رفتن به مطلب
تور

هابیت: سفری غیرمنتظره و نقد کاربران آردا

نقد هابیت: سفری غیر منتظره  

97 رای

  1. 1. شما به هابیت: سفری غیر منتظره از 10 چه نمره ای می دهید؟

  2. 2. به نظر شما کدام بخش ها در فیلم هابیت: غیر منتظره قوی تر عمل کرده اند؟

    • فیلمنامه
    • کارگردانی
    • بازیگری
    • تصویربرداری
    • تدوین
    • صدابرداری
    • موسیقی متن
    • جلوه های ویژه
    • گریم
    • طراحی صحنه، لباس و دکور
    • نورپردازی
    • بدلکاری


Recommended Posts

Thorin Oakenshield

نه منظورم این نیست. دیگه اینقد بی منطق که صحبت نمی کنم! با بزرگیشون کاری ندارم. انصافا دیل رو بسیار زیبا ساخته. شایر بسیار زیباست. هیچ کسی بهتر از گروه جکسون نمی تونسنت سرزمین میانه رو این جوری بسازه. اما این همه زحمت نتونسته فیلمی ارائه بده که طرفداران رو راضی کنه. چرا؟ من نظراتمو گفتم. بازم شما میناس تیریث لوتر در کتاب و فیلم رو مقایسه کنین. ببینین چه حس غرور و عظمتی به فرد میده. همون حس کتاب. هم دیزاینش و هم موزیکش.

تالکین اون موقع هم که زنده بود هابیت رو زیاد تغییر نداد و همون جوری گذاشتش. اگه می خواست تغییر بده همون موقع این کارو می کرد. ولی من خوش حالم که پیتر هابیت رو ساخت. فقط انتظار چنینی فیلمی رو نداشتم.

نه حس من همۀ کتاب رو در بر می گیره! توی فیلم که اونجوری نیست. مثلا ببینین ورود دورف ها به خونۀ بئورن، فکر میکنین کار پیتر هوشمندانه بوده؟ چرا باید چنین تغییری بده. بله کسی که کتاب رو نخونده نمی تونه چیزی بگه اما من حق دارم که این پرسش ها برام پیش بیاد. این قسمتش تغییری جالب نیست و اصلا چرا باید تغییر بده. به خاطر گل روی طرفدار که نیست!

بله جوانان گروه هستن اما این دلیل نمشه که با کتاب فرق کنن! بله توی بعضی از صحنه ها همه شون قد کوتاه هستن اما توی بعضی از صحنه ها نه! مشخصه که قد بلند هستن. حالا که میگین کجای فیلم: اون صحبت تائوریل با لگولاس. این نشون میده که پیتر عمدا اونا رو قد بلندتر کرده.

بله ثورین شاهواره و این فیلم رو زیبا کرده.

شما واقعا اره بور رو در نظر نمیگیرید و به قول خودتو موسیقیشو و حسی که میده؟ جدا چقد عظیم و زیباست و زیباتر هم میشه وقتی هاوارد شور ارکستراسیون رو طوری میچینه که ساز "هورن" با صلابت بنوازه " لادو لارِ لامی ... دورِمی سی..." انگار که صدایی از اعماق کوه، از دل کوه ، از ریشه ی کوه داره میاد و میخواد بگه: "من تنها کوه هستم"! هیچ وقت این احساس رو برای میناس تریث نداشتم... هابیت برای من فرای یک شاهکار و چند مجسمه ی جایزه ی مسخره هست...

میشه بگید چیش ایراد داره؟ چون وقتی میگید انتظار چنین فیلمی رو نداشتم احساس میکنم فیلم داره ضعیف پنداشته و انگاشته میشه.

در مورد اقتباس خونه بئورن، خوب باید بگم که فیلم خیلی زیباتر از کتاب بئورن رو معرفی میکنه، آخه به فکر کی میرسید که بئورن رو اینقد خوفناک زانو زده روی تخته سنگ در برابر کوهستان مه آلود نشون بده؟ خب اگر شما با این مشکل دارید باید با گذاشتن فرودو از گدار و بودن آرون در یاران حلقه هم شاکی باشید و بگید که اون حسو نمیده... یا نبودن گلورفیندل و...

من صحنه ای ندیدم که اینا قد بلند به نظر بیان، واقعا میگم. شاید به خاطر کم ریشی کیلی باشه این فکر شما.

ولی ای کاش قسمت دوم هابیت یه پایان بندی هم داشت . اگه یه پایان بندی داشت خیلی خوب میشد . مثلا این تائوریل رو میکشت و واسه قسمت بعدش نگهش نمیداشت . قسمت اول هابیت در مورد شجاعت بود و قسمت دومش در مورد انتقام بود حالا بنظرتون موضوع قسمت سوم چی خواهد بود ؟!

من دارم میمیرم یعنی هر کی اینو میگه :دی هی میخوام متنمو بذارم در جواب به این، بعد میبینم تا اومدن کیفیت خوب باید صبر کنم بعد متنمو کامل تو قسمت نقد بذارم

موضوع قسمت سوم بیماری اژدها هست و جمع بندی کلی داستان به نظرم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل

شما واقعا اره بور رو در نظر نمیگیرید و به قول خودتو موسیقیشو و حسی که میده؟ جدا چقد عظیم و زیباست و زیباتر هم میشه وقتی هاوارد شور ارکستراسیون رو طوری میچینه که ساز "هورن" با صلابت بنوازه " لادو لارِ لامی ... دورِمی سی..." انگار که صدایی از اعماق کوه، از دل کوه ، از ریشه ی کوه داره میاد و میخواد بگه: "

من تنها کوه هستم

"! هیچ وقت این احساس رو برای میناس تریث نداشتم... هابیت برای من فرای یک شاهکار و چند مجسمه ی جایزه ی مسخره هست...

