رفتن به مطلب
تور

هابیت: سفری غیرمنتظره و نقد کاربران آردا

نقد هابیت: سفری غیر منتظره  

97 رای

  1. 1. شما به هابیت: سفری غیر منتظره از 10 چه نمره ای می دهید؟

  2. 2. به نظر شما کدام بخش ها در فیلم هابیت: غیر منتظره قوی تر عمل کرده اند؟

    • فیلمنامه
    • کارگردانی
    • بازیگری
    • تصویربرداری
    • تدوین
    • صدابرداری
    • موسیقی متن
    • جلوه های ویژه
    • گریم
    • طراحی صحنه، لباس و دکور
    • نورپردازی
    • بدلکاری


Recommended Posts

تور

مهم:

دوستانی که رای دادند لطف کنند و دوباره رای خود را ارسال نمایند.

به دلیل ویرایش نظر سنجی رای های ارسالی حذف شدند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hugo92

ممنون از ایجاد تاپیک

ولی یه چیزی میخواستم بگم

اگه میشه این گزینه های نظرسنجی رو ویرایش کنید

چون اگه کسی بخواد رای واقعی بده زیر 5 نمیده و هخمچنین اینطور امار دقیق بدست نمیاد

مثلا بنظر من اینطوری خوبه(بازم نظر خودتونه)

مثل:imdb

گزینه اول:1 تا 5.7

گزینه دوم:5.8 تا 6.4

گزینه سوم:6.5 تا 6.9

گزینه چهارم:7 تا 7.4

گزینه پنجم:7.5 تا 7.8

گزینه ششم:7.9 تا 8.4

گزینه هفتم:8.5 تا 8.8

گزینه هشتم:8.9 تا 9.2

گزینه نهم:9.3 تا 9.6

گزینه دهم:9.7 تا 10

یا چون نمره منتقدین هست معمولا از 100 میدن

مثلا:metatric

مثلا:گزینه اول:10 تا 57

گزینه دوم:58 تا 64

و ..........

گزینه دهم:97 تا 100

ویرایش شده در توسط hugo92

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

ممنون از ایجاد تاپیک

ولی یه چیزی میخواستم بگم

اگه میشه این گزینه های نظرسنجی رو ویرایش کنید

چون اگه کسی بخواد رای واقعی بده زیر 5 نمیده و هخمچنین اینطور امار دقیق بدست نمیاد

مثلا بنظر من اینطوری خوبه(بازم نظر خودتونه)

مثل:imdb

گزینه اول:1 تا 5.7

گزینه دوم:5.8 تا 6.4

گزینه سوم:6.5 تا 6.9

گزینه چهارم:7 تا 7.4

گزینه پنجم:7.5 تا 7.8

گزینه ششم:7.9 تا 8.4

گزینه هفتم:8.5 تا 8.8

گزینه هشتم:8.9 تا 9.2

گزینه نهم:9.3 تا 9.6

گزینه دهم:9.7 تا 10

یا چون نمره منتقدین هست معمولا از 100 میدن

مثلا:metatric

مثلا:گزینه اول:10 تا 57

گزینه دوم:58 تا 64

و ..........

گزینه دهم:97 تا 100

پیشنهاد خوبیه.

ولی مشکلش اینه که ملت با امتیازات آی ام دی بی قاطیش میکنن و میگن خب! ارباب حلقه ها که 8.8 پس هابیت نباید بیشتر باشه.

و مشکل دوم موقعیه که میخوام میانگین رو محاسبه کنم. از این گزینه ها آیا میتونی یک عدد واحد از ده برام حساب کنی؟! نمیشه!

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Light king

خواستم در مورد این موضوع تو تاپیکی که برای فیلم زده شده بود بگم که دیدم یه تاپیک جدا براش زده شد

به نظر من فیلم هابیت عالی در اومده و اون فضای مورد نظر کتاب رو تا حدودی ایجاد میکنه مخصوصا وقتی که فیلم رو با همچین کیفیت صدا و تصویری بخواید ببینید !

مطمئنا از نظر طرفدارای کتاب بعضی صحنه ها و قسمتی از داستان نقد میشه چون هیچ وقت نمیشه همون کتاب رو فیلم یا سریال کرد و این حرکت روی جفتشون اثر منفی میذاره

دوستان در مورد هنر پیترجکسون در مورد آشنا کردن بیننده با شخصیت هاش گفتند و منم تحسینش میکنم ولی قسمت هایی ازش رو قبول ندارم چون مثلا وقتی دورف ها به خانه ی بیلبو میروند در فیلم بریز و بپاش کم تری نسبت به کتاب دارند و وقتی تورین وارد میشه همشون ساکت میشن ! در صورتی که توی فیلم این تورینه که وقتی بیلبو در رو باز میکنه زیر دست و پا له میشه ! کلا به نظرم پیترجکسون میتونست توی این مهمونی غیر منتظره شخصیت ها رو بیش تر معرفی کنه .

از این قبیل ایراد ها زیاد میشه گرفت مثلا جکسون توی شورا هایی که توی هابیت و لوتر بوده افراد کمی رو نشون میده مخصوصا شورای سفید که چهار عضو داشت برای تصمیم گیری های آردا ! یا مثلا توی هابیت ارک ها خیلی روشن تر شده بودن مخصوصا آزوگ که برق میزد :-? غار های گابلین ها خیلی روشن بود (تا جایی که یادمه بیلبو تو کتاب به خاطر تاریکی نتونست دورف ها رو پیدا کنه ) و از قیافه رئیس گابلین ها خوشم نیومد بیش تر شبیه ترول بود !

