نولوفینوه 1,690 ارسال شده در سپتامبر 13, 2013 سلام و درود! من اگه روزی می فهمیدم کجای ائا هستم! و میتونستم به آردا راه پیدا کنم...اول سعی میکردم از اتفاقایی که در جریانه آگاهی پیدا کنم..اینکه الان چی به چیه و کی داره چیکار می کنه و کیا اومدن و رفتن و دقیقا تو کدوم دورانم بعدش بسته موقعیت.. مثلا اگه دوران دو درخت بود و من یه شکل یه الف (به نظرم اون از پی آمدگلنی ک انسان نام برده میشه واقعا ما نیستیم..و کلا انسانیم... ولی دو نژاد متفاوت!!!!) با تله ری بیا تارکی بودم که هیچ! نمیشه کاری کرد جز انتظار تقدیر! ولی اگه تو والینور بودم مطمعنا با خیل فین گولفین بودم.. چون بر اساس ذوحیات خودم که میشناسم نمی تونستم تو تاریکی که بر همه جای آردا مساوی بوده منتظر بمونم و مطمعنا هم نظر با فئانور..ولی ممکن نبود قسم بخورم... و اگه تو یخ آسیاب ها نمی مردم با فین گولفین میومدم سرزمین میانه...شایدم نه با فین گولفین نه با فئانور بلکه با خودم!! شاید منم می تونستم عده ای رو مثل خوذم پیدا می کردم و دور خودم جم میکردم و میومدم...شاید میتونستم با تله ری بمونم و ازشون صنعت کشتی سازس یاد می گرفتم و اونارو مجاب می کردم که بهم یاد بدن...چون خودمو تو این ار بهتر از فئتنور میدونم!! خخخخ بعدش میومدم... یا به عنوان یه مبارز این ور و اونور می رفتم... چون به هیچ سرورس معتقد نیستم از میون اون شاهای سرزمین میانه... و تو بیشه می گشتم و به مبارزه ادامه می دادم... و شاید اولین کسی بودم که به آدما بها بده... حتما به دنبال آدما می رفتم... و شاید می تونستم از پلیدیشون جلو گیری می کردم....تنها سعیم اینه که هرچی میتونستم دروغای مورگوت رو التیام بدم نه تیغشو و ادامه میدادم.... و اگه نمی تونستم کاری کنم ...و همون جور ادامه پیدا می کرد... می رفتم پیش محبوبم به لگ... و دنبالش میکردم...حتی اگه می مردم... و شاید دنبال تورین... شاید می تونستم یاریشون کنم... و شاید از کشه شدن به لگ جلو گیری می کردم.. و شاید به وقتش تورینو می کشتم!!! تو نارگوتروند!!! :دیــــــــ اگه هیچ کدوم و نمی تونستم... و نمی تونستم با تقدیر مبارزه کنم...میرفتم به دریا نوردی... تا اینکه بمیرم...و با کمانم... بیشه هارم امن تر میکردم... شاید روزگار خوشی کمی بلند تر یا خوش تر بشه و محاسره مورگوت تنگ تر....و می زدم به دریا... شاید با کارام میتونستم حتی یه بیت از شعرای دوران بعدی رو به خود اختصاص می دادم... شاید نمی تونستم تقدیر آردا...نارگوتروند...گوندلین.....تین گول که به دست دورف ها کشته شد... سیلماریل ها.. مورگوت و ... تغییر بدم.. حد اقل در مبارزه و کاستن پلیدی دوغ های مورگوت درنگ نمی کردم.... د.ران بعدی اگه بود.... اوه اوه زیاد شد!!! اونارو هم بعدن میگم!!!!! خخخخخخخخخخخخ 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
deathwing 22 ارسال شده در اکتبر 22, 2013 (ویرایش شده) اردا رو اگه پیدا کنم سرنوشتشو تغیر میدم به ارباب تاریکی خدمت میکنم تمام سعیمو میکنم که انسان هارو نابود کنم نژاد انسانو حذف میکردم بعدش میرفتم نژاد های دیگه مثه دورف ها و اونارو نابود میکردم میرفتم جنگل های لردران و دوباره اونجا اسم ارتاسو بلند فریاد میزدم تا دوباره تک تک برگ های این جنگل اسم ارتاس رو زمزمه کنن قیام مرگ بال رو شدت میبخشیدم درسته بعضی از شخصیت هایی که اوردم ماله وارکرفت هست اما همه اون ها به هم ربط دارن البته اینو جدا از شوخی میگم موجودات فقط به نژاد انسان محدود نمیشن منظورم تو دنیای واقعی هست ویرایش شده در اکتبر 22, 2013 توسط deathwing 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
starry night 140 ارسال شده در نوامبر 1, 2013 اگر یه روز این اتفاق بیفته خدا رو شکر میکنم و همونجا میمونم و از دست پلیدی های دنیای واقعی راحت میشم... 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