راستش من که با نت ها آشنایی ندارم اما بله اونجوری که موسیقی لوتر تاثیر گذاره هابیت نیست. من حسی که برای میناس تیریث دارم وصف ناشدنیه! و به حق که موسیقی ای در خور برای شهر پادشاهان بود.

میشه بگید چیش ایراد داره؟ چون وقتی میگید انتظار چنین فیلمی رو نداشتم احساس میکنم فیلم داره ضعیف پنداشته و انگاشته میشه.

نمی خوام غیر منطقی بحث کنم اما در کل حس نوشتۀ تالکین رو برام نداشت. من هیچ وقت دورفا رو اونجوری تصور نکردم و فکر می کنم که دورفای هابیت آمیخته ای از ویژگی های الفی و انسانی و دورفی و اورکی دارن! که به صورت مخلوط و ناهماهنگ نشون داده میشن.

در مورد اقتباس خونه بئورن، خوب باید بگم که فیلم خیلی زیباتر از کتاب بئورن رو معرفی میکنه، آخه به فکر کی میرسید که بئورن رو اینقد خوفناک زانو زده روی تخته سنگ در برابر کوهستان مه آلود نشون بده؟

به هیچ وجه این بئورن تالکین نیست! اینجاست که میگم روح تالکینی نداره.

خب اگر شما با این مشکل دارید باید با گذاشتن فرودو از گدار و بودن آرون در یاران حلقه هم شاکی باشید و بگید که اون حسو نمیده... یا نبودن گلورفیندل و...

نه با اون مشکلی ندارم. فکر می کنید اگه گلورفیندل میومد فیلم خراب می شد؟ خیر بلکه اون صحنه چه با گلورفیندل، چه با آرون زیبا ساخته م یشد و کارگردان به زیبایی اونو نشون داده. من با تغییرات مخالف نیستم با تغییراتی که حس داستان رو از بین می برن مشکل دارم.

من صحنه ای ندیدم که اینا قد بلند به نظر بیان، واقعا میگم. شاید به خاطر کم ریشی کیلی باشه این فکر شما.

کیلی که واقعا قد بلنده. اینو تائوریل هم بهش اشاره میکنه. چرا یه دورف نباید ریش داشته باشه؟ (البته ریش کیلی کم پشته) در حالی که ریش اینقد براشون مقدسه که بهش قسم میخورن! مگه تالکین اینو قبول می کنه که دورفی مثل الف ریش نداشته باشه؟ دورفا که ریششونو اصلاح نمی کنن. این تغییری نابجاست از نظر من.

ویرایش گردید!

ویرایش شده در توسط رضائی.استل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

راستش من که با نت ها آشنایی ندارم اما بله اونجوری که موسیقی لوتر تاثیر گذاره هابیت نیست. من حسی که برای میناس تیریث دارم وصف ناشدنیه! و به حق که موسیقی ای در خور برای شهر پادشاهان بود.

نمی خوام غیر منطقی بحث کنم اما در کل حس نوشتۀ تالکین رو برام نداشت. من هیچ وقت دورفا رو اونجوری تصور نکردم و فکر می کنم که دورفای هابیت آمیخته ای از ویژگی های الفی و انسانی و دورفی و اورکی دارن! که به صورت مخلوط و ناهماهنگ نشون داده میشن.

به هیچ وجه این بئورن تالکین نیست! اینجاست که میگم روح تالکینی نداره.

نه با اون مشکلی ندارم. فکر می کنید اگه گلورفیندل میومد فیلم خراب می شد؟ خیر بلکه اون صحنه چه با گلورفیندل، چه با آرون زیبا ساخته م یشد و کارگردان به زیبایی اونو نشون داده. من با تغییرات مخالف نیستم با تغییراتی که حس داستان رو از بین می برن مشکل دارم.

فیلی که واقعا قد بلنده. اینو تائوریل هم بهش اشاره میکنه. چرا یه دورف نباید ریش داشته باشه؟ (البته ریش فیلی کم پشته) در حالی که ریش اینقد براشون مقدسه که بهش قسم میخورن! مگه تالکین اینو قبول می کنه که دورفی مثل الف ریش نداشته باشه؟ دورفا که ریششونو اصلاح نمی کنن. این تغییری نابجاست از نظر من.

شما سوند ترکها رو دارید؟ فیلم دوم؟ اگر دارید لطفا مراجعه کنید به ترک " گیریون فرمانروای دیل" واز دقیقه ی 2:40 گوش کنید تا آخر. مربوط به بخشیه که بازگشت شاه زیر کوه رو نوید میده... پیشگویی... سعی کنید عمیق فکر کنید به حرفهای بارد و گوش کنید یا همین قسمت فیلم رو دوباره بفهمید! میدونید چرا اینجارو مثال آوردم، چون از متن و به قول شما روح تالکین خیــلی فراتر میره و جدا وصف ناشدنیه!

بله خب سلیقه ها فرق داره، ولی واسه من هابیت دوم موسیقیش از لوتر 2 هم تاثیرگذارتر بوده!

این ویژگیهای انسانی و الفی و اورکیِ دورفا کدومان؟ به نظر خودم یه نمونه هست و اونم فقط دل بستن کیلی به تائوریل هست و به نظرم نقطه ی قوت فیلمه. چه زیبا که یک نفر از هر قبیله احساسات مشترک داشته باشند و به دنیای ناخردانه ی دورفا و الفا کاری نداشته باشند!

این بئورن تالکین نیست؟ بئورن تالکین مگر همونی نیست که زیر نور ماه در تاریک و روشن هوا بالای کراک زانو میزد و به فکر انتقام از اورکها بود؟

بله، بار اضافی فیلم میشد! همینه میگم مدیوم سینما با کتاب فرق داره! گلورفیندل تو کتاب لوتر تاثیری رو سفر این یاران نداره غیر همون تکه ولی کارگردان هوشمندانه آرون رو آورده تا نشون بده آراگورن برای عشق آرون هست که با همه چیز میجنگه! اگر گلورفیندل معرفی میشد باید تا پایان 3گانه پرداخت میشد و معقول نبود.