از نکات قوت هابیت هم بخوام بگم اینه که درگیری ها و مبارزه هاش طبیعی تر شده بود و مثل لوتر شمشیر رو از بغل ارکه رد نمیکرد (!) یا وارگ هاش بیش تر شبیه گرگ بودن .چیزای دیگه ای که میشه گفت اینه که اشکالات کمتری در صحنه ها داشتیم که چیزی جابه جا شده باشه ( بیش تر میشه به تجربه ی بیش تر اینا رو نسبت داد ) و کیفیت صحنه ها و بازی بازیگر ها بیش تر شده بود .

من به شخصه از حضور راداگاست و نام بردن گاندولین توسط الروند خیلی خوشحال شدم و از خیلی از دورف ها بیش تر خوشم اومد و مطمئنم از اتفاقاتی که تو نبرد پنج سپاه براشون میوفته ناراحت میشم

ولی مطمئنم توی قسمت ها بعدی هابیت صحنه های زیبا تر و ماجرا های قشنگ تری رو میبینیم

در کل به فیلم امتیاز 9 رو دادم و به نظرم حقشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

چندتانکته به نظرم لازمه که بگم:

اولش اینکه به نظرم فیلمبرداری اندرو لزنی علیرغم قدرتش در حد لوتر نبود و گاهی تصاویر لرزان به نظر میومد نمی دونم این به چشم شما هم اومد ؟

تور نکته خوبی گفت اینکه گاهی موسیقی به تصاویر نمی خورد مثلا اون جایی که تورین بیلبو رو در آغوش گرفت یا اون جایی که سواران الفی(خداییش حواس پرت شدما اولش نوشتم سواران روهان.دی) اومدند و وارگ ها و ارک ها رو فراری دادند مثلا اون کارکردی که الف ها در سکانس مشابهش در نبرد هلمزدیپ داشت رو نداشتند

یه چیز دیگه که دوستان بهش تکیه میکنند وفاداری به کتابه به نظرم این وفاداری در کل یه چیز خنثی است نه مثبته و نه منفی

اصل نوع روایته که باید ریتم خوبی داشته باشه نمونش در یاران حلقه که علیرغم حذفیات زیاد در اول داستان سرعت روایت عالیه ولی اینجا در هابیت می بینیم که ابتدا و انتهای فیلم خیلی نفس گیره ولی در میانه فیلم سرعت میفته و کمی خسته کننده میشه مثلا جایی که دورفها و بیلبو و گندالف سواره از هابیتون دور میشن احساس می کنم تصاویر اسلو موشن و فقط میخوان زمانو پرکنن یا مثلا شورای سفید که گاهی یه زاویه دید خیلی تکرار میشه یا ورود به ریوندل که خیلی نتونسته اتمسفر لوتر رو داشته باشه

فراتر از چهره و گریم راستش گالادریل و لرد الروند و سارومان اون مرموز بودن لوتر رو ندارن.

گندالف خاکستری هم گاهی تو فیلم احساس میکردم که زیادی پیر و خستس .این از اثرات زمانه .حیف شد کریستوفرلی بزرگ بخاطر پیری نشد بیشتر ازش استفاده شه ولی اون حضورشونم بازم غنیمته

در مورد سن و گریم الراند یا سارومان حق با حمیده ولی طرفداران لوتر با الف ها و ایستاری ها خیلی اشنا هستند برای مخاطب عام این امر لازم بود که تفاوت 60 ساله سن نشون داده بشه چون شاید خیلی ها به طور کامل با فضای داستان اشنا نباشند

یه چیز دیگه که به نظرم اومد طراحی اره بور بود که خیلی شکوه مند بود ولی راستش اون جایی که شاه اره بور وسط گنجاش وایساده کمی انیمیشن وار در اومد

گاهی به چشمم میومد که شاید تیم جلوه های ویژه فرصت کافی برای طراحی بعضی صحنه ها نداشتن

ولی چیزی که دوستان بهش اشاره کردن کاراکتر قدرتمند آزوگ بود که تونست ایجاد یه قطب منفی در فیلم بکنه

سکانس غول های(صخره های ) سنگی که با هم میجنگیدن هم به نظرم اصلا بود و نبودش فرقی در فیلم نداشت نظر شما چیه؟

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ayub_s

منتها پیترجکسون همیشه یک مشکل اساسی تو فیلم هاش داشته واین مشکل رو هم تو بیشتر فیلمهاش دیدم، این مشکل هم همون انتخاب موزیک متن هاش هستش که به سکانس ها نمیخورد.

ولی تو هابیت به تظرم کمتر همچین مشکلی رو داشته و پیتر جکسون از پسش بخوبی بر اومده.

نقش اون آزوگ رو هم اگه سریال اسپارتاکوس رو دیده باشین شخصیت کریکسوس ، همون بازی میکنه.

بله شاید اون صخره ها بود و نبود فرقی به حال فیلم نداشت، ولی فکر کنم پیتر جکسون به این دلیل این سکانس رو گذاشته که شخصیت تورین رو نشون بده که چگونه نگران حال یارانش و هابیته هست؟! فکر کنم به همین دلیل باشه.

