رفتن به مطلب
فنگورن

نظر سنجی شماره 44:به نظر شما تاثیر گذار ترین شخصیت مونث دنیای تالکین چه کسی است ؟

  

150 رای

  1. 1. نظرسنجی 44:به نظر شما تاثیر گذار ترین شخصیت مونث دنیای تالکین چه کسی است ؟

    • آره دل
      0
    • الوینگ
      0
    • ایدریل
      0
    • لوتین
    • ملیان
    • مورون
      0
    • ائووین
    • گالادریل
    • آرون
    • سایر


Recommended Posts

LORD LOSS

اولا :میشه دلیل مدرک هایی که ثابت میکنه بیشترین تاثبرو توی سرزمین میانه داشته رو بگین ؟مثلا بیشتر از لوتین یا ملیان دادن هدایا به فرودو و حفظ لورین درست ما این جا نمیگیم تاثیر مثبت میگیم "بیشترین "تاثیر

دوما:این جا یه نظر سنجیه هر کسی نظر شخصیه خودشو میگه من که نمی خوام چیزی رو به کسی تحمیل کنم که قانعشون کنم تعدادشون هم به من ربطی نداره رای و نظرشون محترمه داداش محترم

خوب شما میشه بگید چرا ائووین رو انتخاب کردید؟به غیر از اینکه همینطور شانسی ویچ کینگو به فنا داد کلا هیچ نقشی نداشت و قبل جنگ هم همش خانه داری واینجور کارا میکرد.اصن با لوتین وملیان قابل مقایسه هم نیست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Elrond

فکر می کنم که بعضیها سوال نظرسنجی رو اشتباه متوجه شدن ، تاثیری که یه نفر روی داستان میگذاره فرق داره با اینکه چقدر آدم خوب و عالمی بوده یا هدفش از اون کار چی بوده ؛ و این تاثیر هم میتونه خوب باشه و هم بد . در ضمن فکر میکنم بهتره که بچه ها و نوادگان اون شخص رو ملاک تاثیر گذاری به حساب نیاریم ...

اینم انتخابای من که به ترتیب و بدون بعضی از گزینه هاست ( که توی نظرسنجی هم معلومه که واقعا نقش خاصی نداشتن ) :

1. لوتین : کسی بود که به دلیل عشقش به برن حاضر شد تا جلوی ملکور بره و قدرت ملکور و اطرافیانش رو به چالش بکشه و همچنین یکی از سیلماریل ها رو بدزدن ، که همین سیلماریل بعدها باعث اتفاقات بزرگی شد که خودتون میدونید .

2. ملیان : اون امنیتی که برای دوریات درست کرد و مشاوره هایی که به الوه میداد تونست از اتفاقات ناگواری که ممکن بود بیفته جلوگیری کنه .

3. ائووین : مهمترین کاری که کرد کشتن ویچ کینگ بود ، که اگه اون کارو نمیکرد باز هم با نابودی حلقه ویچ کینگ نابود میشد .

4. گالادریل : مهمترین تاثیراتی که گذاشت بیشتر در دوران سوم و غیرمستقیم بودن ، مثلا هدایایی که به یاران حلقه داد چیزایی مثل شنل یا سلاح بودن که در اصل وسایل و غذای خود اون محل بودن ؛ و واقعا نه گالادریل و کلبورن کار خاصی کردن نه اون وسایل . ( کار مهم دیگه ای یادم نمیاد ، کسی میدونست به ما هم بگه :دی )

5. آرون : تنها کار مهمش تاثیر گذاشتن بر روی اراده ی آراگورن بود .

ویرایش شده در توسط Elrond

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

به نظر اینجانب مهمترین شخصیت زن بدون شک لوتین است و اگر ایشون نسبت به عشقش پافشاری وریسک نمی کرد از ائارندیل،آراگورن،الندیل و... به وجود نمیومدن و تمام اتفاقات مهم آردا محو می شد

در جایگاه بعدی هم ائووین قرار داره،احساس می کنم که رفتن به جنگش ناشی از حس انسان دوستی و وظیفه شناسیش نبود بلکه ناشی از حس لات بازی:دی و اینکه می خواست در جریان همه چی باشه بود و بدا به حال فارامیر مظلوم و محجوب که نصیب این شیر زن شده :دی

ملیان و گالادریل هم در رتبه های بعدی قرار دارند،نکته ی مشترکشون اینه که هیچ کدومشون در لحظات حساس و حیاتی هیچ نقشی ندارند مثلا در جنگ مشترک الندیل و گیل گالاد با مورگوت هیچ خبری از گالادریل و الف هاش نیومده البته نبود گالادریل کمتر از نبود ملیان تاثیر منفی در روندهای آردا می داشت

بقیه هم تقریبا هیچ کاره هستن

یک نکته ای که در اکثر کاراکترهای مونث تالکین وجود داره اینه که مطلقا هیچ کدومشون اشتباه و خطای عمدی ای انجام نمی دن و شخصیت زن منفی ای وجود نداره(حتی خنثی هم نداره همه خوب و مظلومن) مثلا انتظار میره که ائووین حس طبیعی زنانه:دی حسادت و هوویی نسبت به آرون داشته باشه ولی ازش خبری نیست :?

