رفتن به مطلب
فنگورن

نظرسنجی 55: به نظر شما شوربخت ترین شخص در سرزمین میانه کیست؟

  

208 رای

  1. 1. نظر سنجی 55: به نظر شما شوربخت ترین شخص در سرزمین میانه کیست؟

    • هورین تالیون
    • دنه تور کارگزار گوندور
    • گولوم
    • فین دویلاس
      0
    • برومیر
    • نیه نور
    • سایروس
    • گورباگ
      0
    • ایسیلدور
    • به لگ
    • گریما
    • میم دورف
    • فئانور
    • تورین تورامبار
    • سایر


Recommended Posts

3DMahdi

انتخاب زیاد سخت نیست. مطمئنا انتخابم بین هورین و تورین بود. بقیه اصلا در نزدیکی اینها نیستن. بین این دو هم تورین بدبخت تر بود. هورین تقاص کرده خودش رو پس میداد اما تورین چی؟ حتی مسبب شروع بدبختی هاش هم نبود.

پ.ن:

گورباگ چیه این وسط؟ نکنه منظور گورلیم شوربخت بوده؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

ممنون بابت این نظر سنجی

منم بی معطلی به تورین تورامبار رای دادم.

سپوزنده در تاریکی، ریاکار با دشمنان، بی وفا با دوستان، نفرین خویشان! آ تورین تورامبار تورون آمبارتانن!

گورباگ یه اورک بود از کیریٍٍث اونگول. گورلیم هم که از یاران باراهیر بود و ملقب به شور بخت. تعجب کردم توی گزینه ها ندیدمش.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خب...

با یه مرور خیلی ساده توی سرنوشت هر یک از شخصیت ها، رسیدم به این نتیجه که کیه بدبخت تر از گولوم؟؟ {بر وزن نامادری سفیدبرفی خطاب به آیینه: کیه زیباتر از من در دنیا؟}

کسانی مثل برومیر، ایسیلدور،به لگ حامل افتخارا زیادی و نام و نشان آبرومندی توی مدت زندگیشون بودند. افتخاراتی که حتا تا سالها بعد از مرگشون هم باعث شده بود اسمشون با خوبی و نیکی برده بشه. هم اینکه در طول زندگی، توی ناز و نعمت بودند و اون اخرای کار دیگه کمی تقدیر بهشون سخت گرفت.

دنه تور، سالهای زیادی گوندور رو در اختیارش گذاشته بودن و توی نعمت حکمرانی میکرد. اون مدت کوتاه اواخر عمرش هم با اختیار خودش گرفتار سائرون و مکرش شد.و اتفاقا حقش بود اون مرگ ننگین!

نیه نور گرچه مرگ دردناکی داشت اما سختی زندگیش مال3/4 سال آخر عمرش و مخصوصا یک سال آخر بود. قبلش که توی دوریات با چه احترامی زندگی میکرد .

فین دویلـاس هم گرچه ناجوانردانه و مطلومانه تلف شد اما بازم سالهای درازی با عنوان شاهزاده و نجیب زاده ی نارگوتروند خوش بود...

فئانور، کاشته ی خودش رو برداشت کرد! اتفاقا خیلی ام مغرور بود که انقد قدرتمند و محبوبه! انقد هنرمند و ماهره! پسرایی داشت که بخاطرش جونشون رو گذاشتند.

اما چطور میشه حتا یک کلمه از گولوم شوربختِ فلک زده، با خوشی سخن گفت؟؟ نه تنها تموم تن و روانش آلوده و در رنج عزیزززش بود، که هیچوقت هم نتونست ازش لذت ببره. عاشقش بود و در عین حال چقد متنفر! و این دو احساس متضاد جونشو کم کرده بود. توی این رنج بیش از 500 سال زجر کشید. ظاهرش تبدیل شد به یک حیوون نحیف و منزجر کننده که نه تنها چندش آور بود بلکه چنان مظلومیتی زاده ی سرنوشت غمبارش توی چشماش بود، که نه سم و نه فرودو و نه بیلو هیچکدوم نتونستن آسیبی بهش برسونن... واقعن نمیشه جمله ای مسرت بخش از زندگی این موجود بیچاره گفت. در آخر هم که واقعن بد مُرد!