ویرایش شده در توسط ayub_s

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

اون جایی که سواران روهان اومدند و وارگ ها و ارک ها رو فراری دادند

سوار روهان وسط اریادور چی کار می کرد اون ها الف بودن و به همین دلیل از همون موزیکی که من عاشقشم استفاده شده بود

سکانس غول های(صخره های ) سنگی که با هم میجنگیدن هم به نظرم اصلا بود و نبودش فرقی در فیلم نداشت نظر شما چیه؟

خوب این بخش به وضوح در کتاب هست ولی این که آیا آوردن یا نیاوردنش تو فیلم تاثیری در روایت قصه داشته یا نه فکر کنم این موضوع رو باید بذاریم به حساب جذب همون مخاطبایی که گفتم فقط دنبال فیلم هیجانی پر حادثه هستند

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

سوار روهان وسط اریادور چی کار می کرد اون ها الف بودن و به همین دلیل از همون موزیکی که من عاشقشم استفاده شده بود

خوب این بخش به وضوح در کتاب هست ولی این که آیا آوردن یا نیاوردنش تو فیلم تاثیری در روایت قصه داشته یا نه فکر کنم این موضوع رو باید بذاریم به حساب جذب همون مخاطبایی که گفتم فقط دنبال فیلم هیجانی پر حادثه هستند

حمیدجان کاملا درست میگی اگه دقت کرده باشی میخواستم حضور الف هادر نزدیک گذرگاه مخفی رو با حضور الف ها در هلمز دیپ مقایسه کنم این شد که یه لحظه رفتم تو حال و هوای هلمز دیپ و دامن از کفم برفت و اسمارو اشتباهی نوشتم.

موسیقی عالی بود ولی حیف این صحنه ها نفس گیری لوتر رو نداشت

اگه دقت کرده باشی شیپور الف ها در هلمزدیپ وقتی که الف ها اومدند باعث امید و هیجان خاصی میشد ولی اینجا فقط راهیه برای اینکه سکانس جمع و جور شه که البته در کل این سکانسم به نظرم خوب بود

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
hamid stormcrow

خوب بالاخره باید تفاوت فضا رو در نظر گرفت توی هلمز دیپ فضا خیلی حماسی بود و الف ها اومدن که سرنوشت نبردی رو عوض کنن که نتیجش می تونست پایان دنیا باشه ولی اینجا یه تعقیب و گریز ساده پیش رو داریم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

خوب بالاخره باید تفاوت فضا رو در نظر گرفت توی هلمز دیپ فضا خیلی حماسی بود و الف ها اومدن که سرنوشت نبردی رو عوض کنن که نتیجش می تونست پایان دنیا باشه ولی اینجا یه تعقیب و گریز ساده پیش رو داریم

مقایسه شما از نظر تفاوت فضا کاملا درسته.ولی کلا قسمت های میانه هابیت بخصوص خالی از لحظات حماسی و نفس گیره شاید تو کل فیلم یک یا دوجا کاملا مخاطبو درگیر کنه ولی لوتر اینجور نبود و راستش سخت ترین کار در لوتر پیدا کردن بهترین صحنه یا موسیقی بود چون واقعا نقاط اوج بی شماری داشت.

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

این که موسیقی به سکانس مورد نظر نمیخوره رو ما در لوتر شاهدش نبودیم. و واقعا در حیرتم چرا در هابیت تجربه اش کردیم. شاید یک جور لجبازی پیتر بوده و به اصول موسیقی متن توجهی نکرده و حس و هیجان خودش براش مهم بوده.

در مورد قسمت شورای سفید، این همون آماده سازی مخاطب و فضای فیلم برای ورود و در واقع آغاز نبرد خیر و شره که به نظر من حتی کم هم بود و همون طور که اشاره کردم شتابزده انجام شد و ناقص موند.

در مورد گریم، بله. شاید برای طرفداران تالکین کمی آزار دهنده باشه اما همونطور که گفتم هدف از گریم انتقال حس مورد نظر کارگردان از چهره بازیگره. و این مهمه که به خوبی انجام شد. حالا سارومان جوان تر یا الروند کم جذبه تر . اما مهم پیروی از قوانین سینماتیکه بعد وفاداری به کتاب و غیره...بعدم به نظر خودم گندالف هابیت بیشتر به گندالف خاکستری در هابیت تالکین میخورد. اگر توجه داشته باشید توصیفی که از گندالف در هابیت شده با توصیفش در ارباب حلقه ها کمی متفاوته...اما گلادریل رو کاملا مخالف این گریمش بودم. گلادریل من همون گلادریل ارباب حلقه هاست...

بعدم اشکالاتی که ممکنه به نظرمون بیاد از لحاظ فیلمبرداری یا جلوه ویژه، مطمئن باشید تاثیر کیفیت پرده ای بوده. وگرنه حق و الانصاف جلوه ویژه کارش رو از ارباب حلقه ها قشنگ تر انجام داد و شیوه تصویر برداری لزنی در هابیت نسبت به ارباب حلقه ها تغییری نکرد...

تذکر: بحث بیشتر از این به اختلافات فیلم و کتاب کشیده نشه.

درمورد اسکار

من فیلم های دیگه رو متاسفانه وقت نکردم ببینم اما از شناختی که از روند جوایز اسکار (البته اگر امسال خلف وعده نکنه) و فیلم هابیت دارم میتونم یک سری حدس هایی بزنم.

1- اسکار بهترین گریم

2- اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل برای مارتین فریمن یا ریچارد آرمیتاژ

3- اسکار بهترین کارگردانی

من نظرم سه اسکار دیگه بود. بهترین موسیقی متن. بهترین جلوه ویژه و بهترین فیلمبرداری.

بهترین موسیقی متن رو با صحنه آخر هابیت، بهترین جلوه ویژه و فیلمبرداری رو هم بعد از دیدن فیلم صرف نظر کردم.