ویرایش شده در توسط Mou

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
بانوی سفید روهان

خوب شما میشه بگید چرا ائووین رو انتخاب کردید؟به غیر از اینکه همینطور شانسی ویچ کینگو به فنا داد کلا هیچ نقشی نداشت و قبل جنگ هم همش خانه داری واینجور کارا میکرد.اصن با لوتین وملیان قابل مقایسه هم نیست

ائووین کاملا با میل خودش و نه با شانس و اتفاق به جنگ اومد که اینم از خوش شانسی مدافعان گاندور بود نبردش با ویچ کینگ هم برای دفاع از عموش بود و من اسم اینو شانس نمی ذارم بعدشم خودتون که میگین ویچ کینگ فرمانده نزگول ها بود ناسلامتی هویج که نبود ممکنه بگین مری کار اصلی رو کرد ولی اگه ائووین به جنگ نمیومد مری هم نبود (نه خودش می تونست سوار اسب بشه و نه با یه پونی می تونست راه بیفته بیاد جنگ )

3. ائووین : مهمترین کاری که کرد کشتن ویچ کینگ بود ، که اگه اون کارو نمیکرد باز هم با نابودی حلقه ویچ کینگ نابود میشد .

درسته با نابوی حلقه اونم نابود میشد ولی اگه در نبرد پله نور کشته نمیشد و تو مدت زمانی که تا نابودی حلقه باقی مونده بود زنده می موند خسارت های زیادی به بار میاورد ممکن بود گاندور سقوط کنه و این روی همون نابودی حلقه هم تاثیر میذاشت

یک نکته ای که در اکثر کاراکترهای مونث تالکین وجود داره اینه که مطلقا هیچ کدومشون اشتباه و خطای عمدی ای انجام نمی دن و شخصیت زن منفی ای وجود نداره(حتی خنثی هم نداره همه خوب و مظلومن) مثلا انتظار میره که ائووین حس طبیعی زنانه:دی حسادت و هوویی نسبت به آرون داشته باشه ولی ازش خبری نیست :?

ائووین آراگورنو به خاطر خودش دوست نداشت (مثل احساس لوتین نسبت به برن نبود) به خاطر اصل و نسب و این که از نژاد نومه نوری هاست و از این حرفا دوست داشت که اینام تاثیرات حرفای گریما بود همون طوری که خودش گفته بود با رسیدن به آراگورن می خواست یه شهبانو باشه تا کسی جرئت توهین و تحقیرشو نداشته باشه البته بعد فارامیر اومد این بدبختو شست و شوی مغزی داد از این افکارش دست براداشت اگه نه فکر میکنم باید یه فصلی باعنوان "نبرد آرون و ائووین "به لوتر اضافه میشد :?

ویرایش شده در توسط بانوی سفید روهان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

به مو:

از دستم در رفت مثبت دادم! :دی

درواقع فکر کردم میگی نبود گالادریل و ملیان تاثیر منفی نمی گذاشت!

حالا میخوام بپرسم میشه توضیح به من بدی این که در متن کتاب از حضور بانو گالادریل در دوران اول کم تر سخن گفته چه تاثیر سوئی در داستان میذاره؟

یعنی گالادریل تو اون لحظات چکار میتونست بکنه؟؟

بانو ملیان تا حد امکان به پند و نصیحت دادن می پرداختند اما این که کسی به پند و نصیحت های یک مایا وقعی نمی نهاد(و نتیجه شو هم میگرفت) یعنی نقش بانو کمه؟ خودتو فرض کن که به حرف معلمی گوش نمیدی و بدبخت میشی! {:دی} حالا میتونی بگی در عدم موفقیتت معلم نقش داشته؟ یعنی نقش منفی داشته؟ نه...تقصیر خودته.

بنابراین من جملتو اینطور اصلاح میکنم که بانو گالادریل و ملیان با فرض این که تاثیر مثبتی به داستان نداشتند تاثیر منفی هم نداشتند. این نکته ایه که باید بهش دقت کرد...

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Mou

تور:عیب نداره با این پست جبران کن:دی

حقیقتش الان خودم هم نمی تونم جمله ام رو بفهم :دی ولی منظور من این بود که حداقل تخم و ترکه نومه نوری ها از ملیان به وجود آمد و لی گالادریل این نقش رو هم حتی نداشت فقط آرون ازش پدید اومد که از بی تاثیر ترین ها بود

در مورد نصیحت هاش هم به قول سعدی عامل بدون عمل به مثه زنبور بی عسل :? ملیان از قدرتی که داشت هیچوقت برای پیروزی(هر چند کوچیک) بر مورگوت استفاده نکرد و شاید تنها کار تاثیر گذارش بر آردا به دنیا آوردن لوتین بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

خب باز هم دلیلی بر تاثیر منفی نیست.