اون کیلی هست که تائوریل اشاره میکنه بهش و میگه از خیلیاشون بلندتره ولی دیگه از تورین که بلند تر نیست و این حرفی نیست که بخوایم روش مانور بدیم و بگیم آره واسه این حرفی که این زد پس این قدش خیلی بلنده!

فقط در مورد کیلی من قبول دارم که به نظرم ریش میداشت خییلی بهتر میبود!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

من دارم میمیرم یعنی هر کی اینو میگه :دی هی میخوام متنمو بذارم در جواب به این، بعد میبینم تا اومدن کیفیت خوب باید صبر کنم بعد متنمو کامل تو قسمت نقد بذارم

موضوع قسمت سوم بیماری اژدها هست و جمع بندی کلی داستان به نظرم.

نه داداش فکر نکنم مفهوم فیلم تنها همین بیماری اژده ها و اینا باشه و نیازمند یک مفهوم بسیار قویه ...

یکجورایی شبیه ارباب حلقه ها هم هست

بنظرم همانطور که یاران حلقه هم مفهوم و پیامش در مورد شجاعت بود . پیام کلی یک سفر غیرمنتظره هم در مورد شجاعت بودش . مثلا فرودو و سم شجاعت پیدا میکنن که برن حلقه رو نابود کنن و حتی مری و پیپین هم حاضر میشن این کارو بکنن و حتی حاضر میشن جان خودشون رو به خطر بندازن تا فرودو و سم بتونن بدون هیچ خطری برن . حالا تو فیلم هابیت هم اینگونه بود که بیلبو حاضر میشه جان خودش رو به خطر بندازه و از خونه ی خودش دور میشه تا به دورف ها کمک کنه .

قسمت دوم ارباب حلقه ها یعنی دو برج هم مثل برهوت اسماگ بنظرم در مورد انتقام بود. مثلا گندالف تو پایان دو برج میگه که : " خشم سائورون هولناکه و انتقامش سریع و برق آساست " و یا وقتی که انت ها میبینن جنگلشو آتش خورده و به دست سارومان نابود شده به آیزنگار هجوم میارن و یا وقتی که مردمان وحشی توسط سارومان به رعایا هجوم میارن .

قسمت سوم هابیت هم بنظرم در مورد ایثار و فداکارای و از جان گذشتگی باید باشه . :( :))

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

نه داداش فکر نکنم مفهوم فیلم تنها همین بیماری اژده ها و اینا باشه و نیازمند یک مفهوم بسیار قویه ...

یکجورایی شبیه ارباب حلقه ها هم هست

بنظرم همانطور که یاران حلقه هم مفهوم و پیامش در مورد شجاعت بود . پیام کلی یک سفر غیرمنتظره هم در مورد شجاعت بودش . مثلا فرودو و سم شجاعت پیدا میکنن که برن حلقه رو نابود کنن و حتی مری و پیپین هم حاضر میشن این کارو بکنن و حتی حاضر میشن جان خودشون رو به خطر بندازن تا فرودو و سم بتونن بدون هیچ خطری برن . حالا تو فیلم هابیت هم اینگونه بود که بیلبو حاضر میشه جان خودش رو به خطر بندازه و از خونه ی خودش دور میشه تا به دورف ها کمک کنه .

قسمت دوم ارباب حلقه ها یعنی دو برج هم مثل برهوت اسماگ بنظرم در مورد انتقام بود. مثلا گندالف تو پایان دو برج میگه که : " خشم سائورون هولناکه و انتقامش سریع و برق آساست " و یا وقتی که انت ها میبینن جنگلشو آتش خورده و به دست سارومان نابود شده به آیزنگار هجوم میارن و یا وقتی که مردمان وحشی توسط سارومان به رعایا هجوم میارن .

قسمت سوم هابیت هم بنظرم در مورد ایثار و فداکارای و از جان گذشتگی باید باشه . :( :|

آره، قبول دارم. کشته شدن کیلی و فیلی و تورین و کلا جنگی که اتفاق میفته پیامدهای زیباییو برای داستان بجا میذاره مثل ملاقات دردناک بیلبو تورین در خیمه های اطراف اره بور! و پیامی که اونجا فیلم میده مستقیم از دهان تورین میشنویم که: ای کاش من هم به فکر مال دنیا نبودم و در شادیها با شما شریک میشدم! اما اکنون ای فرزند غرب ... :))

ولی تا وسطای فیلم اژدهای فیلم به جای اسماگ، تورین خواهد بود به نظرم

من مطمئنم که جکسون هم تفکری نزدیک به طرفدارا داره اما خب تعداد غیر طرفدارا که کم نیست و برای همین توی فیلم تغییرات زیادی می گنجونه که برای طرفراران نا خوشایند شدن. اما اونا که فروششون رو کردن!

مثلا چرا لگولاس باید توی هابیت باشه؟ کاری ندارم که به زیبایی فیلم اضافه کرده یا نه. یادمه اون اوایل که شایعات ساخته شدن هابیت توسط جکسون درز کرد، شنیدیم که بلوم تقاضای دستمزد بالایی کرده و تهیه کنندگان هم موافقب کردن. حالا که توی فیلم هست خب دیگه چرا چنین وجهه ای ازش نشون دادن؟ بله الف های جنگلی فرق دارن ولی این چه ربطی به فیلم هابیت داره؟ این بخش از فیلم برای طرفدارانه یا عوام؟ حالا که هست طرفدارا رو راضی کرده یا عوام رو؟

خب همین نکرو منسر خیلی خوبه که جکسون بهش پرداخته اما ایا موفق بوده در گنجوندنش توی فیلم؟ آقا سائورون اون موقع جسم داشته! ازوگ سرش داد میزنه! صداش توی لوتر چه ابهتی داره اما این جا چطور؟ این اون انتظار من از هابیت نیست.

بله منظورتونو می فهمم و پرداختن به این بخش (از لحاظ داستانی و نه بصری) از نقاط قوت فیلمه. پیتر کار درستی کرده.