بازم اسکار هرسال بسیار غیر منتظره بوده و پس از مراسم گلدن گلوب میشه حدس های بهتری زد...

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تور

نظر سنجی جدید اضافه شد.

همچنین در این تاپیک در مورد احتمالات اهدای جوایز اسکار به هابیت: سفری غیر منتظره به صورت کلی صحبت خواهد شد.

ضمن این که در مورد نقد خود توضیح میدهید می توانید در مورد نظر سنجی دوم نیز بحث کنید و حدس خود را از اسکار هابیت بیان کنید. (نه فیلم های دیگر)

پس اول ویرایش شد.

تذکر: اگر گزینه های نظر سنجی دوم برای شما فعال نیستند ابتدا رای خود را از نظر سنجی قبلی حذف کرده و سپس در هر دو دوباره شرکت نمایید.

باتشکر

ویرایش شده در توسط تور

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
R-FAARAZON

تور شما یه بحث داشتید در مورد میزان تالکینی بودن هابیت و مقایسش با لوتر

راستش من با نظرتون مخالفم ببینید لوتر واقعا یه داستان کامل با شخصیت های بی نظیر،اقلیم های فراوان

این قدر که لوتر شخصیت ها و داستان های مختلفی داره انتخاب اونا برای به تصویر کشیدن واقعا سخت بود

حالا اون چیزی که بر پرده سینما نقش بسته فکر کنم بهترین حالت ممکن از کتاب ارباب حلقه هاست

تغییراتی هم که پیترجکسون داد به نظرم کمک به بهتر شدن لوتر کرده یادمون باشه وفاداری به تبعیت چشم بسته و بی چون و چرا از کتاب نیست بلکه درآوردن فضا و روح کتابه که به گمونم پیترجکسون تونسته باموفقیت این کارو بکنه نظیر این کارو آلفونسو کوارن در هری پاتر و زندانی ازکابان انجام داد که نتیجه کار بهترین قسمت هری پاتر شد

باید بپذیریم که بعضی از جاهای کتاب شاید امکان سینمایی شدن رو نداشتن و این نبوغ پیترجکسون بود که باعث شد فضای داستان لوتر که به سختی قابل تصور بود به فیلم تبدیل شه و اون رو به یک شاهکار مطلق سینمایی تبدیل کنه قبل از پیتر اصلا ساخت ارباب حلقه ها به اون عظمت واقعا غیر ممکن بود و اگه توسط یه کارگردان دیگه ساخته میشد مثل مرلین میشد یا نهایتا هری پاتر

نمونه دیگش سیلماریلیونه که اگه قراره فیلم بشه باید در سناریو از خیر خیلی از وقایع داستان بگذریم تا بتونیم تمرکز بیننده رو جلب کنیم وگرنه میشه یه سریال 100 قسمتی از سیلماریلیون و یه سریال 30 قسمتی از لوتر ساخت که این در شان استاد تالکین نیست

خیلی از جاها اگه پیتر جکسون میخواست به کتاب وفادار باشه شاید روایت فیلم دچار لکنت میشد مثلا سقوط و مرگ سارومان در کتاب که به نظرم زیاد جالب نبود یا

تام بامبادیلو و ماگوت که نبودشون لطمه ای به یاران حلقه نزد یا هلمز دیپ که روایت پیترجکسون کامل تر و حماسی تر بود یا احیای تئودن شاه که در فیلم بهتر دراومد

حالا اگه توی هابیت بیشتر پیترجکسون روی روایت کتاب تاکید داره شاید بخاطر کم بودن داستانه

اینکه نماهایی از راندن اسب که در بازگشت پادشاه سه ثانیه طول میکشید در هابیت 30 ثانیه طول میکشه بخاطر پر کردن تایم فیلمه نه وفاداری به کتاب.پیتر میتونست با یه تدوین سخت گیرانه تر ریتم قسمت های میانی فیلم رو بهتر کنه

هابیت اگه فیلمی دو قسمتی میشد شاید بخاطر سرعت بیشتر روایت و حذف بعضی از صحنه های غیر ضروری(مثلا نبرد صخره ها که به نظرم زیادی بود) و بجاش قضیه بیورن و میرک وود و تراندویل شاه که وجودشون در سفر غیرمنتظره لازم بود تا تماشاگر به نتیجه گیری برسه باعث میشد که هابیت

فروشی به مراتب بیشتر داشته باشه یعنی اگه اینجا که باید دعا کنیم قسمت اول 350 میلیون دلار بفروشه اونجا درصورت دوقسمتی بودن قسمت اول بین 500-550 میلیون میفروخت(براساس حدس من)

وبجاش اون دوگانه موندگار تر میشد(بجای سه قسمت دوساعت و نیمه دو قسمت سه ساعت و نیمه ساخته میشد)

نتیجه کار قسمت اول هابیت به نظرم قابل قبول و خوبه و یکی از بهترین فیلم های 2012 است ولی خودتون میدونید که در مقام مقایسه سفرغیرمنتظره خیلی با یاران حلقه فاصله داره

نتیجه کار هابیت اثریه که به کتاب وفاداره و تونسته روح کتابو در خودش داشته باشه ولی نمی دونم چرا هرجور که حساب میکنم هابیت یه شاهکارسینمایی نیست؟

ویرایش شده در توسط R-FAARAZON

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
msa_dino

من با تمام صحبتهایی که در نقدی که آقای تور گذاشته بودن موافقم.... فیلم واقعا از همه لحاظ عالی بود و شاید فقط بشه چند تا ایراد کوچیک و به نظر من سلیقه ای روش گذاشت.