این رو هم در مورد بانو ملیان باید درنظر گرفت که بیشتر قدرتش صرف و خرج امن نگه داشتن دوریات به واسطه کمربند ملیان می شد. این یک حصار چوبین یا دیوار سنگی نبود. منطقه قدرت بانو ملیان و شاه تین گول بود تا کسی بدون اراده اون ها وارد نشه. شاید چون بیشتر توان ملیان صرف این قدرت و امن نگه داشتن دوریات از ورود دشمن می شد شاهد کمرنگ تر شدن فعالیت هاش در سایر زمینه ها هستیم. ضمن این که خیلی پیش گویی و نصیحت کرد اما کس دیگه ای عمل نکرد پس زنبور بی عسل هم اونا هستن نه بانو!

گالادریل هم به نظرم مهم ترین نقشش در دوران اول فراگیری حکمت در جوار بانو ملیان بود تا در دوران سوم یاری گر مردمان سرزمین میانه باشه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
The secret wizard

دوستان، بعد از اين همه بحث و گفتگو من به يك نتيجه رسيدم:

همه ي اين شخصيت هاي بزرگ اثرات زيادي رو بر آردا داشتند.حالا ممكنه بعضي ها بيشتر و بعضي ها كمتر.ولي نكته ي مهم اينه كه كار هاي اين افراد مثل حلقه هاي زنجير به هم وصله.مثلا همان طور كه تور اشاره كرد كار هاي بانو مليان بود كه تا دوران سوم به همه كمك كرد.

قصد توهين به اين تايپك رو ندارم ولي نظر دادن درباره ي اين نظر سنجي كار مشكليه به هر حال هر كسي نظر شخصي خودش رو داره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
نولوفینوه

سلام و درود!

ببخشینا نمی خام دخالت کنم!!! ولی...

گالادریل دقیقا کجا چیکار کرده؟؟؟ تو دوران اول که هیچی! انصافا چه کار خیلی تاثیر گذاری کردن ایشون؟! بکمی واقع گرا باشین دیگه!

در باره دوران بعدی با قاطعیت نظر نمی دم چون هابیت رو کامل نخوندم.. ولی بعد از اون هم کار زیادی انجام نداد!

اما لوتین... اگه اون نبود مطمعنا سیلماریل از آنگباند بیرون نمی اومد... در ادامه تین گول نمی مرد... برن می مرد... دوریات هنوز بیشتر پایدار می کرد... انصافا شاید قرن ها صلح بر قرار باقی می موند... و اینکه لوتین فرزندانی رو زاد که نتیجشون میرسه به الروند...تاثیر الروند رو که نمی تونین انکار کنین می تونین؟؟؟

ینی واقعا تاثیر گالادریل به لوتین می چربه؟؟؟؟!!!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

دوستان همه تفسیر کردن دیگه !!! من چی بگم ؟!!

ولی از نظر من مثل یه پازل , هر کدوم نقش خاصی در دنیای تالکین داشتن و نمیشه گفت کدوم بیش تر بوده , البته همون طور که مهدی هم گفته برخی هاشون پرت بودن دیگه :?

مثل اینه که بگیم تو داستان لوتر نقش آراگورن بیش تر بود یا گندالف , هر کدوم نقش خاص خودشونو داشتن !

ولی من به ملیان رای دادم چون اولا نقشی مثل گندالف داشت و کلا روی سرنوشت الف های سرزمین میانه خیلی اثر داشت , و صد البته گزینه بعدیمم لوتینه !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

چرا ایدریل هیچی رای نیاورده؟!! :))

بیاین در صورت نبودنش حوادث رو بررسی کنیم...اگر ایدریل نبود:

معلوم نبود جون اون همه مردمی که در سقوط گوندولین توسط ایدریل و گذرگاه مخفی نجات پیدا کردن، نجات پیدا کنه!

دیگه من انگیزه ای برای موندن در گوندولین نداشتم و سرنوشت من هم عوض می شد، در جنگی کشته می شدم یا گوشه ای به زندگی می پرداختم.

دیگر نیمه الفی به نام ائارندیل وجود نداشت...اگر هم کسی بود انگیزه ای برای رفتن به غرب نداشت...

اگر سفیری به غرب برای بخشش نمی رفت، کل سرزمین میانه نابود می شد و ملکور به اون مسلط می شد...

هر کسی رو که میشناختین در سرزمین میانه کشته می شد، هر بنایی رو که میشناختین ویران می شد، پلیدی به تمام سرزمین میانه سرایت می کرد و حتی با قدرت گرفتن ملکور امیدی به زندگانی در آمان و غرب هم نبود و برای بار سوم قدرت والار به چالش کشیده می شد و معلوم نیست این بار هم ملکور شکست بخوره...

ببینم مردی {صفت هست!} هست که این دلایل رو بپذیره و گزینه شو عوض کنه یا نه... :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

تور عزیز نمیشه که کلا ایدریل نباشه. بهتره میگفتی اگه ایدریل اون گذرگاه رو نمی ساخت چی میشد.

بهر حال ائارندیل که قبل از سقوط گوندولین بدنیا اومده بود.