تورین سالهای بسیاری و تقریبا دو دهه از زندگیش رو مثل یه شاهزاده زندگی کرد. و خب فقط یک دهه از عمرش رو زجر کشید. {البته ناگفته نمونه که اون موقعی که توی دوریات و در جوار ملیان و الوه بود، همش ذهنش پیش مادر و خواهرش بود.} خیلی زود هم مرگ سراغش اومد! یعنی خودش سراغ مرگ رفت.

هورین که من میگم بازم بدبخت تر از پسرش بود! 28 سال با چشم و گوش مورگوت زنده بودن! کم نیست... ولی بازم اونم ناکام نمرد.

پ.ن:

همونطور که arven گفت، گورباگ نماینده ی نژاد اورک هست. که خب سرنوشت ناخواسته ای براشون تحمیل شد و بدترین چیزی که ممکن بود براش رقم خورد! چیزی شبیه تقدیر گولوم.

نه آقا گورلیم چیه!! یعنی انقد گیجم که این دو تا رو اشتباه بگیرم؟؟؟! :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LORD LOSS

ممنون از این نظر سنجی جالب.البته زیاد جای بحثی نداره بیشتر به نظرات شخصی بستگی داره:

1-هورین:انتخاب بنده :D (اسمایل گفتن ب بسم الله)

خدا هیچ بدبخت مادر مرده ای رو رو به بدبختی هورین نندازه.فقط فجایع غیر قابل وصف نبرد اشکها ی بی شمار کافیه که جایگاه خوبی تو این لیست داشته باشه...حالا سالها اسارت و شکنجه روحی و روانی،تماشای مرگ فجیع عزیز ترین افراد زندگیش و باقی ماجرا به کنار.

2-دنه تور:اگه شوربختی هم داشت تقصیر خودش بود!

3-گالوم:شوربخت که بود ولی حداقل روحش میتونه خوشحال باشه که همراه"عزیزیش"جان به جان آفرین تسلیم کرد:دی

4-فین دوئلاس:از شاهکار های جناب تورامبار :| دختر مردمو بدبخت کرد رفت

5-نیه نور:ممکن نیست از خانواده هورین باشید و شوربخت نباشید!

6-سایروس:بدون شک اگه بخوام بمیرم مرگ شیوه سایروس جز انتخاب های اولم نیست!به غیر از چند روز آخر زندگی بدی هم نداشت

7-گورباگ:کلا اورک ها از روز تولد بدبختن ولی خب در بین این بزرگان...

8-ایزیلدور:نمونه بارزهمه چیز داشت به خوبی و خوشی پیش می رفت که یکدفعه...

9-به لگ:یعنی تورین نبود این لیست اصلا پر و پیمان نمی شد.کلا هر جا پا می ذاشت یه بدبختی به جمع بدبختان اضافه میشد.این الف هم نمونه خوبیه

10-تورین تورامبار:فقط پدرش می تونست تو شوربختی باهاش رقابت کنه :D

ویرایش شده در توسط LORD LOSS

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

یه جورایی میشه اثر حلقه روی گولوم رو با اثر نفرین مورگوت روی خانواده هورین بخصوص تورین مقایسه کرد. اما واقعا نفرین مورگوت کجا و قدرت سائورون و حلقه ـش کجا! نمیگم گولوم شوربخت نیست چرا اتفاقا همونطور که دوستان گفتن عاشق چیزی بود که ازش متنفر بود اما تمام بد بختی هاش منتهی میشد به حلقه. اما تورین؟! فین دویلاس بود نیه نور بود به لگ بود، قلبا مایل نبود اتفاقی بیوفته اما میوفتاد، اما گولوم قلبش فاسد شده بود و دیگه به اختیار خودش نبود و به اصطلاح حرجی برش نبود. گولوم سوءنیت داشت اما تورین؟! بنظر من نه...

