رفتن به مطلب
الوه

فیلم کوتاه طرفداری «درخت و برگ» (برگ اثر نیگل)

Recommended Posts

FILI

خوب! تشکر از جناب الوه عزیز ولی ترجیح میدم فیلم رو نبینم به خاطر اینکه کتابو نخوندم و فکر می کنم برای دیدن چنین فیلم کوتاهی باید کتابشو خونده باشم.

اما جناب تور!‌ اگه یادتون باشه چند ماه پیش هم به خاطر نمایه ی فکر کنم خود شما هم بود بحث انیمیشن جون گرفت. ولی منم علاقه دارم روی یه انیمیشن هر چند خیلی کوتاه هم کار کنم. چرا؟ جواب ساده س! تجربه و نمونه ی کار. من هنوزم دارم انیمیشن می خونم و یا دقیق ترشو بگم دارم مدل سازی می خونم. بالاخره در آینده می خوام تو این عرصه کار کنم دیگه! حالا چقدر خوب می شد به عنوان یکی از نمونه ی کار هام می گفتم من روی این انیمیشن کار کردم. ببینید چه طوره.

ولی شما هم میگید ما ارادشو نداریم ولی حالا فرض کنید همین الان می خوایم یه کار انیمیشن رو استارت بزنیم. باز هم موانع داریم که بزرگترینش دور بودن راهه. ما هممون داریم تو شهر های مختلف زندگی می کنیم به نظرتون یکم مشکل نیست بخوایم یه پروسه انیمیشن رو جلو ببریم؟؟ در کار گروهی ارتباطات نزدیک و شناخت همدیگه خیلی مهمه.

حالا اونی هم که هنرمند فیری لنسه قضیه ش فرق می کنه درسته که جدا از تیمه ، ولی خوب یه پروژه رو تموم می کنه میره کنار. ولی این نوع کار ها نه از این خبرا نیست. اگه کسی نظری دیگه ای هم داره بگه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

فیلی جان حالا ما نمیخوایم اینجا درموردش بحث کنیم بگذار دوستانی که فیلم رو میبینن بیان و نظرشون رو اینجا بذارن. :)

ضمن تشکر از توجه شما باید بگم که مشکل مسافت چیزی نیست که بتونه مانع انجام کاری از سمت طرفداران باشه اگر اراده داشته باشند. پیشنهاد میکنم این بحث رو در نمایه ها ادامه بدیم. ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
3DMahdi

به نظرم مشکل اصلی این فیلم این بود که خود داستان رو درست درک نکرده بودن و خیلی از قسمتهای کلیدی داستان حذف و یا تغییر کرده بود. مشکلات تکنیکی رو میشه در مورد فیلمهای طرفداری نادیده گرفت اما این برداشت سطحی و ناقص از کتاب به نظرم کار رو خراب کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

..

خب من فیلم رو دیدم و اجازه بدید نقد کنم گرچه زیاد جزئیات داستان از کتاب یادم نمونده اما بیشتر میخوام نقد سینمایی بکنم تا محتوا.

فیلمنامه متاسفانه استحکام خوبی نداشت. لااقل 5 دقیقه، اولش لازم داشت تا نیگل معرفی بشه به بیننده و دغدغه هاش، افکارش، هدفش و غیره شناسونده بشه. میبینیم که تو فیلم نیگل یهو میاد تو و چه میزانسن بدی هم داره ابتدای فیلم! اون جوان لاغر و بچه سال در اون اتاقک کاه گلی به هیچ وجه نتونست نیگل در ذهن من رو تصویر کنه. و اون نقاشی های بچه گونه با مداد رنگیش! اینا همه دست به دست هم میدن تا یک بیننده عادی در دو سه دقیقه ابتدای فیلم با گفتن عبارت "مزخرفه" فیلم رو ببنده.

فیلمنامه بعد از ابتدای فیلم کمی قوت میگیره و اون انتظاری که من از یک فیلم کم هزینه و طرفداری و کوتاه داشتم رو برآورده میکنه. اما باز ضعف هایی هستند که نمیتونن این فیلمنامه قابل قبول رو خوب تصویر کنن که یکی ازونا فیلمبرداریه. متاسفانه فیلمبرداری این فیلم قابل قبول نیست. حرکت های عجولانه، عمق میدان های اشتباه، کامپوزیشن نادرست و حتی لرزش دوربین هم ناشیانه و غیرقابل قبول بود. دیگه هرچقدر کم هزینه باید بتونن اصول اولیه فیلمبرداری رو رعایت کنن.

ترکیب و تدوین صدا هم به همین صورت. یک جا نویز میاد، یک جا حذف میشه، صداها بی خود بین کانال های چپ و راست رد و بدل میشن، افکت های نادرست صوتی و کلا یک دست آورد ناموفق و ناشیانه از ادیت صدا هم در این فیلم ارائه شد که واقعا منو ناراحت کرد...

پس با اجازه من یه کم در مورد محتواش نظر می دم.

امروز دو بار با فاصله دیدم فیلمه رو. بار اول که دیدم نقاشی های پسره! تو ذوقم زد. با خودم گفتم مگه یه بوم با نقاشی نصفه نیمه چه هزینه ای داشت که این کارو نکردن. جوون بودنش مشکلی نداره. با تصورات من و توضیحای کتاب نمی خوند ولی خب "نیگل بودن" منحصر به سن به خصوصی نیست و اونام محدودیت نیروی انسانی داشتن. یه مشکل دیگه اینکه نیگلش:دی زیادی بی اعصاب بود. نیگل داستان صبورتر بود و تا این حد آشکار از شرایط شکوه نمی کرد. درونگراتر بود.