اما درست میگی... زنای سرزمین میانه هم به حق کارای خیلی عظیمی کردن که بعضیاش در نگاه اول به چشم نمیان. مثلا همین مورون:

اگه تورین و نیه نور رو بدنیا نمی آورد به لگ کشته نمیشد... گویندور هم کشته نمیشد... یه جایی واسه خودش تو آوارگی زندگی میکرد شایدم به گروهی از الف ها میپیوست و میتوست خوشبخت بشه...

نیه نور خودکشی نمیکرد... با اون بچه ای که تو شکمش داشت. گرچه زنای سرزمین میانه اغلبشون تاثیرات بسیار مثبتی توی پایدار موندنش داشتن اما این مورد خیلی نحسی به بار آورد...

بهر حال من برای انتخابم یه هفته فکر کردم. و زندگی همه ی شخصیتای مونث رو مرور کردم و لوتین رو انتخاب کردم....

که از نسل اون بود که اون همه ادمای بزرگ و ابر قهرمان بوجود اومدن... کسی که شجاعت اینو داشت که به مبارزه ی تن به تن ملکور بره. گرچه عشق بهش این شجاعت رو داد. و بقیه ی دلایلی که دوستان مطرح کردن و من دیگه تکرار نمیکنم.

در ضمن متاسفانه مرد هم نیستم که انتخابمو عوض کنم. وگرنه دریغ نمیکردم. :))

ویرایش شده در توسط LObeLia

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

خب برای مشخص شدن نقشش و تاثیر عظیمی که داشته اومدم و نقشش رو از داستان حذف کردم. دیدیم که چه مشکلات عظیمی به وجود اومد و در واقع جلوی انجام چه کار های بزرگی گرفته شد. دیگه وقتی مادر نباشه بچه از کجا میخواد بیاد و بقیه عوامل...شاید در این گزینه ها اگر نقش بعضی دیگر رو حذف کنی کار به نابودی سرزمین میانه نمیکشه! بانو ایووین، آره دل، حتی لوتین که خودم رای بهش دادم و ...اما ایدریل، این طور که بیان شد در پست قبلیم با وجودش، تاثیر بزرگی در سیر حوادث به وجود آورد...

البته من هم نمیخوام رای کسی رو عوض کنم فقط میخواستم به فکر دوباره فرو برید و دوباره قضاوت کنید. اون وقت احتما تغییر رای از طرف خودتون هست...

درضمن، تاکید کردم که مرد صفت هست :))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
LObeLia

نه آقا مرد صفت دیگه احتمالا هستم...

من در نظر گرفتم که فقط اگه ایدریل گذرگاه رو نمیساخت...

اما بالاخره تورگون باید یه بچه ای چیزی داشته باشه دیگه.

اگه بخوایم در مورد بود و نبود شخصیت ها بحث کنیم کلا یه تاپیک جداگونه لازمه. اما اینجا فقط داریم تاثیر شون و کارایی که برای زنده موندن سرزمین میانه انجام دادن رو بررسی میکنیم. (خب خودش اینو میدونه!!!)

در مورد ایووین و آره دل باهات موافقم و البته مورون رو هم به این لیست اضافه میکنم.

تاثیر آره دل و مورون , شومی و پلیدی رو به همراه داشت.که البته ایدریل تا حدی تونست شومی تاثیر آره دل رو جبران کنه...

اینو هم بگم که توی انتخابم بین همین ایدریل خانم شما و لوتین و ملیان بانو خیلی با خودم کلنجار رفتم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
starry night

آرون.

خیلی وفاداره.

یه جورایی انگیزه ی آراگورن بود.

عشقش رو من خیلی تاثیر گذاشت...روی دنیای تالکین نمیدونم!!!!! :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel

به به!به به!

چه نظرسنجی زیبایی...جون میده از ته تالار بکشیش بالا :دی

البته قبلش گزینه تو عوض کنی :|

1.آره دل:والا دوسش دارم اما هیچ کار خاصی نکرد!به جز مسبب نابود شدن گندولین :|

2.الوینگ:بازم کار مفیدی واسه آردا نکرد

3.ایدریل:فقط تونل گندولینو ساخت که ائارندیل زنده بمونه!البته خانواده خوبین کلا (جز پسرعموم تور!! :|)

4.لوتین:انتخاب من!آقا یه سیلماریل دزدید.مورگوتو خوار کرد.سائرونو خاک کرد.ماندوسو احساسی کرد.مانوهو قانع کرد.الوه رو ضایه کرد(بهترین کارش :دی).برنم که همش جمع میکرد.ملتیو امیدوار کردیه خاندان پر افتخارم که تحویل آردا داد! چیکار نکرد آخه؟!اومد و رفت اما کل دوران های آردا رو ساپورت کرد

5.ملیان:خوب بود دلسوز بود اما هر کاری کرد هی!!! نشد! :|

6.آه...مادر نگون بختم!زن سرسخت و مغروری بود.شایسته ی هورین بزرگ مرد!اما خب کار خاصی نکرد.

7.ائووین:بی شک انتخاب دوممه!کشتن ویچ کینگ کم کاری نیست.دست کم انتقام داییشو گرفت و دست راست دست راست پلیدترین موجود آردا رو کشت!