به نظرم شکنجه هایی که هورین سالهای سال در بارگاه مورگوت تجربه کرد به مراتب بارها و بارها بدتر از تمام شوربختی های تورین بود.

نمیشه گفت. دردی که تورین کشیده هم خیلی بیشتر از هورین بوده اما کمتر هم نبوده. با حسن نیت میرفت خرابی به بار میومد و عزیزانش رو از دست می داد. هم هورین و هم تورین بدبختی عزیزانشون رو دیدن و چشیدن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

یه جورایی میشه اثر حلقه روی گولوم رو با اثر نفرین مورگوت روی خانواده هورین بخصوص تورین مقایسه کرد. اما واقعا نفرین مورگوت کجا و قدرت سائورون و حلقه ـش کجا! نمیگم گولوم شوربخت نیست چرا اتفاقا همونطور که دوستان گفتن عاشق چیزی بود که ازش متنفر بود اما تمام بد بختی هاش منتهی میشد به حلقه. اما تورین؟! فین دویلاس بود نیه نور بود به لگ بود، قلبا مایل نبود اتفاقی بیوفته اما میوفتاد، اما گولوم قلبش فاسد شده بود و دیگه به اختیار خودش نبود و به اصطلاح حرجی برش نبود. گولوم سوءنیت داشت اما تورین؟! بنظر من نه...

نه نه نه...! :D

تورین عقلش سر جاش بود. محبوب بود. ظاهرش خیلی جذاب بود. هیچی کم نداشت. خود سری کرد و از دوریات زد بیرون و بدنبالش از سایروس گرفته تا کشتن خودش، همش از روی کله شقی ای اتفاق افتاد که در برابر الوه کرد. تورین خیلی جاها خودخواسته رفت به استقبال شوربختی. ببین تورین اختیار داشت. خودش راه خودشو انتخاب میکرد. خودش گاهی دست میذاشت روی قلبش تا زیادی نخواد. خودش خواست تا خیلی اتفاقت براش بیفته. این اختیار داشتن و نداشتن خیلی مهمه. هم بدبختیه و هم خوشبختی.

گولوم بیچاره از لحظه ای که چشمش به شرور ترین تیکه ی سرزمین میانه افتاد، دیگه عقلش زایل شد. دیگه از خودش اراده نداشت. نخواست و به سرش اومد. از خودش متنفر بود اما مجبور بود خودشو تحمل کنه. اونم نه مثل تورین که فقط 30 سال طول کشید که صدها سال!

غم و اندوه و درد یه چیزه و غلتیدن ناخواسته توی ورطه ی اراده ی شوم کسی دیگه جز خودت، یه چیز!

درسته،تورین هر نفسش زیر چتر نحسیه نفرین مورگوت بود اما باز هم به قول فینرود انسانها توانایی تغییر سرنوشت خودشونو دارن. میتونن فرار کنن. تورین از همین قسمتی که خودت گفتی نیت بد ندشت یعنی که خودش بود و سر پا! نفرین مورگوت، فقط چتری بود که تورین زیرش زندگی میرد اما اراده ی سائرون تموم لباس و پوششی بود که گولوم بر سرتا سر تنش کشیده بود. و با اون لباس هویت گرفته بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

همین دیگه. درست میگی. منم حرفم همینه. که این که اختیار داشته باشی و کاری رو با حسن نیت انجام بدی و نتیجه بد برات بیاره بنظر من شوربختی بیشتریه تا این که تحت اراده شخص یا شی دیگه ای کاری رو از روی سوءنیت انجام بده و خب نتیجش هم بد باشه...بنظر من هم حتی کشتن دوستش به اختیار و با انتخاب و اراده خودش نبوده وگرنه مطمئن باشید پشیمونی و تیره بختی که باهاش مواجه میشد بسیار بیشتر از اینی بود که در کتاب ها میاد.

دوباره هم میگم! :D

نخواست و به سرش اومد. این شوربختیه. اما بخوای به سرت نیاد و به سرت بیاد بنظر من شوربختی بیشتریه و بدتریه.

