رفتن به مطلب
ayub_s

بهترین دیالوگهای فیلم هابیت

Recommended Posts

مهمان

من كُلُهُم همه ديالوگ های اول فيلم-قبل از اومدن دورف ها- رو خيلی دوست داشتم! خيلی برام شيرين بود كه برای مدت ها، دوباره گندالف رو در يه صحنه جديد ببينم. از بين ديالوگ های اين صحنه، دوتا ديالوگ رو بيشتر دوست داشتم:

بيلبو: روز خوش!

گندالف: منظورت چيه؟ منظورت اينه كه روز خوشی برام آرزو ميكنی؟ يا اينكه امروز روز خوشيه، چه من دلم بخواد و چه نخواد؟ يا شايد منظورت اينكه بگی در اين روز خاص، احساس خوشی داری؟ يا اينكه روزيه كه ميشه در اون خوش بود؟

بيلبو: فكر كنم همه شون با هم!

*****************

بيلبو: روز خوش!

گندالف: فكر كن كه اينقدر زنده موندم كه پسر "بلادونا توک" چپ و راست "روز خوش" ببنده به نافم! انگار كه اومدم جلوی در خونه اش دكمه بفروشم!

البته بيشتر حالت طنز و كمدی دارن؛ ولی اين نظر منه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
amir18

یکی از بهترین دیالوگ های فیلم هابیت ؛ بک سفر غیرمنتظره

گالادریل : چرا آن هابیت ؟!

گندالف : نمیدونم! سارومان معتقد است که تنها قدرت زیاد می تواند جلوی اهریمن را بگیرد، ولی این چیزی نیست که من بهش رسیدم، من پی بردم که این چیز های کوچک... و کردار روزانه ی افراد عادی است... که تاریکی را مهار می کند. کارهایی ساده، از روی مهربانی و عشق، چرا بیلبو بگینز! خب شاید به خاطر اینکه من می ترسم و اون بهم شجاعت میده.

در بیرون غار ترول ها گندالف خطاب به بیلبو:

شجاعت واقعی این نیست که زندگی رو بگیری، بلکه اینه که زندگی رو ببخشی.

لیگولاس و ایوب سلیقتون خوبه چون منم این دیالوگها رو خیلی دوست دارم.

اون تیکه اول فلم هم بد نیست که بیلبو میخواد کتابشو بنویسه.

ویرایش شده در توسط 3DMahdi

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

  • گاندالف : وقتی که برگردی میتونی یکی دوتا داستان واسه خودت سرهم کنی.
    بیلبو : قول میدی که برمیگردم؟!
    گاندالف : نه ! ولی اگه برگردی اینطوری نخواهی بود.
  • ___________________________________________________________
    بیلبوی پیر : فرودوی عزیزم ، تو ازم یکبار پرسیدی که من همه چیز در مورد ماجراجویی هام رو بهت گفته ام ، خب من صادقانه بهت حقیقت رو گفتم ، اگرچه شاید همه ی ماجرا رو بهت نگفته باشم.
    ___________________________________________________________
    گاندالف : دارم دنبال شریکی میگردم که باهاش ماجراجویی کنم.
    ___________________________________________________________
    بیلبو : منکه نمیتونم همیجوری باهات بیام، من یه بگینزم ، اهل بگ اند.
    ___________________________________________________________
    گاندالف : بیلبو ، اجازه بده مهمون ویژه مون رو معرفی کنم ، ثورین اوکنشیلد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

بیلبو : چرا یه معما نگم، و اگه من بردم، تو راه خروج رو واسم نشون میدی!

گالوم : و اگه باخت چی؟! اونوقت چی میشه؟! خب عزیزم اگه باخت ما اون رو میخوریم! اگه بگینز باخت ما همشو میخوریم!

بیلبو : قبوله.

...

گالوم : گمشدی؟!

بیلبو : آره، آره، و دلم میخواد هر چه سریعتر پیدا بشم.

گالوم : اوه ما میدونیم راه خروجی واسه هابیت ها کجاست! همون راه تاریک... خفه شو!!

بیلبو : منکه چیزی نگفتم!!

گالوم : با تو نبودم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Legolas

بیلبو: مطمئنم این داستان ها رو از خودت در آوردی.

گندالف: خب هر داستان خوبی، لایق شاخ و برگ دادنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
مهمان

گندالف: فكر نميكنم من هم بايد به كسی جواب پس بدم!

لرد الروند: اون من نيستم كه بايد بهش جواب بدی.

گندالف: بانو گالادريل!

گالادريل: ميتراندير! خيلی وقته كه گذشته.

گندالف: شايد گذشت زمان منو تغيير داده باشه؛ ولی بانوی لورين رو نه!

******************

تورين: يه اژدها به اره بور حمله كرد. الف ها چه كمكی كردن؟ اورک ها موريا رو غارت كردن؛ به تالارهای مقدسمون بی حرمتی كردن؛ الف ها نگاه كردن و هيچ كاری انجام ندادن! تو ازم ميخوای از همون مردمی كمک بخوام كه به پدر و پدربزرگم خيانت كردن؟

گندالف: تو هيچ كدوم از اون ها نيستی! من اون نقشه و كليد رو بهت ندادم كه به گذشته بچسبی.

تورين: نميدونستم اون ها رو بهت داده بودن تا برای خودت نگهشون داری!

بيلبو: همه چی روبراهه؟ گندالف؛ كجا داری می ری؟

گندالف: تا با تنها كسی كه اين دور و اطراف عقلش سر جاشه، مشورت كنم!

بيلبو: اون كيه؟

گندالف: خودم؛ آقای بگينز! امروز به اندازه كافی با دورف ها سر و كله زدم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

بیـــلــبو بگیـــنـز:

فکر نمیکنم کسی در غرب بری دنبال ماجراجویی باشه، باعث میشه برای نهار دیر کنی!