ارباب حلقه ها 164 ارسال شده در نوامبر 2, 2013 اگه به من بود می رفتم مخفیانه یک حلقه ی نابودی دیگه می ساختم تا حساب همه رو دسته جمعی برسم :| ولی جدا از شوخی دوست داشتم مثل بیلبو دنبال ماجراجویی در آردا باشم. :) 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
shima k 41 ارسال شده در نوامبر 4, 2013 من اول از همه به شاير ميرفتم و يه مدت با هابيت ها زندگي ميكردم مري پي پين سم و فرودو رو ميديدم بعد ميرفتم ريوندل پيش الروند يه سرم به لورين ميزدم و بعد ازون ميرفتم ديدن آراگورن و لگولاس و گيملي و دووس داشتم راداگاست و گاندالفم ببينم اما جاشونو نميدونم آخر از همه برميگشتم شاير البته اگه فرودو اونجا باشه اگه نبود ميرم لنگرگاه و منتظر ميمونم يه كشتي بياد برم دنبال فرودو 1 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Aragorn elessar 100 ارسال شده در نوامبر 7, 2013 من اگر آردا را می یافتم شروع می کردم به وارد کردن جنس چینی ... 7 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Ar-feiniel 462 ارسال شده در نوامبر 21, 2013 تغیرش میدادم کل داستانشو اردای من میشد با چیزایی که من میخام بدی وخوبی در تعادل بود بدی وخوبی همیشه درتوازضع بودن 8 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
گاندولف سپید 70 ارسال شده در ژانویه 13, 2014 بی شک بی لحظه ای مکث سراسیمه و شتابان بدان سوی خواهم شتافت و در آنجا مشغول خواهم شد. شک به خود راه ندهید که این کار را خواهم کرد! آردا یاورتان باد =)) :(( :(( :) :| 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Sаuron 86 ارسال شده در ژانویه 13, 2014 اگه امکانش بود بر خلاف اسمم دوست داشتم پیش هابیت ها و در شایر توی طبیعت بکرش زندگی کنم!و اگر هم شد گاندولف رو پیدا کنم تا با هاش بریم ماجراجویی! 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
گاندولف سپید 70 ارسال شده در ژانویه 13, 2014 برادر سائرون از کجای کرمانشاهی که با هم به ماجراجویی برویم! :| آردا یاورتان باد =)) :(( :(( :) :| 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
فین رود فلاگوند 2,081 ارسال شده در فوریه 10, 2014 با عرض اجازت سیلماریل ها را می دزدیدم تا به خاطر آنان اندور به نابودی کشیده نشود. 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Elentári 1,441 ارسال شده در مارس 17, 2014 به هیچکی چیزی نمیگم. بعد از اینکه فهمیدم کجام راه میافتم سمت روهان بعد از یه مدت سکونت در اونجا و پیدا کردن خونه و دوست شروع میکنم به سفر کردن. اول گاندور، بعد ریوندل و دیل. خلاصه نفطه به نقطه سرزمین میانه رو زیر و رو میکنم. با الف ها باب آشنایی باز میکنم، سر به سر دورف ها میذارم، به انسان ها احترام میذارم و با هابیت ها خوش میگذرونم. از اورک ها فاصله میگیرم و نفرین میکنم به جون سائورون. البته همون طور که میدونیم تموم این ها بستگی داره به اینکه کدوم دوره و کدوم نقطه وارد آردا بشم. تموم اینایی که گفتم رو در زمان پادشاهی شاه اله سار فرض کردم. 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Radagast the brown 62 ارسال شده در مارس 18, 2014 باتوجه به علاقه ای که به سرزمین میانه دارم،طبیعتا باید دغدغه اصلیم گشت و گذار تو سرزمین میانه باشه اما قبل از هرکاری اول هرطورشده راداگاست یا گندالف رو پیدا میکنم.چون بدون داشتن اطلاعات کافی،گشتن تو سرزمین میانه کار خطرناکیه.شاید بعنوان دستیار گندالف یا راداگاست مدتی رو سپری کردم.بعد از اینکه دانشم نسبت به سرزمین میانه بیشتر شد،همیشه در سفر خواهم بود تا بیشتر ببینم و بیشتر بشناسم.اگه عمری باقی بود،به تاثیرگذاری و جهت دهی به حوادث هم فکر و اقدام میکنم :-bd :-j 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Greenleaf 563 ارسال شده در مارس 24, 2014 من اول باید یه سری به نه تا نازگول بزنم چون خیلی میان به خوابم زشته بهشون سر نزنی! بعدش طی عادت همیشگی اگه جنگی،دردسری نبود،زندگی در کنار الفها رو ترجیح میدم و بعد پیش به سوی انقراض اورک ها... :ar! زندگیه جالبی میشه؛آرزوی هر کسیه @};- 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
