم زمزمه گلاکن در ایران ترجمه و منتشر شده. جام گمج بجز ضمیمه صفحه آخر ۲۰۰ صفحه و زمزمه گلاکن ۲۱۶ صفحه است قیمت جام گمج ۱۳۵۰۰ و زمزمه گلاکن ۱۴۵۰۰ تومان است.مترجم میلاد زکریا و از طریق نشر مرکز منتشر شده.باتوجه به اینکه معرفی این دو کتاب به زبان پارسی وجود نداشت تصمیم گرفتم هردو کتاب رو معرفی و بررسی کنم. گالادریل :همون زمزمه گلاکن درسته و عنوان اصلی THE Whisper of Glocken هست. بله زمزمه گلاکن بخصوص برای نسل ما و کسانی که این انیمیشن رو در کودکی دیدند نوستالژیک و خاطره انگیزه.یکی از جالب ترین انیمیشن هایی بود که در بچگی دیدم و همون خاطره خوش دوران کودکی باعث شد که به خوندن این دو کتاب علاقه مند باشم. البته دسترسی آسانی به انیمیشن این کار وجود داشت پایگاه راسخون تمامی سیزده قسمت این انیمیشن رو البته با کیفیت پایین بصورت رایگان عرضه کرده. ان شالله پست بعدی رو اختصاص میدم به معرفی و بررسی کتاب زمزمه گلاکن و مقایسه اش با انیمیشن ساخته شده بر اساس این کتاب در مورد اقتباس که دوستان فرمودند خب شباهت و عناصر تاحدودی مشترک وجود داره ولی نمی تونیم این دو اثر رو مثل وارکرافت اقتباسی از دنیای تالکین بدونیم و این دوکتاب دارای موضوعات متفاوتی از هابیت هستند. جدای از اینکه این دواثر خوب و موفق هستند و من ایرادی در استفاده از درونمایه یا کلیشه های دنیای فانتزی نمی بینم ویرایش شده در ژوئن 14, 2016 توسط R-FAARAZON 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
R-FAARAZON 10,192 ارسال شده در ژوئن 19, 2016 (ویرایش شده) به نام آفریدگار نور و اما برسیم به زمزمه گلاکن شش سال بعد از انتشار جام گمج نوبت به دومین قسمت از ماجراهایی رسید که سرنوشت قوم مینی پین را تحت تاثیر قرار می داد. اگر در جام گمج تهدید باستانی ماشروم ها دوباره سر بر آورده بود ولی در زمزمه گلاکن مسئله مهم برای قوم مینی پین طغیان رود واتر کرس بود ، رودی که در سرزمین بین کوه ها از کوه های فراست بایت تا اسنو دریفت جاری بود و زندگی و نشاط را به میان زندگی این قوم می آورد، این بار نوید بخش مرگ و نابودی بود. طغیان این رود باعث به زیر آب رفتن دهکده ی واترگپ شد، اسکامبل ، مردی که پیشه اش گرفتن روغن ماهی بود وقتی پاهایش در آب فرو رفت از خواب پرید و متوجه سیلی شد که دشت مقابلش را فراگرفته بود، نیاز بود که او اهالی دهکده را از این سیل باخبر کند ، پس از نواختن زنگ توسط گلاکن ناقوس نواز ، اسکامبل، گلاکن، سیلکی، کراستابرد و گاملوتی به ناچار دهکده را با قایقی ترک کردند و پس از مشاهده به زیر آب رفتن دهکده دیپ از ا ول(عمیق همچون چاه) به ناچار عازم دهکده اسلیپ آن د واتر (دمپایی روی آب شدند) همان دهکده ای مامن و محل زندگی 5 قهرمان مشهور قوم مینی پین بودند. افراد زیادی خسته و گرسنه در این دهکده حضور داشتند و میزبانان به آنها غذای گرم و وسائل جهت اسکان و خواب می دادند .