رفتن به مطلب
dreamwalker

اگر روزی آردا را کشف کنید...

Recommended Posts

توروندور

بهترین کار اینکه راه ورود به آردا رو ببندیم!بله این جوری دیگر بشر طمعکار به آن وارد نمیشود

ولی اگه فقطمن بزرسم تکنولوژی رو به سارونمی دنه ارک ها منو نمی کشن فکر می کنن یه جادوگر بزرگم

تازه میخواهم از الراد و تراندویل امضا بگیرم ودررمود جنگ اش بپرسم

اینم بدون همیشه دست بالای دست فراوانه.

بهتر نیست به جای قدرت نمایی یه طرف رو نابود کنی کلا ؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
KHAMUL THE SHADOW OF EAST

با سارون بهتره میده تازه باید بهاش رو به من بدن

ویرایش شده در توسط WITCH KING OF CARN DUM

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ريوندل

واي اگر بشه چي ميشه .................

اول ميرم ريوندل پيش لرد الروند پس از پوشيدن لباس ألف ها و گرفتن أسب و چند نفر همراه تمام سرزمين ميانه رو ميگردم بعد ميرم آره بور تمام ثروت رو بر داشته و يه قصر با شكوه و عظمت كه همش طلا باشه ميسازم و مشغول پادشاهي ميشم

با همه هم صلح ميكنم

همين ......

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
لارتن کرپسلی

اگه کشف کنم

اول میرم موریا اونجا بالروگ رو می کشم:دی بعد میتریل استخراج می کنم و یه ارتش از دورف ها درست میکنم که همه شون مجهز به نقره خالص یا میتریل باشن بعد می رم اره بور با دورف های اونجا و تپه های اهن متحد می شم بعد خودم رو شاه دورف ها معرفی میکنم و همه دورف ها منو دوست دارن و از همه مهم تر اینکه رابطه الف و دورف ها رو بهتر میکنم و با لرد الروند دوست میشم و برای مشاوره می رم پیش اون بعد از اون در دوران پیری خودمو بازنشسته می کنم و میرم تمام سرزمین میانه رو می بینم بعد سوار یک قایق میشم و میرم به سمت غرب

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
yeganeh

درود

اگر روزی آردا کشف بشه ترجیح میدم در بین الف ها و انسان ها برم و هنر هاشون رو یاد بگیرم و بعدا علیه خودشون استفاده کنم و در آخر آردا رو از وجود الف ها و انسان ها پاک کنم

البته قبل از اینکه به سمت Sauron برم باید زبان دورف ها رو کامل یاد بگیرم ( قبل از اینکه به فکر نابودی الف ها و آدم ها باشم ، باید زبان موردور هم کامل یاد بگیرم )

=)) :-o :-o :-o داداش یواش تر پیاده شو باهم بریم :D :(( :D

اگر روزی این سرزمین را یافتم برای همیشه مکانش را مثل یک راز در قلبم نگه می دارم ، چون می دونم انسان ها بلایی سر زیبایی های آن می اندازند که مورگوث این کارو نمی کرد ، همه جا پر می شد از ساختمان ها و هتل ها و...

می دونم به خاطر منابع و معادن آن جنگ هایی وحشتتناک رخ می دهد و تمام موجودات آن طی این جنگ ها به دست سلاح های گرم انسان ها نابود می شوند. چیزی از الفها و موسیقی هایشان نمی مونه و تبدیل به افسانه برای آیندگان می شود و دورف ها به خاطر طلا هایشان قتل عام می شوند و همین طور موجودات دیگر...

نومه نور تبدیل به یک مرکز تفریحی بی روح می شود و طبیعت ریوندل تبدیل فروشگاه می شود ، حتی موردور هم از این عمر استثناء نیست.

می دونم چیزی به اسم مورگوث تبدیل به یک رویا تبدیل می شود ، که کاش او ازاد می شد و تمام این سرزمین را می گرفت ولی به دست بشر نمی افتاد.

حرف هایی که زدم خیلی تلخه ولی این واقعیتی در دنیای پیشرفته ماست که روز به روز داره اسم ارو بزرگ رو کمرنگ تر از دیروز می کند ، پس بهتره برای همیشه این سرزمین را مثل یک راز حفظ کنم و گاهی هم در آن به صورت مخفیانه به گشت و گذار بپردازم بدون اینکه الفها که خیلی دوستشون رو دارم یواشکی نگاه کنم و از صدای گرمشون لذت ببرم :)

امیدوارم ناراحت نشده باشید :)

حق با شماست انسان گاهی خطا می کند و کار های وحشتناکی انجام میدن اگه اونا این سرزمینو پیدا کنن تمام جنگل ها رو نابود میکنن بیچاره الف ها حتی فکرشم عذاب آوره =))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
DAIN ll IRONFOOT

به هیچکس چیزی نمی گم...