خیلی اثر حلقه بر گولوم با اثر نفرین مورگوت بر زندگی تورین شبیهه. مثلا همین که هیچ کدوم رو توان گریز نبود. میدیدی که تورین هرجا هم که میخواست فرار کنه باز با تقدیر مواجه میشد...

در کل میگم هر دو شوربخت بودند اما بنظر من شوربختی تورین بیشتر و بدتر بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

دورد بر دوستان

نظر سنجی جالبی هستش و لازمه ی یک بحث طولانی :D

من اول تورین رو انتخاب کردم اما بعدا منصرف شدم و بیشتر به گزینه گالم کشیده شدم :|

دلایلی رو که شیرین گفت جالب بود اما اون چیزی که مد نظر من بود نیست :D

مد نظر من این نقل و قولی از تور هست

یه جورایی میشه اثر حلقه روی گولوم رو با اثر نفرین مورگوت روی خانواده هورین بخصوص تورین مقایسه کرد. اما واقعا نفرین مورگوت کجا و قدرت سائورون و حلقه ـش کجا! نمیگم گولوم شوربخت نیست چرا اتفاقا همونطور که دوستان گفتن عاشق چیزی بود که ازش متنفر بود اما تمام بد بختی هاش منتهی میشد به حلقه

این قضیه نفرین این وسط کار من رو خراب می کنه :D

اگه بگیم نفرین مورگوث قوی تر باشه اون وقت باید گزینه ی نیه نور رو هم وسط بکشیم و اون رو هم لحاظ کنیم

از اون طرف اگه باز نفرین رو در نظر بگیریم فئانور رو هم باید در نظر گرفت اون هم نفرن شد به گونه ای

و حالا باید ببینیم اثرات کدوم نفرین قوی تر هستند

فئانور خودش باعث ایجاد این نفرین شد و تورین هم تو تقدیرش نوشته شده بود و هر کاری می کرد نمی شد کاریش کرد اما این وسط گالم شاید گزینه ی وسوسه انگیزی باشه که از بخت بدش به حلقه بر می خوره و ....

پ.ن :

تو این وسط الوه هم شاید گزینه ی جالبی بود که می تونست وجود داشته باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

نخواست و به سرش اومد. این شوربختیه. اما بخوای به سرت نیاد و به سرت بیاد بنظر من شوربختی بیشتریه و بدتریه.

خیلی اثر حلقه بر گولوم با اثر نفرین مورگوت بر زندگی تورین شبیهه. مثلا همین که هیچ کدوم رو توان گریز نبود. میدیدی که تورین هرجا هم که میخواست فرار کنه باز با تقدیر مواجه میشد...

جمله ی اولت رو جواب دادم توی پست قبلیم:

نفرین مورگوت، فقط چتری بود که تورین زیرش زندگی میکرد اما اراده ی سائرون تموم لباس و پوششی بود که گولوم بر سرتا سر تنش کشیده بود. و با اون لباس هویت گرفته بود.

هم اینکه تورین تا آخرین لحظه زندگیش، با آگاهی راهش رو انتخاب میکرد. متوجه بود داره چیکار میکنه. کلی افتخارات کسب کرد!

اما اینکه اتفاقی باعث بشه تو شخصیتت عوض بشه و یکی دیگه باشی و بی اراده تابع هوسی تمام نشدنی باشی، خیلی رقت بار تر از افتادن توی دام انتخاب های خودت هست.اونجا میگی مقصر خودمم. خودم حرف ملیان و الوه رو گوش نکردم.خودم عجولـانه به لگ رو کشتم. خودم فلـان...

اما اینجا داری بدون اینکه بخوای رنج صدها سال بردگی شرورترین اراده رو میکنی اونم با هویتی که دست خورده! هویتی که زیر بارِش، مجبوری کمر بشکنی...

تورین شوربخت نبود، بلکه اسیر عنان گسیختگی درونش بود. حرص آدم رو درمیاورد که چرا اینجا اینطوری میکنه!