8.بسنده میکنیم به هه! :|

9.قبلا اینو انتخاب کرده بودم اما اشتباهه.کار خاصی نکرد :/

10.سایر:خب نیه نورم انتخاب سوممه:پس از مدتی دنیا رو از الطاف تورین در امان نگه داشت! :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ILMARE

بین همه اینا لوتین از همه برتر بود اصلا یه چیزه دیگه ای بود وفاداریش به برن و عاشقه یه انسان شد و بخاطر اون تا ته جهنم هم رفت با کسایی در افتاد که خیلی ها جرأت روبرو شدن با اونا رو نداشتن اگه لوتین نبود دیگه اون بزرگ مردانی که در دوران های بعدی متولد شدن هم نبودن و مطمئنن بدون وجوده فرزندان لوتین کاره دنیا در دوران سوم لنگ میموند .

بعدشم ائووین از همه تاثیر گذار تر بود کشتن ویچ کینگ کاری که خیلی از مردا نتونستن از پسش بر بیان واقعا بانوی شجاع و با شهامتی بود که بخاطر عموش با اون در افتاد و پیروز هم شد هرچند که مری هم بهش کمک کرد .:h14023:

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Eruyeganeh

از بین گزینه ها لوتین تاثیر گذار تر از همه بود .عشق اون به برن بی همتاست و هر کاری برای عشقش برن کرد و برای نجاتش یکه و تنها و فقط با هوآن که جرعت و شجاعت بالایی میخواست کرد و به خاطر عشث آن دو فرزندان بسیار بزرگی متولد شد که نقش های بزرگی ایفا کردن 

بعد از اون هم ائووین  

پ.ن 1 : چرا این همه گالادریل رای آورد :-\

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of gondolin

مسلما و به طور قطع ، بانو لوتین تینویل . البته ائووین هم خوب بود ، ولی به چاش کشیدن قدرت سرور سروران تاریکی کجا و مبارزه با یه نزگول کجا :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ورونوه

من به ملیان رای دادم. چه معنی میده امتیازش از آرون کمتر باشه؟:62:

دلیل: قدرتمندتر از بقیه ی شخصیت هاست و آگاهانه در دنیا به ایفای نقش پرداخته. ملیان کسیه که در وهله ی اول با عقب روندن اونگولیانت و بعد از اون محروس ساختن دوریات، باعث شد که بخشی از سرزمین میانه از دستبرد ملکور حفظ بشه و یک پادشاهی الفی، یک تمدن(نه فقط سکونتگاهی دورافتاده، لب دریا مثلا)، شکل بگیره.-گالادریل فقط سایه ی ملیان در دوران سومه-.

 سرزمین دوریات به اراده ی ملیان پدید اومد، با اراده ی اون دوام آورد، و در نهایت به دست های خودش، با سکوت در برابر اتفاقات، از بین رفت.(البته مردم رو الوه گرد هم آورد.)

وجود دوریات زمینه ساز شکل گیری تمدن های نولدور در سال های بعد شد.

دلیل رای ندادن به دیگران: از نظر من تأثیرگذاری دو تا شرط داره: اول اینکه باید مربوط به انتخاب ها و عملکرد خود فرد باشه، برای همین به کسی به خاطر اینکه فرزندان یا نوادگانش کارهای مهمی کردن، امتیاز نمی دم.(که همین لوتین رو می فرسته وسطای جدول:D)

دوم اینکه ترجیحا فرد به علت و تبعات تصمیم های خودش آگاه باشه. یه گزینه که به نظرم حقش نیست اینطوری بدون رای بمونه الوینگه. کار مهمش این بود که با سیلماریل پرید توی دریا و احتمالا امیدوار به خودکشی بود. اگه اون و سیلماریلش نبودن ائارندیل نمی تونست از بله گایر بگذره و والار  تا قیام قیامت همینطوری "چشم به راه در بی خبری" می موندن! ولی چون الوینگ بدون آگاهی سبب خیر شده، ازش صرف نظر کردم.

خب تصمیم های و اقدامات لوتین همه ش در راستای برآوردن اهداف شخصی بوده و چیزی نیست که بشه بهش افتخار کرد. تأثیری که بر سرزمین میانه گذاشت، عمدتا از جنس "عوارض جانبی" بود. و جاهایی که عارضه نبود هم جانبی بود! تفکرش هیچ کجا از ازدواج اون ور تر نرفت و اگه سرراهش مانع نمی تراشیدن هیچ کدوم از اون کارها رو نمی کرد. خودش اونقدر جاه طلبی و اقتدار نداشت که بتونه تأثیری بر دنیا بذاره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

بعضی پست ها مثل خمیازه می مونن و به شدت واگیر دارن. پس منم به نوبه خودم خمیازه ای می کشم تا خمیازه بعدی!;)

تاثیر گذارترین در سرزمین میانی یا در ذهن مخاطب؟ تاثیر گذارترین از نظر اعمال یا طراحی شخصیت یا حواشی حول شخصیت؟ ترجیح میدم ترکیبی از اینهارو به کار ببرم.