میرم هر چی می تونم اطلاعات از اونجا بدست می آرم.

به دنبال تمام جواب سوالات و واقعیت های که نمی دونستم می گردم.

شاید یه روزی به خواهرزادم نشونش بدم ولی دیگه به کسی نمی گم...همه جنبشو ندارن البته شاید خودمم جنبشو نداشتم...اگه پای بشر به همچین جایی برسه نابودی و ویرانی به بار می آره.....

پس بهتره فقط درکتاب ها و رویا های شبانه ی بچه ها باقی بمونه...

ویرایش شده در توسط DAIN ll IRONFOOT

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Einar Dunadan

بنام ایزد

اره داین، باهات موافقم

ولی اگه من یه روز پیداش کردم، میرم ریوندل یا لوتلورین تا ابد اونجا میمونم، یا تو شایر ; )

میریم به موردورم سر میزنیم ببینیم چه شکلی شده

بعد میریم واسه عمو آراگورنم یه فاتحه میخونیم تو میناس تیریت :| ،:) به روهانم میریم به تیودنم یه فاتحه میخونیم :|،:|، بعد میرم ایزنگارد ببینم انتا چیکارش کردن؟ هلمز دیپ، ایتلین(میرم با فارامیر و بانو یه عکس سلف میندازم =:)) ، امون سول، اره بور، موریا، دول امروت ، لنگرگاه خاکستری فورنوست این جور جاهای باحال رو میبینم ; ) یا شایدم مثل گندالف خانه به دوش میشم کسی چه میدونه :D

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
گوش دراز

اسلام رو به آردا میبردم و به یکتا پرستی تشویقشون میکردم :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
آخیلوس

:P B) :| :| :o :o :) :| =:) :D :(( :)

(میدونم اسپمه ولی خداییش این متفاوت ترین پستی بود که به عمرم دیدم...)

ویرایش شده در توسط آخیلوس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Armando

واقعا جای این سوال هست

که اگر شما یک روز سرزمین آردا رو کشف کنید

چکار میکنید؟

دوستان در این تاپیک شما باید بگید

حقیقتا چکار میکنید اگر روزی به وجود حقیقی اردا پی ببرید

منتظر نظراتونم و لطفا از دعوا و بحث نا مربوط بپرهیزید

بارو بندیلمو جمع میکنم راه میفتم میرم ریوندل

ویرایش شده در توسط الوه
تصحیح شکل نوشتار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Fladrif Skinbark

اگه من راه ورود به آردا رو کشف کنم اول از همه راه ورودیشو مهر و موم و نابود یا مخفی میکنم که کس دیگه ای پیداش نکنه.

آدم های قرن 21 هر جا میرن اونجا رو خراب میکنن. فک میکنم سائرون هم انقدر قدرت نداره که بتونه به اندازه ی سرمایه دارای کنونی دنیا خراب کنه جهانو.

ولی در کمال خودخواهی خودم میرفتم داخل آردا :دی میرفتم یه جای آروم و معمولی یه شهر یا روستای آروم یه کشاورز می شدم. پول جمع میکردم و سفر میکردم و پولم که تموم شد دوباره میرفتم کشاورزی یا هر چیزی که یه کم پول جمع کنم برای سفر بعدی. فکر کنم جهانگردی خیلی امن تر و ارزون تر از جهان خودمون باشه. تازه جهان کهن و شگفت انگیز آردا کجا، جهان بی روح و تکنولوژیک و بی مزه ی خودمون کجا.

اگه میرفتم آردا به خدایان آردا ایمان میداشتم و بهشون احترام میذاشتم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
BISKIVIT

فردوی لامصبو پیدا می کردم و سعی می کردم به راه راست هدایتش کنم و بهش بفهمونم که هیچ ******* تو کره ی زمین یافت نمیشه که حلقه طلا رو بندازه تو آتیش

ویرایش شده در توسط الوه
حذف کلمه نامناسب

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
فاطمه

فردوی لامصبو پیدا می کردم و سعی می کردم به راه راست هدایتش کنم و بهش بفهمونم که هیچ ******* تو کره ی زمین یافت نمیشه که حلقه طلا رو بندازه تو آتیش

حالا شما به اعصابت مسلط باش

بچه که زدن نداره داداش:)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Samwise Gamgee the Brave

میرم تو شایر شلغم میفروشم روزا هم میشینم اسمونو نیگا می کنم!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ترمه