توروندور 1,796 ارسال شده در مارس 25, 2014 (ویرایش شده) اگر آردا یه روز کشف بشه حالا جدا از کارایی که انجام بدیم به نظر من یکم ترسناک میشه چون اصولا بعضی از ما که طرفدار سائورون هستن 100% سرانجام کار رو به اون اطلاع میدن و کلا روند داستان تغییر می کنه نگران این مساله نباش چون امثال ما هم نقطه ضعف های ارتش سائرون رو به گوش دشمنانش میرسوندیم و مانع یکه تازیش میشدیم. مثلا میگفتیم زود تر به ترول ها حمله بشه وقتی برج های محاصره رو هل میدن یا سارومان خائنی پست هستش در نتیجه روهیریم ها بیشتر از بیست هزار نفر میشدن و ارتش محاصره کننده شهر سفید دیگه چیزی نبود و ... اما اگر من روزی کشفش میکردم هنر جنگ آوری یاد میگرفتم. احتمال زیاد اگر لایق میبودم به رنجر ها ملحق میشم اما هدف اصلیم برای این کار اینه که جواب سوال های بیکرانم رو پیدا کنم . با بئورن در باره نژادش حرف میزدم (البته اگر منو نخوره :پی)جادوگرای آبی رو پیدا میکردم و از اصل و نصبشون میپرسیدم از تاریخ نبرد های بزرگ و کوچک افسانه ها حقایق کلا همه چیز.اون موقع بود که فکر کنم استاد به من افتخار میکرد . چون در هر صورت همیشه به اندازه کافی جنگاور بوده و خواهد بود اما اندیشمند و دانا نه. ویرایش شده در مارس 26, 2014 توسط کارن وین فونستاد 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Mil endor 2 ارسال شده در مه 16, 2014 درود اگر روزی آردا کشف بشه ترجیح میدم در بین الف ها و انسان ها برم و هنر هاشون رو یاد بگیرم و بعدا علیه خودشون استفاده کنم و در آخر آردا رو از وجود الف ها و انسان ها پاک کنم البته قبل از اینکه به سمت Sauron برم باید زبان دورف ها رو کامل یاد بگیرم ( قبل از اینکه به فکر نابودی الف ها و آدم ها باشم ، باید زبان موردور هم کامل یاد بگیرم ) پس با این حساب فکر کنم تو دنیای خودمونم آراگورن و سایورون زیادی داریم منم یه الفم جنگیدن بلدی؟ 0 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
اله ماکیل 2,460 ارسال شده در مه 16, 2014 من ترجیح میدادم تو دوران اول سروکله م تو آردا پیدا میشد. اون موقع بست میرفتم مینشستم پیش گیردان و تکون نمیخوردم. هر چی هم اولمو بهش میگفت سریع میرفتم میرسوندم به نارگوتروند. اصلا قبل از اینکه نبرد شروع بشه اون پل لعنتی رو از زیر کم کم خراب میکردم تا گلائرونگ به محض اینکه پا روش گذاشت چپه شه تو ناروگ. خیلی جاها و خیلی چیزاهست که دوس داشتم عوضش کنم. از اونا میتونم چشم پوشی کنم ولی این یه قلم رو عمرا کوتاه نمیام. :(( 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Rosebud 501 ارسال شده در مه 20, 2014 من شخصاً آردا رو کشف کردم. پارک نهج البلاغه واقع در پونک به نظرم خیلی شبیه به سرزمین میانه هست با سوراخ سمبه های فراوانی که داره مخصوصاً و دژ رشکان واقع در شهرری (شابدوالعظیم) خود خود خود خود موردور هست (فقط شاید یه کم ترسناک تر!!!). اگه پایه بودید برنامه کنید بریم. 2 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
توروندور 1,796 ارسال شده در مه 21, 2014 من شخصاً آردا رو کشف کردم. پارک نهج البلاغه واقع در پونک به نظرم خیلی شبیه به سرزمین میانه هست با سوراخ سمبه های فراوانی که داره مخصوصاً و دژ رشکان واقع در شهرری (شابدوالعظیم) خود خود خود خود موردور هست (فقط شاید یه کم ترسناک تر!!!). اگه پایه بودید برنامه کنید بریم. من پایه ام آقا بریم. یه سری سلاح سرد هم دارم من . بچکونیش یه آراگورن و یه گیملی از توش در میاد. البته اگر الف ها از زوبین استفاده کنند و به جای دشنه های لگولاس 2 تا باتون کشویی فلزی بدیم دستش یه لگولاسم در میاد از توش. :(()) کی بریم ؟؟؟ 5 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