من فکر نمی کنم که این دورفا حق مطلب رو ادا کرده باشن! دقیق یادم نمیاد ولی فکر کنم که همه شون از خاندان دورین نبودن. درسته؟ من فکر نمی کنم که محشر شده باشه.

دوست عزیز یک چیز کلی من بگم که شما ها یکسره دارید میکوبید به جکسون که این واسه پول این کارا رو میکنه! چیزی که میخوام بگم اینه که چه بخواید و چه نخواید "ذات سینما سرگرمیه" و سینما هنر خالص و یه تیکه نیست مثل موسیقی یا نقاشی و ... صنعتی هست که میتونه هنر رو هم به همراه داشته باشه! شما که اینو میگید توجه داشته باشید که خب ارباب حلقه ها هم فروششو کرده و خیلی فیلمای دیگه حتی فیلمای هیچکاک که همه خودشونو میکشن براش! اونم با استودیو های هالیوودی کار میکرد و فیلمشو اکران میکرد، چــرا؟؟ چون بــفـــروشه... پـــول! سینما با پول همراهه، پس دیگه لطفا همگی با هم نگید فروش ! بله پول واسه همه مهمه مخصوصا واسه جکسون که عمرشو واسه ساختن این کتابای فیلم نشدنی گذاشته.

در مورد لگولاس هم که گفتم، جکسون اومده چیزی که تالکین به اشتباه خودش در هابیت نیاوردرو تو فیلم آورده! من به پولی که بلوم میگیره کاری ندارم، ولی به نظرم پدر و پسر عالی از آب درومدن و قلمرو جنگلی از لحاظ بصری محشره.

اونجایی که به بلک اسپیچ به آزوگ میگه تعدادمون از نظر سپاه بیشتر شده و... اونجا با صدای بندیکت کامبربچ من موی سرم هم سیخ میشه! از بس که شیطانیه. توی لوتر هم صدای زیبا و با ابهتی داره. .. این داد زدن آزوگ یه طرف و تمام کردن بحث با گفتن یه دیالوگ سایرون که جنگ همه رو میکشه، یه طرف دیگه! که واسه من چنین نمود پیدا میکنه که سایرون میگه برو بچه، زیاد باهات حرف زدم! :| غیر این واسم نیست و ابهتش همونقدر میمونه

نه همه از خاندان دورین نیستن. من ملاقات گندالف و تورینو گفتم محشر شده که به فضای نوشته ی مردمان دورین نزدیکه! (البته سلیقس)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل
شما سوند ترکها رو دارید؟ فیلم دوم؟ اگر دارید لطفا مراجعه کنید به ترک " گیریون فرمانروای دیل" واز دقیقه ی 2:40 گوش کنید تا آخر. مربوط به بخشیه که بازگشت شاه زیر کوه رو نوید میده... پیشگویی... سعی کنید عمیق فکر کنید به حرفهای بارد و گوش کنید یا همین قسمت فیلم رو دوباره بفهمید! میدونید چرا اینجارو مثال آوردم، چون از متن و به قول شما روح تالکین خیــلی فراتر میره و جدا وصف ناشدنیه!

نه متاسفانه ندارم.فقط پیش نمایش ها شو دارم. شما لطف کنین لینکشو برام بذارین تا دانلود کنم. ممنون

نمی دونم منظورتون از عمیق چیه؟ من این صحنه ها رو دیدم و موزیکشون روهم شنیدم. اصلا و ابدا در حد لوتر نیستن. اما فراتر از متن کتاب میره یعنی چی؟ یعنی بهتر از خود متن به تصویر کشیده شده؟ نمی خوام بحث بره به طرف دیگه اما نظرم اینه که موسیقی میناس تیریث واقعا در خور شهر پادشاهان ساخته شده.

بله خب سلیقه ها فرق داره، ولی واسه من هابیت دوم موسیقیش از لوتر 2 هم تاثیرگذارتر بوده!

حرف شما کاملا درست و نظر شما کاملا محترمه.

این ویژگیهای انسانی و الفی و اورکیِ دورفا کدومان؟

دورفا به خاطر طبیعتشون (فصل دوی کوئنتا سیلماریلیون. صحبت های یاوانا و آئوله) بیشتر به فکر خودشونن و سایر مشکلات سرزمین میانه براشون اهمیت چندانی نداره. طی دوران های گذشته هم همین جوری بوده. توی کتاب هابیت هم همین جوریه. اما توی فیلم هابیت فراتر از این میرن. اون ها زیبایی الف ها رو دارن. یه دورف و یه الف به هم علاقه مند میشن. خرد الفی و انسانی درشون نمود پیدا میکنه و ... . اصلا انگار نه انگار که دورف هایی اصیل هستن! انگار خون اقوام دیگه درشون وجود داره که اون خصیصه ها رو دارن. توی رشته افسانه به دورف ها کم پرداخته اما همون فصل دوی سیل کافیه. مگه پیتر اونو نخونده؟

چه زیبا که یک نفر از هر قبیله احساسات مشترک داشته باشند و به دنیای ناخردانه ی دورفا و الفا کاری نداشته باشند!

این عمل (عشق الف و دورف و رابطه شون بر اساس فصل 2 والاکوئنتا) روح تالکین رو می لرزونه! آیا پیتر از خود تالکین به افسانه اش عالم تره؟ کجای رشته افسانه این جوری بوده؟ تحریفی نابخشودنیه! ( من مخالف این کارم. ای کاش این توی فیلمی کم اهمیت اتفاق می افتاد نه تو اثری به عظمت هابیت و به دست پیتر! خدایا این پیتر کجاست که خفه اش کنم!)