بار دوم که نگاه کردم به نظرم رسید که ممکنه این تغییرات عمدی باشه. نیگل کتاب یه نقاش واقعیه. نقاش متوسطیه ولی به هرحال حداقل های لازم رو داره. عمرش رو گذاشته سر نقاشی. و بزرگترین پروژه ی زندگیش حاصل تصورا و تجربیاتیه که ذره ذره به دست آورده. برنامه نداشتن و توجه نکردن به زندگی واقعی و فرصت محدود انسانه که مانع پایان کارش میشه.

اما نیگلِ فیلم، اصلاً نقاش نشده هنوز.به اقتضای سنش در تلاش برای تحقق بخشیدن به یه رؤیاست که مهارت لازم رو براش نداره.و به صرف همین تلاشه که خودشو نقاش میدونه فقط. این مورد و شخصیت نامطمئن و برونگرایی که نشون می ده، در مجموع باعث میشه که گروه سنی مخاطب از بزرگسال به نوجوون تغییر کنه و شخصیت پردازیشم امروزی تر بشه.و البته پیام فیلم رو نسبت به داستان عوض می کنه. اگه همین وضعیت تا پایان ادامه پیدا می کرد می تونست یه اقتباس آزاد باشه و قابل قبول تر.

ولی توی نیمه ی دوم(از اونجایی که نیگل وارد مخروبه میشه و صداها رو می شنوه) اثر یه دستی خودشو از دست میده. این قسمت رو خواستن وفادار به متن دربیارن، درحالی که شرایط با کتاب فرق می کنه. و اصلاً آدم دلیل اون حرفا رو نمی فهمه، و چون گذشت زمان نشون داده نمی شه، دلیل پرسیدن حال پریش توسط نیگل هم معلوم نمی شه.

در حقیقت کل قسمت دوم کتاب، تمام اون توضیحای با ارزش راجع به آموزش نظم دیدن نیگل و تغییر تدریجیش ندیده گرفته شدن. نیگلِ کتاب تغییر کرد و ورودش به دنیای تصورات، هدیه ی این تغییر بود. در حالی که فیلم اصلاً این موضوع رو نشون نمی ده و عملاً هیچ پیامی رو نمی رسونه.

خلاصه حالا که بدون امکانات ساختن باید توی نحوه ی برخورد با معنا یک دست عمل می کردن، یا کاملاً وفادار می موندن یا فقط الهام می گرفتن.

لرزشای دوربین و تغییر کانالای صدا هم موافقم، ناجور بود :)

واسه یکی دوبار دیدن خوبه ولی..

این بود انشای من :دی

ویرایش شده در توسط ورونوه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه

خب من با همه ی نقدها و انتقادات به فیلم موافقم :| مخصوصا با پست مهدی. شخصا این داستان کوتاه از تالکین رو بسیار دوست دارم، مخصوصا متن انگلبسی اون رو، و واقعا میتونه آدم رو به تفکر وا داره و چقدر دوست داشتم و دارم یه برداشت خوب ازش ببینم. اگه فیلم با وجود همه ی نقص های تکنیکیش داستان خودِ کتاب رو روایت میکرد، دیالوگ های کتاب رو تیکه تیکه نمیکرد از جاهای بعضا مهمش و به طور کلی فیلم هدف میداشت به نظرم خیلی نتیجه میتونست متفاوت باشه. من خودم شخصا به راحتی میتونم از کنار خیلی از نقص ها بگذرم اگه یه نقطه ی اتکایی باشه اما متاسفانه داستان فیلم اصلا مشخص نیست و تنها قسمتی که بازرس شهر (توی کتاب بازرس خانه ها هست) میاد میشه یه هدف از کارها گرفت که چرا اون شخص اومده و چرا میخوان نیگل رو بندازن بیرون از شهر اما باقی فیلم هیچ هدفی نداره و اصلا هیچی معلوم نیست و انگار چندین سکانس دلخواه به شکل ناجوری به هم پیوند خوردن و اگه کسی کتاب رو نخونده باشه اصلا نمیفهمه چه خبره اونجا و پر از جای خالی و سوالات بی پاسخ هست فیلم. البته یه خوبی داره، اگه اینو ببینید، بعدا هم میتونید کتاب رو بخونید و هیچ ارتباطی بین هم نبینید :)

به هرحال واسه 2-3بار دیدن خوبه و ندیدنش خوب نیست :پی شروعش جالبه و من اول کار گول این شروع و تزئیناتش رو خوردم و کامل ندیده رفتم نسخه ی 1080 و 720 رو دانلود کردم :وی آهنگ تیتراژ پایانیش هم کسایی که از I See Fire خوششون اومده به نظرم خوششون بیاد و میشه یه نقطه ی قوت؟ اگه لهجه بریتیش هم دوست دارید، شنیدنش لذت بخشه؛ بخش بزرگی از هدفم برای ترجمه و سینک زیرنویس لهجه بریتیش فیلم بود :| یه بخش دیگه اش اون چیزی بود که تور گفت که نشون داده بشه خود ما میتونیم با یکم وقت چیز خیلی خیلی بهتری ارائه بدیم که حالا بحث خودش رو توی نمایه ها یا تاپیک مربوطه اش میشه داشت. یه چیزی رو که من نمیدونم دقیق چرا خوشم اومد متفاوت بودن سن نیگل بود با چیزی که توی کتاب حس میکنیم و یه فضای خلاق تر رو ارائه داده بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
برومیر جوان

لطفا لینک زیرنویس رو اصلاح کنید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الوه
در 6 ساعت قبل، برومیر جوان گفته است :

لطفا لینک زیرنویس رو اصلاح کنید.

ممنون از اشارتون، لینک پیوست برای زیرنویس تصحیح شد ;)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...