از منظر من که فیلم رو دیدم، زیبا ترین و تاثیر گذار ترین صحنه ی فیلم، اونجایی بود که بالین داشت از ماجرای دورف ها در موریا تعریف می کرد... به نظر من اوج نبوق و استعداد فیلم سازی جکسون و دست اندرکارانش را می شه در اون صحنه دید... فضا، موسیقی و اتفاقاتی که در اون صحنه اتفاق میفته واقعا انسان رو در فیلم غرق میکنه.... از اول کار که بالین با صدای بغض آلود از سر زدن شاه میگه، و بعد صحنه ی آزوگ و نبردش با تورین و بعد فریاد های تورین که باعث میشه لشکر شکست خورده ی دورف ها جلو بکشن و پیروز بشن.... و البته در آخر کار، که به نظر من عالی بود، وقتی که بالین میگه یک نفر هست که میتونم دنباله رویش باشم و شاه بخوانمش، اون برگشت تورین به سمت دوربین و اون نوع نگاه و برقی که در اون لحظه در چشمان تورین میفته، این حس رو در بیننده ایجاد میکنه، که : بله! همه ی این حرفها و تعریف هایی که بالین میگفت واقعیت دارن! تورین واقعا چنین شخصیتیه، یک شاه واقعیه... و همون یک صحنه که کلا شاید چند دقیقا بیشتر طول نکشید، بهتر از یک کتاب شخصیت ها را در چشم بیننده آشنا و واقعی می کنند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
strayder

خوب اول باید بگم من تا حالا هیچ نقدی ننوشتم و این دفعه اولم هستش آن هم به خاطر اینکه عاشق دنیای تالکین هستم این نقد را مینویسم. ( البته الهاماتی هم از نقد هایی که هم نظر با خودم بودن گرفتن اگر درست نقد نکردم به بزرگی خودتان ببخشید)

از سری فیلمهای « ارباب حلقه ها » در تاریخ سینما به عنوان یکی از پیشگامان روایت فرم جدید داستان حماسی نام می برند و این لقب واقعا برازنده این سه گانه جذاب و دیدنی است. اولین قسمت از « ارباب حلقه ها » در سال 2001 به نمایش در آمد و سومین و آخرین آن هم در سال 2003 ، پایانی بی نظیر برای پیتر جکسون بود که با درو کردن جوایز اسکار ، توانست خداحافظی باشکوهی با این سه گانه خاطره انگیز داشته باشد. الان نزدیک به 10 سال از اکران آخرین قسمت « ارباب حلقه ها » و درو کردن جوایز اسکار توسط پیتر جکسون و عوامل فیلمش می گذرد و ما شاهد بازگشت مجدد وی به سینما با داستان « هابیت » هستیم که مقدمه ای برای « ارباب حلقه ها » است.

هابیت داستان یک هابیت کوچک به نام بیلبو بگینز( مارتین فریمن ) می باشد که به خوشی و خرمی در سرزمین شایر، در حال گذران ایام می باشد. او در این مکان سبز و دوست داشتنی، زندگی آرامی دارد. اما وقتی که وی با یک جادوگر به نام گاندولف ( ایان مک کلن ) و سیزده کوتوله ملاقات می کند، مسیر زندگی راحتش دستخوش تغییراتی می شود. گاندولف و یارانش به رهبری یک جنگجوی قدرتمند به نام تورین ( ریچارد آرمیتاج ) ، در جستجوی بازپس گیری پادشاهی کوتوله ها هستند و برای اینکار می بایستی با یک اژدهای مهیب به نام اسماگ، مبارزه کنند.

فیلم با نوری در تاریکی آغاز می شود. نوری که بیلبو روشن می کند. و این یعنی که باید منتظر شروع ماجراجویی بیلبو باشیم. پس از این صحنه ما شاهد سفری از روی نقشه هستیم که تم اصلی ارباب حلقه ها در یک لحظه شنیده می شود. همانند اوایل یاران حلقه ما در ابتدای هابیت شاهد سفری در گذشته هستیم. هدف، ریشه دار کردن فیلم است. و در واقع از همین اول مشخص می کند که فیلم وقت شما را 3 ساعت بیهوده نخواهد گرفت و داستان ریشه دار است. جملات اول کتاب هابیت که از زبان بیلبو در فیلم شنیده می شود وفاداری فیلم به کتاب را به ما مژده می دهد. و با ظاهر شدن فرودو ارتباط آن به ارباب حلقه ها. و این ارتباط وقتی محکم می شود که بیلبو را در حال آماده سازی مقدمات جشن تولد 111 سالگی اش می بینیم و فرودویی که برای غافل گیر کردن گندالف که به شایر می آید به جنگل می رود. این جاست که هر بیننده موشکافی متوجه می شود که فیلم ابدا یادآوری خاطرات بیلبو نیست! یا داستانی که برای برادر زاده اش تعریف کند. اگر در یاران حلقه یادتان باشد وقتی فرودو به جنگل می رود بیلبو قلم را به دست می گیرد و ماجراجویی خود را به صورت کتابی در می آورد. حال در فیلم هابیت جرقه این کار -نوشتن داستان سفرش- وقتی روی می دهد که جملات "در سوراخی در زمین، هابیتی زندگی میکرد" را به رشته تحریر در می آورد. و فیلم هابیت درواقع بازخوانی کتاب نوشته شده بیلبو است که خاطرات خود را می نویسد.(نوشتن کتاب بیلبو در ریوندل تمام می شود. و ما در اواخر قسمت سوم باید شاهد بیلبوی پیر در ریوندل باشیم.) خب برگردیم سر فیلم. کارگردان سرخوشی 12 دورف را در قسمتی که ناخواسته وارد خانه بیلبوی جوان می شوند، با بازی زیبای بازیگران و آهنگین کردن جمع به ما نشان می دهد و عصبانیت بیلبوی جوان را از میهمانان ناخوانده .بازی بازیگر توانا، مارتین فریمن! در ابتدا می فهمیم که بیلبو از مهمان جماعت بدش نمی آید اما میهمانداری هم حدی دارد! از آنجا که آهنگ و تمام سر و صداها با در زدن تورین سپر بلوط -سیزدهمین دورف و رهبر آنها- خاموش می شود به ما جدیت فیلم را گوشزد می کند. عزم و اراده 13 دورف در بازپسگیری قلمرو از دست رفته شان، اربور را در اوج همخوانی شان در خانه بیلبو می بینیم. وقتی که آنقدر مصمم هستند که نیامدن یک هابیت جوان نمی تواند مانع آن ها شود. گندالف اما اصرار دارد که بیلبو را به عنوان چهاردهمین عضو گروه استخدام کند و بعدا دلیل خود را به بانو گلادریل اینگونه شرح می دهد"...شاید به این خاطر که من میترسم و او به من شجاعت می دهد". وقتی که بیلبو بیدار می شود و موزیکی در پیش زمینه نداریم یعنی کارگردان قضاوت را به مخاطب سپرده است اما وقتی موسیقی متن شروع می شود یعنی دیگر قضاوتی وجود ندارد چون بیلبو تصمیمش را گرفته است.