1) آره دل: آره دل شخصیت جالبی بود، ترکیبش با شخصیت عجیب و غریب ائول و همچنین تورگون و مایگلین نتیجه اش یه تراژدی بود. تراژدی ای که می تونست با پیچش در روایت و اضافه کردن اثری کاملا مستقل، درگیر کننده و عظیم بشه( که البته نشد).

2) الوینگ: شخصیتی نبود که خیلی باعث واکنشی اعم از مثبت یا منفی بشه!

3) ایدریل: این شخصیت سیمین پای البته در نجات جان مردمان گوندولین نقش بسزایی داشت ولی از نظر تاثیر گذار بودن شخصیت بر مخاطب یه چیزی صرفا در حد الوینگ بود!

4 و 5)لوتین و ملیان: در ذهن من لوتین، ملیان و الوه در نوع خودشون خانواده جالبی بودن البته از نوع منفی! هرچقدر ترکیب مورون- هورین و تورین یا آره دل - ائول به نظر پتانسیل داستانی و جا برای کار داشت بخصوص لوتین و ملیان فاقد اون بودند. کارهای عجیب و گاها احمقانه یا خودخواهانه ای که با پیش فرضی از خرد و شجاعت و شگرف بودن همراه بود حداقل دل من یکی رو زد طوری که هیچ وقت از این خانواده و سه شخصیت خوشم نمیاد و متاسفانه  از موقعی یادمه از نظر داستان -طرح داستان برن و لوتین و حدیث آشنایی الوه و ملیان ضعیف ترین بودن.

6) مورون: ترکیبی از وقار، استواری، غم، غرور و دست ظالم تقدیر این شخصیت رو به مکملی جادویی برای شخصیت عالی هورین در آورده بود. زوجی که فرزندی مثل تورین داشتند که از بهترین شخصیت های پرداخته شده در دنیای تالکین بود ( از توضیف بقیه خانواده می گذرم). اثر نفرین مورگوت و نقش تقدیر در زندگی این خانواده مفلوک عجیب زنده و واقعی بود و همیشه برای من عجیب بود تالکین که همیشه داستان هاش موج عظیمی از امید و شادی رو داشت چقدر جالب غم، تباهی انسان ها و تاریکی درون و بیرون  و ماهیت متلاطم فطرت مخلوقات را به تصویر کشیده.

7) ائووین: ترکیبی از سادگی، وقار، شجاعت و مظلومیت. شیرزنی که کنج عزلت رو انتخاب نکرد و شجاعانه کاری رو کرد که رنگی از افسانه داشت یعنی نابودی شاه جادو پیشه انگمار! و همین برای اینکه انتخاب من ایشون باشن کافیه.

8) آلاتاریل بانی روشنایی مصداق بارز بیرون گود نشستن و امر به لنگ کردن بود! گالادریل به نوعی همون فئانور بود اما مقداری منطقی و مثبت تر( یا منفی تر؟). در دوران اول و دوم خیلی نقش خاصی رو از ایشون انتظار می رفت رو حداقل من ندیدم ولی در دوران سوم و به همراه الروند در اتحاد و هماهنگی نیروهای خیر بر علیه خصم دیرین سائورون داشت. در نهایت تاثیر اصلی ایشون چه در ذهن من مخاطب و چه دنیای تالکین این جمله طلایی بود که : از امتحان قبول شدم.کوچک می شوم وبه غرب می روم و گالادریل می مانم.

گالادریل نمادی از عمیق شخصیت شدن و بازگشتن به خویشتن بود و  ترکیبی ایده آل از غرور و منیت و سرکشی، خرد و صبرو در نهایت میل به جاودانگی و ابدیت . ترکیبی که باعث شد ایشون به راه فئانور نره:

همه مرا دوست خواهند داشت ودر عین حال مایوس خواهند بود.

و گالادریل زمانی که کوچک بودن ابنا بشر( ابنا الف) در مقابل جاودانگی و ماهیت و حقیقت شادی و شاد زیستن را درک  کرد گام آخر را برداشت گامی که فئانور بر نداشت و تماما طریقه سرکشی و التهابو پیمود و البته تام بامبادیلو از اول در این مسیر بود و در حین کوچکی بزرگ و بی نظیر بود و بی نظیر ماند( که این حدیث خودش شرح مفصل جداگانه ای رو می طلبه).

9) آرون:  این بزرگوار هم مصداق بارز هیاهوی بسیار برای هیچ بود. حتی اون دیوانه بازی های لوتین رو هم انجام نداد و یه تنه علیرغم توصیف و پیش فرض داستان  صرفا در حد جایزه لپ لپ ( بخونید محرک آراگورن) برای آراگورن بود!;)

البته چند شخصیت (و یا اسم بود که حیفم اومد ازشون اسم نبرم)

10)اولین شخصیت ارندیس بود. این ترکیب آلداریون و ارندیس و سرکشی و لجبازی ای که در طراحی شخصیت  ارندیس  وجود داشت برام جالب بود. المانی که ترکیبش با خصوصیات خاص آلداریون  باعث دور شدن روز بروز ایشون ااین دو از همدیگه شد.  رابطه این دو از طرح داستان های بود که در صورت افزودن اوج و فرود و جزئیات کامل کننده می تونست داستانی کامل و واقعا ماندگار و مستقل در مورد دوران دوم باشه.

11) آر زیمرافل (میریل): البته ایشون نقش خاصی رو به شخصه در دنیای تالکین نداشت ولی برای من به نوعی یادآور شاهزادگان زن ساسانی در دوران افول این سلسله بود. اشخاصی مثل پوراندخت و آزرمی دخت که ترکیبشون مثل شخصیت میریل بود و به خصوص ترکیب میریل و آر فارازون  عجیب منو یاد  آزرمی دخت - رستم فرخ زاد ( البته از جهاتی) می انداخت. هردو این سلسله ها در دورانی عجیب و غم انگیز بودند یکی در دنیای واقعی و یکی در دنیای فانتزی و تلخ تر اینکه برگ ها زمانی می ریزند که فکر می کنند که طلا شده اند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aran Dur

انتخاب بین ائووین و گالادریل سخته ولی فکر کنم ائووین تاثیر گذار تر بود. یا شاید هم گالادریل. چون معمولا گالادریل و بقیه یه چیزی رو می دونستن. ولی نمی رفتن دنبالش. { اطلاعاتم کافی نیست }

ولی نه، فکر می کنم گالادریل یا آرون تاثیر گذار تر بودن. آرون نذاشت فرودو به دست نازگول ها بیافته، در حالی که ائووین داشت همینطوری اون وسط می جنگید و هی می گفت: « من می خوام بجنگم » در واقع اون شخصیت فوق العاده ای بود. نمادی از تلاش برای هدف. ولی به نظرم اگه حذفش کنیم. تمام شخصیت ها به خوبی و خوشی به مقصد می رسن. ولی گالادریل که اون آب نورانی که اسمش یادم نیست رو به فرودو داد و آرون که جونش رو نجات داد فکر کنم تاثیر گذار تر بودن.

پس نظرسنجی رو اشتباه جواب دادم :|:))

ویرایش شده در توسط Nienor Niniel
ادغام دو پست متوالی در زمان کوتاه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel
در 21 ساعت قبل، Aran Dur گفته است :

ولی نه، فکر می کنم گالادریل یا آرون تاثیر گذار تر بودن. آرون نذاشت فرودو به دست نازگول ها بیافته، در حالی که ائووین داشت همینطوری اون وسط می جنگید و هی می گفت: « من می خوام بجنگم » در واقع اون شخصیت فوق العاده ای بود. نمادی از تلاش برای هدف. ولی به نظرم اگه حذفش کنیم. تمام شخصیت ها به خوبی و خوشی به مقصد می رسن. ولی گالادریل که اون آب نورانی که اسمش یادم نیست رو به فرودو داد و آرون که جونش رو نجات داد فکر کنم تاثیر گذار تر بودن.

پس نظرسنجی رو اشتباه جواب دادم :|:))

ائووین می گفت من فقط می خوام بجنگم؟:|

ائووین واقعا جنگید. در واقع آرون اصلی و تحریف نشده توی فیلم فقط توی خونه نشست و اوج هنرش دوختن یک پرچم برای آراگورن بود. ائووین علاوه بر اینکه پرستار و محافظ داییش در برابر گریما بود، برای برادرش یه خانواده بود، رهبر مردمش شد و به میدون جنگ هم رفت، دومین ابر قدرت جبهه ی تاریکی رو کشت. می دونید گلورفیندل (همون کسی که در اصل فرودو رو نجات داد) در مورد ویچ کینگ چی میگه؟ میگه هیچ مردی (یا انسانی) نمی تونه ویچ کینگ رو بکشه. و برای همین هم ائووین میگه من مرد نیستم!

دیگه ویچ کینگ هم که توصیف نمی خواد. به اندازه ی کافی همه بهش ارادت دارند:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Aran Dur
در 12 دقیقه قبل، Nienor Niniel گفته است :

ائووین می گفت من فقط می خوام بجنگم؟:|

ائووین واقعا جنگید. در واقع آرون اصلی و تحریف نشده توی فیلم فقط توی خونه نشست و اوج هنرش دوختن یک پرچم برای آراگورن بود. ائووین علاوه بر اینکه پرستار و محافظ داییش در برابر گریما بود، برای برادرش یه خانواده بود، رهبر مردمش شد و به میدون جنگ هم رفت، دومین ابر قدرت جبهه ی تاریکی رو کشت. می دونید گلورفیندل (همون کسی که در اصل فرودو رو نجات داد) در مورد ویچ کینگ چی میگه؟ میگه هیچ مردی (یا انسانی) نمی تونه ویچ کینگ رو بکشه. و برای همین هم ائووین میگه من مرد نیستم!

دیگه ویچ کینگ هم که توصیف نمی خواد. به اندازه ی کافی همه بهش ارادت دارند:)

همونطور که گفتم، منظور من کارهایی نیست که ائووین کرد. منظور من کارهای اونه که روی داستان تاثیر می ذاره.