اما گولوم شور بخت بود. {به معنای واقعی کلمه} آدم جیگرش ریش میشد حتا از خباثتی که به بار میاورد. منِ خواننده می بینم که این اراده ی سمه آگول نیست! این موجود مفلوک ، زنجیریه یه اراده ی دیگه اس! یه چیزی تو مایه های هورین... اونم نه برای 28 سال! نه برای 10 سالِ آخر زندگی تورین. که برای صدها سال...

Aslan: الوه بنظرت اونقدر بدبخت بود که بشه آوردش قاطی این افراد؟؟:D

اونو باید آورد توی لیست خوشبخت ترین های سرزمین میانه...

از نوع مرگ و میزان اسف بار بودن مرگ، نمیخوایم بحث کنیم. بحث سرِ بالـا و پایین های طولِ زندگیه... و الوه از این نظر خیلی خیلی خوش زیست!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

بنظر من داری اثر نفرین رو کم میکنی و خیلی جهاتش رو نادیده میگیری. تو باعث و بانی بیشتر اتفاقاتی که برای تورین افتاد رو خودش میدونی. اگر فئانور در آمان و قبل از نفرین ماندوس بود من قبول میکردم که شورش و گریختنش از نولدور به خاطر کله شقی و عنان گسیختگی درونش بود اما در مورد تورین نه.

جمله آخر من:

این که داری تو یه جاده قدم میزنی، یهو یه چاه زیر پات دهن باز کنه و بیوفتی توش خیلی بدتره ازینکه دست و پات بسته باشه و هولت بدن توی چاه! میدونی چرا؟! چون اولی رو امید و حسن نیت داشتی، و فقط یک اتفاق بود! هرچی میگردی نمیتونی به کسی لعنت بفرستی میگی لعنت به بخت سیاه من! اما دومی؟! حداقل میتونی نفرین کنی باعث و بانی زنجیر شدنت رو...

پ.ن :

تو این وسط الوه هم شاید گزینه ی جالبی بود که می تونست وجود داشته باشه

:|

اونو باید آورد توی لیست خوشبخت ترین های سرزمین میانه...

:D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

بنظر من داری اثر نفرین رو کم میکنی و خیلی جهاتش رو نادیده میگیری.

جمله آخر من:

این که داری تو یه جاده قدم میزنی، یهو یه چاه زیر پات دهن باز کنه و بیوفتی توش خیلی بدتره ازینکه دست و پات بسته باشه و هولت بدن توی چاه! میدونی چرا؟! چون اولی رو امید و حسن نیت داشتی، و فقط یک اتفاق بود! هرچی میگردی نمیتونی به کسی لعنت بفرستی میگی لعنت به بخت سیاه من! اما دومی؟! حداقل میتونی نفرین کنی باعث و بانی زنجیر شدنت رو...

اثر نفرین رو کم نمیکنم. چون بهر حال از طرف تواناترین هیبت آردا و خبیث ترینشون اعمال شده. اما معتقدم تورین انسانه و انسان ها میتونن از تقدیر فرار کنن. میتونن تقدیر رو بکوبن. این موهبتیه که از طرف ارو، حتا قدرتمند تر از ملکور، و در واقع قدرت مطلق بهش اعطا شده.تورین هر جا می رفت درسته اسم واقعیش فاش میشد. ولی ببین! اون خودش همش به خودش تلقین میکرد که تقدیرش اینه! پس هی اسمشو عوض میکرد. اما اینکارش خیلی ضعفه! داره تقدیر رو دور میزنه بجایی که باهاش مبارزه کنه و از روش رد شه و لهش کنه.

ج. جمله ی آخرت:

معنی واقعی کلمه ی شوربختی، دقیقا همینه که نخوای و به سرت بیاد! اسم رنج های تورین، شوربختی نیست. اسمش مواجهه با تقدیرِ بَده. اسمش بدشانسیه.

دیگه جواب همه ی حرفا ، لـابلـای پستهای قبلیم هست...