فیلمنامه شیب رضایت بخشی دارد. یعنی طبق معمول فیلمنامه های جکسون ابتدا تمام کاراکتر ها خوب به مخاطب شناسانده می شود تا بیننده بداند با چه کسانی رو به رو می شود. این امر طی 45 دقیقه اول فیلم و با جمع شدن دورف ها در خانه بیلبو بگینز صورت میگیرد.

جملات و فیلمنامه کم نظیر هابیت وقتی زنده می شود که بازی بازیگران توانمندی چون ریچارد آرمیتاژ با صدای استثنایی اش در نقش تورین، مارتین فریمن ستاره سریال های انگلیسی در نقش بیلبو بگینز جوان، اندی سرکیس با درخشش دوباره در نقش گولوم، یان مکلین در نقش گندالف صورت می گیرد.

شاید بتوان قدرتمند ترین بخش فیلم هابیت را بازیگری آن عنوان کرد. مارتین فریمن ضمن درک کامل از شخصیت بیلبو بگینز تالکین برای ارائه آن در فیلم حاضر شده و شما پس از دیدن این فیلم خواهید فهمید که چقدر بیلبو در دل شما جا گرفته است. حالا دلیل اصرار فراوان کارگردان جکسون را بر بازی مارتین فریمن در نقش اصلی می فهمیم. جاهایی هست که در فیلم فقدان بیلبو احساس می شود . مثلا در قلمرو زیرزمینی گابلین ها جایی که بیلبو ناخواسته از تیم جدا می شود، جایی که رنج و اندوه را از چشمان تورین درک می کنیم آرزو می کردیم ای کاش بیلبو آن جا با حضور گرمش و شوخ و شنگی اش ما را دلشاد میکرد. می توان مارتین فریمن را نوری در تاریکی یاد کرد که در هر جای تاریکی از فیلم که حضور داشته باشد نوعی گرما در قلب خود احساس می کنیم. جایی که جلوی تورین ایستاده و اورک های وحشی را عقب می راند می توان در چشمانش شجاعت را دید. وقتی شمشیر را بیخ گلوی گولوم گذاشته دلرحمی را و وقتی عقابی او را از زمین بلند می کند حیرت را و وقتی صدای گرگ ها را می شنود ترس و اضطراب را. کلا اگر دیدن هابیت یک دلیل داشته باشد آن بازی مارتین فریمن و ریچارد آرمیتاژ است.اما بازی زیبای ریچارد آرمیتاژ در نقش تورین سپر بلوط توانسته است شکوه و غرور این شاهزاده را به مخاطب منتقل کند و همچنین در نبرد تورین و فرمانده اورک ها، وقتی که سر پدر تورین جدا می شود با فریاد دلخراش و انتقام جویانه تورین دل هر بیننده ای جابجا می شود! این صحنه ای است که از زبان بالین بیان می شود در حالی که اندام چهارشانه و قد بلند (به نسبت کوتوله ها!) تورین و موهایش که در باد وزان است، دیده می شود.همه در نقش خود عالی بازی کردند. چه ویوینگ در نقش الروند، چه کیت بلانشیت در نقش بانو گلادریل و همچنین بقیه. اندی سرکیس گرچه فروغ ناپایداری در فیلم دارد اما در همان چند دقیقه بیننده را چنان با بازی خود درگیر می کند که تا آخر فیلم اثراتش باقی است!

یکی از ویژگی های هابیت همانطور که میدانید تحول جدید در تاریخ سینما است هم از نظر صدا و هم از نظر تصویر.

یکی از ویژگی های هابیت چهره پردازی است. یک چهره پردازی خوب فقط آن نیست که مواد بکار گرفته شده برای گریم طبیعی باشند! بلکه مهمترین هدف گریم نیز انتقال صحیح حس مورد نظر از طریق چهره بازیگر است. در مورد چهره پردازی هابیت فقط کافی است نگاهی به چهره دورف ها بیاندازید. از چهره هر کدام می توان باطنشان را حدس زد. اصلا نمی شود آنچه را که من از گریم هابیت درک کرده ام را به شما منتقل کنم.