mitrandile 61 ارسال شده در ژوئن 17, 2014 (ویرایش شده) سلام دوستان من از قضیه پرت نیستم ولی تازه واردم خلاصه اگه سوتی دادم زیاد جدی نگیرین. من اگه وارد دوران سوم میشدم از اونجایی که الفها زیادی خودشونو میگیرن میرفتم پیش رفقام توی اره بور البته اگه اورکا و گوبلینا نگرفته باشنش بعد سعی میکنم عقلشونو سر جاش بیارم که انقد طمعکار نباشن بعدشم دیگه به این دنیا بر نمیگشتم .. حیف اونجا نیست؟ ویرایش شده در ژوئن 17, 2014 توسط تور سهو نگارشی 4 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
Black_Art 38 ارسال شده در ژوئن 26, 2014 خب اگه آردا کشف بشه بستگی داره رو سیاره زمین خودمون باشه یا یه سیاره دیگه تو یه جایی از این کهکشان!!!!!! اگه تو یه سیاره دیگه باشه که اصلا حسش نیست برم ، تامن بخوام برسم فسیل میشم!!! اما اگه رو کره زمین خودمون باشه اول میرم واسشون اینترنت وصل میکنم تا بلکه دست از جنگ و دعوا بردارن بشینن پای اینترنت!!!:دی بعدشم به پیتر جکسون میگم که دیگه نمیخواد فیلم بسازه !!! همه موجودات آردارو مجبور میکنم بیان اینجا عضو بشن و هروز اخبار آردا رو خودشون بگن!!! بعد واسشون یه تیم فوتبال ولیگ برتر راه میندازم بیان جام جهانی... به همشون یاد میدم فارسی صحبت کنن چون خودم حوصله ندارم زبون سخت اونا رو ییادبگیرم...بعد یه سازمان مثل حقوق بشر راه میندازم تاسایرون و ملکور و.. هی الکی جنگ و دعوا راه نندازن ، بعدشم سفر به آردا فقط واسه اعضای این سایته براساس مقدار امتیازی که میگیرن میتونن برن آردا....فعلا همینا تابعد ببینم چی میشه...:دی 9 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
VICTOR 1,525 ارسال شده در اوت 3, 2014 اگر روزی این سرزمین را یافتم برای همیشه مکانش را مثل یک راز در قلبم نگه می دارم ، چون می دونم انسان ها بلایی سر زیبایی های آن می اندازند که مورگوث این کارو نمی کرد ، همه جا پر می شد از ساختمان ها و هتل ها و... می دونم به خاطر منابع و معادن آن جنگ هایی وحشتتناک رخ می دهد و تمام موجودات آن طی این جنگ ها به دست سلاح های گرم انسان ها نابود می شوند. چیزی از الفها و موسیقی هایشان نمی مونه و تبدیل به افسانه برای آیندگان می شود و دورف ها به خاطر طلا هایشان قتل عام می شوند و همین طور موجودات دیگر... نومه نور تبدیل به یک مرکز تفریحی بی روح می شود و طبیعت ریوندل تبدیل فروشگاه می شود ، حتی موردور هم از این عمر استثناء نیست. می دونم چیزی به اسم مورگوث تبدیل به یک رویا تبدیل می شود ، که کاش او ازاد می شد و تمام این سرزمین را می گرفت ولی به دست بشر نمی افتاد. حرف هایی که زدم خیلی تلخه ولی این واقعیتی در دنیای پیشرفته ماست که روز به روز داره اسم ارو بزرگ رو کمرنگ تر از دیروز می کند ، پس بهتره برای همیشه این سرزمین را مثل یک راز حفظ کنم و گاهی هم در آن به صورت مخفیانه به گشت و گذار بپردازم بدون اینکه الفها که خیلی دوستشون رو دارم یواشکی نگاه کنم و از صدای گرمشون لذت ببرم :D امیدوارم ناراحت نشده باشید :| 14 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
mgh47 1,863 ارسال شده در اوت 16, 2014 میرفتم اره بور خلاصه و مفید. دمت گرم دوالین کلی خندیدم خیلی قشنگ گفتی :D :| :D :D 6 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست
KHAMUL THE SHADOW OF EAST 178 ارسال شده در اوت 18, 2014 بهترین کار اینکه راه ورود به آردا رو ببندیم!بله این جوری دیگر بشر طمعکار به آن وارد نمیشود ولی اگه فقطمن بزرسم تکنولوژی رو به سارونمی دنه ارک ها منو نمی کشن فکر می کنن یه جادوگر بزرگم تازه میخواهم از الراد و تراندویل امضا بگیرم ودررمود جنگ اش بپرسم 3 به اشتراک گذاری این پست لینک به پست