حضور 5 قهرمان قدیمی و ظاهر ساده آنها گلاکن و همراهانش را متعجب و ناامید کرد ولی بعد از توضیحات والتر ارل 5 قهرمان جدید دانستند که چاره ای نیست بجز اینکه به جستجوی علت گرفته شدن واترکرس و رفع این گرفتگی بروند وگرنه بزودی سرنوشتی بجز نابودی سرزمین بین کوه ها و انقراض قوم مینی پین و یا جلای وطن در انتظار آنها نبود. 5 قهرمان قدمی اکنون پیر شده بودند ، با اینکه آنها در زمانه خود قهرمان بودند ولی اکنون نمی توانستند این وظیفه را با توجه به پیری انجام دهند پس با راهنمایی والتر ارل گروه عازم معدن قدیمی برای بیرون رفتن از سرزمین بین کوه ها و پیدا کردن مقصد سفر آنها یعنی سرچشمه واتر کرس شدند. این بار هم 5 قهرمان مثل 5 قهرمان قبلی دارای رفتار های متفاوت و متنوعی بودند. 5 قهرمان قبلی والتر ارل جنگجو، گامی شاعر، ماگلز موزه دار و آشپز، کرلی گرین نقاش و گامی شاعر بودند. این بار سرنوشت سرزمین بین کوه ها در دستان گاملوتی خزانه دار و مغرور، گلاکن ناقوس نواز، اسکامبل روغن ماهی گیر، سیلکی نحیف و حساس و کراستابرد تنها بود. بجز این دیگر عناصر داستان موجوداتی پشمالو به نام حفار، گیاهانی خطرناک که به سمت خون کشیده می شدند، خرچنگی عظیم الجثه و نژاد انسان بودند . نژاد انسان که در مقابل مینی پین ها هرکدام غولی محسوب می شدند. 5 قهرمان باید از میان بیابان و در نهایت دیوار حائلی عازم سدی می شدند که رود واتر کرس رو مسدود کرده و باعث طغیانش شده بود. زمزمه گلاکن هم همچون جام گمج داستانی اودیسه وار داشت، قهرمانانی که هرکدام به استقبال چالشی سخت رفتند و البته این چالش های سخت باعث به وجود آمدن شخصیتی قهرمان و بزرگ در آنها شد. در ابتدا 5 قهرمان قدیم در نظر گلاکن و گروه ناامید کننده بودند و حتی گروه کتابچه جملات قصار ماگلز را به سخره گرفت ولی قرار گرفتن در موقعیت و روبرو شدن با آن چالش ها باعث به وجود آمدن گروهی موثر شد که برای تغییر سرنوشت منحوسی که در انتظار سرزمین بین کوه ها بود حاضر به هرگونه فداکاری بودند. شاید در ابتدای داستان زمزمه گلاکن عدم وجود گامی طناز در زمزمه گلاکن یا ماگلز عاقل و با تدبیر باعث میشد خواننده انتظاری کتابی همچون جام گمج را نداشته باشد ولی اتفاقات جذاب و روایتی یکپارچه و روان از کارول کندال زمزمه گلاکن را هم تبدیل به کتابی موفق همچون جام گمج کرد. اگر جام گمج درستایش زندگی، خلاقیت و شجاعت بود ، زمزمه گلاکن اشارات جالبی در پس روایت خود به بلاهایی دارد که ما نژاد انسان برسر اکوسیستم ها و طبیعت آوردیم. فطرت حریص بعضی انسان ها باعث دست اندازی نوع بشر به جنگل و دریا و رود و تغییر رویه طبیعی زیست بوم همه جانوران شده بدون اینکه بشر در این فکر باشد که این کنش او منجر به چه واکنشی در طبیعت و نابودی چه نعمت هایی شود که خداوند به نوع بشر ارزانی داشته . زمزمه گلاکن ورای نثر داستانی که مخصوص کودکان و نوجوانان است در پیام نهایی داستان هم موفق است پیامی که البته به اندازه مثلا سفرهای گالیور جاناتان سوئیفت بر جسته و گل درشت نیست ولی میتواند تلنگری به نوع بشر باشد . باید دید نوع بشر به کدام سمت و سو می رود آیا همچون 2001- اودیسه فضایی آرتور سی کلارک ناقوس مرگ نوع بشر به صدا در خواهد آمد و یا همچون زمزمه گلاکن با ناقوس زمزمه ی گلاکن بزرگ ، نظم طبیعت را به زندگی بر خواهد گرداند؟ آیا نوع بشر گام در طریقه ادهو کراسی و ویرانگری همچون پاد آرمان شهر تیره و تار و ناامید کننده جرج ارول یا فیلیپ ک دیک خواهد نهاد یا در آینده ای که شاید همین امروز باشد طریقه اصلاح را خواهد پیمود؟ . باید منتظر ماند و دید. اما زمزمه گلاکن جدای از داستان خب کارول کندال دارای یک برگردان انیمیشن(کارتون ) هست . چیزی شبیه به فرم رایج حال کتاب های صوتی یا مثلا نمایشنامه صوتی جنگ دنیاهای اورسن ولز که با تصاویری رمز آلود و جذاب از شخصیت های داستان و دنیای مینی پین ها همراه میشد. تا حدودی قضاوت در مورد این کارتون چون به شدت برای نسلی برای اولین بار این کار را دیدند اثری نوستالژیک و خاطره انگیز است کاری سخت است. از نکات مثبت این کار دوبله و روایت بشدت جذاب و گیرای غلا معلی افشاریه است که با صدای گر خود اگرچه به تمام شخصیت های قوم پین صحبت می کرد ولی این چیزی از ملاحت کار و هیجان روایت کم نمی کرد جدای از اینکه از دیگر نقاط قوت این کار موسیقی متن جالبی بود که روایت را کامل و برای بیننده جذاب تر می کرد.جدای از این خوب بودن این کارتون قدیمی، کتاب و برگردانش تفاوت هایی رو با هم دارند . بیشتر این تفاوت ها در جزئیاتی است که در کتاب وجود دارد و در کارتون خیلی به آنها پرداخته نشده از جمله برخورد گروه آواره از واترگپ با 5 قهرمان اسلیپر آن د واتر ، صحبت هایی که بین 5 قهرمان قدیم و گلاکن و همراهانش رد و بدل شد تا وقتی که 5 قهرمان جدید تصمیم به سفر گرفتند . در این کتاب این مقدمه تا حدودی مفصل تر است. در مورد سفر 5 قهرمان جدید کتاب بازهم با برگردانش تفاوت هایی دارد و جزئیات زیادی از این قسمت را میشه گفت در کارتون حذف شده اولا طی طریق قهرمانان از تونل بین کوهها، برخورد آنها با موجودات حفار ، پیدا کردن میوه های به نام خربزه ماهی ، پیدا شدن گیاهانی خطرناک که به وسیله خون تحریک می شدند بعضی جزئیات در کارتون خلاصه شدند مثل همین حفارها و همچنین پیدا شدن گیاهان خطرناک که البته از جنبه ای نقشی مهم در داستان داشتند ولی بعضی هم مثل خوردن خربزه ماهی ها حذف شده بود . برخورد با انسان ها و تقابل آنها تقریبا مثل کتاب بود ولی باز پایان کارتون کمی خلاصه بود نه از جستجوی 5 قهرمان قدیم برای پیدا کردن 5 قهرمان جدید خبری بود و نه جزئیات بازگشت قهرمان جدید به سرزمین بین کوه ها که در کارتون خیلی خلاصه به آن پرداخته شد. ولی در مجموعه کارتون زمزمه گلاکن جدای از وجه خاطره انگیزو نوستالژیکش برای امثال من بخاطر روایت دیدنی غلامعلی افشاریه ، موسیقی جالب و ادغام تصاویر با گوینده داستان و همچنین توجه به روح اثر اصلی (کتاب) کاری به یاد ماندنی در زمینه برگردانی از ادبیات کودک و نوجوان بود و مرور دوباره آن به خصوص برای کسانی که سالها پیش با این اثر( و دیگر آثار شبیه به زمزمه گلاکن) روزگار گذراندند، خالی از لطف نیست. ویرایش شده در ژوئن 19, 2016 توسط R-FAARAZON 11 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست