رفتن به مطلب
الوه

نظرسنجی 68: به نظر شما کدام یک از نبرد های عظیم آردا در دوران اول بهتر و مناسب تر از بقیه توسط تالکین توصیف شده است؟

نظرسنجی 68  

81 رای

  1. 1. به نظر شما کدام یک از نبرد های عظیم آردا در دوران اول بهتر و مناسب تر از بقیه توسط تالکین توصیف شده است؟

    • اولین نبرد بلریاند
      0
    • نبرد زیر ستارگان (دومین نبرد بلریاند)
    • نبرد پرافتخار (سومین نبرد بلریاند)
    • نبرد شعله های ناغافل (چهارمین نبرد بلریاند)
    • نبرد اشک های بی شمار (پنجمین نبرد بلریاند)
    • ویرانی نارگوتروند
      0
    • نبرد هزار مغاره (+ نبرد سارن آتراد)
      0
    • غارت دوریات (دومین خویشاوندکشی الف ها)
    • سقوط گوندولین
    • نبرد خشم (ششمین و آخرین نبرد بلریاند)


Recommended Posts

Nienor Niniel

 

با تشکر از ویکتور برای نظر سنجی :)

راستش باید بگم از بین نبردهایی که الف ها با مورگوت داشتن اون نبردهایی که الف ها پیروز میشدند اصلا به من احساس خوبی نمیداد :|
چون حدس میزدم مورگوت تو حمله ی بعد چنان بکوبونتشون که پیروزیشون که زائل میشه هیچ...دیگه اصلا نتونن بجنگن و خب بنظرم میشه گفت هر بارم مورگوت این کارو میکرد.
اما از بین این جنگا چند تا رو کلا جدا کردم.

2.نبرد زیر ستارگان:خب جنگ غمناکی بود.کشته شدن بزرگ ترین الف و اسیر شدن مائدروس که از شخصیتای محبوبمه . . . حقیقتش من اولین باری که سیلماریلیون رو خوندم این قسمتو قسمت بعدش رو بغض کرده بودم. توصیفاتشم در حد خوب بود.یعنی بیشتر میشد بهتر بود اما توصیفات مرگ فئانورم قانع کننده بود.

 

4.نبرد شعله های ناغافل:
توصیفاتش اصلا راضیم نکرد.اصلا!نه که بد باشه اما کم بود.کاش...کاش...کاش...استاد بیشتر از مرگ پادشاه بزرگی مثل فین گولفین میگفت.چون غمی داشت که بنظرم هر چی ازش بگن هم کمه :(
من بار اول مجبور شدم چند بار اون قسمت رو بخونم و هربار با قیافه ای ماتم زده از خودم بپرسم همین؟به همین سادگی؟پاشو گذاشت روش و...؟یعنی فین گولفین...پسر دلیر فینوه...رهبر مقتدر...برادر وفادار....شاه برین نولدور...مرد...؟ :(


5.نبرد اشک های بی شمار:
خب انتخاب من این بود...
با این که بازم بنظرم توصیفاتش کم بود :دی اما خب سیلماریلیونه دیگه!
البته این جنگ تو فرزندان هورینم که گفته شده.باید بگم که داستان این جنگ عالی بود :(
با روح و روان آدم بازی میکنه...با هر بار یاد آوریش انگار در برابرت به تصویر کشیده میشه!هنوزم انگار روی تپه ی کشتگان سبزه،دورفا هنوز با غم آواز میخونن و هورین فریاد میزنه دوباره روز فرا میرسد :(
و طوری توصیف شده که خودم رو تو اون جنگ احساس میکنم و واقعا غمگین میشم...


جز اینا سقوط نارگوتروند و نبرد هزار مغاره هم خیلی خوب بود اما واقعا هیچ نبردی تو سیلماریلیون نبرد اشک های بی شمار نمیشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
زاپا

نبرد اشک های بی شمار رو   بیشتر دوست دارم : چون توصیفات این نبرد نسبت به بقیه جنگ ها یه خورده بیشتره و از بعضی  از این توصیفات این جنگ خیلی خوشم میاد : از آن به بعد دلهای الفها از انسان ها البته به غیر از سه خاندان ایداین دور شد، قلمرو فینگون دیگر وجود نداشت، پسران فیانور مانند برگ در باد سرگردان بودند . اتحادشان شکسته بود،....... جنگ را باخته بودند اما هنوز هورین و هوئر و باقی مانده خاندان های هالدور محکم و قوی کنار تورگون ایستاده بودند، بعد هورین با تورگون صحبت کرد :- الان برو فرمانروا تا وقت هست. زیرا در تو آخرین امید الداها زنده هست و تا زمانی که گاندولین پابرجاست مورگوت هنوز در قلب خود ترس خواهد داشت. تورگون پاسخ داد :- اما دیگر گاندولین پنهان نیست و حالا که کشف شده حتما نابود میشود. هوئر:- اما اگر اندکی بیشتر دوام بیاورد از خاندان من تو  امید انسان و الف ها خواهد آمد ، من این را با چشمان مرگ به تو میگویم فرمانروا .......بدرود

ویرایش شده در توسط زاپا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

من سیلماریلیون رو نخوندم ولی رای میدم به اشک های بیشمار چون اسمش با کلاس تره:|

شوخی کردم، سیلماریلیون نخوندم ولی میدونم توش چی میشه! فقط چون توش هورینو میگیرن بهش رای میدم. چیزای غمناک دوس دارم:D 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گیلدور اینگلوریون

به  سقوط گوندولین رای میدم چون واقعا زیبا و هنرمندانه  اخرین تلاش الفها به تصویر کشیده شده و با سقوط گوندولین اخرین پایگاه امن الفها نابود میشه.

این نبرد بسیار دهشتناک و سهمگین توصیف میشه :« مورگوت مهیای حمله شد و بالروگ ها و اورک ها و گرگهایش را بر گوندولین نازل کرد .... سپاه مورگوت آنگاه که جمله مردم گوندولین بر فراز دیوارها طلوع خورشید را انتظار می کشیدند، و بالا امدنش را ترانه میخواندند. از راه رسید.»

توی این نبرد دلاوری های فراوانی وجود دارد نبردی که درآن فرمانروای بالروگ ها در نبردی سهمگین کشته می شه  و کشته شدن تورگون فرمانروای الف ها در اوج شکوه به وقوع می پیونده  و توصیف فوق العاده تالکین این  نبرد های بزرگ رو عالی به تصویر می کشه :« از قهرمانی های نومیدانه ی سرکردگان خاندان های اشرافی و سلحشوران ... در سقوط گوندولین سخن بسیار گفته اند، از کارزار اکتلیون اهل چشمه با گوتموگ فرمانروای بالروگ ها در میدان شاه آنجا که جنگ تن به تن در جریان بود، و از دفاع برج تورگون ... تا آنکه برج برافتاد و سقوط برج پر عظمت بود و نیز از پای درامدن تورگون در ویرانه های برج...»

تالیکن از محاصره گوندولین میگه و از خطرات و پیچیدگی های فراوان فرار  و بعد حین فرار ، گلورفیندل الف نجیب زاده  با فداکاری جانش رو از دست میده:« ترانه های بسیار از مصاف گلورفیندل با بالروگ بر فراز ستیغ صخره در آن موضع بلند سروده اند...»

و در پایان ورود عقاب ها به صحنه نبرد که با فرار تور همراه می شود و پس آن سوگواری در زیر بید بنان نان-تاترن...

و در آخر با تشکر از ویکتور و الوه عزیز بابت طرح نظرسنجی

ویرایش شده در توسط گیلدور اینگلوریون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...