این بئورن تالکین نیست؟ بئورن تالکین مگر همونی نیست که زیر نور ماه در تاریک و روشن هوا بالای کراک زانو میزد و به فکر انتقام از اورکها بود؟

این جملاتتون منو یاد بئورن کتاب میندازه و به این میگم روح متن کتاب هابیت! اما آیا توی فیلم همین جوری هست؟ واقعا شما چنین احساسی از صحنه های مربوط به بئورن دارین؟ بعضی از نقاشی های تد نسمیث و جان هو و ... به شدت توصیف کنندۀ فضای داستان هستن. نمی دونم چرا توی فیلم این جوری نشده. از جمله:

https://arda.ir/be...ation-of-smaug/

بله، بار اضافی فیلم میشد! همینه میگم مدیوم سینما با کتاب فرق داره! گلورفیندل تو کتاب لوتر تاثیری رو سفر این یاران نداره غیر همون تکه ولی کارگردان هوشمندانه آرون رو آورده تا نشون بده آراگورن برای عشق آرون هست که با همه چیز میجنگه! اگر گلورفیندل معرفی میشد باید تا پایان 3گانه پرداخت میشد و معقول نبود.

واقعا این جوری فکر میکنین؟ یعنی اگه بیننده با آرون توی مسیر آشنا نمی شد و توی خونۀ الروند سر میز، بانو آرون با وقار رو می دید (یعنی تغییرش میدادن) بیننده نمی تونست عشق آراگورن و آرون رو درک کنه؟ اگه مثل کتاب می شد خراب می شد؟ به نظرم این جوری زیباتر هم می شد! در ثانی دوشیزۀ الفی که نازکتر از گل بهش نگفتن چجوری چنین مهارت هایی داره؟ حتی پیتر میخواسته اونو توی نبردهای دیگه ای از جمله گودی هلم بیاره و با این تغییرش کلا یه الف دیگه از کتاب به ما نشون بده. یه الف غیر تالکینی! خدا رو شکر که این تغییر رو ندادن و به همون بسنده کردن. اگه هم تغییر نمی دادن گلورفیندل رو هم می دیدیم و این به فیلم خللی وارد نمی کرد. خلل وارد می کرد؟ چه خللی؟ در کجا گفته شده که وارث ایسیلدور به خاطر آرون می جنگه؟ این صحیح نیست. هست؟ کجا اومده؟ آراگورن به بانو گالادریل می گه که آرون باید با کشتی بره به غرب (توی فیلم)! در ثانی من بالا هم گفتم که

اون صحنه چه با گلورفیندل، چه با آرون زیبا ساخته می شد، هر دو زیبا ساخته می شدن. اما خب این آرون با آرون توی کتاب فرق داره! اگه اون صحنه تغییری نمی کرد با آرون توی ضمایم کتاب شبیه تر می شد.

و این حرفی نیست که بخوایم روش مانور بدیم و بگیم آره واسه این حرفی که این زد پس این قدش خیلی بلنده!

چرا خیلی خوب هم می شه مانور داد! کیلی بلند قد به تصویر کشیده شده. چرا؟ مگه دورف نیست؟ چرا توی کتاب این جوری نبوده؟ چرا این تغییر باید اتفاق بیافته؟

دوست عزیز یک چیز کلی من بگم که شما ها یکسره دارید میکوبید به جکسون که این واسه پول این کارا رو میکنه! چیزی که میخوام بگم اینه که چه بخواید و چه نخواید "ذات سینما سرگرمیه" و سینما هنر خالص و یه تیکه نیست مثل موسیقی یا نقاشی و ... صنعتی هست که میتونه هنر رو هم به همراه داشته باشه! شما که اینو میگید توجه داشته باشید که خب ارباب حلقه ها هم فروششو کرده و خیلی فیلمای دیگه حتی فیلمای هیچکاک که همه خودشونو میکشن براش! اونم با استودیو های هالیوودی کار میکرد و فیلمشو اکران میکرد، چــرا؟؟ چون

بــفـــروشه... پـــول!

سینما با پول همراهه، پس دیگه لطفا همگی با هم نگید فروش ! بله پول واسه همه مهمه مخصوصا واسه جکسون که عمرشو واسه ساختن این کتابای فیلم نشدنی گذاشته.

چه عیبی داره که یک اثر خوب هم بسازه و پولشو هم بگیره؟! ما ها که عمرا فکر نمی کردیم که هابیت رو این جوری بسازه. باقی حرفاتونم درسته.

در مورد لگولاس هم که گفتم، جکسون اومده چیزی که تالکین به اشتباه خودش در هابیت نیاوردرو تو فیلم آورده! من به پولی که بلوم میگیره کاری ندارم، ولی به نظرم پدر و پسر عالی از آب درومدن و قلمرو جنگلی از لحاظ بصری محشره.

چرا می گین به اشتباه نیاورده؟ آیا جکسون از خود پدر فانتزی نویسی نسبت به داستانش دانا تره؟ تالکین توی حیاتش هم چنین چیزی برای کتاب هابیت تصور نکرده! ما حتی سن و یا مادر لگولاس رو نمی دونیم! حالا یه بیننده که کتاب رو نخونده و فیلم رو می بینه، نسبت به یه طرفدار، شما بسنجین چه برداشت هایی می کنن! کدوم برداشت درست تری رو می تونه داشته باشه؟

اونجایی که به بلک اسپیچ به آزوگ میگه تعدادمون از نظر سپاه بیشتر شده و... اونجا با صدای بندیکت کامبربچ من موی سرم هم سیخ میشه! از بس که شیطانیه. توی لوتر هم صدای زیبا و با ابهتی داره. .. این داد زدن آزوگ یه طرف و تمام کردن بحث با گفتن یه دیالوگ سایرون که جنگ همه رو میکشه، یه طرف دیگه! که واسه من چنین نمود پیدا میکنه که سایرون میگه برو بچه، زیاد باهات حرف زدم!