:D

در ضمن: :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

Aslan: الوه بنظرت اونقدر بدبخت بود که بشه آوردش قاطی این افراد؟؟ :D

اونو باید آورد توی لیست خوشبخت ترین های سرزمین میانه...

از نوع مرگ و میزان اسف بار بودن مرگ، نمیخوایم بحث کنیم. بحث سرِ بالـا و پایین های طولِ زندگیه... و الوه از این نظر خیلی خیلی خوش زیست!

خوش بخت ترینشون که گالادریل بود :|

همه کار دلش خواست کرد و اما اخرش هم رفت غرب :D

از طرفی شما نگفتید بدبخت ترین گفتید شور بخت ترین :D و این به نظرم فرق داره باهم

توجه کنید که تورین و فئانور دچار یه نوع نفرین شدن و اما الوه هم مثل گالم زندگی خوبی داشت اما یهو دچار یه سرنوشت شوم شد و دوریات رو به فنا داد :|

از طرفی به غیر از از دست دادن دوریات و پادشاهی و... نتونست به غرب برسه و شاید این هم نوعی شور بختی باشه :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

خوش بخت ترینشون که گالادریل بود :|

همه کار دلش خواست کرد و اما اخرش هم رفت غرب :D

از طرفی شما نگفتید بدبخت ترین گفتید شور بخت ترین :D و این به نظرم فرق داره باهم

توجه کنید که تورین و فئانور دچار یه نوع نفرین شدن و اما الوه هم مثل گالم زندگی خوبی داشت اما یهو دچار یه سرنوشت شوم شد و دوریات رو به فنا داد :|

از طرفی به غیر از از دست دادن دوریات و پادشاهی و... نتونست به غرب برسه و شاید این هم نوعی شور بختی باشه :دی

بله گالـادریل... دقیقا!

حالـا بحث خوشبخت ترینها رو جدا باید تاپیکش کنیم. که اتفاق توی راهه...

و باز هم دقیقا! شوربختی با بدبختی فرق داره و منم توی دو پست بالـاییم همین رو خواستم برسونم.

اگر اینجوری بخوای حساب کنی که تورگون هم شوربخته! فینوه هم شوربخته! هور هم شوربخته! فینگولفین هم شور بخته! فینرود هم شوربخته! اورودرت هم شوربخته! کلـا همه نمکی ان توی سرزمین میانه!!

نه! اینطوری نمیشه گفت. اینکه سرزمینی به پایان خودش برسه که نمیشه شوربختیه پادشاهش! گفتم که بحث سر طول زندگی هر شخصه.

در ضمن :

...و اما الوه هم مثل گالم...

مرسی واقعن :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aslan

بله گالـادریل... دقیقا!

حالـا بحث خوشبخت ترینها رو جدا باید تاپیکش کنیم. که اتفاق توی راهه...

و باز هم دقیقا! شوربختی با بدبختی فرق داره و منم توی دو پست بالـاییم همین رو خواستم برسونم.

اگر اینجوری بخوای حساب کنی که تورگون هم شوربخته! فینوه هم شوربخته! هور هم شوربخته! فینگولفین هم شور بخته! فینرود هم شوربخته! اورودرت هم شوربخته! کلـا همه نمکی ان توی سرزمین میانه!!

نه! اینطوری نمیشه گفت. اینکه سرزمینی به پایان خودش برسه که نمیشه شوربختیه پادشاهش! گفتم که بحث سر طول زندگی هر شخصه.

بله به نظرم یه ضعف تو نظر سنجی ها اینه که دقیقا مفهوم کلمات کلیدی بهش توجه نمی شه من این رو تو منطقه آزاد مجله بهش شارهکردم :|

در مورد اون الف هایی که گفتی همشون تو یه نیگاه نولدور هستن و تمام بدبختی هاشون بر می گرده به فئانور وکارش

از اون طرف تو داری می گی شوربخت ترین فرد , می تونستی به جای برومیر تورگون رو بزاری و ...