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

لینک دانلود کتاب حذف شد. (ناظر انجمن)

من اینو خیلی دوست دارم

ولی دورف ها خیلی صدای خوبی دارن :ymapplause:

آهنگاشون قشنگه !

یکی اون Blunt the knives

یکی هم همین Misty Mountains

آوازی که دوروف ها می خونند :

در آن سوی سرمای کوه های مه آلود

به سوی دخمه های عمیق و مغاره های کهن

درختان کاج بربلندی زار میزدند

باد شبانه زوزه میکشید

آتش سرخ بود و شعله کشان گسترش میافت

ودرختان به سان مشعل های فروزان بودند

ویرایش شده در توسط 3DMahdi
حذف لینک کتاب

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
tisak

این دیالوگ واقعا برام نوستالژی بود.

بیل بو: در سوراخی از زمین هابیتی زندگی می کرد، نه از آن سوراخ های کثیف و نمور که پر از کرم است. این از اون سوراخ های هابیتی بود.

و این یعنی غذای خوب، دلگرمی، و تمام آرامش خانه.

ویرایش شده در توسط tisak

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

گاندالف : تو ازم خواستی چهاردهمین عضو گروهمون رو بهتون معرفی کنم و منهم آقای بگینز رو انتخاب کردم.

بیلبو : من؟! نه، نه، نه!

گاندالف : هابیت ها میتونن بدون دیده شدن از خیلی چیز ها عبور کنند و این به ما برتری میده.

_________________________________________________________________

گالادریل : "میثراندیر"، چرا هابیت؟!!

گاندالف : چرا "بیلبو بگینز"؟! شاید به خاطر اینکه من می ترسم و اون بهم شجاعت میده.

_________________________________________________________________

ثورین : ما دوباره شانس اینو تا "اربور" رو بازم پس بگیریم.

_________________________________________________________________

الروند : خب پس این هدف توئه، میخوای وارد کوه بشی!

ثورین : که چی!

الروند : بعضی ها هستن که فکر میکنن این کار عاقلانه ای نیست.

_________________________________________________________________

بیلبو : من توسط چندتا دورف گرفتار شدم، اونا اینجا چیکار دارن؟!

گاندالف : اوه، اونا فقط اومدن دور همی خوش بگذرونیم.

_________________________________________________________________

ثورین : من تک تک این کوتوله ها رو به بزرگترین ارتش ها ترجیح میدم.

_________________________________________________________________

یکی از هابیت ها : هی ، آقای "بگینز"، کجا دارین میرین؟!

بیلبو : ممکنه یکم دیر کنم.

یکی از هابیت ها : دیر واسه چی؟!

بیلبو : دارم میرم دنبال ماجراجوییم!

_________________________________________________________________

راداگاست : یک نیروی تاریکی دارد به دنیا وارد میشود.

ویرایش شده در توسط the LORD of the RINGS...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

بیلبو : من... من هیچوقت تو عمرم از شمشیر استفاده نکردم.

گاندالف : و منم امیدوارم هیچوقت هم استفاده نکنی. ولی اگه یه موقع استفاده کردی اینو آویزه ی گوشت کن : شجاعت واقعی این نیست که جون کسی رو بگیری. بلکه زمانیه که جون کسی رو نجات بدی.

...

بیلبو (این جمله رو در مورد راداگاست به گاندالف میگه) : آیا اون یک جادوگر بزرگه ، یا اینکه بیشتر عند خودته؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

g58piaubx9yilq0d9zrl.jpg

تنها تصمیمی که ما باید بگیریم این است که با زمانی که به ما داده شده است، چه بکنیم؟

خالق این تصویر اون رو با این سکانس هابیت ادغام کرده، و گفته: این دیالوگ بوی خداوند و اختیار می دهد.

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

خالق این تصویر اون رو با این سکانس هابیت ادغام کرده، و گفته: این دیالوگ بوی خداوند و اختیار می دهد.

منظور از خالق تصویر چیه؟! و چه ربطی به این تصویر داره؟! جالبه...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
tisak

منظور از خالق تصویر چیه؟! و چه ربطی به این تصویر داره؟! جالبه...

یکی از طرفدران فیلم درستش کرده.

البته این دیالوگ مال ارباب حلقه هاست نه هابیت....خوده طرف یه توضیحاتی داده بود و ارتباط این سکانس هابیت رو با این دیالوگ گندالف تشرح کرده بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
the LORD of the RINGS...

بیلبو : من فقط میخوام یه لحظه آروم بشینم و فکر کنم.

گاندالف : تو خیلی وقته که نشستی.

_____________________________________________________________________

گاندالف : از کی تاحالا ظروف و دستمال مادرت اینقدر برات مهم شده است؟!

_____________________________________________________________________

بیلبو بگینز به ترول ها : خب میدونم که شماها بصیرت زیادی رو دارین، منظورم اینه که تا حالا این دورف ها رو بو کردین؟!

ویرایش شده در توسط the LORD of the RINGS...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

منظور از خالق تصویر چیه؟! و چه ربطی به این تصویر داره؟! جالبه...

خالق تصویر همون طرفدار دنیای تالکین . اون دیالوگ رو گندالف به فرودو تو ارباب حلقه ها : یاران حلقه تو موریا میگه (یکی از بهترین دیالوگ های فیلم ارباب حلقه ها هم هست)

اینجا خالق که همون طرفدار باشه این دیالوگ رو به آغوش کشیدن تورین و بیلبو گذاشته و گفته این دیالوگ با این صحنه بوی خدا و اختیار میدهد.

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

یکی از ترول ها : عیاهابیت ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...