اول اینکه آگه می خوایم آردا و نشانه های اون رو پیدا کنیم اول باید توی معدن ها رو بگردیم چون انسان ها که روی کره ی زمین هستند و الف ها به مکان های نامعلومی که فقط خودشون می دونند رفتند و فقط دورف ها می مونند که اونا توی زیر زمین و معادنی که طلا داره پنهان شده اند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Lady Oakenshield

حالا همه رفتن دنبال آردا...حالا شانس منه موقعی آردا رو کشف میکنم که بقیه قبل من کشفش کرده باشن@};-

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
FILI

خوب سوال خیلی خوبیه

ولی وقتی وارد آردا می شدم احتمال فقط این راز رو برای خودم نگه می داشتم و به هیچکس هم نمی گفتم!‌ مثل بعضی از دوستان!

بعدش دلم می خواست بدونم در چه زمانی وارد آردا شدم از اونجایی که احتمالا در دوران چهارم دیگه خبر به خصوصی نیست، پس دلم می خواست قبل از دوران چهارم وارد آردا می شدم. دوران سوم و دوم خیلی خوبه! ولی اگر در دوران چهارم آردا بودم ، اول از همه دلم می خواست نزدیک های شایر یه خونه تهیه می کردم! چون ممکن بود داخل شایر هابیت ها چپ چپ بهم نگاه کنند! ولی نزدیک شایر اگه خونه داشتم هم می تونم برم تو شایر یه سری بزنم و هم بیرون شایر!

بعدش دلم می خواست مسیر های بیلبو بگینز و گروه تورین اکن شیلد و یاران حلقه رو سر می زدم و میدیدم. در حقیقت یه جور تور گردشگری! بدم هم نمیومد وسط راه یکم ماجرا برای من پیش میومد و از مسیر اصلی خارجی می شدم و جاهایی سری می زدم که حتی بقیه قبلا به اونجاها سر نزده بودند. البته مطئنا گندالف به خیلی از جاها قبل از من سر زده!

در دوران های قبل هم که مشخصه دیگه! دلم می خواست گاهی اوقات با شخصیت های مورد علاقه ام هم سفر می شدم و یا گاهی اوقات هم خودم تنهایی به جاها و اشخاص مختلف سر می زدم. به الف ها، به دورف ها و انسان های سرزمین های دور و نزدیک. یه جورایی میشه گفت تکاور می شدم!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Bilbings

اول ميرفتم دنبال گندالف ميگشتم ، بعد سعى ميكردم راضيش كنم كه بياد باهم بريم آردا گردى(بدم نمياد اگه يه ماجراجويى باهم بريم) . بعد از آردا گردى ميرفتم تو شاير يه خونه ميخريدم و تا آخر عمرم تو سرزمين ميانه زندگى ميكردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایوانا

من وقتی که آردا رو کشف کردم مستقیم میرم پیش ارباب تاریکی سائرون بزرگ و آهنگری یاد می گیرم و بهترین شمشیر ها و زره ها رو برای خودم می سازم .بعد به آرنور سفر می کنم و پادشاه جادو پیشه ی انگمار رو ملاقات می کنم

و ازش درخواست می کنم که دو عدد خاتم جادویی برای انگشت اشاره و بلندم بسازه .و بعد در قسمتی از شایر کلبه ای میساختم و شروع میکردم به ساختن جادوهای تاریکی و به کمک این جادو ها کاری می کردم که شایر به نفرین خشک سالی دچار بشه و بعد به عنوان جاسوس به روندل میرفتم و الروند رو به یک مبارزه دعوت می کردم ولی در مبارزه نمی کشمش فقط کاری می کردم که دیه لورد الروند صداش نکنن

و در قسمتی از کوهای گنداباد برای خودم قصری بزرگ می ساختم و به موقعش در جنگ به اربابم سائرون کبیر خدمت می کردم.

اره همه ی اوناهم دست به سینه وامیستن فرمایشات شمارو اطاعت میکنن یه ذره واقع بین باش

اسلام رو به آردا میبردم و به یکتا پرستی تشویقشون میکردم @};-

جاااااااااااااااانم؟؟؟؟؟؟؟

اسلام ؟اردا؟ سایرون؟ مرگوث؟کوتوله ها ؟هابیت ها؟ .............بگیرمن رو که ازهوش رفتم

صبرایوب هم داشته باشی موفق نمیشی

من صبر می کردم اول خواهر برادر بزرگ ترم برن بعدش خودم میرفتم چون خوب نیست شاهزاده ی سوم قبل از جانشین های پادشاه وملکه بره خونه بعد که رفتم ریوندل از لیلیانتردا اهنگر عموم میخواستم برای کل ارتشم شمشیرهای جادویی بسازه و یه تاج ساده برای خودم بعد باید به گلورفیندل می گفتم شاپرک ها رو بفرسته تو جنگل ها بعد نگهبان های شهررو عوض میکردم افراد خودم رو میذاشتم و درنهایت هرسه تا حلقه ی الفی رومیگرفتم جوش میدادم بشه یه حلقه و اونوقت اژدهای الماس رو بیدارمی کردم و یه درسی به کل موجودات سرزمین میانه میدادم که تاعمر دارن یادشون نره که یه الف چه کارا میتونه بکنه بعداز اون هم .........