فیلم هابیت مزین به موسیقی متن بی نظیر هاوارد شور است موسیقی شاهکاری همچون موسیقی ارباب حلقه ها.فقط ما در بعضی از قسمت های فیلم شاهد بعضی از اهنگ های اشنا هستیم که مربوط به ارباب حلقه ها است و آن هم به خاطر این هستش که بعضی از لوکیشن های فیلم هابیت مربوط به ارباب حلقه ها هستش و مشخص هستش که پیتر جکسون میخواسته این دوتا فیلم را بیشتر به هم ارتباط بده و این اصلا خوب نبود که به طور مثال ما در فیلم ارباب حلقه ها لوکیشن شهر هابیت ها شاهد یک موزیک متن باشیم و در همان لوکیشن در فیلم هابیت شاهد موزیک متن دیگه باشیم.!به نظر من این کار جکسون ( استفاده از موزیک متن ارباب حلقه ها در بعضی از لوکیشن های هابیت ) یکی از نقاط مثبت فیلم هستش.

خیلی از منتقدان این فیلم را به خاطر 48 فریم بودن و زمان طولانی فیلم کوبیدن اما به نظر من ایراد داشتن 48 فریم ( که به نظر من اصلا ایرادی نداره.!!) دلیل بر بد بودن یک فیلم نمیشه و این دلایل فقط یک هدف داره ان هم بیخودی کوبیدن فیلم هستش.! پیتر جکسون این فیلم را هم به صورت 24 فریم و هم 48 فریم اکران کرده برای کسانی که از 48 فریم خوششان نمیاد. همچنین گفتم که یکی دیگه از ایراداتی که گرفته شده به خاطر طولانی بودن زمان فیلم هستش که به نظر من اصلا فیلم طولانی نیست و کاملا مناسب هستش.! حتی من که یکی از طرفداران دنیای تالکین هستم برام این مدت زمان بسیار بسیار کم بود. همانطور که قبلا هم گفتم پیترجکسون مجبور بوده به کتاب وفادار بمانه و دقایق ابتدایی فیلم را به معرفی کاراکترهای فیلم بپردازه که واقعا معرفی 13 دوارف کار راحتی نیست.!

فیلم هابیت در سه قسمت اکران میشه به نامهای 1- هابیت یک سفر غیر منتظره 2- هابیت برهوت اسماگ (2013) 3- هابیت انجا و بازگشت دوباره (2014).

امتیاز : 10/10

نقد از محمد (استرایدر)

ویرایش شده در توسط strayder

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
ERI

سلام. به نظر من قسمت اول هابیت اصلا داستانی نداشت.وتازه داستان داشت شروع میشد که تموم شد.. یکی دیگر از ضعف های هابیت نسبت به ارباب حلقه ها گستردگی ووسیع بودن داستان بود که در هابیت این رو ندیدیم اما در ارباب حلقه ها موجود بود.اون تائثیری که ارباب حلقه ها روی من گذاشته بود فیلم هابیت نذاشت.یه سوال داشتم که چرادرفیلم ارباب حلقه ها صحنه ها خیلی واقعی به نظر میرسیدن اما هابیت بیشتر شبیه یک فیلم انمیشنی بود؟برای شما هم این اتفاق پیش افتاد یا فقط من اینطور فکر کردم ؟من اگه از 10 نمره به ارباب حلقه ها 8 بدم به هابیت 6 میدم.البته من فکر میکنم که پیتر جکسون از هابیت یه سه گانه قوی درمیاره امیدوارم همینطور که فکر میکنم باشه.اما جا داره اینجا بگم که فیلم هابیت دوباره منوکشوند تو فاز تالکین .ببخشید که پستم اینجا گذاشتم. بدرود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
رضا

سلام. به نظر من قسمت اول هابیت اصلا داستانی نداشت.وتازه داستان داشت شروع میشد که تموم شد.. یکی دیگر از ضعف های هابیت نسبت به ارباب حلقه ها گستردگی ووسیع بودن داستان بود که در هابیت این رو ندیدیم اما در ارباب حلقه ها موجود بود.اون تائثیری که ارباب حلقه ها روی من گذاشته بود فیلم هابیت نذاشت.یه سوال داشتم که چرادرفیلم ارباب حلقه ها صحنه ها خیلی واقعی به نظر میرسیدن اما هابیت بیشتر شبیه یک فیلم انمیشنی بود؟برای شما هم این اتفاق پیش افتاد یا فقط من اینطور فکر کردم ؟من اگه از 10 نمره به ارباب حلقه ها 8 بدم به هابیت 6 میدم.البته من فکر میکنم که پیتر جکسون از هابیت یه سه گانه قوی درمیاره امیدوارم همینطور که فکر میکنم باشه.اما جا داره اینجا بگم که فیلم هابیت دوباره منوکشوند تو فاز تالکین .ببخشید که پستم اینجا گذاشتم. بدرود

من هم دقیقا حس تو رو دارم.شاید باورتون نشه ولی ارباب حلقه ها خیلی در روحیات من اثر گذاشت.از بس که این فیلم عالی بود.شاید هم به خاطر سنم بود که اولین بار دوران بچگی فیلمو دیدم.اما هابیت درسته فیلم خوبی بود ولی هرگز نتونست مثل لوتر در من شوق و اشتیاق ایجاد کنه.چه خیال پردازی هایی که من با لوتر نکردم.به جرات سه قسمتو روی هم 50 بار دیدم.