درسته که اون از داییش مراقبت کرد ولی آیا اگر ویچ کینگ رو نمی کشت. اتفاق خاصی در داستان می افتاد. یا اگه نمی جنگید. اتفاق خاصی برای پایان داستان می افتاد؟

اگه اون نبود، فرودو نمی تونست حلقه رو برسونه یا آراگورن کشته می شد یا ..... .

خیر، درسته که ائووین کارهای زیاد و بزرگی کرد ولی کارهاش در معلوم شدن سرنوشت میدل ارث و فرودو و آراگورن و ... تاثیری نداشت. شاید فقط مراقبت از داییش تاثیر گذار بود.

به هر حال با اینکه آروون هیچ کاری نکرد. همون نجات دادن فرودو از دست نازگول ها هم کار بزرگی بود.

با اینکه سارومان هیچوقت نمی خواست تئودن بمیره چون به محض اینکه تئودن می مرد، پسرش یا ائومر شاه می شد. اون می خواست تئودن رو تحت کنترل بگیره و قدرت تصمیم گیریش رو ازش بگیره. پس اگه ائووین نبود، تئودن نمی مرد و اتفاق خاصی هم نمی افتاد.

گفتم، ائووین کارهای بزرگی کرد ولی تقریبا هیچکدوم از کارهاش در معلوم شدن سرنوشت میدل ارث تاثیری نذاشت. حتی کشتن ویچ کینگ. کشتنش کار بزرگی بود. ولی تاثیری روی سرنوشت جنگ یا میدل ارث نداشت

ویرایش شده در توسط Aran Dur

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel
در در 11/3/2017 at 8:04 PM، Aran Dur گفته است :

همونطور که گفتم، منظور من کارهایی نیست که ائووین کرد. منظور من کارهای اونه که روی داستان تاثیر می ذاره.

درسته که اون از داییش مراقبت کرد ولی آیا اگر ویچ کینگ رو نمی کشت. اتفاق خاصی در داستان می افتاد. یا اگه نمی جنگید. اتفاق خاصی برای پایان داستان می افتاد؟

اگه اون نبود، فرودو نمی تونست حلقه رو برسونه یا آراگورن کشته می شد یا ..... .

خیر، درسته که ائووین کارهای زیاد و بزرگی کرد ولی کارهاش در معلوم شدن سرنوشت میدل ارث و فرودو و آراگورن و ... تاثیری نداشت. شاید فقط مراقبت از داییش تاثیر گذار بود.

به هر حال با اینکه آروون هیچ کاری نکرد. همون نجات دادن فرودو از دست نازگول ها هم کار بزرگی بود.

با اینکه سارومان هیچوقت نمی خواست تئودن بمیره چون به محض اینکه تئودن می مرد، پسرش یا ائومر شاه می شد. اون می خواست تئودن رو تحت کنترل بگیره و قدرت تصمیم گیریش رو ازش بگیره. پس اگه ائووین نبود، تئودن نمی مرد و اتفاق خاصی هم نمی افتاد.

گفتم، ائووین کارهای بزرگی کرد ولی تقریبا هیچکدوم از کارهاش در معلوم شدن سرنوشت میدل ارث تاثیری نذاشت. حتی کشتن ویچ کینگ. کشتنش کار بزرگی بود. ولی تاثیری روی سرنوشت جنگ یا میدل ارث نداشت

اصلا موافق نیستم که کشتن ویچ کینگ روی سرنوشت سرزمین میانه تاثیر نداشت. اتفاقا خیلی تاثیر داشت. 

کسی که از اول داستان پا روی گلوی فرودو گذاشته بود و کارش رو برای رسیدن به کوه نابودی سخت کرد همین ویچ کینگ بود. اگه ویچ کینگ نمی مرد و حلقه دستش می افتاد این سرزمین میانه نبود که به فنا می رفت؟!

ویچ کینگ فرمانده ی فرماندهان سائورون بود. مثل قطع کردن دست راست دشمن میمونه. قطع کردن دستی که دشمن باهاش شمشیر می زنه چون هنوز سر دشمن رو نزدیم نمی تونه تاثیری داشته باشه؟

 اگه بخوایم مثال بزنیم که سنگینی اش روی کفه ی ترازوی نیروهای شر مشخص تر بشه میشه گفت ویچ کینگ برای سائورون، حکم سائورون رو داشت برای مورگوت. سائورونی که بعد میاد خودش جای مورگوت رو پر می کنه. ویچ کینگ هم در اون دوران عینا همون نقش رو داره. قبل از اونم با حمله هاش به قلمروهای انسان ها و تصرف و کشت و کشتار و وحشتی که ایجاد می کنه، عملا بزرگ ترین قلمروی انسان ها رو فلج کرده بود. این هم خودش تاثیر خیلی بزرگیه که ویچ کینگ تو داستان داره.

 

و من باز تایید می کنم که آرون فقط توی خونه نشست و نجات فرودو فقط یه حقه ی سینمایی نه چیزی که تو کتاب باشه/:):D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...