نمی گم خودتون فکرکنید ببینید بعدش چی میشه واسه تقویت ضریب هوشی خوبه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایلواتار

در ابتدا همه چیز وابسته به منابعی ست که در اختیار داریم برای مثال اگر طلا در اختیار داشته باشم گام اول تهیه نقشه و سپس تعیین مکان و نوع قلعه و پس از آن ساخت قلعه است که برای مثال برای گوندور قلعه دژ مانند و برای مکانی مثل اره بور غار زیر زمینی مناسب است و سپس قرار دادن ان مکان به عنوان پایگاه و محافظت کامل از ان منطقه و پس از آن کشور گشایی و تصرف تمامی سرزمین هاست و برای این کار به تدریج با نژاد های مختلف و برحسب نیاز برای پیروزی متحد خواهم شد و پس از پیروزی پس از مدتی با همان نژاد ها که حال تمامی اطلاعات نظامی مربوط به انها را در اختیار دارم وارد جنگ شده و شکستشان خواهم داد و درباره ملکور هم مشخصا از نظر نظامی قادر به مبارزه با او نخواهم بود پس پس با او متحد خواهم شد اگرچه به قیمت از دست رفتن مناطق مهمی از فتوحات حاصله باشد و پس از اتحاد برای کشتنش مداوما Assassinخواهم فرستاد تا بالاخره کشته شود و به طور خلاصه استراتژی سری Total war را اجرا خواهم کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Armando

در ابتدا همه چیز وابسته به منابعی ست که در اختیار داریم برای مثال اگر طلا در اختیار داشته باشم گام اول تهیه نقشه و سپس تعیین مکان و نوع قلعه و پس از آن ساخت قلعه است که برای مثال برای گوندور قلعه دژ مانند و برای مکانی مثل اره بور غار زیر زمینی مناسب است و سپس قرار دادن ان مکان به عنوان پایگاه و محافظت کامل از ان منطقه و پس از آن کشور گشایی و تصرف تمامی سرزمین هاست و برای این کار به تدریج با نژاد های مختلف و برحسب نیاز برای پیروزی متحد خواهم شد و پس از پیروزی پس از مدتی با همان نژاد ها که حال تمامی اطلاعات نظامی مربوط به انها را در اختیار دارم وارد جنگ شده و شکستشان خواهم داد و درباره ملکور هم مشخصا از نظر نظامی قادر به مبارزه با او نخواهم بود پس پس با او متحد خواهم شد اگرچه به قیمت از دست رفتن مناطق مهمی از فتوحات حاصله باشد و پس از اتحاد برای کشتنش مداوما Assassinخواهم فرستاد تا بالاخره کشته شود و به طور خلاصه استراتژی سری Total war را اجرا خواهم کرد.

خواب دیدی خیر باشه داداش. طلا کجا بود کسی نگفته که با دست پر میری اونجا گفتن اگه کشفش کنی چیکار میکنی؟ یعنی یه در مرموز دیدی مثلا بعد باز کردنش آردا رو دیدی چیکار میکنی؟ یهویی؟اتفاقی؟ضمنا آردا هم اسمش رو خودشه و یه دنیاس. کلی آدم و الف و جکوجونور دیگه توشه که دم دستشون باشی تیکه بزرگه ای هم نمیذارن واست تازه فرض کن به جای آردا همین دنیای خودمون رو کشف کنی ،مگه الان میتونی با ملکورش که نه سائورون و سارومانهاش که نه میتونی با یه گوبلین کوچیکش که تو بازارن بجنگی؟ پوستت کنده س سه سوت. آردا هم فرقی نداره مثل همین دنیاس. بزرگهاش بزرگ و قوی و کوچیکاش هم مثل ما اگه شانس بیارن با خونوادشون توی سوراخ هابیتی یا کلبه الفی زندگی میکنن. ارتش و کشتار و دس به یقه شدن؟ بازی استراتژیک زیاد کردی اما باید بگم این بازی نیست درسته تخیله اما همچین آسونم نیست . آردا تخیلشم سنگینه. جالب اینجاس اسمتم ایلوواتاره. آردایی که ایلوواتارش خدایی نکنه ملکور مدعیش میشه. مشکل سرزمین میانه هم همین بود دیگه.