درمورد اون سوالت هم به نظر من هم همین طور بود.به خاطر استفاده بیش از حد از جلوه های ویزه کامپیوتری این اتفاق افتاد.اگه از تکنیک ارباب حلقه ها که همون ساخت مدل های کوچک بود استفاده میکردن خیلی بهتر بود.من که خیلی تو ذوقم خورد وقتی فیلمو دیدم.منتظر یه شاهکار بودم.اما با این حال خیلی نوستالژیک بود و منو به خاطرات گذشته برد.امیدوارم قسمت های بعدی بهتر باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
تضاد

من از تمام جلوه های فیلم لذت بردم. از صداگذاری عالی و گریم های باورکردنی و صحنه هایی که تمام معنا رو حتی بدون استفاده از واژگان بیان می کردن. نفرتی که در چهره ی گابلین ها بود اون قدر طبیعی نشون میداد که گاه فراموش می کردم اینها موجوداتی هستن ساخته ی هنر انسان و رایانه!

تنها بعضی از تغییراتی که برای موجه کردن نقاط تاریک داستان اصلی اضافه شده بود کمی آزارم داد. من نمی تونم بپذیرم الفی مثل تراندوییل به همین راحتی به دورف ها و اسماگ پشت بکنه و بره. نه با منطق الفی جور در میاد و نه با ضمیر حساس اونها که کاملاً نسبت به درگیری در سرزمین میانه بی تفاوت باشن. تراندوییل رو البته نباید با الروند مقایسه کرد ولی به قول خود تالکین الف بود و الف موند و الف ها موجودات خوبی هستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
turambar

من از تمام جلوه های فیلم لذت بردم. از صداگذاری عالی و گریم های باورکردنی و صحنه هایی که تمام معنا رو حتی بدون استفاده از واژگان بیان می کردن. نفرتی که در چهره ی گابلین ها بود اون قدر طبیعی نشون میداد که گاه فراموش می کردم اینها موجوداتی هستن ساخته ی هنر انسان و رایانه!

تنها بعضی از تغییراتی که برای موجه کردن نقاط تاریک داستان اصلی اضافه شده بود کمی آزارم داد. من نمی تونم بپذیرم الفی مثل تراندوییل به همین راحتی به دورف ها و اسماگ پشت بکنه و بره. نه با منطق الفی جور در میاد و نه با ضمیر حساس اونها که کاملاً نسبت به درگیری در سرزمین میانه بی تفاوت باشن. تراندوییل رو البته نباید با الروند مقایسه کرد ولی به قول خود تالکین الف بود و الف موند و الف ها موجودات خوبی هستن.

به نظرمن این کار تراندویل ریشه درگذشته و اختلافات دیرین الف ها و دورف ها داره. میدونیم که تراندویل در دوران اول تو دوریات زندگی میکرده و احتمالا در نبرد منه گروت هم حضور داشته و کشته شدن الف های زیادی رو به دست دورف های نوگرود دیده. ممکنه این کینه نسبت به دورف ها از همون زمان تو دلش باقی مونده باشه و دلیل بدبینیش به گروه ثورین هم همین بوده باشه.

ویرایش شده در توسط turambar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
Halfling

دوستان بعد از مدتها غیبت سلام !!!

بالاخره فیلم اکران شد و دیده به جمال بیلبو روشن کردیم ! و تمام خاطرات خوش گذشترو باز به یاد اوردیم

نمیدونم از کجا شروع کنم و یا چی بگم ! اخه واقعا سخته مدتها منتظر و چشم به راه باشی تا دوباره به کمک اقای جکسون و گروهش قدم در دنیای تالکین بذاری و بعدش بشینی راجب این سفر کوتاه حرف بزنی .اول میخواستم از منظر یه طرفدار به فیلم نگاه کنم و بعد نقد کنم که در اینصورت نقدم بدور از انصاف و حقیقته و بیخیال شدم بعد گفتم از منظر یه ادبیاتی و طرفدار تالکین وارد بشم که بازم خارج از حال و حوصله بندست !! وبیشتر حرفام تکرار مکررات خواهد بود . بعد گفتم عینک سینمایی بچشم بزن که زدم و وقتی فیلمو بررسی کردم دیدم کفه ضعفها و اشکالات فیلم به خوبیها ش سنگینی میکنه !! پس کلا بیخیال نقد شدم و دو ماه سکوت کردم و الان فقط از اقای جکسون وتک تک عوامل فیلم بخصوص بازیگران و طراح های صحنه و گریمورها که کارشون واقعا درخور توجه بود تشکر میکنم واز تهیه کنندگان مهترم که نظرشون شاید فیلمو نابود کرده باشه و اقای دل توروی عزیز که با فیلم دوستداشتنیه هزارتوی پن که همیشه در ذهنم ماندگار شده بخاطر سایه سنگینشون بر فیلمنامه و روند کارگردانی تشکر بسیار دارم و درنهایت از خود پیتر عزیزم که با اینکه این فیلمو به نظرم خودش نساخته بود خیلی خیلی متشکرم که باز فرصت بودن هرچند ناقص و تکراری را در سرزمین میانه بهم داد. از تمام شما دوستان اردایی هم متشکرم بخاطر این همه عشق به اردا و اگر حرفام جالب نبود معذرت میخوام.

ویرایش شده در توسط Halfling

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست

×
×
  • جدید...