از طرفی ون جماعت الفی که گفتی خودشون به این پایان یا سرنوشت تن دادن اما تورین و گالم و فئانور و یا حتی الوه این جوری نبودن

الوه شاید خودش انتخاب کرد که با ملیان تودوریات بمونه اما سر قضیه سیلماریل ها شاید یه نوعی سرنوشتش بود

البته ین نکته هم باید گفت که سرنوشت دست خود ادمه اما تقدیر نه

به نظر من تقدیر این چند شخصیت که داریم روش بحث می کنیم خیلی شور هست :D

پ.ن :

برن و لوتین رو فراموش کردی این ها هم خیلی نمکی هستن :D))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الروس

متاسفانه دیشب خواب بر من چیره گشت و نتونستم خدمت برسم :دی!

شوربخت ، بدبخت ، تیره بخت . سیاه بخت . شوم بخت ، تیره روز، مقابل نیکبخت

تعداد زیادی از گزینه ها مسبب فلاکت زندگیشون خودشون بودن ، مثل فئانور! اگر کمی از خود گذشتگی داشت ( که عمرا این نژاد الف یه نمه از خود گذشتگی داشته باشن :D استثنا رو در نظر نگیرین) میشد سر نوشت جهان رو دگر گون کنه :دی

به هر حال اگر در واژ ه های شور بخت و سرونوشت کند و کاو کنیم متوجه میشیم که زندگی ، همسر، فرزندان و قدرت و ثروت تابع سرنوشته، اما سهم و جای انسانی یا سایر نژاد ها در هر یک از درجات زندگی (فرمانروایان ، مردم عادی و جنگ جویان ) وهمچنین رستگاری و بدفرجامی به کنش و کوشش بستگی داره؛ تا چیزی مقدر نباشه به انسان نمی رسه، اما در آنچه مقدره بر اثر کوشش ممکنه چیزی زودتر برسه و یا بر اثر تن آسانی و کاهلی از دست بره !

به هر حال بر سر نوشت و یا تقدیر بعضِ این افراد نفرین گمارده شده و بعضی دیگر خود ِ شخص موجب نادیش شده! مثل گریما یا فئانور( با اندکی ارفاق) و ایسیلدور و ...

پس نمیشه به همه واژه ی نگون بخت رو بر چسب زد!

هورین: تالیون خب همیشه هر کس خیلی خوب باشه دشمنانش بد ترین بلایارو سرش میارن یا سعی میکنن که بیارن! دشمن بزرگش مورگوث بود این دلیلش هم خوب بودن و جنگاور بودن خودشه ، کسی که جزء منفور ترین های پیش روی ملکور باشه قطعا باید منتظر خشم برزگ ترین آینور هم باشه !

دنه تور کارگزار گوندور: بیشتر باید بهش بگیم بد شانس! تا نگون بخت و شور بخت!

گولوم : هم به نوعی قابل ترحمه و هم قابل نکوهش! به دلیل کشتن دوستش ( ممکنه بگین مکر حلقه بوده ولی خب به نوعی خودش مقصر حساب میشه!)

فین دویلاس : پایان هر چیزی و هر کسی یه نوعی فرا میرسه، چون در کنارش نام تورین تورامبار رو میبینیم حتما باید براش سر نوشت شومی قرار بدیم؟ مثلا اگر یه اورک بی نام چندین سال قبل از دیدن تورین اون رو به قتل میرسوند چی ؟

نیه نور : شریک سر نوشت تورین تورامبار! اگر نگیم شور بخت ، حداقل باید لقب بد فرجام ترین رو بهش بدیم!

سایروس : چوب حماقت و خود خواهی های خودش رو خورد! ولی باز نمیشه بهش صفت شور بخت رو داد!

گورباگ : !!؟! عجب ...! اینم حرفی! نژاد اورک ها ! کمی جای تامل داره .

ایسیلدور: میشه گفت سرنوشتش به نوعی با گولوم مشترکه! یعنی جزء افرادی که حلقه بهشون خیانت میکنه و در آخر به کشتشون میده قرار میگیره ، سزای عمل خودش رو دید!