:(

غیر این واسم نیست و ابهتش همونقدر میمونه

واقعا این همون سائورون تالکینه؟

آزوگ کی باشه که سر سائورن داد بزنه! چرا این تغییر رو باید بدن؟ جدا این هضم ناشدنیه برام! جدا جدا جدا... . اعصابمو خراب می کنه. این بدترین اتفاقیه که می تونه سر یه ارباب تاریکی در بیاد! اونم توسط کی؟ یکی از نوچه هاش! یادتون نره توی کتاب هابیت ما گابلین داریم نه اورک! پیتر ازوگ رو خیلی بالا برده توی فیلم. توی کتاب هم که از آزوگ خبری نیست!

صدای سائورون لوتر از سائورون هابیت خیلی بهتره. اینو دیگه چرا تغییر دادن؟ این جا صداش زیرتره. تازه سائورن باید جسیم هم باشه!

مگه سائورن کم شخصیتیه؟ سائورونی که توی ماجرای نومه نور خداوند رو به چالش می کشه با این سائورون زمین تا آسمون فرق داره! فرق نداره؟ این جا می گم روح داستان توی فیلم نیست! اصلا وقتی یاد پیشینۀ سائورون میافتم می خوام خودمو دار بزنم! خدایا... :)) از این هر چی بگم کم گفتم! واقعا اگه این تغییر اتفاق نمی افتاد آسمون به زمین می اومد؟ خدایا چرا پیتر با ما این کارو کرد؟ مگه این پیتر تالکین نخونده تا حالا؟! به شعور طرفدار توهین می کنه! اصلا انگار پیشینۀ رشته افسانه رو تحرف می کنه این تیکه از فیلم!

پ.ن:

این حرفم ربطی به بحث نداره. محض کنج کاویم می گم: خیلی تعجب کردم شنیدم گفتین موزیک برهوت رو از موزیک دوبرج بیشتر دوست دارین. فقط برام عجیبه.

ویرایش شده در توسط رضائی.استل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield
نه متاسفانه ندارم.فقط پیش نمایش ها شو دارم. شما لطف کنین لینکشو برام بذارین تا دانلود کنم. ممنون نمی دونم منظورتون از عمیق چیه؟ من این صحنه ها رو دیدم و موزیکشون روهم شنیدم. اصلا و ابدا در حد لوتر نیستن. اما فراتر از متن کتاب میره یعنی چی؟ یعنی بهتر از خود متن به تصویر کشیده شده؟ نمی خوام بحث بره به طرف دیگه اما نظرم اینه که موسیقی میناس تیریث واقعا در خور شهر پادشاهان ساخته شده. حرف شما کاملا درست و نظر شما کاملا محترمه. دورفا به خاطر طبیعتشون (فصل دوی کوئنتا سیلماریلیون. صحبت های یاوانا و آئوله) بیشتر به فکر خودشونن و سایر مشکلات سرزمین میانه براشون اهمیت چندانی نداره. طی دوران های گذشته هم همین جوری بوده. توی کتاب هابیت هم همین جوریه. اما توی فیلم هابیت فراتر از این میرن. اون ها زیبایی الف ها رو دارن. یه دورف و یه الف به هم علاقه مند میشن. خرد الفی و انسانی درشون نمود پیدا میکنه و ... . اصلا انگار نه انگار که دورف هایی اصیل هستن! انگار خون اقوام دیگه درشون وجود داره که اون خصیصه ها رو دارن. توی رشته افسانه به دورف ها کم پرداخته اما همون فصل دوی سیل کافیه. مگه پیتر اونو نخونده؟ این عمل (عشق الف و دورف و رابطه شون بر اساس فصل 2 والاکوئنتا) روح تالکین رو می لرزونه! آیا پیتر از خود تالکین به افسانه اش عالم تره؟ کجای رشته افسانه این جوری بوده؟ تحریفی نابخشودنیه! ( من مخالف این کارم. ای کاش این توی فیلمی کم اهمیت اتفاق می افتاد نه تو اثری به عظمت هابیت و به دست پیتر! خدایا این پیتر کجاست که خفه اش کنم!) این جملاتتون منو یاد بئورن کتاب میندازه و به این میگم روح متن کتاب هابیت! اما آیا توی فیلم همین جوری هست؟ واقعا شما چنین احساسی از صحنه های مربوط به بئورن دارین؟ بعضی از نقاشی های تد نسمیث و جان هو و ... به شدت توصیف کنندۀ فضای داستان هستن. نمی دونم چرا توی فیلم این جوری نشده. از جمله: https://arda.ir/be...ation-of-smaug/ واقعا این جوری فکر میکنین؟ یعنی اگه بیننده با آرون توی مسیر آشنا نمی شد و توی خونۀ الروند سر میز، بانو آرون با وقار رو می دید (یعنی تغییرش میدادن) بیننده نمی تونست عشق آراگورن و آرون رو درک کنه؟ اگه مثل کتاب می شد خراب می شد؟ به نظرم این جوری زیباتر هم می شد! در ثانی دوشیزۀ الفی که نازکتر از گل بهش نگفتن چجوری چنین مهارت هایی داره؟ حتی پیتر میخواسته اونو توی نبردهای دیگه ای از جمله گودی هلم بیاره و با این تغییرش کلا یه الف دیگه از کتاب به ما نشون بده. یه الف غیر تالکینی! خدا رو شکر که این تغییر رو ندادن و به همون بسنده کردن. اگه هم تغییر نمی دادن گلورفیندل رو هم می دیدیم و این به فیلم خللی وارد نمی کرد. خلل وارد می کرد؟ چه خللی؟ در کجا گفته شده که وارث ایسیلدور به خاطر آرون می جنگه؟ این صحیح نیست. هست؟ کجا اومده؟ آراگورن به بانو گالادریل می گه که آرون باید با کشتی بره به غرب (توی فیلم)! در ثانی من بالا هم گفتم که

اون صحنه چه با گلورفیندل، چه با آرون زیبا ساخته می شد، هر دو زیبا ساخته می شدن. اما خب این آرون با آرون توی کتاب فرق داره! اگه اون صحنه تغییری نمی کرد با آرون توی ضمایم کتاب شبیه تر می شد.