البته نظر خودته هرجور میخوایی همونه تخیل که جرم نیست. یه چیز رو هم آخرش بگم اونم اینکه ملکور کشته نمیشه. موفق باشی

ویرایش شده در توسط Armando

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ایلواتار

با عرض معذرت بنده اصلا قصد عصبانی کردن شما را نداشتم ولی متاسفانه ظاهرا این اتفاق افتاده پس پوزش می طلبم و در ادامه باید اشاره کنم اصلا حرفی از شرایط داخل تایپک مربوطه نبود لذا بنده از شرایط فکری خودم استفاده کردم و واژه در مرموز هم اصلا به چشمم نخورد و فکر نمی کنم دنیای دیگری را هم نامبرده باشم و مشخصا داخل دنیای ما هم نه ملکور و نه سائورون و سارومان و گابلین کوچک وجود ندارد ولی داخل آردا هم بالاخره باید از صفر هم که باشد شروع کرد مثل لرد پتایر بیلیش و واریس در کتاب نغمه اتش و یخ شما همیشه می توانید از هیچ چیز همه چیز بسازید و بنده هم در ابتدا قصد حمله نداشتم ابتدا باید سرمایه لازم را جمع آوری کرده پس از بنای قلعه و تقویت قوای نظامی ابتدا از مناطق اطراف شروع میکردم و مشخصا این سیاست و ثروت است والبته قدرت که همه چیز را تحت اختیار میگیرد و شما منکر این امرید که هر شخص ناآشنا و تنها لازمه قدرت مند بشه تا زنده بمونه ؟اگر عقب نشینی کنید فکر میکنید در امان خواهید بود!؟ خیر شما نباید با یک فرد عصبانی مثل خودش رفتار کنید بلکه باید بتوانید 10برابر بد تر و شدید تر رفتار کنید تا زنده بمانید آیا یک زندگی اروم به قول خودتان در یک کلبه الفی شما را از خطرات دور و راضی میکنه ؟ شاید ولی من را راضی نمیکند حتی اگر به قول شما الف ها ایلواتار هم اروم بشینه آیا مشکلات حل خواهند شد ؟این ایلواتاری است که مورد پسند شماست ؟در حالی که حتی یک پادشاه هم باید در برخی موارد شدید عمل کنه و تخیل هم اگر یک نقشه درست داشته باشید که در دراز مدت شما را به اهداف تان برساند نمیتواند سنگین باشد !در ضمن اگر ایلواتار را خدا میدانید ایا نمی تواند ملکور را نابود کند که قسمتی از اندیشه اوست ؟ بسیار دور از ذهن و بعید است ولی راست میگویید این تفکر و تخیل ماست و هر کس ذهنیت و شرایط مربوط به خود را دارد که وی را مجاز میکند هر گونه که میخواهد فکر کند و در پایان مجددا از شما معذرت می خواهم .

ویرایش شده در توسط ایلواتار

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Nienor Niniel

مطمئنا تا آخر عمرم تو سیاه بیشه یا ریوندل یا شایر زندگی میکنم و دیگه آردا رو ول نمیکنم :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
lord of the moon

واقعا جای این سوال هست

که اگر شما یک روز سرزمین آردا رو کشف کنید

چکار میکنید؟

دوستان در این تاپیک شما باید بگید

حقیقتا چکار میکنید اگر روزی به وجود حقیقی اردا پی ببرید

منتظر نظراتونم و لطفا از دعوا و بحث نا مربوط بپرهیزید

سعی می کردم به عنصر بقا یعنی قدرت دست پیدا کنم . البته اگر فقط یک انسان بودم که اوضاع خیلی فرق می کرد ولی سعی می کردم به شورای یاران حلقه ملحق شوم . درسته که به اون جا دعوت نشده بودم ولی با این اوصاف پپین و مری هم مثل من هستند مگه نه!

اگرم کار از کار گذشته بود و توی دوران چهارم وارد آردا شده باشم که همون خودکشی بهترین راهه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
*legolas *

سلام!

من اگر زمانی اردا رو پیدا کنم برمیگردم برا خودم کمان و تیر و شمشیر الفی پیدا میکنم برمیگردم 100. 200تا از دوستانم رو ام میبرم حکومت خودمو میسازم

یه سرم میرم به لگولاس میزنم. دی :-) (^_-)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...