به لگ : سر نوشت فین دویلایس و به لگ ، گره خورده به شخصی خاص!

گریما : نه ، یه احمق به تمام معنا

فئانور : همونطور که در بالا اشاره کردم به مقدار زیادی خودش در سر نوشت خودش مقصره ، اگر پیش گویی ماندوس رو نفرین به حساب نیاریم ( که نفرین نیست ) خودش مسئول نابودی خودشه!

و اما تورین تورامبار : ارباب سر نوشت ، سر نوشتش نابودی افراد کنار خودشه! به قعر بدبختی فرستادن کسانی که به نوعی در زندگیش دست داشتن و اون هم به دلیل سر نوشت بدشه!

اما تنها نکته ی تاریکی که باقی میمونه کشته شدن تورین هست ، که در آخر دست به انتحار زد! به زندگی خودش پایان داد! میشه عنوان شرو بخت ترین رو بهش داد

ویرایش شده در توسط الروس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فین رود فلاگوند

با عرض اجازت

تورین. هیچ کدام از گزینه ها به اندازه ی او شور بخت نیستند. چرا؟ چون سرنوشت او را به نوعی ملکور رقم زده. ممکن است فئانور و گولوم و گریما سرنوشتشان دست خودشان باشد و فین دویلاس و به لگ به خاطر تورین مرده باشند اما او از آن ها بد تر است. او هر جا می رود باید منتظر بدبختی های به بار آمده توسط او باشیم و بد تر از همه این که این القاب را برای چه به او داده اند؟: فرزند خوانده ی ناسپاس یاغی کشنده ی دوست دزد عشق غاصب نارگوتروند فرمانده ی نابخرد. چون او را ملکور نفرین کرده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
اله ماکیل

سلام به همگی.

شوربختی به ساده ترین معنی به وصفی از زندگی گفته میشه که فرد شوربخت در انتخاب اون نقش و دخالتی نداشته، و لو در حد انتخاب ناآگاهانه و ناشی از جهل، یا طمع، یا کینه ورزی و یا هر نیت دیگه ای که بشه ازش قصد یا تعمد رو برداشت کرد.

با این مقدمه ی کوتاه معلوم میشه که رای من به چه کسی هست. :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مونت آو سائرون

تورین یا گولوم؟

خب. به نظرم حداقل بعد از تورین یک نام نیکی ازش بین آیندگان به جا موند اما گولوم از خوبی های دنیا همین یه قلمم نداشت. اینه حکایت شوربخت ترین مردمان دنیا.

البته بازم کسانی هستن که به خوبی ازش یاد کنن و هر چند قلیل. به هرحال گولوم طرفداران خاص خودش رو داشته و داره.

یه مورد دیگه ام اینه که تورین کمی سرش به جنگاوری و شمشیر زنی گرم بود و این کمی غم رو ازش دور میکرد اما این گولومِ شوربخت بعد از اقدام به قتل تمام عمرش رو در توسط اطرافیانش طرد شد و در سایه نشست. قدرت حلقه روح اون رو خرد. حتی بعد از مرگ لاشه ی نحیف و کوچولوی کثیف و بوگندو و کرم خوردش تا ابد در اعماق آتشین جهنم پوسید :D

بنابراین رای من گولومه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

شاها الوه:

البته اینجا هورین به این علت کنار میره که وقتی بری قدرتمندترین آینور رو به سخره بگیری، باید منتظر عواقبش هم باشی

فکر کردی هورین بخاطر ریشخند کردن مورگوت بود که نفرین شد؟؟ نه... مورگوت کلـا همیشه از خاندان هادور نفرت داشت و از آغاز نیرنایت آرنویدیاد، فرمان داده بود که هورین رو که دلـاورترینشون بود رو زنده نگه دارن. واسه چی؟؟ واسه اینکه از خیلی وقت پیش عذاب خاصی رو براش در نظر گرفته بود و اون به سخره گرفتنش توسط هورین، فقط بهانه ی کوچکی بود برای نفرین کردن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...