چرا خیلی خوب هم می شه مانور داد! کیلی بلند قد به تصویر کشیده شده. چرا؟ مگه دورف نیست؟ چرا توی کتاب این جوری نبوده؟ چرا این تغییر باید اتفاق بیافته؟ چه عیبی داره که یک اثر خوب هم بسازه و پولشو هم بگیره؟! ما ها که عمرا فکر نمی کردیم که هابیت رو این جوری بسازه. باقی حرفاتونم درسته. چرا می گین به اشتباه نیاورده؟ آیا جکسون از خود پدر فانتزی نویسی نسبت به داستانش دانا تره؟ تالکین توی حیاتش هم چنین چیزی برای کتاب هابیت تصور نکرده! ما حتی سن و یا مادر لگولاس رو نمی دونیم! حالا یه بیننده که کتاب رو نخونده و فیلم رو می بینه، نسبت به یه طرفدار، شما بسنجین چه برداشت هایی می کنن! کدوم برداشت درست تری رو می تونه داشته باشه؟ واقعا این همون سائورون تالکینه؟ آزوگ کی باشه که سر سائورن داد بزنه! چرا این تغییر رو باید بدن؟ جدا این هضم ناشدنیه برام! جدا جدا جدا... . اعصابمو خراب می کنه. این بدترین اتفاقیه که می تونه سر یه ارباب تاریکی در بیاد! اونم توسط کی؟ یکی از نوچه هاش! یادتون نره توی کتاب هابیت ما گابلین داریم نه اورک! پیتر ازوگ رو خیلی بالا برده توی فیلم. توی کتاب هم که از آزوگ خبری نیست! صدای سائورون لوتر از سائورون هابیت خیلی بهتره. اینو دیگه چرا تغییر دادن؟ این جا صداش زیرتره. تازه سائورن باید جسیم هم باشه! مگه سائورن کم شخصیتیه؟ سائورونی که توی ماجرای نومه نور خداوند رو به چالش می کشه با این سائورون زمین تا آسمون فرق داره! فرق نداره؟ این جا می گم روح داستان توی فیلم نیست! اصلا وقتی یاد پیشینۀ سائورون میافتم می خوام خودمو دار بزنم! خدایا... :)) از این هر چی بگم کم گفتم! واقعا اگه این تغییر اتفاق نمی افتاد آسمون به زمین می اومد؟ خدایا چرا پیتر با ما این کارو کرد؟ مگه این پیتر تالکین نخونده تا حالا؟! به شعور طرفدار توهین می کنه! اصلا انگار پیشینۀ رشته افسانه رو تحرف می کنه این تیکه از فیلم! پ.ن: این حرفم ربطی به بحث نداره. محض کنج کاویم می گم: خیلی تعجب کردم شنیدم گفتین موزیک برهوت رو از موزیک دوبرج بیشتر دوست دارین. فقط برام عجیبه.

بیخیال، مهم نیس، ولی امیدوارم یه روز ارزش کارگردانی و بصری و موسیقیایی اون لحظه رو حس کنی!

کل مشکل شما با دورفا معلومه که با یه دورف در فیلم هست و اونم کیلیه! شما صحنه ای سراغ دارید که این کوتوله قدش اندازه ی یک انسان باشه؟؟؟ دقیقا کدوم صحنه و کدوم ثانیه؟ از رو فیلم بگید به من لطفا! منم دوست داشتم ریش بیشتری داسته باشه مثل فیلی. این خاصیت جذب شدن کیلی و تائوریل به هم زیبا ترین اتفاق فیلمه که به خوبی پرداخت شده بنظرم... شما چرا قانون های دنیای تالکین رو میگید؟ این کتاب ها هنر هستند و چیزی هزاران بار فرای ریاضی و شیمی و... منظورم اینه که شما با دنیای تالکین دارید چنین رفتار قانونمندانه ای میکنید، در حالیکه کتاب تالکین مثل یک درخت هست که یک شاخه به چندین شاخه تقسیم میشن و ذهن خوانندرو به فراسوی مرز اندیشش میبرن! و پیتر جکسون هم یکی از همان خواننده های کتاب هست. اون چنین میبینه دنیای تالکین رو!... برای پیتر جکسون زیباست لحظه ی قانون شکنی که یک دورف و یک الف (خلاف تمام قوانین_ و شایدم شبیه عشق یک انسان به الف) به هم احساس محبت آمیزی پیدا کنند و این همان شاخه ایست که ذهن جکسون رو "به آنجا برده و بازگردانده"... به بتهوون گفتند که فاصله ی هشتم در کارت ننویس، اشتباهه و خلاف قوانین! و بتهوون گفت : "من اشتباه مینویسم و شما زحمت میکشید و این اشتباه رو میشنوید"... به هنر با دید قوانین نگاه نکنید لطفا!...

در مورد بئورن و سائرون یکجا میگم و دوباره حرفمو تکرار میکنم که هر شخصی یک برداشتِ شخصی از چیزی که میخونه و میشنوه داره! مخصوصا جکسون که سعی داره بیشتر در موارد بصری فیلمش از کلیشه ها عبور کنه و صحنه هایی رو تحویل بده که تا حالا دیده نشده پس اصلا دوست نداره بئورن فیلمش یه آدم دماغ گوشتی و لُپ تپلی باشه! و با اینکه خانوادشم کشتن بخنده و گاهی اوقات شوخی کنه. اینم یادتون باشه که همین جان ها و اَلن لی هستند کانسپت آرتیستهای این فیلم، کسانی که از زمانهای دور و دراز تصویر سازی کتابهای تالکین را میکردند... به هر حال بازم سلیقس و با سلیقه نباید قضاوت کرد!

به قول یکی از دوستانم رد شدن سائرون از بدن آزوگ همین بس که هیچ چیز و هیچ موجودی جلودار سائرون نیست...

این سلیقه ی شماست! چه بسیارند کسانی که ورود آرون به داستان را جادویی و زیبا خواندند. چیزهایی هست در مورد یک کاراکتر در فیلم هست که باید شکل بگیرن و به تعالی برسن در نهایت! اگر قراره کاراکتر جدیدی معرفی شه باید کامل معرفی شه نه اینکه بیاد مثل گلورفیندل سُک سُک کنه و بره :( در فیلم سینمایی، در مدیم سینمایی و نه در کتاب! حالا شما یکسره بگید مگه چی میشد؟!! خب برا شما که مثل من طرفدار صد آتشه ی کتابید و دوست دارید همه چیز را ببینید عیب نیست! ولی از دید یک کارگردان که به فکر قراردادن دقیق کاراکترها و پروراندنشان هست این مسئله مهم هست که گلورفیندل چون نقشی در سفر یاران ندارد پس لزومی هم به پرداختش نیــــست!

لگولاس 2931 سالشه! قطعا سنش از 60 سال بیشتره. این که میگم به اشتباه البته اصلا و ابدا تقصیر تالکین نیس، منظورم اینه که چون بعدها تصمیم گرفته لگولاس پسر شاه سیاه بیشه در ماجرا باشه چنین ماجرایی پیش اومده.

پ.ن:

از تعجب شما من شکی نمیکنم، چون هنوز سوند ترکها رو ندارید و بهشون با دقت بهشون گوش ندادید و از همه مهمتر مثل لوتر 8 سال براتون خاطره نداره... زمان باید بگذره...

ویرایش شده در توسط Thorin Oakenshield

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

تو فیلم کیلی که از الف ها و اونا که قد بلند نیست . کیلی فقط درکنار دورف ها بلند قده . یعنی بلند قدترین دورف جوان حال حاضر و این بلند قد بودنش دلیل نمیشه که از بقیه هم بلند قد باشه . ناسلامتی دایی اش هم که تورین باشه هم قد بلنده . کیلی هم مثل تورین ریش و سبیل زیاد نداره . شایدم اصلاح میکنن خودشون (خخخخخخخخخخ) به قول معروف بچه ی حلال زاد به داییش میره :دی

ولی چرا این فیلی هیچ شباهتی به تورین نداره ؟!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
gildor

تازه من یه چیز دیگه ام کشف کردم :))

این که تورین سپر بلوط بیشتر شبیه تورین تورامباره ... ( در واقع به نظر من خود تورین تورامباره )

توی فرزندان هورین دقت کنین : تورینو این طور معرفی میکنه که :

سیه مو ، چشم کبود ، سپید رخسار . ( البت اخلاقشم عین تورامباره ، مغرور ... )

تورین سپربلوط این شکلی نبود....

:(

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
الندیل پادشاه انسان ها

خوب جدای از بسیاری از صحنه های هیجان انگیز قسمت اول که من خیلی دوست دارم,خووب . عاشق اون صحنه آخر فیلم هستم که گاندولف وگروه می رند بالای درخت ها ودرخت های کاج هم پشت سرهم سقوط می کنند ,اونجاست که پروانه باز هم دیده میشه (به سبک ارباب حلقه ها) .

ناگهان گاندولف شروع به درست کردن آتش و سوزاندن مخروط های کاج می کنه واونا رو میندازن رو سر اورک ها :( :| :| :D .

هر وقت این صحنه رو میبینم هیجان عجیبی در من شکل می گیره به خصوص با اون ریتم و آهنگ جادوییه هاوارد شور که آدم رو تا سر حد مستی به وجد میاره :D :D :D :D :D :D :)) ........... واقعا قابل توصیف نیست این صحنه .مخروط ها رو می سوزنند وپرت می کنند طرف اورک ها واونجاست که تورین با نگاه واراده ای مصمم به طرف آزوگ قدم بر می داره . در این لحظه تم آهنگ فیلم آدمو یاد قسمت اول ارباب حلقه ها می ندازه. وبعدش هم که به صورت غم انگیزی وارگ سفید آزوگ تورین رو با آرواره هاش به کناری پرت می کنه.

ویرایش شده در توسط الندیل پادشاه انسان ها

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضائی.استل
شما صحنه ای سراغ دارید که این کوتوله قدش اندازه ی یک انسان باشه؟؟؟ دقیقا کدوم صحنه و کدوم ثانیه؟

خیر چنین صحنه ای سراغ ندارم چون فیلم رو فقط دو بار کامل نگاه کردم. اما برداشتم از شخصیتش و صحبتها اینه که کیلی بلند قد تره. منم گفتم که توی کتاب این جوری نبوده:دی

باقی تغییرات رو هم توی پست های قبلی بررسی کردم تا جایی که تونستم.

پ.ن:

دوست عزیز اگه لطف کنید و لینکی از ساوند ترک ها به من بدین، ممنونتون می شم.

ویرایش شده در توسط رضائی.استل

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Thorin Oakenshield

دوست عزیز اگه لطف کنید و لینکی از ساوند ترک ها به من بدین، ممنونتون می شم.

من تورِنت دانلود میکنم، اگر شما هم با تورنت کار میکنید میتونید ازاین لینک دانلودشون کنید:

http://isohunt.to/torrent_details/9812422/Howard-Shore-The-Hobbit-The-Desolation-of-Smaug-Special-Edition-2013

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

تازه من یه چیز دیگه ام کشف کردم :))

این که تورین سپر بلوط بیشتر شبیه تورین تورامباره ... ( در واقع به نظر من خود تورین تورامباره )

توی فرزندان هورین دقت کنین : تورینو این طور معرفی میکنه که :

سیه مو ، چشم کبود ، سپید رخسار . ( البت اخلاقشم عین تورامباره ، مغرور ... )

تورین سپربلوط این شکلی نبود....

:(

اتفاقا بنظر من تورین سپربلوط رمان هابیت هم مثل فیلمش مغرور بود. منی که همش کتاب رو میخوندم احساس میکردم که نویسنده فقط میگفت تورین مغروره . تورین مغروره . غرور از سر تا پاش میریزه :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...